تاريخ پخش :: 1358/8/9 دشمن شناسی، توطئه ها-2
بايگاني سالانه - 1358
قابل توجه کاربران محترم:
برنامه درسهایی از قرآن، پس از ضبط پیاده می شود و به جهت حفظ امانت، متن کامل آن در سایت قرار می گیرد، اما همواره بخش هایی از برنامه به جهت محدودیت زمان و رعایت حال مخاطبان، از تلویزیون پخش نمی گردد، آنچه به عنوان برنامه ی درسهایی از قرآن قابل استناد است، آن چیزی است که از تلویزیون پخش می گردد و در فایل صوتی برنامه قابل دسترسی می باشد.
بسم الله الرّحمن الرّحیم
الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا و نبینا محمد و علی اهل بیته و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین.
داشتیم قدم به قدم با قرآن آشنا میشدیم و گفتیم كه این از بركات خون شهدا و انقلاب بزرگ است در بعضی از جلسات قبل گفتیم كه منافقین برای نابودی اسلام كارهایی میكنند یكی اینكه حق خواهان را كم و بی ارزش جلوه میدهند مثل اینكه فرعون به طرفداران موسی میگفت اینها چند نفری بیشتر نیستند.
یكی از كارهای منافقین برای ربودن دختر و پسر این است كه تیترهای قشنگی میگویند جملات زیبائی میگویند، ولی خوب كی میگوید؟ و به چه هدفی میگوید؟ ضربههای روحیای میزنند به مسلمانها، مسخره میكنند توهین میكنند، برنامهای كه پیش میآید و همه مردم شركت میكنند اینها فاصله میگیرند اصولاً در همه كارهایشان فاصله میگیرند برای خودش یك امتیازی قائل است. مسئله تحقیر مسئله مهمی است و قرآن هم روی آن تكیه میكند قرآن میفرماید روز قیامت دوزخیان فریاد التماس سر میدهند و یكی از جملات آنها این است كه میگویند «رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْهَا فَإِنْ عُدْنَا فَإِنَّا ظَالِمُونَ» المؤمنون/107خدایا ما را نجات بده این دفعه دیگر كار بد نمیكنیم خدا میگوید خفه شوید یادتان میآید كه مسخره میكردید، یعنی گناه مسخره تا آنجا عكس العمل دارد.
یك آیه داریم توی قرآن كه خدا به پیغمبر میفرمایدای پیغمبر اگر تو هم هفتاد بار برای این مردم استغفار كنی من این مردم را نمیبخشم، چرا؟ برای اینكه اینها توهین میكردند به مسلمانها خودشان را برتر میدانستند وقتی انبیاء میآمدند میگفتند ایمان بیاورید میگفتند ما ایمان بیاوریم با این وضعی كه داریم؟ با این مقام و منزلتی كه داریم؟ «قَالُوا أَنُؤْمِنُ كَمَا آمَنَ السُّفَهَاءُ أَلَا إِنَّهُمْ هُمْ السُّفَهَاءُ» البقرة/13یعنی به طرفداران انبیاء میگفتند سفیه تحقیر میكردند و قرآن درباره اینها میفرماید «وَیَتَّبِعْ غَیْرَ سَبِیلِ الْمُؤْمِنِینَ» النساء/115 راهی كه میروند راه توده مومن به خدا نیست، اگر هم یكوقت توی رودبایستی قرار بگیرد و توی جمع بیاید حتماً باید فاصله بگیرد.
خدا میفرماید كه پیغمبر از مردم بود با مردم بود در مردم بود هم(فیكم) داریم هم(منكم) داریم، كاری كه بعنوان مخالفت میكنند این است كه شعارهای فریبنده میدهند، قرآن در این باره میفرماید مخالفین میآیند و كلماتی میگویند كه دل میرود، ما خواهان عدالت اجتماعی هستیم، مگر اسلام خواهان عدالت اجتماعی نیست؟ ما خواهان حق طبقه محروم هستیم، مگر اسلام خواهان حق طبقه محروم نیست؟ شعارها زیباست قرآن میفرماید «یُوحِی بَعْضُهُمْ إِلَى بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ» الأنعام/112 بعضی از این منافقین به طور رمزی به هم كلمات زیبا میگویند یك كلماتی میگویند كه دل میرود آنوقت كسانی كه اسلام را خوب نشناختهاند یا نمیخواهند گوش بدهند با دل گوش میهند «وَلِتَصْغَى إِلَیْهِ أَفْئِدَةُ الَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ» الأنعام/113یكی از كارهای مخالفین شعارهای زیبا است.
قرآن به ما درس میهد كه گول كلمات زیبا و شعارهای زیبا را نخور و قرآن نقل میكند كه تاریخ با این كلمات زیبا چه كرده است. یكی مَثَل قصهی یوسف است بچهها صاف نیامدند بگویند یوسف را بده میخواهیم او را توی چاه بیندازیم اما قشنگ بچههای یعقوب آمدند نزد پدر و گفتند یوسف نوجوان است و نوجوان نیاز به كوهنوردی دارد احتیاج به تفریح دارد بگذار برویم بگردیم آخر گردش برای سلامتی لازم است اول مسئله ورزش را پیش میكشند «أَرْسِلْهُ مَعَنَا غَدًا یَرْتَعْ وَیَلْعَبْ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ» یوسف/12 پسر سیزده چهارده ساله نیاز به مراتع و قدم زنگاه و نیاز به بازی دارد «وَنَحْنُ عُصْبَةٌ» یوسف/8 بعد گفتند نترس ما قوی هستیم «وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ» یوسف/12 ما حتماً از او محافظت میكنیم ما حتما این برادر كوچولو را نصیحت میكنیم «وَإِنَّا لَهُ لَنَاصِحُونَ» یوسف/11 بعد هم وقتی او را توی چاه انداختند گریه كردند كه یوسف را گرگ كشته است. به چشم هم نمیشود كه تكیه كرد چون گریه قلابی هم در تاریخ هست میخواهد بگوید شعارهای زیبا مسئلهای است كه ما باید توجه داشته باشیم.
قرآن میفرماید مخالفین نگاه میكنند اگر روزنه باطلی دیدند فوری همان را پیراهن عثمان میكنند دنبال این میگردند كه عالمی یا پسر عالمی یك نفر از كسانی كه در مسند قدرت است در هر برنامهای نگاه میكنند تا یك روزنهای دیدند كاه را كوه میكنند، بزرگ كردن نقاط ضعف، «وَإِنْ یَرَوْا سَبِیلَ الرُّشْدِ لَا یَتَّخِذُوهُ سَبِیلًا وَإِنْ یَرَوْا سَبِیلَ الغَیِّ یَتَّخِذُوهُ سَبِیلًا» الأعراف/146 اگر مخالفین راه رشدی را دیدند آن راه رشد را برای خودشان قبول نمیكنند اما خدا نكند یك نقطه ضعفی ببینند از كاه كوه میسازند و آنرا بزرگ جلوه میدهند.
واقعاً قرآن چقدر زنده است ما باید این آیهها را بخوانیم و در آن فكر كنیم میخواهد بگوید در جامعه افرادی هستند مخالف كه اگر صد روزنه رشد ببینند انتخاب نمیكنند فوری اگر یك روزنه كوری را ببینند انتخاب میكنند.
«إِنَّ الْحَسَنَاتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئَاتِ» هود/114 روی كارهای نیكو پرده میاندازد، روی كارها خوب را میپوشانند اگر كسی بیست تا كمال دارد یك نقطه ضعف هم دارد نقطه ضعفاش را میگویند، البته نقطه ضعف با نقطه ضعف فرق میكند یكوقت نقطه ضعف مهم است كه اگر طرف صد تا هم كمال داشته باشد نباید در جامعه به او عنایت بشود اما یكوقت نقطه ضعف قابل اغماض است این درسهایی است كه در معاشرت و روابط باید یاد بگیریم.
تحت عنوان حقوقدان میآیند و میگویند این قانون چرا، آن قانون چرا، خلاصه مسئله حقوقدان و قانون راه میاندازند، خلاصه اینكه ما مسلمان هستیم اسلام را پذیرفتهایم بیخودی هم نپذیرفتهایم میتوانیم خیلی روان و روشن بحث بكنیم اسلام را پذیرفتهایم باید تسلیم باشیم منتهی ممكن است یك جاهایی هم جور در نیاید حالا كی حق قانونگذاری دارد؟ قانون حق خداست و كسی كه علم بی نهایت داشته باشد باید قانون وضع كند كسی كه اطلاعات محدودی دارد خودش میآید حرفی میزند بعداً متوجه میشود كه حرفش درست نیست چقدر تا حالا نظریه علمی دادهاند و رد شده است؟
اینكه لطف و مرحمت داشته باشد، مكرر شده است كه به حقوق ملتها ظلم شده است و اینها لب از لب تكان نداده اند، بارها به من و دیگران ظلم شده است اینها حرفی نزدهاند حالا چرا حرف میزنند؟ افرادی كلمه حقوقدان را بر میداند مثل پُتك توی مغز اسلام میزنند غرض من اینهاست، قانونگذار باید عادل باشد و غنی هم باشد تا فقط سود و زیان خودش را در نظر نگیرد این خصوصیات كسی است كه قانون وضع میكند اگر اینها در كسی بود حرفش میتواند قانون بشود آیا حقوقدانان این خصوصیات را دارند؟
مردم را چطور وادار كنیم كه این قانون را گوش بدهند؟ گاهی ممكن است از راه جهل و حماقت وادار كنیم یك كسی كاری را بكند گاهی از ترس مردم را وادار كنیم كه قانون را بپذیرند سوم مردم را وادار كنیم به قانون عمل كنند ولی از طمع مردم را وادار كنیم به قانون عمل كنند از روی رقابت پنجم از راه فهم و تحقیق ششم از راه عشق و محبت مخالفان اسلام كه قانونی را كه زائیده ذهن انسان است و در مقابل اسلام قرار میدهند به چه دلیل من به حرف شما گوش كنم این قانون شما برای من مقدس نیست امام علی(علیه السلام) میفرمایدای انسان تو وقتی متولد شدی هیچ وابستگی نداشتهای حالا من بیایم بله قربانگوی شما بشوم؟
قانونهای مردم را اگر بخواهیم عمل كنند باید با جهل و بی خبری عمل كنند كما اینكه معاویه همین رفتار را داشت سفارش میكرد تا مردم بیخبر باشند ما میتوانیم حكومت كنیم اگر خبردار شدند دیگر حكومت ما مرخص است یا ترس بوجود بیاوریم مثل بعضی رژیم یا اینكه از راه طمع كه ما اینقدر به تو میدهیم اگر این شخص را ترور كنی.
اسلام میگوید اگر خواستید كسی را وادار كنید كه به قانون عمل كند اول فهم و تشخیص ولذا صدها حدیث داریم در اسلام كه وقتی میگوید این كارها را نكن علت آنرا هم آورده است خود ائمه ما فلسفه و علت احكام را گفتهاند و بعضی از علمای ما جمع آوری كردهاند كتابهایی در این زمینه هست كه خود امام گفته این كاری را كه میگوئیم نكن به این دلیل است تازه زمانی امامان ما در زمانی فلسفه احكام را گفتهاند كه مستمعین در شرایطی بودهاند كه نمیتوانستهاند حرف بزنند مثلاً اگر گفته گوشت خوك نخور آنموقع كرم كدو مطرح نبوده كه بگوید به این دلیل نخور فقط گفته نخور بعداً ما متوجه شده ایم. ما باید مردم را از راه فهم و تحقیق مردم را وارد كنیم كه اسلام را بپذیرند یكی هم از راه عشق و محبت الطاف خدا را بگوئیم.
مثل اینكه خدا میگوید من را عبادت كنید من تو را آفریدم مریض میشوی من تو را شفا میدهم او به تو لطف كرد او به تو حافظه داد قانون فلان حقوقدان كه كه نظرش با نظر اسلام جور در نمیآید جوابش این است حقوقدان چون این شرایط را ندارد حق قانونگذاری را ندارد بله، میتواند در جایی كه صلاحیت دارد یك نظارتی بكند.
آن كسی كه من را ساخته است میداند كه چه ساخته است آن كسی كه من را ساخته برای من بهتر میداند كه قانون وضع كند در مقابل قانون خدا كه آفریدگار ما است خواسته باشی قانون شخصی را برداری كه جلوی اسلام بگذاری ما جلوی آنرا میگیریم ما میگوئیم كسی میتواند قانونگذاری كند كه علم او بی نهایت عدالت داشته باشد و مردم را هم از راه جهل و تهدید و طمع نمیشود وادار كرد به قانون پذیری قانون باید از خدا باشد به چهار دلیل كه خدا علم بی نهایت دارد و لطف دارد و غنی است و قانون پذیری هم در اسلام روی فهم و تحقیق و محبت است.
والسلام علیكم و رحمه الله و بركاته