پسران چه مى پرسند؟
اعتياد
سؤال: كشيدن سيگار چه حكمى دارد؟
جواب: آيت الله مكارم شيرازى مى فرمايد: مصرف سيگار مطلقاً حرام است؛[1] آيت الله فاضل مى فرمايد: چنانچه موجب اعتياد شود جايز نيست، و برخى از مراجع تقليد همچون آيات عظام: صافى، سيستانى، خامنه اى فرموده اند: استعمال سيگار در صورت داشتن ضرر قابل توجه حرام است.[2]
سؤال: كشيدن سيگار به صورت تفريحى كه اعتياد نياورد چه حكمى دارد؟
جواب: مقتضاى احتياط اجتناب است.[3]
سؤال: استعمال سيگار در اماكن عمومى كه موجب آزار و اذيت ديگران مى شود چه حكمى دارد؟
جواب: اگر موجب اذيت ديگران شود جايز نيست.[4]
سؤال: استعمال دخانيات در اماكن عمومى چه حكمى دارد؟
جواب: آيت الله خامنه اى: اگر بر خلاف مقررات داخلى ادارات و اماكن عمومى باشد و يا موجب اذيت و ناراحتى ديگران و ضرر رساندن به آنان شود جايز نيست؟[5] آيت الله صافى: اگر موجب آزار ديگران شود جايز نيست.[6]
سؤال: چگونه سيگار كشيدن را ترك كنيم؟
جواب: براى ترك سيگار لازم است به نكات زير توجه نماييد:
1. ابتدا به زيانهاى آن توجه نموده آنگاه با انگيزه قوى ترى تصميم بر ترك سيگار بگيريد.
- سيگار كشيدن خودكشى و ديگركشى تدريجى است و همين تدريجى بودن، افراد را غافلگير مى كند.
- هفتاد درصد مرگ و ميرهاى كشور ناشى از استعمال دخانيات است.[7]
- آمار مرگ و مير سيگار بيشتر از تلفات جاده اى است.[8]
- بيش از چهار هزار مادّه سمّى در سيگار وجود دارد.[9]
دود سيگار با دارا بودن بيش از چهار هزار نوع مادّه سمى مهمترين عامل در بروز انواع بيمارى هاى قلبى، عروقى، تنفّسى، انواع سرطان هاى ريه و بيماري هاى ديگر است.[10]
- سه ميليارد تومان در روز توسّط سيگارى هاى ايران دود مى شود.[11]
- طبق آمار سازمان جهانى بهداشت، سالانه چهار صد ميليون نفر بر اثر ابتلا به بيمارى هاى ناشى از استعمال دخانيات جان خود را از دست مى دهند.[12]
2. در طول روز تصميم بگيريد يك ساعت سيگار نكشيد و تدريجاً مدت آن را طولانى كنيد. مثلاً روز بعد يك ساعت و نيم و روز ديگر دو ساعت و ....
3. كارى كنيد كه سيگار كشيدن براى شما مشكل تر شود. مثلاً پاكت سيگار را در كاغذ ديگرى پيچيده آن را با چسب محكم ببنديد. اگر با دست راست سيگار مى كشيديد، بعد از اين با دست چپ سيگار بكشيد.
4. از نوع سيگارى استفاده كنيد كه به آن علاقه نداريد و طعم آن براى شما نامطبوع است.
5. به ميزان كمتر از مصرفتان سيگار خريدارى كنيد.
6. بيشتر به ورزش بپردازيد.
7. به دوستان خود بگوييد، سيگار را به كلّى ترك كرده ايد.
8. هر روز پول سيگارى كه نمى كشيد پس انداز كنيد و پس از چند هفته چيزى را كه به آن علاقه داريد بخريد.
9. يكى از بهترين موقعيت هاى مناسب براى ترك سيگار زمانى است كه مبتلا به سرماخوردگى شدهايد و سيگار كشيدن در آن هنگام حال شما را بدتر مى كند.
10. به خاطر بياوريد در چه وقتى از روز و انجام چه كارهايى علاقه به سيگار كشيدن پيدا مى كنيد. در اين مواقع بهتر است بسته سيگار را در جايى ديگر قرار دهيد كه دسترسى به آن مشكل باشد.
11. به خود تلقين كنيد كه سيگارى نيستيد و بگوييد من امروز سيگار نخواهم كشيد، و هميشه به همان يك روز فكر كنيد و چنين تصميم بگيريد.
12. هنگام گذر از خيابان به افرادى كه سيگار مى كشند توجه نكنيد و نيز در مجالس و ميهمانى ها اگر افراد سيگار مى كشند، آن مجالس را در صورت امكان ترك كنيد.
سؤال: خريد و فروش مواد مخدّر چه حكمى دارد؟
جواب: خريد و فروش و استفاده از مواد مخدر حرام است.[13]
سؤال: استعمال مواد مخدّر از قبيل: ترياك، هروئين، حشيش، مرفين، مارى جوانا و ... به صورت خوردن، كشيدن، تزريق و ... چه حكمى دارد؟
جواب: استعمال مواد مخدر و استفاده از آنها با توجه به آثار سوءشان حرام است.[14]
آيت الله مكارم شيرازى مى فرمايد: بدون شك استفاده از ترياك و ساير موارد مخدّر و خريد و فروش آن و شركت در جلساتى كه در آن از مواد مخدر استفاده مى شود از گناهان كبيره است و بر آحاد مردم و جامعه مسلمان لازم است كه با استفاده از تمام وسائل جلو اين كار را بگيرند و هر گونه شركت در كشت و فروش و حمل و نقل و استفاده از آن نيز از محرمات واضح است حتى استفاده تفنّنى براى سرگرمى از آن جايز نيست و تبليغ آن براى افراد ديگر حرام است.
استفاده خودسر از آن به عنوان دارو نيز جايز نمى باشد.[15]
رفتار با والدين
سؤال: با پدر و مادر چگونه رفتار كنيم؟
جواب: پدر و مادر حقّ ممتاز و بى نظيرى بر گردن فرزندان دارند؛ از اين رو، مستحق اكرام و تعظيم خاص بوده و مسئوليت فرزندان در اين باره بسيار خطير و غير قابل اغماض است.
رعايت حقوق و احترام آنان، آثار معنوى بسيارى داشته و حتّى در امور دنيوى فرزندان تأثيرگذار است. از سوى ديگر، تضييع حق ايشان و درشتى به آنان انجام ندادن وظايف از سوى اولاد، آثار زيانبار و جبران ناپذيرى در دنيا و آخرت برايشان در پى خواهد داشت.
بخشى از راهكارهاى عملى در اداى حقوق و بزرگداشت مقام پدر و مادر موارد زير است.
1. با آنها نيكو سخن بگوييد.
2. اگر آنها را ناراحت كرده ايد، بكوشيد تا خوشحالشان كنيد.
3. در نيكى كردن به پدر و مادر، خوب و بد بودن آنها را ملاحظه نكنيد (حتى بايد به والدين غيرمؤمن نيز نيكى كرد).
4. اگر اطاعت از آنان ممكن نبود، حق بدرفتارى نداريد.
5. پيش از آن كه چيزى از شما بخواهند، حاجتشان را برآوريد.
6. در حضورشان با احترام بنشينيد.
7. صداى خود را از صداى آنها بلندتر نكنيد.
8. در چشمانشان خيره نشويد.
9. آنها را به اسم صدا نزنيد.
10. جلوتر از ايشان راه نرويد (مگر آنكه ضرورتى داشته باشد).
11. بكوشيد تا هرگز آنها را خشمگين نسازيد.
12. در حدّ ممكن، در برآوردن نيازها و تأمين هزينه آنان بكوشيد.
13. هر قدر مى توانيد به ايشان نيكى كنيد.
14. هرگز در مقابلشان تكبّر نورزيد.
15. درخواست هايشان را برآورده سازيد.
16. چنانچه در حق شما بدى كردند؛ در مقابل، برايشان استغفار و طلب خير كنيد.
17. در مجالس، بالاتر از ايشان ننشينيد.
18. هرگز صريحاً به آنان جواب ردّ ندهيد.
19. اگر از شما خواستند پيش آنان بمانيد، در حدّ امكان از ايشان جدا نشويد.
20. در احسان به والدين جانب مادر را بيشتر مراعات كنيد.
21. كارى نكنيد كه ديگران به پدر و مادر شما بد بگويند.
22. در وقت ورودشان از جا برخيزيد.
23. مراقب سلامتى آنان باشيد و اگر نياز به پزشك و ... دارند اقدام كنيد.
24. غيبت ايشان را روا مداريد و نگذاريد ديگران از آنها غيبت كنند.
25. نقاط ضعف آنان را براى ديگران بازگو نكنيد (مگر موارد خاص).
26. صفات نيك ايشان را در حضور و غيابشان يادآور شويد.
27. محبّت خود را به آنها آشكار كنيد.
28. هر چه مى توانيد در برابرشان تواضع كنيد.
29. از ايشان تقاضايى نكنيد كه موجب شرمندگى شان شود.
30. بدى هايشان را فراموش كنيد.
31. آنها را با سخن و رفتار تحقير نكنيد.
32. براى پدر و مادر خود دعا و احسان نماييد.
سؤال: با پدرم تفاهم ندارم و گاهى كار ما به درگيرى مى كشد، چه كنم؟
جواب: يكى از مشكلاتى كه در بسيارى از خانواده ها بروز مى كند مشكل اختلاف نظر و سليقه بين پدر و مادر و فرزندان است. چرا كه هر يك از طرفين تعلّق به فرهنگ و زمان خود دارند. از اين رو آنچه مى يابند حق دانسته و مى خواهند همه بر طبق نظريات آنها عمل كنند. ترديدى نيست كه مطلق پنداشتن هر يك از دو طرف كارى خطاست. نه پدر را مى توان گفت صد در صد درست فكر مى كنند، نه فرزندان. امّا بايد به اين نكته توجه داشت، پدر و مادرى كه عمرى رنج فرزند را تحمّل نموده و ناملايمات او را به دوش كشيده اند، اين استحقاق را دارند كه فرزند به آنان احترام نموده و اسباب آزارشان را فراهم ننمايد، به ويژه اگر آنان به سن پيرى رسيده باشند.
سؤال: اگر پسر بزرگ قبل از پدر از دنيا برود، نماز قضاى پدر بر عهده كيست؟
جواب: نماز قضاى پدر بر عهده پسر بزرگ در حال فوت پدر است؛ يعنى پسرى كه در هنگام فوت پدر، بزرگترين پسر باشد، نماز قضاى پدر براو واجب مى شود.
سؤال: در برابر خشونت و تندى پدر و مادر چه رفتارى داشته باشم؟
جواب: سعى كنيد در برابر تندى آنان مدارا و بردبارى بيشترى داشته باشيد و از خود عكس العمل تندى نشان ندهيد. بدانيد كه نيكى در حق پدر و مادر و تحمّل آنان مايه عنايت حق تعالى و خير و بركت بيشتر در زندگى خواهد بود.
سؤال: چگونه مى توانم مشكل ناسازگارى با والدينم را حل كنم؟
جواب: 1. در هنگام گفت و گو از عبارات صميمانه، كوتاه، مؤدّبانه مدد بگيريد.
2. خدمت به والدين علاوه بر مسرور نمودن آنان، در جلب اعتمادشان بسيار مؤثّر مى باشد.
3. درك انتظارها و نيازهاى والدين وانجام بخشى از خواسته هاى آنان كه منطقى است، در جلب اعتمادشان مؤثّر است.
4. مسئوليت پذيرى، بويژه اگر با حُسن اجراى آن همراه باشد نقش مناسبى در جلب اعتماد والدين دارد.
5. معنويت و توجه به ارزشهاى اخلاقى جلوه ديگرى به شخصيت جوانان در خانواده مى دهد. طبيعى است كه اطرافيان به جوانانى كه برخوردار از معنويت و ارزشهاى اخلاقى هستند اعتماد بيشترى نشان مى دهند.[16]
ازدواج
سؤال: ملاك هاى گزينش همسر چيست؟
جواب: معيارها و ملاك هايى كه در انتخاب همسر بايد در نظر گرفته شود دو نوع است:
الف) آنهايى كه ركن و اساس اند و براى يك زندگى سعادتمندانه حتماً لازم اند.
ب) آنهايى كه شرط كمال هستند و براى بهتر شدن زندگى اند و بيشتر به سليقه و موقعيت افراد بستگى دارد.
ملاكهاى دسته اول عبارتند از:
1. دين دار بودن فرد مورد نظر، زيرا كسى كه پاى بند به اصول دين نباشد، هيچ تضمينى وجود ندارد كه پایبند به رعايت حقوق همسر و زندگى مشترك باشد. انسان ديندار هرگز نمى تواند با همسر بى دين كنار بيايد و با هم زندگى سعادتمندانه اى داشته باشند.
2. داشتن صفات و خُلق و خوى پسنديده. 3. شرافت و اصالت خانوادگى كه نجابت و پاكى خانواده است، زيرا ازدواج دختر و پسر تنها پيوند دو فرد نيست، بلكه پيوند دو خانواده است و نمى توان گفت من مى خواهم با خود اين فرد ازدواج كنم و كارى به خانواده و فاميلش ندارم؛ زيرا نقش خانواده ها در زندگى مشترك پسر و دختر بسيار عميق است. در روايات نيز از ازدواج با دختر زيباى فاقد خانواده اصيل و مذهبى نهى شده است.
4. عقل: در واقع همان نورافكنى است كه جاده زندگى را روشن مى كند و بايد زن و شوهر براى اداره زندگى و تربيت فرزندان، از نيروى عقل و فهم برخوردار باشند و رشد عقلى كافى پيدا كرده باشند، چرا كه ائمه اطهار علیهم السلام ما را از ازدواج با افراد احمق و كم عقل نهى فرموده اند.
5. تناسب، همتايى و كفو همديگر بودن كه از حساس ترين نكاتى است كه بايد در انتخاب همسر، مورد توجه قرار گيرد، همتايى و تناسب از نظر و جنبه هاى مختلف مثل:
الف) تديّن و ميزان پاى بندى به دستورهاى شرع؛
ب) همتايى و هماهنگى فرهنگى و فكرى؛
ج) همتايى اخلاقى و پاى بندى به آداب اخلاقى؛
د) تناسب سنى؛
ه: تناسب مالى و سطح اقتصادى و ...؛
ملاك هاى دسته دوم:
دسته اى ديگر از ملاك ها و معيارها به سليقه و موقعيت افراد بستگى دارد، و مى توان از آنها صرف نظر كرد. مانند: موقعيت اجتماعى، اقتصادى، شكل و قيافه، قد، مدرك و ...، ولى براى اين كه بتوانيد به يك تصميم صحيح و عاقلانه اى برسيد بهتر است با افراد مورد اعتماد خويش، والدين، يا اقوام نزديك، دلسوز و عاقل و داراى تجربه، مشورت كرده و با دقت كافى تصميم مناسبى اتخاذ فرماييد.
در اين قسمت توجه شما را به دو نكته مهم جلب مى كنيم:
1. در انتخاب همسر كمتر اتفاق مى افتد كه يك فرد تمام حسن ها و ويژگى هاى مثبت را داشته باشد؛ چنانچه ما درباره خودمان هم نمى توانيم ادعا كنيم كه هيچ عيب و نقصى نداريم. پس بهتر است ويژگى همسر ايده آل را امتياز بندى كنيم؛ با اين فرض كه بالاترين امتياز را به ايمان و اخلاق بدهيم و در مجموع كسى را كه از امتيازات بيشترى نسبت به بقيه برخوردار است انتخاب كنيم.
2. در تحقيق و شناخت از همسر آينده هرگز نبايد به گفت و گوهاى مستقيم با طرف مقابل يا شخصيت و تيپ ظاهرى او اكتفا كرد؛ زيرا معمولاً كشش و جاذبه جنس مخالف، مانع از اين مى شود كه افراد بتوانند درك صحيحى از يكديگر داشته باشند. غير از اين كه در اين گونه برخوردها هر يك از طرفين سعى مى كند بهترين تصوير را از خود نشان دهد و نقطه ضعف هايش را پنهان كند.
سؤال: آيا نگاه، گفت و گو، و ارتباط دختر و پسرى كه قصد ازدواج با هم دارند جايز است؟
جواب: ازدواج يكى از سرنوشت سازترين مراحل زندگى هر فرد است و تشكيل يك خانواده سالم مؤثّرترين گام در راه ارتقاى جوامع انسانى است؛ خواستگارى اى كه به منظور شناخت ويژگى هاى روحى و ظاهرى طرفين و در راستاى انتخاب همسر بر اساس معيارهاى انسانى و تفاهم روحى وروانى صورت مى گيرد. مهمترين مرحله ازدواج مى باشد. در اين فرايند علاوه بر تحقيق از ويژگى هاى فرهنگى، آداب و سنن حاكم بر خانواده، شناخت ويژگي هاى اخلاقى طرفين شناخت ظاهرى پسر و دختر نيز مهم مى باشد. بر اساس فتواى برخى فقها، شناخت قيافه ظاهرى از مستحبّات است.[17] اكنون به تفصيل، چگونگى انجام اين مرحله ازدواج را مورد بررسى قرار مى دهيم.
بنابر نظريه اكثر فقها، هر يك از زوجين مى توانند مستقيماً از يكديگر تحقيق نمايند، مشروط بر اين كه اين تحقيق مستلزم حرام نباشد.[18] همچنين هر يك از زوجين مى توانند بدن ديگرى را با شرايط زير به منظور تحقيق ببينند:
1. نگاه به قصد لذّت و ريبه نباشد؛
2. ازدواج متوقّف بر اين نگاه باشد؛
3. مانعى از ازدواج اين دو در ميان نباشد.[19] در بررسى احكام فوق چند نكته حايز اهميّت است:
1. طرفين وقتى مى توانند با هم صحبت كرده، به هم نگاه كنند كه قصد ازدواج با يكديگر را داشته باشند. بنابراين، جايز نيست كه دختر و پسر به طور اتّفاقى و نه به عنوان تحقيق امر ازدواج، به نگاه و صحبت مشغول شوند.[20]
2. جايز نيست كه هر يك از آنان به قصد لذّت به ديگرى نگاه كند؛ ولى اگر بداند بعد از ديدن، قهراً لذّت خواهد آمد، اشكالى ندارد.[21]
3. بايد اين نگاه، آخرين تحقيقى باشد كه هر يك از زوجين انجام مىدهند.[22] بنابراين، بعد از آن كه كليه مراحل تحقيق به پايان رسيد و طرفين، نتيجه تحقيقات را مثبت ارزيابى كرده عزم خود را بر ازدواج جزم كردند، مى توانند وارد آخرين مرحله تحقيق كه همان نگاه و صحبت است، بشوند. بر اين اساس، اگر عقد متوقف بر اين نگاه نباشد، نمى توانند به بدن يكديگر نگاه كنند.[23]
4. نبايد مانعى در عقد باشد.[24] بنابراين، اگر اجازه پدر دختر به اين ازدواج وجود ندارد و يا اين كه زن، شوهر دارد، اگر چه تصميم بر طلاق داشته باشد و يا اين كه زن مطلّقه در ايّام عدّه طلاق است[25] و يا پسر به عللى فعلاً قصد ازدواج ندارد، امّا چند ماه يا چند سال ديگر مى خواهد با دختر مورد نظر ازدواج كند و امثال اين موارد، هيچ كدام از طرفين نمى توانند به ديگرى نگاه كنند.
5. صحبت هاى لذّت بخش، لمس كردن و خلوت كردن در محيط بسته براى دختر و پسرى كه قصد ازدواج دارند حرام است.
بنابراين، دو طرف بايد در محلّى به گفت و گو بپردازند كه عارى از هر گونه احتمال گناه باشد.
6. اگر طرفين در همان نگاه اوّل يكديگر را پسنديدند و يا حتى با همان نگاه اول از ازدواج صرف نظر كردند، ديگر جايز نيست كه به يكديگر نگاه كنند.
7. مردى كه قصد ازدواج دارد، نمى تواند به عنوان تعيين همسر، به زنان مختلف نظر كرده تا مورد مناسب را انتخاب كند. بنابراين، دختر و پسر، بعد از آن كه طرف مقابل خود را مشخّص كردند، در آخرين مرحله قبل از عقد و بر اساس شرايط مذكور، مى توانند به هم نگاه كرده، با هم صحبت كنند.[26]
سؤال: آيا تفاوت سِنّى پسر و دختر در ازدواج لازم است؟
جواب: تفاوت سنّى در ازدواج نقش مهمّى در آرامش روحى و روانى زوجين دارد و نبود فاصله سنّى غير مناسب مى تواند مشكلاتى همچون عدم درك متقابل به صورت مطلوب، عدم تناسب در توانايى ها و نيازهاى جنسى به دنبال داشته باشد به عنوان مثال، خانمى كه از شوهرش بزرگتر است، كمتر زير بار حرف او مى رود، يا خانمى كه از شوهرش خيلى كوچكتر است نمى تواند از نظر روحى با او سنخيّت داشته باشد. مناسب است پسر دو تا چهار سال از دختر بزرگتر باشد. هر چند وجود تفاوت سِنّى زوجين منع شرعى و عقلى ندارد. البته موارد استثنا به خاطر وجود ويژگى هاى شايسته در زن يا مرد را نمى توان انكار كرد؛ مانند: حلم، سعه صدر، قدرت تدبير و مديريت، اخلاق. همان طورى كه پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم با وجود تفاوت سنّى زياد با حضرت خديجه عليها السلام ازدواج كرد ولى چون هر دو كامل و داراى ويژگى هاى فوق بودند توانستند زندگى بسيار موفّق و شايسته اى داشته باشند.
صفات فوق مى تواند برخى از مشكلات تفاوت سنى را برطرف سازد.
سؤال: سنّ مناسب براى ازدواج پسران چه سنّى است؟
جواب: در صورتى كه جوان بتواند خود را از گناه حفظ نمايد، خوب است تا زمان تثبيت شخصيّت و موقعيّت اجتماعى، اتمام تحصيل، خدمت سربازى و به دست آوردن شغل مناسب صبر كند. شرايط فوق در حدود سن 25 سالگى پيش مى آيد و شايد براى بعضى اين موقعيت زودتر فراهم شود.
سؤال: با دخترى دوست شده ام، چه توصيه اى داريد در صورتى كه قصد ازدواج با او را داشته باشم؟
جواب: بدون ترديد از ديدگاه تربيتى و بر اساس مقرّرات اسلامى، دوستى با جنس مخالف صحيح نيست؛ زيرا روح حاكم بر اين گونه دوستى ها عشق هاى مجازى و بر اساس هواهاى نفسانى است، نه خردورزى، و پاى خرد و عقل در ميدان عاشقى لنگ است در حالى كه براى تصميم گيرى در ازدواج با فرد خاص جز بر عقل تكيه نمودن خطاست؛ ابتدا بايد تعقّل نمود و فارغ از دوستى و محبت و مشورت تحقيق كرد و فرد مورد نظر را برگزيد و بعد از عقد رسمى، خالصانه ترين عشق و ناب ترين دوستى ها را بدون منّت به همسر برگزيده خود تقديم نمود.[27]
در اينجا هر كارى جز عشق ورزى خطاست. دوستى هاى قبل از انتخاب همسر، راه عقل را سدّ و چشم بصيرت را كور مى سازد و اجازه نمى دهد تا انسان يك تصميم صحيح بگيرد و فرد صد درصد مناسب را براى همسرى برگزيند و در بسيارى از موارد ممكن است در زندگى شكست بخورد. زندگى شوخى بردار نيست؛ اگر انتخاب عاقلانه و از روى بصيرت و تحقيق و شناخت صورت گيرد و ارزشهاى الهى و ملاك هاى اسلامى در نظر گرفته شود، حاصل آن يك عمر آرامش همراهى، همدلى، محبّت و مودّت و مشاهده آيات الهى است:
«وَ مَنْ آياتِهِ ان خلق لَكم من انفسِكم ازواجاً لتسكنوا اليها و جعل بينكم مودةً و رحمة انّ فى ذلك لايات لقوم يتفكرون».[28]
از نشانه هاى اوست كه از نفس خودتان براى شما همسر آفريد تا به وسيله او آرام گيريد و بين شما مودت و رحمت قرار داد و اين از نشانه هاى اوست براى متفكران.
سؤال: مى خواهم با دخترى ازدواج كنم و اطمينان دارم مرا رد نمى كند. آيا مى توانم به منظور آگاهى از حال او بدون قصد لذّت به چهره، گردن، و موهايش نگاه كنم.
جواب: بدون قصد لذّت جايز است.[29]
سؤال: گردش رفتن با نامزد خود كه هنوز عقد نكرده اند چه حكمى دارد؟
جواب: تا هنگامى كه صيغه شرعى اجرا نشده باشد، به يكديگر نامحرم هستند و حكم ساير نامحرمان را دارند، لذا بايد پرهيز شود.
سؤال: آيا لازم است انسان ابتدا عاشق كسى باشد و سپس ازدواج كند؟
جواب: لازم نيست انسان ابتدا عاشق شود، سپس ازدواج كند. آرى لازمه خوشبخت كردن يكديگر، داشتن عشق و علاقه به يكديگر است، بايد انتخاب عاقلانه و زندگى عاشقانه باشد، نه برعكس.
سؤال: محورهاى گفت و گوى حضورى ازدواج چيست؟
جواب: با توجّه به ضرورت حصول شناخت متقابل قبل از ازدواج، ديدار طرفين و گفت و گوى مستقيم در قالب جلسه معارفه، از اهميّت خاصّى برخوردار است. آنچه در اين جلسات بايد در نظر گرفته شود؛ دو محور اصلى است:
1. ديدن چهره و وضعيت ظاهرى در مراسم خواستگارى، در از اهميّت بسيار برخوردار بوده و احكام خاصى دارد كه بايد به كتاب هاى فقهى (احكام نگاه كردن) مراجعه شود.
2. گفت و گو درباره محورهاى اساسى زندگى: به منظور آشنايى با ديدگاه ها و فراهم آوردن زمينه تفاهم در متن زندگى مشترك؛ از طريق طرح سؤال و دريافت پاسخ هاى مناسب.
شايسته است اين گفت و گو، همراه با دقّت و حوصله و پرهيز از شتابزدگى برگزار گرديده و به دور از تعارفات غيرمعقول، سؤالات با كمال صراحت مطرح شود و پاسخ دهنده، ضمن احترام به ديدگاه ها و سؤالات؛ با كمال صراحت و صداقت و دقّت و با پرهيز از طفره رفتن، جواب هاى كامل دهد و از داشتن حالت و وضعيّت تصنّعى و به كارگيرى جملات و عباراتى كه به طور معمول از آنها استفاده نمى شود، خوددارى كند؛ در جهت هر چه مفيدتر بودن اين گفت و گوها؛ نكات زير توصيه مى شود.
1. شايسته است اين گفت و گوها همراه با صرف وقت كافى و با دقت و حوصله انجام شود.
2. لازم نيست تمام سؤالات مندرج در اين مجموعه مطرح گردد.
ممكن است برخى از آنها را حذف و يا سؤالاتى به آن بيفزاييد تا نماى شفافى از فرد مورد نظر به دست آيد.
2. رعايت ترتيب سؤالات لزومى ندارد، بلكه بهتر است به طور پراكنده سؤال شود؛ تا به صورت ناپيدا صحبت هاى لازم مطرح گردد.
3. طرح سؤالات نبايد به صورت بازجويى انجام گيرد؛ زيرا ممكن است تأثير نامطلوبى داشته باشد.
4. در بين گفت و گو، سعى نكنيد علّت انتخاب فرد مورد نظر را براى خواستگارى (به صورت پيدا يا ناپيدا) بيان كنيد.
5. نبايد به پاسخ ها حسّاسيّت نشان داد، يا زود قضاوت كرد، ممكن است پاسخ دهنده از واقع گويى صرف نظر كند.
6. سعى كنيد نكات مثبت و منفى فرد مورد نظر را حين جلسه يا پس از آن ياداشت نماييد تا در مرحله تصميم گيرى مورد ارزيابى قرار گيرد.
7. توجّه داشته باشيد كه خوبى ها هيچ گاه در يك فرد جمع نمى شود. بايد فرد مورد نظر را در مجموع مورد ارزيابى قرار دهيد.
8. اگر در گفت و گو و مشاهده، فرد مورد نظر به اشكال يا عيبى برخورد كرديد و به اين نتيجه رسيديد كه پيوند حاصل نشود؛ سعى كنيد آن اشكال را پنهان نماييد.
بخشى از محورهاى لازم براى سؤال و جواب را در زير مرور مى كنيم:
1. متولّد چه سالى هستيد؟
2. ميزان تحصيلاتتان را ذكر كنيد. رشته تحصيلى شما چيست؟ چرا در اين رشته تحصيل كرده ايد؟
3. ميزان علاقه و مطالعات خود را در زمينه كتب و جرايد بيان كنيد. موضوعات مورد علاقه شما كدامند؟
4. نظر شما در مورد خانه دارى خانم ها چيست؟
5. تا چه حد با روش هاى خانه دارى آشنايى داريد؟ تجربيات خود را ذكر كنيد؟
6. درباره اشتغال بانوان در خارج از منزل، چه ديدگاهى داريد؟
7. تا چه حد از رسانه هاى گروهى استفاده مى كنيد؟ چه موضوعاتى را دنبال مى كنيد؟
8. نظر كلّى شما درباره تفريح، مسافرت، ورزش و حضور در اجتماع چيست؟ در چه حدّ به اين امور مى پردازيد؟ چرا؟
9. آيا از سلامت جسمى برخوردار هستيد؟ آيا تا به حال بيمارى سختى داشته ايد؟
10. ويژگى هاى روحى خود را در زمينه عصبانيت، پرخاشگرى، آرامش، حسّاسيّت و ... توضيح دهيد؟ شدّت و نوع عكس العمل خود را در هر يك از اين حالات بيان كنيد؟
11. ميزان مطلوب نظم و انضباط از ديدگاه شما چه قدر است؟ خودتان چه اندازه مقيّد هستيد؟ تا چه حد بى نظمى را تحمّل مى كنيد و چه توقعى از همسرتان داريد؟
12. در زمينه غم و شادى، تا چه حد تأثيرپذير هستيد؟
13. نظر شما درباره انتقاد چيست؟ آيا انتقادپذير هستيد؟ در چه شرايطى؟ چگونه از ديگران انتقاد مى كنيد؟
14. ميزان رضايت شما از وضعيت موجود خودتان تا چه حدّ است؟
15. ديدگاه شما درباره مذهب و افراد مذهبى (تيپ هاى مختلف) چيست؟ اگر ممكن است، علت اين ديدگاه را توضيح دهيد؟
16. نظر شما درباره حجاب، لزوم رعايت و ميزان مطلوب آن چيست؟ تا چه حدّ حجاب را رعايت مى كنيد؟
17. تا چه حدّ از قدرت تصميم گيرى برخورداريد؟ مواردى از تصميم گيرى هاى مهم خود را ذكر كنيد؟
18. ديدگاهتان را درباره عامل موفقيت در زندگى مشترك شرح دهيد؟
19. درباره سازگارى اجتماعى در محيط خانواده، محل كار، برخورد با اقوام و دوستان و ... ديدگاه شما چگونه است و چه عواملى را عامل كمك به اين سازگارى مى دانيد؟
20. نظر شما درباره مهريه و ميزان آن چيست؟
21. ديدگاهتان را درباره اطاعت از شوهر بيان كنيد؟
22. طرز تفكّر اجتماعى و فرهنگى خانواده شما چگونه است؟
23. درباره وضعيت مالى خانواده خود توضيح دهيد؟
24. اعضاى خانواده شما از لحاظ فكرى، مذهبى، اقتصادى و روابط تا چه حدّ با يكديگر همگرايى دارند و ميزان اختلاف سليقه آنان چه قدر است؟
25. وضعيّت مذهبى اعضاى خانواده خود را بيان كنيد؟
26. روابط اجتماعى خانواده شما، چگونه و با چه افرادى است؟
سؤال: آيا دختر و پسر مى توانند درباره ازدواج با همديگر صحبت كنند؟
جواب: اگر منظور از صحبت درباره ازدواج آن است كه در صدد شناخت همديگر هستند تا بعد از آن، درباره ازدواج و يا عدم آن تصميم بگيرند. قبل از صحبت رو در رو و مستقيم بايد در صدد كسب آگاهى غيرمستقيم برآيند و در مرحله پايانى و تكميلى اطلاعات به گفت و گوى مستقيم با حضور و قضاوت ديگران اقدام كنند، زيرا هدف شناخت است، نه ارتباط احساسى و عاطفى.
بايد دقّت شود كه محور سخن شناخت يكديگر باشد، آن هم شناخت از ميزان سواد و سطح اطلاعات يكديگر، از نوع نگرش همديگر، شناخت ميزان پايبندى به ارزش ها و ... نه ابراز علاقه و احساسات.
البته صحبت دختران و پسران فاميل و آشنايان در جمع خانوادگى و بدون غرض خاص اشكالى ندارد، ولى بهتر است در حدّ سلام و احوالپرسى خلاصه شود تا انسان بى جهت درگير مسائل عاطفى نشود؛ زيرا طبع جوان در اين سنين، كشش زيادى به اين مسائل دارد.
سؤال: دوستى ها و روابط قبل از ازدواج چه حكمى دارد؟
جواب: شكّى نيست كه هدف بيشتر جوانان به ويژه دختران، در برقرارى ارتباط با جنس مخالف ازدواج بوده و در آرزوى يافتن همدمى صادق براى زندگى مشترك مى باشند. اين دسته از جوانان بايد بدانند كه ازدواج بايد با ديدى باز و شناختى كامل از روحيه ها و اخلاق و سليقه هاى يكديگر صورت پذيرد تا دختر و پسر به اتّحاد و يكرنگى هر چه بيشتر رسيده و در فراز و نشيب زندگى، يار و ياور هم باشند و به كمك عشق و محبت راستين در برابر مشكلات مقاومت نمايند. امّا چه شناختى براى ازدواج لازم است و چگونه مى توان به خصوصيات واقعى طرف مقابل پى برد و از زواياى مخفى انديشه و روحيه و اخلاق او سر درآورد؟ آيا به صرف اظهار محبت به روش هاى گوناگون مى توان به همه اينها پى برد. آيا دختر و پسرى كه غرق در احساسات و غرايز بوده و همه چيز را با خوش بينى و حسن نيّت مى بينند، مى توانند به شناخت لازم برسند؟
دوستى ها و روابط قبل از ازدواج، شناخت لازم را براى زندگى تأمين نمى كند؛ بلكه شناخت، سطحى و كاملاً عاطفى و احساسى است.
براى ازدواج بايد معيارها و ملاك هاى اساسى همچون ايمان، دين دارى، اصالت و شرافت خانوادگى، اخلاق نيك، حسن معاشرت، رعايت همسانى و كفو بودن در مسايل فرهنگى، خانوادگى و اقتصادى و ... را در نظر گرفت، در حالى كه در دوستى هاى قبل از ازدواج چنين مسايلى براى جوانان مطرح نيست.
سؤال: آيا بهتر است انسان با فاميل خود ازدواج كند، يا با غريبه ها و كسانى كه اصلاً نسبت فاميلى ندارند؟
جواب: در اين زمينه بايد گفت ازدواج با فاميل، بدون شك مزايايى دارد كه عبارتند از:
- افراد فاميل شناخت بيشترى از همديگر دارند و احتياج به تحقيق چندان ندارند.
- به وسيله ازدواج دو جوان از يك فاميل، رابطه آنها با هم مستحكم تر مى شود.
- در ازدواج فاميلى نسبت به مراسم و هزينه هاى ازدواج مانند مهريه، جهيزيه، و ... بهتر و بيشتر رعايت حال همديگر را مى نمايند.
- در چنين ازدواجى، اميد به استحكام و خوشبختى پيوند دو زوج بيشتراست.
- طلاق، جدايى، درگيرى و اختلاف هاى خانوادگى معمولاً براى رعايت نظام فاميلى كمتر اتّفاق مى افتد؛ ولى مشكلاتى هم دارد:
- دانشمندان احتمال تولّد كودكان ناقص، معلول و عقب مانده را در پيوندهاى فاميلى بيشتر مى دانند و دليل آن نيز بيمارى هاى ارثى مى باشد؛ زيرا برخى از بيمارى ها در اثر وراثت از طريق ژن هاى پدران و مادران و اجداد به فرزندانشان انتقال مى يابد؛ ولى مى توان اين نوع مشكلات را با رفتن به آزمايشگاه ژنتيكى و مراقبت هاى پزشكى حل نمود. مهم سلامت پسر و دختر است. بسا دختر غير فاميلى كه جواب آزمايشگاه منفى باشد و پسر و دختر فاميلى كه هيچ نوع مشكل ژنتيكى نداشته باشند.
از نظر علمى نيز دانشمندان مى گويند: هيچ دليل بيولوژيكى براى ممانعت از ازدواج خويشاوندى وجود ندارد. دكتر «ارنو ماتولسكى» استاد علوم ژنتيكى در دانشگاه واشنگتن مى گويد:
هر چند احتمال اين كه دو درصد نوزادان با مشكل روبرو شوند وجود دارد، اما اين درصد آن قدر زياد نيست كه خويشاوندان را از ازدواج و داشتن اولاد منصرف نمايد و مى توان با آزمايش هاى ژنتيكى مشكلات ازدواج فاميلى را برطرف نمود.[30]
آيت الله مكارم شيرازى درباره ازدواج فاميلى مى فرمايد:
هر گاه در خانواده اى بيمارى ارثى موجود باشد، ازدواج هم جنس خالى از مخاطره نخواهد بود و اگر دو همسر داراى هيچ گونه بيمارى ارثى نباشند ازدواج مزبور كمترين خطرى را نخواهد داشت.[31]
سؤال: گاهى دختر و پسر قبل از ازدواج مدتى را براى آشنايى به صورت نامزدى مى گذرانند، آيا اشكال دارد؟
جواب: اگر زن و مردى قصد ازدواج با هم داشته باشند، ولى صيغه محرميّت بين آنان خوانده نشده باشد، به يكديگر نامحرم هستند و با نامحرمان ديگر فرقى ندارند.
سؤال: حدود شرعى ارتباط دختر و پسرى كه واقعاً قصد ازدواج دارند، تا چه ميزانى است؟ چه مقدار گفت و گو براى آنها جايز است؟
جواب: پسر و دخترى كه مىخواهند با يكديگر ازدواج كنند مى توانند به مقدار لازم در جلسه اى بنشينند و يكديگر را ببينند و با يكديگر صحبت كنند و اگر در يك جلسه مقصود حاصل نشد، مى توانند در چند جلسه با هم بنشينند و صحبت كنند و سپس تصميم بگيرند.[32]
سوال: آيا با زنى كه شاغل است مى توانم ازدواج كنم؟
جواب: اشتغال زنان مى تواند مزايايى در بر داشته باشد، مانند:
پرورش و شكوفايى استعدادهاى نهفته، استفاده از دانش و تخصص او، احساس مفيد بودن همسر، همراهى شوهر در فعاليت هاى علمى و اجتماعى و كمك اقتصادى، ولى با تمام اين امتيازها، ازدواج با زنان شاغل ممكن است آسيب هايى چون: كمرنگ شدن نقش مادرى و تربيت فرزند، بى نظمى و بى برنامه گى در خانه، نارضايتى شوهر و بروز اختلاف هاى خانوادگى، پر توقعى، ناراحتى هاى روحى و مشكلات عصبى زوجين را در بر داشته باشد. با توجه به آن مزايا و اين آسيب ها، جوانى كه مى خواهد همسرى شاغل براى خود اختيار كند بايد به تمام مسائل فوق توجّه كند و با گفت و گو با افراد آگاه و با تجربه، به گونه اى چاره انديشى كند كه بتواند مشكلات زندگى با همسر شاغل را تحمّل كند.
سوال: چگونه مى توان فهميد فرد مورد نظر معيارهاى لازم مارا براى همسرى دارد؟
جواب: در اين باره برخى، آشنايى قبل از ازدواج را پيشنهاد مى كنند بايستى دختر و پسر مدتى را با يكديگر بگذرانند تا با روحيات و ويژگى هاى اخلاقى يكديگر آشنا شوند. اين عدّه معمولاً طرفدار روابط آزاد ميان دختر و پسر هستند، امّا اين روش علاوه بر اينكه منطبق با موازين شرعى نيست، از نظر اجتماعى نيز عواقب بدى دارد. اين گونه آشنايى ها اگر چه به نام ازدواج صورت مى گيرد، ولى معمولاً قصد واقعى براى ازدواج را به همراه ندارد[33] و به وسيله اى براى كامجويى هاى نامشروع تبديل مى شود. پژوهش هاى انجام شده نشان مى دهد كه اين روش، شيوه اى مناسب براى انتخاب همسر نيست و ازدواج هايى كه از اين راه صورت مى گيرند، بيشتر از ازدواج هاى ديگر در معرض ناكامى و از هم گسيختگى قرار دارند. روش اصولى براى شناخت روحيات و ويژگى هاى فرد مورد نظر راه هاى زير است:
1. شناسايى خانواده دختر: اوّلين راه شناسايى ويژگى هاى دختر، تحقيق از اصالت و نجابت خانواده اوست براى آشنايى بيشتر مى توان با پدر و مادر و نزديكان او گفت و گو نمود تا ميزان شايستگى اين خانواده را به دست آورد. البته بهتر است اين گفت و گوها غير مستقيم باشد.
2. توجّه به دوستان و معاشران او: آشنايى با رفتار و اخلاق دوستان و معاشران او تا حدودى مى تواند انسان را به روش و منش دختر مورد نظر آشنا سازد.
3. گفت و گو با اساتيد و معلّمان: گفت و گو با اساتيد و معلّمان دختر مورد نظر يكى ديگر از راه هاى آشنايى با ويژگى هاى اوست.
4. ديدار و گفت و گوى مستقيم در مراحل پايانى تحقيق: مناسب است با خود دختر گفت و گو نمود با اين گفت و گو مى توان به زواياى شخصيت فرد مورد نظر پى برد.
5. استفاده از مشاوران آگاه: در فرآيند شناسايى و انتخاب همسر با افراد آگاه و با تجربه و امين مشورت نماييد تا نتايج به دست آمده و نكات مثبت و منفى را با آنان در ميان گذاريد تا با استفاده از فكر و تجربه آنان به تصميم درست و شايسته اى برسيد.
سؤال: دخترى را دوست دارم پدر و مادرم رضايت نمى دهند در اين شرايط بايد دختر را كنار بگذارم يا پدر و مادرم را؟
جواب: با مشورت هاى لازم به اين نقطه رسيده ايد كه فرد مورد نظرتان براى شما شايسته است. و مخالفت پدر و مادرتان دليل مناسبى دارد.
از راهكار زير استفاده نماييد:
1. اگر نقطه ضعف آنها را مى دانيد از آن طريق وارد شويد و به نحوى آنها را راضى كنيد زيرا بدون رضايت آنها زندگى سرانجام درستى ندارد.
اگر ديديد باز مخالفت مى كنند افراد با نفوذ همچون عمو و دايى و ... را واسطه قرار دهيد. و اگر باز به نتيجه نرسيديد با دعا و نذر و توسل مشكل خود را حل كنيد.
زينت و زيبايى
سؤال: فلسفه تحريم زينت طلا و لباس ابريشمى بر مردان چيست؟
جواب: اگر در ساير برنامه هاى اسلامى كه براى پاكسازى اجتماع از هر گونه فساد و نابسامانى پيش بينى شده دقت كنيم، علّت تحريم زينت طلا و لباس حرير بر مردان روشن مى شود.
اسلام اصولاً طرفدار سادگى زيستى و مبارزه سرسختانه با تشريفات كمرشكن است، زيرا سرچشمه بسيارى از تقلّب ها، رشوه خوارى ها و سوء استفاده ها، نفوذ زرق و برق و تجمل پرستى در زندگى انسان ها است. هنگامى كه زندگى، پر از زرق و برق و تجمّلات شد، آن قدر هزينه آن سنگين مى شود كه تحصيلش از طرق مشروع امكان پذير نيست. اينجاست كه انسان دست به دامن انواع خلاف كارى ها مى زند تا بتواند بار سنگين چنين زندگى را بر دوش بكشد.
از طرفى مى دانيم كه زينت طلا و لباس حرير دو مظهر تجمّل پرستى است. هميشه زمامداران افسانه اى و اشراف تجمّل پرست، از اين دو وسيله براى خودنمایى استفاده مى كردند و با زينت آلات طلا و لباس هاى رنگارنگ ابريشمى كه به خود و فرزندان و حتّى گاهى به غلامان خويش مى بستند، موقعيت اشرافى خود را به رخ جامعه و مردم زحمتكش مى كشيدند.
اسلام، اين دو سمبل اشرافىگرى و مظهر تجمّل پرستى را بر مردان تحريم كرد تا آنان را از اين طرز زندگى غلط و كبر و غرور و نخوت، بيرون آورد و فاصله و شكاف طبقاتى را كم كند.
ممكن است در ميان زينت آلات، چيزهاى گران تر از طلا و حرير وجود داشته باشد ولى مسأله قيمت در اين حكم مطرح نيست، بلكه اين دو، در واقع به منزله «آرم» و «نشانه» براى زندگى اشرافى و تجمّل پرستى به شمار مى روند و اسلام با از ميان بردن اين دو آرم و نشانه، مبارزه شديد خود را با تجمّل پرستى نشان مى دهد.
از اين گذشته، تجربه و مطالعات تاريخى نشان مى دهد كه مردان تجمّل پرست، و عاشق زرق و برق، افرادى ضعيف و ناتوان و ترسو هستند و قدرت مبارزه با مشكلات اجتماعى در آنان بسيار كم است.
آنان كه در يك محيط پر تجمّل پرورش مى يابند، افرادى به اصطلاح نازك نارنجى و كم استقامت اند. اسلام مى خواهد با حذف اين سمبل ها از زندگى مردان، به آنان صلابت، شهامت و استقامت ببخشد.
امّا درباره زنان كه اسلام اجازه استفاده از زينت طلا و لباس حرير داده به جهت آن است كه تجمّل و زينت (در حد معقول) جزء زندگى طبيعى زنان است، ولى اشتباه نشود و حتماً بايد به اين موضوع توجه داشت كه استفاده از اين دو زينت براى زنان نيز در اسلام به طور محدود اجازه داده شده است و بايد از هر گونه اسراف به دور باشد و در حد معقول انجام پذيرد.
سؤال: آيا پلاتين يا طلاى سفيد براى مردان اشكال دارد؟
جواب: اگر عنوان طلا داشته باشد و از اين جنس باشد جايز نيست.
سؤال: خريد و فروش حلقه يا زنجير طلا براى استفاده داماد چه حكمى دارد؟
جواب: ساختن و خريد و فروش انگشتر براى مردان جايز نيست و همچنين ساخت و خريد و فروش طلاهاى زينتى ديگر براى مردان مانند زنجير طلا كه به سينه مى آويزند.[34]
سؤال: انداختن زنجير براى مردان چه حكمى دارد؟
جواب: اگر زنجير از طلا يا از چيزهايى باشد كه استفاده از آنها مخصوص زنان است انداختن آن براى مردان جايز نيست.[35]
سؤال: بعضى از افراد در مجالس عقد و عروسى و عدّه اى در انظار عمومى اقدام به نصب كراوات و پاپيون بر روى پيراهن خود مى نمايند، حكم شرعى استفاده از لوازم مذكور چيست؟
جواب: حضرت آيت الله خامنه اى: بستن كراوات و پاپيون چون تقدير و ترويج از فرهنگ مهاجم غير مسلمين است جايز نيست.[36]
آيت الله صافى: كراوات و پاپيون شعار كفّار است و مسلمين نبايد از آنها استفاده كنند.
آيت الله مكارم: با توجه به اين كه كراوات و پاپيون در محيط ما ترويج فرهنگ بيگانه محسوب مى شود استفاده از آن اشكال دارد.
سؤال: آيا پوشيدن لباسى كه تبليغ و تشويق شراب روى آن وجود دارد جايز است؟
جواب: جايز نيست.[37]
سؤال: به دست كردن انگشتر طلا توسّط مردان در نماز چه حكمى دارد؟
جواب: طلا براى مردان در هيچ حال جايز نيست و نماز با آن هم بنابر احتياط واجب باطل است.[38]
سؤال: آيا استفاده از طلا بدون قصد زينت به طورى كه ديگران نبينند اشكال شرعى دارد؟
جواب: پوشيدن طلا، انگشتر باشد يا غير آن، براى مردان مطلقاً حرام است هر چند به قصد زينت نباشد و از ديد ديگران مخفى باشد.[39]
سؤال: استفاده از طلا براى مردان به مدت كوتاه چه حكمى دارد؟
جواب: پوشيدن طلا براى مرد حرام است و فرقى بين مدت كم يا زياد نيست.[40]
سؤال: مدال هاى طلا كه ورزشكاران مى گيرند، و به گردن مى آويزند چه حكمى دارد؟
جواب: گرفتن مدال اشكال ندارد، لكن براى مردان به گردن انداختن اشكال دارد، مگر در مواقع ضرورت.[41]
[1] استفتائات جديد، ج 3، ص 173.
[2] مسائل جديد، ج 1، ص 147.
[3] جامع المسائل فاضل، ج 1، ص 250، س 966.
[4] مسائل جديد از ديدگاه علماء مراجع تقليد، ج 2، ص 137.
[5] اجوبة الاستفتائات، ص 312، س 1398.
[6] مسائل جديد، ج 3، ص 216.
[7] جمهورى اسلامى، 23/3/81.
[8] جمهورى اسلامى 21/12/82.
[9] جمهورى اسلامى 2/11/73.
[10] روزنامه جمهورى اسلامى 5/4/80.
[11] همان.
[12] جمهورى اسلامى 5/4/80.
[13] استفتائات جديد مكارم، ج 1، ص 155، س 560.
[14] اجوبة الاستفتائات آية الله خامنه اى، ص 312، س 1402؛ استفتائات جديد مكارم، ج 3، ص 170.
[15] استفائات جديد، ج 3، ص 172.
[16] محمدرضا شرفى، پاسخ به سؤالات نسل جوان، نشر تزكيه، ص 137 و 161.
[17] بلكه چنين نگاهى براى جلوگيرى از نزاع بعد از عقد مستحب است. توضيح المسائل آية الله بهجت، مسأله 1944.
[18] امام، بهجت، تبريزى، سيستانى، فاضل، مكارم: سيد مسعود معصومى، احكام روابط زن و مرد، ص 171.
[19] تحرير الوسيله، ج 2، ص 245.
[20] حكم نگاه و صحبت حرام در رساله آمده است. تحرير الوسيله، ج 2، ص 245.
[21] تحرير الوسيله، ج 2، ص 245.
[22] احكام روابط زن و مرد، ص 171، آية الله بهجت، توضيح المسائل، مسأله 1924، و نيز آية الله سيستانى، منهاج الصالحين، باب نكاح، مسأله 28.
[23] احكام روابط زن و مرد، ص 171.
[24] همان.
[25] ايّام عده طلاق سه ماه و ده روز است.
[26] احكام روابط زن و مرد، ص 171.
[27] پرسش ها و پاسخ هاى برگزيده، ج 7، ص 194.
[28] روم/21.
[29] جامع المسائل فاضل، ج 1، س 1728 و 1732؛ منهاج الصالحين، ج 2؛ كتاب النكاح، مسأله 28؛ تحريرالوسيله، ج 2، نكاح مسأله 28.
[30] جمهورى اسلام، 18/1/81.
[31] ناصر مكارم شيرازى، پرسش ها و پاسخ هاى مذهبى، ج 3، ص 165.
[32] آية الله ناصر مكارم شيرازى، احكام بانوان، ص 182، س 651.
[33] در يك مصاحبه با پسرانى كه دوست دختر خيابانى دارند سؤال شد: آيا حاضريد اگر شرايط مهيا شود با همين دخترانى كه ارتباط برقرار مى كنيد ازدواج كنيد؟ گفتند: به هيچ وجه! چون قابل اعتماد براى زندگى مشترك نيستند. دخترى كه اين گونه ساده و بدون هيچ قيد و بندى ما را انتخاب كرده، از كجا معلوم فردا با ديگرى طرح دوستى نريزد. دخترى كه زيباترين عكس ها و نامه هاى عاشقانه براى ما مى فرستد بدون آن كه ما را بشناسد قابل اعتماد نيست. (روزنامه جمهورى اسلامى3/2/80).
[34] جامع المسائل، ج 1، ص 251، س 969؛ مسايل جديد از ديدگاه علما و مراجع تقليد، ص 82؛ اجوبة الاستفتائات، ص 305، س 1372.
[35] اجوبة الاستفتائات، 305، س 1372.
[36] اجوبة الاستفتائات، ص 307، س 1379، س 293، ص 105.
[37] همان، ص 106، س 297.
[38] همان، ص 90، س 442.
[39] همان، س 444.
[40] همان س 445.
[41] استفتائات جديد مكارم، ج 1، ص 53، س 136.