بسم الله الرحمن الرحیم
لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم الحمدالله رب العالمین و الصَّلاهُ و السلامُ علی سیدنا نَبیِّنا ابالقاسم محمد و علی آله الطَّیبین الطاهرین سییَّما بقیه الله فی الارضین و لعن علی اعدائهم اعداء الله اجمعین .
اللّهمَّ کُن لِولیکَ الحُجَّت ابن الحَسن صلواتُک علیه و عَلی آبائِه فی هذه السّاعَه و فی کلِّ ساعَه وَلیاً و حافِظاً و قائِداً و ناصِراً و دَلیلاً و عَیناً حتّی تُسکنهُ عَرضَک طَوعاً و تُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً.
ایام شهادت صدیقه ی طاهره حضرت زهرای مرضیه سلام الله علیها هست، بانوی بزرگواری که مدح او را خدا و پیامبر و ائمه معصومین علیهم السلام گفتند آن هم نه یک بار دوبار در نقل های مختلفی آن بزرگواران به بیان فضائل و مدح آن حضرت پرداختند.
یک نقلی دارد وقتی ایشان وارد میشد بر پیغمبر حضرت چهار تا کار برایش انجام میداد این خیلی مهم هست صرفاً به عنوان یک دختر نیست تعبیر تاریخ این هست چهار کار برای حضرت زهرا وقتی وارد می شد انجام می داد :
اولاً قامَ اِلیها ، جلویش بلند میشد پیغمبری که جبرئیل جلویش زانو میزند.
دوم رَحب بِها می گفت مرحبا خوش آمدی خوش آمد می گفت رحبَ به معنای خوش آمد گویی هست.
سوم أجلسها فی مجلسه، پیغمبر فاطمه را جای خودش مینشاند.ببینید اینها مسائل ساده ای نیست
چهارم فأخذت بیده فقبّلته، یعنی دست و گونه فاطمه سلام الله را می بوسید.
این ارتباط هست که حضرت با پیغمبر گرامی اسلام داشت . وقتی آیه نازل شد که پیغمبر را به اسم صدا نزنید، می آمدند پیغمبر را به اسم صدا می زدند خدا توی قرآن با اینکه خودش این پیغمبر را فرستاده هیچ وقت به اسم پیغمبر را صدا نمیزند شما پیدا نمی کنید در قرآن که خدا پیغمبر را به اسم صدا بزند، همه جا می گوید: یا ایها الرسول یا ایها النبی یا ایها المدثر! این جور صدا می زند. آیه نازل شد که مسلمانها دیگر حق ندارند پیغمبر را همان طور که خودشان را صدا می زنند رفیقشان را صدا میزنند پیغمبر را همین طور صدا بزنند، لَا تَجْعَلُوا دُعَاءَ الرَّسُولِ بَيْنَكُمْ كَدُعَاءِ بَعْضِكُمْ بَعْضًا؛ پیغمبر را می خواهید صدا بزنید مثل خودتان که همدیگر را صدا می زنید آن طور نباشد.
حضرت زهرا وقتی می آمد پیش بابا همیشه می گفت یا ابتا باباجان وقتی این آیه نازل شد آمد گفت: السلامُ علیک یا رسول الله! پیغمبر تعجب کرد فاطمه جان چرا باباجان نمی گویی؟ بابا آیه نازل شده پیغمبر را با احترام رسول الله خطاب کنید صدا از صدایش بالاتر نیاورید ، فرمود دخترم آن برای مردم هست برای تو نیست تو جان منی خود منی پاره ی تن منی قولی یا ابه، تو به من بگو بابا جان ،هم خدا خوشحال می شود هم آرامش پیدا می کنم. لذا خیلی پیغمبر به حضرت زهرا ارتباط صمیمی داشت تقریباً هر روز همدیگر را می دیدند مگر یک وقت جنگی پیش بیاید آن هم پیامبر آخرین خانه ای که میخواست برود خداحافظی میکرد فاطمه بود اولین خانهای هم که برمیگشت فاطمه بود سعی می کرد این فاصله کوتاه شود.
اما یک روایت عجیبی دارد که وقتی پیغمبر از دنیا رفت یک وقتی امام رهبر کبیر انقلاب هم این را در سخنرانی اش اشاره کرد فرمود: این فضیلت ویژه ی حضرت زهرا هست می دانید با مرگ پیغمبر وحی قطع شد جبرئیل بر پیامبر نازل میشود اما تمام این سه ماهی که فاطمه زنده بود بعد از پیغمبر جبرئیل مرتب می آمد خدمت حضرت زهرا این متن روایت هست : کانَ یاءتیها و یُخبرُها عَن اَبیها ، روزانه گزارش پیغمبر را و حضور پیغمبر را در عالم برزخ به حضرت زهرا می داد که امروز پدر آنجا هست امروز با فلان پیغمبر هست مثلاً جایش آنجاست غذا می خورد جزئیات این ها را به حضرت زهرا خبر می داد . لذا ارتباط الان اگر یک نفر دور باشد خارج از کشور باشد با موبایل و وسایل ارتباطی عکس و تصویر را می بیند آن زمان هایی وسایل نبوده مرتب می آمد گزارش حضرت پیامبر را به حضرت زهرا می داد. لذا مقام خیلی بالا هست.
یک حدیثی را یکی از علمای اهل سنت نقل کرده ایشان شافعی مذهب هست به نام جوینی؛ ۷۰۰ سال پیش از دنیا رفته بود یعنی قرن هفتم هشتم ایشان این حدیث را از پیامبر نقل کرده خیلی حدیث عجیبی هست : لَوْ كَانَ الْحُسْنُ شَخْصاً لَكَانَتْ فَاطِمَةَ بَلْ هِيَ أَعْظَمُ؛ من اگر بخواهم حدیث را توضیح بدهم این طور می گویم این تابلو هایی که می کشند مجسمه ها تندیس ها هر کدام یک پیامی دارد، مثلاً یک تندیس می گذارند در میدان مادر نشان مقام مادر است. یک تندیس میگذارند نشان مقام جانباز است، یک تابلو میکشند میگویند این تابلو ادب را نشان میدهد سخاوت را نشان میدهد .
پیغمبر خدا فرمود: اگر تابلوی تمام خوبیها را بخواهی بکشی میشود فاطمه همه ی خوبی ها ، یعنی چی؟ یعنی عفاف یعنی حجاب یعنی عبادت سخاوت انفاق تابلوی تمام خوبی ها می شود فاطمه سلام الله علیها لَوْ كَانَ الْحُسْنُ شَخْصاً [هَيْئَةً] لَكَانَتْ فَاطِمَةَ بَلْ هِيَ أَعْظَمُ، عجیب اهل بیت برای ایشان احترام قائل بودند حتی برای اسمش ، اول آن همه خودش که معلوم است همه ی ائمه دختر به نام فاطمه دارند، فاطمه دختر امام حسین زن پسرِ امام حسن مجتبی هست حسن مُثَنی که ایشان از مجروح های کربلا هست در آنجا مجروح شد فکر کردند کشته شده وقتی رفتند سپاه عمر سعد آخرهای شب به هوش آمد خوب شد و آمد مدینه.
این داماد امام حسین هست فاطمه دخترش. اتفاقاً وقتی آمد خواستگاری دخترش گفت کدام دختر مرا می خواهی ؟ گفت کسی که هم اسمش و هم چهرهاش شبیه مادرمان حضرت زهرا هست. این فاطمه دختر امام حسین قیافه و اسمش به حضرت زهرا رفت که این فاطمه دختر امام حسین زن پسر عمویش حسن دوم یعنی حسن ابن حسن هست.
امام حسن فاطمه دارد او هم زن امام سجاد هست یعنی زن پسرعمویش هست امروزی ها می گویند بده بِستان هست که مادر امام باقر می شود. امام کاظم سه تا فاطمه دارد که یکیش حضرت معصومه در قم هست فاطمه صغرا فاطمه حسنا دارد فاطمه کبرا دارد.
یک وقتی یک کسی خدمت امام صادق آمده بود خدا بهش دختر داده بود آقا فرمود اسمش را چی گذاشتی؟ گفت آقا فاطمه ،سه مرتبه امام فرمود : فاطمه فاطمه فاطمه لا تَضربها، مبادا اورا بزنی مبادا اذیتش کنی چون نامش نام مادر ما هست . عجیب است من نمی خواهم در این بحث ورود کنم ولی واقعاً به خودتان ببالید با این شخصیت یعنی شخصیتی که مثل آلوسی مفسر اهل سنت هست یک کتابی دارد به نام روح المعانی من اتفاقاً سال گذشته یک مطلبی از کتاب ایشان روی منبر خدمت مقام معظم رهبری عرض کردم بعد که آمدم پایین ایشان فرمودند: می دانی آلوسی سید هست؟ گفتم نه من دقت نکردم فرمود دوتا از مفسران بزرگ اهل سنت سید هستند یکی سیدمحمود آلوسی هست یکی هم سید محمد رشید رضا جفتشان هم ضد شیعه هستند یعنی خیلی حمله شان به شیعه شدید هست با اینکه هر دو از سادات هستند ولی خوب گرایشات سلفی مخصوصاً آن رشید رضا زیاد دارد، ولی همین آلوسی که گرایشات ضد شیعه زیاد دارد وقتی به نام حضرت زهرا میرسد تعریف های عجیبی از آن بانوی بزرگوار و از عظمتش دارد. واقعاً این طور هست شخصیت خیلی بالا هست کم کار کردیم این روزها خوب هست ولی باید صدا و سیما فیلم ها و سریال ها بیش ازین بپردازند الگوی تمام عیار در همه جنبه های زندگی هست .
من جمله ای امشب بگویم این بحثمان باشد بگذارید امشب از زبان امیر المومنین بحث کنیم : نشست کنار بستر حضرت زهرا روز آخری که فاطمه از دنیا رفت و شهید شد، سه تا نکته حضرت زهرا به امیرالمومنین علیه السلام گفتند آن وقت پنج تا تعریف حضرت علی از حضرت زهرا کرد این هشت تا را برای شما بگویم خیلی کاربردی هست.
سه تا مطلبی که حضرت زهرا به امیرالمومنین گفت که وقتی این سه تا را گفت اشک در چشمان حضرت حلقه زد گفت معاذ الله پناه بر خدا فاطمه جان این حرفها چیست ؟ بگذار من بگویم تو کی هستی؟ شروع کرد پنج تا تعریف کردن از حضرت زهرا این سه تا چه بود؟
گفت: یابنَ عَم، پسر عمو ؛ غالباً علی را پسرعمو خطاب می کرد گفتمان باید قشنگ باشد زن از چه اسمی خوشش می آید مرد از چه واژه ای خوشش می آید؟ بچه ها ببینند بابا از چه واژه ای خوشش می آید خود صدا زدن آغاز گفتگو است .قرآن میگوید اسم بد روی هم نگذارید همدیگر را با اسم های زشت صدا نزنید، وَلَا تَنَابَزُوا بِالْأَلْقَابِ ، بِئْسَ الِاسْمُ الْفُسُوقُ. میتوانست بگوید علی، ولی می فرمود پسر عمو این قشنگ تر هست یا ابالحسن علی جان سه چیز در زندگی من با تو نبود خدا می داند همین قسمت از حدیثی که امشب می خوانم در کشور ما پیاده شود مشکلاتمان حل میشود در خانواده ها پیاده شود طلاق صفر هست در دادگاه ها اجرا شود پرونده ها می آید پایین کلانتریها خلوت می شود. میگویم ببینید این طور هست یا نیست ببینید بالای هفتاد هشتاد درصد جامعه همین سه تا هست یا نیست ؟
سه چیز که در زندگی من با تو نبود:
♦️ اولینش لَا خَائِنَةً، خیانت، من در زندگی به تو خیانت نکردم
♦️ دوم مَا عَهِدْتَنِي كَاذِبَةً ، امانتدار بودم دروغ بهت نگفتم راستگو بودم صداقت داشتم
♦️ سوم وَ لَا خَالَفْتُكَ مُنْذُ عَاشَرْتَنِي، از روزی که زن تو شدم با تو مخالفت نکردم گفتی جنگ گفتم جنگ گفتی صلح گفتم صلح گفتی بروم گفتم برو گفتی ... همه جا باتو بودم علی جان سه تا چیز را که می توانم محکم پایم را بگذارم
منِ فاطمه با تو این سه تا را داشتم امانتداری و صداقت و اطاعت ؛
بینی و بین الله الان مشکل جامعه ما بیشتر دروغ و خیانت نیست؟ همین هست زندگی ها از هم می پاشد یا دروغ هست یا آقا به خانم خیانت می کند یا خانم به آقا، یا خیانت هایی که در سران ردههای دولتی میشود فلانی اختلاس کرد فلانی انقدر بُرد یکی از صندوق کجا بود و..شما اخبار را ببینید هر یکی دو ماه یکبار راجع به یک نفر صدایشان در می آید چرا باید این طور باشد؟ خیانت هست اینها اصلاً کسی هم حقوق ها را نفهمد که بالا هست کسی نفهمید اختلاس شد خدا که می فهمد خیانت بدترین هست . لذا حدیث داریم اگر میخواهید به کسی نمره بدهید دو چیز را در زندگی اش نگاه کنید به پیشانیش نگاه نکن به طول رکوع و سجده نگاه نکن به دو چیز در زندگی اش نگاه کن : صدقُ الحَدیث و اَداء الاَمانة، ببینید راست می گوید یا ببین امانت دار هست یا نه .
حدیث داریم هر پیغمبری را خدا مبعوث کرد دو تا چیز را از او تعهد گرفت گفت این ها را باید رعایت کنیم : لم یبعث نبیّاً إلاّ بصدق الحدیث وأَداء الأَمانة ؛ یکی صداقت یکی ادای امانت خیلی مهم هست اینها بینالمللی هست اما الان مشکل بعضی از کاسب ها بعضی از بازاری هایمان بعضی از دولتی های ما همه را نمی گویم دروغ گفتن به مردم هست خیانت هست.
حالا ببینید خیانت اقسامی دارد من نمیخواهم اقسامش را بگویم : خیانت اعتقادی مثل سامری خیانت کرد و گوساله پرست کرد مردم را ، محمد بن عبدالوهاب خیانت کرد و وهابیت را درست کرد، کسانی که داعش و تکفیری ها را درست کردند. خیانت اخلاقی مثل قوم لوط ، خیانت اقتصادی مثل قوم شعیب، خیانت خانوادگی آدرس می دهم سوره تحریم قرآن میگوید: دوتا از انبیا زن هایشان به آنها خیانت کردند چه خیانتی؟ خیانت در افشای راز، راز انبیا را افشا کردند پشت سر انبیا حرف زدند با دشمنان انبیا هم دست شدند: یکی زن حضرت نوح یکی زن حضرت لوط نگاه کنید قرآن را، سوره ی تحریم فخانتاهُما، خیانت کردند به شوهرانشان لذا خدا اینها را ترد کرده می گوید: ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِينَ كَفَرُوا ، این دو تا زن الگوی کافران هستند.
جوانها در زندگیتان راست بگویید سعی کنید امانتدار باشید حرف و راز رفیق و دوستت را امانت داری کنید الان اگر امانت داری بود که با شبکه های خصوصی زندگی خصوصی مردم، رفته موبایلش را تعمیر کند فیلم خصوصی را آوردند بیرون فرستادند در فضای مجازی. ببینید این مجازی زندگی خصوصی مردم و عکس های خصوصی و راز مردم را در آن می گذارند اینها حرام هست. چرا انقدر در اجتماع به این مسائل بیتوجه هستیم؟ دروغ و خیانت دو عامل سقوط هست دو عامل بدبختی هست دو عامل انزوای انسان در جامعه هست.
من آدرس می دهم ببینید سوره نسا آیه ۱۰۵ یک مسلمانی زره ای دزدید زمان پیغمبر بعد دید دارد لو میرود زره را آورد در خانه یهودی در گونی آرد گذاشت،در زد یهودی هم در را باز کرد و گفت میشود این امانت را برای من نگه داری من بعدا می برم؟ یهودی هم خبر ندارد گفت باشد. مثلاً یک آقایی دو سال قبل اعدام هم شد خیلی تلاش کردم نتوانستم برایش کاری کنم. ۲۰ کیلو هروئین از ماشینش گرفته بودند در جاده من او را می شناختم، نمیدانم راست می گفت یا دروغ آنقدر دروغ زیاد هست که آدم باور نمی کند ولی قسم می خورد خانوادهاش اطرافیانش می گفتند این مسافرکش بود این را عقب ماشینش گذاشتند بهعنوان گونی برنج بعد هم لو رفت در جاده گرفتند . بالاخره قاضی قانع نشده بود ۲۰ کیلو هروئین ۳۰ گرم یا ۶۰ گرمش اعدام دارد کشتن و اعدام شد.
گاهی این طور می شود ما نمیدانیم واقعاً آن مرد دروغ می گفت یا اینها دروغ میگفتند.من در قضاوت دخالت نمی کنم ولی ۲۰ کیلو هروئین از ماشین کسی بگیرند به این سادگی ها ولش نمی کنند کسی که مال دستش هست گیر هست.
گذاشت تو خانه یهودی گیر افتاد آمدند زره سرقت شده را از خانه یهودی بیرون آوردند یهودی را دستگیر کردند خدمت رسول خدا بردند پیغمبر فرمودند: این پیش تو چه کار میکند ؟ گفت یا رسول الله فلانی به من داد امانت، آن آقا را آوردند انکار کرد گفت نه دروغ می گوید خودش دزدید . پیغمبر هم در قضاوت به علم غیبش که عمل نمیکرد ، علم غیب داشتند ولی برای استفاده شخصی به کار نمی بردند برای قضاوت به کار نمی بردند اینها را برای جای خاص استفاده می کردند.
حضرت در قضاوت نگاه به ظاهر می کند آقا شما شاهد داری ؟ گفت بله دو سه تا شاهد جور کرد بالاخره کار سخت شد این یهودی هرچه می گفت به خدا من بی گناهم آنها می گفتند نه ما این کار را نکردیم.منظورم اینجاست دو سه تا از مسلمان ها آمدند خدمت پیغمبر گفتند یا رسول الله شما این یهودی را محکوم کن اصلا فرض کنیم مسلمان دزدیده حیف است که آبروی مسلمان برود شما این یهودی را محکومش کن.به هر حال این یک یهودی هست دیگر چه اشکالی دارد؟ آیه نازل شد آیه ۱۰۵ سوره نسا پیغمبر؛ لاتکن للخائنین خصیماً،مبادا حرف این خائن ها را گوش بدهی. آن یهودی با این آیه نجات پیدا کرد از خیانت، طرف یهودی هست .
در یکی از این کشورها بودم فروشگاهی برای یهودی ها بود بعضی از ایرانی ها می گفتند ما میرویم اینجا جنس برمیداریم پول را نمیدهیم اینها یهودی هستند ما با اسرائیل جنگ داریم مرگ بر اسرائیل می گوییم مرگ بر اسرائیل چه کار به فروشنده بدبخت دارد؟ اسلام اجازه خیانت به غیر مسلمان هم نمی دهد خیانت بد هست دروغ بد است .
علی جان سه چیز در زندگی من با تو نبود : یک، دروغ دو ، خیانت سه ، مخالفت. بالاخره حضرت امیر امام هست جای خودش، اما در خانهاش یک شوهر هست باید وقتی می گوید غذا درست کن نمی خواهد از مقام امامتش استفاده کند وقتی می گوید خانه را تمیز کن بچه را بغل کن اینها که از مقام امامت نیست. پیغمبر یک مقام نبوت دارد، در خانه اش یک مقام شخصی دارد شوهر هست امیرالمومنین هم یک شوهر هست برای همسرش. گفت علی جان من در طول این ۹ سال زندگی یک بار با تو مخالفت نکردم. الان در جامعه خانم ها همه را نمی گویم بعضی ها متاسفانه حرف مرد را گوش نمی دهند الرِّجالُ قوّامونَ علی النِّسا از بین رفته خیلی جاها از بین رفته قوام خانه با مرد هست نباید مرد را شکست، دیکتاتوری نه ؛ قوام یعنی استواری یعنی حفظ نظام خانه.
شما نگاه کنید آن دو نفر آمدند و گفتند می خواهیم با حضرت زهرا ملاقات کنیم حضرت امیرالمومنین آمدند گفتن فاطمه جان این ها می خواهند شما را ملاقات کنند، چه کار کنم ؟جمله را دقت کنید روی کرد به امیرالمومنین عرضه داشت: الْبَیْتُ بَیْتُکَ وَ الْحُرَّةُ زَوْجَتُکَ افْعَلْ مَا تَشَاءُ؛ این خانه خانه ی توست من هم زن تو هستم هر جور دلت می خواهد تصمیم بگیر. این فاطمه ای هست که جبرئیل جلویش زانو می زد فاطمه هست که کتابش کتاب ائمه ی ما هست این فاطمه مصداق آیه تطهیر هست اما در خانه یک زن هست می گوید هر جور دلت می خواهد تصمیم بگیر که حضرت هم اجازه داد و نگویند ایشان نگذاشت. این جملهای الْبَیْتُ بَیْتُکَ وَ الْحُرَّةُ زَوْجَتُکَ افْعَلْ مَا تَشَاءُ.
عبور کردم از این سه تا . تا اینها را گفت اشک در چشمان آقا حلقه زد معاذالله فاطمه جان این حرفها چیست؟ بگذار من بگویم تو کی هستی؟ گوش بدهید حالا فاطمه را از زبان امیرالمومنین؛ معرِّف باید از معرَّف بالاتر باشد من که نمی توانم از فاطمه تعریف کنم لذا از زبان علی بگویم.
فاطمه جان تو پنج تا ویژگی داری أَنْتِ أَعْلَمُ بِاللَّهِ وَ أَبَرُّ وَ أَتْقَى وَ أَكْرَمُ وَ أَشَدُّ خَوْفاً مِنَ اللَّهِ ؛ به به فاطمه شناسی از زبان امیرالمومنین. دلم می خواهد این پنج تا در زندگی من و شما مقداری پیاده شود .
فاطمه جان اولینش أَعْلَمُ بِاللَّهِ؛ تو در خدا هستی همه وجودت در خدا است . جوان گاهی دوساعت جایی می ایستد جوان هست به این زودی ها پا درد نمی گیرد پایش ورم نمیکند نوشتند فاطمه از شدت عبادت پاهایش ورم کرده بود. ببینید فاطمه یک زن ۵۰ ۶۰ ساله نیست که پایش درد می کرد ۱۸ سال هم نَه، ۲۵ ساله کسی که میگویند پایش از عبادت ورم کرده یعنی خیلی روی پا ایستاده باید پنج یا شش ساعت نماز ایستاده باشد از سر شب تا عمود صبح تورَّمت قَدما، پایش ورم کرد از شدت عبادت .
خواستگار برایش آمد خیلی ها جوان هستید خانم هایی که صدای ما را می شنوند در ازدواج ها که کم شده اول سوالی که از پیغمبر کرد این بود : خدا و پیغمبر به این ازدواج راضی هستند؟ امیرالمومنین نه پدر داشت نه مادر داشت نه ثروت داشت با یک زره یک شمشیر خودش آمد خواستگاری چیزی نداشت. الان این سوال ها دیگر نمی شود دین طرف خُلق طرف رضایت خدا.
شبی که وارد خانه امیرالمومنین شد شب عروسی تا وارد شد گفت: نماز یادمان نرود ، عبادت یادمان نرود . بله فانی در خدا هست.
سلمان یک آدم خیلی زاهدی بود معروف است سلمان استاندار مدائن بود وقتی از دنیا می رفت میگویند یک کاسه داشت یک کوزه داشت یک حصیر، خیلی زاهد بود. آن وقت این سلمان زاهد با این زهد ش به زندگی حضرت زهرا دل می سوزاند. ناراحت شده که چقدر زندگی ساده بوده سلمان ناراحت شده می گوید: پیغمبر من را فرستادند پیامی برسانم میگوید آمدند دیدم بچه روی پایش هست امام حسن، جو هم با دستش آرد می کند آسیاب می کند ، قرآن هم می خواند این آیه را می خواند و ما عِندالله خیرُُ و اَبقاء . این یعنی مدیریت زمان همانی که الان از دستمان در رفت سه ساعت روی موبایل در تلگرام فیلم و غیره، عزیز من مدیریت زمان هم بچه داری هم کار خانه هم قرآن . من خیلی از جوانها را میگویم شما شب میخواهی بخوابی وضو بگیر بخواب مسواک نمی زنی صورتت را نمی شویی؟ وضو بگیر بخواب تا صبح در حال عبادت هستی طاهر النائم با وضو کسی بخوابد کالصائم القائم. خانوم در آشپزخانه کار می کند همین طور کار می کند قرآن هم با خودت بخوان ذکر هم بگو . جوانی که صبح از خانه می آیی بیرون با وضو سه تا قل هو الله بخوان .
ببینید اصل معنویت در زندگی حاکم نشده که این درگیری ها هست خستگی و افسردگی هست اصل معنویت کم شده که قهر و اختلاف و درگیری و قطع رحم هست و مدیریت لازم نیست . حتماً نباید انسان هر چیزی را منفکّ از هم انجام دهد دارد قرآن می خواند بچه داری هم می کند نان هم درست می کند .
سلمان آمد پیش پیغمبر گفت: یا رسول الله فاطمه خیلی زندگی اش سخت هست این دختر شماست دختران کسرا و قیصر چنین و چنان هستند پیغمبر لبخند زد فرمود: سلمان فاطمه من تو فکر این چیزها نیست همه وجودش محبت خداست همه وجودش دوستی خداست. این زهرای مرضیه هست اعلمُ بالله؛ تو عالِم ترین به خدا هستی اینها تعریف های امیرالمومنین از فاطمه هست.
دو، اَبِرّ، نیکوکار امام حسن و امام حسین مریض هستند شیعه و سنی نوشتند. سهروز نذر کردند روزه بگیرند خوب شوند. عزیزان دقت کنند نذرها را همیشه مالی نکنید صدتا صلواتی سوره قرانی نمازی این ها هم نذر هست، نمیخواهم بگویم سفره نیندازید گاهی آقا میگوید منندارم حقوق یک ماه را باید سفره بگذارم نه، نذر حتما نباید مالی باشد اولاً نذر زن که باید با اذن مرد باشد ثانیاً نذری های این طوری گرفتار می شوید در زندگی. روزه نماز ذکر گاهی دعا مخصوصاً خواندن سوره های قرآن.
سه روز نذر کردند آمدند افطار کنند خود حضرت نان پخته یک شب مسکین آمد یک شب یتیم آمد یک شب اسیر آمد خودشان با آب افطار کردند خیلی سخت هست سه شب تمام که رنگ این بچه ها دیگر...اینها وظیفه عمومی نیست این ها خاص است ؛ لذا ۱۸ آیه ی سوره هل اَتی نازل شد که در شأن اینها هست. إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ؛ برای خدا اعطا کرد. یک لباس قشنگی شب عروسی برایش دوخته بودند پیغمبر فردا صبح آمد دید تنش نیست ، دخترم دیشب لباس نو تنت بود چرا همان لباس قدیمی تنت هست؟ گفت بابا در مسیر که می آمدم یک سائله ای خانم گرفتاری جلویم را گرفت و من هم گفتم دورم را بگیرند لباس قبلی را پوشیدم لباسم را دادم به سائل، لباس شب عروسی . فاطمه جان چرا قبلی را ندادی؟ بابا قرآن میفرماید: لن تنالوا البرَّ حتّی تُنفِقوا مِمّا تُحبِّون. الان شب عید هست ممّا تحبّون شما چی هست؟ همان را انفاق کنید . ممّا تحبّون کفش نو هست یا کفش پاره؟ هرکسی یک ممّا تحبّونی دارد. قرآن میگوید آنچه که دوست داری انفاق کن.
میگویند زبیده زن هارون الرشید مادرِ امین، مامون مادرش فرق می کند. این یک قرآن طلاکوب داشت خیلی با ارزش بود با آب طلا نوشته بودند جلدش هم طلا بود خیلی دوستش داشت . قرآن میخواند تا رسید به این آیه که ممّا تحبون خودتان را انفاق کنید، قرآن را بست و گفت ممّا تحبّونم چی هست ؟ فکر کرد گفت همین قرآن هست خیلی دوستش داشت همین را داد فروختند چاه های آب زدند برای مردم مکه که هنوز هم در مکه معروف هست به چاه های زبیده بئر الزبیده.
ابوطلحه انصاری در باغش نشسته بود یک باغ خوبی در مدینه داشت در مدینه باغ داشتن امتیاز بود، هوا گرم بود باغ و آب و بلبل ها چهچه میزدند کیف می کرد یک نگاهی کرد گفت ممّا تحبّون من این باغ هست خیلی دوستش دارم همین را انفاق می کنم . آمد خدمت پیغمبر گفت یا رسول الله می خواهم این باغ را برای فقرا انفاق کنم خیلی دوستش دارم. بله ممّا تحبّون. فاطمه اَبَرُّ بود این شد دوتا.
♦️ سوم، اکرم؛ گرامی نزد خدا چرا نزد خدا گرامی بود؟ آیه مباهله فاطمه در آن هست آیه تطهیر فاطمه درآن هست آیه ذوی القُربی فاطمه در آن هست آیه مودت فاطمه است سوره کوثر فاطمه هست نزد خدا گرامی بود .
♦️ چهارم، اَتقی ؛پرهیزکار بود.
♦️ و پنجم ، خدا ترس بود اشدُّ خوفاً من الله .
فاطمه را از زبان امیرالمومنین معرفی کردیم؛ علی جان سه چیز در زندگی من با تو نبود: دروغ خیانت مخالفت.
فاطمه جان پنج چیز در تو بود ،چیزی که در تو بود: علم به خدا بود نیکی، گرامی بودن نزد خدا، تقوا و شدت خوف.
یک همچین کسی را امیرالمومنین از دست داد همچین کسی را در راه خدا حضرت شاهد آب شدنش بود .
سادات ! دوتا بدن را نوشتند در روزهای آخر عمر ذوب شدند مثل شبح، یعنی کسی تشخیص نمی داد توی رختخواب کسی هست یا نیست؛ یکی موسی بن جعفر هست در زندان، نوشتند آنقدر نحیف شده بود کسی از بالای زندان نگاه می کرد بدنش را نمیدید. یکی هم فاطمه زهرا سلام الله علیها بود که : ما زالَت ناحِلَهُ الجسم بَاكِیَةَ الْعَیْنِ مُحْتَرِقَةَ الْقَلْبِ، مخصوصاً روزهای آخر دیگر توان بلند شدن از جای نداشت. اوایل می آمد کنار قبر پیامبر می آمد بقیع یا احد ، اما روزهای آخر ای دنیا چه کردی؟ خانمهای جوان میدانند من چه میگویم اگر یک زن جوانی بیمار بشود غالباً گریه می کند می گوید خدایا تا بچه هایم کوچک هستند نرونم بمانم این بچهها را بزرگ کنم به سرانجام برسانم . دنیا چه کردی که فاطمه با چهار تا بچه کوچک حاضر شده از این دنیا برود حاضر شده داغ فراق این چهار بچه را تحمل کند برود؟
بگذارید روضهام همان جمله ای باشد که اول گفتم؛ وقتی آیه نازل شد پیغمبر را به اسم صدا نزنید آمد گفت: یا رسول الله پیغمبر فرمود: نه تو مرا بابا جان یا ابتا یا ابَ صدا بزن تو وقتی می گویی یا ابَ من آرام می شوم قلبم آرام می شود. روضه ی من همین یک جمله: هر وقت می گفت یا ابتا پیامبر شاد می شد جز یک جا یک یا ابتا پیغمبر را آتش زد، یک یا ابتا پیغمبر را به هم ریخت . می دانید کجا؟ بین در و دیوار آن جایی که صدا زد یا ابتا یا رسول الله هَكَذَا كَانَ يُفْعَلُ بِحَبِيبَتِكَ وَ ابْنَتِكَ، این مزد رسالت است بابا؟
همه عهد خدا بشکسته بودند
علیه ما به هم پیوسته بودند
از آن رو پشت در افتادم از پا
که دست همسرم را بسته بودند
سخت تر از همه این هست که امام حسن ایستاده بود زینب کبری ایستاده بود جلوی چشم بچه ها به مادر جسارت شد. خدا رحمت کند آیت الله شیخ مرتضی حائری را سال ۶۶ فوت کرد من ایشان را زیاد دیده بودم پسر شیخ عبدالکریم حائری بود امام هم برایش پیام داد سال ۶۶ دوسال قبل از امام از دنیا رفت. ایشان میگفت: من یقین دارم بازوی فاطمه شکسته بود چون اگر نشکسته بود بعد از سه ماه هنوز متورم نبود. امام صادق فرمود : مادرم آن وقتی که به خاک سپرده شد هنوز بازویش متورم بود لفي عضدها مثل الدملج، گفتند آقا چرا مادر شما شهید شد ؟ فرمود: به خاطر آن ضربهای که قنفذ به بازوی مادر ما زد. لَکَزَها بِنَعْلِ السَیفِ؛ می دانید شمشیر یک غلاف آهنی دارد به آن میگویند نعل سیف، فرمود با آن آهن شمشیر مادرم را زد.
الهی بشکند دست مغیره
میان کوچه ها بی مادرم کرد
فلک دیدی چه خاکی بر سرم کرد
به طفلی رخت ماتم بر تنم کرد.