سه شنبه 4 دي 1403

                                                                                                                        


                                   

                                                                                                                                                                                                                                 

 

 

منو سخنرانی مکتوب

دعا - رمضان ۱۳۸۹ - جلسه ۲۵
اَعوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّيطانِ الرَّجيم؛ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم
وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبّ‏ِ الْعَلَمِين وَ صَلَّی اللهُ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّيِّبينَ الطّاهِرين وَ لَعنَةُ اللهِ عَلی اَعدائِهِم اَجمَعين.
«اللّهمّ صَلّ عَلی مُحمّدٍ وَ آلِ مُحمّدٍ وَ اسمَع نِدائی إِذا نادَیتُک وَ اسمَع دُعائی إِذا دَعَوتُک
وَ أَقبِل عَلَیَّ إِذا ناجَیتُک وَ قَد هَرَبتُ إِلَیک وَ وَقَفتُ بَینَ یَدَیک»[1]
مروري بر مباحث گذشته
بحث ما در این رابطه بود که ماه مبارک رمضان، ماه بازگو کردن کلام ربّ يعني تلاوت قرآن است و ماه سخن گفتن با ربّ يعني دعا كردن است. گفتيم دعا مأثور و غیرمأثور دارد و دارای آداب و شرایطي است و بالأخره عواملی هستند که روی اجابت دعا تأثیرگذارند. برخي از اين عوامل را هم ذکر کردیم، مثل عامل زمان و مکان. بحث به عوامل مكانيِ مؤثر بر دعا رسيد و در اين رابطه مکان‏هایی را هم به طور اختصار مطرح کرديم.
در جلسه گذشته به بحث ويژگي‏ها و تأثير «حائر حسینی»(علیه‏السلام) بر روي دعا رسيديم و در آخر جلسه روایتی را مطرح کرديم که در آن، براي زائر امام حسین(علیه‏السلام) غیر از مسأله اجابت دعا، آثار ديگري را مطرح فرموده بودند؛ از قبیل شفا كه در تربت حضرت است. من روایتی را می‏خوانم و بعد نکته‏ای را درباره مسأله امام حسین(علیه‏السلام) که درباره هیچ جای دیگر نديده‏ام، عرض مي‏کنم كه البتّه راجع به اجابت دعا است و مرتبط با بحث است.
خصوصيّات زيارت امام حسين(عليه‏السلام)
راجع به بحث اجابت دعا که جلسه گذشته مطرح كردم، من فكر نمي‏كنم كه چنين چيزي را نسبت به بقیه معصومین(صلوات‏الله‏علیهم‏اجمعین) داشته باشيم. در آن روایت داشت كه خداوند، امامت را در ذريه‏ امام حسين(علیه‏السلام) قرار داد، شفا را در تربت او و بعد هم اجابت دعا را كنار قبر او گذاشته است. در روایتی از امام ششم(علیه‏السلام) اين تعبیر آمده است كه «مَنْ زَارَ قَبْرَ الْحُسَيْنِ لِلَّهِ وَ فِي اللَّهِ»، اگر كسي براي خدا و در راه خدا، قبر امام حسين(علیه‏السلام) را زيارت کند، يعني رفتن و زيارت كردنش در ارتباط با خدا باشد،[2] «أَعْتَقَهُ مِنَ النَّارِ»؛ خدا او را از آتش جهنم مي‏رهاند. در اين روايت مسأله آمرزش گناهان مطرح شده است و اگر یادتان باشد در روایتی که جلسه گذشته خواندم، آمده بود كه در قدم اوّل و هر قدمي که زائر براي زيارت حسين(عليه‏السلام) بر می‏دارد، شست‏وشو می‏شود. اين هم، همان مطلب است ولي با تفاوت در تعبير.
در ادامه روایت می‏فرماید: «وَ آمَنَهُ يَوْمَ الْفَزَعِ الْأَكْبَرِ»؛ یعنی خداوند او را از زاري بزرگ، يعني هول قيامت ايمن مي‏سازد. این خیلی مهم است. در آن روز هولناک، که هولناک‏ترین روزها است، او را از بي‏تابي و فزع، ايمن مي‏كند. يعني دومين چيزي كه خداوند به زائر حسيني مي‏دهد، اين است. ما در باب قيامت داریم كه آن روز، « یَومَ یَفِرُّ المَرء مِن أَخیه»[3] است؛ یعنی برادر از برادرش مي‏گريزد. آیات قرآن را نگاه کنید. فرزند از پدر و مادر خودش فرار می‏کند. مادر از بچه‏اش فرار می‏کند. در قیامت یک فريادِ «وانفسا!» از همه مردم بلند است، که من اين مطلب را قبلاً بحث کرده‏ام. حتی انبیاء هم در روز قیامت «وانفساه!» می‏گویند.[4] آن‏وقت حضرت می‏فرماید «وَ آمَنَهُ يَوْمَ الْفَزَعِ الْأَكْبَرِ»؛ یعنی خداوند زائر حسين(عليه‏السلام) را در هولناک‏ترین روز که روز قیامت است، در امن و امان قرار می‏دهد. این اثر زیارت امام حسین(علیه‏السلام) است.
سومين اثري كه زيارت اباعبدالله(عليه‏السلام) دارد اين است كه: «وَ لَمْ يَسْأَلِ اللَّهَ حَاجَةً مِنْ حَوَائِجِ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ إِلَّا أَعْطَاهُ».[5] زائر حضرت هيچ حاجتي از خواسته‏هاي مادّي و معنوي‏اش را تقاضا نمي‏كند، مگر این كه خدا به او مي‏دهد.
يكي ديگر از ويژگي‏هاي حرم امام حسين(عليه‏السلام)
اما آنچه می‏خواستم بگویم، خصوصیّتي است که من در بقیّه جاها ندیده‏ام. حالا من چند روایت را می‏خوانم تا مطلب روشن شود. در روايتي آمده است كه امام صادق(صلوات‏الله‏علیه) در مدینه بودند و روزي بیمار شدند؛ «أصابَهُ وَجَعٌ فَأَمَرَ مَنْ عِنْدَهُ أَنْ يَسْتَأْجِرُوا لَهُ أَجِيراً يَدْعُو لَهُ عِنْدَ قَبْرِ الْحُسَيْنِ»؛ حضرت به اطرافیانشان فرمودند بروید کسی را اجیر کنید که از من نیابت کند و به كربلا برود و آنجا برای من دعا کند. «فَخَرَجَ رَجُلٌ مِنْ مَوَالِيهِ»؛ یکی از غلامان و خدمتکارانِ حضرت از خانه بیرون رفت که یک نفر را اجیر کند و به كربلا بفرستد. «فَوَجَدَ آخَرَ عَلَى الْبَابِ»؛ بیرون كه رفت، دید کسی کنار درب منزل است. حالا آن شخص می‏خواست خدمت حضرت برسد يا كار ديگري داشت، معلوم نيست؛ خلاصه کنار در بوده است. «فَحَكَى لَهُ مَا أمَرَ بِهِ»؛ غلام قضیه را برای او نقل کرد كه الآن حضرت به من امر کردند كه بروم و کسی را اجیر کنم و به كربلا بفرستم كه آنجا برای شفاي ایشان دعا کند. «فَقَالَ الرَّجُلُ أَنَا أَمْضِي»؛ كسي كه کنار در بود، گفت من می‏روم.
اين روايت، روایت خیلی زیبایی است. من مي‏خواستم از آن عبور کنم، ولي حیفم آمد. گفتم كه اين را بخوانم تا ببینید قضيه از چه قراري است. بعد آن كسي كه مقابل در بود، جمله‏اي گفت که چه بسا در ذهن بعضی از شما هم بیاید. گفت: «لَكِنَّ الْحُسَيْنَ إِمَامٌ مُفْتَرَضُ الطَّاعَةِ»؛ امام حسین، امامی است که اطاعت از او واجب است؛ «وَ هُوَ أيْضاً إِمَامٌ مُفْتَرَضُ الطَّاعَةِ»؛ و امام صادق هم امامی است که مفترض الطاعۀ است؛ «فَکَیْفَ ذَلِکَ»؛ گفت این یعنی چه؟ اين چه كاري است؟ خوب او یک امام است، خود این آقا هم امام است؛ چرا بايد یک نفر را اجیر کند كه برود پیش آن امام، برای او دعا کند؟!
جايي كه خدا دوست دارد از آنجا خوانده شود
«فَرَجَعَ إلَی مَولَاهُ»؛ خادم برگشت و نزد امام صادق(علیه‏السلام) آمد. «وَ عَرَّفَه قَولَهُ»؛ جريان را گفت كه آقا! من رفتم کنار در، دیدم کسی ایستاده، به او مطلب را گفتم، او هم گفت كه من خودم می‏روم. امّا یک چنین حرف‏هایی هم به ما زد كه هر دو امام هستند و اطاعتشان واجب است، پس چرا بايد اين كار را كرد؟ «فَقَالَ(علیه‏السلام) هُوَ کَمَا قَالَ»؛ حضرت فرمودند حرف‏هایش درست بود. حسين‏(عليه‏السلام) امام مفترض الطاعه است، من هم امام مفترض الطاعه هستم. «هُوَ كَمَا قَالَ وَ لَكِنْ أَ مَا عَرَفَ أَنَّ لِلَّهِ تَعَالَى بِقَاعاً يُسْتَجَابُ فِيهَا الدُّعَاءُ»؛ بله، حرف‏های او درست بود، امّا او این را نمی‏داند كه خداوند مکان‏هایی دارد كه در آن مکان‏ها دعا مستجاب می‏شود.
این روايت از این نظر به درد بحث ما می‏خورد كه حضرت در اينجا يك قضيه كلّي را بيان مي‏فرمايند. کبرای کلّی، «اثرگذاری مکان بر روی اجابت دعا» است و اين دقيقاً همين بحث ما است. حضرت در اینجا کلّیِ بحث را مطرح می‏کنند و می‏فرمایند: «وَ لَكِنْ أَ مَا عَرَفَ أَنَّ لِلَّهِ تَعَالَى بِقَاعاً يُسْتَجَابُ فِيهَا الدُّعَاءُ»؛ او نمی‏داند که برای خدا مکان‏هایی است که دعا در آن مکان‏ها مستجاب می‏شود؛ «فَتِلْكَ الْبُقْعَةُ مِنْ تِلْكَ الْبِقَاعِ».[6] حرم حسین‏(علیه‏السلام) هم از آن مکان‏ها است. این که من گفتم یکی برود و آنجا برای من دعا کند، برای این است كه آن مکان بر اجابت دعاء اثرگذار است.

نايب گرفتن براي دعا كردن در حرم حسيني
مطلب ديگری که از این روایت به دست می‏آید این است که لازم نیست حاجتمند، خودش در حرم حسيني باشد و براي خواسته‏اش دعا كند. راجع به اماكن ديگر، حاجتمند خودش به آنجا می‏رود و دعا می‏کند و حاجتش را از خدا می‏خواهد. يعني اثرگذاری مکان بر روی دعا در جايي است كه داعی ـ‏دعا کننده‏ـ در آن مکان حضور يابد و خودش دعا كند، جز در ارتباط با حرم امام‏ حسين(عليه السلام) كه دعاي نيابي هم در آنجا مستجاب است و تأثير دارد. از این روایت این به دست می‏آید كه در باب حرم حسینی (علیه السلام) لازم نیست که حاجتمند خودش در آن مکان حضور پیدا کند و دعا كند تا مستجاب شود. اگر نایب هم بفرستد و نایبش در آن مکان برای او دعا کند مستجاب است. این هم خصوصیتی است که ما در مورد اماكن دیگر نداریم.
امام صادق(علیه‏السلام) فرمودند: حرف‏های او درست است هم من، هم امام حسين، امام مفترض الطاعه هستيم؛ ولي او این را نمی‏داند که آن مکان، روی اجابت دعا اثر دارد، به قدري هم اثر دارد كه لازم نیست خود حاجتمند در آنجا حضور پيدا كند؛ بلکه اگر نايب هم به آنجا برود، باز هم آن مكان اثر دارد.[7]
حائر حسيني، در رتبه بيت الله الحرام
ما در فقه‏مان در بحث «صلاة مسافر» داریم كه نماز مسافر شکسته است و می‏گوییم قصر واجب است مگر در اماكن اربعه. يعني در فقه اماكني مطرح است که در اين مکان‏های چهارگانه مسافر با اینکه مسافر است، مخیّر بین قصر و اتمام است. یعنی هم می‏تواند نمازش را تمام بخواند و هم شکسته. یکی از آن مكان‏ها، مسجدالحرام است كه بالاترین مکان از نظر قداست است. بعد مسجدالنّبی است و بعد از آن مسجد کوفه است؛ چهارمي هم حائر حسینی است. من مسأله شرعي گفتم. به رساله‏ها که مراجعه كنيد، خواهيد ديد كه همه اين مسأله را دارند و این حكم، متّفقٌ علیه است. در اماکن اربعه با آن كه مسافر هستي، مي‏تواني نمازت را كامل بخواني.[8] در تمامي اماكن مسافر بايد نمازش را قصر بخواند، جز در اين اماكن خاص. پس وقتي كه در حرم حسيني وارد شدي، حتي اگر مسافر باشي هم می‏توانی نمازت را تمام بخوانی. پس می‏بینیم اين مسأله حتی به احکام فقهی هم سرایت کرده است. اینکه مي‏بينيد حرم حضرت یک چنین ارزشی پیدا کرده است و در كنار مساجد بزرگ قرار گرفته است، به اين خاطر است.
5. حرم مطهر امام رضا(عليه‏السلام)[9]
یکی دیگر از مکان‏هایی که در دعا مؤثر است، حرم مطهر امام هشتم(علیه‏السلام) است. من روایتی از امام هادی(علیه‏السلام) را می‏خوانم كه حضرت فرمود: «مَنْ كَانَتْ لَهُ إِلَى اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ حَاجَةٌ فَلْيَزُرْ قَبْرَ جَدِّيَ الرِّضَا بِطُوسَ وَ هُوَ عَلَى غُسْلٍ وَ لْيُصَلِّ عِنْدَ رَأْسِهِ رَكْعَتَيْنِ وَ لْيَسْأَلِ اللَّهَ تَعَالَى حَاجَتَهُ فِي قُنُوتِهِ فَإِنَّهُ يَسْتَجِيبُ لَهُ‏».[10] اگر کسی حاجتی داشته باشد، مزار امام هشتم را در طوس زیارت کند، اول غسل کند، بعد برود بالا سر و دو رکعت نماز بخواند، در قنوت حاجتش را بخواهد كه خدا هم از او می‏پذیرد و دعايش مستجاب می‏شود.[11]
6. حرم‏هاي ائمه اطهار
یک روایتی از امام هشتم(علیه‏السلام) است كه از نظر طلبگی اين مطلب از آن به دست می‏آید كه قبور ائمه اطهار(علیهم‏السلام) دارای این اثر هستند كه اگر انسان در آنجا دعا کند، دعايش مستجاب است. حضرت فرمودند: «لَا تُشَدُّ الرِّحَالُ إِلَى شَيْ‏ءٍ مِنَ الْقُبُورِ إِلَّا إِلَى قُبُورِنَا»؛ اینکه آدم بخواهد زحمت بکشد و راه بیفتد كه به محل دفن كسي برود، ارزش چندانی ندارد مگر اینکه خودش را براي زيارت قبور ما به زحمت بیاندازد و بخواهد به زيارت ما بيايد. منظور از «قبورنا» قبور ائمه اطهار است. بعد حضرت راجع به خودشان می‏فرماید: «أَلَا وَ إِنِّي مَقْتُولٌ بِالسَّمِّ ظُلْماً وَ مَدْفُونٌ فِي مَوْضِعِ غُرْبَةٍ فَمَنْ شَدَّ رَحْلَهُ إِلَى زِيَارَتِي اسْتُجِيبَ دُعَاؤُه وَ غُفِرَ لَهُ ذَنْبُهُ».[12] من با سمّ و ظالمانه كشته مي‏شوم و در سرزمين غربت نيز دفن خواهم شد؛ پس اگر کسی به زیارت من بيايد، دعایش مستجاب است.
من خواستم از این روايت، اين مطلب را عرض كنم كه چه بسا از صدر این روایت اين‏طور ظاهر شود که اثر استجابت دعا نسبت به قبور تمام ائمه است. يعني با توجه به اين كه در صدر روايت، سخن از قبور تمام ائمه است، این اثر استجابت دعا، هرچند كه تصريح به قبر امام هشتم دارد، ولي نسبت به قبور ديگر ائمه هم ثابت است.
7. مسجد كوفه
در باب مساجد هم ما درباره مسجد کوفه از امیرالمؤمنین(علیه‏السلام) روایت داریم كه حضرت فرمودند: «مَا دَعَا فِيهِ مَكْرُوبٌ بِمَسْأَلَةٍ فِي حَاجَةٍ مِنَ الْحَوَائِجِ إِلَّا أَجَابَهُ اللَّهُ وَ فَرَّجَ عَنْهُ كُرْبَتَه‏».[13] اگر کسی که گرفتار است، در مسجد کوفه حاجتی از حوائجش را از خداوند بخواهد، خداوند آن را برآورده می‏کند و گرفتاری‏اش را برطرف می‏سازد.

8. مسجد سهله
راجع به مسجد سهله هم از امام صادق(علیه‏السلام) روایت داریم كه حضرت فرمودند: «مَا أَتَاهُ مَكْرُوبٌ قَطُّ فَصَلَّى فِيهِ بَيْنَ الْعِشَاءَيْنِ وَ دَعَا اللَّهَ إِلَّا فَرَّجَ اللَّهُ كُرْبَتَه‏».[14] هيچ دردمندي به اين مسجد نمي‏آيد كه مابين نماز مغرب و عشا دعا كند، مگر آن كه خداوند گره از كارش مي‏گشايد. البته دعا در این مسجد، خصوصیت دارد؛ یعنی فرد بايد اوّل نماز بخواند و ما بین نماز مغرب و عشا دعا كند كه من این دو مورد را به عنوان نمونه گفتم.
9. مساجد
من در گذشته درباره تأثير «مطلقِ مساجد» بحثم کرده‏ام و الآن تکرار نمي‏کنم. راجع به مطلق مساجد هم عرض کردم که از ائمه ما این معنا رسيده است كه من در جلسه گذشته هم به آن اشاره كردم که دستور داده‏اند اوّل برو وضو بگیر، بعد به مسجد برو و دو رکعت نماز بخوان، بعد هم حاجتت را بخواه!
مقايسه ارزشي مكان‏ها و زمان‏ها
من بحث را جمع بندي كنم كه به طور کلّی عامل زمان و عامل مکان، در اجابت دعا مؤثر هستند؛ البته نه تأثيرگذاري كه یکنواخت باشد. من دیگر نخواستم وارد این بحث شوم و بين اين عوامل موازنه برقرار كنم. موازنه در زمان‏ها را انجام دادم، ولي نمي‏رسم در مكان‏ها موازنه كنم و البتّه بحث هم تمام نشد. بحث بالاتر هم، موزانه بین زمان و مکان است كه بخواهيم برتري زمان و مكان را بر يكديگر بررسي كنيم.
من فقط یک اشاره کنم كه اثرگذاري اين عوامل مطلق نیست. يعني نمي‏توانيم بگوییم كه مطلقِ زمان بر مکان مقدّم است يا مکان بر زمان مقدّم است؛ این‏ها مطلق نیست. بلکه این به ارزش آنها بستگی دارد. مثلاً فرض کنید الآن راجع به حرم امام حسین(علیه‏السلام) دیدید که چقدر ارزشش بالا است. انسان خوب می‏فهمد که از نظر ارزشی حرم امام حسين(عليه‏السلام) در اوج قرار دارد و خیلی بالا است. لذا باید اینها را موردی بحث کرد. من کلّیِ این بحث را برای آنهایی که اهل بحث هستند گفتم كه باید اینها را موردی بررسی کنیم تا بعداً بتوانیم بين اين عوامل مقایسه کنیم.[15] من تا اینجا بحثم را بستم و خیلی هم طول کشید، اما چاره‏اي نبود.


تقسيم بندي ادعيه مأثور
گفتیم دعا بر دو قسم است، مأثور و غیرمأثور. تمام این‏ بحث‏هایی که من تا به حال در اين چهار سال کردم، در ارتباط با دعاي غیرمأثور بود. تازه می‏خواهم وارد بحث دعای مأثور شوم. دعاءُ المأثورِ عَلَی قِسْمَین؛ بنا بر يك تقسيم بندي دعاهای مأثور، یعنی دعاهایی که از معصومین(صلوات‏الله‏علیهم‏اجمعین) به‏دست ما رسیده است، دو قسم هستند؛ یک قسم «موقّت» هستند و یک قسم «غیرموقّت». این یک تقسیم‏بندی در مورد دعاي مأثور است. یک بحث دیگري همین‏جا مطرح است که حضرات دعاهاي خود را در چه قالبی ریخته‏اند؟ من قبلاً به حفظ قالب اشاره‏ای کردم، ولی حالا وارد آن می‏شوم. مثلاً صحیفه سجادیه دعاهایش را که می‏بینید، همه را قالب‏ریزی کرده‏اند؛ يعني در يك شكل خاص ريخته‏اند. بحث ديگر هم، بحث مضامین دعا است كه مربوط به محتواي ادعيه است. إن‏شاءالله از جلسه آینده وارد این بحث مي‏شوم.
توسل به منتسبين حسين(عليه‏السلام) هم كارساز است
بروم سراغ توسّلم؛ من عرض کردم و در روایات و مقاتل ما هم آمده است كه اهل بیت حسین(علیه‏السلام) در این سفر، یک ورود به کوفه داشتند، یک ورود به شام و یک ورود هم به مدینه دارند. نقل شده است وقتي از زین‏العابدین(صلوات‏الله‏علیه) سؤال کردند در این سفر و در این حوادثی که پیش آمد، کجا به شما خيلي سخت گذشت، حضرت مکرّر فرمود: «الشّام الشّام»؛ حادثه‏هایی که آنجا اتفاق افتاد تلخ‏تر از همه اين حوادث بود. حالا من می‏روم سراغ یک حادثه از حوادث شام و البته نكته‏اي را هم عرض مي‏کنم که در رابطه‏ای با بحث است.
بعضي از خصوصیاتی که حسین(علیه‏السلام) دارد این است که امامت در ذریه او، شفا در تُربتش، اجابتِ دعا در حائر حسینی است. این مطلب را خوب گوش کنید! یکي از چیزهایی كه انسان به صورت وجدانی احساس می‏کند این است كه توسّل به كساني كه منتسب به حسین(علیه‏السلام) هستند هم مؤثر است. كساني که در حادثه کربلا بودند مثل اباالفضل(سلام‏الله‏علیه) كه اصلاً اسمش را باب الحوائج می‏گذارند يا ديگران، توسّل به آنها هم حاجت می‏دهد و ما درباره آن قبلاً بحث کرده‏ایم. توسّل به ابالفضل و كساني كه در حادثه کربلا بودند در اجابت دعا، اثرگذاري دارد و درك اين تأثیرگذاري هم وجداني است.

ذكر مصيبت طفل سه ساله ابي‏عبدالله(سلام‏الله‏عليها) در خرابه شام
حالا من می‏خواهم بروم سراغ يكي از اتفاقات شام و یکی از افراد منتسب به حسین(علیه‏السلام) که از او هم به باب‏الحوائج تعبیر می‏کنند، در حالي كه کودک است. این‏طور که از امام زین‏العابدین(صلوات‏الله‏علیه) نقل شده است در شام، این بی‏بی‏ها و بچه‏ها را برده بودند و در خرابه‏ای جا داده بودند. من در یک روایت دیدم كه حضرت فرمود شب‏ها از سرما ناراحت بودیم و روزها از گرما رنج مي‏برديم.
می‏گوید در دل شب، كه همه جا ساکت بود، ناگهان سکوت را یک جمله شکست. یک بچه بلند شد و می‏گفت: «أیْنَ أبِی الْحُسَیْن»؛ بابایم حسین کجا است؟ «رَأیْتُهُ السَّاعَۀَ فِی الْمَنَام»؛ من الآن در خواب پدرم حسین را دیدم. پدرم کجا است؟ این بی‏بی‏ها بیدار شدند و اطراف این بچه را گرفتند و ضجّه می‏زدند. صدا به گریه و ضجّه از این خرابه بلند شد. شب است. همه جا ساکت و آرام است. آن خبیث خبردار شد. گفت چه خبر شده است؟ به او قضیه را گفتند كه حسین یک دختر کوچکی دارد که از خواب بیدار شده و بهانه پدر را گرفته است. مي‏دانيد این خبیث چه کار کرد؟ دستور داد سر حسین(علیه‏السلام) را برای این بچه ببرید. واقعاً جا دارد كه زین‏العابدین(علیه‏السلام) بگوید بدترین جاها برای ما شام بود...
سر مبارك حضرت را در طبقی گذاشتند، یک روپوش روی آن کشیدند، آوردند و جلوی این بچه گذاشتند. دست بُرد و روپوش را برداشت. چه حالتی به او دست داد! نگاهی به این سر کرد؛ گفت: «مَا هَذَا الرَّأس»؛ این سر کیست؟... حاجت دارید؟ همه ما حاجت داریم؛ «قَالُوا لَهَا رَأسُ أبِیکَ الْحُسَین»؛ گفتند این سر پدرت حسین است. تا این را گفتند، آن دست‏های کوچکش را بُرد، «وَ رَفَعَتْهُ مِنَ الطَّشْتِ حَاذِنَتاً لَهُ»؛ سر را بلند کرد، اما مراقب است كه از دستش نیفتد... «وَ هِیَ تَقُولُ»؛ بابا را شناخت و شروع کرد این جملات را گفتن: «مَنْ ذَا الَّذِی خَضَّبَکَ بِدِمَائِکَ یَا أبَتَاهُ»؛ اي بابا! چه كسي تو را به خون سرت آغشته كرده است؟ «یَا أبَتَاهُ مَنْ ذَالَّذِی قَطَعَ وَریدَک»؛ ای بابا! چه کسی رگ گردنت را بریده است؟...

[1] . بحارالانوار 91 96
[2]. البته بنده من وارد این بحث‏ها نمی‏شوم چون خود اين «لله» و «في الله» یک بحث معرفتی است. و در بعضی از روایات هم اگر برسیم، من تقریباً به بحث اشاره می‏کنم.
[3]. سوره عبس، آيه 34
[4]. فقط پیغمبر اكرم است كه مطابق روايتي كه به خاطر دارم، «وانفساه!» نمي‏گويد، بلكه می‏گوید: «وا امتی!»
[5]. وسائل‏الشيعة 14 499
[6]. عدةالداعي 57
[7]. ما می‏خواستیم بگذریم، دیدیم ظاهراً نمی‏شود بگذریم. و حالا هم بد نیست به مطلبي فقهي هم اشاره کنم.
[8]. من حدودش را هم به ذهنم هست که نوشته‏ام كه از پایین پا چقدر، بالای سر چقدر.
[9]. اين شماره، در ارتباط و در ادامه مطالب جلسه گذشته است.
[10]. بحارالأنوار 99 49
[11]. البته از خود امام هشتم هم روایتي به اين مضمون هست كه اين مطالب حد دارد. من اينها را می‏خواهم توضيح دهم، ولي نمی‏رسم که اينجا جمع بندي كنم. از نظر ائمه معصومين(علیهم‏السلام) اعتابه مقدسه با يكديگر متفاوتند.
[12]. وسائل‏الشيعة 14 562
[13]. الكافي 3 491
[14]. الكافي 3 495
[15]. اين را هم بگويم كه اين مقایسه، از نظر ارزش اين عوامل، در ارتباط با تأثيرگذاري بر روي اجابت دعا است.

اطلاعات تماس

 

روابط عمومی گروه :  09174009011

 

 شماره نوبت استخاره: 09102506002

 

آیدی همه پیام رسانها :     @shiaquest

 

پاسخگویی سوالات شرعی: 09102506002

آدرس : استان قم شهر قم گروه پژوهشی تبارک

 

پست الکترونیک :    [email protected]

 

 

 

درباره گروه تبارک

گروه تحقیقی تبارک با درک اهميت اطلاع رسـاني در فضاي وب در سال 88 اقدام به راه اندازي www.shiaquest.net نموده است. اين پايگاه با داشتن بخشهای مختلف هزاران مطلب و مقاله ی علمي را در خود جاي داده که به لحاظ کمي و کيفي يکي از برترين پايگاه ها و دارا بودن بهترین مطالب محسوب مي گردد.ارائه محتوای کاربردی تبلیغ برای طلاب و مبلغان،ارائه مقالات متنوع کاربردی پاسخگویی به سئوالات و شبهات کاربران,دین شناسی،جهان شناسی،معاد شناسی، مهدویت و امام شناسی و دیگر مباحث اعتقادی،آشنایی با فرق و ادیان و فرقه های نو ظهور، آشنایی با احکام در موضوعات مختلف و خانواده و... از بخشهای مختلف این سایت است.اطلاعات موجود در این سایت بر اساس نياز جامعه و مخاطبين توسط محققين از منابع موثق تهيه و در اختيار كاربران قرار مى گيرد.

Template Design:Dima Group