تاريخ پخش :: 1358/6/28 انقلابی ماندن

بايگاني سالانه - 1358



قابل توجه کاربران محترم:
برنامه درسهایی از قرآن، پس از ضبط پیاده می شود و به جهت حفظ امانت، متن کامل آن در سایت قرار می گیرد، اما همواره بخش هایی از برنامه به جهت محدودیت زمان و رعایت حال مخاطبان، از تلویزیون پخش نمی گردد، آنچه به عنوان برنامه ی درسهایی از قرآن قابل استناد است، آن چیزی است که از تلویزیون پخش می گردد و در فایل صوتی برنامه قابل دسترسی می باشد.
بسم الله الرّحمن الرّحیم
الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا و نبینا محمد و علی اهل بیته و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین من الان إلی قیام یوم الدین.
قرآن ما در این دویست و شصت و هشت داستانی كه دارد وقتی این داستانهای واقعیت دار را می‌خوانی و كمی تدبر می‌كنی خیلی قابل تطبیق با زمان ما است.
یكی از داستانهای جالب در سوره بقره است، بحث این است كه انقلابی بودن مهم نیست انقلابی ماندن مهم است یك داستان بسیار آموزنده در قرآن است كه این حقیقت را می‌گوید جمعیتی بودند انقلابی بعد از زمان حضرت موسی(علیه السلام) كه به بنی اسرائیل عزت بخشید كم كم عقب گرد برگشتند دو مرتبه ذلیل شدند مدتی كه غبار ذلت اینها را گرفت گفتند بیائید دست به انقلابی بزنیم و خودمان را از شر ستمگران برهانیم.
انقلابیون جمع شدند و آمدند نزد پیامبرشان و گفتند «أَلَمْ‌تر إِلَى الْمَلَإِ مِنْ بَنِی إِسْرَائِیلَ مِنْ بَعْدِ مُوسَى» البقرة/246 اینها گروهی از بنی اسرائیل بودند كه بعد از موسی بنای انقلاب گذاشتند گفتند «إِذْ قَالُوا لِنَبِیٍّ لَهُمْ ابْعَثْ لَنَا مَلِكًا» تو برای ما انتخاب كن یك رهبری كه ما به فرماندهی رهبر «نُقَاتِلْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ» جنگ كنیم ما همه بازو داریم یك مغز متفكر و یك فرمانده ارتش به ما بده تا دشمن را بكوبیم، دشمنشان كی بود؟ جالوت، جالوت امپریالیسم آن زمان بود و طرفدار داشت پیغمبر اول گفت فكر نمی‌كنم كه شما مرد میدان باشید اول می‌گوئید كه جنگ می‌كنیم اما انقلابی بودن مهم نیست انقلابی ماندن مهم است، گفتند چرا؟ پیغمبر به آنها گفت «قَالَ هَلْ عَسَیْتُمْ إِنْ كُتِبَ عَلَیْكُمْ الْقِتَالُ أَلَّا تُقَاتِلُوا» گفت اگر نوشته بشود بر شما قتل، اگر واجب باشد بر شما جهاد، شما جنگ نمی‌كنید می‌گوئید ما انقلابی هستیم اما وقتی بگویند بروید جهاد شماها نمی‌روید و مرد میدان نخواهید بود «قَالُوا وَمَا لَنَا أَلَّا نُقَاتِلَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ» گفتند چرا شما به ما بدبین هستید؟ «وَقَدْ أُخْرِجْنَا مِنْ دِیَارِنَا» این جالوت جنایتكار ما را از شهرمان آواره كرده است «وَأَبْنَائِنَا» ما از بچه هایمان دور شده‌ایم ما مدتهاست كه تحت خطر هستیم ما حتماً انقلاب می‌كنیم تو فقط یك فرمانده به ما بده.
قرآن می‌فرماید اینها خیلی انقلابی بودند اما انقلابی باقی نماندند آنوقت دسته دسته فرار كردند «فَلَمَّا كُتِبَ عَلَیْهِمْ الْقِتَالُ تَوَلَّوْا إِلَّا قَلِیلًا مِنْهُمْ وَاللَّهُ عَلِیمٌ بِالظَّالِمِینَ» وقتی گفتیم بروید جنگ كنید فرار كردند همین‌هایی كه گفتند ما تا آخرین قطره خون را به جهانخوار می‌دهیم اینها فرار كردند دستــه دوم وقتی به آنها گفته شد طالوت فرمانده است تا نگاه كردند به طالوت گفتند این دیگر كی است؟ تسلیم نبودند و خیلی‌ها هستند كه در مقام حرف، حرف می‌زنند اما در واقع تسلیم فرمان خدا نیستند. با اینكه پیامبر گفت این فرمانده ارتش از طرف خدا معرفی شده است «إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَثَ لَكُمْ طَالُوتَ مَلِكًا» البقرة/247 خدا این فرمانده را برای شما تعیین كرده است «قَالُوا أَنَّى یَكُونُ لَهُ الْمُلْكُ» گفتند ما زیر بار او نمی‌رویم این كجا به فرماندهی، «وَلَمْ یُؤْتَ سَعَةً مِنْ الْمَالِ» این كه مال ندارد، این از فامیل‌های گدا است، یك گدا را آورده‌ای و فرمانده ارتش كرده ای؟
انقلابی بودند اما رهبری را كه خدا تعیین كرده بود نپذیرفتند، یك عده هم فرار كردند بعد عده‌ای كه ماندند رهبرشان به آنها گفت ما می‌خواهیم برویم به جنگ جالوت اما اگر می‌خواهید كه برویم به جنگ جالوت وسط راه به رودخانه‌ای می‌رسیم باید شما از این رودخانه رد شوید و از این آب هم نباید بخورید یك مشت و دو مشت اشكالی ندارد اما اینكه ظرف بردارید و سیر بشوید این نمی‌شود «إِنَّ اللَّهَ مُبْتَلِیكُمْ بِنَهَرٍ» البقرة/249 شما یك نهر آبی جلویتان است كه خدا می‌خواهد شما را امتحان كند «فَمَنْ شَرِبَ مِنْهُ فَلَیْسَ مِنِّی» هر كدام از شما سربازان انقلابی از این آب بخورد از من نیست شما كه پهلوی پیغمبر ادعا كردید انقلابی هستید اكنون كه می‌رویم مبارزه مواظب باشید هر كس از این آب بخورد معلوم می‌شود كه از ما نیست «وَمَنْ لَمْ یَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّی» پس از این آب نخورید البته «إِلَّا مَنْ اغْتَرَفَ غُرْفَةً بِیَدِهِ» با دستش یك مشت آب بخورد طوری نیست اما سیراب نشوی.
قرآن می‌فرماید اینها وقتی به آب رسیدند نتوانستند از آن بگذرند «فَشَرِبُوا مِنْهُ إِلَّا قَلِیلًا» با اینكه رهبر گفت نخورید اما آنها خوردند فقط چند نفری نخوردند بعد رفتند تا اینكه جمعیت زیاد را دیدند گفتند ما حریف این جمعیت زیاد نیستیم عده‌ای از آنها فرار كردند «لَا طَاقَةَ لَنَا» ما طاقت نداریم هر آزمایشی كه می‌شدند عده‌ای از اینها مردود می‌شدند این می‌خواهد بگوید انقلابی بودن مهم نیست آنوقت ضرر اینها از كسانی كه از اول انقلابی نبوده‌اند بیشتر است، چون عملاً منافق می‌شوند پیغمبر فرمود من از خوبها هراسی ندارم از بدها هم نمی‌ترسم من از منافقین وحشت دارم، این چند نفری كه ماندند گفتند ما جنگ می‌كنیم بخاطر اینكه «كَمْ مِنْ فِئَةٍ قَلِیلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثِیرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ» اینها از همه امتحانها قبول شدند و با یك شعار حركت كردند و گفتند چه بسا از گروههای كمی كه بر گروههای زیاد غالب می‌شوند و هر جوان مسلمانی اگر این آیه شعارش باشد وحشت ندارد.
در زمان طاغوت هم كه مومنین در انواع محاصره‌ها قرار می‌گرفتند در آنجا هم اسلام به ما فرموده كه(لَا تَسْتَوْحِشُوا فِی طَرِیقِ الْهُدَى لِقِلَّةِ أَهْلِهِ) بحارالأنوار ج 2 ص 267- در راه هدایت وحشت نكنید كه جمعیت كم است اگر راه حق است اهل آن كم باشد مهم نیست.
شخصی در قاهره شتری اجاره می‌كند برود چند كیلومتری مثلاً عباسیه در زمان قدیم، سوار شتر می‌شود، شتر سوار هم افسار شتر را می‌گیرد و می‌رساند هی توی راه فحش می‌دهد به این آقای شتر سوار این شترسوار هم هیچی نمی‌گوید یك نفر اینرا می‌بیند به مسافر می‌گوید آقا مگر نمی‌فهمی كه چی می‌گوید؟ می‌گوید چرا، می‌گوید تو كه می‌فهمی فحش می‌دهد بیا پائین بگو جد و آبادت است تو قوی هستی اینرا بزن چرا گوش می‌كنی، گفت اینجا كجاست؟ گفت اینجا جاده عباسیه است گفت من همین را می‌خواهم گفت اگر راه هدف من است هر چه می‌خواهد بگذار بگوید اگر راه درست است هر چه می‌خواهد بگوید، بگذار بگوید.
قرآن می‌فرماید وقتی آن جمعیت كم وارد لشگر شدند یك دستشان شمشیر بود هم زمان دعا هم می‌خواندند دعایشان این بود «وَلَمَّا بَرَزُوا لِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالُوا رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَیْنَا صَبْرًا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانْصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِینَ» البقرة/250 خدایا به ما پشتكار بده، و صبر بده، روحیه ما را روحیه‌ای قرار بده كه پشتكار داشته باشیم هم با این شعار خودشان را تحریك می‌كردند و هم از خدا كمك غیبی می‌خواستند بعد می‌فرماید «فَهَزَمُوهُمْ بِإِذْنِ اللَّهِ» البقرة/251 ارتش دشمن را درهم شكستند.
«وَقَتَلَ دَاوُودُ جَالُوتَ» حتی داوود جالوت را كشت، داوود یك پسر كوچولو بود حتی خودش را قابل نمی‌دانست كه در ارتش شركت كند منتهی در كنار ارتش آمده بود كه آبی بیاورد و كمكی بكند اما همین آقازاده كوچولو جالوت را كشت بعد می‌گوید چون همچین استعداد و قابلیتی از خودش نشان داد «وَآتَاهُ اللَّهُ الْمُلْكَ وَالْحِكْمَةَ وَعَلَّمَهُ مِمَّا یَشَاءُ» ملك و حكمت به او دادیم بعد هم می‌گوید این یك سنت است كه یك گروه مومن قوی حمله كنند و گروه كافر متجاوز را سر جایش بنشانند «وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَفَسَدَتْ الْأَرْضُ» اگر عده‌ای مومن كم ستمگر را شكست ندهند زمین پر از فساد می‌شود «وَلَكِنَّ اللَّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْعَالَمِینَ».
اگر خداوند به حضرت داوود مقام علم و حكمت می‌دهد بخاطر این است كه داوود از خود نشانه‌های رشادت و قابلیتی نشان داد تا كسی آمادگی و استعداد نداشته باشد خداوند این الطاف را به او نمی‌دهد پیغمبر ما قبل از اینكه به پیغمبری برسد همین كه دید عده‌ای از مكه مظلوم واقع شده‌اند برنامه‌ای چید كه هر ظالمی را سر جای خودش بنشاند.
خدا به حضرت موسی(علیه السلام) می‌گوید می‌دانی كه چرا تو را پیغمبر كردم؟ می‌گوید چون تو سوز داشتی و دلت به حال مردم می‌سوخت، روحیه‌ی تو این روحیه بود، تو به درد پیغمبری می‌خوری بنابراین همیشه باید از خدا بخواهیم كه امتحان كه پیش می‌آید و عده‌ای رفوزه می‌شوند ما از آنها نباشیم همه انبیاء گرفتار همچین مردمانی بوده اند.
رفاقت كه می‌كند طوری رفتار می‌كند كه انسان خیال می‌كند این صددرصد رفیق است بعد می‌بینی كه سر یك مسئله جزئی آبروی طرف را می‌برد تا امتحان نكرده‌ایم زود تصمیم نگیریم عجله نكنیم امام علی(علیه السلام) می‌فرماید در چند جا نباید عجله كرد یكی در جایی است كه آدم عصبانی است وقتی عصبانی هستید تصمیم نگیرید.
امام می‌گوید با هر كس كه می‌خواهید رفیق بشوید اول ببینید كه این نماز می‌خواند یا نه، دلیل بر نماز خوبی نیست اما اگر كسی نماز نخواند و حق خدا نداد معلوم می‌شود كه تو هم با او رفیق بشوی حق تو را هم نمی‌دهد بعد ببین احترام پدر و مادرش را می‌گذارد یا نه؟ اگر كسی را دیدید كه خدمات پدر و مادر را نادیده می‌گیرد تو هم با او رفیق شوی و به او خدمت كنی خدمات تو را هم نمی‌دهد سوم اینكه ببین با رفقای قبلی چكار كرده است اگر به آنها خدمتی نكرده و حق آنها را نداده است مسلماً حق تو را هم نمی‌دهد.
والسلام علیكم و رحمة الله و بركاته