شماره درس: 14
تاريخ درس: ۱۳۹۰/۵/۶
متن درس:
الحمدلله رب العالمین و الصلاة و السّلام علی خیر خلقه أشرف بریتة ابوالقاسم محمّد صلی الله علیه و آله الطیّبین الطاهرین و علی جمیع الانبیاء والمرسلین سیّما بقیة الله فی الأرضین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین
شب جمعه متعلق به قطب عالم امکان و محور عالم وجود و واسطۀ بین غیب و شهود یعنی حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است. اظهار ارادت کنید خدمت آقا با سه صلوات.
بحث این چند ماهۀ ما دربارۀ یک امر مهمی بود و آن امر این بود که چه چیزهایی انسان را به سقوط میکشاند. این انسانی که پروردگار عالم او را برای صعود خلق کرده است و برای اینکه بیفتد در راه مستقیم و برسد به جایی که به جز خدا نداند. این انسان گاهی سقوط میکند و میرسد به آنجا که از عدوالله میشود. میرسد به آنجا که نه اینکه خود گمراه است بلکه دیگران را هم گمراه میکند و ضالُّ مُضلّ میشود. میرسد به آنجا که یک درد سر عجیبی برای جامعه میشود و بالاخره میرسد به آنجا که جای او در طبقۀ هفتم جهنم میشود. إِنَّ الْمُنَافِقِينَ فِي الدَّرْكِ الأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ. بحث ما این بود که چه چیزهایی موجب سقوط انسان است. در این چند ماهه، یازده چیز را متعرض شدم. بحث امشب ما در یک چیز فوق العاده مهمی است، که انسان را به سقوط میکشاند و خیر دنیا و آخرت را از او میگیرد و شر دنیا و آخرت به او میدهد، و آن امر دوازدهم تنبلی و بطالت در زندگی است. انسان باید فعال باشد، آنهم فعالیت شبانه روزی. به اندازۀ احتیاجش بخوابد و به اندازۀ احتیاجش استراحت کند، اما مابقی عمر را به بطالت نگذراند و صد در صد فعال باشد. این بطالت برای هر که آمد موجب سقوط اوست. شما ببینید که یک درخت در پیش صاحبش ارزنده است وقتی حرکت داشته باشد و بتواند با حرکتش برای صاحبش میوه بدهد. و الاّ اگر درخت خشک شد، سزای این درخت تبر است و سزای این درخت نابودی و اینکه هیزم برای آتش بشود. یک حیوان پیش صاحبش ارزندگی دارد تا وقتی که فعال باشد. اما همین حیوان که محبوبیت حسابی در نزد صاحبش داشت اگر تنبل شد، سزای او اینست که طعمۀ گرگ بشود و سزای او اینست که او را بکشند و زیر خاکش بکنند. در جنبدهها نه بلکه در غیر جنبده ها هم چنین است. آیا خاک میتواند یک مروارید یا یک سنگ طلا بشود؟ آری. در وقتی که حرکت را شروع کند، آن حرکت همین خاک را یک طلاب ناب میکند و یک سنگ معدنی میکند. حتی بالاتر از این به قول قرآن همین خاک ناگهان یک انسان کامل میشود. این خاک اگر بیفتد در راه استکمال و بیفتد در راه حرکت، همین خاک است که کم کم یک انسان کامل میشود. یک انسانی که رسیده است به جایی که مقامش را به جز خدا نداند. اول خاک بوده و یک تک سلول بوده از نطفه و از اسپرم، اما همین تک سلول اگر حرکت نکند جای او مزبله است و اما اگر جداً حرکت کند، همین تک سلول یک انسان کامل میشود. از همۀ اینها که بگذریم اتومبیل شما پیش شما محبوب است برای اینکه فعال است و کار میکند اما همین اتومبیل اگر کهنه شد و اگر برای شما کار نکرد، سزای این اتومبیل اینست که آن را تکه تکه کنند و بدنه و آهنهایش را به کار دیگری ببرند. این انسان اینطور است. اگر کار کرد به هرکجا بخواهد میتواند برسد، اما اگر کار نکرد، مبغوضترین چیزها نزد خداست. أبغضُ النّاس عند الله البَطّالون. این روایت هم نبوی است هم علوی و زیاد هم استفاده شده است که مبغوض ترین افراد نزد خدا، آدم تنبل است و آدم بیعار و پرخواب. ابغض الناس عند الله البطاّل، ابغض الناس عند الله النوام، ابغض الناس عند الله الأكول. روایات فراوانی هم روی اینها هست هم از نبوت و هم از ولایت. مبغوض ترین افراد نزد خدا آن کسی است که تنبل است و مبغوض ترین افراد نزد خدا کسی است که بیش از احتیاجش میخوابد. مبغوض ترین افراد نزد خدا آن کسی است که بیش از احتیاجش میخورد. آدم پرخواب و آدم پرخور و آدم تنبل و پر استراحت کردن، مبغوض ترین افراد پیش خداست. یک روایتی هست که این روایت انصافاً کمرشکن است و آن روایت هم نبوی است و هم علوی، اما علاوه بر اینکه از پیغمبر اکرم این روایت هست، از ائمۀ طاهرین علیهم السلام این روایت هست، قدسی هم هست. یعنی حضرت موسی از خدا سؤال کرده که خدایا مبغوضترین افراد پیش تو چه کسی است؟ فرموده: جيفَهٌ بِاللَّيْلِ بَطّالٌ بِالنّهارِ، آن کسی که از اول شب تا صبح میخوابد و به فکر آخرتش نیست و نماز شب در زندگی او نیست و راز و نیاز با خدا در زندگی او نیست. این از شبش و روزش هم بیکار و تنبل است و پرخواب و پرخور است و بالاخره پر استراحت میکند اما چیزی که در این جمله آمده در کلمات پیغمبر اکرم و ائمۀ طاهرین علیهم السلام هم آمده، به جای اینکه بفرماید بطالٌّ باللّیل فرموده جیفَةٌ باللّیل و جیفة یعنی میتَ. یک حیوانی خود به خود بمیرد، معلوم است که نه اینکه به هیچ درد نمیخورد بلکه اگر دو سه روز بماند، میکروبش یکی را از بین میبرد. به این میگویند جیفة. پروردگار عالم نفرموده بطالٌّ باللّیل بلکه فرموده آن کسی که از اول شب تا به صبح بخوابد و به فکر من نباشد و نماز شب و راز و نیاز با من نداشته باشد، این انسان نیست بلکه این یک میتَ است و فقط به صورت انسان است یعنی پیش من به اندازهای مبغوض است نظیر مَیته که پیش شما مبغوض است. همه و مخصوصاً جوانها نباید از این روایتها بگذرند. یک شعری منسوب به امیرالمؤمنین علی علیه السّلام است در دیوان امیرالمؤمنین. آن دیوانی که منسوب به علی علیه السلام است. در آنجا هست که میفرماید: إن الشباب والفراغ والجده مفسدة للمرء أي مفسدة. چه چیز جوان را به سقوط میکشاند، سقوط حسابی، میفرماید بطالت و مخصوصاً اگر این تنبلی و این بیکاری و پولداری هم با آن باشد. اگر علاوه بر این تجمل گرا هم باشد آنگاه این سه که با هم جمع میشود، انسان را به سقوط میکشاند و مفسدهدار میشود. هم خودش فاسد است و هم مفسد است. الان همین فساد اجتماعی که داریم و فساد اخلاقی که داریم زیر سر همین است. دختر بیکار است و علاوه بر این عیاش گر است و علاوه بر این پدر و مادرش این را اداره میکنند و احتیاج ندارد و عصرها راه میافتد و هم خودش را فاسد میکند و هم دیگران را به فساد میکشاند. جوان بیکار است و نمیتواند در خانه بنشیند، این تنبل برای اینکه فراغتش را پر کند، عصرها راه میافتد در خیابانها و در پارکها و به جای اینکه بیاید مسجد و نماز و راز و نیاز با خدا، با دخترها میلولد و دیگر یک خرج و مخارجی میخواهد که پدرش به او میدهد و بالاخره جوانی و پولداری و تنبلی، این سه تا در وقتی که جمع شود این فساد اخلاقی الان را دارد. چه شعر خوبی است از مولا امیرالمؤمنین که: إن الشباب والفراغ والجده مفسدة للمرء أي مفسدة. اگر جوان تنبل شد، مخصوصاً اگر بتواند خرج و مخارج خودش را هم اداره کند، این سه تا با هم میشود و آنگاه به فساد کشیده میشود. حال ای کاش خودش به فساد کشیده میشد بلکه این جامعه را به فساد میکشاند. لذا همۀ ما باید فعال باشیم، هم برای دنیا و هم برای آخرت. ششصد جا در قرآن این جمله آمده که: الذّین آمنوا و عَمِلوا الصالحات. رستگاری برای آنست که زیربنا مؤمن و اسلام و روبنا فعال و آنهم عمل صالح و شایسته. معمولاً مفسرین این ششصد آیه را معنا کردند که یعنی آن کسانی که نماز میخوانند و روزه میگیرند و خمس میدهند و زکات میدهند و حج میروند و جهاد میروند و امر به معروف و نهی از منکر میکنند، معمولاً مفسرین به فروع الدین معنا کردند، اما این یک اشتباه است. فقط این نیست. الذّین آمنوا و عَمِلوا الصالحات، معنایش اینست که هم عبادت برای آخرت و هم فعالیت برای دنیا. لذا ثواب جهاد را هم دارد. یک خانمی آمد خدمت پیغمبر اکرم (ص) که پیغمبر اکرم (ص) رد میشدند و این خانم از بین خانمها جدا شد و آمد نزد پیغمبر اکرم (ص) و گفت یا رسول الله یک پیغام دارم نه از این زنها بلکه از همۀ زنها تا روز قیامت. فرمودند پیام چیست؟ گفت چرا امتیاز بین زن و مرد هست. پیغمبر (ص) فرمودند چرا امتیاز؟ گفت برای اینکه مردها جبهه میروند و زنها جبهه برای آنها واجب نیست و ثواب به این بزرگی را نمیتوانند کسب کنند. پیغمبر (ص) از این حرف خیلی خوشحال شدند و فرمودند بارک الله. جواب این پیغام به همۀ زنها اینست که: جهاد المرء حُسنُ التبَعلُُ. زن اگر میخواهد ثواب جبهه ببرد، باید در خانه فعال باشد. شوهردار و بچه دار و خانه دار باشد. کار اصلی خانم اینست و روی این باید فعال باشد. خانم تنبل که نتواند شوهرداری کند و خانه داری نکند و نتواند خوب بچه داری کند، این مبغوضترین خانمها نزد خداست. پیغمبر اکرم (ص) همان شبی که زهرا (س) به خانۀ شوهر رفتند. فردا صبحش پیغمبر اکرم (ص) رفتند و دیدند و به قول امروزیها یک کادو یا یک سوغاتی هم بردند. سوغاتی چه بود؟ این بود که فرمودند این خانه کار دارد و باید کار این خانه را شما دو نفر بکنید. کارهای خارج از خانه برای امیرالمؤمنین (علیهالسلام) و کارهای داخل خانه برای زهرا (سلام الله علیها) است. وقتی پیغمبر اکرم (ص) رفتند، حضرت زهرا یک جمله دارند که این جمله را هم سنیها نقل کردند و هم شیعه و خانمها نباید از این جمله بگذرند، این جمله را یک عقل کل یعنی زهرا (س) گفته است که فرمود: ما یَعلم الاّ الله ما داخلنی من السرور فی هذا الامر. خدا میداند چقدر خوشحال شدم از این تقسیمی که پدرم در خانه کردند و فرمودند کارهای داخل خانه برای تو و کارهای خارج از خانه برای علی علیه السلام. لذا زهرای مرضیه جداً کار میکرد. حتی روزها با دست مبارکش جو آسیا میکرد و میپخت و با امیرالمؤمنین و با بچهها و حتی با کلفتشان میخوردند. دست مبارک در اثر کار تاول کرده بود. یک وقت پیغمبر اکرم (ص) وارد شدند و دیدند که بچه در دامن زهراست و زهرا به او شیر میدهد و دست مبارک به آسیای دستی خسته شده و خوابش برده. ایستادند تا زهرا خود بیدار شد. وقتی بیدار شد فرمودند که بچش تلخی دنیا را برای شیرینی آخرت. کار خانم در خانه جبهه است. مبغوض ترین زنها پیش خدا و پیش پیغمبر و پیش ائمۀ طاهرین، خانم تنبل است. خانمی که نتواند شوهرداری کند و نتواند بچه داری کند و بد خانه داری و بد بچه داری و بد شوهرداری کند و اگر به وظیفه رفتار کرد، ثواب جبهه دارد. این الذّین آمنوا و عَمِلوا الصالحات، حتماً این را میگیرد. اگر عمل صالح و شایسته ثواب جبهه داشته باشد، حتماً آیۀ شریفه این را میگیرد. همچنین راجع به مرد که فعالیت کند برای اینکه زن و بچه در رفاه باشند. الكاد على عياله كالمجاهد فى سبيل الله. اگر یک مردی کار کند که زن و بچه در رفاه و آسایش باشند، خدا ثواب شهید به این میدهد و این مثل اینست که در جبهه باشد. راجع به آن خانم، جهاد المرء حُسنُ التبَعلُُ، و راجع به این مرد هم نظیرش همین است که خوب بتواند زن داری کند و زن در رفاه و آسایش باشد. اگر تنبل باشد و زن و بچه هایش در مضیقه باشند، گناهش خیلی بزرگ است. حق الناس هم هست و گناهش خیلی بزرگ است. العیاذبالله مرد به فکر خودش باشد و سیگاری باشد و بافوری باشد و شبانه روز برای خودش باشد، این گناه خیلی بزرگ است و این حتماً جهنمی است. قبل از خودخوری باید دیگر خوری باشد. باید بچهها و زن در رفاه و در آسایش باشند. ثوابش هم گفتم که ثواب جبهه است. الذّین آمنوا و عَمِلوا الصالحات. لذا این ششصد آیه در قرآن، همه به ما میگوید کار، اگر میخواهید رستگار شوید. مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَياةً طَيِّبَةً وَ لَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما كانُوا يَعْمَلُونَ (سورۀ نحل، آیۀ 97). اگر انسان برای دنیا و آخرتش فعال باشد، این حتماً یک حیات طیب در همین دنیا دارد. یک زندگی منهای غم و غصه و یک زندگی منهای اختلاف خانوادگی و یک زندگی منهای دلهره و اضطراب خاطر و نگرانی. فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَياةً طَيِّبَةً. در آخرت هم یک حیات طیبتر در اثر کارش هست. هم برای دنیایش و هم برای آخرتش. در دنیا نماز شب و نماز اول وقتش و در ماه مبارک رمضان، روزۀ ماه مبارک رمضانش و بالاخره به فکر آخرتش باشد و فعالیت در دنیا داشته باشد برای رفاه خودش و برای رفاه زن و بچهاش و برای اینکه احتیاج به دیگران نداشته باشند. همۀ ائمۀ طاهرین کار زراعی میکردند که روایات فراوانی داریم که میگوید دیدم که امام صادق (سلام الله علیه) بیل زنی میکند و عرق از سرتا پایش میریزد. بعد امام صادق (ع) فرمودند من احتیاج ندارم اما میخواهم خدا مرا ببیند که کار میکنم و آنهم کار زراعت و کار تولیدی. امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) احتیاج ندارد. یعنی یک نان جو و یک لباس کهنه خیلی خرج ندارد اما همین امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) در وقتی که عزل خلافت شد و ایشان کنار زده شدند و بیکار شدند، بیست و شش مزرعه را آباد کرده است. این بیست و ش مزرعه را برای فقرا و مستمندان و برای دیگران بود. امیرالمؤمنین (ع) شبانه روز کار میکرد. راوی میگوید که یک شتر و یک بار روی آن شتر بود و امیرالمؤمنین دنبال او. یک کسی رسید و گفت یا علی چه چیز بار داری. گفت یک نخلستان. رفت خرماها را کاشت و شبها به آبیاری میرفت و به این درختها رسیدگی کرد و وقتی آب میداد پای این درخت دو رکعت نماز میخواند و این شد یک نخلستان. و وقف میکرد برای فقرا و ضعفاء و بیچارگان. این را مرد میگویند که هم مرد دنیاست و هم مرد آخرت. مرد دنیاست، اینکه فعال است و جداً کار میکند و مرد آخرت است، اینکه در دل شب، یتململ تململ السلیم، ه من قلة الزاد و بعد السفر و وحشة الطريق. مثل مار گزیده به خود میپیچید در پای همین درختی که الان آبش داده است. ما باید شباهت به امیرالمؤمنین داشته باشیم. ما باید شباهت به ائمۀ طاهرین داشته باشیم. این مراجع تقلید، این رسالهای که برای شما نوشتند و به شما دادند، زحمات هفتاد هشتاد سالۀ این مرجع تقلید است. بعضی اوقات روی یک مسئله باید هفت هشت ده ساعت کار بکند. همین مراجع تقلید در شبانه روز بیش از شانزده ساعت کار فرهنگی دارند تا بتواند یک رساله بنویسد. همۀ ما باید فعال باشیم. حتی یکی از خواص امام صادق (ع) که آقا امام صادق او را دوست داشند و او هم به راستی مرد خدا بود. هم راجع به کارهای دنیا و هم راجع به کارهای آخرت. یک وقت آمد خدمت امام صادق (سلام الله علیه) و امام حال او را پرسیدند. گفت یابن رسول الله من کار را رها کردم. فرمودند چرا؟ گفت حالا دیگر میخواهم برای آخرتم کار کنم و بروم در مسجد. امام صادق (ع) سه مرتبه فرمودند هذا من عمل الشیطان. گفتند این که کار رحمانی نیست این کار شیطانی است و بعد فرمودند که باید تجارت کنی. اگر خودت و زن و بچهات احتیاج دارید صرف آنها و اگر نه، صرف دیگران بکنی. نمیشود که انسان خودخور باشد. فقرا و مستمندان عیال خدا هستند و عیال اینها هم هستند. امام صادق (ع) فرمودند مرد خدا اینست که کار کند و وقت نماز دنبال نماز و وقت عبادت دنبال عبادت و نظم در زندگی و اینکه مشهور شده و روایت داریم که هشت ساعت کار و هشت ساعت عبادت و هشت ساعت خواب و استراحت. یک انسان کامل همین است. هشت ساعت مربوط به استراحت و خواب و خورد و خوراکش و هشت ساعت مربوط به کار دنیا و جداً کار دنیا و هشت ساعت مربوط به عبادتش. هرکدام اینها نباشد، این در انسانیت لنگ است و انسان اگر فعال شد دیگر معنا ندارد که فقیر باشد. یک روایت داریم که امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) میفرماید: من کان له ماءٌ و تراب وافتقر فعلیه لعنة الله. آن ملتی که خاک دارد و آب دارد اما فقیر است، لعنت خدا بر این ملت. ما آب داریم و نصب آب ما الان هدر میرود. چند روز قبل معاون کشاورزی صحبت کرد و همین جمله را گفت که نصف آبهای ما به هدر میرود و این خشکسالی برای ما هست. ما باید فعال باشیم و باید کار کنیم. جوانهای ما زحمت میکشند، دبستان و دبیرستان و دانشگاه برای اینکه استخدام شوند. نباید اینطور باشد بلکه باید مهندس بشوید و باید دانشگاه بروید و باید بتوانید زراعت کنید آنهم زراعت روزی و نه اینکه آب هدر دادن و نه اینکه زمین را از بین بردن و نتیجه نداشتن، بلکه انسان برسد به جایی که بتواند از هزار متر زمین، چندین هزار هکتار گندم بردارد. نگویید نمیشود، بلکه میکنند و میشود. آنها که این روایتها را ندارند و اینها که ششصد آیه راجع به الذین آمنوا و عملوا الصالحات در قرآنشان نیست، الان رسیدند به همین جا که میگویم و ما هم خودمان و هم دولتمان هر دو مقصر هستیم در اینکه باید زراعت کنیم و کار تولیدی کنیم و این کار تولیدی فوق العاده ثواب دارد و ثواب جبهه دارد و روایتش را الان خواندم که امام صادق (ع) میفرماید من احتیاج به این کار ندارم اما میخواهم خدا مرا به این حالت ببیند یعنی این حالت عرق کردن برای کار، پیش امام صادق از نماز خواندن و از مسجد رفتن خیلی بالاتر بوده است. یک روایت بخوانم که این روایت را مرحوم کلینی (رضوان الله تعالی علیه) نقل کردند که چه روایت خوبی است. یک کسی وضع مالیش بد بود و خانمش یک خانم متدینی بود و مرید پیغمبر بود. گفت وضع ما بد است و بی شام و بی ناهار هستیم و البته آبروی خود را حفظ میکردند و کسی نمیفهمید. گفت برو از پیغمبر چیزی بخواه. این خانم این آقای عفیف را که نمیخواست به پیغمبر اکرم رو بزند، فرستاد و آمد خدمت پیغمبر اکرم (ص) و تا نشست خدمت پیغمبر اکرم ، پیغمبر اکرم فرمودند: من سئلنا اعطیناه و من لم یسئلنا أغناه الله. هرکه از ما چیزی بخواهد به او میدهیم اما اگر به راستی از ما نخواند و از خدا بخواهد، خدا او را بی نیاز میکند. آن مرد چیزی به پیغمبر نگفت و آمد و قضیه را به خانمش گفت و خانمش نپذیرفت. گفت کار پیغمبر اکرم تبلیغ است و با تو نبوده و حتماً باید فردا بروی و از پیغمبر اکرم چیزی بخواهی. دوباره این آقا فردا آمد در جلسه و پیغمبر اکرم (ص) همان روایت را نقل کردند. این مرد فهمیده ای بود و فهمید که پیغمبر اکرم (ص) با همین است. لذا بلند شد و به خانه نرفت و وضع مالیش که بد بود رفت یک تیشه و یک طناب از همسایه قرض کرد و رفت در بیابان یک پشتۀ خار کند و به دوش گرفت و آمد و پشتۀ خار را فروخت و نانی برای زن و بچه تهیه کرد و دید که چقدر لذت دارد که در اثر کار زن و بچه در رفاه باشند. روز دوم و روز سوم و ماه اول و دوم و کم کم توانست یک تیشه و طنابی بخرد و کم کم سال نگذشت که توانست شتری تهیه بکند و دیگر به دوش نکشد و دو سه سال نگذشت که این مستغنی شد و همان که پیغمبر فرمود: من سئلنا اعطیناه و من لم یسئلنا أغناه الله. خدا این را بی نیاز کرد و رسید به آنجا که یک نوکر و دو سه تا شتر و بالاخره هیزم مدینه را تهیه میکرد. یک روز با یک افتخار سوار شترش به جلو و غلامان به دنبال او و رسیدند به پیغمبر (ص) و پیغمبر اکرم یک تبسمی کردند و همان روایت را خواندند و فرمودند من سئلنا اعطیناه و من لم یسئلنا أغناه الله. بعد پیغمبر فرمودند اگر آنوقت من یک درهم یا دو درهم به تو داده بودم تو الان این وضع را نداشتی، اما فعالیت و کار تو را به اینجا رسانده است. آمد خدمت پیغمبر اکرم که چیزی بگیرد و پیغمبر اکرم (ص) دیدند که این دست ندارد و دستش شل است و فرمودند چیزی به تو میدهم اما بهتر از این برو حمالی و حالا که دست نداری روی سر بگذار و کار کن تا احتیاج به دیگران نداشته باشی و از دیگران چیزی نخواهی و آبروی خودت را حفظ بکنی. نظیر اینها زیاد است. حتی مثلاً اگر کسی شبانه روز خودش را داشته باشد و باز هم گدایی بکند، این حرام است. آبروی دیگران را ببری گناه در سرحد کفر است و آبروی خود و زن و بچه را هم ببرد گناه در سر حد کفر است. نمیشود که انسان آبروی خودش را برای شکمش ببرد الاّ اینکه مجبور باشد و آنهم یک شبانه روز. لذا روایت دارد که این گدا حرفهایها در روز قیامت محشور میشوند در حالی که گوشت به صورتشان نیست و با یک وضع بدی و با یک آبروریزی بدی وارد صف محشر میشوند. اسلام میگوید کار تا آبرویت حفظ شود. آبرو بالاتر از همه چیز است. چقدر مزه دارد که انسان فعال باشد و پول درآورد، هم برای خود و هم برای دیگران. چقدر خوب است هم برای دنیا و هم برای آخرت و جوانها بدانند که اسلام و قرآن و روایات اهل بیت در این باره خیلی حرف دارد. آدم تنبل بدبخت است. هم خودش بدبخت است و هم زن و بچهاش. زن تنبل بدبخت است و هم خودش بدبخت است و محبوبیت در خانه ندارد و هم بچه و شوهرش. خانم تنبل نه میتواند شوهرداری کند و نه میتواند خانه داری کند و نه بچه داری کند و اگر پدر و مادر تقصیر تنبلی گذاشته باشند این هم خودش مقصر است و هم پدر و مادر. ان الخاسرین الذین خسروا انفسهم واهلیهم یوم القیامة الا ذلک هو الخسران المبین (سوره زمر). پدر و مادر تربیت نکنند و بچه تنبل بار بیاید. این نازولی به بهها بسیار خطرناک است. باید با بچه خوب رفتار کرد اما بچه را نازولی بار آوردن یعنی این بچه را کشتن و یعنی این بچه را بدبخت کردن. این نمیشود، باید مواظب باشیم که بچههایمان عقدۀ حقارت پیدا نکنند اما باید مواظب باشیم که بچههایمان نازولی هم نشوند و الاّ میشود تنبل و وقتی تنبل شد، آنگاه میشود یک مفسدۀ اجتماعی. گفتم که الان این مفسدۀ اخلاقی و مفسدۀ اجتماعی زیر سر دخترها و پسرهای بیکار است که میبینیم در خیابان چه دردسری برای نظام شدند و چه دردسری برای مردم شدند و بالاخره چه افتضاحی بار آمده است. در اثر چه چیز؟ إن الشباب والفراغ والجده مفسدة للمرء أي مفسدة.