دعا - رمضان ۱۳۸۹ - جلسه ۱۹
اَعوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّيطانِ الرَّجيم؛ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم
وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِين وَ صَلَّی اللهُ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّيِّبينَ الطَّاهِرِينَ وَ لَعنَةُ اللهِ عَلی اَعدائِهِم اَجمَعين.
«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اسْمَعْ نِدَائِي إِذَا نَادَيْتُكَ وَ اسْمَعْ دُعَائِي إِذَا دَعَوْتُكَ وَ أَقْبِلْ عَلَيَّ إِذَا نَاجَيْتُكَ فَقَدْ هَرَبْتُ إِلَيْكَ وَ وَقَفْتُ بَيْنَ يَدَيْكَ»[1]
مروري بر مباحث گذشته
گفتیم ماه مبارک رمضان، ماه بازگو کردن کلام ربّ يعني تلاوت قرآن و ماه سخن گفتن عبد با ربّ يعني دعا است. دعا هم مأثور و غیرمأثور دارد و هر كدام دارای شرایط و آدابي است که ما اینها را در جلسات گذشته بحث کردهایم. بحث ما به اینجا رسید که عواملی هستند که در به اجابت رسیدن دعا مؤثرند. گاهی اعمال، گاهي زمان و گاهی حالات اين تأثير را بر دعا دارند. جلسه گذشته به حالات موثّر بر دعا اشاره کرديم و در باب زمانها نيز طيّ چند جلسه گذشته بحث و بررسی داشتيم كه به طور اختصار مباحث ساعاتِ خاص شبانهروز، روز خاصِّ هفته و بالاخره ماه خاصّ را بيان كرديم و به اينجا رسيديم كه در بین ماههای سال، ماه مبارک رمضان در باب اجابت دعا خصوصیّت دارد. در این جلسه من راجع به خصوصیت ماه مبارک رمضان نسبت به اجابت دعا مطالبي را عرض کنم که این ماه همهاش چنين اثري را دارد؛ گرچه شبهای قدر، اثر خاصّ خودش را دارد و در اين ماه داراي ويژگي خاصّي است.
ماه مبارك رمضان در جنبههاي گوناگون تاثير دارد؛ امّا چون بحث ما در ارتباط با اثرگذاری این زمان بر دعا است، راجع به اين بُعد از آن صحبت ميكنيم. ما در روایاتمان میبینیم كه اين مطلب آمده است و من هم قبلاً به آنها اشاره کردهام. ولی مطلبی را كه در این جلسه میخواهم عرض کنم، اين است كه ما در اين باب، دو دسته روایت داریم كه آنها را مطرح خواهم كرد.
خطبه نبوي درباره ماهِ اجابت دعا
در روایتی از علی (علیهالسلام) آمده است كه: «لَمَّا حَضَرَ شَهْرُ رَمَضَانَ قَامَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ ثُمَّ قَالَ»؛ میفرماید وقتی ماه رمضان وارد شد، پیغمبر اکرم(صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) ایستاد و خطبه خواند. «فَحَمِدَ اللَّهَ وَ أَثْنَى عَلَيْهِ»؛ اوّل حمد و ثنای الهی را به جا آورد و بعد فرمود: «أَيُّهَا النَّاسُ كَفَاكُمُ اللَّهُ عَدُوَّكُمْ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ»؛ ای مردم، خداوند شرّ دشمنان شما را از جنّ و انس برگرداند؛ «وَ قَالَ اُدْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ»؛ این آیه شریفه در سوره غافر است. حضرت گفتند که خداوند فرموده است: «ادْعُوني أَسْتَجِبْ لَكُمْ»؛ بعد حضرت فرمود: «وَ وَعَدَكُمُ الْإِجَابَةَ».[2] خداوند به شما وعده اجابت داده است.
از این روایت که در آن پیغمبر اکرم(صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) این آیه را استخدام میکند، معلوم میشود که «ادْعُوني أَسْتَجِبْ لَكُم»[3] یک کُبرایِ کلّی است. خدا خطاب به بندگانش میگوید از من درخواست کنید و این را هم بدانید که من جوابگوی درخواستهای شما هستم. این يك مطلب کلّی است كه در آن هيچ قيد زمانی و مکانی یا غير آن مطرح نیست. ولی پیغمبر اکرم(صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) این آیه را در اين خطبه كه مربوط به ماه مبارك رمضان است استخدام میکند. یعنی حالا که ماه رمضان وارد شده است، شما دعا کنید؛ چون خداوند وعده اجابت فرموده است. «وَ وَعَدَكُمُ الْإِجَابَةَ».
از اين كه حضرت به یک مصداق بارز برای اجابت دعا، در ربط با زمان اشاره كرده و میفرمایند خداوند شرّ دشمنانتان از جنّ و انس را از شما برگرداند، بعد هم اين آيه را استخدام ميكنند كه «ادْعُوني أَسْتَجِبْ لَكُم»، و بعد هم خبر ميدهند كه خداوند وعده اجابت داده است، «وَ وَعَدَكُمُ الْإِجَابَةَ»، معلوم میشود که اجابت دعا در این ماه نسبت به ماههای دیگر قویتر است. از استخدام و طرح اين آيه در اين خطبه فهميده ميشود که دعا در اين ماه به هدف اجابت نزديكتر است.
ماه صيام، ماه قرآن و ماه دعا
من آياتي را در همين ارتباط میخوانم، بعد میخواهم نتیجهگیری کنم. در سوره بقره، در آیاتی که براي تشريع «روزه» وارد شده است، میفرماید: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيامُ كَما كُتِبَ عَلَى الَّذينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ».[4] خداوند خطاب به مؤمنین ميفرمايد روزه بر شما مانند اُمّتهای گذشته واجب شده است، شايد كه با تقوي شويد. با یک آیه فاصله ميفرمايد: «شَهْرُ رَمَضانَ الَّذي أُنْزِلَ فيهِ الْقُرْآنُ هُدىً لِلنَّاسِ وَ بَيِّناتٍ مِنَ الْهُدى وَ الْفُرْقانِ».[5] یکی از خصوصیّات ماه رمضان را که ماه صیام است بیان میکند و آن عبارت است از اینکه در این ماه قرآن نازل شده است. بلافاصله در آیه بعد از آن ميفرمايد: «وَ إِذا سَأَلَكَ عِبادي عَنِّي فَإِنِّي قَريبٌ أُجيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ».[6] اگر بندگان من از تو درباره من سؤال کردند، من نزدیکم و جوابگوی خواستههای آنها هستم و اگر آنها دعا كرده و درخواست کنند، من جواب میدهم.
از اوّلین جلسهای که من بحث دعا را شروع کردم، چهار سال ميگذرد؛ من در هر جلسه در ابتدای بحث، دو مطلب را میگویم؛ يكي اينكه ماه رمضان، ماهی است که خداوند با بندههایش صحبت کرده است، لذا سفارش کرده كه بندگان در این ماه سخنان او را بازگو کنند. این همان «شَهْرُ رَمَضانَ الَّذي أُنْزِلَ فيهِ الْقُرْآنُ» است. ماه سخن گفتن است. ماهی است که پروردگار با بندگانش سخن گفته است. مطلب دوم اینکه ماه مبارک رمضان، ماهی است که بنده با ربّش صحبت و گفتگو میکند، كه به آن دعا ميگوييم. اين هم همان آيه دوم است كه «وَ إِذا سَأَلَكَ عِبادي عَنِّي فَإِنِّي قَريبٌ». اين دو آیه پشت سر هم است و اشاره به همين مطلب دارد.
خصوصيّت سخن گفتن با ربّ در اين ماه
طلبهها و آنهایی که اهل علم هستند، خوب گوش کنند. اوّل سخن ربّ است با عبدش؛ «شَهْرُ رَمَضانَ الَّذي أُنْزِلَ فيهِ الْقُرْآنُ» و دوم سخن گفتن عبد است با ربّش؛ «وَ إِذا سَأَلَكَ عِبادي عَنِّي فَإِنِّي قَريبٌ أُجيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ». حالا غرض من این بود که خود این آیات همه در ذیل بحث ماه رمضان است و از همين تناسب معلوم میشود که این ماه، ماه سخن گفتن عبد با ربّ است. دعا كردن و با خدا حرف زدن در اين ماه، خصوصیّت دارد. به چينش و توالي آيات نگاه كنيد كه چقدر زیبا پشت سر هم آمدهاند؛ «شَهْرُ رَمَضانَ الَّذي أُنْزِلَ فيهِ الْقُرْآنُ»، بلافاصله میفرماید: «وَ إِذا سَأَلَكَ عِبادي عَنِّي فَإِنِّي قَريبٌ أُجيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ». آيه مربوط به همین ماه رمضان است كه در ذیل آیات مربوط به ماه رمضان آمده و ميخواهد بگويد كه این زمان و این ماه بر روي استجابت دعا اثرگذار است. لذا میفرماید: «أُجيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ ِ فَلْيَسْتَجيبُوا لِي وَ لْيُؤْمِنُوا بِی».
ماهِ نزديكترين حالات بندگان به ربّ
در اینجا مطالبی در ربط با دعا هست كه ميتوان آنها را مطرح کرد. مثلاً اينكه در آیه شریفه دارد كه خداوند در اين ماه قريب و نزديك است. يعني این زمان در بین زمانها أقرب زمانهايي است که عبد نسبت به رّب خود نزدیک میشود. «فَإِنِّي قَريبٌ أُجيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ»؛ چهبسا به اين هم اِشعار داشته باشد که این ماه، ماهی است که بندگان در آن به خدایشان نزدیکتر میشوند. یعنی «قُرب إلیالله تعالاي بندگان» بیشتر میشود. این مطلب هم در تعبير آيه شريفه نهفته است. «فَإِنِّي قَريبٌ أُجيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ».[7] بحث این است که این زمان، روی اجابت دعا اثر دارد.
«استغفار» دعاي مؤكّد ماه مبارك رمضان
در باب دعا کردن در این ماه، ما دو دسته روایت داریم؛ یک دسته از روایات ـمثل روايت قبلـ بهطور کلّی این معنا را مطرح میفرماید که در ماه مبارک رمضان، دعاهاي انسان به اجابت نزديكتر بوده و این زمان روي اجابت دعا اثر دارد؛ «وَ وَعَدَكُمُ الْإِجَابَةَ». در روایات متعدد اين معنا آمده و من اینها را قبلاً گفتهام و ديگر تکرار نمیکنم. پس یک دسته از روایات است که فقط این معنا را مطرح میکند که در این ماه، دعا مستجاب میشود.[8]
مهم دسته دوم است كه در آنها میبینیم بر روي یک دعای خاصّی تأکید شده است، آن هم به دو نحو؛ گاهی به شکل ذکر «خاص قبل از عام» و گاهی به شکل ذکر «خاص بعد از عام». حالا یک مقداری من بحث طلبگی کنم و این را برای شما توضیح دهم تا معلوم شود که این دعای خاص در اين ماه مورد نظر بوده است.
من به عنوان نمونه به دو روایت اشاره میكنم؛ روایت اول از امیرالمؤمنین (علیهالسلام) است كه فرمودند: «عَلَيْكُمْ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ بِكَثْرَةِ الِاسْتِغْفَارِ وَ الدُّعَاءِ، فَأَمَّا الدُّعَاءُ فَيُدْفَعُ بِهِ عَنْكُمُ الْبَلَاءُ وَ أَمَّا الِاسْتِغْفَارُ فَيَمْحَى ذُنُوبَكُم».[9] بر شما باد به زياد استغفار كردن و زياد دعا كردن در ماه مبارك رمضان؛ چرا كه دعا از شما دفعِ بلا میکند و با استغفار هم گناهانتان پاک میشود. در اینجا علی (علیهالسلام) اوّل میگوید در ماه رمضان، زياد استغفار كنيد؛ «عَلَيْكُمْ بِكَثْرَةِ الِاسْتِغْفَارِ»؛ بعد میگوید زياد دعا كنيد؛ «وَ الدُّعَاءِ». حال آنكه «استغفار» خودش يك دعا است.
آوردن «استغفار» در كنار «دعا» نشانه خصوصيّت آن است
من این مطالب را قبلاً بحث کردهام که صلوات هم دعا است؛ استغفار هم دعا است. «أسْتَغْفِرُ اللهَ رَبِّی وَ أتُوبُ إلَیْه» خودش یک دعا است. چون از خدا تقاضاي مغفرت ميكنيم. دعا چیست؟ دعا همین است كه از خدا تقاضا كنيم و او را صدا كنيم. بیش از این كه نیست! حضرت اوّل میفرماید بر شما باد در ماه رمضان به کثرت استغفار؛ یعنی این دعا را زياد بخوانيد! اين دعا، يك «دعاي خاص» است. بعد میفرماید زياد دعا كنيد! «وَ الدُّعَاءِ»؛ با اینکه استغفار هم خودش دعا است. از اينكه استغفار كه يك دعاي «خاصّ» است، قبل از دعا كه يك مطلب «عامّ» است ذكر شده، معلوم میشود که در ماه رمضان، روي این دعای خاص، اثرِ خاصّی مترتّب است. اين كه بحث استغفار را پيش میکشد، ما میگوییم «ذکر خاص، قبل از عام» فرموده است و اين بر خلاف روش متعارفی است که ما طلبهها در مدرسه میگوییم «ذکر خاص بعد از عام». معارفمان را ببینید كه چگونه است؛ من اینها را میگویم تا شما بفهمید كه در این لیالی قدر باید چه کار کنید. إنشاءالله.
در یک روایت دیگر از پیغمبر اکرم(صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) آمده است كه حضرت فرمودند: «یَقُولُ اللهُ تَبارَکَ وَ تَعالَی فِی کُلِّ لَیْلَۀٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ ثَلاثَ مَرَّاتٍ»؛ خداوند در هر شب از ماه رمضان سه مرتبه میفرماید: «هَلْ مِنْ سَائِلٍ فَأعْطِیَهُ سُؤلَهُ»؛ آيا درخواست کنندهای هست که از من درخواست كند و درخواستش را بگیرد؟ بعد میگوید: «هَلْ مِنْ تَائِبٍ فَأتُوبَ عَلَیْهِ هَلْ مِنْ مُسْتَغْفِرٍ فَأغْفِرَ لَهُ».[10] آيا كسي هست كه توبه كند، تا من به او روي آورم؟ آيا كسي هست كه طلب مغفرت داشته باشد، تا من او را ببخشم؟ در اينجا اوّل درخواست كردن را مطرح كرد، بعد يك درخواست خاص كه عبارت است از استغفار و توبه. اينجا خاص بعد از عام ذکر شده است. اوّل به درخواست کننده، یعنی دعا کننده اشاره فرمود؛ مفاد دعا و درخواستش هر چه میخواهد باشد. بعد میآید سراغ مسأله توبه و استغفار و آنها را به عنوان يك دعاي خاص مطرح ميكند. اين روايت، عکس آن صورت قبلي است كه خاص قبل از عام ذكر شده بود؛ امّا اینجا خاص بعد از عام آمده است.[11]
سرّ تاكيد بر «استغفار» در اين ماه
حالا مسأله مهم و آنچه كه جنبه کاربردی دارد این است که با توجه به اين روايات، ما میفهمیم كه روي این دعای خاص در ماه مبارک رمضان، خیلی سفارش شده است و آن مسأله درخواست عفو الهی نسبت به گناهان است. جهت آن را هم من قبلاً گفتهام و اينجا فقط یک اشاره ميکنم كه اين یک بحث عقلی است که «دفع ضرر» اُولی از «جلب منفعت» است. «دفع ضرر» یعنی کاری کنی که ضرري متوجه تو نشود، اُولی و مقدّم است بر اينكه «جلب منفعت» كني، يعني آنچه را كه به درد مي خورد تحصيل کنی. اگر ضرري متوجه من شده است، ولي گرفتار به آن نشدهام اين يك بحث ديگر است؛ «دفع» ضرر نيست؛ «رفع» آن است. یکوقت میگویی مراعات کنم كه مریض نشوم؛ تو اينجا «مرض» را از خودت دفع كردهاي. یکوقت مریض شدهاي، ميگويي بروم و بیماریام را علاج کنم. دومی خیلی بالاتر است. اين رفع ضرر است.
دعا موجب دفع بلا است، استغفار رفع آن
لذا علی (علیهالسلام) در آن روایت میفرماید: «عَلَيْكُمْ بِکَثْرَۀِ الْإسْتِغْفَارِ وَ الدُّعَاءِ»؛ اول استغفار، بعد دعا! بعد هم كه میخواهد دليلش را بفرماید، میفرماید: «فَيُدْفَعُ بِهِ عَنْكُمُ الْبَلَاءُ»؛ یعنی اگر شما دعا کردید، نفْسِ دعا جلوي بلا را ميگيرد. ممکن است برای یک چیز خاصی دعا کنید؛ مثلاً ممکن است در مورد وسعت رزق يا سلامتي و یا هر چیز دیگر دعا کرده باشید؛ امّا با همین دعا اگر بنا بود بلایی متوجه شما شود، به واسطه اين درخواست، خداوند جلوي آن بلا را ميگیرد و آن را دفع میفرماید. اين اثر برای دعا هست. اما براي استغفار اثر بالاتري را میگوید. میگوید استغفار گناهانت را محو میکند. اثر دعا «دفع» بود ولي اثر اين دعای خاص «رفع» است. رفع مقدّم و اُولي است يا دفع؟ مسلّماً رفع اُولي است. اینکه روایات ما به دو لسان «ذکر خاص بعد از عام» و «ذکر خاص قبل از عام» وارد شده است، سرّش اين است. چون اين دعاي خاص، نسبت به تمام دعاهاي ديگر اولويّت دارد. این کاشف از این است که بالاترین و شدیدترین اثری را که این زمان ـماه مبارك رمضانـ بر روی دعاها دارد، روی این دعای خاص است. یعنی در ماه مبارک رمضان اگر کسی طلب غفران کند، استغفار کند و توبه کند، اثرش برای اجابت قویتر است؛ هم نسبت به همه دعاها و هم نسبت به همه زمانها.[12]
لذا ما باید قدر این اوقاتمان را در ماه مبارک رمضان بدانیم و بهترین بهرهبرداری را داشته باشيم. بالاترین بهرهبرداری همين توبه و استغفار است. مریضي که بیماری دارد چه بايد بکند؟ اوّل بايد خودش را علاج کند. البته این هیچ منافات ندارد با آن كه هم رفع موانع را از خدا بخواهيم و هم دفع آنها را بخواهيم. إنشاءالله در جلسه آینده عرض میکنم که در باب دعا چه مجموعهای را باید با خدا مطرح کنيم.
ذكر مصيبت اميرالمؤمنين(عليه السلام)
بروم سراغ توسلم؛ در روایات دارد علی(علیهالسلام) صبح روز نوزدهم ماه مبارک رمضان که به مسجد تشریف بردند و آن حادثه رخ داد، حضرت علي(علیهالسلام)، امام حسن(علیه السلام) را به جای خودشان قرار دادند که نماز را تمام کند. خود حضرت هم بقیه نماز را نشسته خواندند. من در روایت دیدم علی (علیهالسلام) مدام به سمت راست و چپ متمايل ميشد و به خود ميپيچيد. «یَتَمَلمَل» یعنی از شدّت اين ضربه به خود ميپيچيد. نماز امام حسن(علیهالسلام) كه تمام شد، سرِ پدر را به دامن گرفت. جملاتی میگوید که یک جملهاش این است: «ای پدر کمر مرا شکستی»... و شروع میکند به گریه کردن. علی(علیهالسلام) در جواب پسرش میگوید: «بیتابی نکن پسرم، دیگر از این به بعد برای پدرت رنج و المی نیست». یعني من راحت شدم. الآن جدّ بزرگوارت پيش من آمده است؛ جدّهات خدیجه (سلاماللهعلیها)، مادرت زهرا(سلاماللهعلیها) الآن آمدهاند؛ حوریهای بهشتی آمدهاند و به من میگویند ما در انتظار تو هستیم؛ تو ناراحت نباش...
مینویسند سر علی(علیهالسلام) را با پارچهای بستند. حضرت را آوردند در صحن مسجد کوفه، امّا خون از زیر این پارچه سرازیر بود. امام حسن(علیهالسلام) فرمود علی (علیهالسلام) وقتی به صحن مسجد رسيد، نگاهی به آسمان کرد و این جملات را گفت: «إلَهِی أسْأَلُکَ مُرَافَقَۀَ الْأَنْبِیَاءِ وَ الْأَوصِیَاءِ وَ أعْلَی دَرَجَاتِ الْجَنَّۀِ الْمَأْوَی»؛ حضرت میگوید یک وقت دیدم پدرم بیهوش شد. من گریه میکردم و اشکهای من به صورت پدرم میریخت. پدرم چشمش را باز کرد؛ ديد كه من دارم گریه میکنم. گفت پسرم، گریه نکن؛ از گریه تو ملائک آسمانها گریه میکنند. ای پسرم، بِدان که بعد از من تو را به سَم شهید خواهند کرد و برادرت حسين را با شمشیر شهید ميكنند.
من در این فکرم كه علی(علیهالسلام) چه چیزی را دیده بود که این جملات را به امام حسن(علیهالسلام) میگفت؛ آیا آن حالت امام حسن(علیهالسلام) را دیده بود که طشت در مقابلش بود و لختههای خون از دهانش درون طشت میریخت؟... آیا آن لحظه حسین(علیهالسلام) را دیده بود که مینویسند: «وَ الشِّمْرُ جَالِسٌ عَلَی صَدْرِه»؟...
[1]. بحارالأنوار 91 96
[2]. منلايحضرهالفقيه 2 98
[3]. سوره غافر، آيه 60
[4] سوره بقره، آيه 183
[5]. سوره بقره، آيه 185
[6]. سوره بقره، آيه 186
[7]. من نمیخواهم بیش از این وارد بحث آيه شوم چون نمیخواهم تفسیر بگويم.
[8]. که در آن خطبهای که از پیغمبر اکرم نقل شده است در آخر ماه شعبان ایشان خواندهاند در آن خطبه بوده من چون قبلاً اینها را گفتم، تمام تکه تکههای این روایت را، مراجعه کنید.
[9]. الكافي 4 88
[10]. بحارالانوار 93 337
[11]. البته از نظر ادبی در آن روايت اوّل علی (علیه السلام) فرمود: «بِكَثْرَةِ الِاسْتِغْفَارِ وَ الدُّعَاءِ» بعد میگوید: «فأمّا الدعاء» اوّل اثر دعا میگوید، بعد اثر استغفار را بيان ميفرمايد؛ حضرت «لفّ و نشر مشوّش» درست میکند. كه اینجا جای این حرفها نیست.
[12]. من در جلسه دیشب(اشاره به مراسم شب قدر در مسجد جامع بازار تهران) فقط اشاره کردم و گذشتم. این حرفها را آنجا نمیتوانم بگویم، اینجا جلسه هر شب ما است. خواستم این را بگویم كه اینها برگرفته از آیات ما است. دیدید که دو آیه شریفه را در ربط با همين بحث خواندم و تكرار نميكنم. تمام اينها برگرفته از آیات ما است، اینها عين معارف ما است.