سخنرانی آیت الله سیدابراهیم رئیسی در دومین همایش ملی حکمرانی اسلامی
منبع : حکمرانی متعالی»زمستان 1399 - شماره 4
ابعاد شخصیتی شهید بهشتی
ایشان دارای شخصیتی فرزانه بود و در نظام حکمرانی صاحب اندیشه و نگاه نظام مند و نگاه ساختاری بود و میشود شخصیت ایشان را به عنوان یک چهره ای موثر برای نظریه ولایت فقیه دانست چرا که ایشان برای حکومت اسلامی این نظریه را تبیین کرد ساختار سازی کرد و نقش مرحوم بهشتی در جانمایی نظریه ولایت فقیه در قانون اساسی نقش برجسته ای بود حتماً شخصیت شهید بهشتی میتواند محور این بحث قرار بگرد چون ایشان در دیدگاهها و نظریاتشان نظام و ساختار حکمرانی اسلامی را هم تبیین کردند و هم اندیشه ایشان در قانون اساسی کشور تبلور پیدا کرده است.
ضرورت فهم حکمرانی و مداقه در نظریات روز
اولین نکته در بحث حکمرانی ضرورت فهم حکمرانی در آوردگاه بین المللی است. ابعاد و پیچیدگی های بحث حکمرانی باید کاملاً دیده شود.عزیزان فرهیخته و پژوهشگر ما باید در ارتباط با شاخصهایی که آنها معرفی میکنند به عنوان حکمرانی خوب کاملاً دقت کنند به طور مثال در نظریه حکمرانی خوب هشت محور وجود دارد مثلاً موضوع مشارکت حقوق مساوی مسئولیت پذیری موضوع شفافیت و این شاخصها باید مورد مطالعه قرار بگیرد که آنها وقتی میگویند حقوق مساوی منظورشان چه است؟ وقتی سخن از عقلانیت است نگاه به شاخص عقلانیت چگونه است؟ اینکه من میگویم نیاز به یک بحث جدی پژوهشی دارد این است که آنها سخن و صحبت از عقلانیت دارند درست است اما وقتی ما از عقل بحث میکنیم باید معلوم شود آنچه ما نسبت به عقلانیت سخن میگوییم درست مبتنی بر همان اصول و شاخصهایی است که مورد بحث داریم قرار میدهیم لذا هر کدام از این شاخصها با نگاه به فقه و شریعت و نگاه به حکمت مبانی باید مورد دقت قرار بگیرد که در محاسبه دچار یک اشتباه نشویم.
یک مثالی بزنم این سند بیست سی که الآن بحثش مطرح است یک نکات و محورهایی در آن آمده که هرکسی به آنها نگاه کند میگوید چه کسی با اینها مخالف است؟ در صورتی که به مبانی این سند وقتی آدم نگاه میکند این سند مبانی اش کاملاً با آن مبانی که ما داریم متفاوت است. دلیل اینکه رهبری به عنوان حکیم فرزانه ما به ما هشدار میدهند میفرمایند که مگر ما خودمان مبانی نداریم، مگر خودمان اسناد نداریم، مگر اسناد بالادستی نداریم و سند آموزش و پرورش نداریم چرا سند خودمان مورد استناد قرار نگیرد، اسناد آنها مستند ما بشود؟ این همان نگاه ژرفی است که میبیند وقتی سخن از عقلانیت است، سخن از شفافیت است سخن از اخلاق است اینها باید کاملاً دیده شود و معلوم بشود که ما بحثمان در عدالت چیست و آنها چه تعریفی دارند؟ این هم نکته ای است که به نظر من در ارائه طرز حکمرانی اسلامی کاملاً باید شاخص ها و محورهای مورد توجه حتماً به عنوان زمینه بحث و پژوهش و تحقیق قرار بگیرد تا معلوم شود حکمرانی ای که ما داریم از آن بحث میکنیم مبتنی بر اسناد قطعیه ای که ما داریم؛ کتاب و سنت مبتنی بر آنچه که در سیره و سلوک امام بزرگوار ما و مکتب رهبری معظم انقلاب اسلامی ما از آن سراغ داریم آنچه ما آموختیم از مبانی به عنوان اینکه طرز حکمرانی ولایی باید آن گونه شکل بگیرد. این ها بحثی است که در این گام دوم موردتوجه است.
مراحل رسیدن به حکمرانی مطلوب ما
در گام دوم سخن این است که ما باید نظامی مبتنی بر شریعت فقه و حکمت را طراحی کنیم، حتماً طراحی این نظام باید اصول و متغیرهایی به عنوان فروع را مورد توجه قرار دهد در این اصول تغییرناپذیر میتوان به معنویت اخلاق، عدالت عقلانیت آزادی و استقلال و... اشاره کرد و فروع متغیر نیز در رابطه با ابزارها و روشها است. این اصول دقیقاً باید تبیین بشود. آنچه ما منظور داریم از عقلانیت، آنچه که نگاهمان است به عدالت به معنویت و به هرکدام از اینها باید دقیقاً تبیین شود. موضوع بسیار مهم و اساسی بعدی دولت سازی اسلامی است چه اینکه این امر موضوع بسیار مهمی است که در گام دوم و مبتنی برگام دوم باید طی شود؛ که البته بحث دولت اسلامی دو نکته: دارد تعریف دولت اسلامی به معنی تعریف کارگزاران به معنی دست اندرکاران و حاکمان و مسئولان یا دولت اسلامی به معنی نهادها و ساختارها که هر دو مورد توجه است و نکته سوم؛ مسئله تحول تحول خواهی و ضرورت تحول است.این سه نکته در کنار هم باید مورد توجه باشد تمام اینها پیوند بین ارزشها و روشها است. پیوند بین ارزشها و تلفیق با ابزارها. است که این تلفیق را ما باید در طرز حکومت و حکمرانی اسلامی مبتنی بر ولایت تعریف کنیم.
شاخص ها و غایت حکمرانی ولایی
شاخصه مهم در حکمرانی ولایی عقلانیت است شاخصه مهم در حکمرانی ولایی معنویت است، شاخصه مهم و محوری در حکمرانی ولایی مردم باوری است که هر کدام اینها بحث دارد. مثلاً وقتی ما سخن از مردم باوری میگوییم مردم باوری واقی است نه تشریفاتی اگر امام بر باور داشتن مردم تأکید داشتند حقیقتاً مردم را باور داشتند اگر امروز رهبری به مردم اشاره میکنند حقیقتاً نگاه به مردم رأی مردم و خواست مردم و اعتماد مردم به عنوان نه یک امر تشریفاتی بلکه به عنوان یک امر واقعی مورد توجه ایشان است. اگر بحث از عدالت میکنیم حقیقتاً موضوعی است که بعد از توحید شاید هیچ مفهومی از مفاهیم اسلامی این قدر در فرهنگ دینی ما مورد توجه قرار نگرفته است. عدالت و توحید عدالت و نبوت و عدالت و امامت، عدالت و معاد عدالت و فرج عدالت، انفسی عدالت، آفاقی عدالت در حوزه اقتصادی، عدالت در حوزه اجتماعی و عدالت در حوزه های مختلف مورد توجه است و اصلاً اگر سنگ زیربنای اندیشه و تفکر اسلامی عبودیت پروردگار متعال باشد نظام سازی باید مبتنی بر عدالت. باشد. باید توجه به همه این ابعاد موضوع عدالت در این بحث نظری موضوع عدالت مورد توجه قرار بگیرد.ما محوری ترین نکته ای که در اینجا داریم این است که جامعه ای با کرامت ساخته شود و این جامعه بتواند مسیر بندگی و مسیر زندگی توأم با امنیت عدالت و رفاه اجتماعی را کاملاً رقم بزند. یعنی حکمرانی و طرز حکمرانی اسلامی که ارائه میشود باید مبتنی بر یک اصول و مبانی این طور باشد.
تربیت حکمرانان تراز انقلاب
گام سوم که نکته بسیار مهمی است مسئله ساختن افرادی تراز این نظام است. شما اگر عدالت را تعریف بکنید اما افرادی عادل و برخوردار از عدالت نباشند که مجری عدالت باشند منحصر در بحث نظری میشود. ما سخن از عدالت در حوزه ثبوتی، نداریم سخن از عدالت در حوزه اثباتی و اجرایی داریم. باید بیاید در میدان چه کسی میتواند عدالت را اجرا کند؟ مگر ممکن است اگر مردانی و زنانی برخوردار از عدالت نباشند بتوانند مردم را با عدالت و زندگی آنها را به عدالت نزدیک بکنند؟ مگر میشود. اینکه همه انبیای عظام الهی در طول تاریخ چهرههای عادل بودند؛ هم برنامه شان عادل بوده و هم خودشان عادل بودند از شاخصه های بسیار مهم رهبری در نظام مسئله عدالت است و غیر از رهبری هرکسی در هر کجای این نظام ایفای نقش میکند باید برخوردار از ملکه عدالت باشد والا جامعه با عدالت انس نمیگیرد و زندگی مردم از عدالت بهره ای نخواهد برد. در واقع فضیلت فردی است که فضیلت ساختاری را به دنبال دارد یعنی هم انسانهای با فضیلت هم ساختارهای گسترش دهنده فضیلت بسیار مهم است پس تربیت افراد تراز که بتوانند حکمرانی اسلامی را اجرایی کنند این هم نکته محوری و بسیار مهمی است چرا که انبیا هم آمدند به انسانها برنامه زندگی بدهند و هم آمدند انسانهای تراز تربیت کنند، انسان های با کرامت اخلاقی چون ابوذر و مقداد پرورش بدهند چهرههای مجاهدی که امروز در میدان شاهدش هستیم به عنوان الگوهای ما پرورش بدهند مثل شهید قاسم سلیمانیها در این میدان پرورش بدهند مثل رزمندگانی که از همه چیزشان برای دین و ارزشهای دین مایه گذاشتند یا مردان و زنانی که در عرصه های مختلف مسائل عدالت محوری گام برمی دارند.
ابزارها و حکمرانی شاخص ها
گام چهارم موضوع ابزارها است. ابزارها باید دقیقاً شناخته بشود. مسئله استفاده از شاخص ها در این رابطه بسیار مهم است شما شاخصهایی که آنها به عنوان حکمرانی ارائه میدهند ببینید، مثلاً می آیند یک نظام رتبه بندی میگذارند و میگویند کشورها باید خودشان را با این شاخصها منطبق کنند تا رتبه برتر پیدا کنند. خب شاخصها چیست؟ مثلاً بیان میکنند، شفافیت مبارزه با فساد و طبق آن به کشورها رتبه می دهند میگویند فلان کشور مبارزه در با فساد نمره اش این. است خب شاخص مبارزه با فساد چیست؟ خودشان تعریف می کنند. در تنظیم گری آنها نظم میدهند به این قضایا. یا در رسانه همین طور است. بسیاری از قراردادها را میآیند تنظیم میکنند و میگویند اگر به فلان قرارداد پیوستید یا در واقع فلان نظام اقتصادیتان نظام اجتماعی تان نظام، فرهنگی، نظام سیاسی تان را منطبق کردید ما رتبه شما را بالا می بریم یا اگر نکردید ما رتبه شما را پایین میآوریم با همین نظام رتبه بندی میخواهند کشورها را طبق آن نظام حکمرانی که خودشان و نظمی که خودشان میخواهند به حکومت ها بدهند دارند تنظیم میکنند خب ما باید یک نگاه دقیقی داشته باشیم به نوع این ابزارهایی که در ارتباط است.
ما ابزارهایمان را چه تعریف میکنیم؟ ما میخواهیم یک ساختارهایی تعریف کنیم و ابزارهایی که بتواند ارزشهایی را بر جامعه حاکم بکند آن ابزارها بتواند ما را به کرامت انسانی نزدیک و نزدیک تر بکند. هر ابزاری که بتواند ارزشها را در جامعه جلوه گر بکند این ابزار ابزار درست و قابل توجهی است که ما باید به این ابزارها توجه کنیم به همه این ابزارها یعنی نوع مقرراتی را که گذاشته بشود و نوع تنظیم گری ها در واقع نوع استفاده از متغیرهای مختلف که این همان فروعاتی است که من اشاره کردم گفتم یک اصول ثابتی داریم، غیر متغیر و درواقع یک فروعاتی داریم که آنها تغییر پذیر است آن فروعات تغییر پذیر این ابزارها است یعنی ابزارها تغییر میکند متناسب با اینکه چه زمانی است چه مکانی است و چه اقتضائاتی دارد. ابزارها متناسب با زمان متناسب با مکان و متناسب با اقتضائات متغیر است به عبارت دیگر ارزشها ثابت است اما روشها متغیر است همواره ارزشها ثابت است. هیچ زمان ارزشها تغییر نمیکند اما روشها متغیر است یک زمانی یک اقتضائی دارد یک زمان دیگر یک اقتضای دیگری دارد. متناسب با زمان. مکانها هم همین طور است. مکانها هم اقتضائات خاصی دارد و متناسب با اقتضائات باید پیگیری کرد. اینجا نکته ای که مهم است بحث آن اجتهاد پویا است آن مجاهدتی است که باید دانشمندان ما بکنند و بتوانند مبتنی بر آن، اصول فروعات را پاسخگو باشند مبتنی بر آن مبانی بناهایی را در واقع برپا کنند. یک مبانی است مبانی تغییرناپذیر یک بناهایی است بر این مبنا استوار است. این بناهایی که بر این مبنا استوار است باید متناسب با زمان متناسب با مکان و متناسب با اقتضائات خودش باشد اما ارزشها و مبانی مبانی و ارزشهای کاملاً ثابت است.
تحول حکمرانی قضائی
من نکته ای که در گام پنجم دارم که در واقع به نحوی ارتباط دارد با مسئولیت بنده باید عرض بکنم نسبت به بحث تحول قضایی که در بستر گام دوم مأموریت پیدا کردم که باید آن را در این دوره ما اجرایی کنیم. سندی را در این رابطه با همکاری بسیاری از دوستان پژوهشگران و قضات محترم عالی رتبه و صاحب نظران تنظیم کردیم که این سند به نحوی در اختیار فرهیختگان قرار خواهد گرفت. همان سند مقدماتی که در آغاز کار به استحضار رهبری معظم انقلاب اسلامی رسیده است و همان سند ارتقا یافته ای که باید در سال دوم مورد بازنگری قرار گرفته استدر اختیار است ما در این تحول معتقدیم باید با شناخت همین مبانی قضای اسلامی در عین حال با نگاه به اینکه باید آن قالبی - یعنی آن ساختارهای متناسبی که می خواهد قضای اسلامی در آن پیاده بشود این باز نگری در ساختارها صورت گیرد.
نکته دوم تناسب زمان و مکان موضوع استفاده از فناوریهای نوین قضای الکترونیک و دادرسی های الکترونیک مورد توجه است.سومین نکته اینکه ما در دستگاه قضایی که تاکنون دادخواست محوری حرکت کرده یعنی منتظر دادخواست بوده تا یک دادرسی و رسیدگی را آغاز، بکند ما معتقدیم در یک اقدام با شناخت به نسبت به مسائل و شرایط ما باید از یک اقدام منفعلانه به دنبال یک حرکت و کنشگری فعال باشیم. کنش گری که وجود فعال اقتضا میکند که ما برویم سراغ مسئله لذا نظام مسائل را تعریف کردیم یک نظام مسائلی که در آن مسائل مختلف اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی است و در این مسائل هر چه نگاه پیشگیرانه باشد، و اقدامات. ، پیش دستانه، باشد طبیعتاً ما از اینکه پرونده بخواهد تشکیل بشود بی نیاز میشویم.
این نگاه نیازمند این است که همه صاحب منصبان و همه صاحب نظران در این رابطه مشارکت کنند. مهمترین مسئله مسئله مشارکت مردم است نقش دادن به مردم است نقش دادن به فرهیختگان است و نقش دادن به همه آحاد جامعه است که میتوانند در این قضیه نقش آفرینی کنند اینها نکات است مهمی که ما در این دوران تحول به آنها توجه کردیم باز مبتنی بر همان اصولی که عرض کردم اصول مسلمی دارد یعنی ما از اسناد بالادستی در این سندمان ما نگاهمان به خواست شریعت، نگاهمان به قانون اساسی نگاهمان به رهنمودهای امام و رهبری نگاهمان به سیاستهای مصوب نظام، نگاهمان به برنامه های توسعه مصوب تا توسعه ششم و در یک کلمه نگاهمان به قوانین و باید و نبایدهایی که وجود دارد و با نگرشی نو و با نگاهی نو به مباحثی که تاکنون در این رابطه مورد توجه بوده است. این هم نکته ای است که ما در این گام به نظرمان میرسد میتواند بسیار مؤثر باشد در حکمرانی اسلامی امروز موضوع دستگاه قضایی عدالت و اجرای عدالت اگرچه اجرای عدالت فقط در قوه قضاییه نیست و همه ابعاد نظام مأمور به اجرای عدالت هستند همه لکن ما به عنوان قوه قضاییه به نظرمان میرسد که امروز پیشانی عدالت یا دستگاهی که باید جلوی عدالت و عدالت گستری باشد یعنی حقیقتاً عدالت گستری در این اینجا گسترش عدل و آزادیهای مشروع که در قانون اساسی آمده قوه قضاییه هم باید در این رابطه برنامه داشته باشد و هم پیگیری کند. داشته باشد.
من امیدوارم انشالله اجلاس حکمرانی در نشست دوم بتواند ابعاد مختلف حکمرانی را در تراز حکمرانی اسلامی بررسی کند و در این رابطه هم نظریه پردازی جامعی بشود و هم در حوزه اجرا و عمل این نظریات بتواند انشالله هم عملیاتی و اجرایی شود.از اینکه توفیق نصیب شد در جمع شما ولو به صورت مجازی حضور پیدا کردم و از طریق ویدئوکنفرانس توفیق این را داشتم که جا دارد به همه شما فرهیختگان خسته نباشید عرض کنم و امیدوارم که انشالله از مجموعه مباحث و اندیشه اندیش ورزان و فکر متفکران و قلم علماء و دانشمندان عزیز بتواند طرحی نو نگاهی نو و بتواند منشأ آثار و تحولاتی باشد هم در ساختارها و هم در رفتارها.
والسلام