أعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم الحمدلله رب العالمین و الصلاه و السلام علی سیدنا ابی القاسم محمد و علی آله الطیبین الطاهرین سیما بقیت الله فی الارضین واللعن علی أعدائهم اعداء الله اجمعین.
مقدمه ای درباره زندگی امام جواد علیه السلام
شب شهادت نهمین امام همام ابا جعفر امام جواد علی اکبر امام رضا علیه السلام است.
تسلیت عرض می‌کنیم محضر آقا و مولامون ولیِّ نعمتمون امام رضا علیه السلام شهادت پاره تنشان، میوه دلشان، فرزند جوانشان امام جواد علیه السلام را.
إن شاء الله خداوند قسمتتان کند از نزدیک کاظمین، قبر پدر و فرزند امام رضا علیه السلام را زیارت کنیم و آنجا عرض ارادت داشته باشیم.
عزیزان من می‌دانید امام جواد علیه السلام اولین امامی است که در کودکی به امامت رسید است پدرشان ایران بودند، اینجا شهید شدند، بعد از شهادت پدرشان در مدینه در سن هفت سالگی به امامت رسیدند، هجده سال هم امام بودند، در بیست و پنج سالگی هم به شهادت رسیدند یعنی جوان‌ترینِ ائمه از نظر سن، ایشان هستند.
همسر ایشان خانم بسیار متدین، مومن، عالم به نام سَمانه است، اهل مغرب بوده اند، من قبلا هم گفتم هفت امام از ائمة ما مادرشان عرب نیستند؛ امام سجاد علیه السلام و از امام کاظم علیه السلام تا آخر یعنی امام کاظم علیه السلام مادرشان حمیده ،عرب نیست…امام رضا علیه السلام مادرشان نجمه عرب نیست…وجود مقدس امام جواد علیه السلام مادرشان خیزران باز عرب نیست، امام هادی علیه السلام مادرشان سمانه، امام عسکری علیه السلام مادرشان سلیل و امام زمان عجل الله تعالی فرجه هم نرجس خاتون، این بزرگواران هیچ کدام عرب نیستند.
امام جواد علیه السلام دوتا همسر دارند. یک همسرشان که اول بوده، أمّ فضل دختر مامون عباسی است. از او اولاد ندارد اصلا بچه دار نمی‌شد أمّ فضل. همسر دوم ایشان سمانه است؛ اهل مغرب بودند. مراکش امروز. حالا شاید شما بگویید مثلا چرا آنجا؟
در گذشته افرادی بودند به عنوان کنیز مثلا در جنگ ها اسیر می شدند روال جنگ های گذشته این بوده است الان اینطور نیست. آن وقت این خانم ها را می‌گفتند کنیز. ایشان را از مغرب در جنگ های بنی عباس آورده بودن مدینه، چون مادر امام هرکسی نمی‌تواند باشد؛ همسری که بخواهد فرزند امام داشته باشد حساب شده است.
شیخ مفید در ارشاد می‌گوید چهارتا اولاد امام جواد علیه السلام داشتند چهارتا هم از ایشان است. یکی از ایشان امام هادی علیه السلام است.
امام جواد علیه السلام که شهید شد امام هادی علیه السلام هشت سالشان بود تمام بچه های امام جواد علیه السلام صغیر بودند. ایشان امشب که شهید شد چهارتا بچه همه صغیر بودند.
دومین فرزند؛ موسی مبرقع؛ ایشان شش سالش بود، موسی مبرقع به قم آمد و در شهر قم الان قبرشان هست بچه‌های ایشان هم در شهر قم هستند ،نوه هایشان آنجا دفن شده اند.
سادات برقعی قم همه بچه های ایشان هستند و در قم نقیب بودند، مدتی به کاشان رفتند ولی بعد به قم آمدند. در قم نقیب بودند مثل وکیل، همه کاره شهر قم ایشان بودند.
یک دختر ایشان هم که این کوچک تر از آن دوتا بود، شاید چهار پنج سالشان بود حکیمه خاتون هست، حکیمه خاتون همان کسی هست که در تولد امام زمان علیه السلام هم بودند و عمه امام عسکری علیه السلام هستند. ایشان هم که در خود سامرا کنار قبر امام عسکری علیه السلام دفن هستند خیلی زن با فضیلت و با کمالی هستند، مرحوم مجلسی در مرآه العقول یا درکتابی دیگر می گوید: تعجب می‌کنم چرا برایشان زیارت نامه مخصوص نقل نشده؟!
این یک دختر امام جواد علیه السلام هست، حکیمه که سامرا است.
دختر دیگر ایشان زینب هست…که او کنار قبر حضرت معصومهسلام الله علیها است در قم. ایشان در آنجا به خاک سپرده شد، یعنی امام علیه السلام مثل فردایی که آخر ماه ذیقعده است وقتی در بیست و پنج سالگی به شهادت رسیدند شیخ مفید می‌گوید چهارتا اولاد صغیر از خودشون باقی گذاشته بودند؛ امام هادی علیه السلام ، موسی مبرقع، حکیمه خاتون و زینب خاتون.
البته برخی دیگر از مورخین تا هشت اولاد هم نوشتند منتهی ما نقل ارشاد مفید را گفتیم. ارشاد مفید از کتاب های معتبر شیعه است اگر یک وقت خواستید راجع به اهل بیت مطالعه داشته باشید این ارشاد خیلی کتاب خوبی هست دو جلد هست، قدیمی هم است شیخ مفید هزار سال پیش بودند.
نکاتی در رابطه با امام جواد علیه السلام
نکته اول:
مبارزه با انحرافات
نکته اول: می دانید ائمه ما یکی از کارهای مهم شان مبارزه با انحرافات بود، در جامعه اساساً انبیا کارشان این هست…
حضرت شعیب جلوی انحرافات اقتصادی ایستاد چون کم فروشی می‌کردند.
حضرت موسی مقابل انحرافات اعتقادی ایستاد بت پرستی می‌کردند.
حضرت لوط در مقابل انحرافات اخلاقی ایستاد جامعه سراغ موسیقی و فساد و…حالا از قوم لوط ما بیشتر همجنس‌گرایی را گفتیم ولی در روایات هست که ده تا کار زشت داشتند ده تا کار زشت، کارِ قوم لوط بود رقص بود، آواز بود، موسیقی های حرام بود، و چیزهای دیگر.
ائمه ما در زمانشان اینطور… در زمان غیبت هم وظیفه مبارزه با انحراف کار علما است… مثلا وهابیت که شکل گرفت علما مقابلش ایستادند، بهائی ها که آمدند علما مقابلش ایستادند در طول تاریخ هزار و خورده ای سال که دوران غیبت بوده است علما و مراجع این نقش امام را داشتند که جلوی انحرافات بایستند به اندازه توانشان…
من چهار پنج مورد از انحرافاتی که زمان امام جواد علیه السلام بود و ایشان جلویش ایستاد امشب برای شما عرض می‌کنم.
انحرافات مختلف در زمان امامت امام جواد علیه السلام
1)انحراف عقیدتی
یک: انحرافات عقیدتی
هیچ انحرافی بدتر از انحراف عقیدتی نیست، که عقیده آدم خراب بشود الان در این فضای مجازی، شبهات، ماهواره ها…. روی عقیده جوان ها دارند کار می کنند یک روز می گویند قرآن مال خدا نیست یک روز می گویند پیغمبر اون طور بوده یک روز می گویند زیارت عاشورا آن طورهست یه روز میگویند امام حسین علیه السلام….
شما ببینید بدجور هم دارند کار میکنند بد جور… من واقعاً نگران جوان ها هستم، نه اینکه قدیم نبوده زمانِ مثلاً جوانی ما!!!…
زمان ما موبایل نبود الان تمام جوان ها موبایل دارند تمام این شبهات هم در موبایل هست. آنوقت قدرت پاسخگویی هم ندارند مشکل این هست، گاهی زنگ می زنند مگر من چندتا تماس را می توانم جواب بدهم بعضی شبهات هم جواب داده شده است ولی این ها خبر ندارند.
انحراف عقیدتی همیشه بوده همیشه در جامعه بوده است امروز هم هست من اشاره می کنم به امام جواد علیه السلام چون بحث ما راجع به ایشان هست.
فرقه های مختلف در زمان امامت امام علیه السلام
1)فرقه واقفیّة
یکی از فرقه هایی که در زمان امام جواد علیه السلام خیلی جان گرفته بودند واقفیه بودند واقفی ها می گفتند ما هفت تا امام بیشتر نداریم امام کاظم آخرین امام هست…نه امام رضا علیه السلام نه امام جواد علیه السلام نه بقیه… به این ها میگویند واقفی. امام جواد علیه السلام در جلسات مختلف با این ها بحث داشت گفت و گو داشت حتی بعضی اوقات این ها را لعنت می کردند واقفی ها در واقع متاسفانه بعضی هاشان در خود خانه اهل بیت علیهم السلام هم شکل گرفته بودند مثلا امام رضا علیه السلام که شهید شدند در ایران، خب ایشان اینجا شهید و اینجا هم دفن شدند، خبر رسید به مدینه، امام جواد علیه السلام یک بچه هفت ساله است هفده هجده تا عمو دارند همه سن های بالا… علی بن جعفر عموی پدرشان هست، پیر مرد محاسن سفیدی هستند بسیاری عالم و فقیه در مدینه. یک آقازاده ی هفت هشت ساله می‌خواهد بشود امام اینها. یعنی خواص هم برایشان جای شک بود.
در خانه ی امام رضا علیه السلام مجلس عزای امام علیه السلام به پا شد خانه امام رضا علیه السلام در مدینه بعضی میگویند ما رفتیم آنجا دیدیم عبدالله بن موسی پسر امام کاظم علیه السلام عموی امام جواد نشسته است و مردم می روند یکی یکی با او بیعت می کنند به عنوان امام. او هم چیزی نمی گوید سوال میکنند جواب می‌دهد گاهی هم اشتباه جواب می‌دهد یک مرتبه امام جواد علیه السلام در را باز کردند وارد شد عبایی به دوش انداخته بود تشر زدند به عموی خودشان.
اینجا جای نهی از منکر هست؛ مسأله‌ی امامت… شوخی که نیست نگویید آقا او بزرگتر بوده. دارد منکر انجام می‌دهد فرمود: یا عَمّ! إتَّقِ الله. از خدا بترس لِمَ تُفتِی بِما لا تَعلَم؟
چرا جایی نشستی که جای تو نیست بعد خودشان آمدند وارد شدند شروع کردند سوالات را جواب دادند. امام هست حجت خداست با علم، با قدرت پاسخگویی…این یکی از فرقه های انحرافی بود؛ واقفی ها.
2)فرقه زیدیه
یک فرقه انحرافی دیگر زمان امام جواد علیه السلام زیدی ها بودند البته ما امروز واقفی نداریم ولی زیدی داریم… زیدی ها، زید بن علی بن الحسین را امام می دانستند یعنی امام باقر و امام صادق علیهما السلام این ها هیچکدام را قبول نداشتند زید بن علی بن الحسین را امام خودشان می‌دانستند و نسلش را، این ها در زمان امام جواد رشد کردند.
یکی از اینها می‌گوید: من رفتم بغداد دیدم شلوغ هست گفتم چه خبراست؟
گفتند ابن الرضا علیه السلام دارند می آیند.
گفتم ابن الرضا کیست؟
گفتند: پسر امام رضا علیه السلام امام شیعه ها ،امام فرقه امامیه. من یک گوشه ایستادم دیدم یک بچه کم سن و سال، نوجوان، سوار بر مرکب و پیروانش هم دنبالش هستند توی دلم گفتم خدا از رحمتش دور کند شما شیعیان را_ یعنی امامیه_ که می‌گویید ایشان امام هست. آخر این آقا می‌تواند امام باشد می‌گوید توی دلم گفتم…می‌گوید که این آقازاده رسید به من یک نگاهی کرد آیه ۲۴ سوره قمر رو خواند آیه ۲۴ سوره قمر راجع به قوم ثمود هست…خدا می فرماید: می‌گفتند آخر این صالح می‌تواند پیغمبر باشد؟!
أَبَشَرًا مِنَّا وَاحِدًا نَتَّبِعُهُ… ما از یک بشری مثل صالح پیروی کنیم؟!
نقل می کند: آقا این آیه را فقط خواند من رفتم توی فکر، گفتم از کجا فهمید من یک چنین چیزی در ذهنم گذشت این ساحر هست… سحر هم می‌داند. حضرت علیه السلام آیه ۲۵ قمر را خواند آیه ۲۵ قمر این هست أَأُلْقِيَ الذِّكْرُ عَلَيْهِ؛ بعضی میگویند خدا به این صالح نبوت داده…
آیه دوم را که خواند دیدم نه این نمی تواند سحر باشد من هر چی نیت می‌کنم ایشان با قرآن جواب می‌دهند.
ادامه می‌دهد: آمدم جلو و عذرخواهی کردم و دست از زیدی بودن برداشتم از زیدیه برگشتم این آدم خودش از سران بود آدم مهمی هست قاسم بن عبدالرحمان.
3)فرقه حَرورِیّة
یکی دیگر از فرقه های انحرافی آن زمان خوارج بودند حَرورِیّه؛ اینها امیرالمومنین علیه السلام را کافر می‌دانستند. تمام اینها در جلسات، امام جواد علیه السلام با آن ها بحث می کرد. گفت‌وگو می کرد و جلوی این انحرافات می ایستادند لذا اینکه امام جواد علیه السلام عالم به علوم مختلف به اذن الهی است این در واقع یکی از جهات شاخص زندگی امام جواد علیه السلام هست.
2)انحرافات اخلاقی
دومین برخورد امام جواد با انحرافات اخلاقی هست.
عباسی ها خیلی ترویج موسیقی و غنا و خوانندگی و شراب خواری کرده بودند.- مقام معظم رهبری یک کتابی دارند چاپ شده است به نام غنا و موسیقی ۷۵ جلسه درس خارج ایشان هست ما در اینستاگرام چند جلسه بحث کردیم در مورد موسیقی من مفصل آنجا صحبت کردم_ آقا در کتابشان میگویند خواننده ای را دعوت کردند در مدینه زمان امام کاظم علیه السلام همین بنی عباس دعوت کردند – دوره‌ی امام کاظم یا امام صادق، شک دارم- دعوت کردند آنقدر جمعیت جمع شد که این وقتی ایستاد بخواند امروز میگویند روی سن آنقدر شلوغ بود جمعیت رفتند پشت بام آنقدر جمعیت زیاد بود سقف ریخت روی سر این خواننده و مُرد. هارون نامی نقل کرده است.
این ها… مخصوصا مأمون عباسی، هارون الرشید خودش رقاص بود کانون خوانندگان داشت.
عروسی امام جواد علیه السلام با ام فضل بود، حالا به هر دلیلی مامون دخترش را به ازدواج امام در آورده بود.
ام فضل از ابتدا این طور نبود ام فضل شانزده هفده سال با امام جواد علیه السلام زندگی کرده است. این اواخر کشاندنش به این مسیر که امام علیه السلام را مسموم کند، دختر کم سن و سالی بوده وقتی به عقد امام جواد علیه السلام در آمد در عروسی امام جواد، مامون یک تصمیم سنگینی گرفت…
ببینید آقایون یه مرجع تقلید اگه کاری انجام بده مردم میگویند جایز است دیگر. شما مثلا فرض کنید که در مجلسی که امام جواد علیه السلام فرزند امام رضا علیه السلام هست، گفت خواننده ها را بیاورید در عروسی امام جواد علیه السلام تار و تنبک… وقتی در مجلس امام جواد علیه السلام خوانده شود چه می‌شود؟ قبحش می‌شکند دیگر به قول خودمان رسمی می‌شود مشروع می‌شود چندین خواننده دعوت کردند امام قبل از ورود فرمود اینا باید بروند بیرون کنیزک های خواننده تمام اینها را از مجلس بیرون کرد یه مرد مطربی رو آوردند به نام مُخارق که این تنبک می‌زد و می‌خواند و می رقصید. تا به امام جواد رسید آقا فرمود اتّقِ الله یا ذا الأُسنون. بترس از خدا ای صاحب ریش بلند دستش لرزید تنبکش افتاد تا آخر عمرش هم دیگر نتوانست بزند. مامون نتوانست مجلس امام جواد علیه السلام را تبدیل کند به مجلس غنا و موسیقی.
این دومین انحرافی که امام جلوش ایستاد؛ انحراف اخلاقی.
3)انحرافات علمی
جعل حدیث درباره خلفاء
من حالا بد نیست این را اینجا بگویم یک جریانی راه افتاد البته قبل از امام جواد علیه السلام هم بود ولی جعل حدیث درباره خلفاء-حالا من چون برنامه ضبط هم می‌شود همه را نمی‌توانم بخوانم برای شما -ولی روایاتی درباره خلیفه اول و دوم که بعضی از این ها می آمدند برای امام جواد نقل می‌کردند
یکی از این ها آمد خدمت امام جواد علیه السلام گفت آقا گفته اند مَثل اولی و دومی در روی زمین، می‌گفتند رسول خدا فرموده مثل خلیفه اول و دوم روی زمین مانند جبرئیل و میکائیل در آسمان است. امام جواد فرمودند که چه کسی این حرف را زده این دروغ است آن دو معصوم نبودند نمی شود غیر معصوم را به معصوم تشبیه کنند مثلاً الان شما فرض کنید که حتی علمای ما مراجع ما که خیلی هم متدین اند من اگر بگویم فلان مرجع تقلید ما مثل جبرئیل است شما اعتراض نمی کنید آقا چه حرفیه می‌زنید؟! جبرئیل معصوم است، فرشته ها معصوم هستند امام فرمود این حدیث دروغ است. چون پیغمبر غیر معصوم را به معصوم تشبیه نمی‌کند حالا این ها زیاد است من همه اش را نخواندم.
در واقع انحراف به تعبیر من انحراف در علم و مسائل علمی در علم حدیث.
این یک بخشی از زندگی امام جواد ایستادگی در مقابل انحرافات عقیدتی اخلاقی اجتماعی انحرافات سیاسی…
از همان روزی که خبر شهادت امام رضا رسید به مدینه حالا حتما هم دیر رسیده است مثل الان نبود امام را اینجا به خاک سپردند امام جواد هم از علمش استفاده نکرد که بگوید من خبر دارم اتفاق افتاده است… نه صبر کرد تا به طور طبیعی ابلاغ شد که امام رضا علیه السلام به شهادت رسیده است همان روز امام جواد علیه السلام به منبر رفت. سن را دقت کنید هشت سال… هفت سال یک بچه کوچک رفتند منبر فرمود: بسم الله الرحمن الرحیم انا محمد بن علی الرضا انا الجواد انا العالم بأنساب الناس فی الأصلاب من شما که سهل است بچه شما که به دنیا نیامده را می‌دانم کیست اسمش چییست کارش چیست اصلاب یعنی پشت شما نه بچه در شکم مادر. حالا شکم مادر یک مرحله جلو آمده بچه شده اما بچه پشت مرد یعنی کسی که اصلاً هنوز این جوان مجرد است انا العالم من انساب و نسب شماها را از پشت پدر هایتان می‌دانم انا اعلم بسرائرکم و ظواهرکم و ما انتم سائرون الیه.
از باطن شما خبر دارم نیت شما از ظاهر شما به قول آیت الله استادی می فرمود که: ما سه تا امام داشتیم در کودکی به امامت رسیدند. امام هادی علیه السلام هم هشت ساله امام شدند. امام زمان علیه السلام هم پنج ساله امام شدند. ولی اولین امام، امام جواد علیه السلام بود.
یک آقایی می‌گوید آمدم خدمت امام رضا مدینه به نام معمر. مُعَمَّر بن خلاط سلام کردم و احوال آقا را پرسیدم و گفتم آقا امام بعد از شما کیست؟ یک بچه سه ساله ای آنجا بود فرمودند همین آقا امام جواد به ایشان گفتم در کودکی؟ فرمود بله. اگر من الان از دنیا بروم ایشان امام است…گفتم آقا مگر می‌شود؟ امام رضا فرمود إنّا اهلَ البیت یَتَوارثُ أصاغِرُنا عن أکابرِنا ما اهل بیت کوچک و بزرگمان فرقی ندارد.
حضرت یحیی کوچک بود پیغمبر بود،آتیناه الحکمَ صبیّا حضرت عیسی در گهواره صحبت کرد…جعلنی نبیّاً. درست است که نبوت ایشان در بعد ظاهر شده اما ظرفیت نبوت درکودکی دارد جعلنی نبیا…
نکته دوم:
دستور امام جواد علیه السلام جهت باز شدن گره های زندگی
سه تا نکته عرض می‌کنم دقت کنید.
یک: حالا این را بعدا یادداشت کنید.
شخصی به امام جواد علیه السلام نوشت اسم آن شخص محمد بن حمزه است.
البته می‌گوید من این را به علی بن مهزیار نوشتم علی بن مهزیار قبرش در اهواز است علی بن مهزیار شاگرد خاص امام جواد علیه السلام چندتا نامه هم امام جواد به او نوشت.
عبدالعظیم حسنی شاگرد خاص ایشان هست، من سه تا از شاگردانشان را به شما بگویم که خیلی مطرح هستند. حضرت، صد و سیزده تا شاگرد خاص داشتند.
حضرت عبد العظیم حسنی که مرتب ارتباط داشت.
علی بن مهزیار که قبرش در اهواز زیارتگاه است.
زکریا بن آدم که نزدیک حرم حضرت معصومه علیها السلام در قم دفن هستند در شیخان قم. ایشان همان کسی است که امام رضا علیه السلام فرمود اهل قم به خاطر ایشان از عذاب مامون اند یعنی محفوظند فرمود همانطور که مردم بغداد به برکت پدرم امام کاظم محفوظند اهل قم به خاطر زکریا بن آدم محفوظند.
حمزة بن محمد می‌گوید من به علی بن مهزیار گفتم من گره در کارم افتاده از آقایت امام جواد علیه السلام بخواه یک چیزی به من یاد بدهد کارم آسان بشود. اینکه حالا گاهی میگویند در زندگیمان گره افتاده این را دقت کنید خدا رحمت کند آیت الله بهاء الدینی می‌فرمود: گره اگر در کارتان افتاد صدقه بدهید رد مظالم بدهید یک وقت حق الناسی انسان کرده نمی‌داند یکی هم می‌فرمود قربانی کنید آقای بهاء الدینی خیلی روی این سه تا تاکید داشت: صدقه، ردّ مظالم و قربانی.
حدیث کساء رو هم سفارش می‌کرد.
امام جواد علیه السلام نوشتند به این آقا بگو اگر گره در کارت افتاده است این دعا را بخوان؛
یا مَن یَکفی مِن کُلِّ شَیء وَ لا یَکفی مِنهُ شَیء
ای خدایی که همه کارها را کفایت می‌کنی ولی هیچ چیز نمی‌تواند جای تو را پر کند تو کفایت می‌کنی همه امور را ولی هیچ چیزی جای تو را پر نمی‌کند یا مَن یَکفی مِن کُلِّ شَیء وَ لا یَکفی مِنهُ شَیء، إِكفِنی ما أهَمَّنی مِمّا أنا فيه.
نکته سوم:
حرز امام جواد علیه السلام
خیلی هم راجع به حرز امام جواد از ما سوال می کنند. حرز امام جواد یک دعاست. ما داشتیم؛در زمان انبیا هم بوده است یک دعایی که آدم را حفظ می‌کند از خطر. حالا می‌شود این را روی کاغذ نوشت توی جیب نگه داشت، در بازوبند نوشت روی بازو گذاشت، انگشتر هایی هست حرز دارند، از همه بهتر هر روز هم می‌شود خواند خیلی ساده است. این را برای حفظ بچه ها، حفظ خودتان هم می‌توانید روزانه حفظ کنید، بخوانید؛ هم می‌توانید یادداشت کنید در جیبتان باشد، این چیزهایی که گاهی فلان روز باید نوشته بشود روی فلان چیز، نمی‌خواهم انکار کنم ولی خودتان را به زحمت نیندازید. اصل حرز امام جواد همین است. من می‌خوانم برای شما؛ یا نورُ یا بُرهان یا مُبینُ یا مُنیر یا رَبِّ إكفِني الشُّرور و آفاتِ الدُّهور و أسئَلُکَ النَجاةَ یَومَ یُنفَخُ فی الصور.
یا نورُ یا بُرهان یا مُبینُ یا مُنیر. آی خدایی که نوری، برهانی، مبینی، یا رَبِّ، خدایا؛ إكفِني الشُّرور، مارو از شر حفظ کن؛ و آفاتِ الدُّهور، و از این آسیب‌هایی که هست، کرونا می آید نمی‌دانم سیل می آید، زلزله می آید؛ و أسئَلُکَ النَجاةَ یَومَ یُنفَخُ فی الصور، خدایا روز قیامت به ما نجات بده یَومَ یُنفَخُ فی الصور.
یه حرز طولانی تری هم هست اما حرز معروف امام جواد علیه السلام همین است. همین یک سطر.
یا نورُ یا بُرهان یا مُبینُ یا مُنیر یا رَبِّ إكفِني الشُّرور و آفاتِ الدُّهور و أسئَلُکَ النَجاةَ یَومَ یُنفَخُ فی الصور.
حرز یعنی نگهداری یعنی حفظ. البته آدم این حرز را بخواند، ۱۷۰ تا در جاده سرعت برود تصادف می‌کند. باید احتیاط کرد. آدم این حرز را بخواند از پشت بام بپرد پایین پایش می‌شکند الدّاعی بِلا عَمَل کَالرّامی بِلا وَتر. دعا کننده بدون عمل مثل تیرانداز بدون کمان است. نه اینکه فردا ماسک رو برداری به جایش حرز بخوانی؛ نه. حرز جای خودش. ماسک باید زده بشود. احتیاط باید بشود. واکسن باید زده شود. یعنی اینو دقت بفرمایید که درواقع هیچ دعایی مانع از آن امر طبیعی و سبب نیست. بله دعا مؤثراست در کنار اسباب. خدا مسبب الأسباب است.
نکته چهارم:
روایتی از امام جواد علیه السلام(نِعمَةٌ لا تُشکَر کَسَیِّئَةٍ لا تُغفَر)در رابطه با اهمیت شکرگزاری
یک روایتی از امام جواد علیه السلام تقدیم بکنم:
نِعمَةٌ لا تُشکَر کَسَیِّئَةٍ لا تُغفَر
خیلی روایت عجیبی است. فرمود نعمتی که شکرش را بجا نیاوری مثل گناهی می‌ماند که استغفار نکنی. چهارتا کلمه است حفظش کنید. نِعمَةٌ لا تُشکَر کَسَیِّئَةٍ لا تُغفَر. شکر نعمتی بجا آورده نشود مثل این است که از گناهی آدم استغفار نکند. چطور شما گناه بکنی استغفار نکنی بد است! مثل پارچه‌ای که سیاه شده؛ لک شده؛ خون آمده، نشویید… گناهی که شما استغفار نکنید چقدر بد است. نعمتی هم که انسان شکر نکند به همین اندازه بد است. لذا در روایات داریم خدا به شما نعمت داد، در هرکجا هستید، اگر مرکب هم سواری دستت را بر پیشانی بگذار و بگو شُکراً شُكراً شُكرا. روایت داره پشت دستت رو بگذار روی پیشانی و بگو شُکراً شُكراً شُكراً لله. حتی نماز می‌خوانی سجده شکر بکن. توفیق پیدا کردی با خدا گفتگو کنی.
ذکر توسل و روضه:
دلها را روانه کنیم کاظمین کنار مضجع امام جواد و امام کاظم علیهما السلام یک تسلیت ویژه هم عرض می‌کنیم هم به آقا امام رضا علیه السلام پدر ایشان هم خیزران مادر ایشان هم فرزندان ایشان امام هادی علیه السلام و جناب موسی مبرقع، به دختران ایشان تسلیت عرض می‌کنیم و دلها را روانه می‌کنیم کاظمین کنار مضجع شریف جواد الائمة…
السلام علیک يا اَبا جَعْفَرٍ يا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِي اَيُّهَا التَّقِىُّ الْجَوادُ يَا بْنَ رَسُولِ اللّهِ يا حُجَّةَ اللّهِ عَلى خَلْقِهِ يا سَيِّدَنا وَمَوْلينا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ اِلَى اللّهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَىْ حاجاتِنا يا وَجيهاً عِنْدَاللّهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَاللّهِ یاوَجيهاً عِنْدَاللّهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَاللّهِ
ای ز روی تو روی حق پیدا…
مشهد هست و شهر پدر امام جواد از اینجا دل ها رو روانه کنیم کاظمین…
ای ز روی تو روی حق پیدا
آفتاب قدیمی دنیا…
ای که دریاست پیش تو قطره
ای نمی از کرامتت، دریا
ای به طفلی، فقیه هر مرجع
ای امام تمام عالم‌ها
این همه جود و فضل و احسان را
ارث بردی ز مادرت زهرا
یاابن فاطمة….آقا جانم صدای حال این جمعیته…
با گدایی تو بزرگ شدیم
ای علی اکبر امام رضا
ای امام جوان اهل البیت
قمر آسمان اهل البیت
آقا جانم…
گوشۀ حجره بی صدا بودی
غریبانه جان داد، تشنه جان داد…
به غم و غصه مبتلا بودی
مولای من…
جگرت سوخت، با لب تشنه
چون جگرگوشه‌ی رضا بودی
الان توی حرم امام رضا گفتم گفتم روضه فرزند جوان پیش بابا خواندن سخته…یا امام رضا منو ببخشید آقا…
آقا جانم…
چقدر زود پرپرت کردند
تو امام جوان ما بودی
آقا جان ابا جعفر امام جواد…
موقع دست و پازدن قطعا
یاد گودال کربلا بودی
غریب بود،تنها بود،گوشه حجره بود،تشنه بود…اما دیگر دختر کنارش نبود، خواهر کنارش نبود، فرزند ناظر جان دادنش نبود…من بمیرم برای آن خواهری که…
خودم دیدم ز بالای بلندی که محبوب خدا را سر بریدند
خودم دیدم گلوی اصغرم را خودم در بر کشیدم اکبرم را…
عرض کردم دختر ایشان کوچک بوده صغیر بوده امام جواد چهار بچه صغیر از خودش گذاشته…حکیمه خاتون چهار سالش بوده اما کنار بابا نبود امام جواد بغداد جان داده اینها مدینه بودند، اما کربلا دختر ابی عبدالله خودش را روی بدن بابا انداخت… گفته شد جَرُّوها عن جسد ابیها… نه با نوازش با تازیانه او را از بدن حسین…
حالا هر کجا نشستید دلها را روانه کنید کربلا، ماه ذی الحجة و ایام حج ایام آخر ماه ذی القعده سه مرتبه از همین جا به نیت زیارت ابی عبدالله…
صلَّ الله علیک یا ابا عبد الله
صلَّ الله علیک یا ابا عبد الله
صلَّ الله علیک یا ابا عبد الله
