شماره درس: 10
تاريخ درس: ۱۳۹۰/۲/۲۹
متن درس:
أعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین و الصلاة و السلام علی خیر خلقه اشرف بریة ابوالقاسم محمّد
صلّی الله علیه و علی آله الطیبین الطاهرین و علی جمیع الأنبیاء و المرسلین سِیّما بقیة الله فی الأرضین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین
شب جمعه متعلق به قطب عالم امکان و محور عالم وجود و واسطۀ بین غیب و شهود یعنی حضرت ولی عصر (عج الله تعالی فرجه الشریف) است. اظهار ارادت کنید خدمت آقا با سه صلوات.
بحث این چند جلسۀ ما دربارۀ یک امر مهمی بود که همه مخصوصاً جوانها باید به آن توجه داشته باشند. بحث ما این بود که چند چیز است که حامل سقوط انسان است و انسان را به شقاقت میکشاند و نمیگذارد که انسان سعادتمند شود. لذا باید این چند چیز در زندگی ما نباشد. بعضی از آنها را در جلسات قبل تذکر دادم. بحث امشبمان دربارۀ یک امر فوق العاده مهم است که متأسفانه مشهور در میان مرده شده است و آن زندگی تجملی گرایی، زندگی مصرفی و زندگی توأم با اسراف و تبذیر است. امیرالمؤمنین (ع) در نهج البلاغه میفرماید این زندگی انسان را به سقوط میکشاند. و قد دقّت و رقّت و استرَقّت فضول العیش اعناق الرجال. آنچه انسان را له میکند. آنچه موجب ضعف عصب برای انسان است. آنچه انسان را ذلیل و خار میکند. آنچه انسان را میرساند به آنجا که مجبور است در مقابل هر کس و ناکس متواضع شود و گردن کج کند، آن زندگی تجملی، زندگی مصرفی است و زندگی است که در آن اسراف و تبذیر باشد. همین زندگی که متأسفانه الان برای همه هست. هرکسی به اندازۀ وسعش تجمل گراست. هرکس به اندازهای که بتواند زندگی را مصرفی و اسرافی و تبذیری میکند و امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) در این شعری که منسوب به ایشان است، میفرماید این زندگی انسان را رو به سقوط میبرد و نمیگذارد سعادتمند شود، دنیا و آخرتش را از دست میدهد. قرآن علامت مؤمن را میفرماید آنکه زندگی به حد توسّط دارد، به عبارت دیگر زندگی ساده زیستی و زندگی که در آن اسراف و تبذیر نباشد. دربارۀ مؤمن آخر سورۀ فرقان میفرماید: وَ الَّذِينَ إِذا أَنْفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَ لَمْ يَقْتُرُوا وَ كانَ بَيْنَ ذلِكَ قَواماً؛(سوره مبارکه فرقان، آیه 67)
.. مؤمن آنست که زندگی تجملی ندارد. البته بخیل در زندگی هم نیست که زن و بچهاش در مضیقه باشند. مؤمن آنست که در زندگی حد توسّط را مراعات میکند. نه اسراف و تبذیر است و نه دخالت و ذلت است، بلکه یک زندگی متوسّط، یک زندگی ساده زیستی، که این علامت مؤمن است.
قرآن میفرماید آن کسانی که زندگی تجملی دارند، زندگی مصرفی و زندگی که در آن اسراف و تبذیر است، اینها در روز قیامت خیلی شومند. قرآن میفرماید زیر دود جهنم و زیر هُرم جهنم باید حساب و کتاب پس دهند. میفرماید این زندگی مصرفی و این زندگی تجملی موجب میشود گناهان بزرگ بزرگ از آنها سر زده است. وَ أَصْحابُ الشِّمالِ ما أَصْحابُ الشِّمالِ* فِي سَمُومٍ وَ حَمِيمٍ* وَ ظِلٍّ مِنْ يَحْمُومٍ* لا بارِدٍ وَ لا كَرِيمٍ* إِنَّهُمْ كانُوا قَبْلَ ذلِكَ مُتْرَفِينَ* وَ كانُوا يُصِرُّونَ عَلَى الْحِنْثِ الْعَظِيم(سوره مبارکه واقعه، آیات 41-46)؛ میفرماید دست چپیها در روز قیامت چقدر شومند. رسوایی و نامۀ عملشان به دست چپشان و بالاخره در صف کفار و منافقین و فجّار. میفرماید زیر دود و هُرم جهنم، و آن دود و هُرم جهنمی که در دنیا به واسطۀ این زندگی مصرفی برای خود تهیه کردند. دود و هُرم جهنم که به واسطۀ تجمل گراییها که منجر به گناهان بزرگ بزرگ شده است، برای خود تهیه کردند. و ما اگر برای زندگی تجملّی و زندگی مصرف گرایی و زندگی اسرافی و تبذیری هیچ در قرآن و روایات نداشتیم جز همین آیه که در سورۀ اذا وقعه است، بس بود که ما مواظب باشیم در زندگی تجمل نداشته باشیم. مواظب باشیم حدّ توسط در زندگی ما مراعات شود. مواظب باشیم همیشه به فکر خورد و خوراک و مسکن و ازدواج، آنهم تجملّی نباشیم.
قرآن راجع به آن ملتی که تجمل گرا باشد میفرماید این ملّت نابود است. میفرماید وقتی که تجمل گرایی در میان مردم زیاد شد، اینها استحقاق عقوبت پیدا میکنند و بالاخره نابود میشوند. وَ إِذا أَرَدْنا أَنْ نُهْلِكَ قَرْيَةً أَمَرْنا مُتْرَفِيها فَفَسَقُوا فِيها فَحَقَّ عَلَيْهَا الْقَوْلُ فَدَمَّرْناها تَدْمِيرا؛(سوره مبارکه اسراء، آیه 16) وقتی که زندگی تجملی شد. وقتی ملت تجمل گرا شد، میفرماید گناه هم در این ملت زیاد میشود. لازمۀ تجمل گرایی گناه است. لازمۀ تجملی گرایی، حق الناس است. لازمۀ تجمل گرایی اینکه به حق خود قانع نیست و میخواهد از هر راهی که بشود بچابد برای اینکه این زندگی تجملی را ادامه دهد. زندگی تجملی است که در آن مجالس گناهان بزرگ هست. تجمل گرایی است که اختلاف بین زن و مرد میآورد. تجملیگرایی بدحجابیها و بی حجابیها و نکبت فساد اخلاقی میآورد. میفرماید ملت تجمل گرا مستحق عذاب میشود و این ملت نابود است. در اثر فقر و فلاکت این ملت نابود است. در اثر گناهان بزرگ بزرگ در مجالسشان این ملت نابود است و بالاخره در اثر گناه این ملت ساقط میشود. سقوط در اثر زندگی تجمل گرایی و زندگی مصرفی و زندگی که در آن اسراف و تبذیر باشد. و ما در قرآن اگر آیهای نداشتیم جز همین آیه، بس بود که مواظب باشیم که زندگی ما باید در حد توسط باشد. نه آن زندگی که پیغمبر خدا و پیامبرهای خدا و اوصیای خدا و ائمه و اهل بیت (علیهم السلام) داشتند، نه، این را نه خواستند و نه میتوانیم، بلکه از آنها سرمشق بگیریم. و لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَة لمن کان یرجو الله بل یوم الآخر؛(سوره مبارکه احزاب، آیه 21) هرکه خدا میخواهد و بهشت و هرکه رضایت خدا میخواهد و اینکه روز قیامت در رفاه باشد، باید از اهل بیت (علیهم السلام) الگو و سرمشق بگیرد. ببینیم زندگی آنها چطور بوده، نه مثل آنها اما شباهت با آنها باشد. آنها از ضروریات هم پرهیز میکردند برای اینکه در بلا نیفتند و برای اینکه به دیگران کمک کنند. اما ما زندگی رفاهی داشته باشیم.
زندگی منقسم میشود به سه قسم: زندگی ضروری، خورد و نمیر، زندگی رفاهی یعنی زندگی متوسط، ساده زیستی. از نظر خوراک و پوشاک و مسکن و ازدواج باشد، در رفاه هم باشیم اما رنگ تجمل نداشته باشد و رنگ اسراف و تبذیر نداشته باشد، که قرآن میگوید مؤمن باید این زندگی رفاهی را داشته باشد. و قسم سوم، زندگی تجملّی. همین زندگی که الان همه داریم. از بلاهای بزرگ که به قول قرآن ملت را نابود میکند، این زندگی تجملی است که الان برای همه هست. عروسیهای ما، حساب مهریهها را که بکنیم صد در صد تجملی است. اولش مینویسند که آنهم در روز قیامت چیز عجیبی میشود. مینویسند مهریۀ حضرت زهرا، بیست و شش تومان و دوزار و ده شاهی. یکی یکی جلو میرود و آخر کار هزار سکۀ بهار آزادی. یعنی من یک آدم متجملی هستم و من یک آدم اسرافی و تبذیری هستم و بالاخره مهریۀ دخترم و یا زن بگوید مهریۀ من، یک زندگی است که اصلاً و ابداً به زندگی حضرت زهرا نمیخورد. در روز قیامت به همین میگویند این بیست و شش تومان و دوزار و ده شاهی یعنی چه؟ میگوید مهریۀ زهرا (س) بوده. میگویند اگر تو تابع زهرا(س) بودی پس این چیزهای دیگر یعنی چه؟ اینجا گیر میکند و میشود همان دود و هُرم جهنم . و این مهریهها الان چه مصائب بزرگی را جلو آورده است. وضع زندانها الان خیلی بد است. به اندازهای بد است که نمیشود گفت. هم گفتنش برای جمهوری اسلامی ضرر دارد و هم اینکه معمولاً شماها طاقت شنیدنش را ندارید. همین در اصفهان، وقتی حساب کنیم، میبینیم ثلث اینها جوانهای بدبدختی هستند که نفهمیده و ندانسته که البته تقصیر پدر و مادرهای هر دو است، یک مهریۀ عجیبی، گذاشته اجرا و این ندارد که بدهد و باید به زندان برود. بیش از هزار نفر الان در همین اصفهان زندان هستند به خاطر مهریه، یعنی به خاطر تجمل گرایی و به خاطر کار زشت و احمقانه. برسیم به جهیزیهها. اگر از او بپرسند که جهیزیۀ حضرت زهرا (س) چه بود؟ میگوید آنچه به ما گفتند، جهیزیۀ حضرت زهرا، همه بر روی هم شصت و سه درهم بوده که شصت و سه درهم را به الان بخواهیم حساب کنیم پول یک یخچال یا یک جاروبرقی نمیشود. اما یک زندگی فوق العاده ساده. یک دست لباس یعنی یک پیراهن یا یک چادر. زندگی ضروری، یک کاسۀ گِلی و یک آفتابۀ گِلی. پیغمبر اکرم (ص) وقتی به جهیزیه نگاه کردند، گریۀ شوق کردند و فرمودند خدایا این جهیزیه را تو مبارک کن که قالبش از گِل است. اما حالا این جهیزیهها که پدر و مادر دختر را به عزا مینشاند. باید وامهایی بگیرد که همه رباخوری و ربادادن و باید چه روهایی بزند و بالاخره باید چه زشتیها را متحمل شوند و این جهیزیه را تهیه کنند. این میشود مصرف گرایی و تجمل گرایی و میشود حرام و نابودی ملت زیر نظر این. اما حالا به این اندازه مگر کفایت میکند، این ولیمهها و این رفتن به هتلها و سالنها و بالاخره این هزارها پول و بیجا برای چه؟ این ولیمههای تجمل گرایی برای چه؟ خیلی ها که غذای بسیاری از فقرا را در همان شب، نه اینکه خرج میکنند بلکه تبذیر میکنند. نه اینکه بیجا مصرف میشود بلکه هدر میشود به خاطر زندگی چشم و هم چشمی. اگر نکند وامصیبتا و اگر بکند وامصیبتا. پس چه باید بکند؟ این ملت باید دست از این کارهای زشتش بردارد و الاّ اگر به این آیه عمل نشود، همین زندگی تجملی الان برای همه دردسر شده است. قرآن میگوید دردسر برای خودت درست نکن. جوانهای عزیز، خداوند خرج را ضامن شده است که بدهد. خدا انسان را خلق کرده و خرجش را هم حتماً میدهد. خدا کرم زیر زمین را گرسنه نمیگذارد. این کلاغها و این آهوها در زمستان و در آن برف کذایی سیر میشوند. این پرندهها صبح میروند و عصر برمیگردد و هم سیرند و هم برای بچههایشان غذا میآورند. آهوها در بیابان، تا حالا شنیده نشده یک آهو از گرسنگی بمیرد یا یک گرگ از گرسنگی بمیرد. خدا غذای کرم زیر زمین را میرساند. لذا نمیشود که خدا انسان را خلق کرده و روزی او را نرساند.إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِين؛(سوره مبارکه ذاریات، آیه 58). خدا قدرت دارد بر اینکه روزی انسان را برساند، یعنی مخارج، یعنی همین حد توسط. اما زندگی برجی را خدا نمیرساند. خودش باشد این زندگی برجی را با قرض و وام و حتی برسد به آنجا که مال مردم خوری و ربادادن و با هزار نکبت، باید تهیه کند. این زندگی برجی را خودش باید تهیه کند، نه خدا. خدا نهی کرده و گفته خرجش با من، و برج هم نه. اگر برجی هم شده خودت باید جوابش را بدهی. جواب در دنیا بدبختی و نکبت است. الان این مسئلۀ عذوبت و این مسئلۀ تجرّد که برای ما خیلی مصیبت درست کرده. جوانها نمیتوانند ازدواج کنند. چرا؟ برای اینکه وقتی میرود خواستگاری، اول حرفشان اینست که خانه داری یا نه؟ ماشین داری یا نه؟ کم کم میرسد به تجمل، موبایل داری یا نه؟ و بالاخره یک حرفهای نامربوطی از این پسر سؤال میکنند. خانه نداشته باشد، دختر به او نمیدهند. زندگی تجملی نداشته باشد، دختر به او نمیدهند. باید یک رسم غلط که در اصفهان است و بسیار غلط است را برداریم. پسر خواستگاری میرود و همه چیز درست میشود، بعد میگویند ما باید بیاییم و خانۀ تو را ببینیم. هرچه میگوید من خانه ندارم، میگویند باید بیاییم منزل پدرت. حالا یک دسته جمع میشوند که بروند آنجا، چه چیز ببینند؟ بدبدختی و نکتب، اینکه آیا وضع پدر و مادر و خانۀ این خوب است یا نه. اینها گناه است، اینها تجمل گرایی است، اینها بدبختی است. بدبختی ما رسیده به آنجا که از طایفۀ دختر یک دسته میروند و نگاه میکنند به دیوارهای خانۀ این داماد. اگر دیوارها گلی و معمولی است از همانجا برمیگردند و میگویند ما دختر به این پسر نمیدهیم، چون دیوارهای خانۀ پدرش گِلی بوده. حالا دیوارها خوب یا بد، میروند داخل و نگاه میکنند به این قالیها، اگر موکت است نمیدهیم و اگر قالی معمولی است، نمیدهیم. باید یک مبلمان آنهم بالا باشد تا آنوقت او بگوید خوب است. یعنی بدبختی و نکبت. سرتاپای این ازدوجهای ما فعلاً تجملّی شده است. گناه خیلی بزرگ است. همین موجب شده که دختر بیست سی سالش است و شوهر نکرده. خواستگار میآید و به قول اصفهانیها میرود و دیگر پشت سرش را هم نگاه نمیکند. چرا؟ برای هیچ، برای اینکه پدرش تجمل گرا نیست و لباسهای مادرش خوب نبوده است. یا به پسر زن نمیدهند، برای چه؟ برای اینکه این پسر تجملگرا نبود و موبایل نداشت و امثال این نکبتها که الان همه جا هست. ما یک در صد هم خیال نمیکردیم که جمهوری اسلامی که پیروز شد، این نکتبها در آن پیدا شود. ما خیال میکردیم جمهوری اسلامی که پیروز شد، دیگر مردمش متدین و متقید و عمل به این آیۀ وَ الَّذِينَ إِذا أَنْفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَ لَمْ يَقْتُرُوا وَ كانَ بَيْنَ ذلِكَ قَواماً است. جوانها! به اندازهای ننگ است که نمیشود گفت، غریها ساده زیستتر از ما هستند. هم از نظر خوراک و هم از نظر پوشاک و هم از نظر مسکن و هم از نظر ازدواج. هیچ تناسبی بین ایران و لندن نیست. یعنی لندن سادهزیست به تمام معناست. از اسلام گرفته اما از نظر پایه و ریشه و ارز و پشتوانه بسیار عالی و از نظر صنعت بسیار بالا اما زندگی بسیار ساده، یعنی آنچه اسلام میگوید. اسلام میگوید آقا به فکر وطن باش. پشتوانۀ تو باید خیلی محکم باشد. ارز تو خیلی باید محکم باشد به اندازهای که دیگران حساب ببرند. پول تو باید فوق العاده ارزش داشته باشد. وقتی انقلاب پیروز شد دلار هفت تومان بود. یعنی پول ما ارزش داشت. ریال، سه تومان بود. یک وقت سال اول انقلاب من مکه بودم . دیدم ریال را گران میفروشند و من اعتراض شدید کردم و بالاخره نگذاشتم حاجیها پولشان را بدهند و ریال به گران بخرند. الان آن نانجیب یک هزارتومانی دست گرفت و یک دلار دست گرفت و گفت هروقت من بتوانم این هزارتومان را یک دلار کنم آنوقت راحت میشوم. حالا نانجیبها که البته تقصیر ماست، رساندهاند به آنجا که دلار بیش از هزار تومان است. ریال سه تومان، الان دویست و پنجاه تومان است. آنها پشتوانه دارند و از نظر ارضی عالی هستند. رسیده به آنجا که پشتوانهشان که اسلام میگوید تو أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّة. آقا باید در مقابل دشمن قدرتمند باشی. هم از نظر اسلحه و هم از نظر مالی پشتوانۀ ارضی، أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّة ما این را فراموش کردیم. غربیها گرفتند. غربیها رساندند به آنجا که آن کسانی که دنبال غربیها هستند، این غربیها کمکشان میکنند. الان مثل صعودی که پشتوانۀ ارضی آنها بسیار عالی است، لذا ریالش هم در مقابل ما که باید یک تومان باشد، دویست و پنجاه تومان است. کار رسیده به اینجا که زمزمههاست که سه تا صفر را میخواهیم از اسکناسها برداریم. میدانید یعنی چه؟ یعنی اسکناسهای ما پوچ است و کاغذ است و حرف است. به جای زندگی تجملگرایی ما باید این باشیم و ما میگفتیم که نظام پیروز میشود و حیف و میلها از بین میرود و تجملها از بین میرود و پشتوانۀ مملکت ما عالی میشود. خلیج فارس از ما حساب میبرد برای اینکه هم پشتوانۀ مالی داریم و هم پشتوانۀ قدرت. آنهم از آن کاری که کردیم و توانستیم نظام را پیروز کنیم و بالاخره دنیا را تکان دهیم. دشمن فهمید که چه کار کند و شروع کرد. الان اقتصاد ما صد در صد مریض است و ما باید اقتصاد سالم داشته باشیم. خودِ من قبل از پیروز چهار جلد کتاب نوشتم به نام مقایسه بین سیستمهای اقتصادی. اقتصاد اسلام را سنجیدم با اقتصاد سرمایهداری و با اقتصاد کمونیسمی و با اقتصادهای دیگر دنیا، و در آن کتاب اثبات کردم که اقتصاد اسلام، مهمتر از همۀ اقتصادهاست. الان کار ما رسیده به اینجا که اقتصاد ایران پستتر از همۀ اقتصادهاست، در اثر تجمل گرایی. چرا باید این میوهها از خارج بیاید و پول ما برود و میوه بیاید. چرا باید این تجمل گراییها برای ما باشد. این ایام عید، این بازیهایی که مردم درمیآورند برای چه؟. میلیاردها بنزین مصرف میشود و صدها کشته داده میشود و صدها مجروح داده میشود. پنج روز چه زندگی نکبتباری به نام مسافرت. میرسد به آنجا که بعضیها میروند یک روز در طویله زندگی میکنند چون جا نداشتند. حالا دیگر دولت هم هرچقدر بتواند به این آتش دامن بزند، میزند. این زندگی ایام عید ما ، حرام است و زندگی تجملی است. این خرج و مخارج در این مسافرت را باید به چه کسی بدهیم. ما همان موقع در عید روی همین منبر گفتم که ای مردم این مسافرت را نکنید. من تضمین میکنم اگر بخواهید مسئلۀ عذوبت به واسطۀ این خرج و مخارجی که در مسافرت میکنید، از بین میرود. همۀ دخترها، شوهردار میشود و همۀ پسرها زن دار میشوند. ما این پول را آتش میزنیم و آتش دنیا که نیست، وَ أَصْحابُ الشِّمالِ ما أَصْحابُ الشِّمالِ* فِي سَمُومٍ وَ حَمِيمٍ* وَ ظِلٍّ مِنْ يَحْمُومٍ* لا بارِدٍ وَ لا كَرِيمٍ* إِنَّهُمْ كانُوا قَبْلَ ذلِكَ مُتْرَفِينَ* وَ كانُوا يُصِرُّونَ عَلَى الْحِنْثِ الْعَظِيم(سوره مبارکه واقعه، آیات 41-46)؛ دست چپیها یعنی این مسافرتها، چقدر شومند. ایام عید، دولت جشن نوروز میگیرد و از این سر تا آن سر، تمام دنیا با هواپیما، مجانی، بروند و بیایند و یک افراد ضد انقلاب بیایند و یک افرادی که بهانه دستشان بگیرند به اینجا بیایند و دولت میلیاردها، خرجشان کند به نام جشن نوروز. این جشن نوروزی که همین امسال گرفتند، اگر خرج مسکن میکردند، همه مسکن دار میشدند. نمیدانیم از کجا بنالیم، از دولتش یا از ملتش. آن دولت تجمل گرا و این ملت تجمل گرا، میرسد به اینجا که وَ إِذا أَرَدْنا أَنْ نُهْلِكَ قَرْيَةً أَمَرْنا مُتْرَفِيها فَفَسَقُوا فِيها فَحَقَّ عَلَيْهَا الْقَوْلُ فَدَمَّرْناها تَدْمِيرا. جوانهای عزیز و همه، به این حرفها گوش ندهید. اقتصاد ما بسیار بد است. ما گرسنه، مخصوصاً در دهاتها فراوان داریم. ما بی مسکن در میان جوانها، خیلی زیاد داریم. و بالاخره یک دسته از مردم تجملگرا هستند و یک دسته پول درآور هستند. پول در آور و خرج حرام. اما مسلّم نصف مردم یا نصف بیشتر مردم، از نظر خوراک و پوشاک و مسکن و ازدواج در مضیقه هستند، آنهم مضیقۀ شدید. نمیخواهم اسم بیاورم که کجا، اطراف اصفهان هرکجا دست بگذاریم، همین است. این شرق اصفهان، الان نان شب ندارند. یک افراد محترمی بودند و هستند و یک افراد باآبرویی بودند و هستند و الان آب که ندارند و دولت هم نان به آنها نمیدهد پس گرسنه ماندند. دولت که کارخانه برای آنها نمیسازد پس بیکار ماندند. معلوم است که بیکاری، ناگهان پخش هروئین، در همین شرق اصفهان، ناگهان میبینیم که چه مصیبتی. این قضیۀ هروئین و اعتیاد که در اثر همین تجمل گرایی است، کولاک میکند. یعنی یک جوان اگر بافوری شود، چه رسد به شیشهای، این جوان هرچه زودتر بمیرد، بهتر است و میشود عضو زائد جامعه. این عضو زائد جامعه از کجا پیدا شد؟ از بی اعتنایی دولت و ملت. همۀ ما مقصریم. كُلُّكُمْ رَاعٍ وَ كُلُّكُمْ مَسْئُولٌ عَنْ رَعِيَّتِه.
نسئلک اللهم و ندعوک باسمک العظیم الأعظم الأعز الأجل الأکرم بحق فاطمه یا الله
یا الله یا رحمن یا رحیم یا مقلب القلوب ثبت قلوبنا علی دینک