تقابل نفس اماره و لوامه (۳)
اللَّهُمَّ خُذ لِنَفسِكَ مِن نَفسي ما يُخَلِّصُها، و أَبقِ لِنَفسي مِن نَفسي ما يُصلِحُها، فَإِنَ نَفسي هالِكَةٌ أو تَعصِمَها. صحبت در آخرین جمله از بند نوزدهم دعای نورانی مکارم الاخلاق بود که این حقیقت در آن یادآوری شده است که نفس انسان، او را به سوی هلاکت میکشاند مگر آنکه خداوند سبحان او را نگه دارد. نفسی که در قرآن از آن به «نفس اماره» تعبیر شده است.
إِنَ نَفسي هالِكَةٌ أو تَعصِمَها.[۱]
صحبت در تبیین این جمله به اینجا رسید که نفس انسان دو بُعد دارد: یک بُعد الهی و یک بُعد شهوانی. بُعد شهوانی و نفسانی، او را به سوی بدی میکشاند و در نهایت موجب هلاکت او میگردد؛ ولی بُعد الهی و وجدان اخلاقی او را به خوبیها دعوت نموده و به کامیابی و سعادت میرساند.
در قرآن از این دو بُعد با تعابیر گوناگون یاد شده است، از بُعد الهی با «نفس لوّامه» یا «الهام تقوا» یاد شده است و از بُعد غیر الهی با «نفس امّاره» یا «الهام فجور». آیات مربوط به آنها در جلسات قبل، بیان شد.
در آیهای دیگر از این دو بُعد با عنوان «نجد» به معنای «راه روشن»[۲] تعبیر شده است:
أَ لَمْ نَجْعَلْ لَهُ عَيْنَيْنِ * وَ لِساناً وَ شَفَتَيْنِ * وَ هَدَيْناهُ النَّجْدَيْنِ﴾.[۳]
آيا براى او دو چشم نيافريدهايم * و زبان و دو لب؟ * و دو راه را به او نشان نداديم؟
شیخ کلینی از امام صادق(علیهالسلام) در تفسیر «نجدین» چنین روایت کرده است:
نَجدَ الخَيرِ و نَجدَ الشَّرِّ.[۴]
راه نيكى و راه بدى را [نشان داد].
انسان فطرتاً به گونهاى آفريده شده كه خوبى و بدى را مىشناسد و به درستى مىداند كه پاكى چيست و پليدى، كدام است.
در روایات نیز برای بیان دو بُعد یاد شده، تعابیری به کار رفته است، مثلا در این روایت که از امیر مؤمنان(علیهالسلام) نقل شده است، بُعد الهی، «عقل» و بُعد غیر الهی، «شهوت» نامیده شده است. «عبدالله بن سنان» میگويد از امام صادق(علیهالسلام) پرسيديم: آيا آدميان برترند يا فرشتگان؟ فرمود: امير المؤمنين علی بن ابی طالب(علیهالسلام) فرموده است:
إنَّ اللَّهَ عَزَّ و جَلَّ رَكَّبَ فِي المَلائِكَةِ عَقلًا بِلا شَهوَةٍ، و رَكَّبَ فِي البَهائِمِ شَهوَةً بِلا عَقلٍ، و رَكَّبَ في بَني آدَمَ كِلَيهِما، فَمَن غَلَبَ عَقلُهُ شَهوَتَهُ فَهُوَ خَيرٌ مِنَ المَلائِكَةِ، و مَن غَلَبَت شَهوَتُهُ عَقلَهُ فَهُوَ شَرٌّ مِنَ البَهائِمِ.[۵]
خداوند عز و جل در فرشتگان فقط عقل نهاده است و نه خواهش نفسانى، و در چارپایان ميل و خواهش نهاده است و عقل نه، و در آدمیان هر دو را نهاده است. پس، آن كه عقلش بر خواهشش چيره آيد از فرشتگان بهتر است و هر كه خواهشش بر خردش غالب گردد از چارپایان بدتر است.
انسان با مهار گرايشهاى حيوانىاش و رفتار بر مبناى عقل، خود را از مرتبه ملائک نيز بالاتر میبرد و در مقابل با پيروى از خواستههاى حيوانى و بهكارگيرى نا صحیح از عقل، از مرتبه حيوانى پستتر میشود و مصداق آيه شريفه ﴿أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُ﴾[۶] میگردد.
[۱]. الصحيفة السجّاديّة، الإمام زین العابدین (علیهالسلام)، الدعاء ۲۰.
[۲]. «الطريق الواضح يسمّى نَجدا»، كتاب العين، الخلیل بن أحمد الفراهیدی (۱۷۵ ق)، ج۶ ص۸۴.
[۳]. سوره بلد، آیه۸ تا ۱۰.
[۴]. الكافي، الشیخ الکلینی (۳۲۹ ق)، ج۱، ص۱۶۳، ح۴، ط ـ الإسلامیة.
[۵]. علل الشرائع، شیخ صدوق (۳۸۱ق)، ص۴، ح۱.
[۶]. سوره اعراف، آیه۱۷۹.