رُوِيَ عَن الصّادِقِ عَلَيهِ السَّلامُ قالَ:
لاتَکُونُ مُؤمِناً حَتّي تَکُونَ خَائِفاً رَاجِياً وَ لاتَکُونُ خَائِفاً رَاجِياً حَتّي تَکُونَ عامِلاً لِما تَخافُ وَ تَرجُوا[1]
ترجمه حدیث: حضرت امام جعفر صادق علیه السلام فرمودند:
مؤمن نيستيد، مگر اينکه خوف و رجاء داشته باشيد و شما خوف و رجاء نداريد، مگر اينکه به آنچه به خاطر آن ميترسيد يا به آن اميدوار هستيد، عمل کنيد.
شرح حدیث: در باب اينکه حقيقت ايمان چيست، روايات زيادي هست. امّا اين روايت مؤمن حقيقي را مطرح مينمايد که دو نشانه دارد. اگر اين دو نشانه در او نباشد، بداند مؤمن نيست. اوّل خوف به معناي بيم و دوّم رجا به معناي اميد. اگر فقط بيم باشد و اميد نباشد و يا فقط اميد باشد ولي بيم نباشد، انسان بداند که حقيقت ايمان در او نيست.
خوف و رجاء دو صفت دروني و جوانحي ميباشد، يعني انسان در قلب خود خوف و رجاء داشته باشد. حالا اين سؤال مطرح ميشود: بيم از چه کسی و اميد به چه چيزي؟ خوف، بيم و ترس از کيفر و امید به پاداش و ثواب الهی. این دو امر درونی باید در اعمال بیرونی انسان آشکار شود؛ به این معنا انسانی که از کیفر و عذاب الهي یعنی جهنم ميترسد آنچه را خداوند حرام کرده است انجام نميدهد که ترک واجبات و انجام گناه و معصيت و محرّمات است. از طرف ديگر، اميد به پاداش، ثواب و بهشت خداوند دارد؛ به اين معنا که اوامر الهي و واجبات را انجام ميدهد.
البته انسان مؤمن بعد از ترک حرام و انجام واجبات به مرتبه و درجه بالاتر، يعني ترک مکروهات و حتّي شبهات و انجام مستحبّات ميرسد. انسان اگر به اعمال خود نگاه کند، بدون هيچ پيچيدگي و به راحتي ميتواند بفهمد که حقيقتاً مؤمن است يا اينکه اسم مؤمن روي خود گذاشته است.
[1]بحار الانوار، جلد 75، صفحه 253