تاريخ پخش :: 1358/5/4 دین، نیاز به دین
بايگاني سالانه - 1358
قابل توجه کاربران محترم:
برنامه درسهایی از قرآن، پس از ضبط پیاده می شود و به جهت حفظ امانت، متن کامل آن در سایت قرار می گیرد، اما همواره بخش هایی از برنامه به جهت محدودیت زمان و رعایت حال مخاطبان، از تلویزیون پخش نمی گردد، آنچه به عنوان برنامه ی درسهایی از قرآن قابل استناد است، آن چیزی است که از تلویزیون پخش می گردد و در فایل صوتی برنامه قابل دسترسی می باشد.
بسم الله الرّحمن الرّحیم
می خواهیم انشاءالله یك دوره اصول عقائد را خیلی ساده بگوئیم به طوری كه یك پسر دوازده سیزده ساله بفهمد قبل از اینكه وارد بحث بشویم باید ببینیم آیا نیازی هست به این آگاهیها و شناختها یا نه، ما بعنوان یك انسان فعالیتهایی داریم یك انسان وقتی وارد منزلی میشود اولین كاری كه میكند اینست كه توی این خانه كسی هست یا نه، صاحب دارد یا ندارد و اگر صاحب دارد صاحبش خواب است یا بیدار است، وضع خانه جوری است كه آیا میشود چیزهایی را برداشت و از خانه بیرون برد٬ حالا یا خدایی ناخواسته بعنوان دزدی یا بعنوان غیر دزدی، این خانه صاحب و حساب دارد یا صاحب و حساب ندارد هر كسی وارد منزل بشود آگاهانه یا ناآگانه این كار را میكند٬ چرا؟ چون اگر خانه صاحب و حساب داشت فرم كار فرق میكند اگر صاحب و حساب نداشت فرم كارش جور دیگر میشود اگر خانه صاحب و حساب دارد پس باید رفتار و گفتار و كردار من یك جور باشد اما اگر خانه نه صاحبی دارد و نه حسابی هر چی نچاپیم از جیب مان رفته.
1- جهانبینی مادی و جهانبینی الهی
این خانهای را كه من گفتم چهارگوش شما آنرا گرد كنید بگوئید كره زمین آیا این دستگاه آفرینش صاحب دارد؟ یعنی شعور و تدبیری بالای سر او هست یا نه، آیا این دستگاه آفرینش آینده و حساب و معادی دارد یا نه، آیا رفتار و كردار ما زیر نظر هست یا نه، به آن دید میگویند جهان بینی، جهان بینی یعنی چه دیدی راجع به هستی و آفرینش و خودمان داریم اگر این هستی صاحب و حساب داشت یك دید است میگویند دید الهی، اما اگر این دستگاه آفرینش بی صاحب و حساب و معاد بود به این دید میگویند جهان بینی مادی.
هواپیما قبل از آنكه روی زمین بنشیند مهماندار آن اعلام میكند كه چند دقیقه دیگر به فرودگاه مینشینیم دمای هوای آنجا چقدر است٬ قبلاً به ما میگوید كه دمای هوای آنجا چقدر است تا ما بفهمیم چه لباسی بپوشیم اگر هوا سرد است توی هواپیما بلوز و چیزی داریم بپوشیم.
كسی به ما میگوید بلند شو برویم جلسه، باید ببینیم چه جلسه ای٬ اگر جلسه عروسی است باید ببینیم چه لباسی بپوشیم و اگر عزا است چه لباسی بپوشیم پس باید دید ما نسبت به جلسه و دید ما نسبت به هستی و دید ما نسبت به فرودگاه اول روشن بشود تا دید روشن نشود دادن ایدئولوژی و مكتب كار حساب شدهای نیست.
2- نیازهای شخصی و مادی انسان
انسان چند تا نیاز دارد اول نیاز شخصی و مادی اینكه میگوئیم شخصی به فرض اینكه روی كره زمین فقط شما باشی و هیچ كسی دیگری نباشد یك نفر هم باشی خواستههایی داری یعنی شما تنها هم باشی خوراك و پوشاك و مسكن میخواهی در یك سنینی مسئله همسر مطرح است و در یك سن و شرایطی مسئله مركب مطرح است یكسری از این نیازها را ما داریم حیوانها هم دارند.
3- نیازهای اجتماعی انسان
یك نیازی هم داریم نیاز اجتماعی٬ یعنی اگر یك نفر بودیم نیاز نبود اما اگر با هم بودیم نیاز داریم شما اگر خواسته باشی تنها مطالعه كنی آزاد هستی اما اگر پانصد نفر خواستند توی یك مدرسه زندگی كنند مقررات میخواهد در زندگی جمعی نیازهای نوی هست مثلاً نیاز به رهبر، قانون و مقررات، و یكسری نیازهای دیگر.
آیا ما غیر از نیازهای اجتماعی و شخصی نیاز دیگری هم داریم یا نه؟ بله، ما میتوانیم به همین نیاز شخصی و اجتماعی قانع باشیم یا بایستی یك نیاز دیگر هم داشته باشیم؟ اگر حساب كنیم كه فقط نیاز شخصی میخواهیم خیلی باخته ایم، یكسری حیوانات از ما جلوتر هستند اگر هدف انسان این باشد كه به نیازهای شخصی برسد مثلا بگوید امروز روز خوشی بود بگوئیم چرا؟ بگوید امروز غذای خوبی خوردیم هر روزی كه به خوراكش رسیدگی بشود اسم آنرا روز خوش میگذارد بعد میگوید امروز روز خوبی نبود نه صبحانه درستی خوردیم و نه ناهار خوبی، اگر دید انسان این باشد كه خوراكش خوب باشد حیوان خیلی خوراكش از ما بهتر است شما خوراك گاو را حساب كنید بیشتر میخورد راحتتر میخورد سرخ كردن و پوست كندن و ظرف شویی ندارد پوشاكش شستشو نمیخواهد مسكن او دردسرهایی را كه ما داریم نمیخواهد.
شرافت انسان به نیاز اجتماعی هم نیست چون زنبور و مورچه هم كه دستجمعی زندگی میكنند ملكه و رهبری دارند پس انسانیت ما نه با وجود نیازهای شخصی است و نه با وجود نیازهای اجتماعی انسان بودن ما بخاطر امتیازی هست كه در ما میباشد. من یك مثل بزنم كسی را میبرند كه خانه را به او نشان بدهند كه بخرد وقتی وارد شد میبیند كه توی این اتاق چراغ و یخچال هست میفهمد كه آشپزخانه است اگر دید كه كتاب و میز بود میگوید اینجا كتابخانه اگر هم مبلمان و پشتی بود میگوید اینجا اتاق پذیرایی است هر چی توی اتاق بود میفهمد كه این اتاق مال چیه، همینطور كه شما هر چی توی اتاق بود میفهمید كه این اتاق مال چیه هر چی در وجود ما بود میفهمیم كه ما برای چی هستیم ما غیر از چیزهایی كه در جامعه داریم یكسری چیزهای دیگر هم داریم ما فقط شكم نداریم كه بگوئیم اصول دین سه تا است خوراك، پوشاك، مسكن، هدف ما فقط رفاه نیست آنهایی كه خوراك و پوشاك را در پله آخر قرار دادهاند اسلام اینها را در پله اول قرار داده است در انسان استعدادهایی هست كه از این استعدادها میفهمیم كه انسان فقط برای زندگی مادی نیست پس یك نیاز دیگری داریم و بهتر این است كه اسمش را نیاز عالی بگذاریم.
4- نیازهای عالی انسان
نیاز عالی عبارتست از شناخت و آگاهی، هر انسانی دلش میخواهد آگاه بشود و شناختی پیدا كند نسبت به سرچشمه هستی، هر انسانی دلش میخواهد شناخت پیدا كند نسبت به آخر كار بالاخره آخر چی میشود؟ ما یك عمری كار میكنیم برای چی؟ برای خوردن، بخور برای اینكه جان داشته باشی و كار كنی هفتاد سال همینطوری بعد چی؟ هیچی، شناخت هدف، من آمدم برای چی، شما آمدی برای چی، شناخت مكتب، راه ما چیه، چه باید كرد؟ شناخت حق و باطل، انسان بخاطر وجود استعدادها غیر از نیاز شخصی كه همه حیوانات دارند و غیر از نیاز اجتماعی كه یكسری حیوانات دارند انسان یك شناخت عالی هم دارد حالا این شناخت لازم است؟ بله، اگر فهمیدیم كه این خانه صاحب و حسابی دارد یك جور زندگی میكنیم اما اگر بدانیم كه این خانه صاحب و حساب ندارد یك جور دیگری زندگی میكنیم باید بدانیم كه این ساختمان هستی و آفرینش بند به یك سرچشمه باشعوری است یا بند نیست؟ آخر كار حسابی توی كار است یا رو به نابودی میرویم؟ هدفی هست یا نیست؟ مكتبی هست یا نیست؟ حقی هست یا نیست و اگر حق هست نشانه حق كدام است اگر این شناختها بود فرم خوراك و پوشاك ما هم فرق میكند دیگر حواسمان هست كه چی میخوریم آیا ما كه میخوریم دیگران هم دارند بخورند یا خیر؟ پس این شناختها در زندگی ما اثر میكند.
5- معنی دین
دین چیست؟ دین یعنی آگاهیهایی كه نسبت به این سری شناختها و آگاهیهایی كه نسبت به سرچشمه و حساب و كتابی كه وجود دارد. دین یعنی شناخت صاحب حساب و دین یعنی شناخت رفتاری كه باید در این خانه انجام داد انسان در زندگی چند تا راه را میتواند برود بالاخره چون انسان هستیم یك فرم لباسی باید بپوشیم، قهری داریم، عشقی داریم، هوسی داریم، بالاخره خواستههایی داریم ما چند تا راه را میتوانیم برویم یكی اینكه بگوئیم آقا در اختیار غرائز باش هر راهی را كه غرائز و میل ما گفت دنبالش برو دنبال همان را برویم، یا اینكه در اختیار گفته این و آن باشیم اگر بگوئیم در اختیار غرائز باشیم هر وقت غضب كردیم همچون گرگ، اگر انسان در اختیار غرائز باشد آنوقت با حیوان فرقی ندارد بعلاوه آنكه غرائز سركش ما را با مشكلاتی گرفتار میكند. در اختیار غرائز به طور مطلق درست نیست.
به گفته این و آن توجه كنیم؟ به چه دلیل من باید در اختیار شما باشم چرا شما در اختیار من باشید امام علی (ع) میفرماید بشر تو وقتی كه آفریده شدی آزاد متولد شدی چرا بله قربان گوی این و آن شده ای؟ در اختیار این و آن هم دلیلی ندارد این دو راه را هم نمیتوانیم كه قبول كنیم.
راهی را كه انبیاء نشان دادهاند میگویند در اختیار خالق، راه خدا، نواب صفوی میفرمود شما یك كالایی را كه میخری یك دفترچه هم توی آن هست این دفترچه اول شكل این كالا را كشیده بعد هم گفته كه چه جوری از این كالا استفاده كنیم این دفترچه را هر صنفی بنویسد غلط است جز كارخانهای كه سازنده این است مهندسی كه سازنده این است سازنده كالا حق دارد كه دفترچه راهنما بنویسد سازنده بیشتر از ساخته شده خبر دارد بعد هم میفرمود ما ساخته خدا هستیم دفترچه و راهنمای ما را باید سازنده ما كه همان خدا باشد بدهد.
دین یعنی راهی كه انبیاء از طرف خدا آوردهاند دین یعنی از خاك به خدا، ممكن است بحثی را كه ما درباره دین میكنیم بگوئید خیلی خوب ما قبول داریم ولی این كی در تاریخ پیاده شده؟ گفتیم كه كم پیاده شده میگویند كم پیاده شده كی قابل تبلیغ است؟ میگوئیم آقا شما محمد علی كلی بوكسور جهان را قبول دارید؟ بله، توی سینه كدامهایتان زده است هیچكس نمیگوید من، میگویی به من نزده اما بوكسور خوبی است علت اینكه به ما نزده چون ما راست او نایستاده ایم او سحر نمیآید در خانه من را بزند و دو سه مشت بزند و بگوید برو بخواب میگویند محمد علی كلی بوكسور خوبی است یعنی اگر رفتی راست او ایستادی او به تو میزند، اگر گفتند فلانی معمار خوبی است این نیست كه به زور خانه من را معماری كند اگر از او خواستید...
اگر تا حالا اسلام برای ما پیاده نشده ما تا حالا سراغ اسلام نرفته ایم، كجای اسلام و كدام برنامه اش قابل پیاده شدن نیست؟ اسلام جلوی كدام مسئله فطری را گرفته است؟ راه خدا فقط نماز و روزه نیست شما نیاز به ورزش داری، بسم الله آرم ورزشی كه انبیاء گفتهاند این است كه امروز لذت، فردا خدمت، مثال هم زده، شنا، امروز ورزش است فردا هم میشود از همین راه به جامعه خدمت كرد اسب سواری یك لذت است فردا هم از راه همین لذت میتوان به جامعه خدمت كرد، تیراندازی و انواع تمرینات نظامی امروز یك لذت است فردا هم میشود از این راه به جامعه خدمت كرد آنوقت بازیهای غربیها را نگاه كنید یكسری بازیها هم به ضرر امروزمان است و هم به ضرر آینده مان بله یكسری بازیها یك لذت آنی دارد اما این بازی در آینده برای نجات جامعه نخواهد بود.
6- برنامههای دین اسلام برای انسان
اسلام برای هر چیزی برنامهای را مطرح كرده است. برای استفاده از معدن چند تا راه هست اول كشف معدن هست بعد معدن را استخراج میكنند بعد قطعات را میسازند بعد این قطعات را به هم پیوند میدهند بعد به این قطعات پیوند زده شده را جهت میدهند بعد هم یك ناظر و متخصص برای آن درست میكنند، دین چه میكند؟ دین هم كشف انسان، استخراج انسان از ظلمات «یُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ» (بقره/257) و قطعات فرد سازی كردن تزكیه كردن هیچ مكتبی به اندازه مكتب انبیاء انسان را معرفی نكرده بعد پیوند دادن جامعه سازی بعد هم جهت دادن «اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقیمَ» (فاتحه/6) بعد تعیین رهبری كه یا معصوم باشد و یا در كنار معصوم.
7- معنای ایدئولوژی
دین یعنی در اختیار راه انبیاء بودن این خلاصه بحث ما بود. كوتاه سخن آنكه قبل از هر چیز باید دید ما نسبت به این خانه روشن باشد دید ما را نسبت به هستی و انسان را جهان بینی میگویند. كاری كه در این خانه میكنیم مكتب و برنامه به آن ایدئولوژی میگویند انسان داری سه نیاز است شخصی و اجتماعی و عالی انسان بودن ما بند به نیاز عالی است. اگر نیاز عالی را كنار بگذاریم در نیاز شخصی همه حیوانات از ما جلوتر هستند و در نیاز اجتماعی هم زنبور عسل و مورچه از ما جلوتر است انسان بودن ما بند به نیاز عالی است و این نیاز عالی در سایه دین تامین میشود.
چرا تا حالا این دین پیاده نشد؟ ما تا حالا خودمان را به دین عرضه نكرده ایم چند نفر از ما شماره تلفن دانشمندان اسلام شناس را داشته باشیم، كتابهایی داشته باشیم، همه رفیقی داریم خیابانی و بازاری یك رفیق دانشمند هم داشته باشیم.
ارتباط ما كم بوده چون ارتباط ما كم بوده آگاهی ما كم خواهد بود و ما در همین امسال دیدیم كه یك مقدار مردم به گرایشهای دینی گرایش پیدا كردند طاغوت را كوبیدند و استخوان بندی جمهوری اسلامی را درست كردند هر چی بسوی برنامههای معنوی برویم آینده بهتری خواهیم داشت بنابراین خود عمل سازنده نیست برنامه را باید ما عمل كنیم تا سازنده بشویم من هستم كه باید تلاش كنم دنباله بحث هم در جلسه بعد كه حالا ما فهمیدم نیاز عالی داریم درباره این نیازها صحبت میكنیم.