احكام عددى پنج
نمازهاى واجب يوميه در پنج وقت است: صبح، ظهر، عصر، مغرب و عشاء.
اركان نماز پنج چيز است كه اگر يكى از آنها كم يا زياد شود يا انجام نگيرد، عمدى باشد يا سهوى (فراموشى، جهالت و ...)، نماز باطل مى شود:
1. نيت؛ بايد نماز را به نيت «قربة الى الله» يعنى براى انجام فرمان خداوند عالم به جا آورد.
2. تكبيرة الاحرام؛ گفتن الله اكبر در اول هر نماز، كه بايد بعد از نيت انجام گيرد.
3. قيام؛ ايستادن (ايستادنى كه به طرفى خم نشود و بدن بدون حركت باشد و به جايى تكيه نكند و هر دو پا روى زمين باشد) و آن دو قسم است: الف) ركنى و آن ايستادن در موقع گفتن تكبيرة الاحرام و قيام پيش از ركوع است. ب) غير ركنى در موقع خواندن حمد و سوره و قيام بعد از ركوع است.
4. ركوع؛ خم شدن به طورى كه دستها بر زانوها قرار گيرد.
5. سجده؛ گذاشتن پيشانى روى مهر (خاك يا سنگ و يا هر چيز ديگرى كه سجده بر آن صحيح است) و قرار گرفتن دو دست، سر دو زانو و سر انگشت بزرگ پاها روى زمين.[1]
نماز ميت داراى پنج تكبير به شرح ذيل است:[2]
1. بعد از نيت و تكبيرة الاحرام بگويد: «اشهَدُ انْ لا الهَ الّا اللَّهُ وَ انَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه و آله و سلم».
2. بعد از تكبير دوم بگويد: «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد».
3. بعد از تكبير سوم بگويد: «اللَّهُمَّ اغْفِر لِلمُؤمِنينَ وَ المُؤمِنَاتَ»
4. بعد از تكبير چهارم اگر ميت مرد است بگويد: «اللَّهُمَّ اغْفِر لِهذا المَيِّتِ» و اگر زن است بگويد: «اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِهذِهِ الْمَيِّتِ»
آب مطلق پنج قسم است: كر؛ قليل؛ جارى؛ باران؛ چاه.[3]
اين آبها با آب قليل متفاوت است. زيرا چيز نجس را با يك بار شستن پاك مى كنند. نيز اگر چيز نجس به آنها برسد، نجس نمى شوند؛ مگر اينكه بو يا رنگ يا مزه آن تغيير كند؛ اما آبهاى قليل و مضاف اين خصوصيت را ندارند. با آب قليل در مواردى سه بار و گاهى هفت بار بايد چيز نجس را شست. ديگر اينكه به محض رسيدن ذره اى از نجاست به آب قليل، تمام آب حتى ظرف آن نجس مى شود.[4]
پنج چيز بر جنب و كسى كه در حكم آن است، حرام است:
1. رساندن جايى از بدن به خط قرآن يا نامهاى خدا و پيامبران و ائمه معصومين عليهم السلام.
2. رفتن به مسجد الحرام در مكه و مسجد النبى صلّی الله علیه و آله و سلّم در مدينه؛ حتى اگر از درى داخل شود و از در ديگر خارج گردد.
3. توقف در مساجد ديگر، اما اگر از يك در داخل شود و از در ديگر بيرون برود يا براى برداشتن چيزى داخل مسجد برود و توقف نكند، اشكال ندارد.
4. گذاشتن چيزى در مسجد.
5. خواندن سوره هايى كه سجده واجب دارد، حتى اگر يك كلمه بلكه يك حرف از اين سوره ها باشد.[5]
سر بريدن حيوان پنج شرط دارد:
1. كسى كه سر حيوان را مى برد چه مرد باشد چه زن بايد مسلمان باشد (و اظهار دشمنى با اهل بيت پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم نكند) و بچه مسلمان هم اگر مميز باشد، يعنى خوب و بد را بفهمد مى تواند سر حيوان را ببرد.
2. سر حيوان را با چيزى ببرند كه از آهن باشد ولى چنانچه آهن پيدا نشود (و طورى باشد كه اگر سر حيوان را نبرند مى ميرد) با چيز تيزى كه چهار رگ آن را جدا كند مانند شيشه و سنگ تيز، مى شود سر آن را بريد.
3. در موقع سر بريدن، جلو بدن حيوان رو به قبله باشد (و كسى كه مى داند بايد رو به قبله سر ببرد) اگر عمداً حيوان را رو به قبله نكند حيوان حرام مى شود ولى اگر فراموش كند يا مسأله را نداند يا قبله را اشتباه كند يا نداند قبله كدام طرف است يا نتواند حيوان را رو به قبله كند اشكال ندارد.
4. وقتى مى خواهد سر حيوان را ببرد يا كارد به گلويش بگذارد، به نيت سر بريدن، نام خدا را ببرد و همين قدر كه بگويد «بسم الله» كافى است و اگر بدون قصد سر بريدن نام خدا را ببرد، آن حيوان پاك نمى شود و گوشت آن هم حرام است، ولى اگر از روى فراموشى نام خدا را نبرد اشكال ندارد.
5. حيوان بعد از سر بريدن حركتى بكند. اگر چه مثلاً چشم يا دم خود را حركت دهد، يا پاى خود را به زمين بزند كه معلوم شود زنده بوده است.[6]
نماز آيات در هر ركعت پنج ركوع دارد.[7]
در ركعت اول نماز عيد فطر و قربان پنج قنوت مستحب است.[8]
آبى را كه با آن مخرج بول يا غايط را مى شويند با پنج شرط پاك است.
1. بو يا رنگ يا مزه نجاست را نگرفته باشد 2. نجاستى از خارج به آن نرسيده باشد 3. نجاست ديگرى مانند خون با بول يا غايط بيرون نيامده باشد 4. ذره هاى غايط در آب پيدا نباشد 5. بيشتر از معمول نجاست به اطراف مخرج نرسيده باشد.[9]
در پنج نماز اذان ساقط مى شود:
1. نماز عصر روز جمعه.
2. نماز عصر روز عرفه.
3. نماز عشاء شب عيد قربان براى كسى كه در مشعر الحرام باشد.
4. نماز عصر و عشاء زن مستحاضه.
5. نماز عصر و عشاى كسى كه نمى تواند از بيرون آمدن بول و غايط خوددارى كند.[10]
اركان نماز پنج چيز است. 1. نيت؛ 2. تكبيرة الاحرام؛ 3. قيام متصل به ركوع؛ 4. ركوع؛ 5. دو سجده؛[11]
كمترين عدد لازم براى انعقاد نماز جمعه پنج نفر است كه يكى از آنها امام جماعت است.[12]
اول ماه به پنج چيز ثابت مى شود: 1. خود انسان ماه را ببيند. 2. عده اى كه از گفته آنان يقين پيدا مى شود بگويند ماه را ديده ايم. 3. دو مرد عادل بگويند كه ماه را ديده ايم. 4. سى روز از اول ماه بگذرد. 5. حاكم شرع حكم كند كه اول ماه است.[13]
بر معتكف پنج چيز حرام است:
1. استفاده از عطريات و گياهان خوشبو.
2. خريد و فروش.
3. جدال در امور دينى و دنيوى براى اظهار فضل.
4. هر گونه استفاده شهوانى از جنس مخالف حتى همسر.
5. خودارضايى.[14]
پنج چيز از نظر برخى از مراجع تقليد خمس ندارد: 1. ارث 2. مهريه 3. بذل زن به مرد براى طلاق خُلع 4. ديه 5. جهيزيه.
افرادى كه به واسطه ازدواج بر پسرها محرم مى شوند پنج دسته اند:
1. همسر 2. مادر همسر 3. دختر همسر (در صورتى كه با آن زن آميزش كرده باشد و عقد به تنهايى سبب محرميت با دختر زن نمى شود) 4. زن پدر 5. زن پسر (عروس)[15]
افرادى كه به واسطه ازدواج بر دخترها محرم مى شوند عبارتند از:
1. شوهر 2. پدر شوهر 3. پسر شوهر 4. شوهر مادر (به شرط آن كه آميزش كرده باشند) 5. شوهر دختر (داماد).[16]
براى پنج چيز مى توان نماز را شكست: 1. جلوگيرى از ضرر مالى 2. حفظ جان در صورتى كه بدون شكستن نماز ممكن نباشد 3. در وسعت وقت مشغول نماز باشد و طلبكار طلب خود را مطالبه نمايد و اداى بدهى بدون شكستن نماز ممكن نباشد 4. در بين نماز بفهمد مسجد نجس شده چنانچه وقت نماز وسعت دارد بايد نماز را بشكند و مسجد را تطهير كند 5. اگر پيش از آن كه به اندازه ركوع خم شود يادش بيايد كه اذان و اقامه را فراموش كرده چنانچه وقت نماز وسعت دارد مستحب است نماز را بشكند.[17] (شكستن نمازهاى مستحبى حتى از روى اختيار جايز است.[18]
در پنج جا حمد بايد آهسته خوانده شود: 1. نماز ظهر و عصر 2. قضاى نمازهاى ظهر و عصر 3. نماز احتياط 4. حمدى كه به جاى تسبيحات اربعه خوانده مى شود 5. مأمومى كه در نماز جماعت وظيفه دارد حمد و سوره را بخواند (و اگر مأموم صداى حمد و سوره امام جماعت را در نمازهاى جهريه نمى شنود مى تواند حمد و سوره را آهسته بخواند)
پنج چيز در نماز كلام اضافى محسوب نمى شود: 1. جواب سلام كه واجب است[19] 2. صلوات در حين گفتن يا شنيدن نام پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم[20] 3. ذكر[21] 4. خواندن بخشى از قرآن در هر جاى نماز غير از سوره هاى سجده[22] 5.
جواب عطسه كننده (هنگامى كه نمازگزار عطسه كرد شنونده مى گويد:
«يرحمكم الله» و نمازگزار مى تواند در پاسخ بگويد «يغفر الله لكم»[23]
در پنج جا شركت در نماز جماعت واجب است: 1. نذر 2. عهد 3. قسم (اگر كسى نذر كند چنانچه مشكل من حل شود براى مدتى نمازم را به جماعت مى خوانم يا با خدا عهد و پيمان ببندد كه پروردگارا من متعهد مى شوم در نماز جماعت شركت نمايم يا قسم مى خورد كه نمازم را به جماعت مى خوانم، نماز جماعت بر آن شخص واجب مى شود) 4. وسواسى (اگر كسى مبتلا به وسواس در نماز باشد به گونه اى كه اگر بخواهد دست از وسواسى بردارد چاره اى جز شركت در نماز جماعت ندارد، شركت در نماز جماعت بر او واجب است.[24] 5. دستور پدر و مادر (اگر پدر يا مادر به فرزند خود امر كند كه نماز را به جماعت بخواند چون اطاعت امر پدر و مادر واجب است، بنا بر احتياط واجب بايد نماز را به جماعت بخواند).[25]
معاملات باطل پنج مورد است: 1. خريد و فروش عين نجس مانند شراب 2. خريد و فروش مال غصبى 3. خريد و فروش چيزهايى كه مال نيست (مانند فروختن پرندگان آسمان) 4. معامله چيزى كه منافع معمول آن حرام است 5. معامله اى كه در آن ربا باشد.[26]
آبى كه با آن مخرج بول و غائط را مى شويند با پنج شرط پاك است: 1. بو يا رنگ يا مزه نجاست نگرفته باشد 2. نجاستى از خارج به آن نرسيده باشد 3. نجاست ديگرى مثل خون با بول و غائط بيرون نيامده باشد 4. ذره هاى غائط در آب پيدا نباشد 5. بيشتر از مقدار معمول نجاست به اطراف مخرج نرسيده باشد.[27]
شكار با اسلحه پنج شرط دارد: 1. آن كه اسلحه شكار مثل كارد برنده باشد يا مثل نيزه و تير تيز باشد 2. كسى كه شكار مى كند مسلمان يا بچه مسلمان باشد 3. اسلحه را براى شكار كردن حيوان به كار ببرد و اگر اتفاقاً حيوانى را بكشد آن حيوان پاك نيست 4. در وقت به كار بردن اسلحه نام خدا را ببرد و اگر عمداً نام خدا را نبرد شكار حلال نمى شود 5. وقتى به حيوان برسد كه مرده باشد يا اگر زنده است، به اندازه سر بريدن آن وقت نباشد.[28]
عقد ازدواج پنج شرط دارد:
1. به عربى صحيح خوانده شود و اگر خود مرد و زن نتوانند صيغه را به عربى صحيح بخوانند، به هر لفظى كه صيغه را بخوانند صحيح است و لازم هم نيست كه وكيل بگيرند، اما بايد لفظى بگويند كه معنى «زوّجت» و «قبلت» را بفهماند.
2. مرد و زن يا وكيل آنها كه صيغه را مى خوانند قصد انشاء داشته باشند يعنى اگر خود مرد و زن صيغه را مى خوانند، زن به گفتن «زوّجتك نفسى» قصدش اين باشد كه خود را زن او قرار دهد و مرد به گفتن «قبلت التزويج» زن بودن او را براى خود قبول نمايد و اگر وكيل مرد و زن، صيغه را مى خوانند، به گفتن «زوّجت و قبلت» قصدشان اين باشد كه مرد و زنى كه آنان را وكيل كرده اند، زن و شوهر شوند.
3. كسى كه صيغه را مى خواند بايد بالغ و عاقل باشد، چه براى خودش بخواند يا از طرف ديگرى وكيل شده باشد.
4. اگر وكيل زن و شوهر يا ولى آنها صيغه را مى خوانند، در عقد، زن و شوهر را معين كنند مثلاً اسم آنها را ببرند يا به آنها اشاره نمايند. پس كسى كه چند دختر دارد، اگر به مردى بگويد «زوجتك احدى بناتى» (يعنى زن تو نمودم يكى از دخترانم را) و او بگويد «قبلت» يعنى قبول كردم، چون در موقع عقد دختر را معين نكرده اند عقد باطل است.
5. زن و مرد به ازدواج راضى باشند، ولى اگر زن ظاهراً به كراهت اذن دهد و معلوم باشد قلباً راضى است عقد صحيح است.[29]
واجبات ركوع پنج چيز است: 1. خم شدن به قصد ركوع به اندازه اى كه انگشتان دست به زانو برسد 2. ذكر ركوع 3. آرامش بدن در حين گفتن ذكر 4. ايستادن بعد از ركوع 5. آرامش بدن در حال ايستادن در حال ركوع.[30]
مجموعه احكام عملى اسلام به پنج دسته تقسيم مى شوند: 1. واجب 2. حرام 3. مستحب 4. مكروه 5. مباح.
عبادات مالى پنج نوع است و هر يك مصرف ويژه دارد: خمس، زكات، كفاره، فطريه، صدقه.
شرايط مكان نمازگزار پنج چيز است: 1. غصبى نباشد 2. متحرك نباشد 3. داراى نجاست مسريه نباشد 4. سقف آن كوتاه نباشد 5. مسطح باشد.[31]
احكام عددى شش
براى شش چيز بايد وضو گرفت:
1. نمازهاى واجب، غير از نماز ميت.
2. براى سجده و تشهد فراموش شده در نماز، اگر مبطل وضو پيش آمده باشد.
3. براى طواف واجب خانه خدا.
4. نذر، عهد، يا قسم خورده باشد كه وضو بگيرد.
5. نذر كرده باشد كه جايى از بدن خود را به خط قرآن برساند.
6. براى آب كشيدن قرآنى كه نجس شده است اگر مجبور شود بدن خود را به خط قرآن برساند.[32]
به شش نوع شك در نماز نبايد توجه كرد:
1. شك بعد از محل.
2. شك بعد از سلام.
3. شك بعد از گذشت وقت نماز.
4. كثيرالشك؛ كسى كه زياد شك مى كند.
5. شك بين امام جماعت و مأموم، در صورتى كه يكى از آن دو علم داشته باشند.
6. شك در نمازهاى مستحبى؛ مانند نماز نافله و تحيت و زيارت و ...[33]
براى شش نفر مستحب است كه در ماه مبارك رمضان اگر چه روزه نيستند؛ چيزهايى كه روزه را باطل مى كند، انجام ندهند:
1. مسافرى كه مبطل روزه انجام داده است؛ ولى پيش از ظهر به وطنش يا محلى كه قصد اقامت ده روز دارد رسيده است.
2. مسافرى كه بعد از ظهر به وطنش يا محلى كه قصد اقامت ده روز دارد رسيده است.
3. مريضى كه مبطل انجام داده است؛ ولى پيش از ظهر بهبود يافته است.
4. مريضى كه مبطل انجام داده است؛ ولى بعد از ظهر خوب شده است.
5. زنى كه در بين روز از عادت ماهانه يا نفاس پاك شده است.
6. كافرى كه مسلمان شود.[34]
آفتاب با شش شرط پاك مى كند:
1. چيز نجس به طورى تَر باشد كه اگر چيز ديگرى به آن برسد تر شود.
2. اگر عين نجاست بر آن باشد بايد پيش از تابيدن آفتاب آن را برطرف كند.
3. چيزى از تابيدن آفتاب جلوگيرى نكند.
4. آفتاب به تنهايى چيز نجس را خشك كند.
5. آفتاب مقدارى از بنا و ساختمان را كه نجاست به آن فرو رفته يك مرتبه خشك كند.
6. مابين روى زمين يا ساختمان كه آفتاب به آن مىتابد با داخل آن هوا يا جسم پاك ديگرى فاصله نباشد.[35]
براى فروشنده و خريدار شش چيز شرط است:[36]
1. بالغ باشند.
2. عاقل باشند.
3. حاكم شرع آنان را از تصرف در اموالشان جلوگيرى نكرده باشد يا در حال بلوغ سفيه نباشند.
4. قصد خريد و فروش داشته باشند. پس اگر مثلاً به شوخى بگويد مال خود را فروختم، معامله باطل است.
5. كسى آنها را مجبور نكرده باشد.
6. جنس و عوضى را كه مى دهند مالك باشند يا مثل پدر و جد صغير، اختيار مال در دست آنان باشد.
لباس نمازگزار شش شرط دارد: 1. پاك باشد 2. مباح باشد 3. از اجزاء مردار نباشد 4. از حيوانات حرام گوشت نباشد 5 و 6. براى مردان ابريشم خالص و طلا بافت نباشد.[37]
زنهاى حائض بر شش قسمند:[38]
1. عادت وقتيه و عدديه و آن زنى است كه دو ماه پشت سر هم در وقت معين خون حيض ببيند و شماره روزهاى حيض او هم در هر دو ماه يك اندازه باشد.
2. عادت وقتيه و آن زنى است كه دو ماه پشت سر هم در وقت معين خون حيض ببيند ولى شماره روزهاى حيض او در هر دو ماه يك اندازه نباشد.
3. عادت عدديه و آن زنى است كه شماره روزهاى حيض او در دو ماه پشت سر هم به يك اندازه باشد ولى وقت ديدن آن دو خون يكى نباشد.
4. مضطربه و آن زنى است كه چند ماه خون ديده ولى عادت معينى پيدا نكرده يا عادتش به هم خورده.
5. مبتدئه و آن زنى است كه دفعه اول خون ديدن اوست.
6. ناسيه و آن زنى است كه عادت خود را فراموش كرده است.
نمازهاى واجب شش تا است:
1. نماز يوميه 2. نماز آيات 3. نماز ميت 4. نماز قضاى پدر بر پسر بزرگ 5. نماز طواف 6. نماز نذر و عهد و قسم.[39]
نماز خواندن بر ميت مسلمان اگر چه بچه باشد واجب است. ولى بايد پدر يا مادر آن بچه مسلمان باشند و شش سال بچه تمام شده باشد.[40]
مستحب است نمازگزار شش تكبير قبل از تكبيرة الاحرام بگويد.[41]
در آشاميدن آب شش چيز مستحب است: 1. آب را به صورت مكيدن بياشامد 2. در روز ايستاده آب بخورد 3. قبل از خوردن آب بسم الله و بعد از آن الحمدلله بگويد 4. به سه نفس آب بياشامد 5. از روى ميل آب بياشامد 6. بعد از آشاميدن آب حضرت اباعبدالله عليه السلام و اهل بيت عليهم السلام ايشان را ياد و قاتلان آن حضرت را لعنت كند.[42]
معامله سَلَف شش شرط دارد. (معامله سلف آن است كه مشترى پول را بدهد كه بعد از مدتى جنس را تحويل بگيرد و اگر بگويد اين پول را مىدهم كه مثلاً بعد از شش ماه فلان جنس را بگيرم و فروشنده بگويد قبول كردم، يا فروشنده پول را بگيرد و بگويد فلان جنس را فروختم كه بعد از شش ماه تحويل بدهم معامله صحيح است.[43]
شش نوع نگاه حرام است: 1. نگاه به چهره آرايش كرده زن نامحرم 2. نگاه به زيورآلات زن نامحرم 3. نگاه به عكس بدحجاب زن آشنا 4. نگاه به بدن مرد نامحرم به جز صورت و دستها 5. نگاه به تمام بدن زن نامحرم به جز صورت و دستها تا مچ 6. نگاه هوس آلود (هر چند به صورت و دست ها و يا به بدن همجنس باشد)
در حلال بودن شكار سگ شش شرط معتبر است:
1. سگ آداب شكار را آموخته باشد و براى اين كار تربيت شده باشد و نشانه آن اين است كه سگ عادت كرده باشد كه هر گاه صاحبش او را با صداى مخصوصى به طرف شكار بفرستد حيوان در صورت نبودن مانع به طرف شكار برود و چون او را با صداى مخصوصى از رفتن باز دارد برگردد.
2. شكار با فرستادن صاحب سگ انجام شده باشد. پس اگر سگ بدون تحريك صاحبش حيوانى را تعقيب و شكار كند حلال نيست.
3. فرستنده سگ، مسلمان يا در حكم مسلمان باشد مانند كودك مسلمان.
4. هنگام روانه كردن سگ نام خدا را بر زبان بياورد پس اگر آن را عمداً ترك كند مقتول سگ حلال نيست اما اگر ترك نام خدا به خاطر فراموشى باشد ضرر ندارد.
5. مردن شكار مستند به گزيدن سگ و مجروح كردن آن باشد.
6. صاحب سگ حيوان شكار شده را زنده نيابد و اگر زنده يافت مهلت ذبح كردن آن را نداشته باشد.[44]
احكام عددى هفت
هفت عضو در سجده بايد بر زمين قرار بگيرد.[45]
اگر موقعى كه ذكر سجده را مىگويد يكى از هفت عضو را عمداً از زمين بردارد نمازش باطل مى شود.[46]
هفت چيز وضو را باطل مى كند:
1. بول؛ 2. غائط؛ 3. باد معده و روده كه از مخرج غائط خارج شود؛ 4. خوابى كه به واسطه آن چشم نبيند و گوش نشنود؛ 5. چيزهايى كه عقل را از بين مى برند مانند ديوانگى، مستى و بيهوشى؛ 6. استحاضه زنان؛ 7. كارى كه بايد براى آن غسل كرد، مانند جنابت و مسّ ميت.[47]
ظرفى را كه خوك از آن چيز روانى بخورد، بايد با آب قليل هفت مرتبه شست و در آب كر و جارى، بنا بر احتياط واجب هفت مرتبه شست و ظرفى را كه به شراب نجس شده است، بهتر است هفت مرتبه شسته شود.[48]
خواندن بيش از هفت آيه از سوره هايى كه سجده واجب ندارد بر جنب و حائض مكروه است.[49]
مستحب است سبحان ربى الاعلى و بحمده را سه يا هفت مرتبه بگويد.[50]
در هفت چيز خمس واجب مى شود:[51] 1. منفعت كسب 2. معدن 3. گنج 4. مال حلال مخلوط به حرام 5. جواهرى كه به واسطه غواصى (فرو رفتن در دريا به دست مى آيد 6. غنيمت جنگ 7. زمينى كه كافر ذمى از مسلمان بخرد.
اگر مرد بعد از عقد بفهمد كه زن يكى از هفت عيب را دارد مى تواند عقد را به هم بزند.[52]
1. ديوانگى 2. مرض خوره 3. مرض بَرَص 4. كورى 5. شل بودن به طورى كه معلوم باشد 6. آن كه افضا شده يعنى راه بول و حيض يا راه حيض و غايط او يكى شده باشد ولى اگر راه حيض و غايط او يكى شده باشد، به هم زدن عقد اشكال دارد و بايد احتياط شود 7. گوشت يا استخوان يا غده اى در فرج او باشد كه مانع نزديكى شود.
غسل هاى واجب هفت تا است: 1. جنابت 2. حيض 3. نفاس 4. استحاضه 5. مس ميت 6. غسل ميت 7. نذر و قسم.[53]
در هفت مورد به جاى وضو و غسل بايد تيمم نمود: 1. آب به قدر وضو يا غسل نباشد 2. دسترسى به آب نباشد 3. استعمال آب براى او ضرر داشته باشد 4. آب، مصرف مهمترى داشته باشد مانند رفع عطش 5. آب فقط به اندازه رفع نجاست مى رسد نه براى وضو گرفتن 6. ظرف آب غصبى باشد 7. وقت تنگ باشد كه اگر وضو يا غسل كند نماز قضا مى شود.[54]
تا هفت سال دختر تمام نشده پدر نمى تواند او را از مادرش جدا كند.[55]
مال پيدا شده را كه ارزش آن بيشتر از درهم است، بايد هفته اول هر روز و تا آخر سال هر هفته يك بار اعلام نمود.[56]
روزه هاى واجب هفت نوع است: 1. روزه ماه رمضان 2. روزه كفاره 3.
روزه قضا 4. روزه روز سوم اعتكاف 5. روزه نذر و عهد و قسم 6. روزه استيجارى 7. روزه جايگزين قربانى در حج تمتع.[57]
محارم نسبى دختران هفت دسته اند: 1. پدر و پدربزرگ 2. پسر و نوه 3. برادر 4. خواهرزاده 5. برادرزاده 6. عموى خود و عموى پدر و مادر 7. دایى خود و دايى پدر و مادر و محارم نسبى پسران نيز هفت دسته اند: 1. مادر و مادربزرگ 2. دختر و نوه 3. خواهر 4. خواهرزاده 5. برادرزاده 6. عمه خود و عمه پدر و مادر 7. خاله خود و خاله پدر و مادر.[58]
شرايط امام جماعت هفت چيز است: 1. عادل 2. بالغ 3. عاقل 4. نمازش صحيح باشد 5. شيعه دوازده امامى 6. حلال زاده 7. اگر براى مردان است، مرد باشد.[59]
احكام عددى هشت
كسى كه از وطن خود يا جايى كه قصد اقامت ده روز دارد (البته بعد از اتمام ده روز) بخواهد براى كارى از آنجا دور شود يا به حدّى كه كمتر از هشت فرسخ (چهل و پنج كيلومتر) رفت و برگشت نمايد، نماز و روزه اش كامل است و اگر غير از اين باشد نمازش شكسته و روزهاش باطل مى شود.
شير دادنى كه سبب محرميت مى شود، هشت شرط دارد: 1. بچه از شير زن زنده بخورد؛ 2. شير آن زن از حرام نباشد؛ يعنى اگر شير بچه اى را كه از زنا به دنيا آمده است، به بچه ديگر بدهند، اين بچه به كسى محرم نمى شود؛ 3. بچه شير را از پستان بمكد؛ اگر شير را در گلوى او بريزند، محرم نمى شود؛ 4. شير خالص باشد؛ 5. شير از يك شوهر باشد؛ اگر زن شيردهى به واسطه طلاق يا عللى ديگر جدا شود، بعد شوهر كند و از او حامله شود و تا موقع وضع حمل، شيرى كه از شوهر اول داشته باقى باشد، به بچه شيرى مثلاً هشت دفعه بدهد و هفت دفعه نيز بعد از وضع حمل از شير شوهر دوم بدهد، آن بچه به كسى محرم نمى شود؛ 6. بچه بر اثر مرض شير را قى نكند؛ 7. پانزده مرتبه، يا يك شبانه روز از شير او سير بخورد؛ 8. دو سال از سن بچه نگذشته باشد؛ اگر بعد از دو سال او را شير دهد، به كسى محرم نمى شود.[60]
سفر هشت فرسخى موجب شكسته شدن نماز مى شود.[61]
زكات را مى توان در هشت مورد مصرف نمود:[62]
1. فقير و آن كسى است كه مخارج سال خود و خانواده اش را ندارد.
2. مسكين و آن كسى است كه از فقير سخت تر مى گذراند.
3. كسى كه از طرف امام يا نايب امام مأمور است كه زكات را جمع و نگهدارى نمايد.
4. كافرهايى كه اگر زكات به آنان بدهد به دين اسلام مايل مى شوند يا در جنگ به مسلمانان كمك مى كنند.
5. خريدارى بنده ها و آزاد كردن آنها.
6. بدهكارى كه نمى تواند قرض خود را بدهد.
7. سبيل الله يعنى كارى كه مانند ساختن مسجد منفعت عمومى و دينى دارد، يا ساختن پل و اصلاح راه كه نفعش به عموم مسلمانان مى رسد.
8. مسافرى كه در سفر درمانده شده.
هشت قسم از شكيات، شكهايى است كه نماز را باطل مى كند:
1. شك در شماره ركعتهاى نماز دو ركعتى مثل نماز صبح و نماز مسافر، ولى شك در شماره ركعتهاى نماز مستحب دو ركعتى نماز را باطل نمى كند.
2. شك در شماره ركعتهاى نماز سه ركعتى.
3. آن كه در نماز چهار ركعتى شك كند كه يك ركعت خوانده يا بيشتر.
4. آن كه در نماز چهار ركعتى پيش از تمام شدن سجده دوم شك كند كه دو ركعت خوانده يا بيشتر.
5. شك بين دو و پنج يا دو و بيشتر از پنج.
6. شك بين سه و شش و يا سه و بيشتر از شش.
7. شك در ركعتهاى نماز كه نداند چند ركعت خوانده است.
8. شك بين چهار و شش يا چهار و بيشتر از شش، چه پيش از تمام شدن سجده دوم باشد يا بعد از آن.[63]
مسافر بايد نماز ظهر و عصر و عشاء را با هشت شرط شكسته به جا آورد يعنى دو ركعت بخواند: 1. سفر او كمتر از هشت فرسخ شرعى نباشد؛ 2. از اول مسافرت قصد هشت فرسخ را داشته باشد؛ 3. در بين راه از قصد خود برنگردد؛ 4. نخواهد پيش از رسيدن به هشت فرسخ از وطن خود بگذرد؛ 5. براى كار حرام سفر نكند؛ 6. از صحرا نشينهايى نباشد كه در بيابانها گردش مى كنند و هر جا آب و خوراك براى خود پيدا كنند مى مانند؛ 7. شغل او مسافرت نباشد؛ 8. به حد ترخص برسد.[64]
مسأله: سفر حرام موارد مختلفى دارد همچون سفرى كه براى او ضرر دارد يا زن بدون اجازه شوهر سفرى برود كه بر او واجب نيست.[65]
سفرى كه اسباب اذيت پدر و مادر باشد حرام است و انسان بايد در آن سفر نمازش را تمام بخواند و روزه هم بگيرد.[66]
مسأله: اگر براى آنكه كار واجبى را ترك كند مسافرت نمايد نمازش تمام است پس كسى كه بدهكار است اگر بتواند بدهى خود را بدهد و طلبكار هم مطالبه كند چنانچه در سفر نتواند بدهى خود را بدهد و مخصوصاً براى فرار از دادن قرض مسافرت نمايد بايد نماز را تمام بخواند.[67]
نبش قبر مسلمان حرام است مگر در هشت مورد: 1. آن كه ميّت در زمين غصبى دفن شده باشد و مالك زمين راضى نشود كه در آنجا بماند 2. آن كه كفن يا چيز ديگرى كه با ميت دفن شده غصبى باشد و صاحب آن راضى نشود كه در قبر بماند و همچنين است اگر چيزى از مال خود ميت كه به ورثه او رسيده با او دفن شده باشد و ورثه راضى نشوند كه آن چيز در قبر بماند (ولى اگر چيز مختصرى از مال او كه به ورثه به ارث رسيده مانند انگشتر و نحو آن با او دفن شده باشد در جواز نبش براى درآوردن آن تأمل و اشكال است خصوصاً اگر اجحاف بر ورثه نباشد) و اگر وصيت كرده باشد كه كتاب دعا يا قرآن يا انگشترى را با او دفن كنند، (در صورتى كه وصيتش بيشتر از يك سوم مال او نباشد) براى بيرون آوردن اينها نمى توانند قبر را بشكافند. 3. آن كه ميت بى غسل يا بى كفن دفن شده باشد، يا بفهمند غسلش باطل بوده، يا به غير دستور شرع كفن شده يا در قبر، او را رو به قبله نگذاشته اند. 4. آن كه براى ثابت شدن حقّى بخواهند بدن ميت را ببينند. 5. آن كه ميت را در جايى كه بى احترامى به اوست مثل قبرستان كفّار يا جايى كه كثافت و خاكروبه مى ريزند دفن كرده باشند. 6. آنكه براى يك مسأله شرعى كه اهميّت آن از شكافتن قبر بيشتر است، قبر را بشكافند مثلاً بچه زنده را از شكم زن حامله اى كه دفنش كرده اند بيرون آورند. 7. آن كه بترسند درنده اى بدن ميت را پاره كند، يا سيل او را ببرد يا دشمن بيرون آورد 8. آن كه قسمتى از بدن ميت را كه با او دفن نشده بخواهند دفن كنند ولى احتياط واجب آن است كه آن قسمت از بدن را طورى در قبر بگذارند كه بدن ميت ديده نشود.[68]
ازدواج با هشت زن حرام است: 1. زنان محرم 2. زن شوهردار 3. خواهرزن همزمان با خواهر او 4. زن عده دار 5. خواهر لواط دهنده 6. كافر غيركتابى مانند كمونيست ها 7. زنى كه در حال احرام است 8. ازدواج دائم با زن پنجم.[69]
[1] توضيح المسائل مراجع، ج 1، م 942
[2] همان، م 608
[3] همان، م 608
[4] همان، ص 49، م 26
[5] توضيح المسائل مراجع، ج 1، ص 225، م 355
[6] توضيح المسائل مراجع، ج 2، ص 504، م 2594
[7] همان، م 1507
[8] همان
[9] همان، م 27
[10] توضيح المسائل مراجع، م 922
[11] همان، م 942
[12] همان، م 874
[13] همان، م 1730
[14] تحريرالوسيله، ج 1، ص 309
[15] همان، ج 2، ص 277، م 1
[16] توضيح المسائل مراجع، ص 277
[17] توضيح المسائل مراجع، ج 1، ص 654
[18] عروةالوثقى، ج 2، ص 111، م 7
[19] توضيح المسائل مراجع، ج 1، م 1137
[20] همان، م 1124 و 1125
[21] همان، م 1134
[22] همان، م 1135
[23] عروة الوثقى، ج 1، ص 717، م 39
[24] توضيح المسائل مراجع، ج 1، ص 797، م 1405
[25] همان، م 1406
[26] همان، ج 2، ص 202، م 2055
[27] همان، ج 1، ص 50، م 27
[28] توضيح المسائل مراجع، ج 2، م 2601
[29] توضيح المسائل مراجع، ج 2، ص 383.
[30] همان، ج 2، م 1023.
[31] توضيح المسائل مراجع، ج 1، ص 503.
[32] توضيح المسائل مراجع، ج 1، م 316
[33] توضيح المسائل مراجع، ج 1، ص 608، م 1167
[34] همان، م 1749
[35] توضيح المسائل مراجع، ج 1، م 191
[36] همان، م 2081
[37] همان، م 798
[38] توضيح المسائل مراجع، م 478
[39] همان، ص 421
[40] حداقل سنّ ميت براى وجوب نماز ميت بلوغ است و احتياطاً از سن شش سالگى است؛ توضيح المسائل مكارم، م 56
[41] توضيح المسائل مراجع، ج 1، م 130
[42] همان، ج 2، ص 540، م 2638
[43] همان، م 2110- 2112
[44] تحرير الوسيله، ج 2، ص 140، م 8.
[45] همان، م 1045
[46] توضيح المسائل مراجع، م 1054
[47] همان، م 323
[48] همان، م 152 و 153
[49] توضيح المسائل مراجع، م 356
[50] همان، م 1050
[51] همان، م 1751
[52] همان، ج 2، م 2380
[53] همان، ج 1، ص 221
[54] توضيح المسائل مراجع، ص 385
[55] همان، م 2458
[56] همان، ج 1، ص 488، م 2566
[57] تحريرالوسيله، ج 1، ص 303؛ توضيح المسائل مراجع، م 1390
[58] همان، ج 2، ص 263
[59] توضيح المسائل مراجع، ج 1، م 1453
[60] توضيح المسائل مراجع، ص 369، م 2474
[61] همان، ص 738
[62] همان، م 1925
[63] توضيح المسائل مراجع، ج 1، ص 658، م 1165
[64] همان، ص 738
[65] توضيح المسائل مراجع، ص 720
[66] همان، م 1295
[67] همان، م 1297
[68] توضيح المسائل مراجع، ج 1، ص 369، م 643.
[69] رساله دانشجويى، ص 250، نساء/ 23.