نقش دعا در رفع اندوه
عُدّه بودن خداوند سبحان هنگام حزن و اندوه، به این معناست که تنها تکیهگاه و مایه دلخوشی افراد مؤمن، خداوند سبحان است.
اللَّهُمَّ أنتَ عُدَّتي إن حَزِنت.[۱]
در شرح این جمله از دعای نورانی مکارم الاخلاق اشاره شد که «عُدّه» به معنای امکاناتی است که انسان برای انجام کاری آماده و ذخیره میکند و عُدّه بودن خداوند سبحان هنگام حزن و اندوه، به این معناست که تنها تکیهگاه و مایه دلخوشی افراد مؤمن، خداوند سبحان است، زیرا ایمان به خداوند و شناخت او موجب میشود انسان خود را در پناه او ببیند و احساس تنهایی نکند، همچنین در مشکلات به او تکیه نماید و قدرت و توان خود را برای برخورد با سختیها افزایش دهد. در مناجاتی منسوب به امام زین العابدین(علیهالسلام) میخوانیم:
إلهی!... كَيفَ أحزَنُ و قَد عَرَفتُكَ؟[۲]
خدایا! چگونه اندوهگين شوم با آن كه تو را شناختهام؟!
كسى كه آفريدگار خود را حقيقتاً بشناسد، نبايد احساس نگرانى كند؛ زيرا میداند که خداوند، جز خير و خوبى براى شخص با ايمان، مقدّر نمىنمايد.
از همین جا، نقش ایمان به تقدیر الهی که شاخهای از ایمان و معرفت به اوست در رفع اندوه انسان نمایان میگردد. کسی که باور دارد که همه مصیبتها و گرفتاریها، از پیش برای او ثبت و مقرر شده است، هنگام پیش آمدن آنها دچار نگرانی و ترس نمیگردد. این مطلب، به قدری روشن است که امام صادق(علیهالسلام) محزون شدن را با وجود اعتقاد به قضا و قدر الهی، بی دلیل میداند، ایشان طبق نقل، میفرماید:
إن كانَ كُلُّ شَيءٍ بِقَضاءٍ مِنَ اللَّهِ و قَدَرِهِ فَالحُزنُ لِماذا؟![۳]
اگر هر چيزى به قضا و قدر الهى است، پس حزن و اندوه براى چيست؟!
گفتنی است که قضا و قدر الهی، دو گونه حتمی و معلّق دارد. اگر چیزی در علم ازلی الهی این گونه مقرر شده باشد که حتما باید محقق شود، تقدیر قطعی است؛ ولی گاهی تحقق چیزی، مشروط به شرایطی دانسته شده است و تا وقتی شرایط مهیا نگردد، محقق نمیگردد.
اینجاست که نقش دعا در تغییر مقدرات الهی، مطرح میشود. انسان با دعا میتواند نه تنها مقدرات غیر حتمی را از خدا بخواهد که تغییر دهد، بلکه تأثیر دعا به اندازهای است که بر تقدیر قطعی و حتمی نیز اثرگذار است. یهودیان قائل به بسته بودن دست خدا بودند: ﴿وَ قالَتِ الْيَهُودُ يَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ﴾؛[۴] ولی ما میگوییم هیچ وقت خداوند، دستش بسته نیست و حتی آنچه در شب قدر مقدر شده است را نیز اگر بخواهد، تغییر میدهد. از امام صادق(علیهالسلام) روایت شده است که فرمود:
إنَ الدُّعاءَ يَرُدُّ القَضاءَ، يَنقُضُهُ كَما يُنقَضُ السِّلكُ و قَد ابرِمَ إبراماً.[۵]
همانا دعا، قضا را باز مىگرداند [و] آن را وا مىگشايد، همان طورى كه رشته [تابيده] واگشوده مىشود، هر چند محكم شده باشد.
این مضمون در چندین روایت، گزارش شده است.[۶] بنا بر این، میتوان یکی دیگر از عوامل رفع اندوه را دعا و درخواست از خداوند متعال دانست، همان گونه که پس از درخواست حضرت یونس(علیهالسلام) در دل ماهی، غم او را بر طرف ساخت:
﴿وَ ذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغاضِباً فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَيْهِ فَنادى فِي الظُّلُماتِ أَنْ لا إِلهَ إِلاَّ أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ * فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ﴾.[۷]
و ذا النون (يونس) را [ياد كن] آن گاه كه خشمگين [از ميان قوم خود بيرون] رفت و چنين مىپنداشت كه ما بر او تنگ نخواهيم گرفت [اما او] در آن تاريكىها [دل شب، ته دريا، درون شكم نهنگ] صدا زد: [پروردگارا!] جز تو معبودى نيست، منزّهى تو، من از ستمكاران بودم! پس اجابتش كرديم و از غصّه نجاتش داديم و مؤمنان را چنين نجات مىدهيم.
تقدیر الهی این بوده است که اگر وی از تسبیح کنندگان نبود و از خداوند درخواست رهایی نمیکرد، تا قیامت در شکم نهنگ بماند و در هاضمه آن هضم شود:
﴿فَلَوْ لا أَنَّهُ كانَ مِنَ الْمُسَبِّحِينَ * لَلَبِثَ فِي بَطْنِهِ إِلى يَوْمِ يُبْعَثُونَ﴾.[۸]
اگر او از تسبيح كنندگان نبود، قطعاً تا روزى كه برانگيخته مىشوند، در شكم آن (ماهى) مىماند.
ولی این تقدیر الهی با بیان جملاتی که در آیات پیشین خواندیم و معروف به ذکر یونسیه است، عوض شد.
حضرت نوح(علیهالسلام) نیز براى نجات خود و همراهانش از آن بلاى عظيم دعا کرد و خداوند آنها را نجات داد:
﴿وَ لَقَدْ نادانا نُوحٌ فَلَنِعْمَ الْمُجِيبُونَ * وَ نَجَّيْناهُ وَ أَهْلَهُ مِنَ الْكَرْبِ الْعَظیِمِ﴾.[۹]
و همانا نوح ما را ندا مىكرد و ما نيكو پاسخگو بوديم. * و او و خانوادهاش را از بلايى سترگ رهانديم.
خداوند، تنها كسى است كه مىتواند انسان را از گرفتارىها نجات دهد:
﴿قُلْ مَنْ يُنَجِّيكُمْ مِنْ ظُلُماتِ الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ تَدْعُونَهُ تَضَرُّعاً وَ خُفْيَةً لَئِنْ أَنْجانا مِنْ هذِهِ لَنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرِينَ * قُلِ اللَّهُ يُنَجِّيكُمْ مِنْها وَ مِنْ كُلِّ كَرْبٍ ثُمَّ أَنْتُمْ تُشْرِكُونَ﴾.[۱۰]
بگو چه كسى شما را از تاريكىهاى خشكى و دريا نجات مىدهد؟ با گريه و زارى و پنهانى، او را مىخوانيد كه اگر ما را نجات دهيد، بىترديد از سپاسگزاران خواهيم بود. بگو خدا شما را از آن و از تمام گرفتارىها نجات مىدهد؛ ولى شما پس از آن، شرك مىورزيد!
نیز در جای دیگر میفرماید:
﴿أَمَّنْ يُجيبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوءَ﴾.[۱۱]
[آیا آن شریکان بهترند] يا آن كسى كه به درمانده، چون وى را بخواند، پاسخ مىدهد و بلا را از او میگرداند؟
[۱]. الصحيفة السجّاديّة، الإمام زین العابدین (علیهالسلام)، الدعاء ۲۰.
[۲]. بحارالأنوار، محمد باقر المجلسی (۱۱۱۰ ق)، ج ۹۴ ص ۱۳۹ ذيل ح ۲۱.
[۳]. كتاب من لا يحضره الفقيه، الشیخ الصدوق (۳۸۱ ق)، ج ۴، ص ۳۹۳، ح ۵۸۳۶.
[۴][۴]. سوره مائده، آیه۶۴.
[۵]. الكافي، الشیخ الکلینی (۳۲۹ ق)، ج۲، ص۴۶۹، ح۱، ط ـ الإسلامیة.
[۶]. ر. ک: نهج الدعاء (با ترجمه فارسى)، محمد محمدی ریشهری، ج۱، ص۷۴.
[۷]. سوره انبیاء، آیه۸۷ و ۸۸.
[۸]. سوره صافات، آیه۱۴۳ و ۱۴۴.
[۹]. سوره صافات، آیه۷۵ و ۷۶.
[۱۰]. سوره انعام، آيه۶۳ و ۶۴.
[۱۱]. سوره نمل، آیه۶۲.