شرح حدیث اخلاق | خدمت به مردم
بسماللهالرّحمٰنالرّحیم
الحمدلله ربّ العالمین
و عَن النَّبیّ صلّیاللهعلیهوآله أَنَّهُ قال سَیِّدُ القَومِ خادِمُهُم (۱)
[روایت شده است از پیامبر گرامی اسلام صلیاللهعلیهوآله که حضرت فرمودند پیشوا و رئیس هر گروهی، خادم آن گروه است.]
[این حدیث] یا به این معنا است که هر کسی بیشتر خدمت کند، این شخص اولای به سیادت است؛ بنابراین برای اینکه بفهمیم سید قوم کیست، سراغ حسب و نسب و اسم و عنوان نرویم؛ بلکه برویم سراغ اینکه ببینیم چه کسی بیشتر به این قوم خدمت میکند، او سید قوم است؛ یا به این معنا است حدیث؛
یا به این معنا است که بگوییم آن کسی که سید قوم است و به هر جهتی و به هر دلیلی به او سیادت و ریاست داده شده است در این جمعیت، این شخص باید خادم این قوم باشد.
اینکه گاهی تعبیر میشود که «مسئولین نوکر مردم هستند»، بعضی ایراد میکنند که آقا این کلمهی «نوکر» را نگویید. خب این کلمهی پیغمبر است دیگر، خادم یعنی نوکر. این کلام علاوه بر اینکه اهمیت و ارزش خدمت به مردم را نشان میدهد که از نظر شارع مقدس اسلام و پیامبر مکرم، چقدر «خدمت به مردم»، «برای مردم کار کردن»، «برای مردم زحمت کشیدن»، «به مردم سود رساندن» اهمیت دارد، چقدر اهمیت دارد؛ علاوهی بر این، درهم شکستن آن پندار غلط و انگارهی غلطی است که من و شما از ریاست و سیادت خودمان در ذهنمان نقش میبندد. وقتی من و شما در فلان اداره، در فلان جمعیت رئیس شدیم، یک انگارهای در ذهن ما به وجود میآید از وجود خودمان، از شخصیت خودمان، که گویی یک حاشیهی امنی باید داشته باشیم، یک اعتبار فوق متعارفی باید داشته باشیم؛ نه، روایت میگوید شما اگرچنانچه به هر دلیلی ریاست این جمعیت، ریاست این قوم، ریاست این ملت را در هر حدی بر عهده گرفتید، فوراً وظیفهای به گردن شما میآید و آن خدمت به اینها است.
ببینید این کجا و آنچه که در فرهنگهای رایج دنیا، در فرهنگهای مادی مطرح است کجا! که به مجرد اینکه کسی وارد این اتاق ریاست شد و روی صندلی ریاست نشست، کأنه یک حصاری از اعتبارات و عناوین دور او کشیده میشود که دیگر کسی حق ندارد به او اندک تعرضی بکند؛ نه، شما رئیسید، خیلی خب، موظفید به خدمت کردن. این بنابر معنا و احتمال دوم.
احتمال اول هم این است که اگر میخواهیم ببینیم چه کسی رئیس است، نگاه کنیم ببینیم چه کسی بیشتر از همه خدمت میکند تا بفهمیم که او رئیس است.
۱) الشافی، فیض کاشانی