قدس بزرگ از نگاه صهيونيستها
هر گاه اسرائیلی ها درباره قدس سخن می گویند، معمولا نگرانی های خود را در ورای بهانه های دینی یا تاریخی واهی و بی اساس پنهان می کنند. آنان ارتباط خود با این شهر مقدس را با الفاظی که بیشتر بر سر آنها اختلاف وجود دارد و گاهی نیز ساخته و جعلی هستند، بیان می کنند که از جمله می توان به این الفاظ اشاره کرد : قدس پایتخت مقدس کشور ماست و قابل تقسیم نیست و ما 2000 سال است که در آرزوی بازگشت به آن بوده ایم.
از آنجا که این شهر در هر سه دین ابراهیمی از جایگاه ویژه ای برخوردار است، بدیهی است از نظر دینی از اهمیت بسیاری برخوردار می باشد، اما نگاهی عمیق و موشکافانه به اقدامات دولت یهودی نشان می دهد که این شهر با چه حرص و آزی از سوی اشغالگران آن مواجه بوده است و هیچ انگیزه دینی درستی در ورای این اقدامات به چشم نمی خورد.
اگر اسرائیلی ها از "غیر قابل تقسیم بودن قدس" سخن می گویند منظورشان نه فقط محدوده معروف این شهر تاریخی و باستانی است، بلکه مناطق و شهرک های مجاور آن را نیز مد نظر قرار می دهند و زیر مجموعه این شهر می دانند. از این رو قدس امروزه در نگاه صهیونیست ها تمام زمین ها و مناطقی است که پس از اشغال این شهر در سال 1967 میلادی، آنها را به مناطق تحت سلطه کامل خود ضمیمه ساخته و به صورت انفرادی آن را بخشی از قدس خوانده و اعلام کرده اند . با اين همه نه تنها هیچ دولتی تاکنون این توسعه طلبی های اسرائیل را نپذیرفته است، بلکه تمام جهانیان این اقدام اسرائیل رابا اتكاء بر چندين قطعنامه و مصوبه ای که شورای امنیت سازمان ملل، تصویب کرده است، محکوم کرده اند.
همچنین باید یادآور شویم که آن بخش از زمین ها و مناطقی که بر مبنای سیاست های زورگویانه اسرائیل به محدوده قدس افزوده شده است، بخش های وسیعی از کرانه باختری رود اردن را شامل می شود. این بدان معناست که اسرائیل تعداد زیادی از روستاهای شهرهای کرانه باختری را نیز به محدوده قدس ضمیمه کرده است. در نتیجه شهر بیت المقدس بر اساس نقشه جغرافیایی جدیدی که صهیونیست ها برای آن ترسیم کرده اند، شکلی عجیب به خود گرفته و بسيار گسترده شده است .
با توجه به این وضع، منظور امروزی صهیونیست ها از قدس، همان منطقه ای است که در شمال تا حوالی شهر رام الله امتداد می یابد و در جنوب نیز به شهر بیت لحم رسیده است.
برای آنکه اسرائیل این موجود عجیب الخلقه خود را تعریف کند و بر اساس آن، مناطق وسیعی از کرانه باختری را بیت المقدس بنامد، قوانینی در این زمینه وضع کرده است. مضاف بر آنکه به ساکنان فلسطینی مناطق اطراف شهر قدس تابعیت اسرائیلی داده است تا به هدف اصلی خود دست یابد . تل آویو برای کامل کردن نقشه فریبکارانه اش، شهرک های صهیونیست نشین واقع در اطراف قدس را نیز به شدت توسعه داده و اینک می توان ساختمان های بلند و برج های زیادی را در مناطقی که اسرائیل به تازگی و با زور سلاح و اشغالگری اش به قدس ضمیمه کرده است، مشاهده کرد.
این شهرک ها اکنون بیش از 200 هزار صهیونیست را در خود جای داده است و از آنجا که از بالای کوه ها تا عمق دره ها گسترده شده اند، مناطق فلسطینی نشین را تحت محاصره خفه کننده ای قرار داده اند. این نکته را نیز باید افزود که روستاهای فلسطینی نشین این مناطق به سبب مصادره بخش زیادی از زمین های ساکنان آنها به هدف اجرای برنامه های ساخت و ساز اسرائیل، دیگر امکان گسترش ندارند و در نتیجه محدودیت های عملی بر رفت و آمد فلسطینیان مقیم این روستاها و مناطق ایجاد شده و همه فعالیت های بازرگانی آنان نیز با خطر نابودی کامل مواجه هستند.
در نتیجه این وضع باید بگوییم که تقسیم واقعی که باید جلوی آن گرفته شود، تقسیم قدس به بخش های شرقی و غربی نیست، بلکه در حقیقت جداسازی کامل این شهر و اطراف آن توسط اسرائیل از منطقه کرانه باختری رود اردن است. بیت المقدس شرقی در طول دهه های گذشته پایتخت فلسطینیان ساکن کرانه باختری رود اردن به شمار می آمد، زیرا نه تنها این شهر از جایگاه دینی برخوردار است، بلکه یک مرکز بازرگانی بسیار فعال نیز محسوب می شد، مضاف بر آنکه بسیاری از مراکز و موسسات فرهنگی و آموزشی و اجتماعی و پزشکی و بیمارستانی فلسطینیان نیز در این شهر قرار داشته است. اگر بیت المقدس از سایر مناطق کرانه باختری جدا شود، این امر بدان معناست که اسرائیل قلب تپنده ای را از یک جسم جدا کرده است که یقینا به مرگ آن خواهد انجامید که پیامدها و عواقب وخیم دیگری نیز در پی خواهد داشت.
علاوه بر این اقدامات، عوامل دیگری نیز هستند که همه آنها پرده از ماهیت اصلی اهداف اسرائیل بر می دارد و نقاب چهره این رژیم را کنار می زند.
اسرائیل از نیمه های دهه نود قرن گذشته میلادی، اطراف آنچه را كه قدس بزرگ نامیده، به محاصره کامل خود در آورده است. این رژیم به این وسیله، رفت و آمد و حرکت را میان قدس و مناطق همجوار آن که با زور اسلحه و خوی اشغالگری اش به آن ضمیمه کرده، کاملا در کنترل خود گرفته است. صهیونیست ها در گذشته این کار را با ساخت نقاط ایست و بازرسی و بستن جاده ها، انجام می دادند، اما اکنون به جای آن، یک دیوار سیمانی بسیار بلند و به ارتفاع حدودا هشت متر قرار داده است. اگر ساخت این دیوار مطابق طرح صهیونیست ها به اتمام برسد، انتظار می رود که از طریق آن مناطق جدیدی که از محدوده فعلی شهر بیت المقدس نیز بسیار فاصله دارند به این منطقه الحاق شود و تحت سیطره کامل اسرائیل در آید. به این ترتیب اسرائیل برای ضمیمه کردن شهرک های صهیونیست نشین در مناطق دور دست نیز بهانه های دیگری خواهد داشت.
از همه جالب تر، ادعاهای اسرائیل درباره یکپارچگی شهر قدس است، البته بر طبق مفهوم ساختگی آن از سوی این رژیم . زیرا با یک نگاه از بالا به شهر تاریخی قدس، "خط سبزی" که در گذشته و تا سال 1967 میلادی دو سوی شرقی و غربی بیت المقدس را از یکدیگر جدا می ساخت، کاملا مشخص است. در بخش غربی خط سبز، ساختمان های بلند خودنمایی می کنند و راه ها و تأسیسات زیربنایی مهمی را می توان دید که از یک شهر کاملا مدرن خبر می دهند. به سبب سیاست های ویژه تبعیض آمیزی که اسرائیل در پیش گرفته است، بخش شرقی بیت المقدس به شدت به عمران و آبادانی و توسعه پروژه های زیربنایی نیاز دارد. در بخش شرقی بیت المقدس به هیچ وجه نمی توان مظاهر تمدن جدید را جز در شهرک های صهیونیست نشینی که اسرائیل به اجبار و با نابودی روستاهای فلسطینی نشین مجاور، آنها را به شهر ضمیمه ساخته است، مشاهده کرد.
بر همین اساس، ادعای دروغین و واهی اسرائیل درباره یکپارچگی قدس، فقط به هدف سرپوش گذاشتن بر ساخت و توسعه شهرک های استعماری است که جغرافیای بخش شرقی بیت المقدس را بر هم زده است.
هر کس بخواهد خودش واقعیت های این منطقه را ببیند، کافی است تا یک تاکسی در قدس غربی کرایه کند و با آن به مناطق عرب نشین مجاور قدس شرقی برود تا با چشم خود ببیند که چه بلایی بر سر این شهر آمده است.
با وجود همه این مسائل، اسرائیل همچنان به تلاش های خود برای غالب کردن ترکیب جمعیتی یهودیان در آنچه قدس بزرگ نامیده است، ادامه می دهد تا به این ترتیب فلسطینیان ساکن این منطقه را در اقلیت قرار دهد.