بسم الله الرحمن الرحیم
لاحولَ ولا قوه الّا بالله العلی العظیم الحمدالله رب العالمین الصلاهُ و السلامُ علی سیدنا و نبیینا ابالقاسم محمد و علی آله الطَّیبین الطاهرین سییَّما بقیه الله فی الارضین و لعن علی اعدائهم اعداء الله اجمعین .
توفیقی شد این شبها راجع به ویژگی های احرار و آزادگان صحبت می کنیم .جوانمردان، افرادی که اسیر و در بند اسارت نیستند ، کسانی که اسیر نفس نیستند کسانی که حر اند ، این را با توجه به فرمایش امام حسین که کونوا احراراً فی دنیاکم ، ما می خواهیم ببینیم چطور می شود احرار بود در دنیا ؟ حالا امام حسین به سپاه دشمن فرمود: اگر دین ندارید از معاد نمی ترسید حالا ما فرض می کنیم با دینداری با اعتقاد به معاد بلاخره حریت یک صفت با ارزشی است تو روایات ما که احادیثش را شبهای قبل هم برایتان خواندم، و داریم شاهصه هایش دا می گوییم خیلی هم حاشیه نمی رویم اصل مطلب را می گوییم.
نشانه ی احرار و آزادگان :
۱. دوری از مکر و نیرنگ. الحُرِیّهُ منزَّهُُ من القلِّ و المکر .
۲. دومی هم رعایت حقوق مردم ، که ترک الحقوق مذلَّه .
۳. امشب سومین نشانه ی انسان های حر با فتوت و جوانمردی را عرض می کنیم و آن دفاع از مظلوم است .خیلی مهم است مخصوصا تو شرایط فعلی هم کشورمان هم دنیا ، که مظلومان عالم تحت ستم قرار گرفتند دفاع از مظلوم آنقدر مهم است که امیرالمومنین می فرماید : (تعبیر حضرت را در این روایت ببینید) اتَّقوا دعوهَ المظلوم از ناله ی مظلوم از نفرین مظلوم بترسید و ان کانَ کافراً ، ولو کافر باشد ، آقا کافر است ولی بهش ظلم شده ، حضرت فرمود : چون فانَّها لیسَ دونها حجاب ، دعای مظلوم حجاب ندارد یعنی می رود بالا زود می زسد و به احابت می رسد . اتَّقوا دَعوهَ المَظلُوم و اِن کانَ کافِراً فانَّها لیسَ دونِها حِجاب.
وجود مقدس امام در روایت دیگری فرمود : اگر می خواهید ببینید حر و جوانمرد با فتوت کیه عزیزان نوان عنایت بفرمایید این روایت را انطباق بدهیم بر خودمان . فرمود : اگر با مردم تعامل می کنید سه تا ویژگی در مردم دیدید بدانید این آدم مرد است با فتوت است، این تعبیر جوانمرد و مردانگی و اینها منظور مرد در مقابل زن نیست نه، همچنین جوانمرد منظور جوان نیست ممکن است کسی پیر باشد جوانمرد باشد زن باشد جوانمرد باشد . منظور صفتش و ویژگی اش است نه در جوانمرد جوانی شرط است نه مرد بودن . این خود صفت فتوت را حالا اینطور ترجمه کردند ما ترجمه می کنیم آزادگی حر بودن
فرمود اگر سه چیز در کسی دیدید بدانید این حر است :
۱.مَن عامَلَ النّاس کسی که در بین مردم است، فَلَم یَظلِمهُم، ظلم نمی کند که حالا من توضیحمی دهم ظامکه می گوییم خیلی گسترده هست . ربا گرفتن ظلم است گرانفروشی ظلم است کم فروشی ظلم است زورگویی ظلم است .
۲.و حدَّثهم ولم یکذِبهُم ، به مردم دروغ هم نگوید وقتی حرف می زند .
۳.و وَعَدَهم فلم یُخلِفهُم، بدقولی همنکند . ماها غالبا بخواهیم به کسی نمره بدهیم الان تو گزینش های ما اینطور است ؛ نماز جمعه می روی یا نه؟ خب نماز جمعه می رود دروغ هم می گوید من نمی خواهم بگویم نماز جمعه رفتن ارزش نیست ؛ چرا. آقا فلان روز راهپیمایی شرکت کردی یا نه؟ اینها خوب است
اما امام صادق فرمود اینها ملاک امتیاز نیست بروید ببینید راست می گوید یا نه خوش قول است یا نه ظلم تو زندگیش هست یا نه؟ این روایت می گوید اگر کسی در تعامل با مردم سه تا ویژگی تو زندگیشان هست ظلم نمی کند دروغ هم نمی گوید بدقولی هم نمی کند ؛ فهو مِمَّن کَمُلَت مُرُوَّتُه ، این با مروت است . این جوانمرد است و ظَهَرت عدالَته پشت سر این نماز بخوان عادل است . ملاک عدالت خوش قولی و صداقت و ستم نکردن است . خیلی مهم است .
من قبل از اینکه یکی دوتا تاریخ قشنگ برایتان بگویم که شاید بعضی ها را نشنیده باشید دوتا آیه قرآن می خوانم ببینید ظلم چقدر بد است ، دقت بفرمایید:
سوره ی حج آیه ی ۴۰ : قرآن می فرماید : اگر ما جهاد را تشریع نمی کردیم اگر ما نمی گفتیم بروید بجنگید با ظالم ها اگر اجازه می دادیم ظالم هرکاری دلش می خواهد بکند بدانید نه کلیسا می ماند نه کنیسه ی یهودی ها می ماند نه صومعه ی راهب ها می ماند نه مسجد . جالب است این آیه فقط مسجد مسلمان هارا نمی گوید می گوید اگر جلو ظالم گرفتع نشود تمام مراکز عبادی خراب می شود حتی کلیسا و کنیسه و صومعه .
چهارم مسجد می گوید. می فرماید که: و لو لا دفعُ الله الناسَ بعضهم ببعض . اگر خدا به عده ای قدرت نداده بود که جلوی ظالم را بگیرند مثل امام حسین شمشیر دست بگیرند مثل همین عزیزان ما که تو جبهه جنگیدند مثل اینهایی که الان مدافع حرم تو خارج مرزهای کشور با ظالمان می جنگند. اگر جهاد را نیاورده بودیم عده ای را قرار نداده بودیم که مدافع مظلوم باشند ؛ لَهُدِّمَت چهار چیز از بین می رفت :
♦️صوامِع ، جمع صومعه هست صومعه جاهایی بوده که راهب ها توش می رفتند نه راهب های مسیحی ها، اینهایی که تارک دنیا بودند توش عبادت می کردند
♦️و بیَع یعنی کلیسا ،
♦️و صلواتُُ یعنی کنیسه صلوات منظور محل عبادت یهودی ها است اینجا کلمه ی صلوات این معنا را دارد .
♦️و مساجدُ یذکرُ فیه اسمُ الله جاهایی که یاد خدا برده می شود . این آیه نمی خواهد چیزی را تایید یا نفی کند ، می خواهد بگوید
جهان مسیحیت جهان یهودیت بلاخره شما تو کنیسه و کلیسایتان اسم خدا می برید بدانید اگر دفاع از مظلوم و اگر مقابله ی با ظالم نبود شما هم کلیسایتان از بین می رفت؛ لذا من بارها گفتم مذاهب مدیون امام حسین اند نه فقط شیعه نه فقط اهل سنت.
آنتوان بارای مسیحی می گوید ماهم مدیون امام حسینیم اگر کلیسایی مانده اگر دینی باقی مانده ماهم مدیون امام حسینیم.
این خیلی نکته ی دقیقی است. این یک آیه .
آیه ی دیگر آخر سوره ی شعراء وقتی مذمت می کند شاعران و مداحان غیر متعهد را شاعرانی که برای دنیا شعر می گویند شاعرانی که پیروانشان گمراهند شاعرانی که دقت روی ارزش ها ندارند آخر سوره ی شعرا هستند ، سوره ی شعرا را به خاطر این آیه اش شعرا می گویند، البته ما همه ی شاعرها را نمی کوبیم همه کسانی که مدح می گویند شاعر مداح من تو جمع مداح ها همیشه این آیه را می خوانم و کسی که چهارتا ویژگی داشته باشد این استثنا است ؛پیغمبر دعا می کرد امام صادق دعا می کرد آن چهار ویژگی که شاعر متعهد باید داشته باشد چیه ؟ قرآن می فرماید :
شاعر و مداح باید چهارتا ویژگی داشته باشد
الّا الذین امنوا ،اول ایمان .
و عَمِلوا الصالحات ، عمل صالح
و ذکرُ الله کثیرا ، یاد خدا
و انتَصَروا مِن بَعدِ ظُلِموا ، دفاع از مظلوم . شعر باید توش دفاع از مظلوم باشد .
اینکه مقام معظم رهبری به شاعرها همیشه تاکید می کنند شما مسائل روز را ،بلاخره می خوانی برای امام حسین نمی توانی منهایِ یمن منهای بحرین منهای کسانی که شیخ زکزاکی حدود هزار روز در زندانند منهای کسانی که امروز توی دنیا بهشان ظلم می شود اینهارا باید به شعرتان بگنجانید ، این آیه قرآن است : چهار ویژگی اگر در یک شاعری بود این از آن شعرا استثنا است : ایمان ، عمل صالح، ذکر خدا ، دفاع از مظلوم.
بعد آیه ای که سوره ی شعرا باهاش تمام می شود این آیه است که همه تان حفظید ؛ سر مقدس امام حسین هم این آیه را خوانده : و سیعلموا الذین ظلموا ایَّ منقلب ینقلبون ، یعنی ظالم ها بدانند بر می گرد اینطور نمی ماند. کسی فرعون را روی قدرتش نبینند توی رود نیل هم ببینند. کسی قارون را انجایی که می گفت : انَّما اوتیتهو علی العلم ، ببینید چقدر پول دارم آنجا را نبینید ، آنجایی که پایش تو زمین گیر کرده بود فرو رفته بود تو زمین غلط کردم آنجارا هم ببینید .
کسی صدام را تو حلبحه نبیند ۵ هزار نفر را قتل عام کرد اولین گلوله را خودش به سمت ایران شلیک کرد ، صدام را بالای جوبه دار هم ببیند که چطور گردنش را کج کرد . نمی ماند. ما دو روز تو عالم داریم : یک روز روز مظلوم است یک روز روز ظالم. روز مظلوم از روز ظالم شدیدتر است ، این خیلی مهم است حدیثش را بخوانم : یومُ المظلوم اَشَدّ علی الظالِم من یومِ الظالم ؛ شما تاریخ را نگاه کنید .
یک کتابی نوشته نویسنده خانمی است چون شما اکثرا جوان هستید ، کتاب های مقداری سنگین قدیمی را نمی گویم جدیدتر ها را می گویم که هم بتوانید تهیه کنید هم توی فضاهی مجازی میدایش کنید . دوتا کتاب ایشان نوشته یکی شهیدان جاوید، راجع به کربلا و امام حسین . یکی دوزخیان جاوید ؛ شهیدان جاوید راجع به امام حسین و اصحابش است ، دوزخیان جاوید که در چند فصل است دسته بندی کرده نویسنده، قاتلان امام حسین را .
خوب دسته بندی کرده امیرها چه شدند سیاهی لشکرها چه شدند آنهایی که کمک کردند آب را بستند ؛دوزخیان جاوید . عرض کردم انهایی که اینترنت دارند تو فضای مجازی کتاب را استخراج کنید . یک نگاهی به تاریخ نشان می دهد من نمونه ای را خدمتتان بگویم بعد بر می گردم سر بحث.
آقایی هست به نام عمر ابن حجاج زبیدی، این همین کسی است که اب را امام حسین بست و فرمانده ی آن لشکری است که آب را به روی امام بسته . من یک خورده برگردم عقب تاریخ را بگویم ، جالب است بدانید این از اصحاب پیغمبر است یعنی زمان پیغمبر زنده بوده مسلمان شده ، قاعدتا باید کربلا سنش بالای ۶۰ سال باشد چون اگر پیغمبر را درک کرده حالا هشت ده سالش هم که باشد باید حدود ۶۰ و خورده ای سنش باشد . این آدم پدر زنِ هانی ابن عروه هست ، هانی که ان شالله خدا قسمتتان کند کوفه قبر مسلم و هانی مقابل هم است . هانی ابن عروه مسلم این عقیل را جا داد تو کوفه.
این آدم خبیث دخترش همسر هانی ابن عروه هست پدر زن اوست . آمد پیش ابن زیاد هانی را لو دادد. هانی را دستگیر کردند آوردند پیش ابن زیاد ، قبیله ی هانی جمع شدند قبیله ی مذحج ۴ هزار نفر بودند ، این خیلی ریاست طلب است می خواست خودش جای هانی را بگیرد چون هانی رییس قبیله بود . آمد به مردم گفت متفرق شوید هانی حالش خوب است طوریش نیست بلاخره هانی به شهادت رسید و این به عنوان پدرزن هانی ابن عروه که او دامادش بود ریاست مذحج را عهده دار شد . از کسانی است که توی شهادت مسلم ابن عقیل هم دخیل است .
این ادم خبیث کربلا جزو کسانی است که سپاه عمرسعد است و ماموریت بستن آب به روی امام حسین را از هفتم محرم به او دادند که ابی عبدالله وقتی حرکت کرد بیاید جلوی شریعه دید این وایساده فرمود برو کنار ما آب برداریم گفت نه من اجازه نمی دهم حتّی تَموت عَطَشاً، تو باید تشنا کشته بشوی، آقا نفرینش کرد فرمود امیدوارم تشنه به درک واصل شوی . کربلا تمام شد مختار قیام کرد زمان مختار این فرار کرد تو شن زارهای بصره یک روز گرم تابستان آفتابی شَدید به درک واصل شد نه قبرش معلوم است نه جایش ، این سرنوشت است . یومُ المظلوم ، روزی که خدا می خواهد انتقام بگیرد به مراتب سخت تر از یوم الظالم است .آقایان عزیز جوان های عزیز این بحث امشب را دقت بفرمایید .
ظلم خطرناک است ، اینی که امیرالمومنین به بچه هایش فرمود ظالم را همیشه خصم باشید برایش کونا للظالم خشما، و للمظلوم عَونا ، بحث مذهب هم مطرح نیست حمله شد به یکی از شهرهای اسلامی از یک زن غیر مسلمان طلا بردند خلخال و النگو اینها . امیرالمومنین فرمود اگر مسلمان ها بمیرند به خاطر اینکه به یک زن غیر مسلمان آن هم تعرض به ثروتش شده جا دارد تو حکومت من ظلم بشود بهش؟ بهشان می گفتند معاهده کسانی که تحت پیمان بودند مسیحی بود منتها تو کشوز اسلامی زندگی می کرد.
لذا روایاتی که ما داریم من بعضی هارا اینجا یادداشت کردم همین حدیث را ببینید : فلَو اَنَّ اِمرَاءً مسلِماً ماتَ مِن هذه ما کانَ مَلوما، اگر مرد مسلمان بمیرد برای اینکه به یک مسیحی تو حکومت علی ظلم شده . من وقتی می گویم ظلم فکر نکنید صَدام و حلبچه و نه،
من چند تا حدیث و آیه برایتان می خوانم :و مَن یَتعدَّ حدودَ الله فاولئک هم الظالمون ؛ هرکه حدود خدا را بشکند تو جامعه ظالم است، و مَن لَم یَتُب ، کسی تو زندگی از گناه توبه نکند قرآن می فرماید : اولئک هم الظالمون . ظالم وقتی می گویم گسترده هست ، و من یتعَدَّحدودَ الله فقد ظَلَم نَفسَه و من لم یتب فاولئک هم الظالمون . لذا وقتی از معصومین سوال می کنند ظلم می فرمایند ربا ، کم فروشی ، گرانفروشی . این ظلم نیست شما مایحتاج بچه های شیرخوار مثل شیر خشک را تو انبار بکنی بدترین ظلم است. اتفاقا الان می گویم چند تا ظلم داریم خیلی بد است ؛ یکیش ظلم به آدم های ضعیف، بچه که نمی تواند از خودش دفاع کند .
حدیثش را برایتان بخوانم:ظلمُ الضعیف مِن افحَشِ الظُلم ، بدترین ظلم این است که تو به ضعیفی یک وقت شما آب می بندی به روی امام حسین مثلا می گویی ایشان می خواهد با ما بجنگد و بیعت نکرده ، حرف حرفِ غلطی است . یک وقت به شش ماهه آب را می بندی این خیلی بد است .ظلمُ الضعیف مِن افحَشِ الظُلم ، بدترین ظلم ظلمِ به انسان های ضعیف است .
این همینی است که امام سجاد می گوید بابایم می خواست برود میدان خون از بدنش غلیان می کرد یعنی دیگر توان صحبت نبود برایش، آمد من را گرفت تو آغوش فرمود : پسرم یک مطلب بهت بگویم و بروم به قول تعبیر امروزی ها، ایّاک و ظلمَ من لا یَجد علیک ناصراً الّا الله ؛ بپرهیز تو زندگیت از ظلم مخصوصا به کسی که یاوری جز خدا ندارد . آقا پشتوانه ای ندارد کسی را ندارد ازش دفاع کند ؛ این نمی فهمد بهش داری گران می دهی این نمی فهمد کلاه سرش می گذاری این نمی فهمد یک کیلو نهصد بهش کم می دهی این نمی فهمد کم برای کارش گذاشتی این کاره نیست .ظلم بد است مخصوصا ...
شما این بچه ی شیرخواره که شیر خشک و وسیله ی تعویضش را بر می داری می ریزی دو سال توی انبار من نمی دانم اینها واقعا با چه مرامی با چه مذهبی ؟ اصلا مذهب هیچی من این چند شب کوتاه آمدم و اِن لَم یکن لکم دین ، و لا تخافونَ المعاد فکونوا فی دنیاکم، به خدا حریت اجازه نمی دهد کسی این کار را انجام بدهد، جوانمردی اجازه نمی دهد کسی این کار را انجام بدهد ، و بروید جلو شما مصادیق دیگری که توی جامعه می بینید ، مخصوصا توی مسئولین تو کسانی که یک کار اداری که می شود دوروز انجام بشود اگر ده روز دوانده ش ظلم است .
یککاری که نمی شود با یک زمان اندکی انجام شود بیخود بزرگ نمایی کردید ظلم است. اینها مخصوصا توی ادارات وشهرداری ها استانداری ها فرمانداری ها دادگاه ها فرق نمی کند مخصوصا تو قوه ی قضاییه این خیلی مهم است. دقت داشته باشند آقایان وکیل آقایان قاضی شَدید است مخصوصا ظلم به ضعیف ، ظلم به کِرام این هم حدیثش را بخوانم: آدم هایی که حایگاه اجتماعی و دینی دارند من افحشِ الظلم ظلم الکِرام .
من داستانی از امام هادی علیه السلام بگویم :امام هادی را می دانید در جوانی آوردند سامرا ، ایشان نزدیک ۲۰ سال در سامرا بودند بعد هم پسرشان امام عسکری در انجا . متوکل خبیث خیلی آقا را اذیت می کرد . یک روز برای اینکه آقا را تحقیر کند گفت تمام اُمرا تمام وُزرا سوار بر اسب بشوند با مدال ها و آن لباس های نظامی شان. خودش هم سوار شد گفت امام هادی را با پای پیاده وسط اینها بیاورید اینها همه بالای جلسه بنشینند ایشان را توی ورودی کاخ آنجایی که حالا سالن ورودی است و وارد می شوند آنجا بنشانید که هم سواره نباشد و هم وارد بر محل اصلی کاخ نشود مثلا به این شکل تحقیر کنند.
یک آقایی می گوید من بهش گفتم متوکل اینها فرزند پیغمبرند آهشان می گیرد نکن این کار را ،گفت نه، ببینید اصلا آدم ظالم یک حالت خود کم بینی دارد ،شما شرح حال حجاج ابن یوسف ثقفی را که نگاه می کنید حضرت امیر هم می فرمود آدم ذلیلی بوده این خود کم بینی و بحران هویتی در گذشته دارد.
یک وقت پیغمبر اکرم تو کوچه های مدینه می رفت خانمی راهش را بست ، حضرت رفت از آنور برود امد آنور را بست چند بار این تکرار شد کوچه هم باریک بود یک نفر بیشتر نمی توانست ، پیغمبر فرمود دَعوها فانَّها دَبّارَ، کاریش نداشته باشید می خواهد خودش را نشان بدهد، این تکبر دارد .
متکبر از خودکم بینی است ؛ شما بیوگرافی و شرح حال ظالمان تاریخ را که ببینید می بینید در گذشته یک جایی یکنقاط ضعفی در زندگیشان هست ، و الّا انسان حُر انسان پُر انسان باظرفیت دلیلی ندارد ظلم کند ، دلیلی ندارد زور بگوید . خب این چه کاری است تو امام هادی را؟ این آقا که خودش هم از نیروهای متوکل است می گوید من خیلی ناراحت شدم اینطوری پسر پیغمبر را تحقیر کردند. وقتی وارد شد آقا نشست ، من رفتم کنارش آقا این آیه را خواند: فعَقروها فقال تمتَّعوا فی دارِکم ثَلاثهِ ایّام ذلک وعدُُ غیرُ مکذوب، سوره ی هود آیه ی ۶۵.
می گوید من نفهمیدم این آیه را امام برای چی خواند ؟ دلیل خواندن این آیه چی بود؟ حالا این آیه قصه اش چیه؟ این آیه مال شتر حضرت صالح است ، حضرت صالح از کوه شتر آورد بیرون معجزه است این شتر والدین نداشت ، معجزه بود از کوه شتر آورد بیرون بعد فرمود با این شتر کاری نداشته باشید ما این همه حیوان تو عالم داریم فقط یک شتر است که خدا تو قرآن گفته ناقَهُ الله، شتر خدا، مثل ماه ها دیگر همه ی ماه ها ماه خداست ولی یک ماه را ماه خدا می گویند ماه رجب یا رمضان، یک سرزمین را می گویند بیت الله خانه ی خدا ، یک موجود خدا تو قرآن گفته ناقهُ الله این همین شتر است چون معجزه است از دل کوه و سنگلاخ این را برای اینها آورد بیرون فرمود این را نکشید ، گوش نکردند فعقروها، شتر حضرت صالح را کشتند حضرت صالح فریاد زد فرمود: بروید تو خانه هایتان بنشینید سه روز دیگر عذاب می آید ؛فقال تمتَّعوا فی دارِکم ثَلاثهِ ایّام سه روز دیگر عذاب آمد کلّ قوم را از بین برد.
حالا این آیه را امام هادی تو دهلیز یعنی دالون این آقا می گوید نفهمیدم منظور چیه چه مناسبتی دارد ؟ بعد آقا رو کرد به من فرمود من از شتر صالح کمتر نیستم باز هم نفهمیدم. آمدم یک همسایه ی شیعه ای داشتیم قصه را برایش گفتم فلانی متوکل ظلم بدی کرد امروز ، امام هادی را با پای پیاده آن هم تو دهلیز کاخ امرا سوار خیلی بدشد آقا من ناراحت شدم . گفت عکس العمل آقا چی بود؟گفتم آقا این آیه را خواند .
گفت برو بساطتت را جمع کن اگر بدهی یا کاری تو دربار داری پولی از متوکل می خواهی بگیر، گفتم برای چی؟ گفت سه روز دیگر متوکل به درک واصل می شود معنای این آیه همین است . می گوید : با اینکه باور نکردم آمدم سر سه روز هم متوکل به درک واصل شد و از دنیا رفت این آیه را آقا اشاره به همین خواندند: فعقروها فقال تمتَّعوا فی دارِکم ثَلاثهِ ایّام ذلک وعدُُ غیرُ مکذوب.
ظلم بد است:
♦️ ظلم به ضعیف
♦️ظلم به کِرام . یعنی آدمهایی که یک جایگاه احتماعی دارد .
این مرد شهید است این مادر شهید است این زندکیش را برای نظام گذاشته بچه و جوانش را گذاشته . الان این عزیزانی که شهدای مدافع حرم خارج از مرزهای این کشور بساط داعش را جمع کردند امنیت را برگرداندند به منطقه معلوم نبود چه اتفاقی تو این کشور می افتد ، وظیفه دارند نه تنها آقایان بنیاد شهید بدانند این را ؛پیغمبرخدا فرمود امیرالمومنین روایت را نقل کرده فرمود :کسی که شهید می شود خدا رو می کند به خانواده اش می گوید: انا خَلیفَتُهُ فی بَیتِه ، من جانشین این شهیدم تو خانواده اش. من اَرضاهُم فقَد اَرضانی ، مَن اَسخَطُهم فقد اَسخَطَنی کسی دل خانواده ی شهید را به درد بیاورد منِ خدارا ناراحت کرده کسی خانواده ی شهید را خوشحال کند من را خوشحال کرده .
این متن روایت است تو مجمع البیان .روایت طولانی لست من یک تکه اش را خواندم. یک بار هم پیشنهاد دادم به آقایان بنیاد شهید این را تابلو کنید تو بنیاد بزنید :من اَرضاهُم فقَد اَرضانی ، مَن اَسخَطُهم فقد اَسخَطَنی.
گفت مادر شهید آمد خدمت امام رهبر کبیر انقلاب ، خب خانواده های شهدا خدمت ایشان می آمدند و ایشان به حضور می پذیرفت . سلام کرد فرمودند خب مادر فرزند شهیدتان اسمش چیه؟ می گفت این خانم عکس جوانش را بیرون آورد گفت حضرت امام این عکس شهیدم است . امام فرمودند خدا رحمت کند خدا با رسول الله محشور کند. دست برد عکس دوم را آورد ، آقا این هم هست آقا فرمودند ان شالله خدا .. دست برد عکس سوم را آورد که آورد امام اشکش جاری شد . مادر شهید یک نگاهی به چهره ی امام کرد گفت آقا من این سه تا را دادم که اشک شمارا نبینم نمی خواستم شما گریه کنید .
بعضی هایتان ازدواج کردید بعضی ها ان شالله ازدواج می کنید و خواهید فهمید بچه یعنی چی؟ سه تا بچه شهید پشت سر هم ، خدمت امام می گوید من این ها را دادم اشک شمارا نبینم . ظلم به این خانواده ی شهید فقط به این نیست که حقوقشان یا وامشان یا ... نه، یک کسی که تو جامعه بد حجابی بکند خب اینها آزار می بینند . کسانی که تو جامعه اختلاس می کنند ، اینهت خون ندادند عده ای بر سر این سفره ..
امام رهبر انقلاب من عینش یادم نیست ولی این تعبیر از ایشان است فرمودند : وای بر ما اگر بر سر سفره ای که با خون شهدا فراهم شده بنشینیم و منافع شخصی ازش برداریم .
خیلی گیرند انسان ها. بعضی آقایان به ما نامه نوشتند چرا مقاممعظم رهبری تو این شرایط که کشور دچار بحران است نمی فرمایند چرا نمی گویند ؟ آقا می فرمایند چقدر بگویند ؟ خصوصی عمومی حالا اکر یک بار تو عمومی می گویند ده بار تو خصوصی می گویند من اطلاع دارم جلسات متعدد ایشان فردی گروهی دارند. ایشن مقام اجرایی نیست قدرت اجرایی کشور با سه قوه هست ، بنا نیست رهبری مستقیما کشور را اداره ی اجرایی کنند. جای وزیر اقتصاد بنشینند جای وزیر کار .. نه خب این کشور برای خودش تعریف شده کی کار انجام بدهد . اما تذکر می دهند ، بپرهیزند و مواظب باشند . فرمود من افحشِ الظلم .
همین جا اجازه بدهید نامه ای را از امام صادق علیه السلام خطاب به فرماندار اهواز بخشی را برایتان بخوانم.
یکی از یاران امام صادق به نام عبدالله نجاشی حکم استانداری زدند برایش برای اهواز نمی خواست برود حالا سابقه اش هم نمی خواهم عرض کنم ، یک آدمی هست که سابقه ی دینی هم دارد توی روایات آمده ، بلاخره آدم متدینی بود .آمد اهواز به آقا نامه زد ، آقا من یک همجین پستی بهم واگذار شده شما توصیه ای بفرمایید . من خواهش می کنم عزیزان دقت کنید مخصوصا کسانی که مسئولیتی دستشان هست تو کشور. این نامه از امام صادق علیه السلام است به فرماندار اهواز. فرمود: شنیدم استاندار شدی هم خوشحال شدم هم ناراحت شدم . فقد سرَّنی و اَساعَنی عجله نکن الان بهت می گویم چرا خوشحال شدم چرا ناراحت ؟ استانداریِ تو هم خوشحالم کرد هم ناراحت. امّا سُروری بِوِلایتک اگر خوشحال شدم پیش خودم گفتم یکی از شیعیان ما استاندار شده و قلتُ عسی اَن یُغیثَ الله بک مَلهوفا، بلکه یک شیعه ی داغدیده ای بیاید پیش تو (داغ منظورم مشکل دار) و تو مشکلش را حل کنی ، خائفاً یک ترسی تو دلش هست کاری دارد . یا نه، یا یَعِزُّ بک عزیز بشود به خاطر کار تو ، یا یکگرسنه ای را سیر کنی یک برهنه ای بموشانی این وجه خوشحالی ام است.
اما وجه ناراحتیم این است : نکند یک وقت و امّا الَّذی اَساعَنی مِن ذلک ، نکند یک وقت به یکی از پیروان ما اهانتی کنی ، حق کسی را نادیده بگیری ظلمکنی .
علی ابن یقطین تو دربار هارون الرشید بود امام کاظم هم تاییدش می کرد آنها هم نمی دانستند شیعه است تقیه می کرد آقا فرمودند سه چیز را برایت تامین می کنم :
♦️۱. زندان نیفتی
♦️۲. کشته نشوی
♦️۳. لو نروی.
تا آخر عمرت نه لو بروی نه زندان بیفتی منِ امام کاظم، ولی به ما یک چیزی قول بده کار پیروان نا کار اینهایی که بهت مراجعه می کنند راه بیانداز. همه ی حرف من امشب همین یک کلمه است . ما بحثمان این شبها نشانه های احرار است . سومین نشانه ی احرار دفاع از مظلوم است . در بحث دفاع از مظلوم مرامش هم مهم نیست .
حدیث خواندم از امیرالمومنین : اتَّقوا دعوهَ المظلوم و اِن کانَ کافراً. بترس از نفرین مظلوم ولو کافر باشد .
حدیث خواندم از امیرالمومنین به ظلمی که به یک زن مسیحی شده بود فرمود اگر مسلمان ها بمیرند حق دارند.
امشب سازمان های بین المللی را گوش می کردم می گفتند : فاجعه ی انسانی در یمن نسبت به کودکان . بچه هایی که بند بند استخوان های بدنشان از گرسنگی پیداست صحنه هایش آدم را متاثر می کند . چند هزار کودک در معرض تلف ، به جه دلیل و جرمی؟ مردم فقیر مردم ضعیف مردمی که آنچه که بمباران می شود یا عروسی هایشان است یا عزاهایشان است. من نمی دانم واقعا تو دنیا شما یک نگاهی به اطراف خودمان بیاندازید به چه دلیل سه سال سر این مردم اینطور دارد بمب می ریزد ؟ فرض هم می کنیم حکومت ها باهم مشکل دارند این بچه چه گناهی کرده؟در غزه همینطور راه را می بندند بیمارستان را می بندند. در فلسطین این همان است که عرض می کنم.
همه حرفم این است وقتی می گوییم ظالم و مظلوم بحث گسترده هست ، یعنی مردی که تو خانه به همسزش ظلم می کند یا نفقه نمی دهد، یا بداخلاقی می کند یا دست بزن دارد. ظلم ظلم است فرق نمی کند.
امیرالمومنین علیه السلام با انواع ظلم برخورد داشتند کوچک و بزرگ ندارد . هرکسی به اندازه ی خودش ، کاسبی که ظلم و اجحاف می کند به مشتری . فرق نمی کند هرکسی به میزان خودش و این پیام امیرالمومنین را گفتم و دعایتان کردم . یومُ المظلوم اشدّ علی الظالم من یوم الظالم علی المظلوم
خدایا به آبروی امیرالمومنین مظلومان عالم را یاری بفرما .
خدایا ظلم و ستم را از زندگی ما دور بگردان
خدایا منجی عالم بشریت آن سردمدار مبارزه ی با ظلم و آن عدالت گستر جهان حضرت حجت ارواحنا فداه را در ظهورش تعجیل بفرما.
السلام علیک یا اباعبدالله و علی الارواح اللتی حلّت بفنائک .
شب پنجم ماه محرم است ، غالباً آقایان امشب را به اولاد امام حسن اختصاص می دهند البته اینهه مسجد اعظم هم گفتم این روضه خواندن ها آیه حدیث و وحی منزل ندارد . منتها دیگر نظم در کار خواستند باشد گفتند مثلا شب ششم از قاسم ابن الحسن هفتم از علی اصغر ..اینها همه شان روز عاشورا به شهادت رسیدند منتها یک جور خواستند تقسیم بندی بین روضه ها صورت بگیرد.
امام حسن به کربلا حق دارد حداقل سه تا شهید تو کربلا ایشان تقدیم کرد. خانمش جزو اسرای کربلاست . دخترش جزو اسرای کربلاست . دوتا از بچه هایش داماد امام حسین اند و ایشان شخصیتی است که جا دارد در کربلا از او یاد بشود . حالا من یک اشاره ای کنم ؛ یک فرزند ایشان که کمتر رو منبرها ازش نام برده می شود ابوبکر ابن حسن هست یا عبدالله اکبر، البته سالهای قبل هم گفتیم اسامی در گذشته عَلَم نبوده یعنی این اسمها وقتی می گفتی ذهن روی فرد خاصی نمی رفت اگر کسی مثلا تو کربلا می گفت یزید کسی متوجه نمی شد یزید ابن معاویه است باید می گفت ابن معاویه، کلمه یزید را امزوز وقتی می گویید ذهنتان روی یزید می رود و الّا تو کربلا چندتا شهید داریم اسمش یزید است مثل یزید ابن ثبیت، جندتا از اصحاب امام صادق علیه السلام اسمشان معاویه هست مثل معاویه ابن وهب ، لذا این اسامی اسامیِ فراگیری بوده، عَلَم به این معنا که ذهن در واقع متوجه فرد یا شخص خاصی نبوده.
ایشان ۳۵ سال داشت، و بعضی نقل ها دارد که ایشان همسر سکینه بنت الحسین است و داماد امام حسین. ایشان از شهدای کربلا است امام زمان تو زیارت ناحیه بهش سلام داده حتی اسم قاتلش را هم آنجا آورده که شخصی به نام عُقبه هست . می گوید : السلامُ علی ابی بکر ابن الحسن بعد می فرماید همان کسی که قتلَهُ عُقبِه ، این یک شهید امام حسن است.
شهید دوم که قاسم است ان شالله فرداشب عرض خواهیم کرد.
شهید سوم هم عبدالله ابن الحسن است که این قاعدتا باید بچه ی پنج شش ماهه ای باشد وقتی بابایش شهید می شد شیرخوار بوده اصلا بابا را ندیده با امام حسین بزرگ شد و کربلا ده سالش است که رو بدن امام حسین شهید شد.
یک پسر دیگر امام حسن هم تو کربلا مجروح است، حسن مُثنّی، آن هم باز داماد امام حسین است شوهر فاطمه ی بنت الحسین است ، که ایشان فکر می کردند کشته شده اما غردب عاشورا وقتی آب ها از آسیاب افتاد و قصه تمام شد ایشان به هوش آمد بلند شد و جزو مجروح ها آمده و بعدا زنده مانده . این ها اقلّ چیزی است که از امام حسن مجتبی عرض کردم. از همه مهم تر اینکه امام حسن کسی است که برادرش اباعبدالله برایش اشک ریخته لذا اول سلامی بدهیم به ایشان :
السلام علیک یا ابامحمد ،یا حسن ابن علی ایها المجتبی یابن رسول الله. یا حجه الله علی خلقه ،یا سیدنا و مولانا انّا توجَّهنا و استشفعنا و توسلنابکَ الی الله و قدَّمناکَ بین یدیه حاجاتنا. یا وجیها عندالله اشفعی لنا عندالله.
کنار بدن امام حسن وقتی لخته های خون از گلوی اماممجتبی بیرون آمد می دانید این دوتا برادر خیلی باهم مانوس بودند تو کودکی باهم بازی می کردند باهم بزرگ شدند باهم رو دوش پیامبر بودند باهم رو زانوی پیامبر بودند ، پیغمبر جفتشان را باهم می بوسید. حضرت زهرا با جفتشان بازی می کرد ، امیرالمومنین مسجد می آمد اینها می آمدند صفین باهم بودند جمل باهم بودند نهروان باهم بودند. خیلی سخت است ان شالله داغ براد نبینید برادر اینطوری صمیمی.
لذا تا دید برادر دارد لخته های خون از گلویش می آید صدای امام حسین به گریه بلند شد اشکش جاری شد ، امام خسن نگاهی کرد بقیه همگریه می کردند حضرت زینب و دیگران اما رو کرد به حسین فرمود: برادرم شما گریه نکن لا یوم کیومک یا اباعبدالله . من نمی دانم داستان چی بوده که وقتی حضرت علی هم دید امام حسینگریه می کند، امام حسن و عباس هم گریه می کردند شب بیست و یکم محمد حنفیه هم گریه می کرد فقط رو کرد به حسین فرمود: بابا تو گریه نکن گریه کن ها باید برای تو گریه کنند من نمی دانم چه حساسیتی رو گریه ی امام حسین داشتند؟ لذا اینجا هم امام حسن منع کرد .
حالا می خواهم عرض کنم آقاجان امام مجتبی نبودی کربلا می دانیدآقایان خواهران دوتا شهید رو بدن امام حسین جان دادند یکی علی اصغر است رو دست های ابی عبدالله جان داد یکی هم عبدالله ابن حسن است ، عبدالله ابن حسن قبل از امام حسین آخرین شهید کربلا است . از خیمه بیرون دوید امام حسیم فرمود: یا اختاه اِحبِسی، خواهرم این بچه را نگهدار. اما از دست زینب گریخت خودش را انداخت رو بدن دستش را گرفت مقابل آن ظالمی که شمشیر بلند کرده بود گفت والله نمی گذارم عمویم را به شهادت برسانی آن ظالم هم دستش را از بدن جدا کرد. افتاد رو بدن اباعبدالله همینطور که رو بدن امام حسین جان داد . ساعَدَ الله قلبکَ المهموم یا حسین یا اباعبدالله چقدر سخت است برای شما ، یک روز طفل شش ماهه رو دست شما و یک لحظه ای هم عبدالله ابن حسن .
صلی الله علیک یا مظلوم یا اباعبدالله.