تاريخ پخش :: 1358/7/4 انقلاب اسلامی- آثار
بايگاني سالانه - 1358
قابل توجه کاربران محترم:
برنامه درسهایی از قرآن، پس از ضبط پیاده می شود و به جهت حفظ امانت، متن کامل آن در سایت قرار می گیرد، اما همواره بخش هایی از برنامه به جهت محدودیت زمان و رعایت حال مخاطبان، از تلویزیون پخش نمی گردد، آنچه به عنوان برنامه ی درسهایی از قرآن قابل استناد است، آن چیزی است که از تلویزیون پخش می گردد و در فایل صوتی برنامه قابل دسترسی می باشد.
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا و نبینا محمد و علی اهل بیته و لعنته الله علی اعدائهم اجمعین من الان إلی قیام یوم الدین.
چند تا بحث شد چون بسوی حكومت اسلامی میرویم گفتیم آیاتی كه تناسب این اوضاع است با هم گفتگو كنیم و با قرآن مانوس باشیم.
در این جلسه یك خورده متوجه فرآوردههای انقلاب بشویم چون خیلی مهم است گاهی بنی اسرایئل فراموش میكردند انقلاب موسی را و فرآوردههای آنرا ولذا قرآن همهاش مكرر میگوید «یَا بَنِی إِسْرَائِیلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِی» البقرة/40ای بنی اسرائیل كسانی كه قبلاً برده بودید و بعداً آزاد شدید یاد نعمتها باشید شما اسیر بودید آزادتان كردم.
توی خانهها گاهی میان پدر و اولاد اختلاف میشود اولاد خیال میكند كه پدر و مادر كوتاهی كردهاند گاهی ناراحتی میكند بعضی پدرها كه خسته هستند دست میزنند به داد و فریاد گاهی هم به شلاق و چوب و این حرفها اما پدرهایی كه یك خورده حوصله دارند میگویند آقازاده تو از من و مادرت ناراحت هستی؟ مگر نه اینكه ده روز پیش برای تو فلان پول را خرج كردم مگر نه اینست كه سه ماه قبل فلان پول را برای تو خرج كردم شروع میكند الطافی را كه به بچهاش كرده است را بیان كردن وقتی بچه اینها را میشنود فراموشیشان تبدیل میشود به توجه وقتی متوجه شد برای پدر و مادر ارزش قائل است ما گاهی وقتها كه نماز نمیخوانیم چون نعمتهای خدا را یادمان میرود.
«أَقِمْ الصَّلَاةَ لِذِكْرِی» طه/14 ذكر خدا یعنی اینكه یادتان باشد فراموش نكنید كه خداوند چه الطافی به ما داده است. اگر شاه رفت اگر امام آمد اگر من چند آیه را برای شما مینویسم اینها همه ثمره خون شهدا است حالا یك مقداری از ثمرات انقلاب را میگوئیم.
1- آزادی، آزادی خواسته طبیعی است اگر شما یك گربه را توی قفس بگذاری روزی هم دو كیلو گوشت به او بدهی ناراحت است میگوید میخواهم بیایم بیرون ولو اینكه كاغذ بخورد میخواهد آزاد بشود سر سفره میخواهی به بچه غذا بدهی ناراحت میشود میگوید میخواهم خودم بخورم با اینكه نمیتواند و غذا را میریزد آزادی خواسته طبیعی انسان است كه آن موقع سلب شد بعد از انقلاب صد كتابی كه چاپ آن جایز نبود بخاطر اینكه كتابها روشنگر بود چاپ شد، آزادی بیان، چه افرادی بودند كه نمیتوانستند حرف بزنند چه بحثهایی كه نمیشد گفته بشود. حتی افرادی كه میخواستند بروند مكه یك افرادی را میگذاشتند برای ماموریت٬ حاجی حتی در كشور غریبه هم میترسید.
قرآن میفرمایدای بنی اسرائیل یادتان نرود كه شما زیر شكنجه بودید بچه هایتان را میكشتند زن هایتان را اسیر میكردند اینها از ثمراتی است كه الان نیست. در زندانها اولیاء خدا و مردان حق بودند اما الان اگر هم باشند مفسدین فی الارض هستند. خانههایی كه عشرتكده بود الان محل مستضعفین شده است.
2- داریم بسوی عدالت میرویم، قرآن میفرماید فرق امت مرده و زنده این است كه اگر در جامعه قاتل را گرفتند و اعدام كردند معلوم میشود كه این ملت زنده است اما اگر… ملت زنده باید انتقام بكشد «وَلَكُمْ فِی الْقِصَاصِ حَیَاةٌ» البقرة/179 اگر شما قاتل را بكشید معلوم میشود كه زنده هستید الان جامعه مرده جامعه زنده شده است.
3- از اسراف به صرفه جویی، میلیاردها صرف چه افراد و چه دستگاهایی میشود چه خانه ایی كه الان مبدل شده است به كارهای فرهنگی و اقشار محروم، «وَلَا تَأْكُلُوا أَمْوَالَكُمْ بَیْنَكُمْ بِالْبَاطِلِ» البقرة/188 الحمدلله دارد یكی یكی به این آیات عمل میشود به آیه قصاص عمل شد، اموال خودتان را به باطل نخورید به ناحق پول ملت را صرف نكنید و این صرفه جوییهایی كه كم كم شده است و دارد میشود. قرآن فراموش شده بود كتابی بود كه آیه الكرسی آنرا به شاخ گاو مینوشتند كه شیرش زیاد بشود »و إن یكاد« آنرا به بازوی بچه میبستند كه عقرب او را نگزد یا »إن اكرمكم عندالله« آنرا برای تبلیغات چای و روغن استفاده میكردند یا برای مرده میخواندند یا برای عروس میبردند یا برای خانه نو میبردند استفادههای قرآن تمام استفادههای تشریفاتی بود اما الان دارد مكتب میشود.
از شرك به توحید رسیدیم اما قدر خودمان را نمیدانیم، مگر شرك چیه؟ ما چند رقم شرك داریم یكی شرك طاعت است بله قربانگویی در مقابل دستور ضد خدا این شرك است منتهی لازم نیست كه شرك همهاش شرك عبادت باشد هر كدام از ما بله قربان بگوئیم در مقابل دستور ضد خدا این شرك است. «وَإِنْ أَطَعْتُمُوهُمْ إِنَّكُمْ لَمُشْرِكُونَ» الأنعام/121 اگر شماها از اینها اطاعت كردید شماها مشرك هستید و چقدر ما بله قربان گو بودیم.
4- از مستكبر به سراغ مستضعف رفتیم، رابطه ما با مستكبران بود با آمریكاییها بودند آنوقت برای ما چه میكردند میآمدند وجب به وجب زمینهای ما را زیر نظر داشتند هر نقطهای كه برای كشت خوب بود یا خودشان یا به عواملشان میگفتند كه اینجا برای كشت خوب است و آنرا میكاشتند و جلوی آنرا برای مردم میگرفتند وجب به وجب آمدند منابع ما را دیدند و جلوی رشد را گرفتند حیوان ایرانی دركوه ایرانی حق خوردن گیاه ایرانی را نداشت جوان ایرانی میخواست از كوه بالا برود میگفتند كه حق نداری چون شكارگاه سلطنتی است. توریستهایی میآمدند برای دوشیدن ما٬ اما الان روابط با فلسطینی ها، فلسطینیهایی كه آمدند انواع كارهای چریكی را یاد بچههای ما دادند و پاسدارهایی درست كردند كه این پاسدارها سهم مهمی در به ثمر رسیدن انقلاب دارند.
افردای كه الان میگویند ما با رژیم قبل فرقی نكردهایم یك عده نمیفهمند یك عده مگس سفت هستند ما چند رقم انسان داریم یك دسته انسانند یك دسته حالت آنها مگس است یعنی اگر تمام بدن سالم باشد یك جای آن زخم باشد میآید و روی زخم مینشیند بعضی انسانها اینطوری هستند صد تا كمال میبیند دو تا نقص همهاش نقص را بیان میكند و این درست نیست پیغمبر میفرماید انتقاد درست است(المومن مراة المومن) یعنی همانطوی كه آینه عیب را میگوید ما هم باید عیب همدیگر را بگوئیم.
آینه چه میكند كه پیغمبر فرمود مومن آینه مومن است، آینه همینطور كه میگوید اینجا سیاه است جایی هم كه سیاه نیست میگوید اینجا سیاه نیست هم خوبی را میگوید و هم نقطه ضعف را تو هم اگر مومن هستی باید هم خوبی را بگویی و هم بدی را افردای كه فقط عیبها را میگویند اینها مومن واقعی نیستند آینه عیب را بزرگ نمیكند تو هم اگر یك نفر عیبی دارد آنرا زیاد نكن آینه عیب را روبرو میگوید اگر شما از فلانی عیبی سراغ داری به خودش بگو چرا میآیی پشت سرش میگویی؟
دوست دارم كه دوست عیب مرا همچون آینه پیش رو گوید
نه اینكه چو شانه با هزار زبان پشت سر رفته مو به مو گوید
شانه میرود پشت سر و كارهایش مو به مو است آینه روبرو میگوید تو هم روبرو بگو، آینه مراعات پست و مقام را نمیكند آیت الله هم باشد دكتر هم باشد میگوید اینجا سیاه است در هر مقام و پستی باشد میگوید اینجا سیاه است مومن طبق آیه قرآن حق انتقاد دارد ولو به شخصیتهای بزرگ، آینه عیب من را میگوید چون از بس كه صاف است از بس صاف است و نورانی عیب من پیداست شما هم كه عیب را میگویی باید از بس كه صاف و نورانی هستی باید عیب را بگویی بعضیها كه عیب كسی را میگویند غرض دارند میخواهند شخصیت طرف را خورد كنند آینه وقتی میگوید اینجا سیاه است نمیخواهد شخصیت تو را خراب كند از بس خودش نوارنی است و روشن از روشنی عیب من را میگوید شما هم ریشه انتقادت روشنی و صفا باشد عقده و كینه و انتقام نباشد، آینه اگر شكست خورده هایش را برداشتی باز میگوید اینجایت سیاه است اگر به مومن دو تا سیلی هم زدند باید حرف خودش را بزند، آینه وقتی عیب را میگوید كه خودش غبار آلود نباشد و شما وقتی حرفت اثر میكند كه خودت عیب نداشته باشی. یك ظرافتهایی در این حدیث كوچولو است كه من یكوقت اینها را یادداشت كردم حدود بیست و شش تا لطیفه توی این حدیث است.
البته در این انقلاب ممكن است كارهای خلافی هم بشود افراد ناجوری خودشان را جا بزنند اما اینها یك چیزهایی است كه بعداً درست میشود اگر در انقلاب عیبی به ذهنمان آمد باید خوبیها را هم متوجه بشویم مسئله دیگر این است كه عدهای از افراد همین كه یك مسئله كوچكی پیش آمد اینها سر و صدا راه میاندازند و زمان حضرت موسی(علیه السلام) هم این سر و صدا را راه انداختند یك قصه بگویم حضرت موسی آمد مردم را از بردگی و ذلت نجات داد بعد افرادی كه تا دیروز اسیر بودند و امروز راحت شدند آمدند راهپیمایی راه انداختند و جمعتی را در مقابل موسی راه اندختند و قطعنامه صادر كردند قطعنامه اسیران آزاد شده: «وَإِذْ قُلْتُمْ یَا مُوسَى لَنْ نَصْبِرَ عَلَى طَعَامٍ وَاحِدٍ فَادْعُ لَنَا رَبَّكَ یُخْرِجْ لَنَا مِمَّا تُنْبِتُ الْأَرْضُ مِنْ بَقْلِهَا وَقِثَّائِهَا وَفُومِهَا وَعَدَسِهَا وَبَصَلِهَا» البقرة/61ای موسی! ما یك نوع غذا برایمان كافی نیست تو اگر خواستی ما دنبال تو باشیم باید از خدا بخواهی كه ما سیر میخواهیم كه كنار غذاهایمان باشد ما عدس میخواهیم ما پیاز میخواهیم ما خیار میخواهیم ما سبزی میخواهیم… حالا هم بعد از انقلاب یك حوادثی شد چهار تا تریاكی تریاكش كم شد سیگار كم شد های! این چه جمهوری اسلامی است؟ نه تریاك هست نه سیگار نه روغن نباتی است نه صابون اینها انقلابیون شكمو هستند بابا شما تا دیروز اسیر بودید حضرت موسی شماها را از اسارت نجات داد خونها ریخته شد تا شما آزاد شدید اما حالا… یك خورده غذا كم شد آقایان راهپیمایی و قطعنامهای موسی ما با شما نیستیم.
این میخواهد بگوید مسلمانها شما مثل یاران موسی نباشید والا نمیخواهد بگوید زمان موسی غذا كم بود خوب بود كه بود به من چه؟ مردم گفتند یا موسی یك رقم غذا كم است چند رقم میخواهیم خوب بود كه بود اینكه میگوید در زمان موسی اسیران آزاد شده به جای تشكر در مقابل او قرار گرفتند عیناً در زمان ما هم ممكن است عدهای با اینكه در زمان خفقان بودهاند و آزاد شدهاند خون شهید دادهایم بیایند مسئله تاید و روغن نباتی را مطرح كنند امیدوارم كه به همه ما رشدی بدهد كه همیشه بزرگترها را فدای كوچكترها نكنیم قرآن در جواب این راهپیماییها گفت «قَالَ أَتَسْتَبْدِلُونَ الَّذِی هُوَ أَدْنَى» البقرة/61 آیا شما دستاوردهای انقلاب را میفروشید به پیاز و سیر و این حرفها؟ چرا اینقدر ابتدایی و پائین فكر میكنید؟ و اینهایی كه انتقاد میكنند مگس صفت هستند و مومن باید مرات مومن باشد اگر بدی را میگوید خوبیها را هم بگوید.
والسلام علیكم و رحمه الله و بركاته