بسم الله الرحمن الرحیم
مقدمه
شام شهادت صدیقهی طاهره زهرای مرضیه سلاماللهعلیها است. تسلیت عرض میکنیم این مناسبت را محضر آقا و مولایمان قطب عالم امکان حضرت حجه الله الاعظم. خدمت همهی علاقهمندان و پیروان آن حضرت و همچنین محضر رهبر عظیم الشان انقلاب. دعا میکنم به آبروی آن بزرگوار ان شالله این ویروس از دنیا بهویژه از کشور ما ریشهکن شود و ما شاهد حضور جوانان و علاقهمندان مثل سالهای گذشته در این مجلس باشیم که من میدانم در این روزها در شهرهای مختلف بودم که هزاران دل امروز و امشب در اینجا هست و تمایل به حضور در این جلسهی نورانی داشتند. ان شالله به آبروی فاطمهی زهرا و همسرش و پدرش و فرزندانش خداوند سلامت را با جامعهی جهانی برگرداند.
فضیلت حضرت زهرا در روایات
اجازه می خواهم در محضر شریفتان دوتا روایت در فضیلت و مقام حضرت زهرا بخوانم بعد بحثم را که ان شالله دو شب بهش می پردازم موضوعش را عرض می کنم.
این روایتی که می خوانم حضرت امام و رهبر کبیر انقلاب یک وقتی فرمودند: این برترین فضیلت حضرت زهرا است که در میان فضایل حضرت زهرا من فضیلتی بر تر از این سراغ ندارم و تعبیر ایشان این بود؛ این فضیلت سادهای نیست نمیتوان به سهولت از کنارش گذشت تعبیر ایشان این بود: که این فضیلت برای همه انبیا هم پیش نیامده برای برخی از اولیا پیش آمده و آن حضور جبرئیل ۷۵ روز، طبق این روایت که در کافی شریف در باب مولد الفاطمه، می آمد خدمت حضرت زهرا سلام الله علیها.
این چیز سادهای نیست که حضرت امام فرمودند بین روح اعظم جبرئیل روح آن کسی که جبرئیل در حضورش میآید باید تناسب باشد این طور نیست که چیز سادهای باشد. اگر قرآن می فرماید: وَ إِذْ قالَتِ الْمَلائِكَةُ یا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاكِ وَ طَهَّرَكِ (. سوره ی آل عمران ، آیه ی 42)؛ این یک تناسب میخواهد بین روح آن فرد و آن ملائکه.
سه مأموریت جبرئیل در دیدار حضرت زهرا سلام الله
1- کانَ یَأْتِيهَا جَبْرَئِيلُ ع فَیُحْسِنُ عَزَاءَهَا عَلَى أَبِيهَا وَ یُطَيِّبُ نَفْسَهَا(. الکافی ج 1 ص 458)، اول تسلیت میگفت حضرت زهرا. تسلیتگوی حضرت زهرا جبرئیل هست.
2- وَ یُخْبِرُهَا عَنْ أَبِيهَا وَ مَکَانِهِ (. همان)، یک گزارش جامعی از حضور پیغمبر در عالم برزخ میداد. چون فاطمه س طاقت دوری از پدر را ندارد باید بداند که الان پدرش کجاست در چه حلقهای از برزخ است نزد کدام یک از انبیا است در چه قسمتی قرار دارد؟ به او خبر میداد.
3-وَ یُخْبِرُهَا بِمَا یَکُونُ بَعْدَهَا فِی ذُرِّيَّتِهَا (. همان)؛ یکچشم اندازی از حوادث و وقایع که برای فرزندان حضرت زهرا پیش میآید اینها را جبرئیل به ایشان خبر میداد.
این چیز سادهای نیست اِخبار. امام فرمود: من فضیلتی برتر از این با اینکه حضرت زهرا مجمع فضائل هست سراغ ندارم. تمام این ۷۵ روز اینگونه بود. با اینکه عزیزان بیننده میدانند که با مرگ پیامبر مأموریت جبرئیل تمام هست، لَقَدِ انْقَطَعَ بِمَوْتِكَ مَا لَمْ یَنْقَطِعْ بموتِ اَحد (. نهج البلاغه خطبه 235)، دیگر قرآن قرار نیست بیاید وحی به معنای وحی نبوی که ایشان نمیآورد نبوت خاتمه پذیرفته اما بهمنظور این سه اخبار یعنی تسلیت و خبر از جای پدر و اخبار از فرزندانش خدمت حضرت زهرا میرسید. چیز سادهای نیست.
کمااینکه امیرالمؤمنین یک وقتی به منزل آمدند و دیدند آسیاب دارد میچرخد، خدمت رسول خدا رسیدند قصه را بیان کردند پیغمبر فرمودند: علی جان مگر نمیدانی؟ اَما علِمتَ انَّ لله ملائکه سیّارَ فی الارض، (. الخرائج و الجرائح، ج ۲، ص ۵۳۱) تو نمیدانی خدا یک فرشتگانی روی کره زمین دارد که اینها مأموریتشان خدمت به پیامبر و آل پیامبر هست. رشتهها این آسیاب را میچرخانند اگر دیدی آسیاب بدون عامل انسانی دارد میچرخد اینها خادمینی از ملائکه هستند که مأموریتشان خدمت به پیامبر و آل پیامبر هست. اینها را انسان میخواهد عادی از کنارش عبور کند؟ خیلی مقامش بالا هست ببالیم به خودمان با این فاطمه. فاطمه سلاماللهعلیها که در بسیاری از شئون پیغمبر او را با خود مساوی قرار دادند، یعنی چه؟ مَن صلّی علیها فَکاَنَّما صلی علیَّ، کسی به فاطمه درود بفرستد به من درود فرستاده. مَن زارَها کمَن زارَنی، کسی قبر مخفی او را زیارت کند گویا مرا زیارت کرده. فَمَنْ آذَاهَا فَقَدْ آذَانِی (. بحارالانوار ، علامه مجلسی ،ج۴۳ ،ص۵۴)، اینها چیزهای سادهای نیست.
خشم در روایت
خدمت یکی از بزرگان در قم رسیدم چند روز قبل ایشان می فرمود: این روایتی که إنَّ اللهَ لَیَغْضَبُ لِغَضَبِ فاطِمَةَ (. کنزالعمال ج12/ ص111.)، خیلی باید روی آن تأمل شود. ما دو جور خشم داریم: خشم نفسانی و خشم عقلانی. خشم شیطانی و خشم الهی. اگر میفرماید هرکجا فاطمه خشم کند خدا خشم میکند، یعنی خشم او تمامش الهی هست یعنی عصمت. ایشان میفرمود این روایت نگفته، ان فاطمه تغضب لغضب الرب، این طبیعی هست انسان کامل وقتی جای خدا خشم میکند او هم خشم میکند. خدا راضی هست او هم راضی هست رضاً لرضائِک، یک مقام هست اما نام خدا مقدم است إنَّ اللهَ لَیَغْضَبُ لِغَضَبِ فاطِمَةَ وَ یَرْضی لِرِضاها.(. کنزالعمال ج12/ ص111.) اینها را در منابع مختلف نوشتند این ها در کتب اختصاصی نیست. نورالابصار و دیگران و کتابهای کهن و جدید هست اینها روایاتی هست که بعضی ها در حد استحفاظه و تواتر هست.
اما بحث این دو شب من پیرامون دفاع از حق هست. حضرت زهرا ۹۵ روز یا ۷۵ روز تمام انرژی و حیاتش را گذاشت در دفاع از حق. چون دفاع از حق زن و مرد ندارد جهاد نیست که بگوییم برای مرد هست. من می خواهم این کلمه را کمی باز کنم . به عزیزانی که مخاطبین منبر در سراسر کشور هستند سه نکته عرض می کنم اگر امشب نرسم مصادیق دفاع از حق حضرت زهرا را فردا شب می گویم.
نکات مهم
نکته اول که مهم هست حق چیست؟
نکته دوم موضعگیری افراد در مقابل حق بعدازاین که روشن شد حق هست، نه قبلش. یکوقت نمیدانند بحث دیگری هست که چطور است. میفهمد حق هست چطور موضع میگیرد؟
و نکته سوم دفاع از حق به چه شکلی هست؟
این سه تا نکته را محضر شریفتان عرض کنم فکر میکنم راه برای بحث دفاع فاطمی باز میشود.
تعریف و تحلیل حق
🔷 حق یعنی امر واقعی، حق یعنی امر ثابت حق یعنی امر حقیقی. شما فرق آب و سراب را چه می دانید؟ آب حقیقی هست و سراب پنداری. آب می شود حق به معنای مصداق خودش قرآن در سوره رعد آیه ۱۷ می فرماید: هر جایی سیل بیاید روی آن کف میآید سیل واقعی هست ولی آن کف غیر واقعی هست و باطل هست آب حقیقی هست.
آقایان زرگر وقتی فلز را میجوشانند ذوب آهن و رفتم و دیدم فلز که قلیان میکند یک کف بزرگ روی آن میآید در این آیه میگوید آن کف باطل هست که اثر ندارد به درد نمی خورد نه آهن میشود نه طلا می شود، آن فلزی که دارد غُل میزند می شود حق. یضرب الله الحق و الباطل(. سوره ی رعد ، آیه ی 17) خدا مثال می زند خیلی روشن هست. حق یعنی درست، واقع یعنی صحیح. باطل یعنی پندار یعنی غلط و نادرست غیر واقعی.
یک معیار میخواهد برای تشخیص، من چند مثال می زنم:
بین خدا و بت، بین خدا و الهههای دروغین که میپرستیدند کدامش حق هست؟ معیارش عقل است. من بعضی از معبدها رفتم بت سازیاش کنارش هست زیر میسازند و میآورند بالا نصب میکنند عقل به شما میگوید اینی که شما میسازی خدا نیست چون خودت داری میسازی از تو کوچکتر هست. ابراهیم عقل مردم را به چالش کشید وجدانشان را، فرجعوا الی انفسهم(. سوره ی انبیا ، آیه ی 64)، این بتی که شما میگویید تکان نمیخورد من میگویم اینها را شکسته میگویید نمیتواند چرا پرستش میکنید؟ ذلک ان الله هو الحق. (. سوره ی حج آیه ی 62) من از اعتقادات به جلو میآیم چون مهمترین بحث هست. پس در حوزه توحید حق میشود خدا.
این حرف هم غلط هست که کسی بگوید همه باورهای در عالم حق هست. یک آقایی این حرف را زد ، آمد قم جلسهای با او گذاشتند و در آن جلسه نتوانست دفاع کند جان هیک این را گفت. یکی از آقایان در آن جلسه گفت تثلیث و توحید مگر می شود هردو حق باشد؟ نتوانست جواب بدهد. سه خدایی با یک خدایی حق نمی شود. بت با خدا میتواند حق باشد؟ انکار پیامبر با پذیرش پیامبر می تواند حق باشد؟ حق نمیتواند تکثر داشته باشد. حق واحد هست.
وقتی خدا شد حق، قرآن میگوید: قول الحق سخنانش هم حق هست .
وقتی خدا شد حق فعلش هم حق هست و ما خلقنا السماوات و الارض الا بالحق. (. سوره ی احقاف آیه 3)
وقتی خدا شد حق ارسالش هم حق هست هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ.(. سوره ی توبه آیه ی 33)
من از بالابهپایین میآیم: هوالحق، قوله الحق، فعله الحق. همه چیز که انجام میدهد حق هست و اگر پیامبر میفرستد آن هم حق است.
حق در نهجالبلاغه
چقدر زیبا امیرالمؤمنین این فراز را فرموده که ایکاش یک مقداری نهجالبلاغه در فضای کشور ما بیشتر بیاید در صداوسیما بیشتر بیاید شبکههایی که قرآن هست و معارف، معارف همین هست مقداری بُعد نهجالبلاغه هم تقویت بشود خیلی بین عموم مردم نیست. بین خواص کاری ندارم بعد از انقلاب تا الان نهجالبلاغه ده ها شرح خورده رشته دانشگاهی دارد دکترا دارد پایاننامه نوشته شده. بیاید در فضای عموم مردم، خدا میداند گاهی یک حکمتش معضل یک جامعه را حل میکند. وقتی میخواهد پیغمبر را معرفی کند چه میفرماید؟ خدا قسمت کند نجف در زیارتنامه حضرت علی هم هست این جمله:
المُعلن الحق بالحق(. خطبه ی 72 نهج البلاغه)؛ پیغمبر اعلان کرد حق را با حق. حق را که با باطل اعلام نمیکنند. پسرش از دنیا رفت خورشید گرفت گفت نه نه من حق هستم ولی این کار ربطی به من ندارد خورشید خودش گرفته. إن الشمس والقمر لا ینخسفان لموت أحد، پیغمبر المُعلن الحقُ بالحق، حق را که خودش هست یا حق را که توحید هست بالحق، میخواهید به حق ایمان بیاورید الحق بالحق، حق دوم یعنی معجزه یعنی قرآن چند تا معنا کردند. ابن میثم در شرحش دارد حق دوم یعنی استدلال.
پس ببینید نکته اول این است که ما باید بدانیم حق چیست، کاری هم ندارد ما مسلمان هستیم من در حوزه کل ادیان نمیخواهم سخنرانی کنم ما بهعنوان یک مسلمان موضع تشخیص حقمان پیامبر هست، سنت است، عقل هست و قرآن هست. از این طریق تشخیص میدهیم.
تردید ابی ثابت و جواب ام سلمه
یک آقایی هست به نام ابی ثابت، مولا لابیذر، ایشان در خدمت ابوذر بود. این داستان جالب هست. این را حاکم نیشابوری کتابی دارد به نام مستدرک از علمای بزرگ اهل سنت بود ایشان می گوید ابی ثابت می گوید: من در جنگ جمل بودم برایم تردید پیدا شد حق با کی هست؟ ولی علی را یاری کردم یعنی با همین شک و تردید ، برداشتم این هست که ترجیح می دادم علی را و تا آخر جنگ پیش رفتم جنگ که تمام شد ذهنم مشغول بود که آیا من اشتباه کردم؟ آن طرف هم اصحاب پیغمبر بودند. بلند شدم آمدم پیش ام سلمه که ایشان یک شخصیت مقبولی هست .
یادم هست که رهبر عظیمالشأن به بنده فرمودند: برای این بانو هم همایشی برگزار کنید کنگره ای گرفته شود که الان به فضل خدا همه کارهایش توی قم شده و یک کار عظیم ان شاالله صورت خواهد گرفت. کتابی هم نوشته شده بیش از ۳۰۰ صفحه راجع به این شخصیت کار شده. می گوید: رفتم پیش ام سلمه گفتم همسر پیغمبر! والله ما جئتُ اسئل طعاماً و لا شراباً، من نیامدم از تو نان و آب بخواهم کار انتفاعی و مالی ندارم، قصه ی من این هست: قصه را گفتند که من در جمل دچار همچین تردیدی شدم شما جواب مرا بدهید .
خیلی جالب هست ام سلمه بهش گفت: خیالت راحت باشد خودم با گوش هایم از پیغمبر شنیدم: علیٌ مع الحق و الحقُ مع العلی، یَدور حیثُما دار.(. الاحتجاج، ج ۱، ص ۳۶۴) دومی مهم است علی با حق است این معلوم هست که با باطل نیست حق هم با علی است یعنی علی خودش یک معیار برای حق هست هر کجا رفت حق به دنبالش است شک نکن.
ببینید من از کجا آمدم جلو، ذالک بانَّ الله هوالحق، از پیامبر آمدم رسیدم به اینجا این سخن رسول خداست جمله حق با علی هست منابع مختلفی دارد من از حاکم نقل کردم که تردید نمیگذارد. خواهم گفت چرا حضرت زهرا اینهمه هزینه داد چرا ساکت ننشست؟ اینها نمیتوانستند از داستان الحق مع العلی بگذرند. این جمله کمی نیست یدور حیثُما دار، جمله کمی نیست، حق حولِ محور امیرالمؤمنین میچرخد نکته اول من تمام شد. پس معلوم شد که حق چیست؟
مواضع انسانها در مقابل حق ۴ جور است:
۱.حق پذیر: وقتی به بعضی ها می گویی حق هست می پذیرد بازی در نمی آورد توجیه نمی کند. در روایت داریم اینها زیر سایه عرش خدا هستند: اَلسّابِقونَ اِلى ظِلِّ الْعَرشِ طوبى لَهُمْ(7. بحارالأنوار، ج 75، ص 29، ح 19) ، خوشا به حال آنهایی که زیر سایه عرش خدا و رحمت خدا قرار دارند، و مَنهم؟ کی هستند؟ اَلَّذينَ يَقْبَلونَ الْحَقَّ اِذا سَمِعوهُ،(. بحارالأنوار ، علامه مجلسی ج ۷۲ ص ۲۹ ) کسانی که وقتی حق برایشان ثابت شد می پذیرند و وقتی از آنها سوال شد و بذل می کنند.
دو تا مطلب هست: که حق را میپذیرند و حق را اعلام میکنند. به اینها می گوییم حق پذیر، کاش همه در جامعه این طور باشیم در همه ی قضایا سیاسی و اعتقادی. گرچه بحث من امشب صرفاً اعتقادی است،
یک داستان بگویم: آقایی هست به نام بُریده اسلمی، دیدم یک کسی کتابی راجع به ایشان نوشته مسند بریده. قریب به ۱۶۰ حدیث از ایشان جمعآوری کرد علامه امینی در الغدیر از او روایت نقل کرده بیش از ۵۰ روایت، مرحوم مجلسی ازش در بحار روایت نقل کردند. این آقای بریده اسلمی که الان قبرش در ترکمنستان، مَرو دفن هست بارگاهی دارد. این آقا که مُسندش سال ۸۴ چاپ شده و روایاتش در منابع اهل سنت هم هست همچنین در منابع اهل شیعه از جمله در الغدیر. این آدم در هجرت پیغمبر از مکه به مدینه با ۸۰ نفر آمد مسلمان شد، عمامه اش را از سر درآورد پرچم کرد شد پرچمدار پیغمبر در ورود به مدینه.
در ۱۶ غزوه شرکت کرد از جمله در بدر و احد آن جیشی که پیغمبر برای اسامه تعیین کرد ایشان صاحب لوا یعنی صاحب پرچم در جیش اسامه هست که حالا پیغمبر از دنیا رفت و آن لشکر دیگر کارش زمین ماند خیلی ها هم تخلف کردند. این آقای بریده اسلمی که تمام این ده سال مدینه قدم به قدم با پیغمبر بود و کسی هست که امشب اجازه یافته در تشییع جنازه حضرت زهرا شرکت کند یعنی ایشان جزو کسانی هست که اجازه حضور در تشییع پیدا کرده است یک شیعه معتقد.
بعد از دفن پیغمبر بهش گفتند آقای بریده خبر داری از اوضاع؟ گفت چطور؟ گفتند امیرالمؤمنین حذف شده کنار زده شده. بلند شد آمد مسجد رفت تو به عنوان استدلال و سوال و پرسش رو کرد به افرادی که در آنجا بودند گفت سوالی دارم به من جواب دهید؟ من و شما وارد شدیم بر پیغمبر، رسول خدا به ما فرمود به علی سلام کنید به عنوان امیرالمؤمنین. به شما گفت سَلِّم علی علیٍّ بامیرالمومنین، به او بگویید السلام علیک یا امیرالمؤمنین تاحالا میگفتید علی حالا بگویید امیرالمؤمنین.
یادتان هست شما سوال کردید یا رسول الله منک؟ این تصمیم را خودت گرفتی؟ فرمود لا من الله! دستور خداست. لذا امیرالمؤمنین وصف خاص حضرت علی هست. به امام صادق و امام باقر نمیگوییم امیرالمؤمنین که این صفت خاص ایشان هست. گفتند بله یادمان هست گفت به من بگویید بعدش اتفاق دیگری افتاده پیغمبر چیز دیگری فرموده که من اشتباه کردم ایشان دیگر امیرالمؤمنین نیست یا عزلش کرده یا کنار زده؟ حالا غدیر هم جای خودش. آمد بیرون قهر کرد رفت به بصره بعد از مدتی به خراسان آمد و همان جا از دنیا رفت که الان قبرش در مرو ترکمنستان است.
این بریده اسلمی هست که الان دستیابی به مسائل تاریخی برای جوانان راحت هست در فضای مجازی کتاب هست آثار هست وقتتان را صرف چیزهای بیهوده در این فضاها نکنید عقیدهتان قوی شود دنبال این چیزها بروید تاریخ بخوانید تفسیر اعتقادات شعر حفظ کنید کی با کی ازدواج کرد و اینها چیست؟ غصه میخورد آدم در فضای مجازی برای امور بیهوده، جمعیتهای چند دههزارنفری را دنبال خودش میکشد این ضعف جامعه است چرا از این فضاها که در اختیار ما است بنا هست که باشد چرا استفاده صحیح نکنیم؟ مخصوصاً تاریخ که خودم عاشق تاریخ هستم چقدر خوب است آدم مطالعه کند چقدر عبرت برای انسان هست. حقپذیر باشیم مثل بریده. این دسته اول.
2) حقستیزی
دسته دوم حق ستیز، آقایی اصلا نمی داند که حق هست کاری با آن ندارم که حق را نمی شناسد با کسی کار دارم که حق را می شناسد اما موضع میگیرد، یا پذیر یا ستیز.
غدیر اتفاق افتاد خبرش به جاهای مختلفی رسید یک آقایی بلند شد آمد خدمت پیامبر به نام نعمان ابن حارث این آیه را خواند که این آیه مال ایشان نازل نشده و داستان دیگری دارد ۳۲ انفال راجع به قصه دیگری هست گفت: اللَّهُمَّ إِنْ كَانَ هَذَا هُوَ الْحَقَّ مِنْ عِنْدِكَ فَأَمْطِرْ عَلَيْنَا حِجَارَةً مِنَ السَّمَاءِ أَوِ ائْتِنَا بِعَذَابٍ أَلِيمٍ؛(. سوره ی انفال آیه ی 32) اگر این انتخاب از طرف خدا بوده و حق هست من طاقت ندارم سنگی از آسمان بیاید من بمیرم و نبینم که امیرالمؤمنین جانشین پیغمبر شد. شما اسم این را چه میگذارید؟ این عناد هست ستیز هست.
والله خیلی از جریانها در کشور میدانند حق و باطل چه هست میدانند موضعشان اشتباه است من نمیدانم از روی حسادت یا غرض ورزی هست. خودشان ته حرفشان این است که میدانند اما گاهی جناح بندیهای سیاسی مانع از ابراز حق میشود. شما را به خدا از حق دفاع کنید که خدا هم یوم الحق از شما دفاع کند. تخریبهایمان در فضای مجازی برخوردهایمان متاسفانه اصلاً گاهی عالمانه نیست معلوم هست که این از حقد و کینه هست میفهمد که این حرفی که زده میشود برای خراب کردن و کوبیدن کسی هست گفتم میدانم این حق هست ولی قبول ندارم این دسته دوم.
3) حق گریزی
دسته سوم حق گریز، این ها کمرنگ تر هستند ستیز نمیکند ولی کتمان میکند می گریزد از حق فرار می کند. در میدان رحبه کوفه امیرالمؤمنین سخنرانی کرد روایت هم هست داستان غدیر را مطرح کرد که ۲۵ سال گذشته آقا خودش رئیس حکومت هست اینجا هم کوفه هست مدینه نیست آقا می خواهد ببیند، نسلی که عوض نشده چه کسانی من کنت مولاه یادشان هست؟ گرچه علی نزدیک به سه دهه از این صحنه کنار زده شده بود علی که از اول مولا بود منتها آن مقبولیت نبود مشروعیت که بود مردم که به امام مشروعیت نمیدهند مشروعیت امام با خدا هست البته نیاز به مردم دارد که برای مردم حکومت کند.
خیلی عجیب هست عزیزان ۱۳ نفر یا زیر ۲۰ نفر آقا نگاه کرد دید انس ابن مالک جلو نشسته با سه نفر دیگر فرمود: تو غدیر را یادت نیست؟ گفت آقا حافظه ام ضعیف شده پیر شدم یادم رفته. انس بن مالک در غدیر ۱۸ سالش بود که ۲۵ سال گذشته آدم ۴۳ ساله حافظه اش ضعیف می شود؟ دروغ می گوید، امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند: اللهم من كتم هذه الشهادة وهو يعرفها،(. انساب الأشراف بلاذری، ج2، ص 386) خدایا آنهایی که علی را میشناسند و دارند کتمان می کنند خدایا او از این دنیا نرود تا مبتلا شود به یک آفتی که بعضی ها نوشتند او یک بیماری گرفت. این هم می شود حق گریز. ما حق پذیر داریم حق ستیز داریم و حق گریز.
4) توجیه گری حق
چهارمین دسته هم توجیه گر حق هست. قرآن میگوید: یلبسونَ الحقَّ بالباطل (. سوره ی بقره آیه ی 42)، آنقدر فیلم بازی می کند نمی گوید نیست می گوید معنای کلمه این نیست که قبول دارم نمی شود انکارش کرد.
البانی توی سلسله احادیث صحیحه غدیر این را آورده: من که نمی گویم نیست منتها مولا به این معنا نیست یا عملکرد دیگران این را تغییر داده این هم یک خطا هست. توجیه بد هست و این قسمت چهارم از همه بیشتر هست. آدم تکلیفش را با حق ستیز و حق گریز می داند.
بخش دوم عرض من تمام شد.
پس حق را معنا کردیم موضعگیری در مقابل حق را گفتیم.
اما سوم که بحث اصلی من هست و اساس عرایض بنده روی این بخش هست: کیفیت دفاع از حق.
کیفیت دفاع از حق
در بحث حق دو جور باید دفاع کرد: گاهی در معرفی حق آنهایی که حق را نمیشناسند، گاهی در پذیرش حق. حضرت زهرا بخش دوم را بیشتر هست است البته منافاتی ندارد میخواهد به آنهایی که نمیشناسند حق چه هست بشناساند و آنهایی که میدانند اما خودشان را اعمی جلوه میدهند این پرده برود کنار و دفاع کند. مهاجر و انصار که میدانستند درِ خانهشان که میرفت میگفتند قبول هست ولی فردا نمیآمدند. این دو تا بحث هست یکی میگفت نه دختر پیامبر، پیامبر نسبت به جانشین بعد از خودش سکوت کرد. پس این نمیداند. اما میداند میگوید ایشان هست درست هست ولی من زیر بار این نمیروم.
حضرت زهرا در این دو محور کار کرد. این دفاع از حق زن و مرد ندارد دیگر کوچک و بزرگ ندارد این دفاع از حق هرکسی تشخیص داد در هر مرحله ای و جالب است قرآن دو جا میگوید: اگر این دفاع نباشد فکر نکنید مسجد از بین میرود، کلیسا هم از بین میرود صومعه هم از بین میرود مرکز عبادت یهودیها هم از بین میرود هرکجا نام خدا هست از بین میرود آیه را بخوانم.
اولا خدا خودش مدافع حق هست: ان الله یدافع عن الذین آمنوا.(. سوره ی حج آیه ی 38) این درست است؟ اولین مدافع حق خدا هست.
🔶خدا رحمت کند آیت الله مصباح را ایشان یک وقتی که خدمتشان بودیم می فرمود: مجرای تحقق اراده الهی بندگان هستند خدا نمی آید روی زمین شمشیر دست بگیرد و دفاع کند. و این آیه این را میگوید: وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِيَعٌ وَصَلَوَاتٌ وَمَسَاجِدُ يُذْكَرُ فِيهَا اسْمُ اللَّهِ ؛ (. سوره ی حج آیه ی 40) عجیب هست این آیه سوره حج آیه ۴۰. اگر داعش حاکم می شد مسیحیت را هم میزد که زد اگر داعش حاکم می شد به هیچ معتقد به خدایی با این عقیده انحرافی اش رحم نمی کرد. کم به ناموس مسیحیت جسارت کردند کم به مسلمانها و اهل سنت؟ اگر دفاع نباشد صوامع جمع صومعه هست دیرهایی که راهبه ها میرفتند عبادت می کردند.
و بِیع یعنی کلیسا مرکز عبادت مسیحی و صلوات که اینجا به معنای مرکز عبادی یهودیان هست و مساجد هر چهار تا، صوامع بیع صلوات و مساجد نه، آنچه که يُذْكَرُ فِيهَا اسْمُ اللَّهِ ، وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَّفَسَدَتِ الْأَرْضُ،(. همان) زمین را فساد میگیرد اگر دفاع نباشد.
عبودیت شهید سلیمانی
چرا شهید سلیمانی عزیز بلند شد رفت توی خارج از مرزهای این کشور مقابل داعش ایستاد؟ او گفت و درست هم گفت حتی اگر دیگران را در کشورهای دیگر که من دیشب کنار قبرشان منبر رفتم خدا میداند چه جمعیتی مثل پروانه دور قبر میچرخیدند. من محضر رهبر انقلاب عرض میکنم چقدر سلام رساندن مردم کرمان برای حضرتعالی. آقایی که میگفت من سیسال با ایشان بودم فرمود گفت: بهترین نماز من جایی بود که موقع اذان شد من با رئیس حکومت روسیه ملاقات داشتم وقت نماز ایستادم توی کاخ کرملین به نماز. ایشان را میبردم توی جاده موقع نماز که میشد میگفت بزن کنار من نمازم را اول وقت باید بخوانم. اگر کسی باخدا شد محبوب میشود.
به من گفتند در مراسم ایشان این موضوع را صحبت کن علت محبوبیت شهید سلیمانی گفتم یک کلمه هست: ان الذین آمنوا و عملوا الصالحات سیجعلُ لهُ الرحمن وُدّاً (. سوره ی مریم آیه ی 96). خدا میداند شما ۲ نصف شب بروید صبح زود بروید من در بیت الزهرای ایشان سه شب منبر رفتم دیشب دیدم یک خانم آمده دیدم بچه مریضش را آورده به درودیوار این بیت الزهرا میکشد میگوید بگذارید من بروم داخل یک دور بزنم اینجا محل حضور شهید سلیمانی بوده. چه ابهتی خدا به این آدم داد چه عظمتی به این آدم داد؟ چرا؟ چون مرد خدا بود چون بصیرت داشت تشخیص میداد میفهمید.
آقایانی که آنجا بودند پارسال هم رفتم کرونا نبود و جمعیت در خیابان بود میگفتند آقای سلیمانی به ما میفرمود تو را به خدا اینجا خط قرمز نکشید هرکه میآید بگذارید بیاید کم حجاب هست باحجاب هست بگذارید همه جذب شوند اینکه همه میدانستند خط قرمز ایشان پیروی از ولایت هست روی این مسئله با کسی شوخی نداشت. اما این بزرگوار در دفاع از حق قیام کرد.
بله دفاع از حق هزینه دارد زبان را از حلق بیرون میکشند مثل میثم، بدن شقه میکنند مثل سمیه مادر عمار، بله بدن ارباً اربا میکنند مثل وجود مقدس اباعبدالله، دستی که در دفاع از ولایت بلند شود قطعشان میکنند مگر دست جعفر بن ابیطالب را در موته قطع نکردند؟ مگر دست عباس را قطع کردند والله ان قطعتمو یمینی، مگر دست عبدالله ابن حسن که آمد دفاع از امامش کند قطع نکردند؟ مگر دست شهید سلیمانی را روی زمین نینداختند؟ چرا راه دور برویم مگر به دست فاطمه تازیانه نزدند؟ دفاع از حق همین هست هزینه دارد و زن و مرد هم ندارد فرقی نمیکند.
سوده همدانی یک زن هست آمده پیش معاویه آنچنان از علی دفاع کرد و اشک اطرافیان را درآورد گفت: صَلَّی اللَّهُ عَلی جِسْمٍ تَضَمَّنَهُ. قَبْرٌ فاصَبَح فیه العدلُ مدفوناً، درود بر آن بدنی که وقتی رفت توی قبر عدالت هم با او رفت توی قبر. فدای مظلومیت علی بشوم که چه طرفدارانی دارد معاویه گفت چه کسی را میگویی رفت توی قبر عدالت هم با آن رفت؟ گفت ذاک علی بن ابیطالب، علی را میگویم. اینها چیز کمی نیست دفاع از حق هست.
حالا حضرت زهرا به چه شیوهای از حق دفاع کرد؟ انشاءالله بماند برای فردا شب.
ذکر مصیبت
السلام علیک یا فاطمه الزهرا یا بنت رسول الله یا قرة عین النبی المصطفی.
یک روایتی را مرحوم مجلسی در جلد سه بحار آورده مفصل که از قول فضه هم نقل می کند آنجا من بخشی از این روایت را نقل می کنم. ایشان می گوید: مثل امروز بعد از نماز ظهر امیرالمؤمنین از مسجد بیرون آمد می دانید وقتی انسان مریضی دارد در خانه یا بیمارستان به چهره ها خرد می شود از چهره ی خانوادهاش می فهمد که بیمار بهتر هست یا چه جور هست؟ همین طور که آمد چند تا از خانم ها دارند از خانه بیرون می آیند اما باکیات دارند اشک می ریزند، متغیرات الوجوه چهرهها تغییر کرده فرمود: ما لی اراکنَّ متغیرات؟ چی شده چهره تان متغیر و ناراحت هستید؟
گفتند یا امیرالمؤمنین ادرک فاطمه فاطمه را دریاب اگر دیر برسی شاید دیگر فاطمه را نبینی. خیلی سخت هست نمیدانم با چه سرعتی خودش را رساند داخل اتاق دو سه بار صدایش زد یک ملحفه روی فاطمه بود کنار زد به صورتش خیره شد دید جواب نمیدهد گفت فاطمه جان انا علیٌ کلِّمینی با من سخن بگو حرف بزن آن وقت چشمهایش را باز کرد فاَخذَ براسِها، سر فاطمه را در دامن گذاشت به سینه گذاشت و شروع کرد با او صحبت کردن و هر دو گریه کردند اشک ریختند، فاطمه جان من اگر گریه می کنم تو را از دست می دهم. تو برای چه گریه می کنی؟ علی جان من گریه برای غربت تو می کنم برای مظلومیت تو می کنم. سفارش هایش را کرد.
عزیزان بدن حضرت زهرا اگر در روز دفن شد مطمئن باشید جسارتی بهش نمیشد میآمدند مردم مدینه، این یک مبارزه و دفاع است که قبر مخفی باشد در تشییع جنازه همهکس نیایند فاطمه قهر کرده با کسانی که نادیده گرفتند امیرالمؤمنین را و حق ایشان را؛ لذا حضرت امشب شب سختی را گذراند غمهای عالم امشب به دل علی آمد فاطمهاش را غسل داد
علی جان
مرا چو غسل نیمهشب بهپیش کودکان دهی
مباد بازوی مرا به زینبم نشان دهی
نگذار بچهها ببینند علی هم عمل کرد از زیر لباس غسل داد شب بود بچهها متوجه نشدند ملاحظهشان را کرد نه اینجا ملاحظه کرد خودش هم ملاحظه کرد وقتی توی محراب فرقش شکافت نزدیک خانه که رسید فرمود: زمینم بگذارید مرا زینبم اینطور نبیند. طبیب که فرقش را باز کرد فرمود به زینب بگویید بیرون برود جای زخم فرق مرا نبیند. حق هم همین است دختر طاقت نمیآورد. امام حسن هم تا لختههای خون آمد میان طشت اشاره کرده حسینم به خواهر بگو بیرون برود زینب نبیند طاقت ندارد از خواهر میپوشانند. من بودم بالا سر جنازه بی سری که خواهرش آمد خدا میداند مردم در بهشت معصومه قم موقع جنگ بود چند ساعت تلاش کردند که این خواهر بدن را نبیند نگذارند ببیند خواهر هست خیلی سخت است. خود امیرالمؤمنین هم امام حسن هم حضرت زهرا. اما میخواهم عرض کنم کربلا ظاهراً کسی نبود مانع بشود اینجا حسین بود آنجا امیرالمؤمنین در دل شب بود اما کربلا دختر علی بود و بدن ارباً اربای حسین رفت توی قتلگاه
ای مصحف ورق ورق ای روح پیکرم
آیا تویی حسین من؟ نیست باورم
برادر
با آنکه در کنار تو یک عمر بودهام
اما نشناسمت کنون که تو باشی برادرم
این یک جمله ثوابش به روح شهدا، اموات گذشتگان و والدین مقام معظم رهبری و روح شهید سلیمانی:
اهلبیت ما در گرفتاریها پیغمبر را صدا میزدند خود حضرت زهرا وقتی بین در و دیوار قرار گرفت گفت یا ابتا یا رسول الله امیرالمؤمنین امشب آمد فاطمه را میان خاک بسپارد گفت السلامُ علیک یا رسول الله! زینب همه اینها تأسی کرد، در گودی قتلگاه برای این که آرام شود رو کرد به مدینه گفت: یا رسول الله صلی علیک ملیک السما