سه شنبه 4 دي 1403

                                                                                                                        


                                   

                                                                                                                                                                                                                                 

 

 

منو سخنرانی مکتوب

بسم الله الرحمن الرحیم
مقدمه
مشک آن است که خود ببوید نه آنکه عطار بگوید. من به شعر دست می‌برم، گرچه عطار هم بگوید. عطار هم بگوید اشکالی ندارد به‌هرحال ما از قول پیامبر، قرآن، معصومین و نویسندگان گفتیم و این خودش یک نوع معرفی هست، اما شاید بهترین و متقن‌ترین شیوه‌ها برای شناخت زندگی هرکس و جایگاهش آن سیره و مسیر زندگی‌اش است.

ما از کدام قسمت بگوییم؟ از سیره ی گفتاری یا رفتاری ایشان را بگوییم؟ خطبه های شان را بگوییم؟ احادیثشان را بگوییم؟ سیره رفتاریشان را بگوییم سیره عبادی شان را بگوییم سیره سیاسی را بگوییم؟اینها در این برنامه‌ها نمی‌گنجد که بگویم خیلی گسترده است. گاهی یک اتفاق یک دقیقه می افتد ولی برایش صدها دقیقه مطلب فراهم می کنی یعنی لازم نیست حتماً حجم مطالب دریافتی زیاد باشد، می گویی همین یک کلمه را اگر یک کتاب راجع بهش بنویسی باز هم کم است.
سیره‌ی برخوردی حضرت زهرا

من اجازه می خواهم سیره ی برخوردی حضرت زهرا را بگویم. یعنی چی؟
انسان در زندگی خودش و اطراف خودش برخوردهایی دارد. مواجهات اجتماعی. بالاترین باارزش‌ترین مواجهه، با خالق و خدا هست که ما در مقابل او چه وظیفه‌ای داریم؟ جلوتر می‌آییم در خانه پدر، مادر، همسر، فرزندان. عبور می‌کنیم اطرافیان، فامیل‌ها بستگان، کمی رد می‌شویم همسایگان، دشمن. همین‌طور این افراد مختلفی که پیرامون ما وجود دارند این شیوه برخورد وجود دارد، و گاهی هم از افراد خارج می‌شود مثلاً برخورد با مقدسات، برخورد با قرآن، اینها هرکدام می‌تواند موردبحث واقع شود. من اجازه می‌خواهم از نکته اول که اشاره کردم شروع کنم در رابطه‌ی باخدا.

 ما در قرآن خیلی آیه داریم که در مقابل خدا ادب برخورد داشته باشید، وَلِلَّهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَىٰ فَادْعُوهُ بِهَا،(. سوره ی اعراف، آیه ی 180) با اسم های نیکو صدایش بزنید. در قرآن داریم به خدا شرک نورزید. از خدا جلو نیفتید؛ لا تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ.(. سوره ی حجرات، آیه ی 1) در قرآن می خوانیم که خدا را بزرگ بشمارید، به خدا نسبت نادرست ندهید. اینها وظایف ما در مقابل خدا است.

و یکی از مهمترین وظیفه هایی که خدا از ما خواسته دیگر اوج ان وظیفه ها است راضی بودن به رضای الهی است. که یکی وقتی به آنجا برسد ، می گوید: يا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِي إِلی رَبِّكِ راضِیَةً مَرْضِيَّةً،(. سوره ی فجر،آیه ی27) تو که راضی به رضای خدا و تسلیم فرمان خدا هستی شِکوه به درگاه الهی نداری می پذیری آنچه که برای تو رقم زده، این بالاترین ارزش هست که در جامعه ما متاسفانه کم هست.

یک روایت دیدم خیلی عجیب است هر اتفاقی می‌افتاد من کار به قبلش ندارم، پیغمبر نمی‌فرمود کاش این‌طور نمی‌شد. درست است که در احُد یک کوتاهی شده آن جای خودش افرادی که آنجا را رها کردند حالا که اتفاق افتاد و هفتاد نفر شهید شدند دیگر پیغمبر نمی‌فرمود ای‌کاش این‌طور نمی‌شد. دارد که هیچ حادثه‌ای بر پیغمبر نگذشت مگر اینکه گفت: خدایا من راضی‌ام به رضای تو. بچه ۱۸ ماهه‌اش از دنیا رفته، ای‌کاش این‌طور نمی‌شد. خیلی نکته مهمی است و ما همین را بیاییم در زندگی حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها ببینیم.

1) مواجهه‌ با خدا
نخستین بخش از سیره را در برخورد فاطمی مواجهه فاطمی باخدا می‌برم. علی علیه‌السلام بدون این که مادرشان در قید حیات باشد بدون این که پدرشان در قید حیات باشد و مالی داشته باشد یک شمشیر به یک زره دارد آمده خواستگاری حضرت زهرا دختری که خواستگارهایی دارد با خانه و مهریه‌های چند هزار درهمی عبدالرحمن بن عوف چند هزار درهم پیشنهاد داد. اول سؤالی که حضرت زهرا از پیغمبر کرد این بود: بابا اَرضی الله و رسوله؟ خدا و پیغمبر راضی هستند؟ چند ازدواج الان ما این‌طور هست؟ کی الان اهمیت می‌دهد به این قصه؟ اکثریت ما رفتیم به سمت مسائل مادی، خانه شغل ماشین مدرک. نمی‌گویم آنها نباشد اما تمام دنیا برای این آقا باشد اخلاق نداشته باشد خوب است؟ دین نداشته باشد خوب است؟ آن‌قدر افراد در همین جامعه می‌آیند پیش من از خانواده‌های مرفه که حاج‌آقا کاش خلق و دین داشت کاش صداقت داشت. ارضی الله و رسوله؟ تا پیغمبر گفت بله حضرت زهرا هم گفت کافی هس، رضیتُ بما رضی الله و رسولُه. (. مناقب، ابن شهر آشوب، ج 3، ص 344)
حضرت امام فرمود: در خانه محقر، نقل به معنا می‌کنم خانه محقر و کوچک انواری تربیت کرد که نورشان تا آسمان‌ها ساطع شد

امام حسن و امام حسین. این نکته اول.
ما غالباً بر فقر حضرت زهرا ناراحت هستیم، زندگی‌اش ساده بوده آن‌قدر مشک آب آورده که جای بند بر سینه‌اش بوده و گرسنه مانده این‌طور و آن‌طور شده. من این داستان را که می‌گویم شاید به‌قدری آرام بشوید.

جبرئیل آمد پیغمبر هم آمد حضرت زهرا هم نشست پیغمبر روی کرد به فاطمه فرمود: دخترم ایشان جبرئیل هست از خدا برای شما سلام آورده. به فاطمه بگویید سلی حاجتک! هرچه می خواهی بنویس چک سفید. می توانست بگوید مدینه می توانست بگوید عالم هستی، وسایل مادی، شتر اسب دام. سرش را انداخت پایین، فاطمه جان سلی حاجتک. فرمود لا حاجَةَ لِی غَیرُ النَّظَرِ اِلی وَجهِهِ الکَرِیمِ،(. ریاحین الشریعه، ج1، ص 105.
) هیچ حاجتی ندارم جز اینکه توجهم به خدا بیشتر شود. شما یک چک سفید را این‌طور دست کسی بدهید خیلی عجیب هست، پس می‌توانست از پیغمبر ثروت بخواهد اما باتوجه‌به اینکه فاطمه همه توجهش به خدا هست ولی بازهم می‌گوید حاجتی ندارم جز اینکه توجهم به خدا بیشتر شود.

 این را دقت کنید پیغمبر آمد به دخترش سر بزند دید بچه روی پایش هست تکان می دهد، دست مشغول آسیاب کردن آرد، زبان هم قرآن می خواند. و ما عندالله خیرٌ و اَبقی، سه تا کار همزمان: بچه داری، خانه داری و قرائت قرآن. امروز اسم این را چه می گذارید؟ می گویند بهینه سازی وقت استفاده حداکثری از وقت. چقدر خانواده های الان با این امکانات که خدا می داند گاهی روی منبرها گفته‌ام اگر امروز خانم ها بر گردند به آن زمان می توانند زندگی کنند؟ نه آب توی خانه بوده نه حمام توی خانه بوده نه ماشین لباسشویی که اختراع نشده بود نه نانوایی بوده نه توی خانه درست می کردند، فرش نبوده حصیر بوده، چهار تا بچه، الان خانواده های ما با یک بچه و دو بچه زندگی می کنند. انقدر رهبر عظیم الشأن فریاد می زنند خطر پیری و کهنسالی، کاهش جمعیت. چهار بچه با یک خانه ساده شما نگاه کنید مخصوصاً کسانی که زیاده روی در مصرف آب دارند و اسراف می کنند بترسند. حضرت زهرا یک مشک آب می آورد توی خانه بچه را با همین می شستند وضو می گرفتند غذا درست می کردند اما الان چه اسرافی تو کشور داریم؟

سؤال اول
آیا این چیزهایی که فرمودیم با یک مشک آب زندگی کردن ماشین لباسشویی نداشتن اینها مگر سبک زندگی آن موقع نبود؟
سبک زندگی آن موقع بوده اما یک اصولی بر آن حاکم بوده که آن اصول می‌توانست سبک زندگی امروز هم باشد. اصل صرفه‌جویی و پرهیز از اسراف. یعنی همان مشک آب در آن روز می‌توانست سه تا مشک آب باشد ولی با یک مشک آب. ثروت بعضی‌ها آن‌قدر زیاد بوده قرآن می‌گوید: چقدر زمان موسی و قارون افرادی زندگی‌های مرفه داشتند فاصله طبقاتی زیاد بوده، می‌خواهم عرض کنم هرگز توقع بنده از جامعه امروزی این نیست که یک مشک آب در خانه بیاوریم یا کاسه گلی و فرش حصیری بیندازند این اصلاً منطقی نیست نه. الان که خود من و شما راه دور نرویم به ۵۰ سال قبل برویم نمی‌توانیم زندگی کنیم، حمام در خانه نبود امکانات نبود. عرض من این هست اسراف نکردن و وسواس نداشتن. حضرت زهرا نماز می‌خواند یا نه؟ فرزندانش باید پاک بودند یا نه؟ فرش خانه‌اش باید پاک باشد؟ چطور با آن امکانات این سبک زندگی را می‌چرخاند؟ گاهی به خانواده‌ها می‌گویم یک اصول ثابتی هست که ربطی به مواد زندگی ندارد، چه با دست لباس بشویید چه با ماشین چه با مشک آب بیاورید یا با شیر خانه و آن اصل اسراف نکردن بر اساس شرایط امروز هست. امروز هم شما اگر آمدی یک آبگرمکن آب را برای غسل خالی کردی این اسراف است، امروز اگر آمدی توی غذا مثلاً امروز نمی‌توانیم بگوییم شیر و نمک سر سفره آوردند حضرت فرمود یکی را بردارید الان شیر و نمک جز او مقدمات غذا است سوپ، شیر، سالاد، ماست ترشی هنوز غذای اصلی نیامده. ما نمی‌گوییم شیر و نمک سر سفره بیاورید عرض می‌کنیم این سفره‌ای که می‌اندازید اسراف می‌شود. این اشکال کار هست امروز حضرت زهرا به یتیم نان داده به مسکین و اسیر داده. ۱۸ آیه نازل شده در برنامه قبل گفتیم. امروز شاید این نان برای فقیر کاربرد نداشته باشد مثلاً بیماری دارد باید برایش عکس بگیرید هزینه بیمارستانش را بدهید. موضوع احسان و انفاق و اسراف نکردن صداقت داشتن با هم زندگی خوب داشتن.

منظورمان این هست اگر حضرت بچه روی پایش هست دارد آرد درست می کند و قرآن می خواند خانم توی آشپزخانه می‌تواند پایه گاز باشد قرآن هم بخواند و داریم که با وضو باشد ذکر هم بگوید. یعنی ما خیلی از اوقات از ثواب ها فاصله می گیریم. به قول آقای مجتهدی می‌گفت: ثواب ریخته ثواب جمع کنش را پیدا کن.

پیغمبر نگاهی کرد به این دختر، بچه روی پایش مشغول آسیاب کردن، فرمود: تَعَجَّلِي مَرَارَةَ الدُّنْيَا بِحَلَاوَةِ الآخره، دخترم شیرینی آخرت این تلخی را برای تو حل می‌کند. وعده‌ای بهش داد. حضرت زهرا عرضه داشتند: الحَمدُ للهِ عَلی نَعمائِهِ وَ الشُّکرُ للهِ عَلَی آلائِهِ،(. المناقب لإبن شهر آشوب: 3 / 342) یعنی پدر من زندگی‌ام خوب هست راضی هستم.

این مواجهه حضرت زهرا باخدا هست. عزیزان من نمی‌گویم مثل حضرت زهرا، ایشان جوان هست آن‌قدر به نماز ایستاده که پاهایش ورم کرد ممکن است بگویید: شما توقع دارید دانش‌آموز دختر و پسر این کار را بکنند؟ نه من می‌گویم لااقل ۱۷ رکعت نماز و آن را به‌خاطر خدا بخوانید، او تا صبح نماز می‌خوانده و تا صبح دعا می‌کرده برای همسایه، شما یک دعا برای همسایه بکن نماز مغرب و عشا را بخوان. عرض من این هست او سقف بوده ما کف را رعایت کنیم و این حداقل‌ها در جامعه امروز کم‌رنگ شده.
این که حسن بصری می‌گوید: فاطمه اَعبَد این امت بود، یعنی عابدترین در زمان خودش. عرض ما این هست بنده‌ای که همین‌جا نشستم در خانه بنده فرش داریم کاسه چینی داریم زندگی داریم ماشین دارم. چون نکته مهم این هست: که منظورمان برگشت به فضای زندگی آن زمان نیست برگشتمان به اصول حاکم زندگی آن زمان هست.
وقتی به همسرش می‌گوید: جانم فدایت، امروز نمی‌شود گفت؟ روحی لروحکَ الفدا؛ وقتی فرزند را در آغوش می‌گیرد این حرف‌ها را نمی‌شود زد؟ احترام شوهر و همسر پدر و فرزند و بالوالدین احسانا که زمان بر نیست.

سؤال دوم
 در یک جمله بفرمایید اگر ما رابطه مان با خدا را در بندگی اصلاح کنیم چه می شود؟
 رابطه ما با مردم اصلاح می شود رابطه با خدا درست شود کارهایمان درست می شود. من اَصلَحَ مابینهُ و بین الله،اَصلحَ الله ما بینه و بین النّاس،(. حکمت 89 نهج البلاغه) روایت را خواندم که خیالتان راحت باشد؛ هر کسی کارش را با خدا درست کرد خدا کارش را با مردم درست می کند. معنایش این نیست امتحانش نمی کند و مریض نمی شود،ابراهیم پیغمبر هم مریض شده.معنایش این هست نمی‌گذارد بمانی. یَجْعَل لَّهُ مَخْرَجًا.(. سوره ی طلاق، آیه ی 3)

2) مواجهه با پیامبر
بخش دوم مواجهه با پیامبر و پدرشان هست: تاکید و بخش اول عرائمان که سبک زندگی بود یک چیزی عرض کنم.
یک کسی آمد خدمت امام صادق، امام یک لباس سفید بسیار شفاف و شیکی پوشیده بود در روایت دارد به سفیدی پوست تخم مرغ بود هیچ وصله و پارگی نداشت آقایی یک نگاهی کرد و گفت: آقا جدتان امیرالمومنین که این‌طور لباس نمی پوشیدند. امام صادق با حضرت علی تقریباً یک قرن و بیشتر عبور کرده بودند حضرت علی سال ۳۵ بوده. یک آیه برای امام خواند:يُؤْثِرُونَ عَلى‌ أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ كانَ بِهِمْ خَصاصَةٌ.(. سوره ی حشر، آیه ی 9) آقا فرمودند: زمان جدم با زمان من فرق کرده آن زمان آن اقتضا بود این زمان این اقتضا هست. به‌هیچ‌وجه وقتی در سیره معصومین وارد می‌شویم طرف به خود ما و علما و مراجع منطبق می‌کند که کدام مرجع الان لباسش وصله دارد؟ حضرت علی در زمان خودش این‌طور بود، چند سال بیایید جلوتر مثلاً زمان امام صادق و امام باقر این‌طور نیست. حرف‌هایی که ما می‌زنیم یک کلیات را می‌خواهیم برداشت کنیم که به‌هیچ‌وجه نمی‌خواهم بگویم خانم از فردا یک آسیاب بخر و در خانه نان درست کنی، آرد که توی مغازه هست و بدیهی هست. کار خانه را با عبادت بیامیز. اهمیت و ارتباط باخدا را می‌خواهم عرض کنم.
بخش اول مواجهه با خدا. بخش دوم مواجهه با پدر که دو عنوان دارد یکی پدر بودن و دیگری پیغمبر بودن.

 حضرت هر وقت می آمد می گفت یا اَبه باباجان ،پیفمبر هم خوشحال می‌شد و آرام می شد با این لفظ. تا اینکه آیه نازل شد دیگر پیامبر را معمولی صدا نزنید من می‌گویم حسن آقا حسین آقا، خدا در قرآن پیغمبر را با نام صدا نزده، یا ایها الرسول یا ایها النبی. لَا تَجْعَلُوا دُعَاءَ الرَّسُولِ بَيْنَكُمْ كَدُعَاءِ بَعْضِكُمْ بَعْضًا،(. سوره ی نور ، آیه ی 23) از این به بعد آن گونه که همدیگر را صدا می زنید پیغمبر را صدا نزنید. کما اینکه جای دیگر دارد صدایتان را از صدای پیغمبر بالاتر نیاورید در خانه اش را این‌طور بزنید خدا خیلی ملاحظه پیغمبر را دارد به جان پیامبر قسم خورده. لا أُقْسِمُ بِهذَا الْبَلَدِ وَ أَنْتَ حِلٌّ بِهذَا الْبَلَدِ ،(. سوره ی بلد، آیات 1و2) سوگند به این خانه چون تو در این شهر و در این خانه هستی و زندگی می کنی. حضرت زهرا هم یکی از مردم هست این آیه هم برای همه هست .آمد گفت: السلام علیک یا رسول الله! پیغمبر نگاه کرد فرمود: فاطمه جان چه شده؟ نگفتی باباجان؟ گفت: بابا آیه نازل شده فرمود این برای تو نیست، قولی یا اَبه، تو همان بابا جان بگو و انّهُ احیا للقلب، قلبم آرام می شود و اَرضیٰ للرَب، خدا هم راضی می شود.
ما اینجا که می‌رسیم یک گریز روضه می‌زنیم می‌گوییم این احیا للقلب درست است هر دختری به پدرش بگوید باباجان بابا لذت می‌برد جز یک جا که حضرت گفت یا ابتاه آن هم حادثه بین درودیوار بود ا هکذا یُفعَلُ ببنتک و حبیبتک؟(. بحار الانوار، ج30، ص293) آنجا طبیعتاً پیغمبر در عالم برزخ متأثر شد وقتی این ناله‌ی حضرت زهرا را شنید.

 این هم راجع به پدر که فاطمه زهرا کوچک بود یک کسی آمد سیراب شتر را انداخت روی بدن پیغمبر خیلی حضرت زهرا ناراحت شد آب آورد اینها را می شست و گریه می کرد پیغمبر یک نگاهی کرد فرمود فداها ابوها بابا به قربانت برود انت امُّ ابیها، تو مثل مادر من هستی کارهایی که مادر می کند. بعد از رحلت پیغمبر هم صُبَّت علیَّ مصائبُ، انقدر این مصیبت برمن سنگین هست که اگر بر روز نازل شود شب می شود.
خانواده‌های محترم اگر ازدواج می‌کنید اگر فرزند دار می‌شوید پدر و مادر را فراموش نکنید، به‌عبارت‌دیگر هر پازلی یک جایی دارد. جدول نوشته‌هایی دارد اگر جابه‌جا بنویسید نمی‌شود خواند. پدر جای خودش را دارد همسر جای خودش را، فرزند جای خودش. خیلی‌ها گله می‌کنند دخترم ازدواج کرده مرا فراموش کرده خیلی‌ها گله می‌کنند خانم بچه‌دار شده ما را فراموش کرده هر چیزی جای خودش. این مواجهه حضرت با پدرش.

3) مواجهه با همسر
 اما مواجهه با همسر، همین‌قدر بگویم که اگر خانم‌ها بتوانند این نقش را در خانه داشته باشند که حضرت علی فرمود: و الله ما اَغضبتُ ما اغضبَتنی، به خدا قسم یک‌بار مرا ناراحت نکرد و ما اَغضبتها، من هم یک‌بار ناراحتش نکردم.
می‌دانید حضرت علی در این ده سال در شرایط بحرانی بود جنگ بدر احد خندق. هشتاد زخم برداشت فرق شکافته در خندق مأموریت یمن مأموریت مکه دیگر دست چپ و راست پیغمبر ایشان بوده همه‌جا علی بدر علی احد علی خندق علی خیبر علی. می‌آید خانه خسته زخم به بدن وارد شده می‌گفت: ولی تا وارد می‌شدم نگاه می‌کردم به فاطمه غم‌های دلم رفع می‌شد خانم‌ها باید این‌طور باشند آقایان هم همین‌طور.
یاد داری هر زمان می‌آمدم
با تپش‌های دلم در می‌زدم؟

و لذا جلوی مسجد هم به او گفتند فاطمه را از دست دادی اول حرفی که زد گفت: بِمَنِ الْعَزَاءُ بعدک یَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ،(. بحار الأنوار،علامه مجلسی، ج‏43، ص 186) من دیگر با کی حرف بزنم خودم را آرام کنم؟ این برخورد حضرت علی علیه‌السلام که با حضرت زهرا و حضرت زهرا با ایشان.

در لحظه آخر یک جمله گفت که حضرت خیلی متاثر شد و گریه افتاد. در اتاق نشست سر فاطمه را به سینه گرفت: وضَعَ راسها علی صَدرِه، گفت علی جان سه چیز در زندگی ام با تو نبود صادقانه می گویم:(. روضة الواعظين و بصيرة المتعظين،ج‏1، ص150-151.)
 ما عَهِدْتَنِي كَاذِبَةً، هیچ‌وقت بهت دروغ نگفتم
هیچ وقت بهت خیانت نکردم
و لَا خَالَفْتُكَ مُنْذُ عَاشَرْتَنِي، از روزی که آمدم به خانه ات با تو مخالفت نکردم. گفتی بروم جنگ گفتم برو گفتی برم مأموریت گفتم برو گفتی نداریم چیزی نگفتم. اینها حرف های امروز هست آمار طلاق در جامعه به خاطر دروغ بالا رفته زندگی ها از هم می‌پاشد. خیانت در خانواده ها باعث این ارتکاب شده. فضای مجازی باید فضای صداقت و کسب اطلاعات باشد فضای به هم رساندن درد همدیگر باشد فضای رسیدگی به هم باشد، نه فضای خیانت و چت های نادرست نه فضای انتقال حریم خصوصی . ما داریم کجا می‌رویم؟

یک نکته‌ای که در جامعه زیاد می‌شنویم تا این‌ها را می‌گوییم می‌گویند اینها علی و فاطمه بودند؛ چرا قرآن می‌گوید پیغمبر برای شما اسوه حسنه هست؟ لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ،(. سوره ی احزاب ، آیه ی 21) یعنی پیغمبر را توی عرش نبرید و شما روی فرش باشید، هی بگویید او عرشی هست من فرشی هستم زندگی‌اش را روی فرش بیاورید این عام و فراگیر هست. نفرمود که حضرت پیامبر الگو هست برای دخترش یا برای همسر و دامادش، این عام گفته شده پس امکان دارد. گفت به‌قدر تشنگی باید چشید. من خودم که اینجا نشسته هستم نمی‌توانم این حرف را بزنم که در تمام عمرم خانواده‌ام را ناراحت نکردم اما این سعی را داشته باشیم که به میزان توانمان با رعایت این امور بکوشیم و این شدنی هست.

4) مواجهه با فرزندان

 در مواجهه با فرزندان، حضرت واقعاً اهمیت می‌داد. از جزئی‌ترین مطالب، الان مادرها برای بچه‌ها وقت نمی‌گذارند بچه گوشه خانه کز کرده مادر هم در فضای مجازی هست آن وقت می‌گویند چرا بچه ناراحت هست و احساس غربت و سختی می‌کند؟ حضرت زهرا با امام حسن بازی‌می کرد شعر می‌خواند اَشبِه اباک یا حسن، پسرم شبیه بابایت باش از حق دفاع کن. می‌فرستاد به مسجد سخنرانی پیغمبر را گوش کند هرشب بیاید برایش نقل کند. می‌فرمود این نقل موجب می‌شود حافظه تقویت شود، موجب باز شدن روح شخص می‌شود قدرت بیان را تقویت می‌کند. این هم اهمیت دادن به مسجد رفتن بود و سخنرانی گوش کردن و نقل کردن تقویت حافظه. گاهی بین بچه‌ها مسابقه می‌گذاشت در خط امور دیگر و کشتی حتی که پیغمبر نظاره می‌کرد. وقتی مریض می‌شوند برایشان نذر روزه می‌کردند و اهمیتی که حضرت به این بخش می‌دادند.

مواجهه با بخش‌های دیگر جامعه را که شما از ما بهتر می‌دانید یکی از آن بخش‌ها: همسایه است، الجار ثم الدار. من به دوستانم گفتم این را شعار سال کنید امسال در فاطمیه، چون کرونا هم هست الجار ثم الدار یعنی چه؟ یعنی در دعا اول برای او دعا کن، توی غذا گرسنه نباشد شما سیر باشید، در آسایش ساعت ۲ نیمه شب با بوق ماشینت همسایه‌ات را بیدار می‌کنی؟ یک آقایی می‌گفت حاج‌آقا کاش یک کتابی راجع به فرهنگ آپارتمان‌نشینی در اسلام نوشته شود، بعد خودش گفت در اسلام که ما آپارتمان نداشتیم، گفتم اتفاقاً روایاتی که راجع به همسایه و هم‌جوار هست، ربطی ندارد این همسایه افقی باشد یا عمودی آپارتمان عمودی هست چقدر دعوا می‌شود من در آپارتمان بودم ساعت ۱۲ بود از خواب پریدم یک صدای عجیب‌وغریبی. در تهران بیشتر آپارتمان‌نشین هستند باید ملاحظه کرد. ساعت یک نیمه‌شب سروصدا کنی. الجار ثم الدار حضرت زهرا یعنی چه؟ یعنی ملاحظه همسایه را داشته باشید فقط در دعاکردن که نیست ملاحظه در آسایش شان هست، شما اذان صبح بلند شدی نماز بخوانی می‌توانی صدای بلند اذان را در آپارتمان بگذاری؟ نه، خودش می‌داند می‌خواهد بلند شود، در زندگی خصوصی مردم نمی‌توانیم دخالت کنیم. اینها نکاتی هست که باید در فرهنگ و مواجهاتمان رعایت شود.

دفن حضرت زهرا

یک خطبه ای در نهج البلاغه هست خواهشم این است که این خطبه را بخوانید، خطبه ۲۰۲ و خطبه دفن حضرت زهرا، از کهن ترین خطبه های نهج البلاغه است. خطب نهج البلاغه بیشتر مال زمان حکومت امیرالمومنین بود یعنی برای اواخر عمرشان، اما این خطبه قاعدتاً ۷۵ روز برای دفن حضرت زهرا بود. وقتی آمد حضرت زهرا را به خاک بسپارد عباراتی دارد.

اول کلامی که گفت این بود: السَّلَامُ عَلَیک یا رَسُولَ اللَّهِ عَنِّی وَ عَنِ ابْنَتِک النَّازِلَةِ فِی جِوَارِک،(. نهج البلاغه، خطبه ی 202) آقاجان من دوتا سلام به شما می‌دهم یکی از خودم یکی هم از این گُلی که دارم زیر گِل می‌گذارم و در کنار شما. طبق روایت امام رضا کنار پیامبر و در مسجد پیامبر دفن هست. سبک حضرت زهرا سبک ائمه ما این بوده توی مصیبت‌ها به پیغمبر سلام می‌دادند، خود حضرت زهرا هم بین درودیوار گفت یا ابتاه یا رسول‌الله! اگر شنیده باشید حضرت زینب هم در گودی قتلگاه رو به مدینه کرد و به پیغمبر سلام داد.

نکته دوم گفت: قَلَّ یَا رَسُولَ اللَّهِ عَنْ صَفِيَّتِكَ صَبْرِی،(. نهج البلاغه، خطبه ی 202 ) من خیلی صبور هستم ولی مصیبت فاطمه صبرم را کاهش داد، یعنی کاسه صبرم لبریز شد وَ رَقَّ عَنها تَجَلُّدي، یعنی طاقتم طاق و تمام شده. بخش‌هایی دارد که من همه را عرض نمی‌کنم.
یک بخش دیگرش گفت: شب عروسی وقتی پیامبر دست حضرت زهرا را گذاشت توی دست علی علیه‌السلام فرمود: این دو تا امانت هست یکی امانت خداست یکی هم امانت من هست، هذه ودیعت الله و ودیعتی، این امانت خدا و امانت پیامبر را حفظ کن.

 امیرالمومنین در خطبه می فرماید: فَلَقَدِ اسْتُرْجِعَتِ الْوَدِيعَةُ وَ أُخِذَتِ الرَّهِينَةُ، آقاجان من دارم امانت را به شما برمی گردانم هر امانتی را باید برگرداند.

 در بخش دیگر که خیلی جانسوز هست گفت: أَمَّا حُزْنِي فَسَرْمَدٌ وَ أَمَّا لَيْلِي فَمُسَهَّدٌ،(. امالی شیخ مفید، صفحه: 281-283) فاطمه جان نه دیگر شبها خواب دارم نه دیگر اندوهم تمام شده است،یعنی این مصیبت ۲ شب ۳ شب ۵ شب نیست أَمَّا حُزْنِي فَسَرْمَدٌ وَ أَمَّا لَيْلِي فَمُسَهَّدٌ، همه شب هایم دیگر بیداری است و اندوهم تمام شدنی نیست.

در بخش پایانی یک جمله ای به پیامبر گفت: یا رسول الله! ایشان یک چیزهایی در دلش هست به شما می گوید به من هم نگفته ولی ممکن هست حیا مانع شود شما از او بپرس. عالم برزخ و عالم گفتگو هست، امیرالمومنین فرمود: ارواح مومنان، انبیا در عالم برزخ گرد هم جمع می شوند. گفت الان این دختر پیش پدرش می رود پدرش را در آغوش می گیرد. یا رسول الله خیلیسَتُنَبِّئُک ابْنَتُک بِتَضَافُرِ أُمَّتِک عَلَى هَضْمِهَا، خیلی حرف بلندی هست نمی شود بازش کنم. گفت دخترت به شما خبر می دهد که امت چه بلایی به سرش آوردند.

بعد فرمود: فَأَحْفِهَا السُّؤَالَ وَ اسْتَخْبِرْهَا الْحَالَ،(. نهج البلاغه، خطبه ی 202) اما من از شما تقاضایی دارم شما با اصرار از او بپرس ببین چرا این مصائب سرشان آمده؟

حضرت زهرا بیمار نبودند جوان بودند این تعبیر شهادت که به کار می‌بریم یک تعبیر بی حساب و کتابی نیست. اولاً امام کاظم دارد: انَّ فاطمه صدیقَهٌ شنیده، ثانیاً شما نگاه کنید یک‌وقت یک کسی سر صحنه شهید می‌شود مثل امام حسین علیه‌السلام، ما الان جانباز داریم ۳۰ سال ۲۰ سال روی تخت بوده بعد به‌خاطر جانبازی شهید می‌شود می‌گوییم شهید شده، حضرت زهرا در اثر سختی‌هایی که برایشان حاصل شد و اتفاقاتی که افتاد و بعداً به شهادت رسید؛ لذا اینکه الان حتی من از لسان رهبر عظیم‌الشأن انقلاب هم شنیدم که بارها ایشان فرمودند: شهادت حضرت زهرا تسلیت عرض می‌کنیم و این بدیهی هست. ببینید ما هیچ تعصبی روی این قصه نداریم، شنوندگان و بینندگان ما از اقشار مختلفی هستند رسانه هست و ممکن هست دنیا این را دریافت کند. واقعاً کسی بیاید بررسی کند ادله را که حضرت زهرا نه بیماری داشته نه مشکلی داشته و اینها در منابع مختلفی آمده گاهی در بعضی مسائل تاریخی دوتا کتاب نقل کرده می‌گویم کافی هست. اما منابع مختلفی در منابع اسلامی ما این سختی‌هایی که با آن حضرت وارد شده را نقل کردند و طبعاً این شهادت یکی از افتخارات آن حضرت هست که هم خودشان شهیده هستند و هم همسرشان هم مادر ۱۱ شهید ده امام و فرزندی که بسیاری نوشتند این فرزند در اثر این سختی‌ها به شهادت رسیده این در واقع یک جایگاه ویژه‌ای است

اطلاعات تماس

 

روابط عمومی گروه :  09174009011

 

 شماره نوبت استخاره: 09102506002

 

آیدی همه پیام رسانها :     @shiaquest

 

پاسخگویی سوالات شرعی: 09102506002

آدرس : استان قم شهر قم گروه پژوهشی تبارک

 

پست الکترونیک :    [email protected]

 

 

 

درباره گروه تبارک

گروه تحقیقی تبارک با درک اهميت اطلاع رسـاني در فضاي وب در سال 88 اقدام به راه اندازي www.shiaquest.net نموده است. اين پايگاه با داشتن بخشهای مختلف هزاران مطلب و مقاله ی علمي را در خود جاي داده که به لحاظ کمي و کيفي يکي از برترين پايگاه ها و دارا بودن بهترین مطالب محسوب مي گردد.ارائه محتوای کاربردی تبلیغ برای طلاب و مبلغان،ارائه مقالات متنوع کاربردی پاسخگویی به سئوالات و شبهات کاربران,دین شناسی،جهان شناسی،معاد شناسی، مهدویت و امام شناسی و دیگر مباحث اعتقادی،آشنایی با فرق و ادیان و فرقه های نو ظهور، آشنایی با احکام در موضوعات مختلف و خانواده و... از بخشهای مختلف این سایت است.اطلاعات موجود در این سایت بر اساس نياز جامعه و مخاطبين توسط محققين از منابع موثق تهيه و در اختيار كاربران قرار مى گيرد.

Template Design:Dima Group