دعا - رمضان ۱۳۸۹ - جلسه ۱۷
اَعوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّيطانِ الرَّجيم؛بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم
وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِين وَ صَلَّی اللهُ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّيِّبينَ الطَّاهِرِينَ وَ لَعنَةُ اللهِ عَلی اَعدائِهِم اَجمَعين.
«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اسْمَعْ نِدَائِي إِذَا نَادَيْتُكَ وَ اسْمَعْ دُعَائِي إِذَا دَعَوْتُكَ وَ أَقْبِلْ عَلَيَّ إِذَا نَاجَيْتُكَ فَقَدْ هَرَبْتُ إِلَيْكَ وَ وَقَفْتُ بَيْنَ يَدَيْكَ».[1]
مروري بر مباحث گذشته
گفته شد ماه مبارک رمضان، ماه بازگو کردن کلام ربّ، یعنی «قرائت قرآن» و ماه سخن گفتن عبد با ربّ، یعنی «دعا كردن» است. دعا هم بر دو گونه است؛ مأثور و غیرمأثور که دارای آداب و شرایطي است. در جلسات گذشته هم گفته شد كه بعضی از امور بر دعا مؤثر هستند. يعني دعا خودش قطعاً کارآیی دارد، امّا بر طبق آنچه که در معارف ما وارد شده است، اموری هستند که روی دعا اثر میگذارند و تأثيرشان به سه نحو است؛ به اين نحو كه یا تشدید مقتضی میکنند، یا مقتضی را به فعلیت میرسانند، یا اینکه تسریع در اجابت ميكنند. اینها بحثهایی است که در جلسات گذشته داشتيم.
ادامه بحث تأثیر نماز بر دعا
دعا در نماز عشاء
بحث ما به اموری رسید که بر اجابت دعاء مؤثرند. جلسه گذشته من یک دسته از اعمال و يك سري زمانهايي را كه بر دعا مؤثرند، مطرح کردم. بحث ما به اینجا رسید که در باب اعمالِ مؤثر، ما میبینیم كه در روايات مسأله نمازهاي پنجگانه مطرح شده و تصویراتی هم براي دعا كردن به هنگام نماز، قبل و بعد و در بین آن وجود دارد كه من آنها را در جلسه گذشته عرض کردم. رواياتي راجع به نمازهاي صبح و ظهر و مغرب خواندم و الآن روايتي راجع به نماز عشاء ميخوانم که بحث از نظر روایات مرتبط با نمازها تکمیل شده باشد.
ما در یک روایت داریم که پیغمبر اکرم (صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود: «مَنْ كَانَ طَالِباً إلَى اللهِ حَاجَةً فِي أمْرِ دُنيَاهُ وَ آخِرَتِهِ فَلْيَطْلُبْهَا فِي الْعِشَاءِ الآخِرَةِ فَإنَّهَا صَلاةٌ لَمْ يُصَلِّهَا أحَدٌ مِنَ الأمَمِ قَبْلَكُمْ».[2] اگر کسی حاجتی دارد، چه دنیوی و چه اخروی، آن را در نماز عشاي آخر یعنی همین نماز عشایی که ما داريم، از خداوند بخواهد که اين نماز عشا را امتهاي گذشته نداشتهاند. من اين روايت را براي تکمیل مباحث گذشته خواندم.
دعاي مستجاب بعد از نماز واجب
روایتی از امام صادق (علیهالسلام) است كه حضرت فرمود: «إنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فَرَضَ عَلَيْكُمُ الصَّلَوَاتِ فِي أَحَبِّ الْأَوْقَاتِ إِلَيْهِ فَاسْأَلُوا اللَّهَ حَوَائِجَكُمْ عَقِيبَ فَرَائِضِكُم».[3] همانا خداوند نمازها را در دوست داشتنيترين ساعات بر شما واجب گردانيده است؛ پس بعد از نمازهای واجب، حاجاتتان را از خدا بخواهيد. در اينجا بحث دعاي بعد از نماز و تعقیب را مطرح فرموده است. حالا من روی این نكته، نظر دارم و بحث خواهم كرد.
چند روایت با يك مضمون است؛ هم از پیغمبر اکرم(صلّياللهعليهوآلهوسلّم) و هم از امام صادق (علیهالسلام) روایاتی داريم كه من يكي از آنها را ميخوانم: «مَنْ أَدَّى لِلَّهِ مَكْتُوبَةً فَلَهُ فِي أَثَرِهَا دَعْوَةٌ مُسْتَجَابَةٌ».[4] هر كس نماز واجبی را بهجا آورد، در پی او دعای مستجابي دارد. در یک روایت ديگر دارد: «قِيلَ لِرَسُولِ اللهِ أيُّ الدُّعَاءِ أسْمَعُ؟ قَالَ جَوفَ اللَّيلِ الآخِرِ وَ دُبُرَ الصَّلَوَاتِ المَكتُوبَةِ».[5] از حضرت سؤال کردند کدام دعا زودتر به اجابت میرسد؟ مراد از «أسمع» شايد این باشد كه كدام دعا زودتر مستجاب ميشود. حضرت در پاسخ فرمودند که از نظر زمانی، دعا در آخر شب و از نظر عملي، دعا بعد از نمازهای واجب.
تأثير دعا بر نماز
مطالبي كه تا اینجا گفتيم همه نسبت به اثرگذاری نماز بر روی دعا بود. حالا ميخواهم یک چیز تازه عرض کنم و آن عکس اين مطلبي است كه مطرح كردم و شاید شما هم این را نشنیده باشید؛ اثر گذاری دعا بر روی نماز. میخواهم اهمیّت دعا را عرض کنم. همه اين مطالب تا اينجا این بود که انسان وقتي نماز میخواند، قبل و وسط و بعد از نماز، این بر روي دعاي او تأثير ميگذارد و كاربرد دعا را زياد ميكند. روایاتی داشتیم كه اینها روی دعا، اثر میگذارد و کاربرد دعا را بالا میبرد. امّا از این طرف هم داریم که دعا روی نماز اثر میگذارد. این یعني چه؟ یعنی روی قبولی نماز تأثير دارد.
در روایتی از امام صادق (علیهالسلام) آمده است كه: «قَالَ كَانَ أَبِي يَقُولُ»؛ حضرت از پدر بزرگوارشان امام باقر(علیهالسلام) نقل میفرمایند که ايشان در ذیل این آیه: «فِي قَوْلِ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى فَإِذا فَرَغْتَ فَانْصَبْ وَ إِلى رَبِّكَ فَارْغَبْ » ميفرمود: «إِذَا قَضَيْتَ الصَّلَاةَ بَعْدَ أَنْ تُسَلِّمَ»، بعد از اینکه نمازت را خواندی و سلام دادی، «وَ أَنْتَ جَالِسٌ»، در حالي كه نشستهای و هنوز بلند نشدهای، «فَانْصَبْ فِي الدُّعَاءِ مِنْ أَمْرِ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ»؛ در دعا كردن برای امور دنیا و آخرتت بکوش! «فَإِذَا فَرَغْتَ مِنَ الدُّعَاءِ فَارْغَبْ إِلَى اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ أَنْ يَتَقَبَّلَهَا مِنْك».[6] و وقتي كه از دعا فارغ شدی، مُلتمسانه از خدا بخواه که نمازت را از تو بپذیرد! عَجَب! پس این دعای بعد از نماز، باعث ميشود که خدا نمازت را قبول کند. توجه داشته باشید که ضمیرِ «هَا» در «أَنْ يَتَقَبَّلَهَا» به «الصَّلَاة» برمیگردد؛ یعنی اثر دعا بر نماز را مطرح فرمودهاند.
نمازش را به صورتش بزنيد!
حالا این روايت لحن نرمی داشت؛ امّا روايتي داريم كه نسبت به کسانی که نماز میخوانند، ولي بعد از آن دعا نمیکنند، لحن تندی دارد. «رُوِيَ عَنِ النَّبِيِّ أَنَّهُ قَالَ إِذَا فَرَغَ الْعَبْدُ مِنَ الصَّلَاةِ وَ لَمْ يَسْأَلِ اللَّهَ تَعَالَى حَاجَةً يَقُولُ اللَّهُ تَعَالَى لِمَلَائِكَتِهِ» پیغمبر اکرم (صلّياللهعليهوآلهوسلّم) فرمود آنگاه که بنده از نماز فارغ میشود و حاجتي از خدا نمیخواهد، خدا به فرشتههایش میگوید: «اُنْظُرُوا إِلَى عَبْدِي»؛ به این بنده من نگاه کنید! «فَقَدْ أَدَّى فَرِيضَتِي»، نماز واجبش را خواند، «وَ لَمْ يَسْأَلْ حَاجَتَهُ مِنِّي»؛ امّا از من درخواستی نکرد؛ «كَأَنَّهُ قَدِ اسْتَغْنَى عَنِّي»؛ مثل اینکه او خودش را از من بینیاز میداند که چیزی از من نمیخواهد. چون اگر خودش را نیازمند میدیدید، الآن كه به حسب ظاهر، بالاترین عملی را که عبودیّت و بندگي در آن جلوه میکند ـیعنی نمازـ را به جا آورده است، از من درخواست ميكرد. «كَأَنَّهُ قَدِ اسْتَغْنَى عَنِّي»؛ مثل اینکه خودش را از من بینیاز میبیند. «خُذُوا صَلَاتَهُ»، نمازش را بگيريد، «فَاضْرِبُوا بِهَا وَجْهَهُ».[7] نمازش را به صورتش بزنید! اين کنایه از عدم قبولی نماز است. خدا میگوید این نماز خواندنت را من نمیپذیرم.[8]
دعا يا نماز مستحبي؟
در سنوات گذشته، من يك بحث كلّي را مطرح کردم كه خودش یک بحث مستقل است و آن اینکه در مقایسه بین دعا و نماز مستحب، از نظر فضیلت و محبوبیّت عنداللهتعالی، کدامیک أفضل است؟ دعا کنم یا نماز مستحبی بخوانم؟ كدام را خدا بيشتر دوست دارد؟[9] در آنجا من عرض کردم كه دعا أفضل است. حالا من در اين رابطه که نماز مستحبی بخوانم یا دعا کنم، فقط یک روایت میخوانم که اشاره كرده باشم و رد ميشوم. روایت از امام باقر(علیهالسلام) است كه: «الدُّعَاءُ بَعْدَ الْفَرِيضَةِ أَفْضَلُ مِنَ الصَّلَاةِ تَنَفُّلاً».[10] دعاي بعد از نماز واجب بهتر از نماز مستحبي است. روايت «نصّ» است و دیگر هيچ احتمال مخالفي در آن مطرح نیست. این روايت اشاره به دعاي بعد از نماز دارد.
نماز كال و ناقص
ما حتی درباره «دعاي بين نماز» هم روايت داريم كه نمازی که وسطش دعا نباشد «ناقص» یا «كال و نارَس» است. میوه بايد رسیده باشد تا قابل أكل شود. نماز هم بايد قابل پذیرش باشد، تا به كار آيد. روایتی است از پیغمبر اکرم (صلّياللهعليهوآلهوسلّم) كه حضرت فرمودند: «کُلُّ صَلاۀٍ لایُدْعَی فِیهَا لِلمُؤمِنِینَ وَ المُؤمِناتِ فَهِيَ خِدَاجٌ».[11] نماز بدون دعا برای مؤمنین و مؤمنات ناقص و نارَس است.
میخواستم این را عرض کنم که آنچه ما در مجموعه دَهها روایت در باب دعا هنگام نماز داریم، این است كه قبل از نماز، در نماز و بعد از نماز ـبهخصوص نمازهای واجبـ دعا كردن وارد شده و اين دعا هم بر نماز اثر ميگذارد و هم نماز بر روي آن اثر دارد. این دو بر روي يكديگر اثر متقابل دارند و هم نماز روی دعا اثر میگذارد که يا مقتضیاش را تشدید میکند، یا آن را به فعلیت میرساند و یا تسریع در اجابت ميكند؛ و هم دعا روي نماز اثر میگذارد و باعث ميشود نمازت قبول شود و به نمازت مقبولیّت میدهد. من مطالب و مجموعه روایاتی که در اين باب داریم را خلاصه کردم. اینها همه، اهمیت دعا را میرساند که من دیگر نمیخواهم وارد شوم؛ چون قبلاً این موضوع را بحث کرده بودم، میگذرم.
تأثير قرآن بر دعا
عامل دیگری که باز به عنوان عامل اثرگذار بر روي دعا مطرح است، مسأله قرائت قرآن است. من این را که میگویم بهخاطر ایّام ماه مبارک رمضان است و میخواهم یکمقدار به شما راهکار بدهم و مقیّد هم هستم که بحثهایم به گونهای باشد که کارآیی داشته باشد. ما دو دسته روایت داریم كه من آن را خلاصه میکنم. در یک دسته از روایات اينطور آمده که بعد از ختم قرآن، دعا مستجاب است. انسان اگر یک بار قرآن را ختم کند و بعد از آن دعا کند، دعایش مستجاب است. اینها یک دسته از روایاتند. یک دسته ديگر از روایات را داریم که ميفرمايد یک ختم قرآن لازم نيست، بلكه صد آیه از هر کجای قرآن كه بخوانی و بعد از آن دعا کني، این دعایت مستجاب است. البته اینها هیچکدام با هم منافات ندارد. من حالا به عنوان نمونه به بعضي از این روایات اشاره ميکنم.
دعا بعد از ختم قرآن
یک روایت از پیغمبر اکرم(صلّياللهعليهوآلهوسلّم) است که حضرت فرمودند: «مَنْ خَتَمَ القُرآنَ فَلَهُ دَعْوَۀٌ مُسْتَجَابَۀٌ».[12] هر کسی که قرآن را ختم کند، دعای او پس از تلاوت قرآن مستجاب است. یک تعبیر دیگر به همين مضمون است كه: «إنّ لِصاحِبِ القُرْآنِ عِنْدَ كلِّ خَتمَةٍ دَعْوَةً مُسْتَجابَةً».[13] براي هر صاحب قرآني، در هر بار ختم كردن قرآن، يك دعاي مستجاب هست.
دعا بعد از تلاوت صد آیه
دسته دوم روايات را که گفتم، مربوط به «صد آيه خواندن» است. عبدالله بنمسعود ایستاده بود و داشت نماز میخواند. پیغمبر اکرم(صلّياللهعليهوآلهوسلّم) هم آنجا تشریف داشتند. عبدالله بنمسعود در نمازش سوره نساء را میخواند؛ تا به آیه صَدُم رسید، پیغمبر وسط نماز به او رو كرد و فرمود زود حاجتت را بخواه! «کَانَ عَبدُاللهِ بنِمَسعُودِ قَائِماً یُصَلِّی فَلَمَّا بَلَغَ المِأۀَ مِنَ النِّسَاءِ قَالَ لَهُ النَّبِیُّ سَلْ تُعْطَ». درخواست کن که الآن به تو میدهند.
یک روایت از علی (علیهالسلام) داریم که حضرت فرمود: «مَنْ قَرَأَ مِائَةَ آيَةٍ مِنَ الْقُرْآنِ مِنْ أَيِّ الْقُرْآنِ شَاءَ ثُمَّ قَالَ يَا اللَّهُ سَبْعَ مَرَّاتٍ»؛ هر كس صد آيه از قرآن را بخواند از هر کجای قرآن، هر سورهای و هر جزئي كه باشد و بعد از آن هفت مرتبه بگوید «يا الله»، «فَلَوْ دَعَا عَلَى الصَّخْرَةِ لَقَلَعَهَا إِنْ شَاءَ اللَّهُ».[14] اگر دعا كند، در صورتی که خدا بخواهد، كوه را از جا خواهد كَند. يعني اگر نفرين كند، به خواست خدا کوه را از جا میکَند.[15] یعنی اين دعا این قدر بُرد دارد. حالا من بحث را خلاصه کردم؛ چون فقط میخواستم يك تذکّر بدهم.
لااقل سوداگر باشید!
عرض کردم كه ماه مبارک رمضان، هم ماه تلاوت قرآن و بازگو کردن کلام ربّ است و هم ماه سخن گفتن عبد با ربّ است؛ آن هم این همه آثار بر آن مترتّب است که ما هم مفصّل اینها را بحث کردیم. ميخواهم اینها را با هم تلفیق كنم. قرآن كه میخوانید حواستان جمع باشد. لااقل سوداگر باشید! البته این «لااقل» است كه میگویم. لااقل سوداگر باشید! لااقل حسابگر باشید! از فرصتهایتان استفاده کنید! هم از فرصت زمانی بهره بگيريد که اين فرصت عبارت از ماه مبارک رمضان است و ما بعداً وارد بحث خاص آن میشویم؛ هم از فرصتهایی که از ناحیه اعمال به دست شما میرسد، برای اينكه دعاهايتان به اجابت برسد، از اين فرصت ها استفاده كنيد. چه از نمازهای واجب، چه از قرآنهایی که میخوانید، از همه این فرصتها کمال بهرهبرداری را بکنید. من ميخواستم این را توصیه کنم كه دعا کنید؛ بهخصوص برای دیگران كه اگر براي غير دعا کنید، نفعش برای شما بیشتر است، إنشاءالله!
ذكر مصيبت عصر روز يازدهم محرّم
امّا بروم سراغ توسّلم؛ ما در توسّلاتمان به حسین (علیهالسلام) همینطور گامبهگام کشیده شدیم به روز عاشورا كه با آن حوادث سخت و ناگوارش گذشت؛ امّا خدا میداند چه گذشت! اینطور که من در مقاتل و روایات دیدهام، عمرسعد (لعنةاللهعلیه)، آن اجساد کثیف لشكريانش را دفن کرد. امّا این پیکرهای مقدّس و مطهّر را روی زمین گذاشت. تا عصر روز یازدهم هم آنجا بودند و بعد دستور داد که حرکت کنند. خاندان حسین (علیهالسلام) را به اسارت گرفته بود. مَرکبهای بیجهازی را آوردند که اینها را سوار کنند. سوار شدن بر مَرکبهای بدون مَحمِل خیلی مشکل است. اینطور که نقل میکنند، حضرت زینب (سلاماللهعلیها) خودش متکفّل شد که این بیبیها و کودکان را سوار کند.
امّا من یک مطلبی را نقل کنم؛ شما میدانید، روزی که زینب (سلاماللهعلیها) از مکّه خواست حرکت کند، چگونه حرکت کرد آمد؟ حالا مقایسه کنيد، روز یازدهم چگونه میخواهد برود؟ در آنجا مینویسند وقتی حسین(علیهالسلام) تصمیم گرفت كه حركت كند، آن کجاوهها و آن مَحمِلها را آماده كردند؛ اصحاب و خیلی افراد ديگر آمده بودند و صف کشیده بودند. همه كاروان آمدند و سوار شدند. در اين هنگام زینب(سلاماللهعلیها) خواست بیاید و سوار شود. ببینید دختر علی چگونه سوار شد؛ در تاریخ مینویسند ابوالفضل(علیهالسلام) میان جمعیت آمد و گفت: «غَضُّوا أبْصَارَکُمْ»؛ چشمها را ببندید! «وَارتَعُوا رُؤُوسَکُمْ»؛ سرها را پایین بیندازید! او عصمةُالله است. زینب (سلاماللهعلیها) آمد؛ قاسم دوید یک کرسی آورد و پای مَحمل گذاشت؛ علیاکبر آمد این پرده مَحمل را بالا زد؛ ابوالفضل آمد زانویش را خم کرد که خواهر پایش را روی زانوی او بگذارد و بالا برود. حسین(علیهالسلام) هم زیر بغلهای زینب(سلاماللهعلیها) را گرفت و او را سوار کرد.
اين سوار شدن زينب در مكه بود، امّا حالا که از کربلا میخواهد برود، ببینید چه وضعی است؛ خدا میداند چگونه این بیبیهاو بچهها را سوار کرد. نگذاشت کسی به آنها دست بزند. خوب، حالا نوبت خودش شده است. خودش چگونه سوار شود؟ نمیدانم چگونه سوار شد، امّا چشمش افتاد به چهره برادرزادهاش، زینالعابدین(علیهالسلام) یک نگاه کرد، دید او دارد قالب تهی میکند. گفت: «مَا لِي أَرَاكَ تَجُودُ بِنَفْسِك».[16] چه شده برادرزاده؟ چرا با جانت داری بازی میکنی؟ زینالعابدین(علیهالسلام) گفت مگر نمیبینی پیکر حجت خدا روی زمین...؟
[1]. بحارالأنوار 91 96
[2]. كنز العمال 2 109
[3]. بحارالأنوار 82 324
[4]. بحارالأنوار 90 347
[5]. شرح رياض الصالحين 1 1723
[6]. وسائلالشيعة 6 431
[7]. مستدركالوسائل 5 29
[8]. یک وقت اشتباه نکنید! بطلان نماز مطرح نيست؛ بلکه کنایه از عدم قبولی نماز دارد.
[9]. من حالا دقيقاً یادم نیست كه چه زماني اين بحث را كردم. چون سال چهارم من است که دارم درباره دعا بحث میکنم. این را گفتهام و بحث کردهام و بحث نسبتاً مفصلی بود. یکی از موضوعات بحث من در گذشته همین بود.
[10]. الكافي 3 342
[11]. كنز العمال 2 109
[12]. الدر المنثور 10 406
[13]. جامع الاحاديث(عامه) 9 153
[14]. وسائلالشيعة 7 65
[15]. حضرت تعبیر فرمودند به «دعا علیه»؛ این نحو دعا را تعبیر به «نفرین» میکنند. من یک وقت در مباحث اخلاقی اینها را بحث کردهام؛ امّا اینجا جای آن بحثها نیست.
[16]. بحارالأنوار 28 55