گفتار نخست | حال امام را دنبال کنید!
شرح دعای ابوحمزه ثمالی به روایت استاد آقاتهرانی / انسان به خودش نگاه میکند، حالت، حالت استغفار است و احساس کوچکی. اما وقتی که به او نگاه میکند، همه خوبیها از اوست...
دعای ابوحمزه، یک ویژگی دارد و آن این است که یک دعا نیست. ما خیال میکنیم که یک دعا هست به نام دعای ابوحمزه، آن هم مثلاً فرض بفرمایید از صفحه 305 شروع شده، تا مثلاً صفحه 326؛ یعنی 21 صفحه. درست است که ممکن است امام در یک مجلس این دعا را فرموده باشند یا به یک نفر، مثلاً به جناب ابوحمزه ثمالی که یکی از یاران خوبشان هستند، تعلیم داده باشند و او در کتاب و یا داخل صحیفه نوشته باشد، اما وقتی دعا را نگاه میکنید خواهید دید که اینطور نیست. هر پاراگراف و هر بندش یک حالی دارد. مثلاً در یک بند امام حمد خدا میکنند، بند بعدی، حالت استغفار به ایشان دست میدهد و در بند بعدی، حالت دلال و ناز. گاهی تجلیات جلال الهی است برایشان و گاهی تجلیات جمال الهی. اگر جلال الهی تجلی کند، هیبت الهی است و حالت استغفار و توبه دست میدهد. اگر جمال و زیبایی خدا برایشان تجلی کند به حالت ناز و دلال و اینها میرسند که مثلاً اگر من را، تنها هم جهنم ببری، آنجا هم تو را میخوانم. مثل دعای کمیل که اگر دیده باشید همینطور است. یک تکهاش حالت ناز و دلال دارد و یک تکهاش حالت استغفار. این به این خاطر است که امام دارند واقعاً خدا را میخوانند و میروند جلو. اینطور نیست که این را نوشته باشند یا چیزی باشد که بخواهند به ما تعلیم بدهند، نه. خودشان در این حالتاند و مدام دارند حالات مختلفی را دنبال میکنند.
پس توجه داشته باشید! در دعایی که میخوانید باید به گونهای باشید که دقیقاً بتوانید حال امام را دنبال کنید. امام همیشه در یک حالت نیستند. بنابراین بیانشان هم به یک شکل و در یک سطح و یک فاز و یک جهت نیست. حالات مختلف است. اینها را اگر که دقت کنید خیلی راحت میتوانید تکهتکه متوجه شوید که مثلاً این قسمت دعا خیلی سوزناک است. اینجا پیداست که به حالتی هستند که دارند میبینند رحمانیت الهی، رحیمیت و لطف او را. اینجا اصلاً نوع عبارتشان فرق میکند.
گاهی امام میآیند طرف خودشان؛ خودشان را میبینند و میگویند. گاهی هم او را میبینند و میگویند. گاهی ضعف خودشان را در حالت موت، در حالت قبر، روی سنگ غسالخونه و در حالت تشییع میبینند. گاهی نیز او را مینگرند، که حمیم است و لطف او بسیار. معمولاً هم وقتی که انسان به خودش نگاه میکند، حالت، حالت استغفار است و احساس کوچکی و اینکه اشتباهات از سوی من است و اینها. اما وقتی که به او نگاه میکند، همه خوبیها از اوست، همه توجهات و مهربانیها از اوست. همانطور که در دنیا محبت کرد، بعداً هم محبت میکند. امید به او است و رجاء به او. این حالات در انسان دیده میشود. إنشاءالله که بتوانیم این حالات را در خود ایجاد کنیم.