نشانههای نفس امارّه (۲)
اللَّهُمَّ خُذ لِنَفسِكَ مِن نَفسي ما يُخَلِّصُها، و أَبقِ لِنَفسي مِن نَفسي ما يُصلِحُها، فَإِنَ نَفسي هالِكَةٌ أو تَعصِمَها.[۱]
در جلسه پیشین گذشت که برای تبیین این بند از دعای مکارم الاخلاق، بهتر است شرح آن را از جمله پایانی شروع کنیم. در تبیین این جمله که در واقع، استدلالی است برای دو درخواست قبل از آن، یک آیه و یک روایت خواندیم.
روایتی دیگر در این باره، بخشی از خطبه امیر مؤمنان(علیهالسلام) است که طبق نقل، میفرماید:
ما مِن مَعصيَةِ اللَّهِ شَيءٌ إلّا يَأتي في شَهوَةٍ، فرَحِمَ اللَّهُ امرأً نَزَعَ عن شَهوَتِهِ، و قَمَعَ هَوى نَفسِهِ؛ فإنّ هذهِ النَّفسَ أبعَدُ شَيءٍ مَنزِعاً، و إنّها لا تَزالُ تَنزِعُ إلى مَعصيَةٍ في هَوىً.[۲]
هيچ معصيتى از معاصى خداوند نيست مگر اينكه با شهوتى همراه است. پس، رحمت خدا بر کسی كه از شهوات خويش باز ايستد و هواى نفْس خود را سركوب كند؛ زيرا كه اين نفْس به سختى از شهوات باز مىايستد و همواره به نافرمانىِ برخاسته از هوس، گرايش دارد.
در این روایت، به اماره بودن نفس اشاره نشده است، ولی مشكلترين كار را جلوگيرى از همين نفس سركش دانسته كه مُدام، به گناه و معصیت، تمايل دارد.
آن حضرت در جملههای آغازین نامه معروف خود به مالک اشتر، با تعابیر جالبی نسبت به نفس اماره، هشدار داده است، میفرماید:
هذا ما أمَرَ بِهِ عَبدُ اللّهِ عَلِيٌّ أميرُ المُؤمِنين مالِكَ بنَ الحارِثِ الأَشتَرَ... أمَرَهُ أن يَكسِرَ نفسَهُ مِن الشَّهَواتِ، و يَزَعَها عِندَ الجَمَحاتِ، فإنَّ النَّفسَ أمّارَةٌ بالسُّوءِ إلّا ما رَحِمَ اللَّهُ ... فاملِكْ هَواكَ، و شُحَّ بنَفسِكَ عَمّا لايَحِلُّ لكَ، فإنّ الشُّحَّ بالنَّفسِ الإنصافُ مِنها فيما أحَبَّت أو كَرِهَت.[۳]
اين فرمانى است از بنده خدا على، امير مؤمنان به مالك بن حارث اشتر... از او مىخواهد كه خواهشهاى نفْس خويش را درهم شكند و مهار آن را هنگام سركشى محكم گيرد؛ زيرا كه نفْس همواره، به بدى فرمان مىدهد، مگر آنكه خداوند رحم كند... پس بر هوا و هوس خويش مسلّط باش و آنچه را كه حرام است از نفْس خود دريغ دار؛ زيرا كه دريغ داشتن از نفْس، دادخواهى از اوست در آنچه كه دوست دارد يا ناخوش مىدارد.
از منظر امیر مؤمنان(علیهالسلام)، منشأ شرارتها و گمراهیهای معاویه(لعنةاللهعلیه) نفس اوست. در بخشی از نامه آن حضرت خطاب به معاویه آمده است:
إنّ نفسَك قد أولَجَتكَ شَرّاً، و أقحَمَتكَ غَيّاً، و أورَدَتكَ المَهالِكَ، و أوعَرَت علَيكَ المَسالِكَ.[۴]
به راستى نفْس تو، تو را به بدى در آورده و در گمراهى فرو برده و در مهلكهها در انداخته و راهها [ى درستى و رستگارى] را بر تو ناهموار نموده است.
برخی از ویژگیهای نفس اماره در مناجات «الشاکین» ـ از مجموعه مناجاتهای پانزدهگانه منسوب به امام زین العابدین(علیهالسلام) ـ اینگونه آمده است:
إلهي، إليكَ أشكو نَفساً بالسُّوءِ أمّارَةً، و إلَى الخَطيئةِ مُبادِرَةً، و بمَعاصيكَ مُولَعَةً، ... كثيرَةَ العِلَلِ، طَويلَةَ الأمَلِ، إن مَسَّها الشَّرُّ تَجزَعْ، وإن مَسَّها الخَيرُ تَمنَعْ، مَيّالَةً إلَى اللَّعبِ و اللَّهوِ، مَملُوّةً بالغَفلَةِ و السَّهوِ، تُسرِعُ بي إلَى الحَوبَةِ، و تُسَوِّفُني بالتَّوبَةِ.[۵]
الهى، به تو شكايت مىكنم از نفسى كه همواره به بدى فرمان مىدهد و به سوى گناه مىشتابد و به معاصى تو آزمند است... پر عذر و بهانه است و آرزوى دراز دارد، اگر به او گزندى رسد بيتابى مىكند و اگر خير و بركتى رسدش بخل مىورزد، شيفته بازى و سرگرمى است، آكنده از غفلت و بىخبرى است، مرا به سوى گناه مىشتاباند و در كار توبه، به من وعده امروز و فردا مىدهد.
اینها بخشی از روایاتی است که در آنها نشانههایی از نفس اماره بیان شده است، نفسی که اگر خدا آن را حفظ نکند، موجب هلاکت انسان میگردد.
[۱]. الصحيفة السجّاديّة، الإمام زین العابدین (علیهالسلام)، الدعاء ۲۰.
[۲]. نهج البلاغة، خطبه۱۷۶.
[۳]. نهج البلاغة، نامه۵۳.
[۴]. نهج البلاغة، نامه۳۰.
[۵]. بحار الأنوار، محمد باقر المجلسی (۱۱۱۰ ق)، ج۹۴، ص۱۴۳ به نقل از بعضی از کتب اصحاب.