حديث / آفاق نیایش- تفسیر دعای سحر / آفاق نیایش - تفسیر دعای سحر
بخش ششم
تفسير رحمت
آفاق نيايش تفسيردعاى سحر، ص: 71
اللَّهُمَّ انّى اسْئَلُكَ مِنْ رَحْمَتِكَ بِا وْسَعِها
وَ كُلُّ رَحْمَتِكَ واسِعَة؛
اللَّهُمَّ انّى اسْئَلُكَ بِرَحْمَتِكَ كُلِّها.
تفسير ادبى
«رحمت» به معناى «عطوفت» است و چون نسبت به پروردگار عالم داده شده است
«اعطاءُ كُلِّ ذى حَقٍّ حَقَّهُ»[1]
است. پروردگار عالم رحم دارد؛ يعنى حّقِ هر كسى را قطعاً مىدهد. از بزرگترين و نورانىترين صفات پروردگار عالم، صفتِ رحمت است.
پروردگار عالم رحمان و رحيم است.
«لا الهَ الّا هُوَ الرَّحْمنُ الرَّحيم»؛[2] مؤثرى در عالم هستى نيست جز خدا؛ خدايى كه رحمان و رحيم است.
در قرآن شريف صد و چهارده بسم الله داريم كه در آن دائماً از خدا به صفت رحمان و رحيم نام برده شده است:
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحمنِ الرَّحيم.»
آفاق نيايش تفسيردعاى سحر، ص: 72
فرق بين رحمان و رحيم
مراد از رحمان آن سعه وجودى فيض مقدس است: «وَ رَحمَتى وَسِعَتْ كُلَ شىْء.»[3] در دعاى كميل مىخوانيد:
«اللَّهُمَّ انّى اسْئَلُكَ بِرَحْمَتِكَ الَّتى وَسِعَتْ كُلَّ شَىْء؛
اى خدا! از تو سؤال مىكنم، توجه به رحمتت دارم، آن رحمتى كه همه چيز را گرفته است.»
لذا فيض مقدس را «كُنِ رحمانى» مىگويند. و رحمتِ واسعه پروردگارِ عالم به نام «رحمان» ناميده شده است. اما «رحيم» آن رحمت رحمانى است كه مقرّبين خدا به واسطه هدايت او هدايت مىشوند و مىرسند به آن جا كه بايد برسند.
مقام بسط كمال وجود، وصول هر چيزى به كمالش از باب رحيميت پروردگار عالم است. بنابراين بين رحمان و رحيم نسبت عام و خاص است. از اين جهت هم برخى، رحمان را اين گونه معنا كردهاند:
«اى خدايى كه رحم مىكنى در دنيا بر مؤمن و كافر اما در آخرت فقط به مؤمن رحم مىكنى.»
عرفا عالم هستى را مظهر رحمان، و بهشت را مظهر رحيميت پروردگار عالم گرفتهاند. شايد آنان از قرآن شريف اين استنباط را كردهاند كه مىفرمايد: «وَ رَحمَتى وَسِعَتْ كُلَّ شَىْءٍ.»[4] اما در جاى ديگر مىفرمايد:
«انَّ رَحْمَةَ اللَّهِ قَريبٌ مِنَ الْمُحسِنين.»[5]
آفاق نيايش تفسيردعاى سحر، ص: 73
خداوند سبحان دو گونه رحمت دارد: يكى رحمانى يعنى ما سِوَى اللّه رحمت رحمانى خداست. هر نعمتى به هر كس برسد، وجود شامل هر ماهيتى كه بشود از باب رحمانيّت پروردگار عالم است. و اما
«رَحْمَةُ اللَّهِ قَريبٌ مِنَ الْمُحسِنَينَ»
خداوند متعال عنايتهاى خاصى به انسانهاى نيكوكار دارد. عنايت خاص يعنى رحيميت او.
شرح عرفانى
بنده وقتى به درخانه خدا مىرود اگر توجه به رحيميت خدا كند و ببيند كه رحمت او بعضى اوسع بر بعض ديگر است. در آن حالت مىگويد:
«اللَّهُمَّ انّى اسْئَلُكَ مِنْ رَحْمَتِكَ بِا وْسَعِها؛
خدايا به درخانهات آمدهام، توجهم به رحمت توست و تو را به وسيعترين رحمتهايت قسم مىدهم.»
يعنى به آن صفات رحمانىات، به آن صفتى كه «وَسِعَتْ كُلَّ شَىْءٍ»[6] به «كُنِ» رحمانى تو را قسمت مىدهم.
ولى ناگهان توجه پيدا مىكند كه صفت رحمان و رحيم، عين ذات خداست، لذا مىگويد:
«وَ كُلُّ رَحْمَتِكَ واسِعَة
اللَّهُمَّ انّى اسْئَلُكَ بِرَحْمَتِكَ كُلِّها؛
يعنى: اى خدا! همه رحمتهايت وسعت دارد و همه آنها عين ذات توست و وجود تو اوسع از همه وجودها هست.
اى خدا! به درخانهات آمدهام و به ذات مقدست كه اوسع از هروجودى است تو را قسم مىدهم.»
آفاق نيايش تفسيردعاى سحر، ص: 74
گاهى هم عارف از اسماء صفات به اسماء افعال مىآيد؛ يعنى به عالم كثرت گام مىگذارد و نظر به فيض مقدس مىكند. در آن فيض مقدس كثرت مىبيند. در آن فيض مقدسى كه به آن مىگويند «كُنِ رحمانى» و «
مَشِيَّتِ مُطلَقِه.»
معلوم است در اين عالم وجود، حقيقت محمدى صلى الله عليه و آله و سلم از همه وجودها اوسع است، لذا مىگويد:
«اللَّهُمَّ انّى اسْئَلُكَ مِنْ رَحْمَتِكَ بِا وْسَعِها؛
اى خدا! به درخانهات آمدهام، توجهم به رحمت توست و به وسيعترين رحمتهايت، به آن وجودى كه اوسع از همه وجودهاست.» (اى خدا! به پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم تو را قسم مىدهم)
اما در همان حال به بساطت فيض مقدس و به اين كه همه موجودها اشعهاى است از ذات مقدس و تجلىيى است از ذات مقدس، توجه مىيابد و مىگويد:
«وَ كُلُّ رَحْمَتِكَ واسِعَة
اللَّهُمَّ انّى اسْئَلُكَ بِرَحْمَتِكَ كُلِّها؛
خدايا! همه رحمتهايت يك چيز بيشتر نيست، خدايا! به درخانهات آمدهام و به رحمت واسعهات تو را قسم مىدهم.»
درس ولايى
دعا كننده و آن كسى كه به درخانه خدا رفته است اگر عارف باشد يك وقت توجه مىيابد كه بايد خدا را به اهلبيت عليهم السلام قسم بدهد و مىبيند كه مظهر رحمانيت و رحيميت خدا، اهل بيتاند.
آفاق نيايش تفسيردعاى سحر، ص: 75
«وَلِلّهِ الْاسَماءُ الحُسْنى فَادْعُوهُبِها»؛[7] براى خدا اسماء و صفات خوب است، خدا را به آنها بخوانيد.
در روايات داريم كه مىفرمايند:
«نَحْنُ وَالِلَّهِ الْاسَماءُ الحُسْنى؛[8]
اسماء حسناى خدا ما هستيم.»
در اين نظر مىگويد:
«اللَّهُمَّ انّى اسْئَلُكَ مِنْ رَحْمَتِكَ بِا وْسَعِها؛
خدايا! به در خانهات آمدهام، اهلبيت را آوردهام. تو را از نظر وجود به اوسع اين اهلبيت و حقيقت احمدى قسم مىدهم.»
گاهى توجه مىيابد كه اهلبيت نور واحد و رحمت واحده هستند، لذا مىگويد:
«وَ كُلُّ رَحْمَتِكَ واسِعَة
اللَّهُمَّ انّى اسْئَلُكَ بِرَحْمَتِكَ كُلِّها؛
اى خدا! به درخانهات آمدهام، شفيع آوردهام. توسل به اهلبيت پيدا مىكنم. اى خدا! به درخانهات آمدهام و تو را به اهلبيت طيّبينِ طاهرين قسم مىدهم.»
تذكر اخلاقى
وقتى كه اين جمله را مىخوانيم بايد توجه داشته باشيم كه پروردگار عالم رحمان و رحيم است. در روايات مىخوانيم: «پروردگار عالم صد رحمت دارد» اين از باب مثال است؛ يعنى پروردگار عالم خيلى رحمت دارد. يكى از آن صد رحمت را بين مخلوقها تقسيم كرده است. به واسطه آن يك رحمت همه مهربانىها و عاطفهها
آفاق نيايش تفسيردعاى سحر، ص: 76
و رأفتهايى كه مادر براى بچهاش دارد، يا پسر براى پدرش دارد، يا كه مسلمانان نسبت به يك ديگر دارند، حتى رأفتى كه پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله به امت دارد و عاطفهاى كه اميرالمؤمنين عليه السلام به موجودات دارد. همه و همه از آن رحمت سرچشمه گرفتهاند.
و در روايات مىخوانيم كه: «نود و نه رحمت ديگر را پروردگار عالم براى قيامت گذاشته است؛ يعنى يك رحمت در اين دنيا نود و نه رحمت براى آخرت.»[9]
يأس از رحمت پروردگار
پروردگار عالم در دنيا و آخرت رحيم است. ما بايد از رحمت پروردگار مايوس نباشيم، يأس از رحمت پروردگار در سر حد كفر است.
«وَ لاتَيْأَ سُوا مِن رَوْحِ اللَّهِ انَّهُ لا يَيْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ الَّا الْقَومُ الْكافِروُن»؛[10] مأيوس از رحمت خدا نشويد. بدانيد اگر كسى از رحمت خدا مأيوس بشود گناهش در سرحدّ كفر است.
ترغيب به توبه
گنهكار- هر كس كه باشد- اگر تلاطم روحى پيدا بكند قرآن مىگويد:
«انَّ اللَّهَ يُحِبُ التَوّابينَ وَ يُحِبُّ الْمُتَطَهِّرين»؛[11] خدا دوست دارد بندهاش توبه كند، و آنهايى را كه در پى پاك شدن باشند دوست دارد.
آفاق نيايش تفسيردعاى سحر، ص: 77
قرآن مىفرمايد:
«وَ اذا جَائَكَ الَّذينَ يُومِنُونَ بِآياتِنا فَقُلْ سَلامٌ عَلَيْكُمْ كَتَبَ رَبُّكُمْ عَلى نَفْسِهِ الَّرحْمَة انَّهُ مَنْ عَمِلَ مِنكُمْ سوءً بِجَهالَةٍ ثُمَّ تابَ مِنْ بَعْدِه وَاصْلَحَ فَانّهُ غَفورٌ رَحيم»؛[12] و چون كسانى كه به آيات ما ايمان دارند نزد تو آيند، بگو: درود بر شما، پروردگارتان رحمت را بر خود مقرر كرده كه هر كس از شما به نادانى كار بدى كند و سپس به توبه و صلاح آيد، پس وى آمرزنده مهربان است.
«يا عِبادِىَ الَّذينَ اسْرَفُوا عَلى انْفُسِهِمْ لاتَقْنَطوُا مِنْ رَحْمَةِ اللّهِ انَّ اللّهَ يغْفِرُ الذُّنوبَ جَميعاً إنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحيم»؛[13] اى بندگان من- كه بر خويشتن زياده روى روا داشتهايد- از رحمت خدا نوميد مشويد. در حقيقت، خدا همه گناهان را مىآمرزد كه او خود، آمرزنده مهربان است.
[1]. بحارالأنوار، ج 42، ص 43،( باب 116- جوامع معجزاته ...)، ح 16،« اعطى كل ذى حقٍ حقّه».
[2]. بقره، آيه 163.
[3]. اعراف، آيه 156.
[4]. همان.
[5]. اعراف، آيه 56.
[6]. اعراف، آيه 156.
[7]. اعراف، آيه 180.
[8]. بحارالأنوار، ج 91، ص 6،( باب 28- الاستشفاع بمحمد وآل محمد ...)، ح 7.
[9]. ر. ك: بحارالأنوار، ج 89، ص 249،( باب 29)، ذيل ح 29.
[10]. يوسف، آيه 87.
[11]. بقره، آيه 222.
[12]. انعام، آيه 54.
[13]. زمر، آيه 53.