پنجشنبه 1 آذر 1403

                                                                                                                        


                                   

                                                                                                                                                                                                                                 

 

 

منو سخنرانی مکتوب

تاريخ پخش :: 1358/5/15 نماز-1، فلسفه وجوب

بايگاني سالانه - 1358



قابل توجه کاربران محترم:
برنامه درسهایی از قرآن، پس از ضبط پیاده می شود و به جهت حفظ امانت، متن کامل آن در سایت قرار می گیرد، اما همواره بخش هایی از برنامه به جهت محدودیت زمان و رعایت حال مخاطبان، از تلویزیون پخش نمی گردد، آنچه به عنوان برنامه ی درسهایی از قرآن قابل استناد است، آن چیزی است که از تلویزیون پخش می گردد و در فایل صوتی برنامه قابل دسترسی می باشد.
بسم الله الرّحمن الرّحیم
الحمدلله رب العالمین و صلی الله على سیدنا و نبینا محمد و على اهل بیته و لعنة الله على اعدائهم اجمعین.
بعد از آنكه بحثى از توحید و شرك در نشستهاى قبل با دوستان داشتیم، چه خوب است كه درباره پیوند ما با خدا و آن راه و نوع پیوندى كه براى ما مقرر كرده‏اند یك خورده صحبت كنیم و آن پیوند دائمى و پیوند هر روزى و شبانه روزى، پیوندى كه در عصرها و نسل‏ها، این پیوند در آن سفارش شده است، پیوندى كه پایه دین در اسلام آمده است، پیوندى كه در روایاتى كه مى‏خوانیم اسلام بر چند پایه بر پا شده است، یكى از آنها همین مسئله هست، این پیوند عبارت است از نماز. من و شما نماز مى‏خوانیم، الحمدلله، اما اگر یك دوستى نماز نمى‏خواند، در كوپه قطار نشسته‏ایم و با هم صحبت مى‏كنیم. همسایه و رفیقى داریم كه نماز نمى‏خواند، بسیارى از اینهاى كه نماز نمى‏خوانند، لجاجتى با خدا ندارند، چون همه مردم، آگاهانه و یا ناخودآگاهانه ته دلشان به خدا بدهكار است.
خیلى‏ها خدا را دوست دارند، یك خورده نماز خواندنشان روى حساب عدم شناختشان است، البته بعضى‏ها هم لجاجت دارند، ما كارى به افراد لجباز و عنود نداریم، افرادى كه آگاهى از نماز ندارند و نماز خواندنشان یا بى اعتناى به نمازشان بخاطر عدم آگاهى است، یك مقدارى مى‏خواهیم با هم صحبت كنیم. در بحث نماز چند تا مسئله مطرح مى‏شود كه شما در كوپه قطار و یا در ماشین، سر كلاس، در مهمانى‏ها و نشست‏هاى، گاهى كه صحبت مى‏شود این چند تا سوال را مى‏كنند، یكى از این سوالها این است كه چرا نماز مى‏خوانیم؟ چى به آن مى‏گویید، بعد گاهى وقتها سوالى كه پیش مى‏آید، این سوال پیش مى‏آید كه این كشورهایى كه نماز مى‏خوانند، چرا علم و صنعتشان عقب است؟ چه نقشى نماز مى‏تواند در ما داشته باشد، نماز خوان‏ها چه كرده‏اند؟ از این سرى سوالها هست كه خیلى از این نوع سوالها مطرح مى‏شود، ما با هم صحبت مى‏كنیم، یكخورده فرم اینكه چطورى با رفقا صحبت كنیم، مطرح مى‏شود. پس سوال اولش این است، در بحث نماز به دنباله بحث توحید و شرك، بحث نماز، سوال اول این مى‏شود، عرض كردم شما خودتان كه نماز مى‏خوانید، باید ببینید با یك كسى كه نماز نمى‏خواند چطورى حرف بزنید، چون یك وقتى مى‏گفتم، مى‏گفتم یك هروئینى كه در یك كوچه كه مى‏آید، یك هفت، هشت، ده تا هروئینى براى خودش درست مى‏كند و یك جوان نماز گزار باید یك، هفت، هشت، ده تا نماز خوان براى خودش درست كند. كسانى كه در باطل اصرار دارند، ما هم درحق باید اصرار داشته باشیم. امیرالمومنین(علیه السلام) یكى از ناله هایش همین بود كه گروهى در حذب معاویه، در داخل اصرار مى‏كنند اما طرفدارهاى من شل هستند، خوب. سوالهایى كه مطرح مى‏شود، سوال اول، چند سوال.
1 - چرا نماز بخوانیم؟ این سوال كه مطرح مى‏شود، جوابى را كه در سطح عموم مى‏شود مطرح كرد، كه قرآن هم به اشاره مى‏گوید «اعْبُدُوا رَبَّكُمُ الَّذی خَلَقَكُمْ» بقره/21 عبادت كنید چون او شما را آفرید، «اعْبُدُوا رَبَّكُمُ الَّذی خَلَقَكُمْ» عبارت دارد كه او به شما هستى داد، مى‏خواهد بگوید تشكر. دوستان عزیز ما دو رقم حق داریم.
حق بر دو قسم است. گاهى حق، حق اسلامى است و گاهى حق، حق انسانى است. حق اسلامى، یك سرى حقوقى است كه اسلام معین كرده است. چه كسى حق دارد حكومت بكند، چه كسى حق دارد حكومت نكند، در زندگى خانوادگى مخارج به دوش چه كسى باشد، در جامعه‏ها و كانونهاى كوچك و بزرگ چه كسى قدرت داشته باشد تصمیم گیرد، تصمیم نهایى را چه كسى بگیرد، حق وتو چه كسى داشته باشد، یك سرى حقوقى است كه اسلام معین كرده است و یا در فلان داد و ستدد در چه شرایطى مى‏شود معامله را بهم زد، در معاملات اگر چنین شد، مشترى مى‏تواند معامه را بهم بزند و یا فروشنده مى‏تواند معامله را فسخ كند و بهم بزند، یك سرى حقوقى است كه اسلام مى‏گوید.
یك سرى حقوقى است كه از حقوق انسانى است، یعنى گیرم طرف ما مسلمان نباشد، یك سرى حقوقى است كه باید مراعات كند. مثلاً در روایات پیشوایان معصوم(علیهم السلام) مى‏خوانیم، اگر به كسى قول دادى به قولت عمل كن، گرچه به آنكه قول داده‏اى مسلمان نباشد، به هر كسى كه قول دادى باید وفا كنى، ولو به مشرك. در روایات پیشوایان دین مى‏خوانیم احترام والدین را باید گرفت، گرچه پدر و مادر مسلمان نباشند. در روایات مى‏خوانیم كه امانت را باید به صاحبش رد كرد، گرچه آن كسى كه چیزى را پهلوى ما به امانت گذاشته است مسلمان نباشد. پس ببینید «أَدُّوا الْأَمَانَةَ إِلَى مَنِ ائْتَمَنَكُمْ عَلَیْهَا بَرّاً أَوْ فَاجِراً»(كافى، ج‏2، ص‏636) به قول امام، چه خوب باشد و چه بد، چه مسلمان باشد و چه غیر مسلمان، از حقوق انسانى است. یكى از حقوق انسانى، مسئله تشكر است.
من یك وقتى براى پسرها همچین مى‏گفتم، حالا اینجا هم براى دوستان چنین بگویم، مى‏گفتم آقازاده اگر یك ماشینى را شما، فرض كنید، كه دارد در خیابان مى‏رود و عده‏اى هم منتظر تاكسى هستند، آقاى راننده كه نشسته است پشت ماشین، مى‏بیند گروهى منتظر تاكسى هستند، مى‏گوید خدمت كنم به اینها و بعضى از آنها را سوار كنم، پیش پاى اینها ترمز مى‏كند و مى‏گوید، بفرمائید كجا مى‏روید، ببرم شما را، این افرادى كه مى‏بینند آقاى راننده احترام كرد، خدمت كرد به اینها و ترمز كرد، همه آنها یك نوع تشكر را مى‏كنند گرچه نوع تشكرشان فرق بكند، ممكن است یك نفر بگوید «جَزَاكُمُ اللَّهُ خَیْراً» در مقابل این تشكرش «جَزَاكُمُ اللَّهُ» باشد. ممكن است یكى بگوید: متشكرم. مثلاً آخوند باشد، روحانى باشد مى‏گوید «جَزَاكُمُ اللَّهُ خَیْراً»، بازارى باشد مى‏گوید: متشكرم. از این افراد. . . چیز باشند، مى‏گویند: مرسى. بعضى مثلاً مى‏گویند: قربان تو. یك چیزى مى‏گویند به هر زبانى و به هر بیانى، در هر فرم و پستى باشند، وقتى كه دیدند خدمتى به آنها، لطفى به آنها كرد و ترمز كرد، یك تشكرى مى‏كنند، هر دینى و هر نژادى و هر زبانى و هر نوع فكر و ایده‏اى داشته باشند، تشكر یكى از حقوق انسانى است. انسانى كه هیچى، مى‏خواهیم بگوییم یكى از حقوق حیوانى است. حیوان هم به مقدار شعورش تشكر مى‏كند. سگ را ببینید، سگ، یك لقمه كه مى‏دهى به سگ، فورى دمش را تكان مى‏دهد و همین دمى كه تكان مى‏دهد، تشكر مى‏كند از صاحبش. چند تا استخوان چرب در خانه كسى مى‏خورد، اگر به این خانه حمله شد، به دزد حمله مى‏كند، پاسدارى مى‏كند، هر حیوانى به مقدار شعورش تشكر را مى‏كند. بنابراین چرا نماز بخوانیم؟ مى‏خواهیم تشكر كنیم، حالا در اینجا باز یك سوال مطرح مى‏شود.
سوال 2 - آیا خدا نیاز به تشكر ما دارد؟ مسلماً نه، خدا نیازى به تشكر ندارد اما این تشكر در خود ما اثر سازندگى و مثبت و مفید دارد. یك مثال بزنم، معلم مىاید سركلاس و مى‏گوید دوستان عزیز، من كه مى‏آیم، مى‏ایستم و داد مى‏زنم، تشكر كنید از زحمت من و تشكرتان همین نباشد كه فقط بگویید برپا، گرچه بلند شدن هم خودش تشكرى است و باید باشد، انسان باید از استادش تشكر كند، اما من قانع نیستم كه شما برپایى بگویید براى من، اگر مى‏خواهید تشكر كنید، درسى را كه من مى‏دهم، خوب درس بخوانید. خوب درس خواندن تشكر است، اما تشكر سازنده. برپا هم تشكر است اما تشكر تشریفاتى است.
ما تشكر دو رقم داریم: یك تشكر داریم، تشكر تشریفاتى، یك تشكر داریم، تشكر سازنده. خوب درس خواندن شاگرد تشكر از استاد است اما چیزى به جیب استاد نمى‏رود. شما درس بخوانید و یا نخوانید، این استاد رشد نمى‏كند، خود شما رشد مى‏كنید. گرچه خوب درس خواندنت تشكر است اما تشكرى است كه نفعش به جیب خودت مى‏رود. نماز تشكر از خداست اما تشكرى است كه فایده‏اش براى خودمان است، چطور؟ در ادامه بحثم چطورش معلوم مى‏شود و دوستدارم این جلسه و جلسه بعد را خیلى با عنایت گوش بدهید. خدا نیازى به تشكر ما ندارد اما این تشكر اثر سازندگى در خود ما دارد. بحث سوم كه در نماز مطرح است.
سوال 3 - مى‏پرسند گاهى، چرا این تشكر به میل خود ما نیست؟ خوب كه حالا كه بناست از خدا تشكر كنیم هر كه هر جورى كه دلش مى‏خواهد تشكر كند. تو چه كار دارى كه من وضو بگیرم و یا نگیرم، راست قبله بایستم و یا نایستم، حتماً بگویم(بسم الله الرحمن الرحیم) حتماً «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ» فاتحه/2، من خودم از خدا یكجورى كه بلد هستم تشكر مى‏كنم، حتى زیر رختخواب كه خوابیده‏ام، مى‏گویم اى خدا تو كه مى‏دانى من مخلصت هستم، شما ول كن معامله نیستى، مى‏گویید حتماً باید همچین تشكر كنم، در این هم باید بگوییم كه گرچه تشكر یك اصل عقلى است، اما نوعش تعبد است.
دوستان عزیز شما اگر یك مهمانى آمد برایتان و خواستید پذیرایى كنید، ما دو نوع پذیرایى داریم، یك وقت ببینیم آن چه میل دارد، یكوقت ببینیم ما چه میل داریم، بهترین نوع این پذیراى این است كه ببینیم مهمان چه میل دارد، اینطور نیست. اگر هم خواستیم تشكر كنیم یكجور تشكرى كه آن مى‏گوید چه و یكجور تشكرى است كه ما مى‏گوییم چه، بهترین نوع تشكر این است كه ببینیم او مى‏گوید چه، بنابراین گرچه روح نماز تشكر است اما فرمش تعبد است، تعبد، خدا اینطور گفته است، براى خاطر اینكه او باید به ما بگوید چه جورى حقش است و چه جورى ما را مى‏سازد. حالا خیلى هم ما ناز نمى‏كشیم، اگر كسى آورد چیزى همچون نماز، پرمایه و پر محتوا، پر مغز، بیاورد و بگوید این به جاى آن. اگر كسى خانه‏اى بهتر ساخت، این خانه را خراب مى‏كنیم. فرم نماز(تعبد) است، كما اینكه بهترین پذیرایى این است كه ببینید او مى‏گوید چه، بهترین تشكر هم این است كه ببینید او چه مى‏گوید. بسیارى از رشد ما در ین است كه عبد باشیم. حالا، از این بحث كه گذشتیم سوال 4 مطرح مى‏شود.
سوال 4 - مى‏پرسند كه چرا كشورهاى نمازگزار علم و صنعت، كشورهاى نماز گزار عقب هستند، حالا از نظر اقتصادى، فكرى، فرهنگى، شما كه نماز خواندى چكار كردى. الان مى‏گویید ما الان كه عقب ماندگى خودمان را حساب مى‏كنیم، نباید گردن این بگذاریم كه دو دقیقه و یا یك دقیقه نماز مى‏خوانیم، این چند دقیقه نماز هیچ جلوى ترقى ما را نمى‏گیرد. من براى كوچولوها یك مثلى بزنم، ولى چون مثل در سطحى است كه مى‏تواند براى همه مفید باشد این است و اینجا هم مطرح كنم، مثلى كه آنجا داشتم این است، مى‏گویم شما سه تا میوه را فرض كنید، یكى از میوه‏ها سیب، یكى از میوه‏ها انار، یكى از میوه‏ها انگور، هر میوه‏اى یك نوع اثر و خاصیت و ویتامینى دارد، مثلاً سیب داراى ویتامین فلان، انار داراى مزه و ویتامین فلان، انگور هم داراى مزه و ویتامین فلان، حالا، اگر دید كه هر میوه‏اى را بخورد، مزه و ویتامین دیگر را خواسته باشد كه تقاضا كند، توقعش غلط است. بنده بروم و دو كیلو سیب بخرم، بعد از چند روز این سیب را ببرم و پس بدهم به آقاى میوه فروش، بگویم داداش این سیب شما خوب نبود، براى اینكه من هر چه سیب تو را مى‏خورم مزه انگور نمى‏دهد، این بقال یك نگاهى به مشترى مى‏كند و به آن شاگردش مى‏گوید كه این مشترى ما خل هستش. سیب را از من گرفته و رفته پس آورده، مى‏گوید سیب تو مزه انگور نمى‏دهد. داداش تو اگر مزه انگور مى‏خواهى، باید انگور بخورى، توقع تو غلط است كه از سیب مزه انگور مى‏خواهى، این مثل خیلى روشن است. ما همچنین سه تا برنامه داریم، یك برنامه داریم، برنامه نماز. یك برنامه داریم، برنامه تحصیل. یك برنامه داریم، برنامه كار و سایر برنامه هایى كه در اسلام هست، اینها هر كدام یك مزه‏اى دارد، یك ویتامینى دارد. مزه، ویتامین، اثر نماز، یاد خدا «أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْری» طه/14، «اعْبُدُوا رَبَّكُمُ الَّذی خَلَقَكُمْ» بقره/21 یاد خدا و تشكر از خدا، این مزه نماز. اثر نماز، اثر تحصیل هم پیشرفت اختراع و اكتشاف. اثر كار هم پیشرفت اقتصاد. حالا، سوال شما ببینیم چه سوالى است، شما مى‏گویید كه چرا نماز خوان‏ها مخترع نشده‏اند؟ مثل اینكه بگوییم نماز خوان‏ها، مثل این مى‏ماند كه بگوییم سیب خوارها چرا مزه انار نمى‏دهد، شما اگر خواستى مخترع بشوى باید بروى دنبال درس. قرآن نگفته است(اقم الصلاة لتخترع) نماز بخوان تا مخترع بشوى، گفته است «أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْری» نماز نقش خودش را دارد و اختراع و تحصیل هم نقش خودش را دارد، حساب اینها را باید از هم جدا كنیم. علاوه بر اینكه، چه كسى گفته كه نماز خوان‏ها علم و صنعت ندارند، مگر تاریخ مسلمانها نوشته نشده است. در بسیارى از علوم مسلمانها نابغه بوده‏اند، مخترع بوده‏اند، ما فراموش نكرده‏ایم بوعلى سینا، رازى را، ما فراموش نكرده‏ایم جابربن حیان را، در این زمینه هم اخیراً كتابى نوشته شده است، دانش مسلمین، اصولاً هم مسلمانها پایه ریز بسیارى از علوم بوده‏اند، اما اگر من و شما اختراعى نداریم بخاطر این است كه دنبال درس نمى‏رویم. خلاصه‏اش این بود. اگر پیشرفت كار، اقتصادمان پیشرفت به خاطر این است كه نظام اقتصادى و كارمان خوب نیست، اینها حسابش را نباید به حساب نماز بگذاریم. پس سوال، جواب، چرا نماز خوان‏ها علم و صنعت ندارند؟ جوابش چى شد، براى اینكه نماز خوان‏ها، نماز فرهنگى و اقتصادیشان، خوب نیست. اگر من مخترع نیستم براى این نیست كه صبح به صبح، دو دقیقه مى‏گویم «إِیَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِیَّاكَ نَسْتَعینُ» فاتحه/5 پس بنابراین مخترع نشده‏ام، چه ربطى دارد به هم. علل بدبختى در جامعه در اثر چیست؟ انشاء الله در این زمینه صحبت مى‏كنیم. یكى از آنها رهبر است. قرآن مى‏گوید كدام گروه را زیر و رو كردیم، چرا؟ براى اینكه «وَ اتَّبَعُوا أَمْرَ كُلِّ جَبَّارٍ عَنیدٍ» هود/59 چون رهبرشان یك جبار ستمگر بود، ما زیر و رو كردیم، پس رهبر. یا قانون، قوانین غیر آسمانى و یا قوانینى كه از افرادى نالایق و از افكارى پوچ سرچشمه گرفته است، قانون هست و مردم هست و رهبر، اینها مى‏تواند عامل بدبختى باشد. یك مثالى بزنم از سال گذشته، سال گذشته از كشورهاى اسلامى افرادى رفتند مكه، در منى كه هر حاجى یك گوسفند مى‏كشد، به جاى اینكه این رهبران كشورها بیایند وسیله‏اى و سردخانه‏اى بسازند و تهیه كنند كه گوشتها را به یك نحوى سرد كنند و بعد مصرف كنند، كوره هایى آوردند در منى و این گوسفندان را دم كوره مى‏دادند و به فاصله چند دقیقه و ثانیه خاكستر مى‏شد. روز عید قربان، در كنار كعبه تقریباً، در منى، یك فرسخى كعبه، روز عید قربان، پارسال حدود یك میلیون گوسفند خاكستر شد و بعد غروبش مرغ یخى آوردند و دادند به حاجى‏ها، یك میلیون گوسفند خود مسلمانها باید خاكستر شود و بعد گوشت یخى باید از خارج بیاید براى اینها، این براى چى است؟ براى خاطر اینكه نماز مى‏خوانند، یا بخاطر اینكه طراحى مى‏كنند، دست استعمار، نقشه‏ها، همان نقشه‏اى كه در سالهاى قبل پاى فیلمها مى‏نشاند و چیزهایى یادمان مى‏داد، چقدر من و شما، یكوقتى من حساب كردم، ساعاتى كه ما ایرانى‏ها را در رژیم قبل مى‏نشاندند پاى فیلمهاى مسخره، فیلمهایى كه نسل ما مى‏نشست و هیچ رشد پیدا نمى‏كرد، امام فرمود: تلویزیون یك دانشگاه عمومى است، بعد یك افراد مسخره‏اى اونجا بازى در مى‏آوردند و شبهایى كه این بازیگرها بازى در مى‏آوردند چه غوغایى، اصلش خیابانها خلوت مى‏شد. مى‏رفتند اونجا، بشینیم تا ببینیم. یا مثلاً بسیارى از فیلمهایى كه مثال زدم، یكوقتى یك جایى گفتم، ما را مى‏نشاندند و مى‏گفتند این كشور فلان، با كشور فلان دارد فوتبال بازى مى‏كند، میلیونها من و شما مى‏نشستیم و ببینیم توپ بلژیك كجا رفت و نفهمیم كه نفس خودمان كجا مى‏رود. مى‏نشاندند ما را به یك تفسیر ورزشى، تمام حواس ما این بود كه توپ بلژیك رفت كجا و نفهمیم كه نفس خودمان كجا رفت. با بچه‏هاى ما، با مغزهاى ما بازى شد و بازى كردند و مال ما هم بازى شد، بنابراین اگر علت بدبختى ما هست، علت بدبختى ما باید جاى دیگه سراغش را بگیریم، سراغش را نباید از وقت نماز. اما سوال دیگه‏اى كه مى‏گویند نماز چه فایده دارد، این را هم مطرح كنم. مى‏پرسند، نماز چه فایده دارد؟ اول باید حساب كنیم كه نماز چى است. نماز را دو جور مى‏شود معنا كرد، یك وقت مى‏گوییم نماز یعنى تكان دادن، نماز یعنى جنباندن، تكان دادن دست و لب و كمر، یك وقت دید ما از نماز این است، آخر هر جورى نگاه كنى، همانطور مى‏بینى. شما اگر عینك سبز بزنید، همه چیز را سبز مى‏بینید. مى‏گویند یك كسى آمده بود دكان چینى فروشى، استكانها وارون بود، یك استكانى را كه وارون بود نگاهش كرد و همینطور كه وارون بود، بلند كرد و گفت این استكان چرا درش بسته است، بعد هم بلندش كرد و گفت این ته هم كه ندارد، یك كسى گفت آقا استكان را از اینطرف بگیر، هم درش باز است و هم ته دارد، كج نگاه مى‏كند و كج هم مى‏فهمد. بعد مى‏گوید كه نماز جنباندن دست و لب و كمر است كه آدم اول بگوید(الله اكبر) و بعد «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ» وبعد هم خودمان را بجنبانیم، یك وقت مى‏گوید نماز این است، راست مى‏گوید این نماز هیچ فایده‏اى ندارد. شخصى وارد مسجد شد و یك همچین نمازى خواند، از این نمازهایى كه من و شما گاهى مى‏خوانیم. پیغمبر نگاهش كرد و گفت: «نَقَرَ كَنَقْرِ الْغُرَابِ»(كافى، ج‏3، ص‏268) مثل كلاغ نوك به زمین مى‏زند عوض سجده به زمین و بعد فرمود این اگر با این نماز بمیرد، رستگار نیست اما یكوقتها مى‏گوییم نماز یعنى یاد خدا. دوست عزیز تو كه مى‏پرسى نماز چه فایده‏اى دارد معناى اول و یا معناى دوم، تا ببینیم چه معنایى مى‏كنیم. . . . .
مى‏گوید «أَقِمِ الصَّلاةَ» نماز بخوان «لِذِكْری»، «أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْری» طه/14 نماز بخوان براى اینكه یاد من باشى. یاد خدا چه فایده‏اى دارد؟ یاد خدا، بیا پله دوم، «أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» رعد/28.
نماز بخوان تا یاد من در تو زنده شود، یاد من كه در تو زنده شد، آرامش پیدا مى‏كنى. آرامش چه فایده‏اى دارد؟ «یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعی‏ إِلى‏ رَبِّكِ راضِیَةً مَرْضِیَّةً» فجر/28-27 پرواز به بى نهایت، پس ببینید سه تا پله شد، یك، دو، سه. پله اول «أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْری» نماز بخوان براى تذكر. «أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ».
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

اطلاعات تماس

 

روابط عمومی گروه :  09174009011

 

آیدی همه پیام رسانها :     @shiaquest

 

آدرس : استان قم شهر قم گروه پژوهشی تبارک

 

پست الکترونیک :    [email protected]

 

 

 

درباره گروه تبارک

گروه تحقیقی تبارک با درک اهميت اطلاع رسـاني در فضاي وب در سال 88 اقدام به راه اندازي www.shiaquest.net نموده است. اين پايگاه با داشتن بخشهای مختلف هزاران مطلب و مقاله ی علمي را در خود جاي داده که به لحاظ کمي و کيفي يکي از برترين پايگاه ها و دارا بودن بهترین مطالب محسوب مي گردد.ارائه محتوای کاربردی تبلیغ برای طلاب و مبلغان،ارائه مقالات متنوع کاربردی پاسخگویی به سئوالات و شبهات کاربران,دین شناسی،جهان شناسی،معاد شناسی، مهدویت و امام شناسی و دیگر مباحث اعتقادی،آشنایی با فرق و ادیان و فرقه های نو ظهور، آشنایی با احکام در موضوعات مختلف و خانواده و... از بخشهای مختلف این سایت است.اطلاعات موجود در این سایت بر اساس نياز جامعه و مخاطبين توسط محققين از منابع موثق تهيه و در اختيار كاربران قرار مى گيرد.

Template Design:Dima Group