پنجشنبه 1 آذر 1403

                                                                                                                        


                                   

                                                                                                                                                                                                                                 

 

 

منو سخنرانی مکتوب

تاثير حالات ظاهري انسان در اجابت دعا

«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَي مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اسْمَعْ نِدَائِي إِذَا نَادَيْتُكَ وَ اسْمَعْ دُعَائِي إِذَا دَعَوْتُكَ وَ أَقْبِلْ عَلَيَّ إِذَا نَاجَيْتُكَ فَقَدْ هَرَبْتُ إِلَيْكَ وَ وَقَفْتُ بَيْنَ يَدَيْكَ»[۱].

ماه دعا و تلاوت قرآن

ماه مبارک رمضان، از طرفي ماه تلاوت قرآن و بازگو کردن کلام ربّ است و از سوي ديگر ماه دعا و سخن گفتن عبد با ربّ و مطرح کردن تقاضاهايش است. در اينجا هم دعاهاي مأثور و هم غيرمأثور داريم. دعاهاي غيرمأثور داراي شرايط و آدابي است. همچنين عرض کردم بهترين دعا براي ديگران همين چيزي است که در روايات ما وارد شده است که آن دعا کردن نسبت به مغفرت است. ما در روايات متعددي اين جملات را داريم:
«أللَّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَات»؛ هم نسبت به احياء داريم و هم اموات. حتي در متن روايات ما هم که شيوه هاي دعا را مي آموزند، اين دعا وارد شده است که در آن روايت از امام صادق (صلوات الله عليه) بود که: «أللَّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ وَ الْمُسْلِمِينَ وَ الْمُسْلِمَاتِ الْأَحْيَاءِ مِنْهُمْ وَ جَمِيعِ الْأَمْوَات».[۲]


ثمره «طلب مغفرت» براي اموات

جلسه گذشته گفتم که ثمره اين دعا براي اَحياء «رفع مانع اجابت دعا» است. اتفاقاً براي اموات هم بهترين دعا همين است. چون اهمّ اموري که اموات به آن احتياج دارند، «رفع موجبات عقاب» است. وقتي براي مغفرت آن ها دعا کرديد و اين را از خدا خواستيد، معناي آن اين است که خدايا، آن ها را عفو کن و موجبات عقاب را از آن ها برطرف فرما! لذا بهترين دعا براي اموات همين است که انسان تقاضا کند که موجبات عقاب از آن ها رفع شود. اين نکته براي اين بود که بحث جلسه گذشته را تکميل کنم؛ چون جلسه گذشته راجع به اَحياء گفتم، حالا هم راجع به اموات عرض کردم. لذا بهترين دعا نسبت به برادران و خواهران ايماني اين است که از خدا براي آن ها طلب مغفرت کنيم.


تأثير حالات ظاهري انسان در اجابت دعا

يک وقت هست که در باب شرايط و آداب دعا، اعمالي را توصيه مي کند که اين اعمال در سه رابطه اي که در گذشته بحث کرديم نسبت به اجابت دعا مدخليّت دارد. يعني اگر انسان اين اعمال را انجام دهد، اين ها يا در تشديد مقتضي دعا، يا به فعليت رسيدن آن و يا در تسريع اجابت دعا مؤثرند. مثلاً گفته مي شود نماز بخوان، وضو بگير، يا ساير اموري که بيان کرديم و از آن گذشتيم.
اما بحث ديگري که در باب دعا مطرح است، «تأثير حالت ظاهري انسان در اجابت دعا» است. يک بحث از نظر باطن داريم که آن ها را در گذشته عرض کردم؛ اما حالا مي خواهيم از نظر ظاهر بررسي کنيم که انسان در چه حالي از حالات ظاهري دعا کند، اثرش بيشتر است؟ حالا اين را توضيح مي دهم.[۳] ما به حسب ظاهر و از نظر فيزيکي حالات مختلفي را براي انسان هايي که سالم هستند تصوير مي کنيم؛ مثلاً «قيام» دارند، «قعود» دارند، «رکوع» دارند، «سجود» و حالات مختلف ديگر دارند. سؤال اين است که آيا اين حالات هم در اجابت دعا دخالتي دارد يا نه؟[۴]

سجده؛ نزديک ترين حالات بنده به پروردگار


ما در رواياتمان اين مطلب را داريم و جهت آن را هم در روايات ما ذکر کرده اند. من ابتدا اين روايات را به دو دسته تقسيم مي کنم و بعد دو روايت را مي خوانم. يک دسته از روايات، علّت را جلو مي اندازد و بعد حالت را مي فرمايد؛ دسته ديگر اوّل حالت را مي فرمايد و بعد علّت را بيان مي کند. [۵]

اما دسته اوّل؛ روايت از پيغمبر اکرم (صلّي الله عليه وآله وسلّم) است که حضرت فرمود:
«أقْرَبُ مَا يَکُونُ الْعَبْدُ مِن رَبِّهِ وَ هُوَ سَاجِدٌ»؛ نزديک ترين حالتي که بنده به پروردگارش نزديک¬تر است، آن حالي است که عبد معبودش را سجده مي کند. بعد حضرت بلافاصله «فاء تفريع» مي آورند و مي فرمايند: «فَاکْثِرُوا الدُّعَاءَ».[۶] پس زياد دعا کنيد! يعني در اين حال سجده زياد دعا کنيد. در اين روايت، حضرت اوّل علّت را مي فرمايد و بعد مسأله دعا در اين حالت را مطرح مي کند.

روايت ديگري هست که از عبدالله بن هلال است که خدمت امام صادق (صلوات الله عليه) مي رسد و مي گويد:
«شَكَوْتُ إِلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَلَيهِ السَّلامُ تَفَرُّقَ أَمْوَالِنَا وَ مَا دَخَلَ عَلَيْنَا»؛ مي رود خدمت حضرت و از پراکنده شدن اموال و گرفتاري هايي که به او وارد شده بود شِکوِه مي کند؛ گويا بخشي از اموالش را از دست داده بوده يا ورشکسته شده بوده است. آنجا با امام صادق (عليه السلام) دردِ دل مي کند. «فَقَالَ عَلَيْكَ بِالدُّعَاءِ وَ أَنْتَ سَاجِدٌ»؛ ابتدا اينجا حضرت مي آيند سراغ دعا و مي فرمايند بر تو باد که دعا کني در حال سجده؛ بعد علّت را ذکر مي کنند که: «فَإِنَّ أَقْرَبَ مَا يَكُونُ الْعَبْدُ إِلَى اللَّهِ وَ هُوَ سَاجِدٌ».[۷] يعني نزديک ترين حالت عبد به ربّش آن موقعي است که سجده مي کند. پس دو چيز در اين روايات هست؛ يکي اين است که بيان نزديک ترين حالت عبد به ربّ از نظر ظاهر است و ديگري اين است که دعا در اين حالت به اجابت نزديک مي شود.

سجده؛ بالاترين کُرنش و عبادت


اما مسأله اوّل؛ چرا «أَقْرَبَ مَا يَكُونُ الْعَبْدُ إِلَى اللَّه» حالت سجده است؟ در باب عبادت که عبارت از کُرنش است، از نظر ظاهر بالاترين کُرنش نسبت به معبود، سجده است. لذا خدا هم وقتي ابليس را خواست امتحان کند با همين عبادت او را امتحان کرد. آزمايش ابليس «سجده» بود. چون بالاترين عبادت از نظر ظاهر، کُرنش به معبود است که آن هم در حال سجده است. لذا روايات تعبير به «أقرب» مي کنند؛ يعني نزديک ترين حالت از نظر ظاهر، سجده است.

ما در باب سجده روايات زيادي داريم که من فقط به يک روايت اشاره مي کنم که نشان مي دهد حتي نسبت به قُرب انبياء به خداوند هم سجده مؤثر بوده است. در روايتي از امام صادق (عليه السلام) است که شخصي از حضرت سؤال کرد:
«لِمَ اتَّخَذَ اللَّهُ إِبْرَاهِيمَ خَلِيلاً»؛ چرا خدا حضرت ابراهيم (عليه السلام) را به عنوان خليل و دوست خودش انتخاب کرد و اين لقب را به او داد؟ «قَالَ لِكَثْرَةِ سُجُودِهِ عَلَى الْأَرْضِ».[۸] حضرت در جواب فرمود چون ابراهيم (عليه السلام) خيلي خدا را سجده مي کرد و خودش را براي خدا روي خاک مي انداخت. اين به جهت مطلوبيت اين حالت پيش معبود است که کُرنشي بالاتر از اين از نظر ظاهر نداريم.

لذا اين تعبيرهايي که در اين روايات بود، اين را مي رساند که انسان وقتي مي خواهد از معبودش درخواست کند، در حالي درخواست کند که در نزديک¬ترين حالات به معبودش قرار دارد؛ چون اين حالت، همان طور که اقرب به معبود است، اقرب به اجابت هم هست. يعني دعا در اين حالت به پذيرفته شدن نزديک تر است. لذا در اين روايات فرمودند در اين حال دعا کن و از خدا درخواست کن. چون ديگر حالتي نزديک تر از اين از نظر ظاهر نداريم؛ پس اين فرصت را از دست نده!

در سجده از خدا چه بخواهيم!؟


حالا اينجا يک بحث ديگر مطرح مي شود و آن اينکه در حالت سجده از خدا چه بخواهم؟ آنچه ما در رواياتمان داريم اين است که در اين حال همه چيز بخواه! نظرتنگي نکن! دو جلسه قبل اين را گفتم که اهمّ خواسته هاي انسان امور معنوي است؛ لذا آن ها را بخواه. چرا؟ چون نيازهاي معنوي، موقّت نيستند. البته اين منافات ندارد با اينکه انسان هم حوائج معنوي اش را بخواهد و هم حاجت هاي دنيايي اش را. حالا براي اينکه اين تتميمي نسبت به بحثمان باشد، يکي دو روايت را مي گويم. عبدالرحمن ابن سَيابه از اصحاب امام صادق (عليه السلام) است که مي گويد:
«قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ أَدْعُو وَ أَنَا سَاجِدٌ»؛ يعني به حضرت عرض کردم من در حال سجده دعا مي کنم و از خدا تقاضا مي کنم؛ «فَقَالَ نَعَمْ»؛ حضرت فرمود بله! «فَادْعُ لِلدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ»؛ حالا که در سجده دعا مي کني، هم دنيا بخواه و هم آخرت! چرا؟ «فَإِنَّهُ رَبُّ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَة».[۹] چون تو در اين حالت عبد و بنده هستي و او ربّ است و تو کُرنش نسبت به ربّ خود مي کني؛ اما اين را بدان که ربوبيّت او منحصر به يک نشئه نيست؛ او هم ربّ دنياي تو است، هم ربّ آخرت تو . اين حالت هم که بهترين حالت است؛ پس هم دنيا بخواه، هم آخرت!
يک روايت ديگر هم از جميل بن درّاج است که از اصحاب بزرگ امام صادق (عليه السلام) است؛ از امام صادق (عليه السلام) نقل مي کند که حضرت فرمود:
«أَقْرَبُ مَا يَكُونُ الْعَبْدُ مِنْ رَبِّهِ إِذَا دَعَا رَبَّهُ وَ هُوَ سَاجِدٌ»؛ مي گويد خدمت امام صادق (عليه السلام) بودم که حضرت فرمودند نزديک ترين حالت بنده به پروردگارش آن موقعي است که دارد دعا مي کند و در حال سجده است. بعد حضرت رو کردند به جميل بن درّاج و فرمودند: «فَأَيَّ شَيْ ءٍ تَقُولُ إِذَا سَجَدْتَ»؛ بگو ببينم وقتي که به سجده مي روي چه مي گويي؟! جميل بن درّاج هم آدم کوچکي نيست؛ او و کساني مثل زراره و محمد بن مسلم از فقهاي بزرگ ما هستند و آدم هاي کوچکي نيستند. آن وقت حضرت از او سؤال کردند که تو در سجده چه مي گويي؟

جميل بن درّاج بسيار زيبا جواب مي دهد!


«قُلْتُ عَلِّمْنِي جُعِلْتُ فِدَاكَ مَا أَقُولُ»؛ به امام صادق (عليه السلام) عرض مي کند قربانت بروم، شما به من ياد بده که چه بگويم! حضرت رو مي کند به ايشان و مي فرمايند اين را بگو: «يَا رَبَّ الْأَرْبَابِ وَ يَا مَلِكَ الْمُلُوكِ وَ يَا سَيِّدَ السَّادَاتِ وَ يَا جَبَّارَ الْجَبَابِرَةِ وَ يَا إِلَهَ الْآلِهَةِ »؛ يعني بگو اي ربّ ارباب، اي ملک الملوک، اي سلطان سلاطين، اي سيد سادات، اي معبود همه معبودها…[۱۰] بعد حضرت فرمود: «ثُمَّ قُلْ فَإِنِّي عَبْدُكَ نَاصِيَتِي فِي قَبْضَتِكَ»؛ من بنده تو هستم؛ عنان اختيار من که به دست تو است. «ثُمَّ ادْعُ بِمَا شِئْتَ وَ اسْأَلْهُ فَإِنَّهُ جَوَادٌ لَا يَتَعَاظَمُهُ شَيْ ءٌ».[۱۱] يعني بعد هم به طور کلي هرچه مي خواهي از او بخواه! چون او بخشنده اي است که هيچ درخواست و تقاضايي براي او بزرگ و سنگين نيست.

البته در بعضي از روايات ديده ام که حضرات ائمه (عليهم السلام) مي فرمايند ما خودمان دوست نداريم که در تقاضاهايمان از خداوند جنبه هاي دنيايي را پيش بکشيم. اين همان مطلبي است که من راجع به مسائل معنوي گفتم که آن ها نيازهاي دائمي است و اهمّ مايحتاج انسان است. من روايتش را ديده ام، ولي نمي خواهم وارد اين بحث شوم.

مي خواستم اين را عرض کنم که يکي از اموري که در باب دعا کردن از نظر حالات ظاهري به آن توصيه شده، در حال سجده بودن است؛ اين در مسأله اجابت مؤثر است. البته اين منافات ندارد که آدم در هر حالي که باشد دعا کند؛ ولي اين حالت خاصّ از آن حالت هايي است که عِندالله مطلوبيّت دارد و از طرفي هم خودش نمايانگر بالاترين کُرنش بنده نسبت به ربّ و معبودش است و لذا از نظر ظاهر أقرب حالت او به معبودش است.

شب عاشورا؛ دعا و قرآن در خيمه گاه امام حسين عليه السلام

شما هم اين را شنيده ايد ديگر؛ عصر روز نهم محرم بود. امام حسين (عليه السلام) نشسته بودند جلوي خيمه ها و سرشان را ظاهراً روي زانوي مبارکشان يا شمشيرشان گذاشته بودند که خوابشان برد. يک وقت ديدند خواهرشان زينب (سلام الله عليها) آمد؛ گفت برادر، چرا نشسته اي!؟ اين ها دارند حمله مي کنند. امام حسين (عليه السلام) برادرش حضرت اباالفضل (عليه السلام) را خواست و گفت برو ببين اين ها چه مي گويند و حرفشان چيست. حضرت رفت و برگشت؛ گفت که مي گويند يا بايد تسليم شويد و يا همين الآن جنگ را شروع مي کنيم. امام حسين (عليه السلام) رو کرد به حضرت اباالفضل (عليه السلام) فرمود برو به اين ها بگو يک امشب را به ما مهلت بدهند؛ چرا؟ چون خدا مي داند که من دعا و استغفار و تلاوت قرآن را دوست مي دارم. يک امشب را فرصت بده براي قرآن و دعا. اين ها معارف ما است. خلاصه آن ها مهلت دادند. شب که شد، حالت هاي اين ها را اين طور توصيف مي کنند:

«وَ لَهُمْ دَوِيٌّ کَدَوِيِّ النَّحْل»؛ يعني وقتي به سمت خيام حسين (عليه السلام) مي آمدي، مثل اين بود که به سمت کندوي عسل آمده باشي که صداي زنبورها بلند باشد. آهنگي از اين خيمه ها بلند بود. عده اي رکوع، عده اي سجده، عده اي ايستاده بودند و داشتند عبادت مي کردند. يک چنين حالتي برقرار بود.
صحنه اي را هم از آن شب نقل مي کنند و آن اين است که حسين (عليه السلام) آن شب خطبه خواند و فرمود هرکسي مي خواهد برود، برود؛ اين ها با من کار دارند و به شما کاري ندارند. حتي فرمود هر کدام از شما بياييد دست يکي از اهل بيت مرا هم بگيريد و سياهي شب را مثل يک مرکب راهواري بگيريد و برويد. يعني حضرت همه آن ها را مرخص کرد. در بعضي از روايات دارد گروهي از آن ها هم رفتند و در نهايت عده اي ماندند. در تاريخ دارد در بين اين هايي که ماندند، اوّلين کسي که بلند شد و شروع کرد به صحبت کردن، اباالفضل (عليه السلام) است. گفت چرا برويم؟
«نَفْعَلُ ذَلِکَ لِنَبْقَي بَعْدَکَ»؛ يعني ما برويم تا بعد از تو زنده بمانيم!؟ خدا نياورد آن روز را که ما يک چنين روزي را ببينيم!
اين اوّلين نفر بود؛ آخرين نفر مي دانيد که بود؟ برادرزاده حسين (عليه السلام) بود. چون بعد از اينکه هر کدام از اين ها اظهار وفاداري کردند و حرف هايشان را زدند، حسين (عليه السلام) رو کرد به آن ها و گفت پس به شما بشارت دهم؛ اين را بدانيد که همه شما فردا شهيد خواهيد شد. وقتي کلام حسين (عليه السلام) تمام شد، برادرزاده اش بلند شد و رو کرد به عمو گفت:
«يَا عَمَّاه»، عمو جان، آيا من هم از اين شهدا هستم يا نه؟ قاسم چند ساله است؟ مجلسي مي نويسد: «هُوَ غُلامٌ لَمْ يَبْلُغْ الحُلُم»؛ يعني نوجواني بوده که به ظاهر هنوز به سن تکليف نرسيده بود. حسين (عليه السلام) نگاهي به او کرد و سؤالي از او پرسيد. چون سؤال قاسم اين بود که آيا من هم از اين شهدا هستم يا نه؟ حسين (عليه السلام) از او سؤال کرد: «کَيْفَ المَوتُ عِنْدَکَ»؛ بگو ببينم، مرگ در ذائقه جانت چگونه است؟ قاسم گفت: «أحْلَي مِنَ العَسَل»؛ از عسل شيرين تر است.


در مقاتل مي نويسند روز عاشورا
«وَ خَرَجَ مِنَ الخِيْمَةِ غُلَامٌ لَمْ يَبْلُغِ الْحُلُم» قاسم از خيمه خارج شد؛ «فَلَمَّا نَظَرَ الحُسَيْنُ إلَيْهِ إعْتَنَقَهُ»؛ آمد سمت عمو که اجازه بگيرد و به ميدان برود. حسين (عليه السلام) او را در آغوش کشيد؛ «وَ جَعَلَا يَبْکِيَانِ حَتَّي غُشِيَ عَلَيْهِمَا»؛ يعني عمو و برادرزاده آن قدر گريه کردند که هر دو بي حال شدند. حسين (عليه السلام) به او اجازه ميدان نداد؛ اما مي دانيد قاسم چه کار کرد؟ «فَلَمْ يَزَلْ يُقَبِّلُ يَدَيْهِ وَ رِجْلَيْهِ حَتَّي أذِنَ لَهُ»؛ آن قدر دست و پاي عمو را بوسه زد تا اجازه ميدان گرفت. قاسم به ميدان رفت؛ نمي گويم چه شد؛ فقط در يکي از مقاتل مي نويسد يکي از آن خبيث ها وقتي چهره نوراني قاسم را ديد، جلو آمد؛ «فَمَا وَلَّي وَجْهَهُ إذْ ضَرَبَ رَأسَه بِالسَّيْف»؛ چنان شمشيري به فرق قاسم زد؛ «فَوَقَعَ بِوَجْهِهِ عَلَي الأرْض»؛ قاسم با صورت به زمين افتاد؛ «فَنَادَي يَا عَمَّاه…»

منابع:
[۲] . بحارالأنوار ۹۰ ۳۹۱
[۳] . اين بحث جزء معارف ما است و از لابه لاي چندين روايت به دست آمده است.
[۴] . سال هاي گذشته در مورد تأثير «حالات روحي» بر اجابت دعا بحث کرديم؛ حالا بحث ما درباره «تأثير حالات جسمي» است.
[۵] . آن هايي که طلبه هستند خوب حرف هاي مرا گوش کنند.
[۶]. جامع الصغير ۱ ۲۰۶
[۷] . وسائل الشيعة ۶ ۳۷۱
[۸] . بحارالأنوار ۸۳ ۲۳۰
[۹]. الكافي ۳ ۳۲۳
.[۱۰] اين ها توصيف است؛ من در گذشته در بحث دعا گفتم که انسان ابتدا توصيف مي کند خالقش را و بعد تقاضا مي کند. جهت آن را هم قبلاً گفتم و الآن ديگر وارد آن بحث نمي شوم.
[۱۱]. بحارالأنوار ۸۳ ۲۳۳
آيت الله آقا مجتبي تهراني
[۱] . بحارالأنوار ۹۱ ۹۶٫

اطلاعات تماس

 

روابط عمومی گروه :  09174009011

 

آیدی همه پیام رسانها :     @shiaquest

 

آدرس : استان قم شهر قم گروه پژوهشی تبارک

 

پست الکترونیک :    [email protected]

 

 

 

درباره گروه تبارک

گروه تحقیقی تبارک با درک اهميت اطلاع رسـاني در فضاي وب در سال 88 اقدام به راه اندازي www.shiaquest.net نموده است. اين پايگاه با داشتن بخشهای مختلف هزاران مطلب و مقاله ی علمي را در خود جاي داده که به لحاظ کمي و کيفي يکي از برترين پايگاه ها و دارا بودن بهترین مطالب محسوب مي گردد.ارائه محتوای کاربردی تبلیغ برای طلاب و مبلغان،ارائه مقالات متنوع کاربردی پاسخگویی به سئوالات و شبهات کاربران,دین شناسی،جهان شناسی،معاد شناسی، مهدویت و امام شناسی و دیگر مباحث اعتقادی،آشنایی با فرق و ادیان و فرقه های نو ظهور، آشنایی با احکام در موضوعات مختلف و خانواده و... از بخشهای مختلف این سایت است.اطلاعات موجود در این سایت بر اساس نياز جامعه و مخاطبين توسط محققين از منابع موثق تهيه و در اختيار كاربران قرار مى گيرد.

Template Design:Dima Group