دعا - رمضان ۱۳۸۹ - جلسه ۲۳
اَعوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّيطانِ الرَّجيم؛ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم
وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِين وَ صَلَّی اللهُ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّيِّبينَ الطَّاهِرِينَ وَ لَعنَةُ اللهِ عَلی اَعدائِهِم اَجمَعين.
«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اسْمَعْ نِدَائِي إِذَا نَادَيْتُكَ وَ اسْمَعْ دُعَائِي إِذَا دَعَوْتُكَ وَ أَقْبِلْ عَلَيَّ إِذَا نَاجَيْتُكَ فَقَدْ هَرَبْتُ إِلَيْكَ وَ وَقَفْتُ بَيْنَ يَدَيْكَ»[1]
مروري بر مباحث گذشته
گفته شد ماه مبارک رمضان، ماه بازگو کردن کلام ربّ، یعنی قرآن است و ماه سخن گفتن عبد با ربّ است که از آن تعبیر به دعا میکنند؛ دعا را هم تقسیمبندی کردیم به مأثور و غیرمأثور و گفتیم که دارای آداب و شرایطی است. بالأخره بحث ما به اینجا رسید که عوامل تأثیرگذار روی اجابت دعا را بررسی میکردیم. یک عامل را عرض کردم «عامل زمانی» است. زمان مؤثر بر اجابت دعا در شبانهروز، روز خاص و شب خاص در هفته را بحث کردیم؛ همچنین ماه خاص در بین ماهها را که ماه مبارک رمضان بود و در مرتبه متأخّره آن، ماه رجب را مطرح کردم. بعد هم گفتیم که ایام و لیالی خاصی در بین همین ماهها هست که در ماه شعبان، نیمه شعبان بود و در ماه مبارک رمضان، لیالی قدر بود. غیر این زمانها، زمانهایی را هم میبینیم که در روایات مطرح میکنند. البته من نمیخواهم بهطور کامل اینها را شمارش کنم. فقط آنهایی را که نسبتاً مطرح هستند عرض میکنم.
تأثیر عید فطر بر اجابت دعا
از بین اعیاد، یکی روز عید فطر است. ما در روایات داریم که آن هم زمان مؤثر بر روی اجابت دعا است. به ذهنم این است که در گذشته من این را به مناسبت شب عید فطر مطرح کردم که علی(علیهالسلام) روز عید فطر در خطبهای این جملات را فرمودند: «أَلَا وَ إِنَّ هَذَا الْيَوْمَ يَوْمٌ جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ عِيداً وَ جَعَلَكُمْ لَهُ أَهْلًا فَاذْكُرُوا اللَّهَ يَذْكُرْكُمْ وَ كَبِّرُوهُ وَ عَظِّمُوهُ وَ سَبِّحُوهُ وَ مَجِّدُوهُ وَ ادْعُوهُ يَسْتَجِبْ لَكُمْ».[2] حضرت راجع به روز عید فطر میفرماید درخواست کنید از خدا و دعا کنید و بدانید که این دعاها را خداوند به اجابت میرساند و میپذیرد. معلوم میشود این زمان خاص روی اجابت دعا اثر دارد.
تأثیر عید قربان بر اجابت دعا
عید قربان هم که به آن «عید أضحی» میگویند، همینطور است. آنجا هم از علی(علیهالسلام) روایتی است که حضرت فرمود: «سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ يَخْطُبُ يَوْمَ النَّحْرِ»؛ یعنی شنیدم که پیغمبر اکرم(صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) در روز عید قربان داشت خطبه میخواند؛ «وَ هُوَ يَقُولُ هَذَا يَوْمُ الثَّجِّ وَ الْعَجِّ»؛ بعد خود پیغمبر «ثجّ» و «عجّ» را معنا میکنند؛ به «عجّ» که میرسند، میفرمایند: «وَ الْعَجُّ الدُّعَاءُ فَعِجُّوا إِلَى اللَّهِ»؛ یعنی «عجّ» همان دعا است؛ از خدا درخواست کنید. بعد پیغمبر این جملات را فرمود: «فَوَ الَّذِي نَفْسُ مُحَمَّدٍ بِيَدِهِ لَا يَنْصَرِفُ مِنْ هَذَا الْمَوْضِعِ أَحَدٌ إِلَّا مَغْفُوراً لَهُ».[3] قسم به آن موجودی که جان من در دست او است، کسی از اینجا نمیرود مگر اینکه مورد مغفرت خداوند قرار میگیرد. معلوم میشود دعا در آن روز مؤثر بود.
البته در روایت مربوط به عید فطر، علی(علیهالسلام) در خطبهشان به خود زمان تکیه میکند و میفرمایند: «أَلَا وَ إِنَّ هَذَا الْيَوْمَ يَوْمٌ جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ عِيداً»؛ و بعد هم میفرمایند:«وَ ادْعُوهُ يَسْتَجِبْ لَكُمْ». پس معلوم میشود این زمان بر دعا مؤثر است. ولی در اینجا دارد خطبه را در آن روز پیغمبر خواند و بعد فرمود که این روز چنینوچنان است. این روایت با آن روایت در همین جهت عامل «زمان» مشترک است؛ یعنی خود این روزها بر روی دعا مؤثر است. البته در روایت عید قربان، یک موضع و مکان مشخص هم مطرح است. چون حضرت فرمود: «لَا يَنْصَرِفُ مِنْ هَذَا الْمَوْضِعِ أَحَدٌ إِلَّا مَغْفُوراً لَهُ»؛ امّا در روایت عید فطر موضع و مکان مطرح نیست؛ فقط زمان روز عید مطرح شده است.
سرّ نزدیکی دعا به اجابت در عید فطر و قربان
من حالا نکتهای را میخواستم نسبت به هر دو روایت عرض کنم و آن این است که هر دو روایت مربوط به عید فطر و عید أضحی است که در این دو روز «نماز عید و خطبه» تشریع شده است. چه بسا مسأله این است که در آن روز و آن زمان، توجه به خدا بیشتر است و لذا دعا هم به اجابت نزدیکتر است. چون هر دو روایت بخشی از خطبه نماز عید بود؛ هم برای علی (علیهالسلام)، هم برای پیغمبر اکرم(صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم)، هر دو خطبه است. لذا این نکته که در بحث دعا مطرح است که هسته مرکزی دعا از نظر پذیرش که عبارت از توجه داعی به خداوند است را تقویت میکند. یعنی هرچه توجه بیشتر باشد، تأثیر دعا هم بیشتر میشود. هر دو روایت مربوط به روز عید و خطبه و هنگام نماز عید است. یعنی در دو موقعیتی است که انسانها متوجه خدا هستند؛ چون وقت نماز عید است و اصلاً برای عبادت و نماز و توجه به خدا آنجا جمع شدهاند. لذا آنچه که در دعا مطرح است و نسبت به اجابت، هسته مرکزی دعا است که همان توجه إلیاللهتعالی است، در هر دو موقعیت فراهم بوده است. میخواستم این نکته را بگویم که روز، روز عید بوده و روزی است که نماز عید میخواندند و بعد هم خطبه میخواندند؛ اصلاً برای نماز و خطبه آنجا جمع شده بودند. لذا در روایتی که برای پیغمبر است، حضرت میفرماید: «لَا يَنْصَرِفُ مِنْ هَذَا الْمَوْضِعِ أَحَدٌ إِلَّا مَغْفُوراً لَهُ»؛ کسی از اینجا نمیرود و متفرّق نمیشود مگر آنکه آمرزیده شده است. یعنی این خصوصیّت «موضع» را هم در این روایت مطرح کردهاند.
تأثیر عید مبعث بر اجابت دعا
یکی دیگر از اعیادی که در اسلام بزرگ است، روز مبعث است. یک روایت از امام صادق (صلواتاللهعلیه) است که حضرت فرمودند: «يَوْمُ سَبْعَةٍ وَ عِشْرِينَ مِنْ رَجَبٍ نُبِّئَ فِيهِ رَسُولُ اللَّهِ مَنْ صَلَّى فِيهِ أَيَّ وَقْتٍ شَاءَ اثْنَتَيْ عَشْرَةَ رَكْعَةً»؛ در روز بیست و هفتم ماه رجب که روز مبعث پیغمبر اکرم(صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) است، هرکس در هر وقت آن روز دوازده رکعت نماز بخواند؛ «ثُمَّ يَقُولُ اللَّهُ اللَّهُ رَبِّي لَا أُشْرِكُ بِهِ شَيْئاً أَرْبَعَ مَرَّاتٍ»؛ بعد هم چهار مرتبه این جمله را بگوید؛ «ثُمَّ يَدْعُو فَلَا يَدْعُو بِشَيْءٍ إِلَّا اسْتُجِيبَ لَهُ فِي كُلِّ حَاجَةٍ».[4] بعد دعا کند، اینطور نیست که دعایی کند مگر اینکه به اجابت میرسد؛ نسبت به هر حاجت مشروعی که داشته باشد.
در اینجا دوباره زمان را مطرح کرده است؛ فرمود: «أَيَّ وَقْتٍ»؛ یعنی هر وقت از این روز که بخواهد؛ چه صبح باشد، چه بعد از ظهر باشد. بعد هم دقت کنید که اینجا هم نماز مطرح است. اوّل میفرماید دوازده رکعت نماز بخواند، بعد دعا کند. در آن دو مورد قبلی چون عید أضحی و عید فطر خودش نماز داشت، دیگر نماز جداگانهای مطرح نبود. آنجا خطبه هم داشت؛ ولی اینجا نه، روز مبعث نماز ندارد. لذا میگوید دوازده رکعت نماز بخواند و بعد دعا کند. دوباره این همان نکتهای است که من در بحث دعا گفتم و آن این است که مسأله بر محور همان توجه عبد به ربّ است. اوّل بهترین عملی که کُرنش و پرستش نسبت به معبود است را انجام بده، و بعد از او درخواست کن.
تأثیر روز عرفه بر اجابت دعا
ما روایات بسیار زیادی داریم که در آن، زمانها را مطرح کردهاند و این زمانهایی که ما تا حالا گفتیم را ردیف کردهاند که یک مجموعه است. در بین زمانهایی که مطرح شده، غیر از این سه عیدی که من عرض کردم ـیعنی عید فطر و عید أضحی و عید مبعثـ روز خاص دیگری هم هست که «روز عرفه» است و درباره آن خیلی روایت داریم که این زمان هم بر روی دعا مؤثر است. روایات متعددی داریم که من فقط به یکی دو مورد اشاره میکنم. روایتی از پیغمبر اکرم(صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) است که حضرت فرمودند: «أفْضَلُ الدُّعَاءِ دُعَاءُ یَومِ الْعَرَفَۀِ».[5] روایت خیلی کوتاه و گویا است. بافضیلتترین دعاها، دعای روز عرفه است.
هم زمان، هم مکان
در اینجا من مسألهای را مطرح کنم؛ یک بحث تأثیر زمان روی اجابت دعا است، یک بحث تأثیر مکان بر روی دعا از نظر اجابت است. البته من حالا نمیرسم وارد این بحث شوم؛ امّا این یک مورد را اشاره میکنم. خود روز «عرفه»، یعنی این زمان در اجابت دعا مؤثر است؛ امّا نسبت به اجابت دعا در «عرفات» هم روایاتی داریم که این مکان را مطرح کرده است. پس ما یک زمان داریم که میگوییم «عرفه» و یک مکان داریم که عبارت است از «عرفات»، به اعتبار اینکه حجّاج به آن زمین میروند. هم زمان مؤثر است و هم مکان مؤثر است. مثل این میماند که بگویی لیله قدر مؤثر است؛ مسجد هم مؤثر است. ما در روایات نسبت به مکانها داریم که مسجد، مکان مؤثر در اجابت است. روایاتی داریم که اگر کسی حاجتی داشته باشد، وضو بگیرد و برود در مسجد دو رکعت نماز بخواند. میخواستم این را عرض کنم که یکوقت اینها با هم خَلط نشود. هم زمان مؤثر است، هم مکان مؤثر است که مکان خودش بحث دیگری دارد که بعداً عرض میکنم.
هم عرفه، هم عرفات!
در خصوص «عرفه»، چون مسأله مکان در ذهنها بوده، چه بسا بعضیها یکباره به ذهنشان میآمده که این عرفهای که در روایت وارد شده، نکند همان مسأله دعا در عرفات باشد؛ لذا من روایتی را میخوانم که میگوید نه، مسأله این نیست؛ اینجا تکیه روی «زمان» است و «مکان» را نمیخواهد مطرح کند. بحث مکان، بحث جداگانهای است. من میخواستم این را تفکیک کنم. در یک روایتی است از علی(علیهالسلام) که حضرت فرمود: «لَا عَرَفَةَ إِلَّا بِمَكَّةَ وَ لَا بَأْسَ بِأَنْ يَجْتَمِعُوا فِي الْأَمْصَارِ يَوْمَ عَرَفَةَ يَدْعُونَ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ».[6] آنهایی که طلبه هستند خوب حرفهای من را گوش کنند تا اینها را بتوانند تفکیک کنند. ببینید حضرت چقدر زیبا جداسازی کردند؛ میفرماید اشکالی ندارد که در شهرهای دیگر هم که هستید، روز عرفه جمع شوید و دعا بخوانید. «لَا عَرَفَةَ إِلَّا بِمَكَّةَ»؛ ما در دنیا چند جا عرفات نداریم؛ یکجا داریم آن هم پشت مکّه است. آنجا زمین عرفات است. امّا «لَا بَأْسَ بِأَنْ يَجْتَمِعُوا فِي الْأَمْصَارِ يَوْمَ عَرَفَةَ يَدْعُونَ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ». یعنی درست است که «عرفات» فقط یکجا است؛ ولی شما «روز عرفه» در جاهای دیگر جمع شوید و دعا کنید. چقدر زیبا اینها را از هم جداسازی میکنند که زمان خودش مؤثر است و تأثیرش غیر تأثیر مکان است.
هرکس در ماه رمضان مورد مغفرت واقع نشود...
راجع به مکان ـیعنی عرفاتـ ما روایتی داریم که در باب خصوص ماه مبارک رمضان از امام صادق(صلواتاللهعلیه) است که حضرت فرمود: «مَنْ لَمْ يُغْفَرْ لَهُ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ مَا يُغْفَرُ لَهُ إِلَى قَابِلٍ إِلَّا أَنْ يَشْهَدَ عَرَفَةَ».[7] این روایت را گفتهاند ظهورش در این است که ـنعوذبالله، خدا نکند، خدا برای ما نیاوردـ اگر کسی در ماه مبارک رمضان مورد مغفرت الهی قرار نگرفت، او دیگر در آینده بعید است که مورد مغفرت خدا قرار بگیرد. چون بهترین زمانها این زمان بود. یعنی ماه رمضان برای اینکه انسان مشمول مغفرت الهی قرار بگیرد، بهترین زمان بود. حالا اگر کسی در این زمان مورد مغفرت واقع نشد، او دیگر در آینده مورد مغفرت قرار نخواهد گرفت، مگر اینکه عرفه را درک کند؛ «إِلَّا أَنْ يَشْهَدَ عَرَفَةَ».
اینجا از نظر طلبگی دو احتمال وجود دارد؛ احتمال اوّل این است که «إِلَّا أَنْ يَشْهَدَ عَرَفَةَ» یعنی «روز عرفه»؛ چون قبلش زمان مطرح است و بحث بر سر ماه مبارک رمضان است که خودش زمان است. احتمال دوم این است که منظور از «إِلَّا أَنْ يَشْهَدَ عَرَفَةَ» این باشد که مگر اینکه این موفق شود به «عرفات» برود؛ یعنی احتمال مکان را مطرح کردهاند. البته اگر عرفات هم مراد باشد، اینطور نیست که هر روزی که خواست به عرفات برود؛ بلکه آن هم مربوط به «روز عرفه» است. غرضم این بود که یکی از زمانهایی که اثرگذار است روی اجابت دعا و روایات بسیار هم راجع به آن داریم، روز عرفه است.
پنج شب مخصوص دعا
روایاتی هم که بین اینها را جمع کرده زیاد داریم؛ یک روایت از پیغمبر اکرم(صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) است که فرمودند: «خَمْسُ لَیَالٍ لَا تُرَدُّ فِیهِنَّ الدَّعْوَۀُ أوَّلُ لَیْلَۀٍ مِنْ رَجَبٍ وَ لَیْلَةُ نِصفٍ مِنْ شَعْبَانَ وَ لَیْلَۀُ الْجُمُعَۀِ وَ لَیْلَۀُ الْفِطْرِ وَ لَیْلَۀُ النَّحْرِ». یعنی همینهایی که ما همه را قبلاً گفتیم. ما روایات زیادی داریم که این زمانها را یکجا جمع کردهاند. البته در یکی چهار مورد دارد، یکی پنج مورد دارد. این روایت پنج مورد در آن مطرح شده بود که ما اینها را یکییکی بررسی کردیم. این مربوط به زمانها بود. آن وقت مکانها را هم ما داریم و روایاتی که مسأله مکانها را مطرح کرده است. حالا اگر شد من یک جلسه مکانها را هم مختصراً بررسی میکنم. چون من به اصل بحثم که میخواستم بروم سراغ دعاهای مأثور نرسیدم. آنچه تا اینجا گفتهایم به طور کلّی نسبت به دعاهای غیرمأثور بود. دعاهای غیرمأثور یعنی آن دعاهایی که خودمان از خدا میخواهیم حاجتهایمان را طلب کنیم. این بحث ما تا اینجا این بود. تا بعد إنشاءالله برویم سراغ مکانها و من یک مقداری راجع به آنها هم صحبت کنم و بعد هم اگر موفق شوم، میروم سراغ مسأله دعاهای مأثور که در آنجا یک بحث لطیفی هست که إنشاءالله وارد آن بحث میشوم.
ذکر مصیبت ورود کاروان اهل بیت به کوفه
بروم سراغ توسّلم؛ ما در مقاتل داریم که وقتی خاندان حسین(علیهالسلام) را از کربلا حرکت دادند، اینها را به سمت کوفه بردند. یکی از صحنههایی که در کوفه اتفاق افتاد و درتاریخ هست این صحنه است که مردم را قبلاً خبر کردند که بیایند؛ بعد هم ـنعوذ باللهـ اینطوری معرفی کردند و گفتند یک عده خارجی بر خلیفه، یعنی بر یزید خروج کردهاند و او آنها را قلع و قمعشان کرده و حالا هم آنها را به اسارت گرفته است. خوب، معلوم است که مردم چقدر ناراحت میشوند دیگر. تمام جمعیت شهر کوفه از خانهها بیرون ریختند.
شخصی است بنام مُسلم جسّاس، یعنی گچکار؛ میگوید من در دارالعماره بودم و داشتم گچکاری میکردم. دیدم همهمه و سروصدای عجیبی در شهر بلند شده است. از یکی از خدمه دارالعماره سؤال کردم چه خبر است؟ این همهمه و سروصدا برای چیست؟ گفت یک خارجی خروج کرده بر یزید و اینها را کشتهاند و بعد هم خاندانش را به اسارت گرفتهاند و آوردهاند. از او سؤال کردم اسم این خارجی چه بوده است؟ اسمش را به من بگو. گفت اسمش حسین بنعلی است. ببینید کار به کجا رسیده است. گفت من مقداری تأمل کردم که این رد شود. وقتی از من دور شد چنان محکم سیلی به صورت خودم زدم و گفتم عجب! پسر پیغمبر شده خارجی؟! میگوید از دارالعماره بیرون آمدم؛ آمدم در شهر که ببینم چه خبر است. یک دفعه نگاه کردم، دیدم که این مرکبها یکی پس از دیگری و نیزهدارها دارند میآیند. سرها روی نیزهها است. گفت به اوّلین سر که برخورد کردم، دیدم شبیهترین افراد به پیغمبر اکرم(صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) است...
در روایتی دارد، زینب (سلاماللهعلیها) آن روز آنجا خطبه خواند. صدای زینب (سلاماللهعلیها) بلند شد به خطبه خواندن؛ مردم کوفه با صدای علی آشنا بودند؛ دیدند طنین صدای علی (علیهالسلام) است؛ آمدند جمع شدند. حضرت شروع کرد خطاب کردن و خطبه خواندن؛ در مقاتل دارد: «ضَجَّ النَّاسُ بِالْبُکَاء»؛ یعنی صحنه عوض شد؛ مردم شروع کردند هایهای گریه کردن. حالا چه کار کنند که زینب را ساکت کنند؟ راه سکوت چیست؟ نیزهدار را گفتند آمد جلوی محمل زینب (سلاماللهعلیها)؛ سر حسین (علیهالسلام) روی نیزه است؛ چشم زینب به سر برادر افتاد؛ خطبه را رها کرد؛ لحن سخن عوض شد؛ خطاب کرد به برادر «يَا هِلَالًا لَمَّا اسْتَتَمَّ كَمَالًا غَالَهُ خَسْفُهُ فَأَبْدَا غُرُوبَا مَا تَوَهَّمْتُ يَا شَقِيقَ فُؤَادِي كَانَ هَذَا مُقَدَّراً مَكْتُوبَا»؛ ای برادر، من اصلاً فکر این را نمیکردم که یک چنین روزی بیاید که سر تو را بالای نیزه در مقابل خودم ببینم. یکوقت دیدند دوباره لحن سخن زینب(سلاماللهعلیها) عوض شد؛ چه بود؟ دارد از این نازدانهها هر کدام در دامان این بیبیها بودند. دید این نازدانه دارد خیرهخیره به سر پدر نگاه میکند. گفت «يَا أَخِي فَاطِمَ الصَّغِيرَةَ كَلِّمْهَا فَقَدْ كَادَ قَلَبُهَا أَنْ يَذُوبَ»؛[8] برادر، مقداری با این دختر کوچکت حرف بزن...
[1]. بحارالأنوار 91 96
[2] . مستدركالوسائل 6 157
[3] . بحارالأنوار 96 30
[4] . الكافي 3 469
[5] . کنز العمال 5 66
[6] . وسائلالشيعة 13 560
[7] . بحارالأنوار 93 375
[8] . بحارالأنوار 45 115