پنجشنبه 1 آذر 1403

                                                                                                                        


                                   

                                                                                                                                                                                                                                 

 

 

منو سخنرانی مکتوب

دعا - رمضان ۱۳۸۹ - جلسه ۲۹
اَعوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّيطانِ الرَّجيم؛ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم
وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبّ‏ِ الْعَالَمِين وَ صَلَّی اللهُ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّيِّبينَ الطّاهِرين وَ لَعنَةُ اللهِ عَلی اَعدائِهِم اَجمَعين.
«اللّهمّ صَلّ عَلی مُحمّدٍ وَ آلِ مُحمّدٍ وَ اسمَع نِدائی إِذا نادَیتُک وَ اسمَع دُعائی إِذا دَعَوتُک وَ أَقبِل عَلَیَّ إِذا ناجَیتُک وَ قَد هَرَبتُ إِلَیک وَ وَقَفتُ بَینَ یَدَیک»[1]
مروري بر مباحث گذشته
بحث ما در گذشته راجع به ماه مبارک رمضان بود که ماه بازگو کردن کلام ربّ یعنی تلاوت قرآن و ماه سخن گفتن با ربّ یعنی دعا است و ما مباحثی راجع به دعا داشتیم. من به مناسبت امشب و این موقعیت، مبحثي را در اين رابطه که زمان روي اجابت دعا اثر می‏گذارد، را عرض می‏کنم.[2]
روز عيد فطر
در باب زمان‏هاي تأثير گذار بر روي اجابت دعا، یکی از زمان‏هایی را که من مطرح کردم عبارت از عید فطر بود و بخشی از خطبه علی (علیه السلام) که در روز عید فطر ایراد فرموده بودند را نقل كردم. که ما از آن استفاده می‏کنیم که دعا در این زمان به اجابت نزدیک‏تر است. حضرت در جملاتشان فرمودند: «أَلَا وَ إِنَّ هَذَا الْيَوْمَ يَوْمٌ جَعَلَهُ اللَّهُ لَكُمْ عِيداً»؛ هان آگاه باشید، كه امروز، روزی است که خداوند آن را برای شما عید قرار داده است. «وَ جَعَلَكُمْ لَهُ أَهْلًا»؛ و شما را اهل آن قرار داده، «فَاذْكُرُوا اللَّهَ يَذْكُرْكُمْ»؛ پس خداوند را یاد کنید تا خداوند نيز شما را یاد کند. «وَ ادْعُوهُ يَسْتَجِبْ لَكُم‏».[3] او را بخوانید تا شما را اجابت کند؛ که اين خواندن، همان دعا كردن است. درخواست کنید كه درخواست شما به اجابت می‏رسد. این همان اثرگذاری است که ما گفتیم که این زمان خاص و این مقطع از زمان كه از حرکت ترسیم می‏شود، قداست دارد و روی دعا، اثر می‏گذارد كه به اجابت برسد. این خصوصيّت برای روز عيد است.
شب عيد فطر كمتر از شب قدر نيست!
در روایات داریم که شب عید فطر کمتر از شب قدر نیست. شما به اين نكته دقت کنید! شب عید فطر کمتر از شب قدر نیست. من باید این جمله را معنا کنم كه يعني چه؟ این جمله اشاره به این نكته دارد كه آثاری که در شب قدر بر اعمال ما مترتّب می‏شود، چه بسا در شب عید فطر هم بر اعمال ما مترتّب می‏شود. این‏که فرموده‏اند، اين شب كمتر از شب قدر نيست، يعني در اثرگذاری روی اعمال کمتر از او نیست. اين شب مانند شب قدر بر روي اعمال اثرگذاری دارد؛ كه از جمله اعمال ما در اين دو شب، دعا است. پس شب عید فطر هم مثل شب قدر، بر روی اجابت دعا اثر دارد. من مي‏خواستم تأثير اين شب و روز را كمي توضيح داده باشم.
دعاي روز عيد فطر
سراغ چند جمله‏ای از زین‏العابدین(صلوات‏الله‏علیه) می‏روم كه ایشان در دعای روز عید فطر داشته‏اند و می‏خواهم از آن‏ها هم این معنا را استفاده کنم. به صحیفه سجادیه دعای چهل و ششم، مراجعه کنید كه حضرت از همان ابتداي دعا اين‏گونه شروع مي‏كند كه: «يَا مَنْ يَرْحَمُ مَنْ لَا يَرْحَمُهُ الْعِبَادُ»؛ ای موجودی که رحم می‏کنی به کسی یا کسانی که بندگان به او رحم نمی‏کنند. اين یعنی چه؟
من نکته‏ای را این‏جا در باب ترحّم و مهربانی کردن عرض کنم كه هيچ‏گاه ترحّم کسي به دیگری و مهرباني ميان عباد در روابطي كه با یکدیگر دارند، «بدون غرض» نمی‏شود. بالاخره یک غرضی در نظر گرفته می‏شود تا كسي به ديگري رحم کند و با او مهربانی ‏کند. اين یک مطلب کلی است. اما در مورد خداوند این‏طور نیست. راجع به خداوند، اصلاً و ابداً بحث غرض مطرح نیست. آيا اين‏طور است كه مثلاً چون تو یک خوبی به خدا کرده‏ای، خدا هم به تو ترحم مي‏كند؟ خدا كه کیسه‏ای ندوخته كه به واسطه بندگانش، چیزی در آن برود! به خلاف بندگان که این‏ها بدون غرض، به یکدیگر مهرباني نمی‏کنند، حالا من نمی‏خواهم وارد بحث اغراض شوم، اين را گفتم تا بدانيد كه خداوند متعال از سر طمع، ترحم نمي‏كند.
از همه كس رانده شده‏ام!
این یک مطلب، و اما مطلب دیگري که اینجا است، اين است كه اگر کسی به انسان بد کند، انسان حاضر نیست به او خوبی کند. یعنی غالباً این‏گونه است كه ما در روابطی که با يكديگر داریم، اگر رابطه‏، رابطه خوبی نباشد، مثلاً كسي به ما بد کرده باشد، به طور غالب، كسي از ما حاضر نیست به او مهربانی کند. شايد كلام زین‏العابدین(صلوات الله علیه) اشاره به همين معنا داشته باشد كه خداوندا! تو آن موجودی هستی که اگر با تو بدي کردند، تو به آن‏ها خوبی می‏کنی. «يَا مَنْ يَرْحَمُ مَنْ لَا يَرْحَمُهُ الْعِبَادُ»؛ آدمی كه زشت‏کار است و هیچ كدام از بندگان خدا نيز حاضر نیستند به او مهربانی کنند و او را كاملاً طرد كرده‏اند نيز هیچ‏گاه از درگاه تو با همه زشت‏کاری‏هایش مطرود نمی‏شود. این تعبیر اول دعا است.
از همه جا وا مانده‏ام!
«وَ يَا مَنْ يَقْبَلُ مَنْ لَا تَقْبَلُهُ الْبِلَادُ»؛ ای کسی که می‏پذیرد، شخصی را که شهرها او را نمی‏پذیرند. این جمله جنبه کنایی دارد. شهرها و بلاد دنباله همان عبارت قبلي است که اگر يك نفر، در شهری به زشت‏کاری مشهور شده باشد، مردم او را بيرون مي‏كنند و ما در اصطلاح مي‏گوييم كه شهر او را نمی‏پذیرد. اولی جنبه شخصی داشت، دومی جنبه عمومی پیدا می‏کند. حضرت مطلب را توسعه می‏دهد. عبارت اول جنبه روابط شخصی بود: «يَا مَنْ يَرْحَمُ مَنْ لَا يَرْحَمُهُ الْعِبَادُ»؛ اشاره به جنبه شخصی است كه فردفرد انسان‏ها او را نمي‏پذيرند. در عبارت دوم كه لفظ بلاد آمده است يعني اين كه كل جامعه او را قبول نمي‏كند چون او یک شهرت زشت دارد. خدايا اگر كسي اين‏طور هم شده باشد، ولو این كه به اين حد از بدي و بدنامي هم رسیده باشد، در عین حال تو او را می‏پذیری! یعنی اگر به پست‏ترين حدّ بدی هم رسیده باشد، كه دیگر بدتر از این نمی‏شود گفت و بالاتر از این هم نمی‏شود به خدا عرض کرد؛ و این‏قدر مطرود باشد، باز هم هیچ‏گاه از درگاه تو مطرود نیست.
از بزرگواري تو، حتي «احساس حقارت» نمي‏كنم!
جمله سوم، «وَ يَا مَنْ لَا يَحْتَقِرُ أَهْلَ الْحَاجَةِ إِلَيْهِ»؛ ای موجودی که نیازمند خودش را خوار نمی‏کند. معمولاً این‏طور است كه اگر کسی محتاج به دیگری شود و آن شخص هم به او کمک کند، شخص محتاج از نظر درونی، كمي احساس كوچكي مي‏كند و شايد به همين اندازه كه نزد ديگري حاجتمند و نیازمند بوده است، از نظر درونی روي او اثر بگذارد و مقداری شخصیّت او پایین بیايد. این‏که حضرت فرمود: «لَا يَحْتَقِرُ أَهْلَ الْحَاجَةِ إِلَيْهِ»؛ نیازمندش را خوار نمی‏کند؛ حقير كردن یک وقت از نظر ظاهري است که در مقابل ديگران كسي را تحقير مي‏كنند و نيازش را به روي او مي‏آورند و یک وقت است كه او را تحقير كه نمي‏كنند، حتی پيش آن كسي كه نيازش را دارد برطرف مي‏كند هم خوار و ذليل نمی‏شود. يعني او به نحوي نياز او را برآورده مي‏سازد كه حتي خودش هم از اين نيازمندي ناراحت نشده و احساس حقارت نمي‏كند.

رانده‏شده، درمانده و محتاجم؛ ولي اميدوارم
ببينيد حضرت چگونه مطالب را كنار هم مي‏آورد. فراز اوّل مسأله این است که شخص رابطه‏اش با ديگران بد باشد؛ عبارت دوم این است كه شخص، بدنام شده و هيچ جايي ندارد؛ جمله سوم اين است که او نیازمند است و احتياجات فراوان دارد؛ حالا در جمله چهارم عرض مي‏كند: «وَ يَا مَنْ لَا يُخَيِّبُ الْمُلِحِّينَ عَلَيْه».[4] ای موجودی که اصرار کنندگان خود را ناامید نمی‏سازی. مسأله الحاح و اصرار در دعا را مطرح مي‏فرمايد.
خدا اصرار در دعا را دوست مي‏دارد
بحث الحاح در دعا را من قبلاً بحث کرده‏ام و روایاتش را هم خوانده‏ام. الحاح یعني اين‏كه بارها به خدا اصرار کنی که خداوند هم اين اصرار و الحاح در دعا را می‏پسندد. حضرت این‏ها را پشت سر هم آورده است كه ـ نعوذ بالله ـ رابطه‏ام با خدا خوب نیست، اصلاً هم خوب نيست، از طرفي هم احتیاج به او دارم و اصرار هم به او می‏کنم كه او مرا نا امید نمی‏کند.
اگر گناهكاران هم رو به او كنند و اصرار ورزند، او جواب مي‏دهد
چهار جمله از دعای روز عید فطر حضرت زين‏العابدين بود كه خواندم و از این جملات استفاده كردم كه اين روز عيد فطر، روزی است که حتی بدکاران هم، اگر حاجتمند باشند و به خدا روی آورند و اصرار کنند، از درگاهش محروم نمی‏شوند. می‏خواستم این را بگویم که اين روز ـ كه زین‏العابدین اين جملات را به عنوان دعای روز عید فطر مي‏گفتند و در صحیفه هم هست ـ بر روي اجابت دعا تأثير دارد. می‏خواستم این را عرض کنم که هم روز و هم شب عید فطر؛ هر دو زمان مدخلیت دارد و روی اجابت دعا تأثیر دارد.
بياييد در ازاي محبت‏هاي او، انساني‏ـ‏ الهي زندگي كنيم.
می‏خواهم بگویم هنوز که هنوز است، فرصت به طور کامل از دست نرفته است. یعنی به حسب ظاهر، امشب و فردا هم دوباره از آن زمان‏هایی است که در دعاهایمان مؤثر است. اين را قدر بدانيم!
یک تذکر هم به دوستان بدهم و آن این است که، حالا كه ماه رمضان تمام شد؛ ماهي كه بهترین ماه‏های سال بود، و حالا كه لیالی قدر بر ما گذشت، كه بهترین شب‏ها بود، و خدا هم ما را دست خالي رد نكرده است ـ این‏ها كه دیگر شوخی نیست و از نظر اعتقادی ما به این مطالب ايمان داريم ـ بیایید در گفتارها و کردارهامان، تجدید نظر کنیم. بياييد در ازای این همه محبتی که خدا به ما کرده است، تجدید نظر کنیم. به این معنا كه تصمیم بگیریم از این به بعد، کردارهایمان انسانی‏ـ‏الهی باشد. بياييد به این مقیّد باشیم.
آيا ما هم بخشيده شده‏ايم؟
سؤالی که در اینجا مطرح است این است كه از کجا مي‏توان فهميد كه خدا ما را در ماه رمضان آمرزیده است یا نه؟ این یک سؤال عمومی است كه همه مي‏خواهيم بدانيم که آيا در اين ماه آمرزيده شده‏ايم يا نه. من یکی از نشانه‏های آمرزش را مي‏گويم، هر كس، متناسب با حال خودش، پاسخ اين سؤال را مي‏يابد كه آيا خودش هم جزو آمرزيده شده‏گان است يا نه.
اگر حال «مراقبت» پيدا كرده‏ايد، آمرزيده شده‏ايد!
اگر دیدید بعد از ماه رمضان، در رفتارها و کردارها و گفتارها، تجدید نظر کرده‏اید، بدانيد كه لطف خدا شامل حال شما شده است. خوب حرف من را گوش کنيد! يعني اگر داريم از خودمان مراقبت می‏کنیم، چه از نظر اعمال شخصی، چه در روابط اجتماعی ـ چهار محيط خانوادگی‏، آموزشي، کاری‏ و رفاقتی‏ ـ اين علامت آن است كه ما آمرزيده شده‏ايم. شما ببینید، ما معمولاً در اين چهار محیط هستیم؛ محيط خانوادگی، محيط آموزشی، محيط شغلی و محيط رفاقتی. اگر ديديد كه در اين محيط‏ها توجه دارید که كاري كه انجام مي‏دهيد، حرفي كه مي‏زنيد مشروع باشد يا انساني باشد، اگر دیدید این مراقبت برایتان پیدا شده است، بدانید که خداوند شما را آمرزیده است.
من سؤالی را مطرح کردم که همگانی بود. اگر می‏خواهی بفهمی كه واقعاً وضع تو بعد از ماه رمضان چگونه است؟ ببین، آيا این ماه رمضان روی تو اثر گذاشته‏ است یا نه؟ یکی از اثرات ماه مبارك، آمرزش گناهان است. آيا بعد از ماه رمضان، در ربط با اعمالم تغييري كرده‏ام كه نشانه آمرزش باشد؟ آيا مراقبت پیدا کرده‏ام؟ آيا دیگر حواسم جمع شده است یا نه؟ اگر دیدید حواستان جمع شده و مراقب اعمالتان هستيد، بدانید که خداوند به شما هم عنایت کرده است.

از عنايت خدا، پاسداري كنيد!
حالا خودت و نفْست را رها نکن! اين حالت توجه و مراقبه را رها نکن! از این عنایت الهی، پاسداری کنید! این لطفی را که خدا به شما کرده است، نگاه دارید! این تنبّه و تذکّر را حفظ كنيد! ما كه از خواب غفلت و بي‏توجهي به كردار خود به طور صد در صد بیدار نشده‏ايم. کمی چشم ما باز شده است و حالت هشياري و توجه به ما دست داده است. نگذاريد چشم‏هايمان دو مرتبه بسته شود و به خواب غفلت فرو رویم. چه در مسائل فردی، چه اجتماعی، در تمام محیط‏ها اول ببینیم كه آيا فرق کرده‏ایم یا ـ نعوذ بالله ـ نه؟ ثانياً تلاش كنيم اين حالت و اين تغيير را براي خود حفظ كنيم كه بهترین چیز این است.
سرِ نخ انسانيّت و الهيّت
من مي‏خواستم به دوستان بگویم که نگذارید این جلسات بدون اثر عملی باشد. لذا سعي كنيد كه اين دست‏آورد الهي و انساني را نگاه داريد و اگر اين حال توجه و مراقبت را در خود نگاه داريد، بدانید که همين كار، یک سرنخی برای پیشرفت شما در وادی انسانیت و الهیت مي‏شود. هم شما را در وادي انسانیت پيش مي‏برد و هم در وادي خدايي شدن. از این‏ها مراقبت کنید!

[1] . بحارالانوار 91 96
[2]. جلسه گذشته به نکته‏ای کلامی اشاره كردم، گرچه به من گفتند که آن مطلب براي همگان مفهوم نبود، ولي من آن را برای كسان كه می‏فهمند گفتم.
[3]. من‏لايحضره‏الفقيه 1 517
[4]. الصحيفةالسجادية 204 دعاي چهل و ششم

اطلاعات تماس

 

روابط عمومی گروه :  09174009011

 

آیدی همه پیام رسانها :     @shiaquest

 

آدرس : استان قم شهر قم گروه پژوهشی تبارک

 

پست الکترونیک :    [email protected]

 

 

 

درباره گروه تبارک

گروه تحقیقی تبارک با درک اهميت اطلاع رسـاني در فضاي وب در سال 88 اقدام به راه اندازي www.shiaquest.net نموده است. اين پايگاه با داشتن بخشهای مختلف هزاران مطلب و مقاله ی علمي را در خود جاي داده که به لحاظ کمي و کيفي يکي از برترين پايگاه ها و دارا بودن بهترین مطالب محسوب مي گردد.ارائه محتوای کاربردی تبلیغ برای طلاب و مبلغان،ارائه مقالات متنوع کاربردی پاسخگویی به سئوالات و شبهات کاربران,دین شناسی،جهان شناسی،معاد شناسی، مهدویت و امام شناسی و دیگر مباحث اعتقادی،آشنایی با فرق و ادیان و فرقه های نو ظهور، آشنایی با احکام در موضوعات مختلف و خانواده و... از بخشهای مختلف این سایت است.اطلاعات موجود در این سایت بر اساس نياز جامعه و مخاطبين توسط محققين از منابع موثق تهيه و در اختيار كاربران قرار مى گيرد.

Template Design:Dima Group