سه شنبه 4 دي 1403

                                                                                                                        


                                   

                                                                                                                                                                                                                                 

 

 

منو سخنرانی مکتوب

تاريخ پخش :: 1358/5/26 نبوت - 6، قرآن معجزه پیامبر اسلام (ص)

بايگاني سالانه - 1358



قابل توجه کاربران محترم:
برنامه درسهایی از قرآن، پس از ضبط پیاده می شود و به جهت حفظ امانت، متن کامل آن در سایت قرار می گیرد، اما همواره بخش هایی از برنامه به جهت محدودیت زمان و رعایت حال مخاطبان، از تلویزیون پخش نمی گردد، آنچه به عنوان برنامه ی درسهایی از قرآن قابل استناد است، آن چیزی است که از تلویزیون پخش می گردد و در فایل صوتی برنامه قابل دسترسی می باشد.
بسم الله الرّحمن الرّحیم
الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا و نبینا محمد و علی اهل بیته و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین.
در جلسات قبل رسیدیم به بحث نبوت تا آنجایی که گفتیم نیاز به رهبر آسمانی داریم امتیازات رهبر آسمانی شناخت پیامبر، اینها بحثهایی که شده، از کجا که یک کسی معصوم باشد؟ هر که بینش و یقین داشت به درجه عصمت می رسد، چطور ائمه و اهل بیت ما از معجزه و علم غیب استفاده نمی کردند یکسری بحثهای اینطوری بود در جلسات قبل و معرفی قرآن که قرآن در میان ما در چه وضعی قرار گرفته من در اینجا یک خاطره ای از یکی از اساتید بگویم.
یکی از اساتید مشرف می شود سر قبر پیامبر در مدینه می بیند که جمعیت زیاد است موج می زنند ازاین زوارها وحاجی‌ها سر قبر پیامبر، یک نگاهی می کند به این زوارها و بعد می گوید یا رسول الله حالت چطوره از این مسلمانها راضی هستی یا نه می گوید قرآن هم دستم بود بعد قرآن را باز کردم یک مرتبه این آیه آمد «وَ قالَ الرَّسُولُ یا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هذَا الْقُرْآنَ مَهْجُوراً» فرقان/30 پیامبر روز قیامت گله می کند می گوید خدایا این امت قرآن را کنار زدند. خانه‌ها که تلویزیون هست مادران و خواهران ما یک روز و دو روزی یک دستی روی تلویزیون می کشند گرد و غبار را پاک کنند ولی ده سال ده سال دستی روی سر بچه یتیم نمی کشند و دو ماه دو ماه دستی روی قرآن نمی کشند، همینطور که تلویزیون را، لحاف و تشک را، همینطور که اتاق را، همینطور که ظرف را حفظ می کنیم باید موظب مغزها هم باشیم اصولاً به فکر و به مغز بی اعتنایی شده. در میان ملت ما گروهی هستند که اگر خرده نانی تو کوچه ببیند از لای خاکها بر می دارد فوتش می کند می گوید نعمت خداست بعد می خورد، با اینکه نان تازه و داغش دانه ای پانزده هزار و دو تومان، خرده نانش ممکن است کیلویی دو هزار باشد این بر می دارد می گوید نعمت خداست همین آقایی که بر می دارد پشت دیوار خانه‌اش 30 تا پسر 13 ساله 30نفر جوان 18 ساله پشت خانه‌اش بازی می کنند یک مرتبه نگفت مغز اینها نعمت خداست ولی آن خرده نان را می گوید نعمت خداست.
دین و فرهنگ اسلامی ما باید خیلی بیشتر باشد حالا که انقلاب پیدا شده باید همه چیزمان منقلب بشود انقلاب در تجارتمان باید باشد، انقلاب در اخلاق مان، در ازدواجمان باشد کما اینکه اخیراً انقلاب در ازدواجها می شود.
یک کارت عروسی یکوقت دست من آمد دختر یکی از دوستان بود که عروس شده بود کارتش خیلی من را تحت تاثیر قرار داد کارتش نوشته بود که دوشیزه فلانی با آقای فلانی ازدواجشان را آغاز می کنند بنا داشتیم جشن با شکوهی را آغاز بکنیم اما تصمیم گرفتیم خرج عروسی را برای یک برادر و خواهر دینی دیگر فراهم بکنیم بنابراین پول به آن منطقه و صحنه واریز شد ما کارت را فرستادیم ک شما بدایند ما دخترمان عروس شد ولی شما تشریف نیاورید ما جشن را مبدل کردیم به جشن ساده و بودجه‌اش صرف کار دیگر شد! بسیار خوب اگر ملت ایران تصمیم بگیرند یک سال اسراف نکنند فقر ریشه کن می شود از این مملکت، و آرزوی امام برآورده می شود.
امام وقتی از فرانسه تشریف آوردند گفتند می خواهیم به لطف خدا و همت مردم کشوری بسازیم ایران نمونه، الان به فرمان امام کشاورزها کاری کردند که الان غذای شش ماهش را دارد و اگر یک خورده دیگر حرکت کنیم خوراک خودمان را تامین می کنیم همان جامعه ای می شود که قرآن می گوید، قرآن می گوید جامعه اسلامی «فَاسْتَوى‏ عَلى‏ سُوقِهِ» فتح/29 یعنی روی پای خودش بایستد.
درسهایی از قرآن به عنوان اینکه قرآن یک مکتب است باید بگیریم مثل اینکه نخست وزیر انگلستان در یکی از سخنرانی هایش قرآن را برداشت و زد زمین و گفت تا قرآن میان مردم هست ما نمی توانیم حکومت کنیم، چون یک پسر مسلمان صبح به صبح پا می شود و سیاست قرآنی را می خواند، سیاست خارجی کشور اسلامی این است «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا» آی مسلمانها «لا تَتَّخِذُوا الْیَهُودَ وَ النَّصارى‏ أَوْلِیاءَ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ » مائده/51 نگذارید اسرائیل و آمریکا و اروپا ولی و سرپرست شما باشند، رفاقت با همه داشته باشید(سواء بیننا و بینکم) با همه رابطه دوستی داریم اما هیچکس نباید سر پرست ما باشد.
حالا چند درس از قرآن را خدمتتان عرض می کنم به امید روزی که نسل نو ما عاشقانه به سراغ قرآن برود و خواهد رفت، یک مقداری از ایدئولوژی های بشری از مکتبهای پر از خطاست، یک مقداری پستانک خواهد مکید ولی بالاخره خواهد دید سیر نمیشود به سراغ مکتب آسمانی برخواهد گشت و آثارش معلوم است الان در دنیا در کتاب حماسه غدیر بود شمردم صد و ده دانشکده علوم اسلامی در قاره های مختلف دارند درس می خوانند گرایش به اسلام عجیب شده به جوری که اروپا و آمریکا احساس خطر کردند دیدند دانشجوها میل به اسلام پیدا می کنند چه کنند، آمدند اروپا و آمریکا یک عده فرستاد به کشورهایی مثل ایران و عراق و کشورهای مشرق زمین فرستادند بعنوان اسلام شناس و بعد یک اسلامی را که خود آمریکا و اروپا دلش می خواست آنطوری که غرب دلش می خواست اسلام را واژگون و پر از خرافه معرفی کرد و نوشت به دانشجوهایی که میل دارند با اسلام آشنا بشوند گفت ببیند آقا ما دانشمندان را فرستادیم کشورهای مشرق زمین اسلام را بررسی کردند کتابهای نوشتن بروید اینها را بخوانید اینها گرایششان به اسلام کم بشود.
در غرب میل به اسلام در دانشگاهها کم کم داشت شکوفا می شد این احساس را سیاست مدارها کردند برای جلوگیری عده ای را خودشان فرستادند به عنوان اسلام شناس فرستادند در کشورهای ما، اسلام را نوشتند یک خرافاتی هم بهش اضافه کردند تا از آنها هر کسی بخواهد اسلام بخواند بگوید این کتاب اسلامی دستش بده تا این دیگر میلی به اسلام نداشته باشد.
یک مثل بزنم، زنهای توی خانه هم بفهمند سرگرم گرفتاری هستند وقت فکر کردن برایشان کم است البته فکرشان خوب است چون سرگرمند نمی توانند خیلی فکر کنند، گاهی بچه را که دو سال شیرش می دهند می خواهند از شیر کنارش بکشند ولی بچه میل دارد به پستان مادر، و مادر هم میل دارد او را جدا کند مادر یک مقداری فلفل را سر پستانش می مالد تا بچه رفت لب بزند می بیند تند است زود دهانش را کنار می کشد یک همچین کاری را که مادر نسبت به نوزاد می کند غرب نسبت به اسلام کرد، یعنی اسلام را یک خورده فلفل قاطی‌اش کرد یک خورده زنجبیل یک خرافات یک تصرفاتی کرد یک عملی از بعضی مسلمانها سوژه قرار داد و یک کتابهایی بعنوان اسلام شناسی نوشتند از خود غربیها و از دانشمندان خودشان آمدند نوشتند به زبان خودشان تا این گرایش را خنثی کنند ولی البته «وَ مَكَرُوا وَ مَكَرَ اللَّهُ» آل عمران/54 آنها نقشه می کشند و خدا هم نقشه می کشد «وَ اللَّهُ خَیْرُ الْماكِرینَ» همیشه نقشه دشمن بر آب است.
درسهایی از قرآن، نور چشمی ممنوع، قرآن می گوید وقتی نوح گفت خدایا پسرم را نجات بده فرمود ابدا «إِنَّهُ لَیْسَ مِنْ أَهْلِك» هود/46 پسر تو از اهل تو نیست پسر نوح چون هم فکر پدرش نیست از اهل تو نیست پسر نوح باشد ولی نور چشمی در اسلام نیست بنابراین آقا زاده‌ها تصمیم بگیرید وقتی سلام می کنید رو فضیلت خودِ طرف سلام کنید گاهی وقتها آدم می رود تو مسجد می بیند مسجدها دیگر فرق می کند وارد مسجد می شود یک سرمایه دار وارد مسجد می شود یا پهلوان محله وارد مسجد می شود یا یا کدخدا یا فلان درجه دار یا فلان روحانی یا فلان دانشجو یک کسی که وارد می شود معیارها معیارهای اسلامی نیست اگر به معیار علم و تقوا فضیلت و فداکاری و خدمت، اگر روی این معیارها بود خوب است اما می بینی یک نفر وارد می شود هیچ کمال و فداکاری هم ندارد فقط سرمایه دار است فوری جلوی پایش پا می شوند می برند بالا می نشانند چای پررنگ هم به آن می دهند این مسجد با بانک صادرات خیلی فرقی ندارد چون بانک صادرات هر که پول دارد چای پر رنگ می خورد اینجا هم هر که پول دارد باید یک خورده انقلاب فکری در جامعه ما باشد(انه لیس من اهلک).
یکسری افراد هستند با بریز و بپاشها ولخرجی‌ها فرم ماشینها لوسترها و دکورها یکسری افراد با این ولخرجی‌ها می شوند ملک و چشم مردم را پر می کنند، قرآن می گوید اینها هیچ آبرو و عزت نداشته باشند همینطور که تمام ملت از شیطان متنفرید از اینها هم باشید.
مسئله سوم اینکه فاسق بی ارزش است بی ارزش بودن اخبار افراد فاسق روزنامه و مجله زیاده اخبار زیاده تو بازار قرآن یک آیه دارد «إِنْ جاءَكُمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَیَّنُوا» حجرات/6 هر خبری که فاسقی برای شما آورد وارد خانه می شوید چه بسا مادر فاسق باشد یک خبری می دهد که پسر را تحریک کند علیه خانمش، گاهی خانم یک خبری می دهد که پسر علیه مادرش درسطح جزئی یا کلی هرگاه خبری پخش شد ولی خبرنگار یا خبر چین فاسق بود «فَتَبَیَّنُوا» بی ارزش بودن خبر فاسق «إِنْ جاءَكُمْ» اینها همه‌اش درس زندگی است. قرآنی که ما می بریم سر قبر می خوانیم درس زندگی است «إِنْ جاءَكُمْ فاسِقٌ» اگر فاسقی آورد برای شما(نبا) خبری را «فَتَبَیَّنُوا» تبیین کنید. چه بسیار فتنه هایی که افراد فاسق بوجود می آورند وتوطئه هایی که هست پرده از اسرار دشمن بر می دارند پرده برداری از توطئه ها.
یک توطئه جالبی را برایتان بگویم عده ای از مخالفان اسلام طرحی ریختند برای کوبیدن و تضعیف روحیه مسلمانها طرحی بود که گفتند ما می رویم پیش پیغمبر می گوئیم یا رسول الله ما همه آمده ایم مسلمان بشویم همه در مقابل مسلمانها و پیغمبر مسلمان می شویم غروب می گوئیم برو بابا ما ایدولوژی و مکتبمان عوض شد، تغییر می دهیم، این کار دو تا خوبی دارد یکی اینکه باقی‌ها هوس نمی کنند که در آیند مسلمان بشوند می گویند دانه درشتها و دانشمندان و پیشگامانمان غروب که رفتند برگشتند معلوم می شود که اسلام محتوی ندارد چون آنهایی که رفتند برگشتند، یکی اینکه روحیه مسلمانها ضعیف می شود می گویند معلوم می شود که دین ما کامل نیست چون نتوانست از مهمانها خوب پذیرایی کند، این توطئه بود که صبح بیایند مسلمان بشوند تا غروب برگردند دشمنان اسلام قوی بشوند مسلمانها روحیه‌شان تضعیف بشود، فوری قرآن گفت ای مسلمانها اگر کسی آمد مسلمان شد به اسلامش گول نخورید غروب هم که برگشت روحیه‌تان تضعیف نشود اینها همه تاکتیک و توطئه است عده ای آمدند گفتند «آمَنُوا» ایمان بیاورید به پیغمبر «وَجْهَ النَّهارِ» طرف صبح «آمَنُوا وَجْهَ النَّهارِ» طرف صبح ایمان بیاورید «وَ اكْفُرُوا آخِرَهُ» آل عمران/72 ولی آخر روز کفر بورزید صبح بروید ایمان بیاورید غروب هم برگردید تا اینها تضعیف بشود روحیه شان، این یک توطئه بود و چند سال پیش هم در دانشگاه خود ایران هم نسبت به گروهی بود.
مسئله پنجم زنگ خطر و اعلام بیدار باش قرآن قصه های که می گوید همه جالب است ما خلاصه چند جور کلاه سرمان می رود یا از طریق ورزش کلاه سرمان می رود یا از طریق سوگند و تظاهر کلاه سرمان می رود یا از طریق احساسات یا از طریق بیان کلاه سرمان می رود قرآن به مسلمانها می گوید مواظب باشید تمام روزنه هایی که ممکن است کلاه سرتان بگذارند چشم‌مان را باز می کند می گوید مواظب باشید اما از طریق ورزش یوسف را وقتی می خواستند ببرند تو چاه بندازند نیامدن پهلو بابا بگویند بابا یوسف را بده به ما بکشیمش یا ببریم توی چاه بندازیمش گفتند بفرستش ببریم کوهنوردی، کوهنوردی کار خوبی است اسلام با کوهنوردی موافق است اما نه اینکه افرادی با طرح نقشه پسرهای مسلمان را، دخترهای مسلمان ما را، ببرند به اسم کوهنوردی و بعد افکاری را هم بهشان بگویند که یک کسی و دانشمندی می خواهد بهشان ملحق بشود فوری دکش کنند.
یکجا یک نمایشی بود، یکی از دوستان با فرمی وارد آنجا شد تا دیدند ایشان یک خورده مطالعات قوی دارد فوری گفتند برق خراب است اصلاً فیلم را قطع کردند معلوم شد نمایش هم تحت عنوان ایدولوژی و بینش اسلامی یک اسلامی توی آن هست که یک اسلام شناس که وارد جلسه شد برق را از پشت بام قطع کردند و گفتند برق نیست پس معلوم می شود توطئه است.
قرآن به ما می گوید مواظب باش یوسف را هم از این طریق بردند یوسف را بفرستش با ما «یَرْتَعْ وَ یَلْعَبْ» یوسف/12 یک خورده ورزش کند یک خورده قدم بزند پس یوسف را به اسم بازی می برد، این چی می خواهد بگوید یوسفی بود بردنش برای چی بردنش؟ می خواهد بگوید پسرها و دخترها همه شما یوسفید، پرتش کردند یعنی شما‌ها را هم از فکری که دارید پرت می کنند.
گاهی از راه سوگند کلاه سرِِِ ما می رود عده ای متظاهر مقدس، قرآن می گوید مواظب باشید با سوگند هم گول نخورید قرآن هم چند تا آیه دارد «اتَّخَذُوا أَیْمانَهُمْ جُنَّةً» منافقون/2 قسم می خورند، می خواهد جنایتی بکند ولی از اول قسم می خورد، گاهی از طریق سوگند هم کلاه سرمان می رود، قرآن می گوید مواظب باشید مسلمانها و به هر سوگندی هم اطمینان نکنید.
گاهی انسان از راه احساسات تحت تاثیر قرار می گیرد کسی می آید گریه می کند پیراهنش را پاره می کند، داد می زند، با اشک می خواهد ما را تحت تاثیر قرار بدهد قرآن می گوید مواظب باش به اشک هم اطمینان نکن البته نمی خواهم بگویم آدم بی عاطفه باشیم انسان با ید عاطفه داشته باشد ولی مواظب باشیم گاهی عاطفه و احساسات و اشک قلابی هم داریم، بله قرآن می گوید که اشک قلابی هم داریم، یوسف را وقتی انداختند توی چاه «وَ جاؤُ أَباهُمْ عِشاءً یَبْكُونَ» یوسف/16 آمدن پهلو بابا غروب و داشتند گریه می کردند این را برای ما می گوید که اشک قلابی هم در تاریخ هست پس مواظب باشیم گاهی از راه بیان یک حرفهای می زند.
امام فرمود اسلام بقدری استدلالش روشن است و منطقش، که از هیچ ایسمی و ایدولوژیی هم وحشت ندارد. محال است که کسی اسلام را بشناسد و بی اعتنا باشد قانون کلی این است از راه بیان، گاهی چهار تا جمله پشت هم می اندازند و من و شما جوابش را بلد نیستیم قرآن می گوید مواظب بیانت باش «وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یُعْجِبُكَ قَوْلُهُ» بقره/204 وقتی حرفی میزند تو تعجب می کنی عجب بیان رسایی دارد! واقعاً خیلی شیرین حرف می زند و بیان قشنگ دارد «وَ یُشْهِدُ اللَّهَ عَلى‏ ما فی‏ قَلْبِهِِ» می گوید خدا راهم گواه می گیرم به حرفهای خودم ولی قرآن می فرماید «وَ هُوَ أَلَدُّ الْخِصامِ» از افراد بسیار دشمن و لجباز پس قرآن مکتب است اینکه به ما گفته‌اند قرآن بخوان نه معنایش اینکه همینطور مزه مزه کنید گرچه نگاه کردن به آن ثواب دارد خواندنش هم ثواب دارد نفهمیدیم هم باید بخوانیم تا شاید بفهمیم، مواظب باشید گاهی تظاهر به اسلام می کنند مواظب باشید گاهی اشک هم می ریزند مواظب باشید گاهی بیانهای قشنگی هم می کنند ولی پهلوی افرادی که اطلاعاتشان از خودشان کمتر است.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

اطلاعات تماس

 

روابط عمومی گروه :  09174009011

 

 شماره نوبت استخاره: 09102506002

 

آیدی همه پیام رسانها :     @shiaquest

 

پاسخگویی سوالات شرعی: 09102506002

آدرس : استان قم شهر قم گروه پژوهشی تبارک

 

پست الکترونیک :    [email protected]

 

 

 

درباره گروه تبارک

گروه تحقیقی تبارک با درک اهميت اطلاع رسـاني در فضاي وب در سال 88 اقدام به راه اندازي www.shiaquest.net نموده است. اين پايگاه با داشتن بخشهای مختلف هزاران مطلب و مقاله ی علمي را در خود جاي داده که به لحاظ کمي و کيفي يکي از برترين پايگاه ها و دارا بودن بهترین مطالب محسوب مي گردد.ارائه محتوای کاربردی تبلیغ برای طلاب و مبلغان،ارائه مقالات متنوع کاربردی پاسخگویی به سئوالات و شبهات کاربران,دین شناسی،جهان شناسی،معاد شناسی، مهدویت و امام شناسی و دیگر مباحث اعتقادی،آشنایی با فرق و ادیان و فرقه های نو ظهور، آشنایی با احکام در موضوعات مختلف و خانواده و... از بخشهای مختلف این سایت است.اطلاعات موجود در این سایت بر اساس نياز جامعه و مخاطبين توسط محققين از منابع موثق تهيه و در اختيار كاربران قرار مى گيرد.

Template Design:Dima Group