احكام عددى
بيان احكام در قالب ها و شيوه هاى مختلف مى تواند جاذبه بيشترى براى مخاطبان به ويژه قشر جوان ايجاد كند شيوه عددی شیوه ديگرى است براى بيان احكام، در اين شيوه بسيارى از احكام فقهى از زاويه عدد و شماره مورد بررسى قرار گرفته است كه خود مى تواند تنوعى در بيان احكام باشد.
احكام عددى يك
چيز نجس كه عين نجاست در آن نيست اگر زير شيرى كه متصل به كر است يك مرتبه شسته شود پاك مى شود.[1]
اگر چيز نجس را بعد از برطرف كردن عين نجاست يك مرتبه در آب كر يا جارى فرو ببرند پاك مى شود.[2]
بر نمازگزار مستحب است بين اذان و اقامه يك قدم بردارد.[3]
اگر چند غسل بر كسى واجب باشد براى همه آنها يك غسل كافى است.[4]
يك وجب فاصله در حال ايستاده بين پاهاى مرد مستحب است.[5]
نمازگزار مى تواند به جاى تسبيحات اربعه يك حمد آهسته بخواند.[6]
اگر چيزى به غير بول نجس شود چنانچه بعد از برطرف كردن نجاست يك مرتبه آب روى آن بريزند و از آن جدا شود پاك مى گردد.[7]
اگر چيزى به بول پسر شيرخوارى كه غذاخور نشده نجس شود يك مرتبه آب روى آن بريزند پاك مى شود.[8]
بين دو نماز جمعه بايد يك فرسخ فاصله باشد.[9]
سلام واجب نماز يكى از دو سلام آخر نماز است.[10]
اگر چند ميت را مس كند يك غسل كافى است.[11]
حج در تمام عمر يك مرتبه واجب مى شود.[12]
اگر به چيز نجسى كه عين نجاست در آن نيست يك مرتبه باران ببارد پاك مى شود و در فرش و لباس و مانند اينها فشار دادن لازم نيست البته بايد طورى باشد كه بگويند باران مى آيد.[13]
مخرج بول با غير آب پاك نمى شود اگر بعد از برطرف شدن بول يك مرتبه بشويند كافى است.[14]
اگر مخرج غائط را با آب بشويد بايد چيزى از غائط در آن نماند ولى باقى ماندن رنگ و بوى آن مانعى ندارد. و اگر در دفعه اول طورى شسته شود كه ذره اى از غائط در آن نماند دوباره شستن لازم نيست و اگر بخواهد با سنگ پاك كند اگر با يك مرتبه هم غائط برطرف شود كفايت مى كند.[15]
احكام عددى دو
در سفر بايد نمازهاى چهار ركعتى را دو ركعت خواند.[16]
وضو را به دو صورت مى توان انجام داد:
1. ترتيبى؛ شستن صورت از پيشانى تا چانه و بعد شستن دست راست از آرنج تا نوك انگشتان، سپس دست چپ و پس از آن مسح سر و بعد مسح پاى راست و سپس مسح پاى چپ.
2. ارتماسى؛ صورت و دستها را به قصد وضو از بالاى پيشانى به پايين در آب فرو مى بريم؛ يعنى صورت را از طرف پيشانى و دستها را از طرف آرنج در آب فرو برده و به همين صورت از آب بيرون مى آوريم.
در وضو مى شود بعضى از اعضاء را ارتماسى و بعضى ديگر را غير ارتماسى انجام داد.[17]
آب بر دو قسم است: مطلق و مضاف.[18]
آب مطلق؛ شامل آب كر، قليل، جارى، باران و چاه مى شود.[19]
تمامى آبها جز آب قليل؛ در صورتى نجس مى شوند كه بو يا رنگ يا مزه آن تغيير كند؛ ولى آب قليل به محض ملاقات نجس با آن، نجس مى شود.
آب مضاف؛ آبى است كه از چيزى گرفته شده و يا با چيزى مخلوط شده باشد؛ مثل آب هندوانه، گلاب و آبى كه با گل آلوده شده باشد به طورى كه ديگر به آن آب نگويند. با آب مضاف نمى شود وضو و غسل انجام داد و چيز نجس را شست؛ چون نجاست را پاك نمى كند.[20]
تنها در دو روز سال، خورشيد در ساعت معينى مستقيم بالاى كعبه قرار مى گيرد. براى تعيين قبله در اين روز مسلمانان بايد فرصت را غنيمت شمرند تا جهت قبله در مساجد و منازلى كه احياناً مورد ترديد است، معين گردد:
1. روز هشتم خرداد هر سال، ساعت 48: 12 خورشيد بالاى كعبه قرار مى گيرد، آن گاه مى شود جهت قبله را تعيين كرد.
2. روز بيست و پنجم تير، ساعت 12:57 خورشيد بالاى كعبه قرار مى گيرد از اين رو در تمام كره زمين هنگام ظهر شرعى (به وقت مكه) اگر رو به خورشيد باشيم، به سمت قبله قرار مى گيريم. البته افق هر كشورى نسبت به كشور ديگر تفاوت مى كند.[21]
در بسيارى از امور با شهادت دو مرد عادل، حكمى ثابت مى شود كه در ذيل به چند نمونه از آنها اشاره مى شود:
1. داخل شدن اول وقت نماز.
2. اثبات اول ماه.
3. براى اثبات حق مدعى.
4. هنگام طلاق دادن زن.
5. اعلميت مجتهد.
6. طهارت و نجاست يك چيز.
مستحب است امام جماعت براى رسيدن مأموم ركوع را دو برابر طول دهد.[22]
كمترين نفر كه با آن نماز جماعت منعقد مى گردد دو نفر است.[23]
كسى كه عمداً روزه خود را با حلال باطل كند بايد دو ماه روزه كفاره بگيرد يا شصت فقير را طعام دهد.
غير از غسل ميت غسل هاى ديگر را مى توان دو گونه انجام داد، ترتيبى و ارتماسى.
دو نوع لباس بر مردان حرام است. ابريشم خالص و طلاباف.[24]
كر بودن آب به دو راه ثابت مى شود: 1. به وسيله خود انسان، 2. شنيدن از دو نفر عادل.[25]
براى حلال شدن آب انگور جوشيده بايد دو سوم آن تبخير شود.[26]
كسى كه نمى داند وظيفه اش تيمم است يا خير بايد هر دو را انجام دهد.[27]
دو سجده سهو براى هر زياده و نقيصه در نماز لازم است.[28]
در روز جمعه انسان مى تواند به جاى نماز ظهر دو ركعت نماز جمعه بخواند.[29]
نماز جمعه داراى دو قنوت[30] و دو خطبه است كه مانند اصل نماز واجب بوده و بايد توسط امام جمعه ايراد شود.[31]
نماز آيات دو ركعت است و در هر ركعت پنج ركوع دارد.[32]
عقد بر دو قسم است دائم و غير دائم، عقد دائم آن است كه مدت زناشويى در آن معين نشود و زنى را كه به اين قسم عقد مى كنند دائمه گويند و عقد غير دائم آن است كه مدت زناشويى در آن معين شود مثلاً زن را به مدت يك ماه يا يك سال عقد نمايند و آن را متعه مى نامند.[33]
انسان نمى تواند با دو خواهر اگر چه رضاعى باشند ازدواج كند.[34]
مستحب است بچه را دو سال تمام شير دهند.[35]
زن را در دو حال نمى توان طلاق داد: 1. حيض، 2. نفاس.[36]
خمس را بايد دو قسمت كرد يك قسمت آن سهم سادات است كه بايد آن را به مجتهد جامع الشرايط تسليم كنند و يا با اذن او به سيد فقير بدهند. و نصف ديگر آن سهم امام است كه در اين زمان بايد به مجتهد جامع الشرايط داد.[37]
انسان مى تواند دو وطن داشته باشد.[38]
اگر مأموم در دو ركن نماز جماعت از امام جماعت جلو يا عقب بيفتد بنا بر احتياط واجب بايد نماز را فرادى تمام كند.[39]
دو سجده يك ركن است كه اگر كسى در نماز واجب عمداً يا از روى فراموشى هر دو را ترك كند يا دو سجده ديگر بر آنها اضافه نمايد نمازش باطل است.[40]
در دو مورد به جا آوردن قضاى نماز واجب است:
1. نماز واجب را در وقت آن نخوانده باشد؛ 2. بعد از وقت متوجه شود نمازى كه خوانده باطل بوده است.[41]
معامله با بچه نابالغ در دو صورت صحيح است: 1. معامله چيزهاى كم قيمتى كه مانند آن براى بچه ها متعارف است 2. بچه نابالغ وسيله باشد كه پول را به فروشنده بدهد و جنس را به خريدار برساند.[42]
جاهل در احكام دو نوع است: قاصر و مقصر. جاهل قاصر كسى است كه در تحصيل علم كوتاهى نكرده است يعنى در شرايطى بوده است كه امكان دسترسى به حكم خدا براى او نبوده و احتمال بطلان اعمالش را نمىدهد. جاهل مقصر كسى است كه در تحصيل علم كوتاهى كرده است.
يعنى امكان آموختن و ياد گرفتن احكام الهى را داشته ولى آنها را ياد نگرفته است. جاهل قاصر مورد مؤاخذه خداوند قرار نمى گيرد ولى جاهل مقصر سزاوار آن است.[43]
مسأله: اگر به واسطه ندانستن مسأله كارى انجام دهد كه روزه را باطل مى كند، چنانچه مى توانسته مسأله را ياد بگيرد بنا بر احتياط واجب كفاره بر او واجب مى شود و اگر نمى توانسته مسأله را ياد بگيرد يا اصلاً متوجه مسأله نبوده، كفاره بر او واجب نيست.[44]
حقوق دو قسم است: حق الناس و حق الله؛ احكام حق الله در كتاب حدود آمده است و حق الناس در ابواب مختلفى چون خريد و فروش، اجاره، امانت، قرض، رهن و ...[45]
طلاق بايد به صيغه عربى صحيح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند.[46]
ربا بر دو گونه است: رباى قرضى و رباى معاملى. رباى در قرض آن است كه طلبكار بيش از طلب خود بخواهد. رباى در معامله اين است كه مقدارى از جنسى را كه به وزن يا پيمانه مى فروشند به زيادتر از آن بفروشد مثلاً يك من گندم را به يك من و نيم بفروشد.[47]
دو فراموش شده در نماز را مى توان بعد از نماز انجام داد: 1. تشهد فراموش شده، 2. سجده فراموش شده. سپس بايد دو سجده سهو انجام داد.[48]
دو نوع از سوره هاى قرآن را در نماز نمى شود خواند: 1. سوره هايى كه سجده واجب دارند[49] 2. خواندن سوره هاى بزرگ كه باعث گذشتن وقت نماز شود.[50]
در دو صورت نماز را بايد به نيت ما فى الذمه بخواند: 1. نماز مغرب و عشا را تا نصف شب نخواند. 2. كسى كه براى نماز صبح بيدار شده و نمى داند كه آفتاب طلوع كرده يا نه؟[51]
مقدمات نماز بر دو دسته اند: 1. مقدمات واجب همچون طهارت، پاكى، وقت شناسى، قبله شناسى، پوشش مناسب، غصبى نبودن مكان؛ 2. مقدمات مستحبى همچون اذان و اقامه.
احكام عددى سه
رباخوارى يكى از گناهان كبيره است كه در قرآن جنگ با خدا محسوب شده است.[52] گناه يك درهم ربا بزرگتر از آن است كه انسان هفتاد مرتبه با محرم خود زنا كند.[53] اما سه نوع ربا حرام نيست: 1. رباى پدر و فرزند از يكديگر 2. رباى زن و شوهر 3. ربا از كافرى كه در پناه اسلام نيست.[54]
اگر بخواهند ظرفى را كه به شراب نجس شده با آب قليل آب بكشند، بايد سه مرتبه بشويند و بهتر است هفت مرتبه شسته شود.[55]
ظرف نجس را با آب قليل بايد سه مرتبه شست، بلكه در آب كُر و آب جارى هم احتياط سه مرتبه است.[56]
ظرف نجس را با آب قليل به اين صورت مى شود آب كشيد؛ يكى آن كه سه مرتبه پر كنند و خالى كنند، ديگر اين كه سه دفعه قدرى آب در آن بريزند و هر دفعه آب را در آن طورى بگردانند كه به جاهاى نجس آن برسد و بيرون بريزند.[57]
اگر ظرف بزرگى مثل پاتيل نجس شود، چنانچه سه مرتبه آن را از آب پر و خالى كنند پاك مى شود. و همچنين است اگر سه مرتبه از بالا آب در آن بريزند، به طورى كه تمام اطراف آن را بگيرد. و در هر دفعه آبى كه ته آن جمع مى شود بيرون آورند.[58]
اگر ظاهر برنج و گوشت يا چيزى مانند اينها نجس شده باشد.
چنانچه آن را در ظرفى بگذارند و سه مرتبه آب روى آن بريزند و خالى كنند، پاك مى شود و ظرف آن هم پاك مى شود.[59]
در وضو، شستن صورت و دستها مرتبه اول واجب، مرتبه دوم جايز و مرتبه سوم و بيشتر از آن حرام مى باشد.[60]
مدت حيض كمتر از سه روز و بيشتر از ده روز نمى شود و اگر مختصرى از سه روز كمتر باشد حيض نيست.[61]
بايد سه روز اول حيض پشت سر هم باشد. پس اگر مثلاً دو روز خون ببيند و يك روز پاك شود و دوباره يك روز خون ببيند حيض نيست.[62]
اگر كمتر از سه روز خون ببيند و پاك شود و بعد سه روز خون ببيند خون دوم حيض است. و خون اول اگر چه در روزهاى عادتش باشد، حيض نيست.[63]
اگر انسان، ميّتى را كه سه غسل او كاملاً تمام شده است مس نمايد غسل بر او واجب نمى شود ولى اگر پيش از آن كه غسل سوم تمام شود جايى از بدن او را مس كند اگر چه غسل سوم آنجا تمام شده باشد بايد غسل مسّ ميّت كند.[64]
واجب است ميّت را سه غسل بدهند؛ اول با آبى كه با سدر مخلوط باشد. دوم با آبى كه با كافور مخلوط باشد، سوم با آب خالص.[65]
مرد مى تواند دختربچه اى را كه سن او از سه سال بيشتر نيست غسل دهد و زن هم مى تواند پسربچه اى را كه سن او از سه سال بيشتر نيست غسل دهد.[66]
ميّت مسلمان را بايد با سه پارچه كه آنها را لنگ و پيراهن و سرتاسرى مى گويند، كفن نمايند.[67]
طلاق تا سه بار صحيح است.[68] اگر زنى را دو بار طلاق دهد و به او رجوع كند، يا دو بار او را طلاق دهد و بعد از هر طلاق عقدش كند، بعد از طلاق سوم آن زن بر او حرام است.[69]
مستحب است تا سه روز براى اهل خانه ميت غذا بفرستند و غذا خوردن نزد آنان و در منزلشان مكروه است.[70]
كسى كه در يك نماز سه مرتبه شك كند يا در سه نماز پشت سر هم شك كند كثيرالشك است و نبايد به شك خود اعتنا كند.[71]
براى سه چيز بعد از سلام نماز، انسان بايد دو سجده سهو به جا آورد.
1. در بين نماز سهواً حرف بزند 2. يك سجده را فراموش كند 3. در نماز چهار ركعتى بعد از سجده دوم شك كند كه چهار ركعت خوانده يا پنج ركعت[72] و در دو مورد هم احتياط واجب آن است كه سجده سهو بنمايد:
1. در جايى كه نبايد نماز را سلام دهد مثلاً در ركعت اول سهواً سلام بدهد 2. تشهد را فراموش كند.[73]
نجاست هر چيز از سه راه ثابت مى شود:
1. خود انسان يقين كند چيزى نجس است.
2. كسى كه چيزى در اختيار او است بگويد آن چيز نجس است.
3. دو مرد عادل بگويند چيزى نجس است.[74]
مجتهد و اعلم را از سه راه مى توان شناخت.
1. خود انسان يقين كند مثل آنكه از اهل علم باشد و بتواند مجتهد و اعلم را بشناسد.
2. دو نفر عالم عادل كه مى توانند مجتهد و اعلم را تشخيص دهند. مجتهد يا اعلم بودن كسى را تصديق كنند.
3. عده اى از اهل علم كه مى توانند مجتهد و اعلم راتشخيص دهند، بگويند و از گفته آنان اطمينان پيدا شود.[75]
زمين با سه شرط كف پا و ته كفش نجس را پاك مى كند.[76]
1. پاك باشد 2. خشك باشد 3. نجاست در كف پا و ته كفش به واسطه راه رفتن يا ماليدن بر زمين برطرف شود.
مسأله: براى پاك شدن كف پا و ته كفش بهتر است پانزده قدم يا بيشتر راه برود.[77]
مسأله: لازم نيست كف پا و كفش نجس، تر باشد بلكه اگر خشك هم باشد با راه رفتن پاك مى شود.[78]
نشانه هاى منى سه چيز است: 1. با شهوت بيرون بيايد؛ 2. با فشار بيرون بيايد؛ 3. همراه با سستى بدن باشد.[79]
استحاضه سه قسم است: قليله، متوسطه و كثيره.[80]
مسأله: در استحاضه قليله بايد براى هر نماز يك وضو بگيرد و نوار بهداشتى را عوض كند و ظاهر فرج را هم اگر خون به آن رسيده آب بكشد.[81]
در سه صورت اگر بدن يا لباس نمازگزار نجس باشد نماز او صحيح است:[82]
1. به واسطه زخم يا جراحت يا دملى كه در بدن اوست لباس يا بدنش به خون آلوده باشد.
2. بدن يا لباس او مقدار كمتر از درهم كه تقريباً به اندازه يك سكه مى شود به خون آلوده باشد.
3. ناچار باشد با بدن يا لباس نجس نماز بخواند.
مسأله: اگر خون بريدگى و زخم كه به زودى خوب مى شود و شستن آن آسان است در بدن يا لباس نمازگزار باشد نماز او باطل است.[83]
مسأله: اگر خون روى لباسى كه آستر دارد بريزد و به آستر آن برسد هر كدام را جدا بايد حساب نمود.[84]
مسأله: لباس و بدنى كه به واسطه خون و (آب) نجس شده نمى شود با آن نماز خواند.[85]
محرميت به شير سه گونه است: 1. پانزده مرتبه از شير يك زن بخورد؛ 2. يك شبانه روز شير يك زن را بخورد؛ 3. به قدرى از شير يك زن بخورد كه بگويند گوشت او از شير آن زن روئيده است.[86]
در نماز آيات و نماز عيد فطر مستحب است بجاى اذان و اقامه سه مرتبه به قصد اميد ثواب بگويد الصلاة.[87]
اگر مرد در مرگ زن يا فرزند يقه يا لباس خود را پاره كند، يا اگر زن در عزاى ميّت صورت خود را بخراشد به طورى كه خون بيايد يا موى خود را بكَنَد بايد ده فقير را طعام دهد و يا آنها را بپوشاند و اگر نتواند بايد سه روز روزه بگيرد بلكه اگر خون هم نيايد بنا بر احتياط بايد به اين دستور عمل نمايد.[88]
كفاره شكستن قسم، اطعام يا لباس دادن به ده نفر است و اگر نتواند طعام يا لباس بدهد بايد سه روز روزه بگيرد.[89]
نشانه هاى بلوغ يكى از سه چيز است: 1. روييدن موى درشت زير شكم بالاى عورت؛ 2. بيرون آمدن منى؛ 3. تمام شدن پانزده سال قمرى در پسران و تمام شدن نه سال قمرى در دختران.[90]
استبراء عمل مستحبى است كه مردها بعد از بيرون آمدن بول انجام مى دهند، و طريقه آن اين است كه بعد از قطع شدن بول سه دفعه با انگشت ميانه دست چپ از مخرج غائط تا بيخ آلت بكشد و بعد، انگشت شست را روى آلت و انگشت سبابه را زير آن بگذارد. سه مرتبه تا ختنه گاه بكشد و پس از آن سه مرتبه سر آلت را فشار دهد.[91]
سه آب به نامهاى وذى، مذى و ودى گاهى از محل ادرار خارج مى شوند و حكم منى را ندارند. آبى كه گاهى در حين تحريك شهوت از انسان خارج مى شود و به آن مذى مى گويند پاك است و نيز آبى كه گاهى بعد از منى بيرون مى آيد و آن وذى است و آبى كه گاهى بعد از بول بيرون مى آيد و به آن ودى مى گويند اگر بول به آن نرسيده باشد پاك است.[92]
مقدار زكات فطره سه كيلو گندم يا جو يا خرما يا كشمش يا برنج و مانند اينهاست كه بايد خود آنها را به مستحق بدهند يا پولش را.[93]
شرايط عمومى تكليف سه چيز است: 1. بلوغ 2. عقل 3. قدرت. و مكلف در صورتى كه يكى از سه مورد فوق را نداشته باشد، تكليفى بر او نيست.[94]
در ورود به نماز سه واجب بايد انجام شود: 1. آرامش بدن 2. نيت 3. تكبيرة الاحرام.[95]
غسلهاى مستحبى سه دسته اند: 1. غسلهايى كه در زمانهاى خاصى انجام مى شود همچون غسل جمعه و غسل شب قدر 2. غسلهايى كه براى مكانهاى خاص انجام مى شود همچون غسل زيارت 3. غسلهايى كه براى انجام كار خاصى همچون برنامه اعمال اعتكاف انجام مى شود.[96]
براى انسان در طول زندگى سه نوع شهادتين مطرح است: 1. در ابتداى زندگى به صورت اذان و اقامه 2. شهادتين در انتهاى زندگى 3. اذان و اقامه اى كه روزانه خود مكلف ده بار در نمازهاى يوميه مى گويد و بدين گونه عقايد خود را تقويت مى كند.
كسانى كه به واسطه خويشاوندى ارث مى برند سه دسته اند: 1. پدر و مادر و اولاد ميت و با نبودن اولاد، اولادِ اولاد هر چه پايين روند، هر كدام آنان كه به ميت نزديكتر است ارث مى برد و تا يك نفر از اين دسته هست دسته دوم ارث نمى برند 2. جد يعنى پدربزرگ و پدر او هر چه بالا رود و جدّه يعنى مادر بزرگ و مادر او هر چه بالا رود پدرى باشند يا مادرى و خواهر و برادر و با نبودن برادر و خواهر، اولاد ايشان هر كدام آنان كه به ميت نزديكتر است ارث مى برد و تا يك نفر از اين دسته هست دسته بعد ارث نمى برند 3. عمو و عمه و دايى و خاله هر چه بالا روند و اولاد آنان هر چه پايين روند و تا يك نفر از عموها و عمه ها و دايى ها و خاله هاى ميت زنده اند، اولاد آنان ارث نمى برند ولى اگر ميت عموى پدرى و پسرعموى پدر و مادرى داشته باشد (و غير از اينها وارثى نداشته باشد) ارث به پسرعموى پدر و مادرى مى رسد و عموى پدرى ارث نمى برد.[97]
امر به معروف سه مرتبه دارد: 1. با شخص معصيت كار طورى عمل شود كه بفهمد براى ارتكاب او به معصيت اين برخورد با او شده 2. امر به معروف زبانى 3. توسل به زور كه شرايط خاصى دارد و براى توضيح بيشتر بايد به كتابهاى توضيح المسائل مراجعه نمود.[98]
سه نماز است كه نُه قنوت دارد: 1. نماز عيد فطر 2. نماز عيد قربان 3. نماز استسقاء.[99]
اگر پول جنسى را كه نقد خريده تا سه روز ندهد و جنس را تحويل نگيرد، فروشنده مى تواند معامله را به هم بزند.[100]
سه غسل را فقط بايد به صورت ترتيبى انجام داد: 1. غسل ميت 2. غسل جبيره 3. غسلى كه روزه دار انجام مىدهد.
كفاره سه نوع است: 1. ترتيبى (بر كسى كه كفاره واجب است بايد به ترتيبى كه از او خواسته شده است انجام دهد مثلاً در كفاره قسم يا كفاره قضاى روزه ماه رمضان كه بايد ده نفر را طعام بدهد و اگر نتوانست سه روز روزه بگيرد 2. تخييرى (كه از ابتدا خود مكلف مى تواند نوع كفاره را اختيار كند مانند كفاره روزه، نذر، عهد و اعتكاف) 3. كفاره جمع مانند كفاره افطار روزه به حرام.[101]
اولين تعقيب بعد از نماز گفتن سه تكبير است كه همزمان با گفتن تكبيرها دستها را تا جلوى گوش بالا مى بريم.[102]
تشخيص قبله سه راه دارد: 1. خود انسان يقين كند 2. دو نفر عادل بگويند 3. كسى كه از روى قاعده علمى قبله را مى شناسد و مورد اطمينان است بگويد.[103]
سه غسل از غسلهاى واجب ويژه بانوان است: 1. حيض 2. نفاس 3. استحاضه.[104]
مكانهايى كه نماز در آن باطل است سه تا است: 1. مكانهايى كه ملكش از ديگرى است و راضى نيست 2. مكانهايى كه منافعش از ديگرى است و راضى نيست (مانند خانه اجاره اى) 3. مكانهايى كه حق ديگرى به آن تعلق گرفته (مانند حق شريك، حق طلبكاران ميت، حق ورثه، حق تقدم).[105]
طهارت بر سه قسم است: 1. وضو 2. غسل 3. تيمم.[106]
در سه صورت مخرج غائط فقط با آب پاك مى شود: 1. با غائط، نجاست ديگرى مثل خون بيرون آمده باشد؛ 2. نجاستى از خارج به مخرج غائط رسيده باشد؛ 3. اطراف مخرج بيشتر از مقدار معمول آلوده شده باشد.[107]
مُهر نماز سه شرط دارد: بايد 1. خوراكى 2. پوشاكى 3. معدنى نباشد.[108]
در نماز سه پيوند مطرح است: 1. پيوند با خداوند، با جملاتى چون الله اكبر، اياك نعبد و اياك نستعين و ... 2. پيوند با قرآن، با خواندن ده بار حمد و سوره در نمازهاى يوميه 3. پيوند با معصومان و شهادت به نبوت پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم و ولايت على عليه السلام در اذان و اقامه و شهادت به نبوت پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم در تشهد و ياد امام حسين عليه السلام با مهر كربلا.
سه كار اصلش مستحب است و فرعش حرام: 1. قبور امانت مستحب است ولى خيانت در امانت حرام 2. رفتن به مساجد و زيارت قبول ائمه معصومين علیهم السلام مستحب است ولى توقف جنب و حائض در مكانهاى مقدس حرام 3. اعتكاف در مسجد جامع مستحب است و خارج شدن از آن حرام.
سه چيز اصلش مستحب است و فرعش واجب: 1. سلام دادن مستحب است و جواب آن واجب 2. شركت در نماز جماعت مستحب است ولى متابعت در افعال نماز واجب 3. قرض دادن مستحب است ولى اداى آن واجب.
طلاق سه قسم است: 1. خلع (اگر زن نسبت به شوهرش متنفر باشد و مهريه يا مال ديگرى را گر چه بيشتر از مهر باشد به شوهرش ببخشد تا طلاقش دهد)[109] 2. مبارات (اين نوع طلاق هنگامى رخ مى دهد كه زن و شوهر يكديگر را دوست نداشته باشند و زن مالى به شوهرش ببخشد كه بيشتر از مقدار مهر نباشد تا شوهرش او را طلاق دهد).[110] 3. رجعى (مرد پيش از اتمام عده زن مطلقه او را به همسرى سابق برمى گرداند)[111] دو قسم طلاق اول را طلاق بائن گويند كه شوهر بعد از آن حق رجوع به زن را ندارد، خواه زن عده داشته باشد يا نداشته باشد.
احكام عددى چهار
چهار سوره از قرآن مجيد سجده واجب دارد:[112] سوره سجده آيه 15؛ سوره فصلت، آيه 36؛ سوره نجم آيه 62؛ سوره علق آيه 19. تلاوت هر يك از اين چهار سوره بر جنب، حائض و نفساء حرام است.[113]
در چهار مكان مقدس مى توان نماز را شكسته يا تمام خواند، هر چند انسان قصد اقامت ده روز نكند: 1. مسجد الحرام. 2. مسجد النبى.
3. مسجد كوفه. 4. حرم امام حسين عليه السلام.[114]
در سر بريدن حيوان بايد چهار رگ بزرگ گردن او از پايين برآمدگى زير گلو به طور كامل بريده شود.[115]
نمازهاى چهار ركعتى را در سفر با شرايطى بايد دو ركعت خواند.[116]
كفاره چهار چيز مانند هم و اختيارى است: 1. رمضان 2. مخالفت با نذر 3. مخالفت با عهد. 4. اعتكاف.[117]
چهار چيز در تيمم واجب است:
1. نيت كردن.
2. زدن كف دو دست بر چيزى كه تيمم با آن صحيح است.[118]
3. كشيدن كف هر دو دست به تمام پيشانى و دو طرف آن از جايى كه موى سر مى رويد تا ابروها و بالاى بينى.
4. كشيدن كف دست چپ به تمام پشت دست راست و كشيدن كف دست راست به تمام پشت دست چپ.[119]
مسأله: تيمم بدل از غسل و بدل از وضو با هم فرقى ندارند.[120]
مسأله: اگر مختصرى از پيشانى و پشت دستها را مسح نكند تيمم باطل است عمداً باشد يا مسأله را نداند يا فراموش كرده باشد.[121]
اگر در نماز يكى از چهار سوره اى را كه آيه سجده دارد عمداً بخواند نمازش باطل است.[122]
آب با چهار شرط چيز نجس را پاك مى كند:
1. مطلق باشد؛ 2. پاك باشد؛ 3. مضاف نشود (بو يا رنگ يا مزه آن تغيير نكند)؛ 4. عين نجاست در آن نباشد.[123]
براى مس بچه مرده حتى بچه سقط شده كه چهار ماه او تمام شده غسل مس ميت واجب است.
در چهار جا تخلى حرام است:
1. در كوچه هاى بن بست در صورتى كه صاحبانشان اجازه نداده باشند.
2. در ملك كسى كه اجازه تخلى نداده است.
3. در جايى كه براى عده مخصوصى وقف شده است.
4. روى قبر مؤمنين در صورتى كه بى احترامى به آنان باشد.[124]
بچه سقط شده را اگر چهار ماه يا بيشتر دارد بايد غسل بدهند و اگر چهار ماه ندارد بايد در پارچه اى پيچيد و بدون غسل دفن نمود.[125]
كسى كه جهت قبله را نمى داند اگر وقت نماز وسيع است بايد به چهار طرف بخواند.[126]
جاى پيشانى نمازگزار بايد از جاى زانوهايش پست تر و بلندتر از چهار انگشت بسته نباشد.[127]
به دست آوردن فتوى چهار راه دارد: 1. شنيدن از خود مجتهد، 2. شنيدن از دو نفر عادل، 3. شنيدن از كسى كه مورد اطمينان و راستگو است، 4. ديدن در رساله مجتهد.[128]
نماز آيات به واسطه چهار چيز واجب مى شود: 1. گرفتن خورشيد، 2. گرفتن ماه اگر چه مقدار كمى از آن باشد 3. زلزله اگر چه كسى هم نترسد 4. رعد و برق و بادهاى سياه و سرخ و مانند اينها در صورتى كه بيشتر مردم بترسند.[129]
مرد مسلمان بيش از چهار زن دائم در يك زمان نمى تواند داشته باشد.[130]
عده زنى كه شوهرش مرده چهار ماه و ده روز است.[131]
در چهار صورت اگر خريدار بفهمد مال عيبى دارد نمى تواند معامله را به هم بزند يا تفاوت قيمت بگيرد: 1. موقع خريدن، عيب مال را بداند؛ 2. به عيب مال راضى شود؛ 3. در وقت معامله بگويد: اگر مال عيبى داشته باشد، پس نمى دهم و تفاوت قيمت هم نمى گيرم؛ 4. فروشنده در وقت معامله بگويد: اين مال را با هر عيبى كه دارد مى فروشم. ولى اگر عيبى را معين كند و بگويد مال را با اين عيب مى فروشم و معلوم شود عيب ديگرى هم دارد، خريدار مى تواند براى عيبى كه فروشنده معين نكرده مال را پس دهد يا تفاوت بگيرد.[132]
چهار مسجد محل اصلى اعتكاف است: 1. مسجدالحرام 2. مسجدالنبى 3. مسجد كوفه 4. مسجد بصره.[133]
امر به معروف چهار شرط دارد: 1. كسى كه مى خواهد امر به معروف و نهى از منكر كند بداند آنچه شخص مكلف به جا نمى آورد، واجب است به جا آورد يا آنچه به جا مىآورد بايد ترك كند. 2. احتمال بدهد امر به معروف او تأثير مى كند. 3. بداند شخص معصيت كار بنا دارد معصيت خود را تكرار كند. 4. در امر و نهى او مفسده اى نباشد.[134]
شرايط نماز جماعت چهار چيز است: 1. مأموم نبايد جلوتر از امام جماعت بايستد و بايد كمى عقب تر از امام بايستد.[135] 2. جاى ايستادن امام جماعت از جاى مأموم بلندتر نباشد.[136] 3. بين امام و مأموم مانع و پرده نباشد مگر بين زن و مرد.[137] 4. بين جاى سجده مأموم و ايستادن امام بيش از يك قدم بزرگ فاصله نباشد و اگر فاصله شد نمازش فرادى مى شود و صحيح است.[138]
مسأله عِرض و آبرو آن قدر مهم است كه در مسائل ناموسى چهار بار اقرار يا چهار شاهد براى اثبات جرم لازم است.[139]
روزه هاى مكروه چهار روز است: 1. روز عاشورا 2. روزه مستحبى ميهمان بدون اجازه ميزبان 3. روزه مستحبى فرزند بدون اجازه پدر و مادر 4. روزه عرفه براى كسى كه او را از خواندن دعا باز مى دارد.[140]
چهار نوع قيام وجود دارد كه دو تا ركن و دو تا غير ركن است. دو قيام ركنى، قيام در حين تكبيرة الاحرام و قيام قبل از ركوع است و دو قيام غير ركنى، قيام در حال قرائت و بعد از ركوع است.[141]
چهار چيز اختصاصى پدر بعد از مرگ، مال پسر بزرگتر است: 1. قرآن 2. انگشتر 3. شمشير 4. لباسى كه پوشيده يا براى پوشيدن گرفته يا دوخته است اگر چه نپوشيده باشد.[142]
چهار چيز هنگام سر بريدن حيوانات حلال گوشت مستحب است:
1. هنگام سر بريدن گوسفند دو دست و يك پاى آن را ببندند و موقع سر بريدن گاو چهار دست و پايش را ببندند 2. كسى كه حيوان را مى كشد رو به قبله باشد 3. پيش از كشتن حيوان آب جلوى آن بگذارند 4. كارى كنند كه حيوان كمتر اذيت شود مثلاً كارد را خوب تيز كنند و با عجله سر حيوان را ببرند.[143]
تسبيحات اربعه شامل چهار ذكر است: 1. تسبيح (سبحان الله) 2. تحميد (الحمدلله) 3. تهليل (لا اله الا الله) 4. تكبير (الله اكبر).
كسانى كه نمى توانند در مال خود تصرف كنند چهار گروهند: 1. كودك 2. سفيه (كسى كه نمى تواند مالش را حفظ كند) 3. مفلس (كاسبى كه بدهى اش بيش از موجودى اش مى باشد و به وسيله دستگاه قضايى اموالش توقيف شده) 4. مرضى كه با آن بميرد.[144]
غصب چهار نوع است: 1. عين، مانند زمين 2. منفعت مانند اجاره 3. فضا 4. اشياء.[145]
[1] توضيح المسائل مراجع، ج 1، م 159
[2] همان، ص 113، م 159
[3] همان، م 940
[4] همان، م 389
[5] همان، م 977
[6] همان، م 105
[7] همان، م 162
[8] توضيح المسائل مراجع، م 161.
[9] همان، م 53.
[10] تحرير الوسيله، ج 1، ص 181.
[11] توضيح المسائل مراجع، م. 531
[12] همان، م 2036.
[13] همان، م 37.
[14] همان، م 66.
[15] همان، م 67.
[16] توضيح المسائل مراجع، م 728
[17] همان، م 261
[18] توضيح المسائل مراجع، ص 45
[19] همان
[20] همان، م 15
[21] پيش بينى وضعيت هلال در آغاز ماههاى قمرى منشور مركز مطالعات پژوهشهاى فلكى- نجومى- وابسته به دفتر آيت الله سيستانى
[22] توضيح المسائل مراجع، ج 1، م 1487
[23] عروة الوثقى، شرايط نماز جماعت
[24] توضيح المسائل مراجع، م 798
[25] همان، م 24
[26] توضيح المسائل مراجع، م 201
[27] همان، م 343
[28] همان، م 1243- 1241
[29] همان، م 733
[30] همان، م 1117
[31] همان، ص 878
[32] همان، م 1507
[33] همان، ج 2، ص 379
[34] همان، م 2483
[35] توضيح المسائل مراجع، ج 2، م 2491
[36] همان، م 2499
[37] همان، ص 62، م 1834
[38] همان، م 1332
[39] همان، م 1470
[40] همان، م 1046
[41] همان، م 1370 و 1371
[42] توضيح المسائل مراجع، ج 2، ص 221، م 2082
[43] التنقيح فى شرح العروة، كتاب الاجتهاد و التقليد، م 16، ص 195
[44] توضيح المسائل مراجع، ج 1، م 1659
[45] تحريرالوسيله، ج 2، ص 446
[46] توضيح المسائل مراجع، ج 1، م 2508.
[47] همان، ج 2، ص 215.
[48] همان، ص 1236.
[49] عروة الوثقى، ج 1، فى القرائة، م 6.
[50] تحرير الوسيله، ج 1، م 4، فى القرائة ..
[51] توضيح المسائل مراجع، ج 1، م 740.
[52] بقره/ 279
[53] توضيح المسائل مراجع، ج 2، ص 215
[54] همان، م 2080
[55] همان، م 153
[56] همان، م 150
[57] توضيح المسائل مراجع، م 155
[58] همان، م 156
[59] همان، م 166
[60] همان، م 248
[61] همان، م 440
[62] همان، ج 1، م 441
[63] توضيح المسائل مراجع، م 449
[64] همان، م 524.
[65] همان، م 550.
[66] همان، م 560.
[67] همان، م 570.
[68] همان، م 2527.
[69] همان، ج 1، م 2527
[70] توضيح المسائل مراجع، م 632
[71] همان، م 1184
[72] همان، ج 1، م 1236
[73] همان
[74] همان، م 121
[75] توضيح المسائل مراجع، م 3
[76] همان، م 183
[77] همان، م 185
[78] همان، م 186
[79] همان، م 346
[80] همان، م 393
[81] همان، م 394
[82] توضيح المسائل مراجع، م 848
[83] همان، م 850
[84] همان، م 857
[85] همان، م 859
[86] همان، م 2475
[87] توضيح المسائل مراجع، م 916 و 1510
[88] همان، م 636
[89] همان، ج 2، م 2670
[90] همان، م 2252
[91] همان، م 72
[92] توضيح المسائل مراجع، م 73
[93] همان، م 1991
[94] اجوبة الاستفتائات، ج 2، ص 317، س 806
[95] توضيح المسائل مراجع، ج 1، م 553
[96] همان، ص 379
[97] توضيح المسائل مراجع، ج 2، ص 589، م 2728
[98] تحريرالوسيله، ج 2، ص 621، م 2805
[99] توضيح المسائل مراجع، ج 1، ص 852؛ تحريرالوسيله، ج 1، ص 245
[100] همان، ج 2، م 2170
[101] تحريرالوسيله، ج 2، ص 125
[102] عروةالوثقى، ج 2، تعقيبات نماز
[103] توضيح المسائل مراجع، م 782
[104] توضيحالمسائل مراجع، م 248، 267 و 317
[105] احكام عمومى، محمد وحيدى، ج 1، ص 157
[106] توضيح المسائل مراجع، م 316 و 391
[107] همان، ص 66، م 65
[108] مانند طلا و نقره و عقيق و فيروزه (توضيح المسائل مراجع، م 1076)
[109] تحريرالوسيله، ج 2، ص 352، م 13.
[110] همان، م 19
[111] همان، ص 348، م 1.
[112] سوره هاى داراى سجده مستحب يازده تاست
[113] توضيح المسائل مراجع، ج 1، ص 222
[114] قال الصادق علیه السلام: «تتم الصلاة فى أربعة مواطن: المسجد الحرام و مسجد الرسول صلّی الله علیه و آله و سلّم و مسجد الكوفه و حرم الحسين علیه السلام»؛ كافى، ج 4، ص 586، التهذيب، ج 5، ص 231؛ توضيح المسائل مراجع، م 1356
[115] همان، م 2591
[116] توضيحالمسائل مراجع، م 728
[117] تحريرالوسيله، ج 2، ص 125
[118] مثل خاك، ريگ، كلوخ، انواع سنگ، گل پخته مثل آجر و كوزه نيز صحيح است، اگر پاك باشد
[119] توضيحالمسائل مراجع، م 700
[120] همان، م 701
[121] همان، م 702
[122] همان، م 983
[123] توضيح المسائل مراجع، م 149
[124] همان، م 64
[125] همان، م 558
[126] همان، م 784
[127] همان، م 1057
[128] توضيح المسائل مراجع، ج 1، م 5
[129] همان، م 1491
[130] رساله دانشجويى، ص 249
[131] توضيح المسائل مراجع، ج 2، ص 461، م 2517
[132] همان، م 2134
[133] تحريرالوسيله، ج 1، ص 304
[134] توضيح المسائل مراجع، ج 2، ص 618، م 2791
[135] همان، ج 1، م 1432
[136] همان، م 1415
[137] همان، م 1433
[138] همان، م 1437
[139] تحريرالوسيله، ج 2، ص 461
[140] توضيح المسائل مراجع، ص 1004، م 1746؛ رساله دانشجويى، ص 136
[141] همان، م 558
[142] همان، م 2780
[143] همان، ج 2، م 2599
[144] تحريرالوسيله، ج 2، كتاب الحجر
[145] عروةالوثقى، ج 1، ص 575