اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ بَارِئِ الْخَلَائِقِ أَجْمَعِینَ بَاعِثِ الأنبِیَاءِ وَ المُرسَلینَ ثُمَّ الصَّلَاهُ وَ السَّلَامُ عَلَى سَیِّدِنَا وَ نَبِیِّنَا حَبیبِ إلَهِ العَالَمینَ و شفیع ذنوب مُذنبین أبِی القَاسِمِ المصطفی مُحَمَّدٍ وَعَلَى أهلِ بَیتِهِ الطَّیِّبینَ الطَّاهِرینَ سیَّمَا بَقیَّهِ الله فِی الأرَضین فَااللَّعْنَهُ اللَّهِ ْعَلَى أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ
نخستین روز ماه عزای اباعبدالله الحسین علیه السلام هلول ماه محرم است ماهی که وقتی وارد می شد در روایت کسی دیگر امام کاظم علیه السلام را خندان نمی دید
انَ اَبی اِذا دَخَلَ شَهْرُ الْمُحَرَّمِ لا یُری ضاحِکاً
ماهی که ماه معرفت و اندیشیدن و جوشیدن است ماه عاطفه و عقل است،ماه احیاء امر اهل بیت است وجود مقدس امام هشتم فرمودند ببینید من دیشب در مسجد اعظم هم گفتم گفتم حضور در این مجالس موضوعیت دارد چون گاهی بعضی ها می گویند نوار گوش می کنیم پای سخنرانی تلویزیون می نشینیم حالا آن ها هم خوب است اما گرم نگه داشتن مجلس اهل بیت علیه السلام خودش موضوعیت دارد که انسان شرکت در مجلس اباعبدالله علیه السلام داشته باشد من یکی دوتا روایت می خوانم عنایت بفرمایید. وجود مقدس امام هشتم علیه السلام فرمودند:
منْ تَذَكَّرَ مُصَابَنَا وَ بَكَى لِمَا ارْتُكِبَ مِنَّا
هر کسی مصائب ما را نقل کند کانَ معنا فی درجتنا فی یوم القیامه
اولین اثر ذکر مصیبت و شرکت در مجلس اباعبدالله این است که انسان در مقام و درجه ی اهل بیت در روز قیامت قرار می گیرد.آقایان دقّت کنید این ها چیز های ساده ای نیست کسی که مصائب ما که یاد می شود گریه کند کانّ معنا فی درجتنا فی یوم القیامه.تعارف که با کسی نداشتند نمی خواستند بازار گرمی کنند این چیزی ساده ای است؟عرض کردم دیشب در مسجد هم گفتم حضور در مجلس امام حسین موضوعیت دارد شاید شما پنجاه تا نوار هم بخرید در ماشین و همه را هم گوش کنید از سخنران های قوی تر از ما خیلی قوی تر از ما اما همین قدر که در مسجد محله می روی ولو یک طلبه ی ساده یک حرف های عادی هم می زند این از خودم در نمی آورم ببینید
منْ جَلَسَ مَجْلِساً يُحْيي فيهِ أمْرُنا لَمْ يَمُتْ قَلْبُهُ يَوْمَ تَمُوتُ الْقُلُوبُ
حالا این که می گویند:روضه ی زیاد ناراحتی می آورد افسردگی می آورد نه این متن روایت است کسی در مجلسی بنشینید که یاد ما اهل بیت احیاء می شود روایات و احادیث خوانده می شود روز قیامت قلب او نمی میرد لم یموت قلبه یوم تموت القلوب.یکی از آثار من جلس مجلسا نشستن در این جلسات احیای قلب است زنده شدن قلب است این است که موجب می شود انسان درواقع یک نوع حیات مجددی پیدا کند لذا مجالس اباعبدالله علیه السلام باید گرم نگه داشته شود مرحوم مجلسی در جلد چهل و چهار بحار حالا فرصت دارند دوستان ببینند صفحه ی دویست و هفتاد و هشت یک بابی را گشوده که عنوانش این است باب ثواب مجلس و بکاء بر امام حسین حدود هفده هجده روایت آورده یکی از آن این است می گوید:خیلی عجیب است این روایت شخصی مب گوید:ما هر روزی که اسم امام حسین را پیش امام صادق می آوردیم فما روی ابوعبدالله متبسما دیگر تا شب امام صادق را لبخند بر لب هایش نمی دیدیم
نام امام حسین این غیر از محرم و صفر است حالا آن که دارد
انَ اَبی اِذا دَخَلَ شَهْرُ الْمُحَرَّمِ لا یُری ضاحِکاً
می گوید وقتی اسم امام حسین را می بردیم پیش وجود مقدس امام صادق فما روی ابو عبدالله دیگر امام صادق را کسی متبسم نمی دید لذا این مجالس و این محافل بهانه ای است برای ترویج مکتب اهل بیت.
من جلسه ای که دیشب داشتم حالا شاید نزدیک هزار تا جوان مثلاً یا بیشتر خیلی بودند چند هزار جوان گفتم خب من شما را به چه بهانه ای بیاورم؟هر بهانه ای پیدا کنید به اندازه ی بهانه ی امام حسین اثر ندارد این درواقع نام ابی عبدالله است که جوان پای مجلس می کشد الان شما خیلی مجالس زیاد شده اصلاً قابل مقایسه با گذشته نیست جوان های زیاد مجالس زیاد و این ها هر کدامش عرض کردم حتی آن کسی که ساده صحبت می کند یک دم ساده بالاخره نشستن در مجلس ها برخاستن سازندگی های فراوانی دارد که ان شاء الله خداوند در همین روز اول ثواب اقامه ی عزای ابی عبدالله را به همه ی ما عنایت بفرمایید.
اما این پنج جلسه ای که ما بنا است این جا خدمت شما مزاحم شویم چون من مقیّد هستم یک بحث سلسله واری داشته باشم سال های قبل هم این طور بوده امسال بحث من با عنوان مخالفان نهضت امام حسین و مخالفان حرکت امام حسین و انگیزه های مخالفتشان.یک طیف نسبتاً زیادی با امام حسین مخالفت می کردند آدم های کمی هم نبودند بعضی هایشان از اصحاب هم بودند بعضی ها مثل اباسعید خدری،مثل عبدالله ابن عباس چرا این ها مخالفت می کردند ودلیلشان چه بود؟و پاسخ امام چه بود؟من ندیدم این بحث را جایی کسی مطرح کند کمتر به آن پرداخته شده حدود شاید بیست بیست و پنج مورد من پیدا کردم همه را نمی رسم در این پنج روز بگویم.عنوانش این است مخالفت ها دلایل مخالفت ها پاسخ امام که خودش یک سرفصل مفصلی است نسبت به جریان عاشورا فقط به شما این را بگویم
این هایی که با امام حسین مخالفت می کردند سه دسته بودند
۱-دسته ی اول نیروهای دولتی یعنی کسانی که عرض می کنم می گفتند امام حسین از مکه نرود که اصلاً قائله ای در جای دیگر ایجاد نشود همین جا در مکه کار تمام شود یا با حادثه ی کمتری.
۲-یک دسته از این ها خیرخواها نبودند اصلاً مامور بودند که من این جا یادداشت کردم یکی از آن ها عمر ابن سعید فرمان دار مکه است که به امام گفت:آقا شما کجا می روید بمانید این جا حتی درگیر شد با اطرافیانش و کار به تازیانه کشید درگیری زیاد در کجا در مکه این را صاحب طبقات نقل کرده است که آمد به امام حسین گفت:یا حسین علی تتقوالله تخرج مع الجماعه و تفرّق بین امّه ما این ها را اسمش را می گذاریم مخالفات مغرض یعنی این ها به امام حسین علاقه نداشتند خون امام حسین هم برایشان مهم نبود می خواستند یک جوری امام را قانع کنند بیعت کنند لذا اعترض رسل عمرابن سعید فرستاده های عمر ابن سعید با امام گفتند نروید و بمانید بیعت کنید کار را تمام کنید بروید زیر بیرق یزید که جالب است امام خیلی جالب است پس سه گروه هستند مخالف ها گروه اول مغرض ها مامورها این هایی که برای این دارند با امام مخالفت می کنند که درواقع امام بیعت کند نه دلشان برای امام حسین سوخته و نه خون امام برایشان مهم است نه علاقه ای به امام دارند.امام علیه السلام این آیه را دو جا خوانده
۱-برای فرمان دار مکه نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم لِي عَمَلِي وَ لَكُمْ عَمَلُكُمْ أَنْتُمْ بَرِيئُونَ مِمَّا أَعْمَلُ وَ أَنَا بَرِيءٌ مِمَّا تَعْمَلُونَ.
سوره ی یونس آیه چهل و نه همان که شما در سوره ی کافرون می گوییم
لکم دینکم ولیّ الدین
آقا فرمودند:نه من با شما کار دارم نه شما با من کار داشته باشید این آیه توسط پیغمبر به مشرکین اعلام شده یعنی خیلی مهم است ببینید امام حسین خودش را در جایگاه پیغمبر قرار داده این ها را در جایگاه مشرکین قرار داد می فرماید:لی عملی و لکم عملکم آقا خیر نمی رسانید شرّ نرسانید نمی خواهد نفرمود:تشکّر می کنم شما خیرخواه هستید لی عملی و لکم عملکم محکم انتم بریّون مما اعمل شما نمی توانید مرا درک کنید و انا بریّ ممّا تعملون من هم نمی توانم زیر بار حرف بی منطق شما بروم به این می گویند نهایت قاطعیت جزو اولین آیاتی که امام حسین خوانده همین آیه است آیه چهل و نه سوره ی یونس.
۲-یک جای دیگر هم مروان مروانِ خبیث یک نامه ای نوشت که این جالب است این حتی قبل از مسئله ی یزید است هنوز معاویه زنده است نامه ای نوشت به معاویه که حسین ابن علی دایه ی حکومت دارد مواظبش باش کار را تمام کن امام نامه ای نوشته که آن نام هم این است.
بسم الله الرحمن الرحیم و ان کذّبوک و ان لی عملی و لکم عملکم انتم بریون مما عمل و ان بری مما تعملون
چه می خواهم بگویم؟این آیه که خواندم دوبار امام حسین به آن استناد کرد یک بار در مقابل در مقابل پسر که لعنت خدا بر هر دوی آن ها باد هم معاویه و هم یزید در برابر معاویه امام نامه نوشت این آیه که وقتی این نامه به دست معاویه رسید گفت جواب ندهید جواب نداد گفت:آقا حسین کار را تمام کرده دارد می گوید:من هیچ ارتباطی با شما ندارم این همان نامه ای است که امام حسین از مِنا نوشته و دومین پیام به حاکم مکه که نیروی یزید است خب این ها یک دسته هستند.
مخالفین حرکت امام حسین سه دسته هستند
۱-دسته ی اول این مغرض ها.
۲-دسته ی دوم عافیت طلب ها آدم های نمی گویم بدی هستند اصلاً نمی گویم یک چنین حرفی را اما اصلاً از کارهای سیاسی و درگیری خوششان نمی آید چیه آقا دردسر امام حسین را دوست دارند عاشق امام حسین هستند سینه ی امام حسین را هم می بوسند،پایش را هم می بوسند می میرند برای امام حسین اما حاضر نیستند یک قطره خون از بینی کسی بیاید خیلی جالب است من این ها همه را نوشتم شاید هم نشنیده باشید بعضی هایش را یکی از این ها ابوبکر ابن عبدالرحمن مخزومی است راهب قریش است نود چهار سال عمر کرد از فقهای سبعه ی مدینه است می دانید مدینه هفت فقیه داشته به نام من اسم هایشان هم نوشتم سعید ابن مصیّب،قاسم ابن محمد ابن ابی بکر که این جدّ مادری امام صادق است،
عروه ابن زبیر پسر زبیر معروف این یکی از فقها است نوشتند مرد مومن اهل نماز وقتی امام حسین حرکت خواست کند گفت:یابن عمّ پسر عمو این ها را من اسمشان را می گذارم خیرخواه های ترسو یعنی افرادی که عافیت طلب هستند ما صنع العراق بالبیک و ابیک شما که دیدید مردم عراق با پدرتان چه کردند دیدید با برادرتان امام حسن چه کردند و انت ترید ان تصید الیهم باز می خواهید دنبال این ها بروید و هم عبید الدنیا ببینید این ها اموی نیستند این ها بنی امیّه را نمی خواهند این ها آدم هایی هستند که امام حسین را هم دوست دارند اما اهل مبارزه نیستند بعد گفت:یابن رسول الله فیقاتلک من قد وعدک ان ینصرک دروغ هم نمی گوید الان شما به عنوان یک قاضی قضاوت کنید گفت:همین هایی که به شما نامه نوشتند یاریتان می کنیم همین ها هم شما را می کُشند ببینید چه شناخت خوبی هم دارد کاملاً جامعه ی کوفه را می شناسد گفت:آقا فیقاتلک من قد وعدک ان ینصرک.
سه جور مخالفت با امام حسین شد
۱-مغرض ها که امام سفت جواب داده بریُ برییون.
۲-این آدم ها که این آدم ها تعدادشان کم نیست یکی از آن ها عبدالله عمر است آقا فرمود:یا اباعبدالرحمن لا تدع النصرت ما را یاری کن تو سینه ی ما را می بوسی گفت:نه آقا و یکی از آن ها اباسعید خدری است که من نامه ی اباسعید را فردا برای شما می خوانم اباسعید آدم بسیار خوبی است مدافع امیرالمومنین است هزار و صد و هفتاد تا حدیث دارد در منابع ما پر است در کافی حتی صحاح سته اباسعید در صفین بود و در نهروان بود روایت فضایل حضرت علی من نوشتم فردا می خوانم برای شما مکرر دارد این هم از آن کسانی است که عرض کردم این ها آدم های بدی نیستند خیلی هایشان یکی از آن ها بشر ابن قالب است وقتی آقا در مسیر ملاقاتش کرد آقا به او فرمود:کیف خلفت عراق؟اهل عراق چجور بودند؟گفت:آقا القلبوب معک و سیوف مع بنی امیه قلب آن ها با شما است و شمشیرشان در حمایت از یزید است
دروغ نمی گوید دارد خلاصه اش را می گوید:القلبوب معک و سیوف مع بنی امیه حالا من می گویم چرا با این حرف ها امام حسین قیام کرد این ها را آقا می دانست یکی از این ها عبدالله مطیع است که بن مطیع که وقتی آقا با او ملاقات کرد گفت:آقا چه باعث شده با زن و بچه در این بیابان ها حرکت کنید؟ آقا فرمودند: مال ما را گرفتند ساکت ماندیم،توهین کردند ساکت ماندیم،آبرویمان را بردند ساکت ماندیم حالا تریدون قتلی می خواهند ما را به قتل برسانند من نمی توانم بنشینم ما را بکشند گفت:آقا یک چاه آبی داشت می شود یک قدری آب از این چاه بالا بیاید گفت:آقا می شود محبّت کنید دعا کنید آب این چاه آقا یک مقدار آب زمزمه کردند روی این آب ریختند آب چاه آمد بالا تا این جا از امام معجزه دید اما هیچ امام را یاری نکرد این هم دسته ی دوم مخالفین حرکت امام حسین.
آقایان عزیز این دسته ی دوم را امام جواب هایشان را خلاصه داد مثلاً عبدالله مطیع فرمود:یغض الله ما یشاء همان که خدا بخواهد همان می شود،به ابوبکر ابن عبدالرحمن مخزومی از فقهای سبعه آقا فرمودند:جزاک الله یابن عم خیلی ممنون آقا زحمت کشیدید حرف هایتان را زدید فلقد اجتهد رایک تو نظر خودت را گفتی مهما یغضب الله من امر یکن هر چه خدا بخواهد همین می شود من چه می خواهم بگویم؟بگذارید من یک دسته بندی دیگر کنم مخالفین حرکت امام حسین سه دسته اند
۱-دسته ی اول نیروهای دشمن این هایی که امام را دوست ندارند نمی خواهند هم درگیری شود مب خواهند امام حسین بیعت کند کار با همان بیعت تمام شود مثل عمر ابن سعید حاکم مدینه امام جلوی این ها محکم ایستاد.
۲-دسته ی دوم عافیت طلب ها کسانی که درواقع یا این تعبیر عافیت طلب هم به کار نبریم کسانی که اهل سکوت هستند سیاسی نیستند خیلی امام در پاسخ این ها خیلی کلی من حالا همه اش را یادداشت کردم یغض الله ،من امر یکن یغض الله ما یشاء،یا اخت ان الله یخلق ما یشاء تمام این ها را امام با دو کلمه یفعل ما یشاء یغض الله ما یشاء این هم دسته دوم.
۳-اما یک دسته ی سومی داریم که نه امام برای این ها قشنگ نهضت را توضیح می دهد به این دلیل قیام کردم به این دلیل من هم می دانم این اتفاق می افتد شما فکر نکن عبدالله مطیع شما می دانی من کشته می شوم خودم نمی دانم ،جناب ام سلمه شما فکر نکن که شما می دانید من شهید می شوم خودم نمی دانم،جناب عبدالله ابن عباس فکر نکن که شما می دانی در صفین امیرالمومنین به شما فرموده و من خبر ندارم نه سه جور است مخالفت ها مخالفان مغرض محکم انّی بریُ منکم و انتم برییون،مخالفان درواقع عافیت طلبی که دلشان می خواهد امام حسین امام حسین را دوست دارند مثل عبدالله ابن عمر می دانند و می گویند نرو به هر حال یک جا دیگر حتی برو
اما دسته ی سوم کسانی هستند که امام قشنگ برای این ها قیام را تشریح کرد و توضیح داده که یکی از این ها عبدالله ابن عباس است وقتی وارد شد بر امام حسین علیه السلام اتفاقاً با عبدالله عمر با هم آمدند فاقبلا جمیعاً در مکه جفتشان با امام حسین ملاقات کردند حرف هایشان را زدند بعد هم برگشتند مدینه آقا به آن ها فرمود:یا یابن عباس فما تقول فی یومِ اخرج ابن بنت رسول الله من داره و قراره آقا تو چه می گویی؟اول موضع خودت را روشن کن این هایی که مرا از خانه ی پیغمبر بیرون کردند آواره ی دشت و صحرا کردند نظرت راجع به این ها چیست؟ابن عباس آدم خوبی است گفت:آقا فقُل فیهم انّهم کفروا بالله و برسوله من خیال شما را رحت کنم من این ها را کافر می دانم فکر نکنید من دم از بنی امیه می زنم یابن رسول الله انّهم کفروا بالله و برسوله و لا ...
که آیه قرآن است سوره ی توبه آیه ی پنجاه و چهار بعد این آیه را خواند ابن عباس گفت:
يرَاءُونَ النَّاسَ وَلَا يَذْكُرُونَ اللَّهَ إِلَّا قَلِيلًا.
سوره ی نسا آیه صد و چهل دو دوتا آیه ابن عباس برای امام حسین خواند گفت:آقا من نطرم این است این ها مصداق این دو آیه هستند کفر و نفاق حالا که امام اعتراف گرفت از ابن عباس بعد این را گفت گفت:آقا بگذار نظرم را راجع به شما هم بگویم اما انت یابن بنت رسول الله فانک راس فخار بالرسول الله شما افتخار این امّت هستید کسی از شما بالاتر نیست و ان اشهد انّ من رغب ان مجاورتک فمالهُ من خلاق سه تا اعتراف ابن عباس پیش امام حسین کرد.
۱-کفر بنی امیه
۲-نفاق بنی امیه
۳-مقام امام حسین علیه السلام
آقا فرمودند: خب حالا بگذار من برایت توضیح دهم.
عما علمت بنی اسرائیل کانوا یقتلون که شنیدید بنی اسرائیل یک روز هفتاد پیغمبر را بین سحر تا طلوع شمس به شهادت رساندند نشنیدی یحیی ابن زکریا به خاطر یک فرد فاسدی سرش از بدن جدا شد؟ابن عباس این ها اطاعت از شیطان می کنند این ها عصیان رحمان می کنند آقایان عزیز خیلی ها بحث کردند آیا هدف قیام امام حسین حکومت بود؟در آن گیر کردند چون در علم امام گیر می کنند خب آقا می داند شهید می شود چه حکومتی اصلاً در شرایط گیر می کنند مگر با هفتاد نفر می شود حکومت کرد؟پُر پُرش امام حسین کوفه را می گرفت شام را می خواهد چه کند؟
گرچه بزرگان این حرف را زدند مثل مرحوم شیخ مفید حرف های دیگر هم زدند خیلی ها تحلیل کردند اما یک جمله است امام عمل به تکلیف یعنی این عمل به تکلیف بالاترین عنصری است که در قصه ی کربلا و حرف های امام حسین به چشم می خورد لذا این قیام و این نهضت با این انگیزه صورت گرفت حتی اگر فرض کنیم شما می گفتند:آقا کاری هم نداریم امام باز این حرکت را انجام می داد حالا بعضی ها می گویند:ولید هم که شراب می خورد،متوکل هم شراب می خورد آخر الان در منبرها گاهی می گوییم امام فرمود:یزید شراب می خورد نمی دانم قمار می کند خب این ها را که بعدی ها هم می کردند چرا ائمه ی دیگر قیام نکردند ولید در حوض شراب می رفت بیینید یزید راس هست اول کسی است که می خواهد خلافت را کند سلطنت اول بدعت است تا معاویه یک جوری می شود توجیه کرد به هر حال امام حسن صلح کرد مجبور شده حکومت واگذار شد اما یزید راس هرمی است که اگر زده شود عدم مشروعیت بقیه هم زده می شود لذا ما بارها گفتی دیگر نیاز نبود یک کربلای دیگر درست شود نه خود امام حسین نه تنها یزید را زیر سوال برد مشروعیت تمام حکام تا قیامت را که اگر منهای معصوم باشد زیر سوال برد وقتی فرمود:مثلی لا یبابع مثله
یعنی متوکل هم همین طور یعنی منصور دوانیقی هم همین طور فرق نمی کند و لذا امام راس را زد وقتی راس را زد دیگر نیاز نبود مجدد یک جریان این گونه آفریده شود حالا به همین میزان اکتفا کنم در ارتباط با مخالفان گفتم عنوان بحث من در این چند روز این است مخالفان حرکت امام حسین و دلالیل مخالفتشان امروز سه محور را گفتم ان شاءالله فردا راجع به اباسعید صحبت می کنم که ایشان چرا مخالفت کرد و امام چه جوابی به ایشان داد.
السلام علیک یا اباعبدالله دل ها را روانه کنیم کربلا امام صادق فرمود:سه مرتبه اگر بگویید صل الله علیک یا اباعبدالله صل الله علیک یا اباعبدالله صل الله علیک یا اباعبدالله خوش به حال آن هایی که امروز از همین روز ابتدا اسمشان آوردند در گریه کن های ابی عبدالله علیه السلام خدا رحمت کند سید رضی این ضریحی که اخیراً برای حرم امام حسین ساختند ما هم رفتیم قم دیدیم خیلی از آقایان و مراجع آمدند خب خیلی بحث شد که چه شعرهایی روی این ضریح نوشته شود اول اسرار داشتند آقایان شعر فارسی بنویسند خب عتبه ی حسینی زیر بار نرفت و بالاخره در نهایت مصوب شد بین ایران و نجف و مراجع بزرگوار از اشعار سید رضی نوشته شود بر این ضریح یک وقت مشرف می شوید کربلا نگاه کنید این اشعاری که می خوانم فارسی اش را هم ترجمه کردند فارسی اش را هم می خوانم روضه ی من همین باشد این ها اشعاری است که روی ضریح امام حسین نوشته شد می خوانم هنین جا هم دعا می کنم ان شاءالله از نزدیک این اشعار را از روی ضریح اباعبدالله بخوانید
السلام علیک یا اباعبدالله
کرْبَلا، لا زِلْتِ کَرْباً وَبَلا
چقدر عالم شعر بگوید این طور می شود
شعرهای فارسی زبان این شعرهای سید رضی را ترجمه کردند
کربلا ای خاک اندوه و بلا
لاله زار سرخ آل مصطفی
خاک تو آغشته ی خون است و اشک
از به خاک افتادن آلاله ها
یا محمد بنگر این آل تو
یا قتیل دشت خون یا مبتلا
پاره پاره پیکرش مانده به خاک
غسلش از خون و کفن از بوریا
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ (اَبَداً) ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
آخر جواب می دهد سلام را خودش جواب می دهد مگر تاریخ نمی گوید مسلم یک سلام از بالای دارالعماره به ابی عبدالله داد آقا صبر کرد ببینید یک روزی جواب بدهد که نیاز داری موقع جان دادن جوابت را می دهد صبر کرد یک وقت در گودی قتلگاه صدا زد یا مسلم ابن عقیل یا هانی ابن عروه
دم آخر چو مسلم یاد شه کرد
شه هم یادش میان قتلگه کرد
صل الله علیک یا مظلوم یا ابا عبدالله.