دعا - رمضان ۱۳۸۹ - جلسه ۲۸
اَعوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّيطانِ الرَّجيم؛ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم
وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِين وَ صَلَّی اللهُ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّيِّبينَ الطّاهِرين وَ لَعنَةُ اللهِ عَلی اَعدائِهِم اَجمَعين.
«اللّهمّ صَلّ عَلی مُحمّدٍ وَ آلِ مُحمّدٍ وَ اسمَع نِدائی إِذا نادَیتُک وَ اسمَع دُعائی إِذا دَعَوتُک وَ أَقبِل عَلَیَّ إِذا ناجَیتُک وَ قَد هَرَبتُ إِلَیک وَ وَقَفتُ بَینَ یَدَیک»[1]
مروري بر مباحث گذشته
گفته شد ماه مبارک رمضان، ماه بازگو کردن کلام ربّ یعنی تلاوت قرآن و ماه سخن گفتن عبد با ربّ یعنی دعا است. دعا را هم تقسیمبندی کردیم به مأثور و غیرمأثور كه دارای آداب و شرایطی است. بحث دعای غیرمأثور تمام شد و وارد بحث دعاي مأثور شدیم و فقط مقدمه کوتاهی برای آن مطرح کردیم که دیگر فرصت نداشتیم بيش از اين، به مسأله بپردازيم و این بحث را ادامه دهیم. لذا من جلسه گذشته عرض کردم که چون فرصتی برای ادامه بحث نیست، بحث ديگري را شروع ميكنيم.
من پيش از ماه مبارك، اينطور هدفگیری کرده بودم كه در ماه مبارک رمضان، راجع به دعای چهل و چهارم صحیفه سجادیه امام زینالعابدین (صلوات الله علیه) بحث کنم كه حضرت اين دعا را هنگام دخول ماه مبارک رمضان ميخواندند. میخواستم آن دعا را مطرح کنم، که دیگر فرصت نشد. تقدیر الهی غیر از این را برای ما رقم زد. با خود گفتم: حالا كه به آن بحث نرسيديم، لااقل در این جلسه که به حسب ظاهر، شب آخر ماه مبارک رمضان است، دعای وداع امام زینالعابدین(صلوات الله علیه) را از صحیفه كه دقيقاً بعد از دعاي دخول ماه مبارك است، مطرح كنيم. اینطور نقل شده که وقتي ماه رمضان تمام شد، حضرت در روز آخر ما مبارک رمضان، این دعا را میکردند که دعای چهل و پنجم صحیفه است.
طرح بحث
من قبل از اینکه وارد این بحث شوم، تذکر بدهم كه من الآن نميخواهم دعا را شرح كنم. یک وقت اشتباه نشود! من نمیخواهم در این «یک جلسه» وارد دعای صحیفه شوم. چون آن بحث، به چندین جلسه نياز دارد. من فقط آن جملاتی را که زینالعابدین(صلواتاللهعلیه) به عنوان خداحافظی با ماه مبارک رمضان میفرماید، تا حدی که بشود، مطرح ميکنم. شاید حدود بیست تعبیر در این دعا وجود دارد که حضرت میگوید ای ماه رمضان، خداحافظ!
من مقدمهای را در ابتدا عرض ميکنم و بعد تا آن مقداری که بشود وارد اين خداحافظی هاي امام زینالعابدین با ماه مبارک رمضان میشوم.
نكته اول؛ زمان امري انتزاعي است
من نكاتي را برای اهل فن و برای روشن شدن آنها عرض ميكنم. آقایان علما، در جای خود، بحثی دارند درباره اين كه زمان چیست؟ اين بحث در مسائل کلامی مطرح است. ما میگوییم زمان از حرکت انتزاع میشود و تعبیر میکنیم كه زمان یک امر انتزاعی از حرکت است. من نمیخواهم وارد آن بحثها شوم، فقط یک نکته را اشاره ميکنم. چون حضرت در اين دعا به ماه مبارك خطاب میکند، من میخواهم بگویم خطاب به ماه، كه زمان است يعني چه.
گفتيم زمان از حركت انتزاع ميشود و «حرکتِ انتزاعی» ميشود «زمان» و اهلش تعبیر میکنند که حرکت «راسمه زمان» است. يعني حركت زمان را ترسیم ميكند. از يك حرکت، یک زمان خاص، انتزاع میشود. پس این كه ما بحث کردیم كه بعضي زمانها قداست دارد، يعني يك قطعه از «حركت» مقدس است كه از آن يك زمان خاص انتزاع شده است. مثلاً از نظر روزها، شبها يا ماهها، این قطعه از حرکت که راسم زمان خاصی است، دارای قداست است، در حالي كه ما تعبير ميكنيم و ميگوییم زمان خاص قداست دارد. یعنی این حركت كه يك زمان خاص را ترسیم کرده است، دارای قداست است.
تمثّل اين ماه براي زين العابدين(صلواةاللهعليه)
این مطلب را برای اهلش گفتم كه بدانند من به این نکات توجه دارم. یک دفعه نگویند که زمان امر انتزاعی است، پس چهطور ميگوييد زمان داراي قداست است؟ پاسخ اين است كه این قطعه از حرکت، که راسم زمان خاصی است، قداست پیدا میکند و آن دارای آثار میشود و همه آن مسائلی که در باب زمانها مطرح کردیم، به همين معنا است كه اين حركت است كه واقعيت دارد و داراي تقدس است و چون قطعهاي از زمان را ترسيم ميكند، ما ميگوييم آن زمان، دارای قداست است. زینالعابدین(صلواتاللهعلیه) هم در اين دعا، گويي زمان را به نحوی متمثّل ميکنند و به این قطعه مقدسه از زمان خطاب ميكنند كه از حرکت گرفته شده است. اين اجمال مطلب بود كه برای اهلش گفتم.
نكته دوم؛ معناي ديگر «السلام عليك» يعني «خداحافظ»
و اما مسأله ديگري را هم عرض کنم، و آن این است که در محاورات عربی، چه بسا در آداب شرعیه ما هم اینطور باشد؛ هم در هنگام ورود به شخص سلام میکنند و هم هنگام خروج و وداع؛ یعنی دو نفر وقتي که به هم میرسند، به هم سلام میکنند و وقتي كه میخواهند از هم جدا شوند نيز سلام میکنند. ولی ما در محاورات، هنگام برخورد «سلام» ميكنيم و هنگامی که میخواهیم جدا شویم، میگوییم: «خداحافظ» عرب زبانان به جای «خداحافظ» مثل هنگام برخورد، میگویند: «السلام علیک».
وداع حضرت سجاد(عليهالسلام) با ماه مبارك رمضان
من این را عرض کردم به خاطر اینکه در جملاتی که از زینالعابدین (صلوات الله علیه) تحت عنوان دعای وداع نسبت به ماه مبارک رمضان آمده است، از اين تعبير بسيار استفاده شده است. من فقط آن جملاتی را که حضرت تحت عنوان «خداحافظی با ماه مبارک رمضان» در این دعا دارند، مطرح میکنم. حضرت در ابتداي اين دعا مطالب مفصّلی دارند تا به اينجا میرسند كه: «فَنَحْنُ قَائِلُونَ»[2] از اينجا به بعد خطاب حضرت به ماه مبارك رمضان است؛ اين قطعه مقدّسه از زمان.
خداحافظ اي ماه بزرگ خدا!
«السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا شَهْرَ اللَّهِ الْأَكْبَرَ وَ يَا عِيدَ أَوْلِيَائِهِ الْأَعْظَمَ»، این عبارت «السلام علیک» را دیگر خودتان ميتوانيد ترجمه كنيد. الآن گفتم: یعنی خداحافظ! خداحافظ ای ماه بزرگ خدا و عید بزرگ اولیای خدا! «السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا أَكْرَمَ مَصْحُوبٍ مِنَ الْأَوْقَاتِ وَ يَا خَيْرَ شَهْرٍ فِي الْأَيَّامِ وَ السَّاعَاتِ» خداحافظ ای بزرگترین همراه از ميان زمانها و اوقات؛ و بهترین ماهها در ایّام و ساعات. زینالعابدین چه تعبیراتی میکند! «السَّلَامُ عَلَيْكَ مِنْ شَهْرٍ قَرُبَتْ فِيهِ الْآمَالُ وَ نُشِرَتْ فِيهِ الْأَعْمَالُ» خداحافظ ای ماهی که آرزوهایمان در تو نزدیک شد؛ یعنی امیدمان این بود كه ماه رمضان بیاید و بتوانیم خودمان را اصلاح کنیم و گرفتاریهایمان را برطرف کنیم. خداحافظ ای ماهی که اعمال نیک در تو منتشر شد؛ واقعاً هم همین بود كه هر کسی در حد خودش اعمال صالح انجام ميداد.
دوري تو برايم سخت است، اي مونس من!
«السَّلَامُ عَلَيْكَ مِنْ قَرِينٍ جَلَّ قَدْرُهُ مَوْجُوداً وَ أَفْجَعَ فِرَاقُهُ مَفْقُوداً» خداحافظ ای همراه من که ارزش تو بالا بود و اكنون که میروی دلم را به درد میآوری. فراق تو براي من بسيار دردناک است. تعبير زینالعابدین اين است كه: «وَ أَفْجَعَ فِرَاقُهُ مَفْقُوداً» فراق تو بسيار دردناک است. «السَّلَامُ عَلَيْكَ مِنْ أَلِيفٍ آنَسَ مُقْبِلًا فَسَرَّ» خداحافظ ای مونس من، که وقتی آمدی من را خوشحال کردی، «وَ أَوْحَشَ مُنْقَضِياً فَمَضَی» و اكنون كه میروی، من را به وحشت میاندازی، كه بدون تو چه كنم. آن موقع خوشحال شدم، اما الآن چه؟ از دوري تو هراسانم.
خداحافظ اي ماه دوري از زشتيها
«السَّلَامُ عَلَيْكَ مِنْ مُجَاوِرٍ رَقَّتْ فِيهِ الْقُلُوبُ وَ قَلَّتْ فِيهِ الذُّنُوبُ» خداحافظ ای همراه من که تا بودی، دل من رقیق بود و از آن سر سختی هايش، بیرون آمده بود. من در اين ماه لطیف شده بودم و به سراغ خدا مي رفتم، « قَلَّتْ فِيهِ الذُّنُوبُ »، وقتی كه تو آمدی، گناهانم کم شد. «السَّلَامُ عَلَيْكَ مِنْ نَاصِرٍ أَعَانَ عَلَى الشَّيْطَانِ وَ صَاحِبٍ سَهَّلَ سَبِيلَ الْإِحْسَانِ» خداحافظ اي یاوری که كمك كردي تا من بر شیطان غلبه کنم و ای همراهی که راههای نیکی را بر من آسان کردی.
خداحافظ اي ماه آزادي از دوزخ
«السَّلَامُ عَلَيْكَ مَا أَكْثَرَ عُتَقَاءَ اللَّهِ فِيكَ وَ مَا أَسْعَدَ مَنْ رَعَى حُرْمَتَهُ بِكَ» خداحافظ ای ماهی که تعداد آزادشدهگان از آتش جهنم در تو زیاد شد. اين اشاره به همان روايتی است که خداوند در هر شب، به هنگام افطار هزار، هزار کس را از آتش جهنم نجات میداد؛ در شبهای جمعه هر یک ساعت، اينطور ميكرد و در شب آخر ماه رمضان به مقدار تمام كساني كه در كلّ اين ماه از آتش نجات داده است را نجات میدهد. ای خدا! آيا میشود كه امشب ما هم یکی از اين آزاد شدهها باشیم؟ سعادتمند شد کسی که حریم احترام تو را رعایت کرد. «السَّلَامُ عَلَيْكَ مَا كَانَ أَمْحَاكَ لِلذُّنُوبِ وَ أَسْتَرَكَ لِأَنْوَاعِ الْعُيُوبِ» خداحافظ ای ماهی که گناهان را پاک کردی و محو نمودی و همه عيبها را، هر چه كه بود، پوشاندی. « السَّلَامُ عَلَيْكَ مَا كَانَ أَطْوَلَكَ عَلَى الْمُجْرِمِينَ وَ أَهْيَبَكَ فِي صُدُورِ الْمُؤْمِنِينَ» خداحافظ اي ماه! چهقدر براي گناهكاران طولاني بودي و چهقدر براي مؤمنين عظمت داشتي!
خوشا به حال كساني كه قدر دانستند!
تمام اين جملاتي كه زینالعابدین(صلوات الله علیه) در این خداحافظی بيان ميفرمايد، گویای این مسأله است که اين ماه چه ارزش و عظمتي دارد. بدانید که دارید از چه گوهر گرانبهای زمانی، خارج میشوید! شما در چه مقطع زمانی بودید که بهترین فرصتها را برای اصلاح دين و دنیايتان داشتید! خوشا به حال کسانی که استفاده کردند! خوشا به حال کسانی که قدر این زمان را دانستند! خوشا به حال آناني كه قدر این ماه رمضان را دانستند و توانستند گرههایشان را باز کنند! چه گرههاي دنیایی، چه اخروی.
«السَّلَامُ عَلَيْكَ مِنْ شَهْرٍ لَا تُنَافِسُهُ الْأَيَّامُ» خداحافظ اى ماهى كه هيچ ماه ديگري از تو برتر نيست. «السَّلَامُ عَلَيْكَ مِنْ شَهْرٍ هُوَ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ سَلَامٌ» خداحافظ اى ماهى كه تا تو بودى، امن و سلامت بود.
«السَّلَامُ عَلَيْكَ غَيْرَ كَرِيهِ الْمُصَاحَبَةِ وَ لَا ذَمِيمِ الْمُلَابَسَةِ» خداحافظ اى ماهي كه نه در همنشيني با تو ناراحتي وجود داشت و نه بدي و ناپسندي در حضور تو بود. «السَّلَامُ عَلَيْكَ كَمَا وَفَدْتَ عَلَيْنَا بِالْبَرَكَاتِ وَ غَسَلْتَ عَنَّا دَنَسَ الْخَطِيئَاتِ» ماهم در بعضي موارد براي خداحافظي ميگوييم به سلامت! خوش آمدي! حضرت ميفرمايند: اي ماه رمضان خداحافظ و به سلامت! همانگونه كه تو بر ما با بركات فراوان و سلامتي فرود آمدي و ناپاكيهاي گناه را از ما زدودي و ما را از خطاها شست و شو دادي!
ناراحت رفتن تو، و چشم انتظار آمدن دوبارهات
«السَّلَامُ عَلَيْكَ غَيْرَ مُوَدَّعٍ بَرَماً وَ لَا مَتْرُوكٍ صِيَامُهُ سَأَماً» خداحافظ كه در اين وقت وداع، نه از تو ناراحتيم و نه از روزهداريات خسته شدهايم. «السَّلَامُ عَلَيْكَ مِنْ مَطْلُوبٍ قَبْلَ وَقْتِهِ وَ مَحْزُونٍ عَلَيْهِ قَبْلَ فَوْتِهِ» خداحافظ از جانب من كه خواستار تو بودم و پيش از آمدنت خوشحال بودم كه تو خواهي آمد و اكنون هم كه ميخواهي بروي، اندوهگين شدهام كه از دوريات چه كنم! «السَّلَامُ عَلَيْكَ كَمْ مِنْ سُوءٍ صُرِفَ بِكَ عَنَّا، وَ كَمْ مِنْ خَيْرٍ أُفِيضَ بِكَ عَلَيْنَا» خداحافظ كه چه بديهايي را از ما دور كردي و چه خيراتي را با آمدنت نصيبمان كردي!
خداحافظ اي ماه مبارك! خداحافظ شب قدر!
«السَّلَامُ عَلَيْكَ وَ عَلَى لَيْلَةِ الْقَدْرِ الَّتِي هِيَ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ» خداحافظ و درود بر تو و شب قدر كه از هزار ماه برتر است. «السَّلَامُ عَلَيْكَ مَا كَانَ أَحْرَصَنَا بِالْأَمْسِ عَلَيْكَ وَ أَشَدَّ شَوْقَنَا غَداً إِلَيْكَ.» خداحافظ كه تا بودي، مشتاق آن بوديم كه بيشتر بماني و اكنون كه ميروي، دلهايمان براي ديدار دوبارهات پَر ميكشد. «السَّلَامُ عَلَيْكَ وَ عَلَى فَضْلِكَ الَّذِي حُرِمْنَاهُ، وَ عَلَى مَاضٍ مِنْ بَرَكَاتِكَ سُلِبْنَاهُ» خداحافظ و درود بر تو و درود بر فضل و كرمت كه از آن محروم گشتيم و بركات گذشتهات را از كف داديم. «اللَّهُمَّ إِنَّا أَهْلُ هَذَا الشَّهْرِ الَّذِي شَرَّفْتَنَا بِهِ» خداوندا ما «اهلِ» اين ماه بوديم و تو ما را به آن شرافت بخشيدي و با آن، بر سر ما منّت گذاشتي! ...
خدايا! تو كوتاهي ما را جبران كن!
من فقط یک جمله میخواهم به خدا بگویم: خدایا اگر ما کوتاه آمدیم، تو کوتاهیهای ما را ناديده بگیر! اگر ما کوتاه آمدیم، ما را به اين کوتاهیها مؤاخذه نكن! ما را با اين كوتاهيها از بركات و غفران خود در اين ساعات محروم نساز! بیا به آنهایی که محبت داری و لطف و مرحمت کردی، ما را دست خالي از سر اين سفره رد نكن! یک طوری نشود كه ما از سر این سفره استفاده نکرده، بلند شویم و برویم. بيا و در این مهمانی خود كه براي ما برپا کرده بودی، مثل بقیه که از آنها پذیرایی کردهای از ما هم پذیرایی کن!
حاشا به كرمت يا الله!
جملات عجیبی است كه از زینالعابدین(صلواتاللهعلیه) نقل شده است و همه بر عظمت این ماه دلالت میکند. روایتی از امام صادق (صلوات الله علیه) بود كه حضرت فرمودند: «مَنْ لَمْ يُغْفَرْ لَهُ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ لَمْ يُغْفَرْ لَهُ إِلَى قَابِلٍ إِلَّا أَنْ يَشْهَدَ عَرَفَةَ»[3] اگر کسی در ماه رمضان مورد غفران قرار نگیرد، بعید است كه بعد از اين ماه مشمول لطف و رحمت خدا قرار گيرد. به حسب ظاهر براي ما، چند ساعت بیشتر از اين ماه باقی نمانده است. چند ساعت بیشتر نداریم، بیایید از این ساعات استفاده کنیم. خود من امشب فکر میکردم و ميگفتم: خدايا! مگر میشود كه ما را دست خالی برگردانی؟! مگر میشود کسی را دعوت کنی و او را بر سر سفره بنشانی و به او غذا ندهی؟! حاشا به کرمت یا الله!
ذكر مصيبت تجهيز حضرت زهرا (سلاماللهعليها)
بروم سراغ توسلم. خیلی التماس دعا دارم. بریم آنجایی که وقتي ائمه گرفتار بودند، به آنجا میرفتند. چند جمله بیشتر نمیتوانم بگویم. زهرا به علی (علیه السلام) وصیت کرد و گفت: من را شب غسل بده! شب کفنم کن! شب دفنم کن! و به اسماء هم وصیت کرد كه علی را در اين كارها کمک کن! لذا اسماء آب میریخت و علی بدن زهرا را غسل میداد؛ اما از زیر پیراهن. غسل تمام شد. اما علي چگونه بدن زهرا راغسل داد و در بین غسل به چه جراحتهايي در بدن او برخورد کرد، که زهرا به او نگفته بود، من نميگويم.
ادامه روایت را از علی نقل میکنم. میگوید: «فَلَمَّا هَمَمْتُ أَنْ أَعْقِدَ الرِّدَاءَ» وقتی خواستم بند کفن زهرا را ببندم. «نَادَيْتُ يَا أُمَّ كُلْثُومٍ يَا زَيْنَبُ يَا سُكَينَةُ يَا فِضَّةُ يَا حَسَنُ يَا حُسَيْنُ هَلُمُّوا تَزَوَّدُوا مِنْ أُمِّكُمْ» بچههای زهرا را صدا زدم، گفتم: بیایید از مادر توشه برگیرید! «فَهَذَا الْفِرَاقُ وَ اللِّقَاءُ فِي الْجَنَّةِ» دیگر مادر را نمیبینید مگر در بهشت. بچهها آمدند. حسنین خودشان را روی بدن مادر انداختند. علي(عليهالسلام) قسم میخورد و میگوید: وقتی اينها خودشان را روی بدن مادر انداختند، زهرا دست از کفن بیرون آورد، یک دست گردن حسن انداخت، یک دست گردن حسین انداخت. چنان ناله اي زد كه منادی ندا کرد: يا علی! اینها را بردار! ملائک آسمان به گریه افتادهاند.[4]
[1] . بحارالانوار 91 96
[2]. صحيفه سجاديه دعاي 45- بحارالأنوار 95 174- اقبال الاعمال 250
[3]. الكافي 4 66
[4]. بحارالأنوار 43 179