اعوذُ بالله من الشیطان الرجیم.
بسم الله الرحمن الرحیم .
لا حولَ ولا قُوّة الا بالله العلی العظیم. الحمد الله الذی جعل الحمد مفتاح لذکره و سبباً للمزید من فَضله . و دلیلاً علی آلائه و عَظمته . ثم الصلاةُ و السلامُ علی حبیبِه و خِیَرَته . حافظ بسرِّه ی و مُبلِّغ رسالاته . سیدنا و نبییّنا ابالقاسم محمد. و علی آله الطَّیبینَ الطّاهرین سِیَّما بقیة الله فی الاَرَضین و لَعنُ علی اعدائهم اعداالله أجمَعین .
اللهم کُن لولیک الحجة ابن الحسن ، صلواتکَ علیه و علی آبائه فی هذه السّاعة و فی کلِّ ساعة ولیاً و حافظا و قائداً و ناصراً و دلیلاً و عینا حتی تُسکِنَهُ أرضک طوعاً و تُمتِّعَهُ فیها طویلاً.
ایام شهادت ام ابیها ام الائمه صدیقه ی طاهره حضرت زهرای مرضیه سلام الله علیهاست . امسال این مناسبت و شهادت مصادف شده است با چهلمین سالگرد پیروزیِ انقلاب شکوهمند اسلامی. همین اول منبرم یک دعا می کنم ان شالله نفس گرم شما هم کمک کند در اجابت این دعا . دعا می کنم خداوند شهدای پانزدهم خرداد ، شهدای انقلاب شهدای جنگ شهدای مدافع حرم ، در راس امام عزیز رهبر کبیر انقلاب را ان شالله امشب مهمان سفره ی حضرت زهرا س بگرداند و ان شالله این انقلاب به قیام جهانی حضرت حجت ارواحنا فداه متصل گردد.
قبل از ورود به بحثم اجازه می خواهم یکی دوتا روایت از میان دهها روایتی که در فضیلت حضرت زهرا س شیعه و سنی نقل کردند خدمت شما یکی دوتا روایت را بخوانم بعد عرض خواهم کرد بحثم چیست .
این حدیثی که می خوانم یکی از علمای اهل سنت اهل مصر به نام شبلنجی ، که اهل شبلنجای مصر است که از شهرها و روستاهای نزدیک به قاهره هست. ایشان این روایت را نقل کرده . یک کتابی دارد آقایان جوانها ، به نام نور الابصار ؛ جالب است حالا این را هم بگویم این دانشمند شافعی در مقدمه ی این کتاب که حدود یک قرن پیش از دنیا رفته ، می گوید میدانید چرا من این کتاب را نوشتم ؟ من چشم درد شَدیدی گرفتم به گونه ای که نور چشمم را داشتم از دست می دادم . آمدم کنار قبر نفیسه خاتون ، نوه ی امام حسن مجتبی عروس امام صادق که در مصر دفن است ، شش هزار ختم قرآن کرده ، مرحوم حاج شیخ عباس تو سفینه اش شرح حالش را آورده . آمدم متوسل به این نوه ی امام مجتبی که با این حضرت عبدالعظیم حسنی از یک جدند، متوسل شدم گفتم بانوی بزرگوار، اگر چشم من خوب بشود من یک کتاب راجع به چهارده معصوم می نویسم. خب شفا گرفت و این کتاب نور الابصار اسمش هم معلوم است دیگر ، این را نوشت و جالب است علاوه بر زندگی چهارده معصوم و بعضی از صحابه زندگیِ حضرت سکینه حضرت زینب اینها را هم دارد .
او نقل کرده ، خَرَجَ رسول الله ص مِن بیته ی و هو آخِذٌ بِیَدِ فاطمه ببینید تو خانه نبوده جمع خصوصی نبوده ، حضرت از خانه آمد بیرون جلوی جمعیت توی کوچه در مقابل مردم دست زهرا را گرفت ، فرمود : مَن عَرَفها فقَد عرفها هرکه او را میشناسد که میشناسد ، هرکه او را نمیشناسد ، فهذه فاطمه ، این فاطمه دختر من است . هی بَضعَةٌ مِنّی هی قلبی و هی روحیَ اللَّتی بینَ جنبَک این وجود من است این قلب من است این روح من است . من آزاها فقد آزانی و من آزانی فقد آزَ الله . ببینید من مصدر این حدیث البته تو خیلی از منابع آمده . ارجاع دادم به کتاب نور الابصار شبلنجی، که شبیه این روایت که در دو جلد یکی از عزیزان ما کتابی نوشت که فاطمه ی زهرا در کلام اهل سنت ، فقط روایاتی که تو منابع مختلف راجع به این شخصیت آمده.
آقایان خواهران من معتقدم همانطور که قبرش مخفیست، قدرش هم مخفیست . همانطور که قبرش مخفیست، مصائبش هم مخفیست. حالا عرض خواهمکرد. این شخصیت را ببینید شما ان شالله خدا قسممتان کند بروید نجف اشرف. یکی از زیارتهایی که برای امیرالمومنین می خوانید این است: السلام علیکَ یا رُکنَ الاولیاء آقاجان ، رکن یعنی چی؟ یعنی ستون. چیزی که قواماست. الان این ستونها رکن این ساختمان است. علی جان تو رکنی . لا تَرکَنوا تو قرآن داریم. تو رکن اولیای خدایی. السلام علیک یا رکن الاولیاء درست؟ این امیرالمومنین انوقت پیغمبر گرامی اسلام بفرماید یا ابالریحانتین ای پدر حسن و حسین علی جان ، به زودی یَنهَدُّ رُکناک عن قلیلِ تو دوتا رکن داری خودت رکن الاولیاء دوتا رکن داری که به زودی این دو رکن را از دست میدهی. لذا وقتی رسول خدا از دنیا رفت حضرت فرمود این رکن اول ، وقتی حضرت زهرا به شهادت رسید فرمود این هم رکن دوم. دقت کنید عبارت را. یَنهدّ رکناک، رکن آن هم رکن رکن الاولیاء امیرالمومنین.
خیلی اقا شاءن بالاست. من اگر بخواهم اینها را بگویم تمام اینها را باید بگویم و تمام نمیشود که چجور فرزندانش مقام و شان این مادر را توصیف کردند. ببینید این آقا امام باقر است ابی جعفر ع . فرنود : لقد کانَت مَفروضَتا الطّاعَتَ علی جَمیعِ ما خَلَقَ الله مادر ما اطاعتش بر جمیع مخلوقات واجب است. مِنَ الجِنِّ و الاِنسِ و الطَّیر و الوُحوش والانبیاء و الملائکه . یک وقتی امام رهبر کبیر انقلاب این جمله را فرمود البته این متن حدیث است ، فرمود جبرییل در مقابل او زانو میزد. احسنَ عزائَها تسلیت میگفت. اخبار پدرش را برای او از عالم برزخ میداد. بدانید تو مجلس کی نشستید. بدانید فاطمیه جایگاهش کجاست؟
من یک روایتی امروز دیدم حالا خودم ندیده بودم تقصیر از من است که امام جواد متن روایت این است: کانَ ابوجعفر یجیئُ فی کلِّ یومِ معَ الزَّوال هر روز موقع زوال و آفتاب می امد ، خب ایشان مدینه بود ، می آمد اِلی المسجد تو مسجد النبی، سلام به قبر پیغمبر میداد. یَمُرُّ الی رسول الله و یُسَلِّمُ علیه بعد، این را میخواستم عرض کنم. و یَرجعُ الی بیت فاطمه بلا استثناء هر روز میرفت به خانه ی حضرت زهرا و دارد که یَخلعُ نَعلَهُ کفشش را از پا در می آورد و دو رکعت نماز تو خانه ی حضرت زهرا س می خواند. این چون من سالهای قبلم برخی از این روایات را گفتم دیگر تکرار نمی خواهم بکنم. دو سه تایی که نگفته بودم خدمت شما عرض کردم.
خب امسال این ایام هم شهادت حضرت زهراست هم ایام فجر انقلاب است. قاضا دارم همه ی عزیزان مخصوصا کارگذاران مسئولان کسانی که صدای مارا به هر دلیلی تو رسانه جای دیگر می شنوند، این بحث امشب را عنایت کنید و ان عزیزان برادران خواهران بحث استقامت فاطمی ست. من رو این موضوع امشب می خواهم صحبت کنم. استقامتی که امیرالمومنین فرمود الاستقامه الاستقامه ثم الصَّبر الصَّبر معلوم است صبر غیر از استقامت است. استقامت بُروز است استقامت ظهور است. شما می توانی تو ذات خودت بردبار باشی صبور باشی چیزی نگویی اما استقامت یعنی مواجهه ی با بحران اما طلب قِوام استواری ایستادن، لذا فرمود معَ الاستقامتِ السَّلامه .جامعه ای که استقامت دارد سالم است. فرمود مع الاستقامتِ السَّلامه یَکسِبُکَ الکرامه استقامت کرامت می آورد. عزت می آورد.
لذا یک وقتی یک کسی آمد پیش پیغمبر اکرم عرض کرد اقا یک چیزی بگویید من خلاصه نجات پیدا کنم. اَخبرنی بما اَعتَصِم چیزی که دستگیره ی محکمی باشد که من نیفتم سقوط نکنم. دوتا کلمه رسول خدا بهش فرمود؛ فرمود: قُل ربی بگو خدا ثُمَّ استَقِم بعدش چکار کن ؟ استقامت کن.
اجازه بدهید منبر باید یک بخشیش را هم بلاخره جنبه ی تفسیر و آموزش داشته باشد در محضر رهبر کبیر انقلاب من عذر خواهی می کنم. اجازه می خواهم ببینید این نکته ای که عرض می کنم سا تا آیه از قرآن من محضر شما می خوانم، خواهشم این است عزیزان من عنایت کنید به این سه آیه ای که من اینها را محضر شما امشب تقدیممی کنم. نکات خوبی توش هست. نکات دقیقی نکات بروزی برای امروز. من صبح این آیات را مرور می کردم پیش خودم فکر می کردم گویا الان برای شرایط فعلیِ ما نازل شده، قرآن یَجری قرآن مثل شمس است دیگر همیشه جاریست. همیشه جدید است.
این سه آیه را عنایت کنید تا من برسم به حضرت زهرا و استقامتش.
آیه ی اول ؛ سوره ی یونس آیه ی ۸۷: خدا به حضرت موسی و هارون بعد از انکه دیگر فرعون خلاصه اصلاح نشد و آن قضایا پیش آمد و قول حضرت موسی رویش اثر نداشت، میفرماید جناب موسی جناب هارون ، چهارتا کار برای مردم انجام بدهید. اینه که گفتم کارگزاران بیشتر دقت کنند.
یک :واَوحَینا اِلی مُوسی و اَخیه اَن تَبَوَّآ لِقومِکُما بِمصرِ بُیوتا. برای مردم خانه بسازید ، مسکن بسازید. نگذارید این قوم شما قوم بنی اسراییل دربه در باشند تو خانه ی این و آن باشند صحرا نشین باشند. ببینید یک رهبر دینی خدا دارد بهش می گوید برای مردم بِمصرَ بُیوتا، اول مشکل مسکن بنی اسراییل را حل کنید. خانه بسازید برای مردم . دغدغه نداشته باشند. نروند تو خانه ی فرعونیها به اصطلاح خدمت کنند. طُفیلی باشند مجبور شوند زیر یوغ آنها باشند . استقلال در اقتصاد و زندگی .
دو: واجعَلوا بُیوتَکُم قِبلة خانه ها را مقابل هم بسازید حالا این قبله را به معنای دیگر هم گرفتند من از منظر علامه ی طباطبایی تفسیر می کنم. خانه هادرا فاصله بینش نندازید . اگر قرار شد جنگی باشد جلسا ای باشد زود همه جمع بشوند بتوانیم جلسات مشترک داشته باشیم، تفرقه بینتان نباشد ، باهمباشید ، همسایه دار باشید همدیگر را بشناسید .واجعَلوا بُیوتَکُم قِبلة. عرض کردم به معنای دیگری هم گرفته شده که قبله ی نماز . ولی من بر اساس شواهدی که دارم به این معنا می گیرم . خوب دقت کنید .
سه: واَقیمُوا الصَّلاة نماز را برپا دارید . آقا مسکن بی نماز میشود انسان بی معنویت. ماشین و خانه و امکانات بدون دین میشود یک زندگی کاملا حیوانی. نه. نماز نماز . حالا که در واقع جناب موسی جناب هارون ، این مسکلات را برای مردم حل کنید. ولی مردم؛ جالب است این اقیمو خطاب به آن دو نیست ها، خطاب به خود مردم است. نماز را برپا کنید .
و چهارم: بَشِّرِ المُومِنین، جناب موسی به مردم امید بده، نترسند. مشکلات حل می شود. اینطور نمی ماند. بشارت بده امید بده. ناکارآمدی و یاس تو مردم القاء نشود. چقدر زیباست. درست شد ؟
آیه ی دوم: حضرت موسی ع دوتا نفرین کرد به فرعون و فرعونیها. این هم وجه اینهایی که می گویند ما چرا مرگ بر آمریکا می گوییم چرا نفرین به دشمن می کنیم؟ این آیه قرآن است. ببینید گفت: خدا اینها که آدمنمی شوند، فرعون که درست نمی شود. حرف من هم رویشان اثر نکرد. خدایا به اینها مال دادی زینت دادی؛ دوتا نفرینشان می کنم.
یک : رَبَّنا اطمِس علی اَموالهم خدایا اموالشان را از بین ببر. برکت را ازشان بگیر. مالشان تاثیر تو زندگیشان نداشته باشد . مالشان حالا مفسرین گفتند سنگشد سفال شد . ولی طَمس به معنای بی تاثیری است. اثر مال ازشان گرفته بشود. که الحمدالله خیلی این پولهایی که آل سعود مال عراق هزینه کرد تو سوریه همبنطور شد. یعنی اثر گرفته شد. نتیجه ی دیگری گرفتند. پول آنها هزینه کردند ولی نیروهای متدین الحمدالله برداشت کردند. ربَّنا اطمِس ببین این نفرین است. خدایا مال اینها را فنا و نابودی درش قرار بده.
دوم: وَ اشدُد عَلی قُلوبِهم قلبهایشان قسی بشود سفت بشود. چون دیگر فایده ندارد. من که لَیِّن باهاشان حرف زدم. اینها دیگر حق را نمی پذیرند اینها مثل میت هستند. انَّکَ لا تُسمعُ الموتی. خوب دقت کنید چی می خواهم بگویم. این دوتا آیه.
آیه اول چهار نکته . آیه ی دوم دو نفرین. اما آیه سوم که اصل بحث من است ، آیه ی ۸۹ خدا به حضرت موسی و هارون فرمود دعوتتان را من اجابت کردم. قَد اُجیبتَ دَعوتُکُما . حالا شما یاد نگیرید بابا دوتایی که دعا نکرده بودند. موسی دعا کرده بود .چرا دعوتکُما؟ خب حضرت هارون هم آمین گفته بود. روایت داریم حضرت موسی دعا کرد حضرت هارون امین گفت. آقایان خواهران جوانان میدانید وقتی خدا این حرف را زد چند سال بعدش فرعون نابود شد ؟ امام صادق فرمود چهل سال طول کشید. تازه بهشان خدا گفت:قَد اُجیبتَ دَعوتُکُما. بابا عجله نکنید دشمن از بین میرود. نابود میشود ان شالله اسراییل. نابود میشود ان شالله ستمگر.
چهل سال، عجیبه ها. چهل سال توروایت دارد بلد از این کلام قَد اُجیبتَ دَعوتُکُما طول کشید. بحث من این است ؛ خدا می گوید انی که من گفتم شک نکنید اما فَاستَقیما این را می خواستم بگویم. موسی هاروندو پیامبر ، استقامت داشته باشید . این یکی از آیاتی که در قرآن دارد دستور استقامت به حضرت موسی و حضرت هارون دوپیامبر میدهد برای برخورد با فرعون و فرعونیان.
آیه ی دوم: خدا رحمت کند همه ی گذشتگان را ، امام رضوان الله تعالی علیه من مکرر این آیه را از ایشان شنیدم ؛ حتی رفتم صحیفه ی نور را هم تورق کردم دیدم چند جا امام این آیه را خوانده. ایه ی بعدی آیه ی ۱۱۲ سوره ی هود است که پیغمبر فرمود این سخت ترین آیه بر من بود. اشَدُّ الآیه. این مشکل ترین آیه بر من بده. اَشقُّ الآیه. آقایان خواهران از روزی که این آیه بر پیغمبر نازل شد، ما رُوءیَ ضاحِکا دیگر کسی پیغمبر را خندان ندید. خندان ندید. فرمود این آیه و این سوره من را پیر کرد. شَیَّبتنی .
این آیه این است: پیغمبر فاستَقِم کما اُمِرت. سه تا نکته تو این آیه هست. استقامت کن همانطور که بهت فرمان دادیم. یعنی اَقم وَجهَکَ للدینَ حَنیفا. قبلا بهت گفتیم اَقِم . همان اَقم حالا هم فاستَقِم استقامت کن. مجنونت می خوانند کائنت می گویند. سنگت می زنند. عمارت را میکشند سمیه ات را میکشند. یاسر را میکشند. عمار را شکنجه میکنند. تحریمتان میکنند. تو شعب ابیطالب قرارتان میدهند. باید هجرت بکنی رو سفره باید یک عده ای از گرسنگی بمانند سختی صعوبت ، فَاسمتَقِم کما اُمِرت و مَن تابِع مَعَک نه خودت آنهایی هم که با مسلمان شدند باید استقامت کنند. ولا تَطغَوا طغیان نکنید. سرکشی نکنید . مواطب باشید .
عزیزان من این ایه بعدیش هم مهم است. و لا تَرکَنوا الی الَّذینَ ظَلَموا . آقایان کارگذاران نظام آقایان مسئولین اقایان نظامی آقایان قوا مجلس فرق نمی کند همه را عرض میکنم، این آیه را خواهشم این است اگر فرصت دارید تفسیر المیزان را ذیلش ببینید. رحمت خدا بر مرحوم علامه ، غوغا کرده ذکر این آیه. ولا تَرکَنوا اِلی الَّذین ظَلَموا ، می گوید میدانید این آیه چی می گوید سراغ ظالم نروید؟ می گوید اگر کسی محبت ظالم داشته باشد اگر کسی اعتماد به ظالم بکند اگر کسی اجازه بدهد ظالم در امور مسلمانها دخالت کند، اگر کسی فکر کند ظالم خیر مارا می خواهد این آیه می گوید اشتباه می کنید. ولا تَرکَنوا الی الَّذینَ ظَلَموا .این هم آیه ی دوم. راجع به استقامت.
آیه نخست راجع به حضرت موسی و هارون . دوم راجع به رسول خدا. چون می خواهم به زندگی حضرت زهرا برگردم، عنایت دارید من خیلی سریع از این مباحث عبور میکنم.
آیه سوم : سوره ی فصلت آیه ی ۳۰، انَّ الَّذینَ قالوا رَبُّنا الله ثُمَّ استَقاموا . اگر کسی گفت خدا، پایش هم وایساد، آقا اولیش که راحت است همه دارند می گویند خدا. کار ندارد. الله اکبر گفتن کاری ندارد. ثُمَّ استَقاموا. پیغمبر خدا فرمود قد قالهَ الناس مردم راحت می گویند خدا. ثمَّ کَفَروا. خودشان را می بازند. فرمود میدانید کیا مصداق این آیه اند؟ فرمود کسانی که: و مَن قالَها حتی یَموت تا روزی که عزراییل جانش را می گیرد بگوید خدا .دعا کنید تا آخر بگویید خدا. دعا کنید تا آخر بمانیدانَّ الَّذین قالو رَبُّنا الله ثُمَّ استَقامو تتَنَزَّلُ علیهمُ الملائِکَه آقا اگر گفتی خدا و پایش ایستادی ملائکه نازل میشود.
تو جنگ بدر یک کسی امده بود پیش ابولهب، ابولهب میگفت چی شد شما شکست خوردید؟ اینها که عددی نبودند شما که تعدادتان بیشتر بود، گفت ابولهب چی می گویی ؟ ما اصلا نفهمیدیم کی میزد؟ از کجا می آمد ؟ یک مرتبه ما را در هم پیچیدند. آقا این قرآن است می گوید بِخَمسهِ آلافِ مِنَ المَلائِکَه. جوانها خدا می گوید پنج هزار فرشته تو بدر ما فرستادیم. تتنزَّلُ علیهِمُ المَلائِکَه. این آیه مال انبیا نیست . این آیه مال همه ی کسانیست که بگویند خدا ثُم استقاموا. خدا یک آرامشی بهتان میدهد. ببین امام چقدر آرام بود. درود خدا بر او. چقدر آرام بود. تمام کشور تحت جنگ قرار گرفت تمام فرودگاه ها، می آید پشت تلویزیون یک دیوانه ای یک سنگی انداخته رفته به خودشان بر می گردانیم . اقتدار را ببینید. این همان است. انَّ الَّذین قالوا رَبُّنا الله ثُمَّ استَقاموا تَتنَزَّلُ علیهم الملائکه . و لا تَخافوا ولا تَحزَنوا. نترسید دشمن پوشالی است. ابشِروا بالجنَّه شما بهشت دارید. نحنُ اولیائُکم ما ملائکه ، اگر معنایش ملائکه باشد یا معنا خدا باشد، اولیائکم فی الحَیاهِ الدُّنیا و الآخِرَه.
این سه تا آیه راجع به استقامت که حالا من مرور کردم. تاریخ هم بدانید آسیه یک زن تنهاست. استقامتش را ببینید ایمان آورد به حضرت موسی، شکنجه شد کتک خورد. به شهادت رسید. قرآن میفرماید: دنیا الگو می خواهید؟ ضرَبَ الله ، دیکر تو الگو که زن و مرد ندارد ، زن و مرد اقتضای جسمیشان متفاوت است. یکی می تواند برود جهاد یکی نمی تواند. یکی می تواند کار سنگین انجام بدهد یکی نمی تواند. وقتی بحث اسلام و دین و ارزشها شد ، زن و مرد ندارد. ضرَبَ الله مثلاَ للَّذینَ آمنوا اِمرَاءهَ فرعون. این زن در استقامت الگوی همه ی شماست. همه دنیاست .
یک کلمه ای تو قرآن داریم لابد شنیدید، اصحاب اُخدود، قُتِلَ اصحاب الاُخدود. یهودی ها گودال کنده بودند ، آتش ریخته بودند توش. مسیحی ها را می آوردند لب این گودال می گفتند دست از اعتقادتان بردارید و الّا می اندازیم تو این اخدود. خَد یعنی شکاف اُخدود یعنی چاله. روایت داریم سوره ی بروج نگاه کنید ذیلش روایات هست. زن بچه به بغل امام معصوم فرمود: خانومه بچه بغلش بود می گفتند یا دست از عقیده ات بردار یا تو آتش. اولین کوره های آدم سوزی را خود یهودی ها راه انداختند حالا شلوغ می کنند. قُتِلَ اصحاب الاُخدود. بیست هزار آدم را در بعضی روایات دارد اینها زنده زنده سوزاندند بخاطر اعتقادتشان. و اینها حاضر نشدند دست از اعتقاداتشان بردارند.
آقایان خواهرها این دین راحت به دست ما نرسیده که هرکه بنشیند یک گوشه ای پیشنهادی بدهد. هرکه بگوید یک گوشه اش را بزنید. این دین برایش سمیه به شهادت رسیده، این دین برایش یاسر به شهادت رسیده، این دین در راس اباعبدالله و یارانش برایش به شهادت رسیدند. شما فکر می کنید این قرآن راحت به دست ما رسیده. انقدر برای این قرآن سیلی خوردند کتک خوردند شهید شدند. انَّ الَّذین قالوا رَبُّنا الله ثُمَّ استَقاموا . من یک نکته ای بگویم چون این بحث را که میکنی تو ذهن شبهه ای می آید بعد بیایم سراغ حضرت زهرا س و نتیجه گیری کنم.
بعضی ها می گویند خب فرق مشرکین با ما چیه ؟ آنها هم رو عقیده شان وایمیسند دیگر . خب ابوجهل هم می گفت من رو عقیده ام وایمیسم. همین داعشی ها الان می گویند ما رو عقیده مان وایمیسیم. اصلا جان هم پایش می دهیم. مگر جان نمی دهند؟ مگر خوارج این همه کشته ندادند؟ آقا فرقش چیه ؟ شما از کجا اسم این را می گذارید استقامت؟ خوب گوش بدهید خواهش می کنم .
واژه های ارزشی و ضد ارزشی خیلی به هم نزدیک است. من یک مثال میزنم. آقا یکی چاقو میزند زندانش می کنند. می گویند شکم را شکافتی باید بروی زندان باید پزشکی قانونی انقدر نوشته جریمه شوی. یکی هم چاقو میزند جایزه بهش میدهند پول بهش میدهند تشکر می کنند. او اولی چاقو زده روی ظلم این چاقو زده روی جراحی. هردو همچاقو زدن است دیگر. چرا یکی را تشویق می کنید یکی را تنبیه؟ آقا شما به من بگویید فرق بُخل با قناعت چیه؟ چرا بخیل را مذمت می کنید قانع را تشویقش می کنید؟ جفتش خرج نکردن است دیگر. شما به من بگویید فرق اسراف با سخاوت چیه؟ یکی پول خرج می کند می گویید باریکلا یکی را بهش می گویید برادر شیطان. جفتشان دارند خرج می کنند به این می گویی مُسرف به او می گویی سخی.
خیلی روشن است فرق استقامت با استبداد یک کلمه است. اگر عقیده صحیح بود عالمانه بود تحقیق بود آدمرویش وایساد این می شود استقامت. اگر عقیده باطل بود غلط بود تعصب آمیز بود تقلید کورکورانه بود آدم رویش وایساد می شود استبداد می شود لجاجت. لذا ابوجهل هم رو عقیده اش وایساده اما لجاجت است. ابوذر خم رو عقیده اش وایساده اما استقامت است. فرق استقامت و استبداد و لجاجت تو مبنا هست. این است که ما عرض می کنیم باید مواظب باشیم انتخاباتمان در عقیده عالمانه باشد ، نگوییم انّا وَجدنا آباء آبائمان اینطور می گفت. باید با شناخت باشد با فهمباشد.
قرآن کریم میفرماید : جهنمی ها می گویند لَو کُنّا نَسمَعُ او نَعقِل ما اگر گوش می دادیم و عقلمان را به کار می انداختیم که جهنمی نمی شدیم. استقامت برخاسته از کتاب است سنت است عقل لست درک است فهم است. لجاجت و استبداد برخاسته از تقلید است گمان است تعصب است. لجاجت است. فرقش این است. درست شد تا اینجا؟
یک نکته ای تو پرانتز بگویم : من تو یادداشتهایم دوازده قسماستقامت نوشتم. ولی امشب یکیش را الان اشاره می کنم یکیش را هم فرداشب ده تاش هم طلبتان. ولی کتاب شاید بهتان معرفی کنم که تو این زمینه ببینید. استقامت گاهی در راه تبلیغ است. گاهی تو جبهه ی جنگ است گاهی در تهذیب نفس است. استقامت گاهی در عرصه ی اقتصادی است. گاهی تو تحصیل علم است. خیلی عرض کردم دقیقا ظرفیت دوازده جلسه هر جلسه رو یکی از این مبانی صحبت بشود.
ولی امشب بحث من رو استقامت عقیدتیست. جانم فدای حضرت زهرا. تشخیص داد غدیر حق است. و سقیفه یک اشتباه است. یک بدعت است. یک بحرانیست که میخواهد جلوی غدیر را بگیرد. وقتی تشخیص داد دیگر آمد به میدان و دفاع کرد. دفاع کرد کتک خورد دفاع کرد، تحریمکرد، درِ خانه ی مهاجر و انصار زد، فردی فرمود اجتماعی فرمود، و ما امروز بعد از چهل سال تو انقلاب باید از زهرای مرضیه درس بگیریم اگر چیزی را تشخیص دادیم صحیح است رویش بایستیم مقاومت کنیم. استقامت استقامت. اگر این تو زندگی ما پیاده بشود تَکون مَعَهُ السَّلامَه جامعه سالم می ماند.
من اجازه می خواهم یک داستانی را برای شما بخوانم در استقامت حضرت زهرا و دیگر با همین هم بروم سراغ روضه و بحثم را جمع کنم. ببینید این داستان را یکی از نویسندگان هزار سال پیش به نام محمد ابن علی خضّاض ، ایشان هم عصر شیخ صدوق بودند. یک کتابی درد به نام کفایتُ الاَثَر این کتاب تو مقدمه اش می گوید : میدانید حرا من این کتاب را نوشتم ؟ جوانها دقت کنید. می گوید من دیدم بعضی از شیعیان تو اعتقاداتشان دارند سست می شوند. دارند میروند سراغ فرقه های انحرافی، جوانها میدانید چی می خواهم بگویم ؟میخواهم بگویم پشتوانه ی علمیِ خودتان را قوی کنید . کتاب بخوانید مطالعه کنید . تا یک کسی تو یک شبکه چیزی میپراند تا یک کسی تو فضای مجازی یک حرفی میزند نمانید . پرسش گری و شبهه عیبی ندارد. ماندن تو پرسش و شبهه عیب است.
من این داستان را می گویم شما خودتان ببینید چقدر زیبا این مطلب من تایید میشود. نویسنده ی کفایتُ الاَثر خضاض قمی ، این داستان را نقل می کند که من بخشی از قسمتهایش را برایتان می خوانم . می گوید : یک آقایی به نام محمود ابن لُبید، می گوید من از کنار قبر حمزه ی سیدالشهدا رد میشدم دیدم صدای گریه می آید. رفتم جلو دیدم حضرت زهرا س هست. فَوَجدتُها اَبکی دیدم دارد گریه می کند. جلو رفتم قُلتُ: یا سیده النّسوان ای سید زنهای عالم بزرگ زنهای عالم ، قد والله قُطِعت اَمیاتُ قلبی اشک شما این گریه ی شما قلب مارا آتش میزند. ما طاقت نداریم گریه ی شما را بشنویم. چرا گریه می کنید؟ مِمَّ بُکاءُکَ . فرمود محمود ابن لُبید چرا گریه نکنم؟ لَقد بِخَیرِ الآباء بهترین پدر دنیا را از دست دادم. رسول خدا. محمود ابن لبید ، اذا ماتَ یومُ میتُ قَلَّ ذِکرُهُ و ذکرُ ابی مُنذُ مات والله اکثَرُ هرکه می میرد یواش یواش فراموش میشود ولی بابای من روزی که از دتیا رفته مرتب این داغش دارد تجدید میشود. من دارم برای پدرم گریه میکنم.برای مصیبت فقدان رسول خدا. درست شد ؟
محمود ابن لبید می گوید من فرصت را مغتنم شمردم گفتم بانوی بزرگوار یک چیزی تو این دل من است میشود بگویم ؟ آفابان خواهران پرسش گری عیب ندارد، معصوم مکرر خدمتش رسیدند سوال کردند. آقا آمده توروی امام صادق جوان نوشته می گوید من خدا را قبول ندارم. اقا فرمود چرا قبول نداری؟ گفت به این دلیل به آن دلیل آقا باهاش بحث کرد قانع شد پاشُد.
می آمد تو ایام حج خدمت امام صادق از شام آمده یک کسی، با صراحت اَتَذُنَّ اَنَّکَ امام کی گفته شما امامی؟ من معتقدم جامعه امام نیاز ندارد. پرسش گری عیب ندارد. اما لجاجت نه. نقد به معنای انکار معصوم نه. پرسش است . ما گاهی می ترسیدم این جوان دلیل می خواهد برای توحید. دلیل می تواهد برای امامت. دلیل می خواهد برای ولایت فقیه. دلیل می خواهد برای .. بله تو احکام نه. حالا نماز صبح چرا دو رکعت است ؟ حالا اینها دیگر فروع دین است. اما ما اعتقاداتمان الحمدالله علما رویش کار کردند. پشتوانه دارد. باید بداند این جوان چرا پیرو امیرالمومنین است؟ چرا پیرو ائمه ی اثنی عشر است ؟ خیلی عبارتش قشنگ است بخوانم برایتان.
گفت یا سَیِّدَتی انّی سائِلُکِ اَن مسائلهِ تَلَجلَجُ فی صَبری یک چیزی تو این دل من مانده ، آقایان چهارده قرنی بوده هفتاد روز بعد از غدیر بوده چند روز بعد از رحلت پیغمبر بوده این آقا تو ذهنش یک شبهه ای ایجاد شده، گفت بانوی بزرگوار عالم ؛ هل نَصَّ رسول الله ص عَلی علیِِ بِالامامَ قبلَ وَفاتِه ی؟ سوال من این است پیغمبر قبل از مرگش راجع به امامت امیرالمومنین چیزی فرمود؟ حالا شمارا به خدا نگاه کنید . از غدیر هنوز هفتاد هشتاد روز گذشته ، اینها کسانی بودند که خیلی هایشان حدیث منزلت را شنیدند، حدیث یوم الامضا را شنیدند، دیدند بارها. آنوقت شما امروز توقع دارید فلان آقا باید چرا غدیر را زیر سوال ببرد؟ بابا این جلوی حضرت زهرا بعد از کمتر از صد روز دارد می گوید آیا پیغمبر خدا نصی بر امامت امیرالمومنین داشت؟ حضرت فرمودند وا عجبا اَنَسیتُم یوم غدیر خم؟ چی داری می گویی غدیر را فراموش کردید؟ غدیر یک حقیقت فراموش ناشدنی است. بابا یک حدیث را اگر دوتا سه تا پنج تا ده تا اصحاب پیغمبر نقل کنند ما کلی به خودمان میبالیم . ده نفر نقل کردند. قریب به هشتاد و خورده ای آدم علامه ی امینی تو الغدیر آورده از اصحاب پیغمبر، غدیر یک داستانی نیست که بشود به سادگی ازش عبور کرد. قانع شد.
گفت یک سوال دیگر هم بپرسم ؟ حضرت فرمود بپرس. گفت بانوی بزرگوار قدکانَ ذلک قبول کردم. ولکن اَخبرینی بما اسَرَّ الیک ان حرفهایی که میغمبر تو جمع خصوصی به شما میزد آنها را برای من بگو. غدیر که عمومی بوده ، من کنتُ مولاه فَعلیُ مولا . اللهم واله من والا ، عاده من.. آن حرفهایی که به شما فرموده تو خانه اَسَرَّ الیک یکی از آن جلسه خصوصی ها را برای من بگو. عزیزان، قالت حضرت زهرا فرمود : محمود ابن لبید . قسم بخدا خدا را شاهد می گیرم اُشهدُ الله تعالی، لقد سَمِعتُه یَقول پیغمبر به من فرمود: علیُ خیرُ من اُخَلِّفُهُ فیکُم و هو الاِمام و الخلیفَ بَعدی. و سِبتای و تِسعَتُ من صُلبِ الحسین ع . پیغمبر فرمود علی بهترین جانشین من است. بعد هم دو تا پسرانش حسن و حسین بعد هم نه فرزند امام حسین ع ائمهُ الاَبرار اینها امامند پیشواند حجت خدایند معصومند. این دوتا سوال.
باز این به خودش اجازه داد یک سوال دیگر هم بپرسد . حالا گریه حضرت لابد متوقف شده و ببینید بحث بحث علمی است. گفتگو است. نترسید از گفتگو. بله رهبر معظم هم بارها فرمودند . تخریب و حمله و اینها کار درست نست. نمی توانید شما کسی را به اعتقادات خودتان جذب کنید با توهین به اعتقاداتش. نه . خدا رحمت کند گذشتگان مارا ، بروید کتابهایی مثل المراجعات، من خواهشم این است جوانها یک دور این المراجعات را بخوانید اخیرا هم در دو جلد با جاپ خوب و ثلیث چاپ شده. آقا گفتگو صحبت روش ائمه ؛ اینها اقناع میکند. کوبیدن و فحاشی و اینها جواب نمیدهد. باید با دلیل. ما ابناء دلیل هستیم.
سومین سوالی که محمود ابن لبید کرد و من بحثم را جمع کنم با این سوال. گفت : بانوی بزرگوار ، عامش را گفتی خاصش را هم گفتی. غدیر که عام بود این هم که خصوصی اش.حالا یک سوال؛ چرا علی رفته تو خانه نشسته؟ چرا پا نمیشود از خودش دفاع کند؟ ما بالُهُ قَعَدَ اَن حَقّه؟ مگر شما نمی گویید امام است مگر شما نمی گویی غدیر؟ آقا بلند شود فریاد بزند بگیرد ببندد. حضرت فرمودند محمود ابن لبید ، مَثَلُ الامام مثَلُ الکَعبه، امام مثل کعبه هست. اِذ توءتا و لا تاءتی؟ شما میروید سراغ کعبه یا کعبه می آید سراغ شما؟ مردم میروند سراغ کعبه. بابا امام قطب است تمام مثل کعبه هست. امام می خواهد با مردم با مهربانی، انیس است. والد است. شفیق است. نمی خواهد با شمشیر حکومت کند که. امام می خواهد به قلب مردم حکومت کند. وقتی کشش میان مردم نباشد امام ، امام است. مقبولیتش ممکن است نباشد بین مردم. مشروعیتش با خداست. امام است حجت خداست. فرمود قرار نیست با زور بر مردم غلبه کند. قرار نیست این امامت خودش سراغ مردم بیاید. تُوءتا و لا تَاءتی .
این استقامت حضرت زهرا که ما ، من بارها این را گفتم دینمان را مدیون این استقامتیم. پیامش هم این است : آقایان خواهران ، انَّ الذین قالو رَبُّنا الله ثُمَّ استَقاموا . بخدا نه قرآن عوض شده نه وعده ی خدا عوض شده ، بنده مشکل پیدا کردم که فکر میکنم پاسخ ما در جای دیگر است. فکر میکنم دیگران می توانتد مشکلات مارا حل کنند. این فریادیست که بارها شما از زبان امام عزیز از زبان رهبری عظیم الشان شنیدید. فَاستَقِم کما اُمِرت؛ و من تابَ معَک.
خدایا به آبروی حضرت زهرا به برکت این آیاتی که امشب خواندم قسمت می دهم به همه ی ما استقامت عنایت بفرما. خدایا ان دو نفرینی که موسی در حق فرعونی ها کرد و تو گفتی قد اُجیبت دعوتکما که برکت از مالشان گرفته شد قلبهایشان به قساوت و نابود شدند خدایا در مورد دشمنان ما هم این دو نفرین را شامل بگردان.
السلام علیک یا فاطمه الزهرا یا بنت رسول الله یا قرّه عین رسول مصطفی.
فرداشب شب شهادت زهرای مرضیه س هست. این روزها روزهای آخر عمر زهرای مرضیه س بود. من یک چیزی را امروز تو حرم قم گفتم. شواهدش هم حدود هفت هشت ده دقیقه شمردم دیگر وقت نیست. گفتم ائمه ی ما تو روضه ی حضرت زهرا خیلی تو لفافه سخن می گفتند یعنی می دیدی یک محضوری داشتند شفاف گاهی خیلی باز ؛ تو کربلا اینطور نیست ها، امام سجاد می گوید من پدرم ذبیح است مقتول است عطشان است. اما تو قصه ی حضرت زهرا که می آیی نمیدانم چی بوده داستان در چه جوی زندگی می کردند ؟ همه ش با کنایه جلو میروند. یعنی فقط امام حسن همین را می گوید رو می کند به مغیره انتَ الّذی ضَرَبتَ امی حتی اَدمیتَها دیگر خودتان تا آخر ... مغیره تو مادرم را خون الود کردی انقدر زدی . و تمام. یعنی وقتی کار می رسد به ائمه شما نگاه کنید ، عجیب است این روایت عجیب است من انقدر امروز صبح متاثر شدم این روایات را دیدم .
یک کسی آمد پیش امام هشتم گفت آقا به من بگویید چی گذشته چه اتفاقی افتاده چی بوده؟ اقا فرمود : سبحان الله و الحمد الله ولا اله الّا الله و الله اکبر بابا برو نمی شود بگویم برایت. اصرار کرد فَأَلَحَّ السَّائِلُ عَلَيْهِ فِي كَشْفِ الْجَوَاب اصرار کرد. گفت همینقدر بهت بگویم ، کانت لَنا امُّ الصالحَ ما یک مادری داشتیم تو این دتیا یک مادری داشتیم ماتَت و الیهما ساقِطَه مَاتَتْ وَ هِيَ عَلَيْهِمَا سَاخِطَة
با غضب از دنیا رفت نسبت به آن کسانی که بهش ظم کردند. دیگر خودت برو تا آخر بخوان. (1)
بله خیلی در لفافه . ببینید خود امیرالمومنین هم وقتی بدن فاطمه اش را میان قبر گذاشت که شفاف روضه نخواند . من به دوستان منبری می گویم: این محضور را داریم واقعا تو روضه ی حضرت زهرا . کربلا اینطور نیست. ببیتید وقتی گذاشت تو قبر گفت یا رسول الله همین قدر بهت بگویم امتت فاطمه را خورد کردند. من نمی گویم یا رسول الله چی شد ؟ خودت بپرس خودت سوال کن . بمیرم برای مظلومیتت .
روی سیلی خورده ی زهرا شهادت می دهد از علی مظلوم تر مردی در این عالم نبود.
بمیرم برایت یا ابالحسن. یا امیرالمومنین.
امام صادق هم در لفافه، فرمود: همینقدر بگویم مادرمان وقتی دفن شد إِنَّ فِي عَضُدِهَا كَمِثْلِ الدُّمْلُجِ مِنْ ضَرْبَتِه
هنوز بازویش متورم بود. هنوز بازویش متورم بود.
ببیتید آقایان من یک جمله ای بهتان بگویم روضه ام همین باشد. شما یک وقت یک دختری دارید شوهر می دهید یا اردویی می رود یا مسافرتی می رود ، سفارش می کنید به آن مسئول یا به آن آقایی که همسرش است ، می گویید ببین جان من و جان این دخترم مواظبش باش اذیت نشود ، یک وقت نمی گویی توقعتان کمتر است. یک وقت می گویید اگر برگشتید اذیت شده بود می گویی من بهتان گفتم، اگر نگفته بودم دلم می سوخت. می خواهم عرض کنم اگر پیغمبر نگفته بود پاره تنم است ، اگر نگفته بود قل لا اسئَلُکم علیه اَجراَ الّا الموَدَّه ذی القُربی. بابا اگر جلوی جمع دستش را نبوسیده بود اگر جلوی جمع جلوی پایش پا نشده بود اگر اینها را نگفته بود آدم کمتر می سوخت. گویا رسول خدا می فرماید این همه من سفارش کردم این مزد رسالت است ؟ این سوال را خود حضرا زهرا پرسیدها. وقتی بین در و دیوار قرار گرفت گفت بابا بابا پاشو ببین بابا، یا ابتاه یا رسول الله اهکذا یُفعَلُ بابنَتِک ؟ بابا اینها مزد سفارش توست ؟ اینها مزد گفتن های توست؟ همینها را تو به مردم گفتی حالا اینگونه؟
همه عهد خدا بشکسته بودند
علیه ما بهمپیوسته بودند؛
از آن رو پشت در افتادم از پا
که دست همسرم را بسته بودند.
نمی دانم اینجا از مادر یاد گرفت که هروقت کار می پیچد باید نام پیغمبر را صدا بزند چون مادرش صدا زد یا ابتاه یا رسول الله ، عقیله ی بنی هاشم هم گودی قتلگاه تا بدن حسین را روی دست گرفت رو کرد با مدینه : یا جدّاه یا رسول الله آقاجان ملشو ببین این همان حسینی است که از روی سینه ات پایین نمیگذاشتی ، حالا پاشو ببین اِرباَ اربا.
(1)أَنَّ رَجُلًا مِنْ أَوْلَادِ الْبَرَامِكَةِ عَرَضَ لِعَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا ع فَقَالَ لَهُ مَا تَقُولُ فِي أَبِي بَكْرٍ قَالَ لَهُ سُبْحَانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَكْبَرُ فَأَلَحَّ السَّائِلُ عَلَيْهِ فِي كَشْفِ الْجَوَابِ فَقَالَ ع كَانَتْ لَنَا أُمٌ صَالِحَةٌ مَاتَتْ وَ هِيَ عَلَيْهِمَا سَاخِطَةٌ وَ لَمْ يَأْتِنَا بَعْدَ مَوْتِهَا خَبَرٌ أَنَّهَا رَضِيَتْ عَنْهُمَا. جامع الاحادیث نور الطرائف في معرفة مذاهب الطوائف، ج1، ص: 252