رُوِيَ عَنْ رَسُولِ اللهِ صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ و آلِهِ و سَلَّمَ:
اِنَّ الْمُوْمِنَ بَيْنَ مَخافَتَيْنِ يَوْمٌ قَد مَضي لايَدْري مَا اللهُ قاضٍ فيهٍ وَ يَوْمٌ قَدْ بَقِيَ لايُدْري مَا اللهُ صانِعٌ بِهِ، فَلْيَأْخُذِ اَلْعَبْدُ لِنَفْسِهِ مِنْ نَفْسِهِ وَ مِنْ دُنْياهْ لآخِرَتِهِ وَ مِنْ شَبابِهِ لِهِرَمِهِ وَ مِنْ صِحَّتِهِ لِسُقْمِهِ وَ مِنْ حَياتِهِ لِوَفاتِهِ[1]
ترجمه حدیث: حضرت رسول اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمودند:
همانا مؤمن همواره ميان دو خوف و بيم و ترس قرار دارد يکي خوف از روزي که با اعمالي گذرانده است و نمي داند خداوند چه حکمي و قضاوتي درباره آن روز او خواهد کرد. ديگري خوف از روزي که از عمر او باقي مانده است و نميداند که در اين روزهاي آينده و باقي مانده خداوند با او چه خواهد کرد. پس بنده بايد از تمام نيروها و توان خويش به نفع خودش استفاده کند و از دنياي خويش براي آخرتش بهره ببرد و از جواني براي پيري خود استفاده کند و از صحّت و سلامتي خود قبل از اين که بيمار شود استفاده کند و از زندگي خود براي وفات و مرگ و آخرت استفاده کند.
شرح حدیث: انسان مؤمن هيچ گاه از حالت بيم خارج نمي شود؛ يعني دل او آرام نبوده و هميشه بيم در او مي باشد و اين حالت جلوگير او از سقوط به پرتگاه بوده و دچار غرور، تکبّر، غفلت و... نخواهد شد. استفاده از توان و نيرو به نفع خود؛ يعني انسان با گناه کردن از نيروي خود عليه خويش بهره مي برد؛ زيرا دنيا مزرعه آخرت است و ثمره و نتيجه اين زراعت مقداري در دنيا ولي عمده آن در آخرت به دست مي آيد؛ براي همين از مقطع بسيارحسّاس و پربار جواني با دقّت و توجّه، سعي و کوشش و... براي هنگام پيري و ناتواني درمسايل دنيايي به مقداري که محتاج ديگران نشود و هم آخرت که مهم ترين چيز است استفاده کند که در پيري حتّي عبادت کردن هم سخت مي شود و از اعضا و قواي جسماني خود در سلامتي براي آن هنگام که بيمار شد قبل از آن که از بسياري از کارهاي خير دنيا و آخرت فرو بماند استفاده کند.
انسان بداند که اين زندگي دنيايي در حال تمام شدن بوده و سقفي دارد و مي توان گفت لحظهاي بيش نيست که به سرعت درحال تمام شدن است. اين حيات دنيايي، مقطعي؛ ولي آخرت، جاودانه و هميشگي مي باشد. چه بد است که انسان حيات جاودانه را به زندگي مقطعي دنيا بفروشد. سعادتمند واقعي کسي است که به وسيله همين حيات لحظهاي و کوتاه، آخرت جاودانه را نصيب خود کند.
[1]بحارالانوار، جلد 74، صفحه 179