سه شنبه 4 دي 1403

                                                                                                                        


                                   

                                                                                                                                                                                                                                 

 

 

احكام ارتباط با قرآن

احكام وقف قرآن‏

پرسش: آيا جايز است از پولى كه در ماه محرم و ماه رمضان، براى خرج مساجد و عزادارى جمع ‏آورى مى ‏گردد جهت هيئت قرآن و كلاس ‏هاى مساجد، قرآن و تخته سياه و لوازم ديگر خريدارى نمود؟

پاسخ: اگر براى عزادارى باشد نمى ‏شود براى كار ديگرى مصرف كرد؛ ولى اگر براى هزينه‏ هاى مسجد باشد، مانعى ندارد.[1]

پرسش: تعداد زيادى قرآن وقف حسينيه شده، به علت زيادى، همه آنها تلاوت نمى ‏شود آيا مى ‏شود براى حسينيه‏ هاى ديگر وقف نمود؟

پاسخ: در صورتى كه نياز به آنها نباشد، مى ‏توان در حسينيه ‏هاى ديگر از آنها استفاده نمود.[2]

* بيرون بردن قرآن و كتاب‏ هاى دعاى مساجد و حرم ‏هاى مطهر جايز نيست و چنانچه كسى عمداً يا سهواً برده باشد بايد برگرداند.[3]

پرسش: آيا جايز است قرآن‏ هاى مسجدى كه خراب شده را در مسجد ديگرى برد؟

پاسخ: اگر در آينده نزديكى بازسازى مى ‏شود، مى ‏توان به مساجد ديگر انتقال داد و بعد از بازسازى به جاى اول انتقال داد.[4]

پرسش: بعضى از اشخاص خيّر، قرآن كريم را به صورت جزوه براى قرائت به مساجد اهدا مى ‏كنند و در جلد جزوه ‏ها وقف نامه يا عكس واقف را مى ‏چسبانند؛ بعضى از اشخاص اين وقف نامه ‏ها يا عكس اشخاص را پاره كرده و بيرون مى ‏ريزند، در شرع مقدس اين كار چه حكمى دارد؟

پاسخ: اهداء جزوه‏ ها مانع ندارد و كسى حق ندارد وقف نامه را پاره كند و بيرون بريزد.[5]

پرسش: وسايلى كه افراد براى جلسات قرآنى تهيه نموده اند، هر گاه بعضى از آنان بخواهند وسيله خريدارى شده با پول خود را ببرد، چه حكمى دارد؟

پاسخ: در صورتى كه عنوان نذر و وقف نباشد، مى ‏تواند.[6]

پرسش: تبديل به احسن قرآن و كتب وقفى چه صورت دارد؟

پاسخ: تا موقعى كه قابل استفاده است، تبديل جايز نيست.[7]

* نوشتن هر جمله درباره هر مطلبى كه باشد روى قرآن‏ هاى مساجد جايز نيست.[8]

پرسش: آيا فروش قرآن‏ هاى وقفى كه از آن استفاده نمى ‏شود ولى از لحاظ قيمت ارزش خاصى دارد، جايز است؟

پاسخ: تا قابل استفاده است، فروش آن جايز نيست و اگر در معرض از بين رفتن واقع شود، جايز است و لازم است با پول آن قرآن خريدارى و وقف شود.[9]

تعليم قرآن‏

* آموزش قرآن به كودكان مستحب است.[10]

امام على عليه السلام فرمود:

«حَقُّ الْوَلَدِ عَلَى الْوَالِدِ أَنْ يُحَسِّنَ اسْمَهُ وَ يُحَسِّنَ أَدَبَهُ وَ يُعَلِّمَهُ الْقُرْآن»‏[11]

حق فرزند بر پدر آن است كه او را نام نيكو نهد و نيكش ادب آموزد و قرآنش تعليم دهد.

پرسش: آيا پدر مى ‏تواند ياد گرفتن قرآن را بر فرزند واجب نمايد و اگر بگويد من راضى نيستم كه دراين مسئله كوتاهى نمايى، وظيفه فرزند چيست؟

پاسخ: اگر سرپيچى فرزند موجب اذيت پدر مى ‏گردد، بايد از او اطاعت كند.[12]

تكثير نوارها و سى ‏دى ‏هاى قرآنى‏

پرسش: قرّاء معروفى كه آياتى از قرآن مجيد را با صوت زيبا تلاوت مى ‏كنند و آن را بر روى نوار كاست و يا ويدئو ضبط مى ‏كنند، آيا مى ‏توانند امتياز آن را خريد و فروش كنند و آيا بايد ديگران در موقع تكثير از آنها اجازه بگيرند؟

پاسخ: در صورتى كه در عرف عقلا به عنوان حقّى براى قارى شمرده شود، كسانى كه مى‏ خواهند تكثير كنند بايد با موافقت او باشد.[13]

كپى بردارى از قرآن‏

چاپ بدون اجازه از قرآن‏ هاى ديگر ناشران همچون چاپ از روى زينك، كپى بردارى، استفاده از حروف‏ چينى، فيلم و زينك گرفتن از قرآن و ... حرام است.

اجرت بر قرائت قرآن‏

پرسش: لطفاً بفرماييد آيا گرفتن اجرت در مقابل تعليم قرآن جايز است؟

پاسخ: جايز است، ولى كراهت دارد.[14]

پرسش: گرفتن وجه در قبال كلاس‏ هاى قرآن از دانش‏آموزان به عنوان شهريه چه حكمى دارد؟

پاسخ: چنانچه شهريه براى مصارف ديگر كلاس باشد، نه براى اجرت معلم، مانعى ندارد.[15]

پرسش: آيا اجرت گرفتن در برابر تلاوت يا ختم قرآن و اهداى ثواب آن جايز است؟

پاسخ: اشكالى ندارد.[16]

پرسش: آيا دريافت پول جهت اجراى برنامه‏ هاى قرآنى، جايز است؟

پاسخ: در غير واجبات اخذ اجرت جايز است.[17]

پرسش: برخى از قاريان قرآن براى اجراى برنامه يا تشكيل كلاس ‏هاى قرآنى اصرار بر گرفتن پول داشته يا پول‏ هاى گزاف طلب مى ‏كنند، از نظر شرعى چه حكمى دارد؟

پاسخ: در غير واجبات اخذ اجرت جايز است.[18]

پرسش: آيا جايز است مبلغى را به عنوان مزد به قارى قرآن داد تا يك قرآن براى اموات ختم كند و آيا قارى مى ‏تواند بگويد من فلان مقدار مى‏ گيرم تا ختم قرآن كنم يا خير؟

پاسخ: مزد گرفتن قارى قرآن مانع ندارد بلى چنانچه او قربة الى الله قرآن بخواند و شما هم قربة الى الله بدهيد بهتر است.[19]

پرسش: اگر كسى جهت روضه يا قرآن يا دعا قرار بگذارد كه فلان مقدار اجرت بگيرد چه صورت دارد؟

پاسخ: اجرت گرفتن در مقابل عملى كه بر او واجب نيست اشكال ندارد.[20]

احكام قرآنى موبايل‏

پرسش: در حافظه برخى از موبايل‏ ها، قرآن يا ادعيه يا اسماء جلاله وجود دارد، درصورت افتادن چنين موبايلى در چاه و محل آلوده، آيا خارج كردن آن واجب بوده و استفاده از آن مكان ‏ها چه صورت دارد؟

پاسخ: در صورت امكان خارج كنند، در غير اين صورت اشكال ندارد.[21]

پرسش: آيا مسّ آيات قرآن در تلويزيون، مانيتور و موبايل بدون وضو جايز است؟

پاسخ: مانعى ندارد.[22]

پرسش: آيا ختم قرآن به وسيله شنيدن از ضبط صوت يا سى دى و موبايل جايز است؟

پاسخ: جايز است.[23]

پرسش: آيا در شب‏ هاى قدر مى ‏توان به جاى قرآن، تلفن همراهى كه داراى نرم افزار قرآنى است بر سر گذاشت؟

پاسخ: از قرآن مكتوب استفاده شود.[24]

پرسش: قرار دادن تلاوت قرآن به جاى زنگ موبايل ‏ها از نظر شرعى چه صورت دارد؟

پاسخ: اشكال ندارد.[25]

* با شنيدن آيه سجده از تلفن همراه به صورت مستقيم، سجده واجب مى ‏شود.[26]

خريد و فروش قرآن‏

پرسش: آيا خريد و فروش قرآن جايز است؟

پاسخ: جايز نيست. مگر اين كه به عنوان جلد و كاغذ آن در نظر گرفته شود و براى حفظ احترام قرآن، كلمه هديه را بنويسند.[27]

قسم به قرآن‏

* يكى از واجبات، عمل به قسمى است كه به اسم خاص خداوند باشد و شكستن چنين قسمى كفاره دارد. ولى قسم دروغ به هر چيزى گناه دارد.

* قسم به قرآن منعقد نمى ‏شود.[28] و در نتيجه مخالفت با قسم به قرآن كفاره ندارد.

پرسش: اگر كسى عمداً به قرآن قسم دروغ بخورد و بعد پشيمان شود، وظيفه او چيست؟

پاسخ: بايد توبه كند و با اعمال صالح، گذشته خود را جبران كند.[29]

استخاره با قرآن‏

پرسش: كسى ‏كه با قرآن استخاره كرده، آيا لازم است به ‏آن عمل كند؟

پاسخ: واجب نيست.[30]

پرسش: نظرتان را در خصوص «استخاره با قرآن» بفرماييد.

پاسخ: در موارد تحير كه انسان از طريق مشورت به جايى نرسيده مانعى ندارد بلكه مجرّب و مروى است.[31]

پرسش: آيا استخاره به قرآن در مسائل سرنوشت‏ ساز مانند ازدواج جايز است؟

پاسخ: شايسته است انسان در امورى كه مى ‏خواهد راجع به آن تصميم بگيرد، ابتدا تأمل و دقت كند يا با افراد با تجربه مشورت كند و در صورتى كه با اين كارها تحير او برطرف نشد، مى ‏تواند استخاره كند.[32]

* تفأل و پيشگويى به وسيله قرآن (مانند بهبودى بيمار، پيدا شدن گمشده يا قبولى در امتحان و ...) مكروه است و در روايات از آن نهى شده است.[33]

سكوت و استماع هنگام تلاوت آيات قرآن‏

يكى از آداب قرآنى سكوت و استماع حين قرائت قرآن است.

امام صادق عليه السلام فرمود:

«مَنِ اسْتَمَعَ حَرْفاً مِنْ كِتَابِ اللَّهِ مِنْ غَيْرِ قِرَاءَةٍ كَتَبَ اللَّهُ لَهُ حَسَنَةً وَ مَحَا عَنْهُ سَيِّئَةً وَ رَفَعَ لَهُ دَرَجَة»[34]

كسى كه حرفى از كتاب خدا را بشنود ولى نخواند، خداوند متعال حسنه ‏اى به اوخواهد داد و گناهى را از او پاك خواهد كرد و برايش درجه ‏اى بالا خواهد برد.

* سكوت كردن و گوش دادن به آيات قرآن هنگام تلاوت قارى مستحب است.[35]

پرسش: در هنگام پخش صوت قرآن، مى ‏توانيم دعا بخوانيم يا حرف بزنيم، يا بايد سكوت كنيم؟

پاسخ: خواندن دعا يا صحبت كردن هنگام پخش تلاوت قرآن در صورتى كه بى احترامى به آن محسوب نشود، اشكال ندارد هر چند گوش دادن به آن بهتر است.[36]

پرسش: مرسوم است در مجالس فاتحه قارى پشت بلندگو قرآن مى ‏خواند، و صداى او به كوچه و خيابان مى ‏رسد و مردم در حال معامله و رفت و آمد و گفتگو مى‏ باشند و در خود مجلس نيز مردم، سرگرم خوردن چاى و قهوه و صحبت مى‏ باشند، خواندن قرآن صرفاً جنبه اعلان دارد كه اينجا مجلس ترحيم است و بهره ديگرى منظور نمى ‏گردد، آيا اين نوع تلاوت هتك حرمت نيست؟

پاسخ: استماع قرآن مستحب است و توجه به مواعظ الهى نيز از مستحبات مؤكّده است و هتك بودن قرائت قرآن در فرض مرقوم، معلوم نيست، ولى هر چه رعايت ادب و حفظ توجه مردم و تعظيم از مجلس قرائت قرآن مجيد شود، سزاوار است.[37]

آيه استعاذه‏

مراد از استعاذه در اين مقام، استعاذه لفظى است، نه معنوى و آن عبارت است ازگفتن «اعوذ بالله من الشيطان الرجيم» و كلمات مرادف آن كه بيانگر التجا و پناه بردن انسان به خداى تعالى از شياطين و آتش جهنم است و از آن به مناسبت در باب‏ هاى طهارت، صلاة، حج و نكاح سخن رفته است.

* استعاذه در هر حال و در همه امور مستحب است.[38] لكن در موارد خاصى تأكيد و به آن امر شده است:

1. قبل از شروع به تلاوت قرآن كريم. در روايات، كيفيت استعاذه در اين مورد مختلف ذكر شده است. از جمله: «اعوذ بالله من الشيطان الرجيم» و «اعوذ بالله السميع العليم من الشيطان الرجيم» صورت نخست به مشهور نسبت داده شده گر چه صورت ‏هاى ديگر نيز جايز است.[39]

2. در ركعت اول نماز، پيش از قرائت به قول مشهور.[40] چگونگى استعاذه در اين مورد، همانند مورد پيشين است. قول مشهور، استحباب آهسته گفتن استعاذه در اول همه نمازهاست.[41]

3. استعاذه از عذاب هنگام خواندن يا شنيدن آيات عذاب.[42]

ختم قرآن‏

يكى از سنت‏ هاى حسنه، ختم قرآن است كه در زمان ‏هاى مختلف به ويژه در ماه مبارك رمضان بدان سفارش شده است.

پيامبر اكرم صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمود:

«اذا خَتَمَ القُرآنَ، صَلّى عَلَيهِ عِندَ خَتمِهِ سِتُّونَ الفَ مَلَكٍ»‏[43]

وقتى كسى قرآن را ختم كند، در آن هنگام شصت هزار فرشته بر او درود مى ‏فرستند.

در روايات به گونه ‏هاى مختلف از زمان ختم قرآن سخن به ميان آمده است در اينجا به دو روايت اشاره مى ‏شود:

راوى گويد: به امام صادق عليه السلام عرض كردم: قرآن را در يك شب بخوانم؟ حضرت فرمود:

«لَا يُعْجِبُنِي أَنْ تَقْرَأَهُ فِي أَقَلَّ مِنْ شَهْر»[44]

خوش ندارم كه در كمتر از يك ماه بخوانى.

حسين بن خالد از امام صادق عليه السلام نقل مى ‏كند كه عرض كردم قرآن را براى قرائت به چند قسمت تقسيم كنم؟ حضرت فرمود:

«اقْرَأْهُ أَخْمَاساً اقْرَأْهُ أَسْبَاعاً أَمَا إِنَّ عِنْدِي مُصْحَفٌ مُجَزَّأٌ أَرْبَعَةَ عَشَرَ جُزْءاً»[45]

پنج يا هفت قسمت اما من قرآنى دارم كه به چهارده قسمت تقسيم شده است.

روايت است كه امام رضا عليه السلام در هر سه روز يك مرتبه قرآن را ختم مى ‏كرد و مى‏فرمود:

«لَوْ أَرَدْتُ أَنْ أَخْتِمَهُ فِي أَقْرَبَ مِنْ ثَلَاثَةٍ لَخَتَمْتُ وَ لَكِنِّي مَا مَرَرْتُ بِآيَةٍ قَطُّ إِلَّا فَكَّرْتُ فِيهَا»[46]

اگر بخواهم در كمتر از سه روز ختم كنم، مى توانم ولى به هر آيه‏ اى كه مى رسم در آن دقت مى كنم كه درباره چه چيز و چه زمانى نازل شده به همين جهت در هر سه روز يك مرتبه ختم مى كنم.

پرسش: اگر به نيت ختم، شروع به خواندن قرآن كنيم ولى به دلايلى نتوانيم آن را تمام كنيم، در اين صورت ختم كل قرآن واجب است يا نه؟

پاسخ: خير، ادامه دادن و ختم قرآن مستحب است و تنها در صورت نذر و قسم و استيجار و مانند آن، ختم قرآن واجب مى ‏شود.

* اگر كسى براى ختم قرآن اجير شود، واجب نيست كه آن را مرتب بخواند به شروع از فاتحه و ختم به سوره ناس، بلكه جايز است بدون ترتيب بخواند، حتى در آيات يك سوره نيز ترتيب واجب نيست. و لذا اگر بعد از ختم قرآن بفهمد آيه ‏اى را غلط خوانده يا فراموش كرده، فقط همان آيه را بخواند كافى است. بلى، اگر بانى‏ ترتيب را شرط كرده باشد، واجب است مراعات كند.[47] و اگر اجمالاً بداند بعد از تمام شدن قرآن بعضى از آيات را از نظر اعراب و تجويد غلط خوانده، اعاده واجب نيست چون قرائت بر اساس متعارف است و نوعاً قارئين اين مقدار اشتباه را مى ‏كنند مگر اين كه مستأجر شرط بر عدم غلط كرده باشد.

* اگر كسى در ختم قرآن، تعدادى از صفحات آن را عمداً يا سهواً نخواند، مانعى ندارد، مگر آن كه نذر كرده باشد كه تمام آيات قرآن را بخواند.

پرسش: آيا جايز است اهداى ثواب ختم‏ قرآن براى والدين زنده؟

پاسخ: اهداى عموم مستحبات به احياء و اموات جايز است.[48]

پرسش: آيا مى ‏توان به نيت همه اموات يك سوره قرآن خواند يا ختم قرآن كرد و ثوابش را به روح همگى آنها هديه كرد؟

پاسخ: ثواب اعمال را مى ‏توانيد به همه آنها هديه نماييد.[49]

پرسش: در مراسم ختم قرآن براى هر نفر يك جزء قرآن مشخص مى ‏شود كه بخواند، ولى بنده فراموش كردم، چيزى به عهده من هست؟

پاسخ: اشكالى ندارد، مگر اين كه نذر كرده باشد.

پرسش: آيا ثواب قرائت برخى از سوره‏ هاى قرآن كه به اندازه ختم قرآن ذكر شده است، انسان را از ختم قرآن بى نياز مى ‏كند؟

پاسخ: 1. ثواب‏ ها بر اساس لطف و تفضل از سوى خداوند است و نيازى نيست كه تساوى در آن ملاحظه شود بر خلاف كيفرها كه بايد عدالت در آن رعايت گردد.

2. برخى از سوره‏ ها كه ثواب تلاوت براى آنها ذكر مى ‏شود، به تناسب تدبر و عمل به آنها تحليل شده است.

3. برخى از پيام‏ ها و محتوايى كه در سوره ‏اى خاص وجود دارد، نقشى كليدى در عمل كردن و باور به‏ محتواى ديگر سوره‏ هاى قرآن دارد به گونه ‏اى كه با پذيرش و ايمان به آن، پذيرش و باور نسبت به ديگر سوره‏ ها حاصل مى ‏شود. قرآن گاه مطلبى را به طور اجمال و كلى در جايى مطرح كرده و سپس تفصيل آن را در چندين سوره بيان مى ‏كند. براى مثال عصاره قرآن در سوره حمد است و به عنوان كليد پذيرش تمام معارف قرآن مطرح شده است و مجموعه توحيد ذاتى، صفاتى و افعالى خداوند و تنزّه كامل او در سوره اخلاص آمده است. به عبارت ديگر بعضى از سوره ‏ها، مواضع اصولى اسلام است كه در ديگر سوره‏ ها به تبيين و تفصيل آن پرداخته مى ‏شود.

دعاهايى از معصومان عليهم السلام به هنگام ختم قرآن- يعنى خواندن تمامى قرآن- وارد شده است كه در اينجا به مختصرترين آنها اشاره مى ‏شود:

«اللَّهُمَّ اشْرَحْ بِالْقُرْآنِ صَدْرِي وَ اسْتَعْمِلْ بِالْقُرْآنِ بَدَنِي وَ نَوِّرْ بِالْقُرْآنِ بَصَرِي وَ أَطْلِقْ بِالْقُرْآنِ لِسَانِي وَ أَعِنِّي عَلَيْهِ مَا أَبْقَيْتَنِي فَإِنَّهُ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إِلا بِك»‏[50]

ختم انعام‏

پرسش: در بعضى از شهرها مجالس ختم انعام برقرار مى‏ گردد و در وسط آيه‏ هاى سوره انعام اذكارى نيز خوانده مى ‏شود، اين كار چه حكمى دارد؟

پاسخ: درباره ختم انعام به صورتى كه معمول است روايت مستندى نيافتيم، هر چند در برخى كتاب ‏ها اشاره ‏اى به آن ديده مى ‏شود.[51] ولى جاى شك نيست كه تلاوت اين سوره و عمل به آن مى ‏تواند باعث حل مشكلات گردد. شايسته است به هنگام تلاوت سوره، مطلقاً چيزى به آن نيفزايند و هنگامى كه تلاوت سوره تمام شد به سراغ برنامه‏ هاى ديگر بروند.[52]

حق الناس ‏هاى قرآنى‏

شكى نيست كه ارتباط با قرآن به گونه‏ هاى مختلف بسيار مطلوب است ولى بايد تلاش نمود تا در جلسات قرآنى، حقى از ديگران تضييع نشود. در اينجا به چند نمونه از حق ‏الناس ‏هاى قرآنى اشاره مى ‏شود:

1. نبايد جلسات قرائت قرآن و صداى خواندن قرآن مزاحمت براى ديگران داشته باشد. مانند پخش قرآن با صداى بلند قبل از شروع اذان يا در مجالس ترحيم يا خانه اموات و مصيبت ديدگان.

* تلاوت قرآن با صداى بلند كه موجب آزار و مزاحمت ديگران شود اشكال دارد.[53]

2. نبايد در ميهمانى ‏هايى كه به عنوان جلسات قرآنى است، بيش از زمان جلسه براى ميزبان مزاحمت ايجاد كرد.

3. شركت‏كنندگان در جلسات قرآنى، بايد فرزندان خود را كنترل كنند تا براى ميزبان مزاحمت ايجاد نكنند و به قرآن ‏ها و لوازم ديگر آسيب نرسانند.

4. بايد حرمت افراد در جلسات قرآنى مخصوصاً هنگام غلط گرفتن استاد از قارى حفظ شود.

5. بايد دقت شود در اين‏ كه قرآن افراد در جلسات عوض نشود.

6. نبايد از قرآن ‏ها و رحل ‏هاى شخصى ديگران بدون اجازه آنها استفاده نمود.

7. نبايد به بهانه قرائت قرآن در ادارات، ارباب رجوع را معطل گذاشت.

تفسير به رأى‏

* تفسير به رأى قرآن بدون استناد به دلايل و شواهد شرعى، حرام است.[54]

پيامبر اكرم صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمود:

«قَالَ اللَّهُ جَلَّ جَلَالُهُ مَا آمَنَ بِي مَنْ فَسَّرَ بِرَأْيِهِ كَلَامِي‏»[55]

خداوند عزّوجلّ فرموده: «هر كه كلام مرا با رأى و نظر خود تفسير كند به من ايمان نياورده!»

و نيز فرمود:

«مَن قالَ فِى القُرآنِ بِغَيرِ عِلمٍ فَليَتَبَوَّأَ مَقعَدَهُ مِنَ النّار»[56]

هر كه ندانسته درباره قرآن سخن بگويد، جايگاهش آتش است.

قرآن براى اموات‏

* مستحب است براى راحت شدن محتضر بر بالين او سوره مباركه «يس» و «صافات» و «احزاب» و «آية الكرسى» و آيه پنجاه و چهارم از سوره «اعراف» و سه آيه آخر سوره بقره، بلكه هر چه از قرآن ممكن است بخوانند.[57]

* قرآن خواندن براى ميت مستحب است.[58] به ويژه خواندن هفت مرتبه سوره قدر و خواندن سوره ‏هاى حمد، معوذتين، يس و آية الكرسى سفارش شده است.[59]

* قرآن و انگشتر ميت و لباسى را كه پوشيده يا براى پوشيدن گرفته و دوخته است، اگر چه نپوشيده باشد، مال پسر بزرگتر است. و اگر ميت از آن چهار چيز، بيشتر از يكى دارد مثلاً دو جلد قرآن يا دو عدد انگشتر دارد، چنانچه مورد استعمال است يا براى استعمال مهيا شده، مال پسر بزرگتر است.[60]

پرسش: آيا نوشتن آيات قرآن روى كفن يا همراه گذاشتن آن با مردگان جايز است؟

پاسخ: نوشتن آيات قرآن و دعاى جوشن صغير و جوشن كبير بر كفن مستحب است. البته اگر بر پارچه جداگانه ‏اى نوشته و بالاى سينه يا سر ميت قرار داده شود، بهتر است.[61]

* مستحب است انسان در مرگ خويشان، مخصوصاً در مرگ فرزند صبر كند و هر وقت ميت را ياد مى ‏كند: «انّا لله وَانّا الَيْهِ راجِعُونَ» بگويد، و براى ميت قرآن بخواند.[62]

* اگر شخصى وصيت كند كه مقدارى از اموال او براى تلاوت قرآن مصرف شود يا مالى را براى اين كار وقف نمايد، بايد به وصيت او عمل شود.[63]

مسائل متفرقه‏

* داشتن قرآن در منزل مستحب است.[64]

پرسش: در صورتى كه پدر به فرزند بگويد: راضى نيستم در جلسه قرآن شركت كنى، آيا اطاعت پدر لازم است؟

پاسخ: اطاعت از او در اين مورد لازم نيست، ولى سعى كند موافقت او را جلب كند.[65]

* جايز نيست در قرآن تغيير ايجاد نمود، حتى اسامى سوره ‏هاى قرآن. چرا كه تغيير قرآن خيانت به امانت الهى است.[66]

يكى از سنت ‏هاى حسنه در رابطه با ازدواج، مهريه قرار دادن قرآن است اما گاهى در مجلس عقد، عاقد و ديگران كم و كيف قرآن را مشخص نمى ‏كنند در حالى كه لازم است خصوصيات قرآنى كه به عنوان مهريه قرار داده مى ‏شود، مشخص شود.[67]

* اگر معروف يا منكر از امورى است كه شارع مقدس به آن اهميت زياد مى ‏دهد؛ مثل اصول دين يا مذهب و حفظ قرآن مجيد و حفظ عقايد مسلمانان يا احكام ضروريه، بايد ملاحظه اهميت شود و مجرد ضرر، موجب واجب نبودن نمى ‏شود، پس اگر حفظ عقايد مسلمانان يا حفظ احكام ضروريه اسلام بر بذل جان و مال، توقف داشته باشد، بذل آن واجب است.[68]

پرسش: ترسيم و نقاشى قصه‏ هاى قرآنى توسط كودكان و نوجوانان چه حكمى دارد؟ مثل اين كه از كودكان خواسته شود كه عكس داستان اصحاب فيل يا مراسم حج يا داستان حضرت موسى علیه السلام را به تصوير بكشند؟

پاسخ: اين كار اشكال ندارد ولى بايد بر اساس متن حقايق باشد و از بيان امور خلاف اجتناب شود.[69]

پرسش: اضافه كردن بر قرآن هنگام قرائت چه حكمى دارد؟

پاسخ: بدون قصد جزئيت مانع ندارد. مثلاً قارى در كنار «لايعلمون» بدون قصد جزئيت كلمه «لايفقهون» را نيز اضافه كرد.

پرسش: شركت در محافل قرآنى كه گاه بعد از پايان جلسه، مجلس به غيبت و گناه آلوده مى ‏شود چه حكمى دارد؟

پاسخ: بايد از گناه جلوگيرى نمود. و يا به هنگام گناه، مجلس را ترك كرد.

پرسش: خواندن «بسم الله الرحمن الرحيم» در ابتداى سوره توبه چه حكمى دارد؟

پاسخ: مانعى ندارد.

پرسش: حمل قرآن در ساك ‏ها و كارتن‏ هايى كه در جعبه زير اتوبوس يا هواپيما و يا زير صندلى قرار مى‏گيرند، چه حكمى دارد؟

پاسخ: اگر قصد هتك نباشد، مانعى ندارد.

نكته‏: در داستان‏هاى قرآنى آنجا كه آيه يا كلمه اى از قرآن و يا نام ‏هاى خداوند و پيامبران و معصومين عليهم السلام ذكر شده، نبايد بدون وضو مس نمود.

پرسش: اگر نمازگزار، به سبب گوش دادن به صداى قرآن، نماز خود را طولانى نمايد، آيا به نماز او ضرر مى‏ رساند؟

پاسخ: گوش دادن به قرائت قرآن در اثناى نماز مانعى ندارد ولى سزاوار است كه نماز را تا حد امكان با حضور قلب به جا آورد.[70]

پرسش: آيا اصلاح غلطهاى چاپى كلمات و حركات قرآنى جايز است؟

پاسخ: اگر قرآن ملك غير يا وقف باشد، اصلاح غلطهاى آن جايز نيست مگر با رضايت مالك يا اذن متولى.[71]


[1] استفتائات جديد مكارم، ص 520، س 1705؛ استفتائات تبريزى، ج 1، س 1955.

[2] مسائل جديد تبريزى، ج 1، ص 320، س 1428؛ تحريرالوسيله، ج 2، كتاب الوقف، م 31.

[3] استفتائات امام خمينى قدس سره، ج 2، ص 345، س 26؛ استفتائات آية الله خويى، ص 353، س 1170؛ اجوبة الاستفتائات، س 409.

[4] استفتائات جديد مكارم، ج 1، س 1062 و 1063.

[5] استفتائات امام خمينى قدس سره، ج 2، ص 383، س 119.

[6] استفتائات آية الله بروجردى، ج 1، س 49.

[7] استفتائات امام خمينى قدس سره، ج 2، ص 370، س 88.

[8] استفتائات سبحانى، ج 1، ص 24، س 40.

[9] استفتائات آية الله خويى، ص 353، س 1171؛ تحريرالوسيله، ج 1، ص 516، الرابع.

[10] كشف الغطاء، ج 3، ص 456.

[11] نهج البلاغه، قصار 399.

[12] استفتائات جديد مكارم، ص 522، س 1711.

[13] همان، س 1714.

[14] استفتائات جديد مكارم، ص 522، س 1713؛ استفتائات سبحانى، ص 171، س 543؛ استفتائات جديد تبريزى، ج 1، س 1713.

[15] استفتائات جديد تبريزى، ج 2، ص 500، س 2052.

[16] استفتائات جديد مكارم، ج 1، ص 520، س 1703؛ استفتائات سبحانى، ج 2، ص 324، س 992.

[17] مسائل جديد، محسن محمودى، ج 6، ص 144.

[18] همان.

[19] مجمع المسائل گلپايگانى، ج 2، ص 58، س 151.

[20] مجمع المسائل گلپايگانى، ج 2، س 136.

[21] مسائل جديد، محسن محمودى، ج 6، ص 141.

[22] استفتائات سبحانى، ص 51.

[23] 6300 مسأله فقهيه، آية الله سيستانى، ج 2، ص 341.

[24] استفتائات سبحانى، ص 31، س 64؛ استفتاء از دفتر آية الله صافى.

[25] مسائل جديد، محسن محمودى، ج 6، ص 39.

[26] توضيح المسائل مراجع، م 1096.

[27] استفتائات آية الله سبحانى، ص 90، س 605.

[28] تحريرالوسيله، ج 3، ص 196، م 5.

[29] استفتائات مكارم، ج 1، س 1688.

[30] استفتائات امام خمينى قدس سره، ج 3، بخش ازدواج، س 6؛ اجوبة الاستفتائات، س 1434؛ استفتائات جديد مكارم، ج 1، ص 1781.

[31] همان، ج 2، ص 28، س 73؛ استفتائات جديد تبريزى، ج 2، ص 483، س 1193.

[32] اجوبة الاستفتائات، س 1437.

[33] جواهر الكلام، ج 12، ص 170؛ وسائل الشيعه، ج 6، ص 233؛ فرهنگ فقه، ج 2، ص 555.

[34] عدة الداعى، ص 288.

[35] جواهر الكلام، ج 11، ص 397؛ فرهنگ فقه، ج 4، ص 504.

[36] تفسير نمونه، ج 7، ص 7.

[37] مجمع المسائل گلپايگانى، ج 1، ص 110، س 106.

[38] مستند الشيعه، ج 5، ص 175.

[39] الحدائق الناضرة، ج 8، ص 162؛ جواهر الكلام، ج 9، ص 420.

[40] جواهر الكلام، ج 9، ص 420؛ عروة الوثقى، ج 1، ص 616.

[41] مستند الشيعه، ج 5، ص 175.

[42] كشف الغطاء، ج 3، ص 462.

[43] جامع الاخبار و الاثار، ج 1، ص 339.

[44] كافى، ج 2، ص 617.

[45] بحارالانوار، ج 47، ص 47.

[46] بحارالانوار، ج 49، ص 90؛ عيون اخبار الرضا، ج 2، ص 179.

[47] عروة الوثقى، ج 2، ص 544.

[48] 6300 مسأله فقهيه، آية الله سيستانى، ج 2، ص 338.

[49] استفتاء از دفتر آية الله صافى.

[50] مرآة الكمال، ج 3، ص 22.

[51] بحارالانوار، ج 87، ص 31.

[52] احكام بانوان، آية الله مكارم، ص 257، س 977.

[53] استفتئات جديد تبريزى، ص 442، س 1932.

[54] بحارالانوار، ج 92، ص 107.

[55] همان، ج 2، ص 297.

[56] ميزان الحكمه مترجم، ج 9، ص 365.

[57] توضيح المسائل مراجع، م 539.

[58] توضيح المسائل مراجع، م 633؛ عروة الوثقى، ج 1، ص 354.

[59] عروة الوثقى، ج 1، ص 355.

[60] توضيح المسائل مراجع، م 2780؛ رساله آية الله فاضل لنكرانى، م 2855.

[61] عروة الوثقى، فى مستحبات الكفن، الحادى عشر.

[62] توضيح المسائل مراجع، م 633.

[63] اجوبة الاستفتائات، س 1848.

[64] استحباب اتخاذ المصحف فى البيت (وسائل الشيعه، ج 4، ص 855).

[65] استفتائات جديد مكارم، ص 521، س 1709.

[66] الفقه حول القرآن الكريم، ص 57.

[67] استفتائات جديد تبريزى، ج 2، س 985.

[68] توضيح المسائل مراجع، م 2792.

[69] اجوبة الاستفتائات، س 1223.

[70] استفتائات تبريزى، ج 1، س 1949.

[71] استفتائات جديد تبريزى، ج 1، ص 443، س 1940.

 

اطلاعات تماس

 

روابط عمومی گروه :  09174009011

 

 شماره نوبت استخاره: 09102506002

 

آیدی همه پیام رسانها :     @shiaquest

 

پاسخگویی سوالات شرعی: 09102506002

آدرس : استان قم شهر قم گروه پژوهشی تبارک

 

پست الکترونیک :    [email protected]

 

 

 

درباره گروه تبارک

گروه تحقیقی تبارک با درک اهميت اطلاع رسـاني در فضاي وب در سال 88 اقدام به راه اندازي www.shiaquest.net نموده است. اين پايگاه با داشتن بخشهای مختلف هزاران مطلب و مقاله ی علمي را در خود جاي داده که به لحاظ کمي و کيفي يکي از برترين پايگاه ها و دارا بودن بهترین مطالب محسوب مي گردد.ارائه محتوای کاربردی تبلیغ برای طلاب و مبلغان،ارائه مقالات متنوع کاربردی پاسخگویی به سئوالات و شبهات کاربران,دین شناسی،جهان شناسی،معاد شناسی، مهدویت و امام شناسی و دیگر مباحث اعتقادی،آشنایی با فرق و ادیان و فرقه های نو ظهور، آشنایی با احکام در موضوعات مختلف و خانواده و... از بخشهای مختلف این سایت است.اطلاعات موجود در این سایت بر اساس نياز جامعه و مخاطبين توسط محققين از منابع موثق تهيه و در اختيار كاربران قرار مى گيرد.

Template Design:Dima Group