برترين نماز
نماز جماعت يكى از شعائر بزرگ اسلامى است كه در قرآن و روايات معصومين علیهم السلام بسيار بر آن تأكيد شده است.
معارف نماز جماعت
فلسفه نماز جماعت
نمازجماعت در فرهنگ اسلامى جايگاه ويژه اى دارد، فلسفه برگزارى نماز جماعت در روايات به شكل هاى گوناگونى مطرح شده است. برخى از آنان عبارتند از:
1. آشكار شدن مظاهر توحيد
امام رضا علیه السلام درباره فلسفه نماز جماعت مى فرمايد:
«لِئَلَّا يَكُونَ الْإِخْلَاصُ وَ التَّوْحِيدُ وَ الْإِسْلَامُ وَ الْعِبَادَةُ لِلَّهِ إِلَّا ظَاهِراً مَكْشُوفاً مَشْهُورا»[1]
نماز جماعت بدان جهت مقرر شده است تا اخلاص و توحيد و اسلام و مراسم پرستش خدا همه و همه ظاهر و آشكار و مشهود باشد.
2. حضور و غياب عملى مسلمانان
اگر نماز جماعت نبود، تشخيص اهل نماز از بى نماز مشكل و يا در مواردى غير ممكن مىشد، بنابراين يكى از فوايد تشريع نماز جماعت آن است كه افراد نمازخوان از بى نمازها شناسايى شوند. امام صادق علیه السلام فرمود:
«إِنَّمَا جُعِلَ الْجَمَاعَةُ وَ الِاجْتِمَاعُ إِلَى الصَّلَاةِ لِكَيْ يُعْرَفَ مَنْ يُصَلِّي مِمَّنْ لَا يُصَلِّي وَ مَنْ يَحْفَظُ مَوَاقِيتَ الصَّلَاةِ مِمَّنْ يُضِيعُ وَ لَوْ لَا ذَلِكَ لَمْ يُمْكِنْ أَحَداً أَنْ يَشْهَدَ عَلَى أَحَدٍ بِصَلَاحٍ لِأَنَّ مَنْ لَمْ يُصَلِّ فِي جَمَاعَةٍ فَلَا صَلَاةَ لَهُ بَيْنَ الْمُسْلِمِينَ لِأَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص قَالَ لَا صَلَاةَ لِمَنْ لَمْ يُصَلِّ فِي الْمَسْجِدِ مَعَ الْمُسْلِمِينَ إِلَّا مِنْ عِلَّة»[2]
تشريع نماز جماعت و اجتماع براى نماز، به اين خاطر است كه نمازگزار از بى نماز شناخته شود و افراد مواظب اوقات نماز از ضايع كننده آن معلوم گردند. اگر نماز جماعت نبود، براى هيچ كس امكان نداشت كه به خوبى كسى گواهى دهد زيرا كسى كه با جماعت نماز نخواند، در ميان مسلمانان نماز ندارد. چون رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلّم فرموده است: نماز كسى كه بدون عذر با مسلمانان در مسجد نماز نخواند، نماز نيست.
3. وسيله علنى شدن اسلام
در دين مقدس اسلام، بعضى از اعمال از قبيل اذان و اعمال حج، وسيله آشكار شدن اسلام و اتمام حجت به ديگران است كه نماز جماعت نيز يكى از آن اعمال مى باشد. چنان چه در حديثى از امام رضا علیه السلام نقل شده است:
«انَّما جُعِلَتِ الْجَمَاعَةُ لِئلّا يَكُونَ الْإِخْلَاصُ وَ التَّوْحِيدُ وَ الْإِسْلَامُ وَ الْعِبَادَةُ لِلَّهِ إِلَّا ظَاهِراً مَكْشُوفاً مَشْهُوراً لِأَنَّ فِي إِظْهَارِهِ حُجَّةً عَلَى أَهْلِ الشَّرْقِ وَ الْغَرْبِ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَحْدَهُ وَ لِيَكُونَ الْمُنَافِقُ وَ الْمُسْتَخِفُّ مُؤَدِّياً لِمَا أَقَرَّ بِهِ بِظَاهِرِ الْإِسْلَامِ وَ الْمُرَاقَبَةِ وَ لِأَنْ تَكُونَ شَهَادَاتُ النَّاسِ بِالْإِسْلَامِ مِنْ بَعْضِهِمْ لِبَعْضٍ جَائِزَةً مُمْكِنَةً مَعَ مَا فِيهِ مِنَ الْمُسَاعَدَةِ عَلَى الْبِرِّ وَ التَّقْوى وَ الزَّجْرِ عَنْ كَثِيرٍ مِنْ مَعَاصِي اللَّهِ عَزَّ وَجَل»[3]
نماز جماعت براى اين قرار داده شده است كه اخلاص، (اعتقاد به) توحيد، اسلام و عبادت به خدا آشكار و علنى باشد؛ زيرا آشكار كردن آن موجب اتمام حجت خداى يگانه بر مردم كل دنيا مى باشد، و افراد منافق و سبك شمارندگان نماز كه اظهار اسلام مى كنند، به مورد اقرار خود عمل نمايند و گواهى مردم به مسلمان بودن يكديگر جايز و ممكن گردد. علاوه بر اينها در نماز جماعت فوايدى از قبيل يارى بر نيكى و تقوى و بازداشتن از بسيارى از گناهان وجود دارد.
4. تعاون
يكى از بركات نماز جماعت، تعاون و همكارى است و امام رضا علیه السلام در ضمن حديثى در مورد بركات جماعت مى فرمايد:
«مَعَ ما فيه مِنَ الْمُساعَدة عَلَى الْبِّر والتقوى»[4]
با تأمّلى در نماز جماعت ها در طول تاريخ، آنها را پر از امور خير مشاهده مى نماييم. نمازهاى جماعت يكى از فعال ترين و زيباترين صحنه هاى تعاون و همكارى در جامعه بشرى بوده است. آمار كارهاى خيريه اى كه به بركت نمازهاى جماعت، در طول صدها سال انجام شده، قابل مقايسه با موارد ديگر نيست. بديهى است كه انجام اين امور خير، رهين اقامه نماز جماعت و از آثار آن است و اگر افراد به اقامه نماز به صورت فرادا مى پرداختند، اين خيرات تحقّق نمى يافت.
نماز جماعت، زمينه ساز جذب و تمايل ديگران، براى حضور در نماز جماعت مى شود.
نماز جماعت در طول تاريخ، منشأ آثار خير و بركتى بوده كه بر كسى پوشيده نيست. نماز جماعت از زيباترين و فعّال ترين صحنه هاى تعاون و همكارى در جامعه بوده و هست. اگر آمارى از كارهاى خير و عامّ المنفعه اى كه به بركت نماز جماعت، انجام گرفته و به سامان رسيده جمع آورى شود، كتاب بزرگى خواهد شد.
5. جلوگيرى از گناه
يكى ديگر از آثار و بركات نماز جماعت، جلوگيرى از گناه است.
امام رضا علیه السلام مى فرمايند:
«وَ الزَّجْرِ عَنْ كَثِيرٍ مِنْ مَعَاصِي اللَّهِ عَزَّ وَ جَل»[5]
و جلوگيرى از بسيارى از نافرمانى ها و گناه ها.
طبيعت نماز جلوگيرى از گناه است، همان اثر در نماز جماعت شدت مى يابد.
6. عامل وحدت
نماز جماعت عامل وحدت صفوف و نزديكى دلها و تقويت كننده روح اخوّت است. نماز جماعت، نوعى حضور و غياب بى تشريفات، و بهترين راه شناسايى افراد است. نماز جماعت بهترين و كم خرج ترين اجتماعات دنياست. و نوعى ديد و بازديد مجانى و آگاهى از مشكلات و نيازهاى يكديگر و زمينه ساز تعاون اجتماعى بين آحاد مسلمين است.
نماز جماعت روحيه فرد گرايى و انزوا و گوشه گيرى را از بين مى برد. نماز جماعت كينه و كدورت و سوء ظن ها را از بين مى برد.
7. معارفه و آشنايى
نماز جماعت زمينه معارفه و شناسايى مثبت را فراهم مى سازد. مسلمانان در قالب اين برنامه دينى و عبادت دسته جمعى قادر خواهند بود، يكديگر را شناسايى نموده و به هنگام گرفتارى و نياز، يار هم باشند.
برپايى نماز جماعت عطر معنويت و تقوى را در جامعه منتشر مى سازد و به طرفداران توحيد، قوّت، حركت و اميد مى بخشد.
8. توفيق اجبارى
در ميان مؤمنان و كسانى كه به زبان، اسلام را پذيرفته اند، افرادى وجود دارند كه در عمل، چندان اعتقادى به لوازم ايمان خود ندارند. برپايى نماز جماعت، اين گروه را بر آن مى دارد كه نماز خود را همراه با جمع به جا آورند و اگر در اصل نماز يا در به جا آوردن آن در اوّل وقت سست و بى اراده هستند، زمينه اين توفيق در ميان جمع برايشان فراهم گردد.
اهميت نماز جماعت
پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
«مَنْ مَشَى إِلَى مَسْجِدٍ يَطْلُبُ فِيهِ جَمَاعَةً كَانَ لَهُ بِكُلِّ خُطْوَةٍ سَبْعُونَ أَلْفَ حَسَنَةٍ وَ يُرْفَعُ لَهُ مِنَ الدَّرَجَاتِ مِثْلُ ذَلِكَ وَ إِنْ مَاتَ وَ هُوَ عَلَى ذَلِكَ وَكَّلَ اللَّهُ بِهِ سَبْعِينَ أَلْفَ مَلَكٍ يَعُودُونَهُ فِي قَبْرِهِ وَ يُؤْنِسُونَهُ فِي وَحْدَتِهِ وَ يَسْتَغْفِرُونَ لَهُ حَتَّى يُبْعَث»[6]
هر كس به مسجدى برود كه در آن نماز جماعت باشد، به هر گامى كه برمى دارد براى او هفتاد هزار حسنه نوشته مى شود و به همان اندازه بر درجه اش افزوده مى شود و اگر در آن حال بميرد، خداوند هفتاد هزار فرشته بر او مى گمارد كه در قبرش او را ديدار كنند و در تنهايى، انيس او باشند و تا هنگامى كه مبعوث شود براى او استغفار مى كنند.
نابينايى به حضور پيامبر صلی الله علیه و آله و سلم رسيد و عرض كرد: يا رسول الله من نابينا هستم، صداى اذان را مى شنوم ولى كسى نيست كه دست مرا بگيرد و مرا به جماعت برساند. پيامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: از منزل خود تا مسجد ريسمانى ببند، هنگام نماز جماعت به وسيله آن خود را به مسجد برسان و در نماز جماعت شركت كن.[7]
پيغمبر اكرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «فرشته وحى» جبرئيل امين بر من نازل شد و بعد از ابلاغ سلام خداوند، عرض كرد: يا رسول اللّه! پروردگارت هديه اى براى شما فرستاده است كه به هيچ پيغمبرى قبل از تو داده نشده است. پيامبر پرسيد: آن هديه چيست؟ جبرئيل عرض كرد: نماز جماعت است. پيامبر از ثواب و پاداش نماز جماعت سؤال كرد. جبرئيل عرض كرد: اگر نماز جماعت با دو نفر تشكيل شود، يكى امام و يكى مأموم، ثواب هر ركعت به اندازه 150 ركعت نماز فرادا است و اگر سه نفر باشند، ثواب سيصد ركعت را دارد و اگر چهار نفر شدند، ثواب ششصد ركعت را دارد و اگر پنج نفر شدند، ثواب 1200 ركعت را مى برند و اگر شش نفر بشوند، پاداش 2400 ركعت را دارد و اگر هفت نفر باشند، ثواب 4800 ركعت را دارد. به همين ترتيب تا شمار نمازگزاران از مرز ده نفر بگذرد، در اين صورت، اگر همه درياها مركّب شوند و آسمان ها و زمين، كاغذ گردد و درختان قلم شوند و جن و انس و ملائكه نويسنده شوند، نمى توانند حتى ثواب يك ركعت آن را هم بنويسند.[8]
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
آن قدر جبرئيل مرا درباره نماز جماعت سفارش كرد كه گمان كردم نماز بدون جماعت صحيح و قبول نخواهد بود.[9]
همچنين فرمود:
هر كه همسايه مسجد است و در نماز جماعت حاضر نمى شود، اگر بميرد به مرگ جاهليت مرده است.[10]
فضيلت نماز جماعت مغرب، عشا و صبح
امام صادق علیه السلام فرمود:
«فَمَنْ صَلَّى الْمَغْرِبَ وَ الْعِشَاءَ الْآخِرَةَ وَ صَلَاةَ الْغَدَاةِ فِي الْمَسْجِدِ فِي جَمَاعَةٍ فَكَأَنَّمَا أَحْيَا اللَّيْلَ كُلَّه»[11]
هر كس نماز جماعت مغرب و عشا و نماز صبح خود را با جماعت در مسجد بخواند، مانند آن است كه شب را احياء داشته است.
نماز جماعت در عصر ظهور
در عصر ظهور حضرت مهدى عجل الله تعالی فرجه الشریف استقبال و پذيرش مردم از نماز جماعت چنان چشمگير است كه مساجد كنونى و حتى مساجدى كه در آينده ساخته مى شوند، برطرف كننده نياز آنان نخواهند بود. به طورى كه در يك مسجد دوازده بار نماز جماعت خوانده مى شود.[12]
آثار نماز جماعت
پيامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
«صَلَاةُ الرَّجُلِ فِي جَمَاعَةٍ خَيْرٌ مِنْ صَلَاتِهِ فِي بَيْتِهِ أَرْبَعِينَ سَنَة»[13]
يك نماز جماعت، بهتر از چهل سال نماز در خانه است.
و ثواب نماز بنا به تعداد شركت كنندگان در نماز بيشتر مى شود، به طورى كه اگر تعداد شركت كنندگان در نماز جماعت به ده نفر برسند، حساب ثواب آن را جز خدا كسى نمى داند.[14]
1. اولين و مهمترين تأثير نماز جماعت، ايجاد همدلى و همبستگى است.
2. شركت كنندگان در نماز جماعت هميشه نماز را در اول وقت و صحيح مى خوانند.
3. در نماز جماعت انسان مى فهمد كه تنها او نيست كه خدا را عبادت مى كند.
4. آشنايى با مشكلات و گرفتارى يكديگر.
5. اجر و ثواب
6. شعار توحيد علنى مى شود.
7. حضور و غياب عملى مسلمين.
آداب نماز جماعت
لازم است در نماز جماعت به نكات زير توجه شود:
1. صف هاى نماز جماعت بايد منظم باشد، به طورى كه پاها و شانه هاى مأمومين در يك خط قرار گيرند.[15]
2. تا امام جماعت تكبيرة الاحرام را گفت، مناسب است همه اقتدا كنند.[16]
3. مأموم نبايد زودتر از امام جماعت به ركوع و سجده برود و كارهاى ديگر نماز را انجام دهد.[17]
4. اگر در صف جلو جا هست، مكروه است كه نمازگزار در صف هاى بعد قرار گيرد.[18]
نماز در صف اول همچون خط مقدم جبهه است.[19]
تا صف اول تكميل نشده صف ديگرى بسته نشود.[20]
امام على علیه السلام فرمود:
«أَفْضَلُ الصُّفُوفِ أَوَّلُهَا»[21]
برترين صف هاى جماعت (از نظر فضيلت) اولين آنهاست.
امام موسى كاظم علیه السلام فرمود:
نماز در صف اول جماعت همچون جهاد در راه خداوند است.[22]
گروهى از رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم درخواست كردند: ما را به كارى راهنمايى فرما كه به انجام دادن آن وارد بهشت شويم. حضرت فرمود: اذان بگوييد و اگر نتوانستيد امام جماعت شويد. پرسيدند: اگر اين را هم نتوانستيم چه كنيم؟ حضرت فرمود: در صف اول نماز جماعت حاضر شويد كه وارد بهشت خواهيد شد.[23]
5. بين صف ها فاصله نشود.
امام باقر علیه السلام فرمود:
«يَنْبَغِي أَنْ يَكُونَ الصُّفُوفُ تَامَّةً مُتَوَاصِلَة»[24]
شايسته آن است كه صفوف جماعت فشرده و پيوسته باشند.
پيامبر اكرم صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمود:
«تَسووا بينَ صُفوفِكُم»[25]
صفوفتان را منظم نماييد.
6. سمت راست امام جماعت با فضيلت تر از طرف چپ وى است.[26]
اگر مأموم يك مرد باشد، مستحب است طرف راست امام بايستد و اگر يك زن باشد مستحب است در طرف راست امام طورى بايستد كه جاى سجده اش مساوى زانو يا قدم امام باشد و اگر يك مرد و يك زن يا يك مرد و چند زن باشند مستحب است مرد طرف راست امام و باقى پشت سر امام بايستند و اگر چند مرد يا چند زن باشند مستحب است پشت سر امام بايستند و اگر چند مرد و چند زن باشند مستحب است مردها عقب امام و زن ها پشت مردها بايستند.[27]
7. براى مأمومين مستحب است بعد از «ولاالضالين» و قبل از آغاز سوره، «الحمدلله رب العالمين» بگويند.
8. مستحب است امام «سمع الله لمن حمده» بگويد و مأموم «ربنا لك الحمد».[28]
9. مأموم اندكى پس از امام به ركوع و سجده برود نه همزمان يا زودتر.[29]
10. مستحب است امام در وسط صف بايستد و اهل علم و كمال و تقوا در صف اول بايستند.[30]
11. مستحب است بعد از گفتن «قَد قامَتِ الصَّلوة» مأمومين برخيزند.
12. نافله خواندن زمانى كه امام شروع به اقامه مى كند، مكروه است.
13. مكروه است مأموم ذكرهاى نماز را طورى بگويد كه امام بشنود.
14. امام جماعت مكروه است فقط براى خودش دعا كند.[31]
15. اگر در صف هاى جماعت جا باشد، مكروه است انسان تنها بايستد.[32]
چرا بعضى به نماز جماعت نمى روند؟
با همه پاداش ها و آثارى كه براى نماز جماعت وجود دارد، برخى از اين فيض بزرگ محرومند و با تأسف، شاهديم كه بسيارى به آن بى اعتنا و كم رغبتند و حتى در همسايگى مسجد به سر مى برند.
علّت شركت نكردن افراد در نمازهاى جماعت، گوناگون است. بعضى واقعاً عذر دارند و دليلشان پذيرفتنى است، ولى در بسيارى موارد، بهانه هايى پوچ، بيشتر نيست. در اينجا به چند نمونه از اين بهانه ها اشاره مى شود:
- بعضى، از پاداش هاى نماز جماعت، غافلند.
- برخى، از بدرفتارى بعضى از نمازگزاران در مسجد، به نماز جماعت بى رغبت مى شوند.
- بعضى، تنها بداخلاقى امام جماعت را، بهانه عدم شركت خود قرار مى دهند و آن را منافى با عدالت او به حساب مى آورند.
- بعضى، به خاطر همفكر نبودن امام جماعت، با ديدگاه هاى سياسى آنان، از شركت در جماعت دورى مى كنند.
- بعضى، به خاطر مشغوليت هاى اقتصادى و اجتماعى و گرفتارى هاى روزمرّه، به نماز جماعت نمى روند.
- بعضى، از برخورد سرد افراد مسجد، دلسرد شده و به مسجد نمى روند.
- بعضى، عيب هاى بستگان و نزديكان امام جماعت را به حساب او مى گذارند و او را قبول ندارند.
- بعضى، از روى غرور، حاضر نيستند در نماز جماعت شركت كنند.
- برخى، تن پرور و تنبلند و در عبادات، بى حوصله و كسلند و نماز جماعت را، به جاى آن كه كار بدانند، بار مى دانند و به سختى حاضرند دست از كارهاى ديگر بكشند و به جمع مسلمانان در نماز بپيوندند.
- بعضى نيز از طول كشيدن نماز جماعت، از مسجد مى گريزند.
- بعضى نيز از متولى يا دست اندركاران مسجد، خوششان نمى آيد، از اين رو به نماز جماعت نمى آيند.
نخستين نماز جماعت
نخستين عبادتى كه پس از بعثت پيامبر تشريع شد، نماز بود و از همان روزهاى اول به جماعت خوانده شد. حضرت خديجه علیها السلام و حضرت على علیه السلام به امامت پيامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم نماز را به جا آوردند.[33]
همبستگى، عامل مصونيت
اگر 400 ليتر آب در ظرفهاى متعدد باشد، با برخورد با نجاست، همه نجس مى شوند، اما اگر تمام اين آبها را درون ظرف بزرگى بريزند، (بيشتر از «كُر» خواهد شد) و به سادگى نجس نمى شود و اگر كسى دست نجسش را به آن آب بزند، دست او پاك مى شود. انسان هاى مؤمن نيز اگر در سايه نماز جماعت به يكديگر پيوند پيدا كردند، هم ارزش نمازشان بيشتر مى شود و هم مصونيت بيشترى پيدا مى كنند.
اين نماز جماعت كه ثوابش از فرادى بيشتر است، به خاطر اين است كه در وقت نماز جماعت، دلها به هم متصل مى شود و يكى هم كه به آنان ملحق شود، منقلب مى گردد و الهى مى شود.
امامِ دل
در نماز جماعت، امام جماعتِ عادلى را برمى گزينيم و سعى مى كنيم او را بشناسيم اما امام جماعت درون ما چه كسى است؟ عقل است يا هواى نفس؟ از اعمال و رفتار و اقوالمان مى توانيم بفهميم. يعنى گفتار انسان، رفتار انسان، نوشتار انسان، سيره و سنّت انسان، شاهد امامى است كه در محراب درون او نهاده شده است. اگر حرف خوب مى زند، كار خوب مى كند، نشانه آن است كه امام درون او عقل است اما اگر كسى كار بدى كرد و دروغ گفت و ... اين نشانه آن است كه درون او خائنى است كه امام شده است.
[1] عيون اخبارالرضا علیه السلام، ج 2، ص 109.
[2] وسائل الشيعه، ج 8، ص 293، ابواب صلاة الجماعة، باب 2، ح 8.
[3] وسائل الشيعه، ج 8، ص 287، ابواب صلاة الجماعة، باب 1، ح 9.
[4] وسائل الشيعه، ج 8، روايت 10683.
[5] وسائل الشيعه، ج 8، روايت 10683.
[6] بحارالانوار، ج 76، ص 336؛ روضة الواعظين، ج 2، ص 337.
[7] لئالى الاخبار، ج 4، ص 206.
[8] تذكرة الصلوة، ص 100.
[9] بحارالانوار، ج 84، ص 4.
[10] منهاج الشارعين، ص 210.
[11] بحارالانوار، ج 66، ص 369.
[12] بحارالانوار، ج 52، ص 375.
[13] جامع الاخبار، ص 77.
[14] مستدرك الوسائل، ج 1، ص 487.
[15] توضيح المسائل مراجع، ج 1، ص 803.
[16] همان.
[17] همان.
[18] همان.
[19] وافى، ج 8، ص 1188.
[20] مستدرك الوسائل، ج 4، ص 20، فضل الصف الاول كفضلى على امتى.
[21] مستدرك الوسائل، ج 6، ص 460.
[22] من لايحضره الفقيه، ج 1، ص 385.
[23] منهاج الشارعين، ص 27؛ هزار و يك نكته، ديلمى، ص 214.
[24] كافى، ج 3، ص 385.
[25] وسائل الشيعه، ج 8، ص 423.
[26] وسائل الشيعه، ج 2، ص 160؛ عروة الوثقى، ج 1، فى مستحبات الجماعة، الخامس.
[27] توضيح المسائل مراجع، ج 1، م 1480.
[28] وسائل الشيعه، ج 6، ص 322.
[29] همان، ج 5، ص 422.
[30] توضيح المسائل مراجع، م 1482.
[31] عروة الوثقى، ج 1، فى مكروهات الجماعة؛ توضيح المسائل مراجع، ج 1، م 1490.
[32] توضيح المسائل مراجع، ج 1، ص 832، م 1488.
[33] وسائل الشيعه، ج 5، ص 373؛ اول جماعة كانت ان رسول الله كان يصلى ....