رُوِيَ في حَديثِ المِعْراجِ؛ قالَ اللهُ تَبارَکَ وَ تَعالي يا اَحْمَدُ:
هَلْ تَدْري اَيُّ عَيْشٍ اَهْنَأُ وَ اَيُّ حَياةٍ اَبْقي قالَ: اَللّهُمَّ لا، قالَ اللهُ تَبارَکَ وَ تَعالي اَمَّا العَيْشُ الْهَنيئُ فَهُوَ الَّذي لا يَفْتُرُ صاحِبُهُ عَنْ ذِکْري وَ لايَنْسي نِعْمَتي وَ لا يَجْهَلُ حَقّي يَطْلُبُ رِضَايَ في لَيْلِهِ وَ نَهارِهِ وَ اَمّا الحَياةُ الباقِيَةُ فَهِيَ الَّتِی يَعْمَلُ لِنَفْسِهِ حَتّي تَهُونَ عَلَيْهِ الدُّنْيا وَ تَصْغُرَ في عَيْنِهِ وَ تَعْظُمَ الاخِرَةُ عِنْدَهُ وَ يُؤْثِرَ هَوايَ عَلي هَواهُ وَ يَبْتَغيَ مَرْضاتي وَ يُعَظِّمَ حَقَّ عَظَمَتي وَ يَذْکُرَ عِلْمي بِهِ وَ يُراقِبَني بِاللَّيْلِ وَ النَّهارِ عِنْدَ کُلِّ سَيِّئَةٍ اَوْ مَعْصِيَةٍ[1]
ترجمه حدیث: در حدیث معراج خداوند تبارک و تعالی فرمود: ای احمد: آيا مي داني کدام زندگي گواراتر و کدام زيستن پايدارتر است؟رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلَّم عرض کرد: خدايا! نمي دانم. خداوند تبارک و تعالي فرمود: آن زندگي گواراتر است که صاحب آن هيچ گاه در ذکر و ياد من سُست نشود و هيچ گاه نعمت من را فراموش نکند و هيچ گاه نسبت به حقّ من جاهلي و ناداني نکند و شب و روز که بر او مي گذرد به دنبال آن باشد که رضا و خشنودي مرا به دست آورد.
شرح حدیث: اما آن زندگي پايدار و خجسته است که صاحب آن عملي براي خود انجام مي دهد تا براي او سود(دنيايي و آخرتي) داشته باشد تا جايي که دنيا و مسائل آن براي او سهل و آسان و درنظر او کوچک و پست مي شود و آخرت درنظر و نزد او بزرگ مي شود و خواست مرا بر خواست خودش ترجيح مي دهد و در پي به دست آوردن رضاي من است و بزرگي و عظمت مرا بزرگ مي دارد و هميشه يادآور علم و آگاهي من به اوست و مي داند که من به همه احوال او آگاهم و در هر گناه و معصيتي که براي او در شب و روز حاضر و حادث مي شود مراقب من است.
دستورالعمل براي زندگي خوشگوار انسان، درغم و شادي، ارتباط با ديگران، مقابل گناه، هنگام انجام وظايف الهي، اجتماعي، خانوادگي و... در ياد خداوند بوده و سست نشود و خود را غوطهور در نعمتهاي الهي بداند و نسبت به حقّ الوهيّت، خالقيّت، ربوبيّت، عبوديّت و... جاهلي و نفهمي و ناداني نکند؛ يعني خدا را بپرستد نه پول، رياست و... و دنبال کسب رضا و خشنودي خداوند باشد، يعني رضاي پدر و مادر، همسر، فرزند، خويشاوند، دوست، همکار، همسايه و... را براي رضاي خداوند بخواهد و اگر موجب خشم و غضب الهي مي شود، حتماً رها و ترک کند.
دستورالعمل زندگي پايدار انسان چنين است که براي سود خود کار کند نه براي ديگري؛ يعني آن مقدار در دنيا کار کنيم که درنشئه ديگر از آن بهره بگيريم، درغير اين صورت يعني اگر درنشئه ديگر ثمري نداشته باشد بلکه ضرر برساند، اين کار کردن سودي ندارد. چون ميدانم که از اين دنيا خواهم رفت، دنيا در نظرم کوچک شده و غصه مسائل او را نمي خورم. در مقابل، آخرت در نظر او بزرگ مي شود و براين اساس، خواسته خداوند را برخواسته نفس مقدّم بدارد و دنبال کسب رضايت خداوند باشد؛ به اين معنا که آن کاري را که خداوند مي پسندد انجام ميدهد و خداوند در نظر او کوچک جلوه نکند و هميشه يادآور آن است که هيچ حرکتي از ديدگاه خداوند مخفي نميماند. مراقبت دراين روايت، به معناي خوف ميباشد، يعني آنگاه که مواجه شود با خطا و گناه، از خداوند خوف دارد. زندگي جاودانه يعني نشئه آخرتي که انسان دربهشت قرار ميگيرد، والا جهنم بدتر از مُردگي است، زيرا جهنميها از خداوند مرگ ميخواهند ولي خداوند مرگشان نمي دهد.
[1]بحارالانوار، جلد 74، صفحه 28