دعا - رمضان ۱۳۸۹ - جلسه ۱۳
اَعوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّيطانِ الرَّجيم؛ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِين
وَ صَلَّی اللهُ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّيِّبينَ الطَّاهِرِينَ وَ لَعنَةُ اللهِ عَلی اَعدائِهِم اَجمَعين.
«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اسْمَعْ نِدَائِي إِذَا نَادَيْتُكَ وَ اسْمَعْ دُعَائِي إِذَا دَعَوْتُكَ وَ أَقْبِلْ عَلَيَّ إِذَا نَاجَيْتُكَ فَقَدْ هَرَبْتُ إِلَيْكَ وَ وَقَفْتُ بَيْنَ يَدَيْكَ»[1]
خدایا بر محمد و خاندانش درود فرست و صدایم را بشنو، هنگامی که تو را صدا میزنم؛ به دعایم گوش فرا ده، آنهنگام که تو را میخوانم و رو به من فرما، در آنزمان که با تو نجوا میکنم. همانا من به سوی تو فرار کردهام و در مقابل تو ایستادهام.
مروري بر مباحث گذشته
گفته شد ماه مبارک رمضان، ماهی است که عبد، کلام ربّ ـقرآن نازلـ را بازگو میکند و با ربّش سخن میگوید ـقرآن صاعدـ و خواستههایش را در قالب دعا با ربّ خود در میان میگذارد. دعا هم عرض شد كه مأثور و غیرمأثور دارد و دارای شرایط و آدابي است. جلسه گذشته این بحث را مطرح کردیم كه زمان در اجابت دعا تأثیرگذاری و کارآیی و دخالت دارد. در باب زمان گفتيم که گاهي مسأله به اين شكل است كه «شبانهروز»، یعنی هر روز و هر شب، به عنوان عامل تاثيرگذار مطرح است و گاهي هم مسأله بهطور كلّي مطرح ميشود. جلسه گذشته عرض کرديم كه ما روایات بسیاري داریم که از نیمه شب به بعد را به عنوان زمان مناسب براي دعا كردن معرفي كرده است. روایات آن هم مطرح شد. ولي من براي تكميل بحث روايات ديگري را در اين رابطه ميخوانم.
1. سحرگاهان
ما در بعضی از روایات داریم كه دعا در سحرگاهان مؤثر است. من يكي دو نكته را عرض کنم، بعد روایت مربوطه را هم میخوانم. اولاً «سَحَر» يعني زمان نزدیک به طلوع فجر؛ زمان نزدیک به دميدن سپیدهدم را «سحر» ميگويند.
«سَحَر» در آيات قرآن كريم
ثانياً اين تعبير «سَحَر» از آيات قرآن اتخاذ شده است و حتّی در خود روایت هم اين آيات استخدام شده است. ما در آیات متعددی این معنا را داریم که تعبیر به سَحَر فرموده است. در سوره الذاریات در توصیف متّقین ميفرمايد: «إِنَّ الْمُتَّقينَ في جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ»؛[2] تا میرسد به اینجا كه «وَ بِالْأَسْحارِ هُمْ يَسْتَغْفِرُون».[3] یعنی متّقین در سحرگاهان طلب مغفرت میکنند. در سوره آلعمران هم در توصیف متّقین، آنجا که خصوصیات آنها را بيان ميكند، میفرماید: «وَ الْمُسْتَغْفِرينَ بِالْأَسْحارِ».[4]
در سوره حضرت یوسف(علیهالسلام)، آنجايي که فرزندان حضرت یعقوب(علیهالسلام) آمدند و پشیمان شدند و خواستند عذر خواهي و توبه کنند، به پدر گفتند: «يا أَبانَا اسْتَغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا إِنَّا كُنَّا خاطِئين»؛ آنها راجع به گناهشان تقاضای مغفرت کردند و حضرت به آنها پاسخ داد: «قالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَكُمْ رَبِّي إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحيمُ».[5] فرمود من بعداً از پروردگارم برای شما استغفار میکنم. یعنی همان موقع استغفار نکرد و كار را به آینده موكول كرد. حالا من بعداً سرّ این مطلب را میگویم. در روایتی هم داریم كه «أخَّرَهُمْ إلَی السَّحَرِ»؛[6] یعنی او ميخواست هنگام سَحَر برایشان استغفار کند. غرض اينكه آیات هم آن موقعیت خاصّ سَحَر را مطرح میکند.
«سَحَر» در روايات
در روایت هم ما اين مطلب را داریم و من فقط دو سه روایتی را که در ارتباط با آیات است، مطرح میکنم وگرنه روايت در اين زمينه زياد است. در روایتی از پیغمبر اکرم(صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم)، در بین وصایایی كه به علی(علیهالسلام) میفرمایند، آمده است كه حضرت خطاب به علی (علیهالسلام) ميفرمايد: «یا عَلِیُّ وَ بِالأسْحَارِ فَادْعُ لاتُرَدْ لَکَ دَعْوَۀٌ»؛ یعنی ای علی، هنگام سَحَر دعا کن و از خدا درخواست کن! چرا؟ چون دعایت در آن موقع رد نمیشود. «لاتُرَدْ لَکَ دَعْوَۀٌ». بعد حضرت علّت را بيان فرمودند: «وَ إنَّ اللهَ تَبارَکَ وَ تَعَالَی یَقُولُ وَ الْمُسْتَغْفِرينَ بِالْأَسْحارِ».[7] چون خداوند چنين فرموده است و همان آیه را استخدام کردند.
دعاي در سحرگاه، بهترين دعاها
در یک روایت دیگري از امام صادق (علیهالسلام) آمده است که حضرت فرمود: «إِنَّ أَفْضَلَ مَا دَعَوْتُمُ اللَّهَ بِالْأَسْحَارِ. قَالَ اللَّهُ تَعَالَى وَ بِالْأَسْحارِ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ».[8] حضرت آیه دیگري را استخدام کرد كه بهترین زمان براي دعا كردن به درگاه خداوند، سحرگاهان است. نگاه کنید! من روايات را با آيات تطبیق میدهم. آنهایی که اهلش هستند دقت کنند! حديث ديگري از امام صادق(علیهالسلام) است كه فرمودند: «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ) خَيْرُ وَقْتٍ دَعَوْتُمُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فِيهِ الْأَسْحَار»؛ بهترین وقتی که شما دعا ميكنيد، سَحَرها است. «وَ تَلَا هَذِهِ الْآيَةَ فِي قَوْلِ يَعْقُوبَ عَلَيهِ السَّلامُ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَكُمْ رَبِّي وَ قَالَ أَخَّرَهُمْ إِلَى السَّحَر».[9] یعنی حضرت اين آيه را تلاوت كردند كه وقتي حضرت يعقوب(علیهالسلام) به فرزندانش گفت بعداً از پروردگارم برايتان استغفار ميكنم، دعایش را نسبت به آنها به تأخیر انداخت تا در سَحَر اين كار را انجام دهد.
مَلَك داعي هر سحرگاه
در اینجا من روایتی میخوانم و بعد هم به یک نکته تقریباً اساسی اشاره میکنم. آن روایت این است که پیغمبراکرم(صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود: «إنَّ اللهَ جَلَّ جَلالُهُ فِی آخِرِ سَاعَۀٍ تَبْقَی مِنْ سَاعَاتِ اللَّیْلِ یَأمُرُ مَلِکاً یُنَادِیهِ»؛ در آخرین لحظاتی که از شب باقی مانده است، یعنی نزدیک طلوع فجر که به آن سَحَر ميگويند، خداوند به فرشتهای امر میکند که ندا کند. «وَ یُسمَعُ بَیْنَ الخَافِقَیْنِ»؛ یعنی در تمام مشرق و مغرب عالم صدايش شنيده ميشنود. حالا ندایش چیست؟ ميگويد: «ألَا! هَلْ مِنْ مُسْتَغْفِرٍ يُغْفَرُ لَهُ»؛ آيا کسی هست که طلب آمرزش کند و مورد آمرزش قرار گیرد؟ «ألَا هَلْ مِنْ تَائِبٍ يُتَابُ عَلَيْهِ»؛ آيا كسي هست كه توبه کند و توبهاش پذیرفته شود؟ «أَلَا هَلْ مِنْ دَاعٍ خَیْرٍ يُسْتَجَابُ لَهُ»؛ آيا كسي هست كه تقاضای خیر کند تا مورد اجابت قرار گیرد؟ «هَلْ مِنْ سَائِلٍ يُعْطَى سُؤَالُهُ».[10] آيا كسي هست كه تقاضا کند و درخواستش پذیرفته شود و خدا به او عطا کند؟ از این دو روایت ظاهر میشود که این زمان، یعنی سحر، بر روي دعا نقش دارد. من عرض کردم دعا خودش کاربرد دارد، امّا عواملی هستند که اینها بر روي دعا تأثیرگذارند؛ از جمله زمان و در شبانهروز، هنگام سَحَر بسيار تاثيرگذار است.
در سَحَر چه بخواهيم؟
در باب «درخواست» که چه باشد، لسان روايات عمومی است و هر خواستهاي را شامل ميشود. يعني انسان در سَحَر ميتواند هر چیزی را از خداوند بخواهد. امّا در هر سه آیهای که مطرح شد، که روايات هم به همين سه آیه استناد كرده بودند، درخواست مربوط به «مغفرت» است. هر سه مربوط به درخواستِ مغفرت کردن از خداوند است. «وَ بِالْأَسْحارِ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ»؛[11] حتی فرزندان يعقوب هم از پدر طلب غفران کردند و او در جواب آنها گفت: «سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَكُمْ رَبِّي».[12]
تأثير سَحَر بر استغفار
این مطلب هیچ منافاتی ندارد با اينکه سَحَر در تأثیرگذاری بر روي دعا به طور كلي، چه دعا براي استغفار باشد چه براي غير استغفار، نقش داشته باشد. مطلب اين است كه اين زمان بيشترين اثر را در بین ادعیه، بر روی دعایی دارد كه بنده برای مغفرت و آمرزش خود ميكند. ديديد كه هر سه آیه هم مربوط به مغفرت بود. گرچه روایات ما دايره و مدار دعا را باز کرده بود، امّا آیاتی که استخدام فرموده بودند، همه مربوط به طلب غفران از خداوند و آمرزش خواستن از او بود. پس ميفهميم كه این زمان، یعنی سحر، بر روی استغفاري که عبد میکند و پوزشهایی که از ربّش میطلبد، تأثير فراوان دارد و در حقيقت اثرش روی آن بیشتر است.
2. بين الطلوعين
و امّا موقعیت دیگري كه در شبانهروز بر روي دعا تأثير دارد «ما بین الطلوعین» است؛ یعنی ما بین طلوع فجر و طلوع شمس.[13] از هنگامی که سپیدهدم میدمد تا موقعی که خورشید طلوع میکند را بين الطلوعين ميگويند.[14]
بركت در صبحگاه
ما در اين رابطه روایات زیادي داریم كه من چند روایت را میخوانم و بعد یک مطلب اساسی را مطرح ميکنم. روایت اول از پیغمبر اکرم(صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) است كه حضرت فرمود: «إذَا صَلَّيْتُمُ الصُّبْحَ فَافْزَعُوا إلَى الدُّعاءِ وَ بَاكِرُوا فِي طَلَبِ الْحَوَائِجَ اَللَّهُمَ بَارِكْ لِأُمَّتِي فِي بُكُورِهَا».[15] موقعی که نماز صبحتان را خواندید، به دعا کردن رو آورید و از همان صبح به دنبال کسب و کارتان بروید؛ بعد در آخر روايت حضرت این دعا را کردند كه: «اَللَّهُمَ بَارِكْ لِأُمَّتِي فِي بُكُورِهَا». یعنی از خدا درخواست کردند که خداوند در صبحهای زود، به امّتش برکت دهد.
دعاي صبح سودمندتر از تلاش صبحگاهي
روایت دوم، باز هم از پیغمبر اکرم(صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) است كه ایشان فرمودند: «وَ الَّذِي نَفْسُ مُحَمَّدٍ بِيَدِهِ لِدُعَاءِ الرَّجُلِ بَعْدَ طُلُوعِ الْفَجْرِ إلَى طُلُوعِ الشَّمْسِ أنْجَحُ فِي الْحَاجَاتِ مِنَ الضَّارِبِ بِمَالِهِ فِي الأرْضِ».[16] یعنی قسم به آن موجودی که جان منِ پیغمبر، در دست قدرت او است، دعاي فرد در «ما بين الطلوعين» در برآوردن حاجات و برطرف كردن نيازها، مؤثرتر است از کسی که به دنبال تجارت ميرود و با مال خودش در زمين به دنبال درآمد است. در این روايات نکتههايي وجود دارد كه در آخر بحث به آن اشاره خواهم كرد.
زمان باز بودن دربهاي آسمان
یک روایت دیگر از امام باقر (علیهالسلام) است که حضرت فرمود: «فَعَلَيْكُمْ بِالدُّعَاءِ فِي السَّحَرِ إِلَى طُلُوعِ الشَّمْسِ فَإِنَّهَا سَاعَةٌ تُفْتَحُ فِيهَا أَبْوَابُ السَّمَاءِ»؛ بر شما باد به دعا در سحر! چرا كه در اين ساعت، درهای آسمان باز میشود؛ «وَ تُقَسَّمُ فِيهَا الْأَرْزَاقُ»؛ در این زمان روزیها تقسیم میشود؛ «وَ تُقْضَى فِيهَا الْحَوَائِجُ الْعِظَامُ».[17] و حاجتهاي بزرگ در این زمان برآورده ميشود.
من گامبهگام پیش آمدم. اوّل نصف شب به بعد را گفتم، بعد ثُلث شب، بعد سحر و آخر هم رسیدیم به بینالطلوعین. در همه این روایات، بهخصوص این روایت آخر كه از امام باقر (علیهالسلام) بود که حضرت فرمود «وَ تُقْضَى فِيهَا الْحَوَائِجُ الْعِظَامُ»، روی یک چیز تکیه میکنند و آن هم امور رزق و روزی است که جنبه مادّی و دنیایی دارد. در روايتي كه از پیغمبر اکرم(صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) بود، اینطور داشت که وقتي نماز صبح خواندید، به دعا بپردازید و بعد به دنبال كار و كاسبي برويد؛ «بَاكِرُوا فِي طَلَبِ الْحَوَائِجَ». يا در روایت ديگري از پیغمبر داریم: «أنْجَحُ مِنَ الضَّارِبِ بِمَالِهِ فِي الأرْضِ». مثل اینکه اینها یک نکته اساسی است و آن در مورد نحوه اثر اين زمانها است.
تاثيرگذاري زمان «بعد از نماز شب و نماز صبح» بر داعی
من جلسه گذشته درباره این زمانها عرض کردم که یک بحث این است که نفسِ زمان نسبت به حاجات و بر روي دعا آثاری داشته باشد که من گفتم آن را کنار بگذارید؛ چون اینجا جای اين بحث نیست. امّا یکوقت زمان روی داعی و در ربط با دعایش اثر دارد. یعنی اثر زمان نسبت به حالات داعی است. فرض کنید هنگام طلوع فجر، در آن موقع حالت داعي این است كه معمولاً يا یک موقعی است که عمل عبادی مستحبّ، مثل نماز شب انجام داده است و يا یک عمل عبادتی انجام داده که مثل نماز صبح فریضه بوده است. یعنی حالت او حالتی است که روحش در اتصال به معبود است. الآن حال شخص یک طوری است که تقریباً بهترین حالات او در ارتباط با توجه به خدا است. در باب دعا هم گفتیم كه زیربنای دعا، همین توجه تامّ به خدا است. یعنی هر چه عبد توجّهش به ربّش بیشتر باشد، تأثیر دعایش هم از نظر اجابت بیشتر است. ما اینها را قبلاً بحث کردیم. لذا این زمانهایی را که مطرح میکنند، اینها همه مؤثرند. اينها زمانهایی است که بر حالات داعی در ارتباط با دعایش بسيار مؤثرند و تأثير مستقيم دارند.
تناسب «بينالطلوعين» و «دعا براي روزي»
اما مسأله بینالطلوعین یک مسأله خاصي براي خودش دارد. چون در اين روايات مسأله دنیایی و رزق را پيش كشيده بود. سؤال اين است كه چرا اينطور است؟ چهطور در «سَحَر» روی «غفران» تکیه شده بود و ثِقلِ آيات و رواياتش بر اين مسأله بود که حاجت و دعايي كه طلب آمرزش از خدا باشد را بخواهید، امّا در باب «بینالطلوعین» ثِقلِ روايات بر روی مسأله «طلب روزی» است؟ میدانید جهت چیست؟ جهت اين است كه هر كس در آن موقع صبح، نزدیک آفتاب، به اين فكر است كه بلند شود و به دنبال كسب درآمد برود؛ هركسي دنبال اين است كه برود سر شغل و کار و کاسبی خودش. حضرت فرمود اگر كسي در اين زمان دعا كند، از کسب کردن اَنجح است. يعني حضرت میخواهد بفرماید خیال نکنی که دویدنهای تو و دوز و کلکهای تو (به تعبیر محترمانه: تدبیرکردنهای تو!) موجب میشود كه روزیات به دستت برسد يا زیاد و کم شود! اگر اینطور گمان کنی، کج فهميدهاي. اشتباه نکن! روزیدهنده تو، کس دیگری است و او تضمین کرده است كه روزيات را بدهد. رازق تو او است. حالا که رفتی سراغ کسب و کار، خدا از یادت نرود!
شیطان فریبت ندهد!
شیطان فریبت ندهد كه خیال کنی دوز و كلك كارساز است و با این لااُبالیگری ها ميتواني كاري از پيش ببری. شیطان تو را به جایی نَکِشَد که برای به دست آوردن روزی، از اوامر خدا تخلف كني و خیال کنی كه تو کارهای هستي! نخیر، سر نخ این امور مادّی تو نیز به یدِ قدرتِ آن رازق بي انتها، یعنی خدای تو است. یکدفعه به اين فکرها نیفتی كه بروی دنبال کار و کاسبیات و بر مال خودت اتکا کنی! اگر روي مال و منالَت حساب کنی، یکوقت چشم باز ميكني و میبینی همه چيز از دستت رفته است و «هبائاً منثوراً» شده است. از همان اوّل صبح كه میخواهی براي كسب روزي از خانه بيرون بروی، تکیهات به خدا باشد. بگو خدایا تو براي من دُرُست کن! اگر وسعت رزق میخواهی، از خدا بخواه؛ خودِ رزق را میخواهی، از خود خدا بخواه؛ تو یک وظیفه داری كه در محدوده احکام الهیّه حرکت کنی؛ بيش از اين نه وظيفه داري و نه تأثيري دارد. همه چيز در دست قدرت او است.
هر صبح متذكر شو كه «هو الرزاق»
فرمود: «دُعَاءُ الرَّجُلِ بَعْدَ طُلُوعِ الْفَجْرِ إلَى طُلُوعِ الشَّمْسِ أنْجَحُ فِي الْحَاجَاتِ مِنَ الضَّارِبِ بِمَالِهِ فِي الأرْضِ»؛ یعنی این مؤثرتر از آن تجارت کردن با مال است. این دعا از آن تجارتِ با مال، بُردش بیشتر است. به اين روایت خوب دقت کنید! در روایت ديگر داشت: «تُقَسَمُ فِيهَا الْأَرْزَاقُ» اينها به این نکته اساسی دارد توجه میدهد كه در آن موقع ـبينالطلوعينـ که داعي در حالی است که ميخواهد به سمت امور دنیایی برود، با توجه به خدا حال آرامش و اطمينان پيدا ميكند. اگر شیطان اين حالت را از تو بگيرد، كار را بر تو سخت كرده است. چون گمان ميكني كه تو ميتواني كاري از پيش ببري و جلب روزي كني، حال آنكه همه چيز در دست خدا است. یکوقت سراغ این حرفها نروی که فریبکاریهای تو کارساز است يا پولهایت کارساز است؛ اصلاً از این خبرها نیست. مسبّب الأسباب او است. تمام این معارف ما حساب شده است.
از یکی از بزرگان نقل شده است که «نفْسِ بیدار بودن از طلوع فجر تا طلوع شمس، مؤثر است». البته این یک بحث عرفانی است و اینجا هم جای آن نیست. من اینها را میدانم، ولي این جلسه و بلکه بالاتر از این جلسه هم اصلاً کشش اين حرفها را ندارد كه بخواهم آنها را مطرح کنم. من به همین سبک عمومی خودمان حرف میزنم.
ذكر مصيبت سیّدالشّهداء و عبدالله بنالحسن (عليهمالسلام)
حالا سراغ توسل بروم. در مقاتل مینویسند بعد از آنکه روز عاشورا، حضرت به میدان رفت و وقتی که حمله میکردند، گاهی بر ميگشتند، میایستادند و استراحت میکردند. گاهی يك جای بلند را هم انتخاب میکردند و تکبیر میگفتند ـ الله اکبر ـ که این بیبیهايي كه در خیمهها بودند، مطّلع باشند که حسین (علیهالسلام) هنوز زنده است. گاهی هم میگفت: «لَا حَولَ وَ لَا قُوَّۀَ إلا بِاللهِ».
سیّد بنطاووس مینویسد «فَوَقَفَ عَليْهِ السّلامُ يَستَريحُ ساعَةً»؛ یعنی حضرت خسته شد؛ بدن هم مجروح است؛ لحظهای ایستاد که استراحت کند. «فبَينَما هُو واقِفٌ إذْ أتاهُ حَجَرٌ فَوقَعَ في جِبهَتِه»؛ در همين حين سنگی آمد به پیشانی حسین (علیهالسلام) خورد. خون سرازیر شد و قهراً جلوی دیدهها را گرفت. «فَأخَذَ الثَّوبَ لِيَمْسَحَ الدَّمَ عَن وَجهِه»؛ دست برد زير دامنِ پیراهنش، لباس را بالا آورد كه خونها را پاک کند. «فَأتاهُ سَهمٌ مُحَدَّدٌ مَسمُومٌ لَهُ ثَلاثُ شُعَبٍ فَوَقَعَ السَّهمُ فِي صَدرِهِ أو فِي قَلْبِهِ»؛ تیری آمد و به سینه حسین(علیهالسلام) اصابت کرد. اینجا بود که دیگر حسین(علیهالسلام) طاقت نیاورد که روی مرکب بماند؛ از مرکب به زمین آمد...
صحنههای زیادی است كه در اینجا پيش آمد. یک صحنه را من میخواهم بگویم و جهتش هم این است كه امشب از امام حسن ـ کریم اهل بیت ـ میخواهم تقاضا کنم یک لطفی به ما کنند! اباعبدالله(علیهالسلام) یک وقت چشمش افتاد، دید بچهای از خیام حرم بيرون آمد. « فخرج عبد الله بن الحسن بن علي و هو غلام»؛ اینطور مینویسند كه وقتي حسين(علیهالسلام) دید این بچه از خیمهها بیرون آمده و دارد به سمت مقتل میآید، رو کرد به خواهرش گفت: «احبسيه يا أختي» خواهر! بگیر این بچه را! مینویسند این بچه امتناع كرد؛ «فأبَى وَ امتَنعَ امتِناعاً شَدِيداً»؛ هر چه زینب (سلام الله علیها) میخواهد اين بچه را بگیرد، او فرار ميکند. رو کرد به عمهاش گفت: «لا و الله لا أفارق عمي!» به خدا قسم از عمویم جدا نمیشوم. آمد و خودش را به حسین (علیه السلام) رساند. اما در چه حالی؟ در حالی که دید ابحر ابن کعب شمشیر را بالا برده و میخواهد روی حسین(علیهالسلام) فرود بیاورد. رو کرد به او گفت: «و يلَكَ يا ابنَ الخَبيثَة أ تَقتُلُ عَمِّي» تو میخواهی عمویم را بکشی؟ این دو دست کوچکش را آورد و سپر کرد. این خبیث، شمشیر را پایین آورد. نمیگویم چه شد؛ فقط این بچه داد میزد: « یَا أمَّاه...»[18].
[1]. بحارالأنوار 91 96
[2]. سوره ذاريات، آيه 15
[3]. سوره ذاريات، آيه 18
[4]. سوره آل عمران، آيه 17
[5]. سوره يوسف، آيات 97 و 98
[6]. الكافي 2 477
[7]. مكارم الاخلاق 294
[8]. بحارالأنوار 84 165
[9]. الكافي 2 477
[10]. دُرَر الأحادیث النّبویّة 33
[11]. سوره ذاريات، آيه 18
[12]. سوره يوسف، آيه 98
.[13] من فقط میخواهم این موقعيتها را فهرستوار بگویم و رد شوم
[14]. البته عرض کنم که بين الطلوعين از نظر مدت و مقدار زماني در فصول مختلف، زمان يكساني ندارد. در بعضی از فصول کمتر است و در بعضی بیشتر است و گاهي حدود نیمساعت تفاوت پیدا میکند.
[15]. كنز العمال 2 100
[16]. دعائمالإسلام 1 167
[17]. بحارالأنوار 90 345
[18]. لهوف 120