آفاق نیایش- تفسیر دعای سحر / آفاق نیایش - تفسیر دعای سحر
بخش پانزدهم
تفسير مسئله
آفاق نيايش تفسيردعاى سحر، ص: 143
اللَّهُمَّ انّى اسْئَلُكَ مِنْ مَسائِلِكَ بِاحَبِّها الَيْكَ
وَ كُلُّ مَسائِلِكَ حَبيبَةٌ؛
اللَّهُمَّ انّى اسئَلُكَ بِمَسائِلِكَ كُلِّها.
تفسير ادبى
«مسائل» در لغت جمع «مسئله» و به معناى طلب است. قرآن شريف مىفرمايد:
«وَ اذا سَئَلَكَ عِبادى عَنّى فَانّى قَريبٌ اجيبُ دَعْوَةَ الّداعِ اذا دَعانِ فَلْيَسْتَجيبُوا لى وَ لْيُؤْمِنُوا بى لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ»؛[1] و هر گاه بندگان من، از تو درباره من بپرسند، [بگو] من نزديكم و دعاىِ دعا كننده را- به هنگامى كه مرا بخواند- اجابت مىكنم. پس آنان بايد فرمانِ مرا گردن نهند و به من ايمان آورند، باشد كه راه يابند.
در اين آيه، براى كسى كه بر درخانه خدايش برود عناياتى شده و از جمله آن عنايات، اين است كه ضمير متكلم در آن هفت مرتبه تكرار شده است، زيرا در قرآن مثل اين آيه كه در آن براى يك مطلب اين گونه سخن گفته باشد نداريم.
شرح عرفانى
بنده وقتى كه به ما سوى الله، به ربط ما سوى الله و به فقر ذاتى ما سوى الله توجه كند و در آن حال به واسطه فيض هم توجه داشته باشد، مىگويد:
آفاق نيايش تفسيردعاى سحر، ص: 144
«اللَّهُمَّ انّى اسْئَلُكَ مِنْ مَسائِلِكَ بِاحَبِّها الَيْك؛
اى خدا! به درخانهات آمدهام، و تو را به آن سئوالهاى حالى، فقرهاى ذاتى و فيض مقدس و بلكه به محبوبترين آنها قسم مىدهم؛ يعنى تو را به حقيقت عقل اول، به حقيقت پيغمبر صلى الله عليه و آله قسم مىدهم.»
بنده وقتى كه به بساطت فيض مقدس توجه كند و اين كه عالم هستى يك چيز بيشتر نيست و افاضه و شعاعى از طرف حق، است و همه اين فيض مقدس به تنهايى از نظر استعداد خدا خدا مىكند، مىگويد:
«وَ كُلُّ مَسائِلِكَ حَبيبَةٌ؛
خدايا! همه سئوالهاى عالم هستى پيش تو محبوب است. اى خدا! به درخانهات آمدهام، تو را به همه مسائل قسم مىدهم.»
اما وقتى كه به لسان قال در موجودات توجه كند، و ببيند همه موجودات با خدا راز و نياز مىكنند و سئوال از خدا دارند، مىگويد:
«اللَّهُمَّ انّى اسْئَلُكَ مِنْ مَسائِلِكَ بِاحَبِّها الَيْك؛
اى خدا! به درخانهات آمدهام، توجهم به سئوالهايى است كه از تو مىشود و پيش تو محبوب است. تو را به محبوبترين آن سئوالها قسم مىدهم؛ يعنى تو را به آه و ناله گنهكار قسم مىدهم. اى خدا! تو را به آه و زارىِ آن كسى كه به درخانه تو آمده تا توبه كند قسم مىدهم.»
بنده وقتى توجه كند كه همه مسايل و دعاها پيش خدا محبوباند، مىگويد:
«اللَّهُمَّ انّى اسئَلُكَ بِمَسائِلِكَ كُلِّها؛
اى خدا! به درخانه تو آمدهام از تو سئوال مىكنم، و تو را به همه سئوالهايى كه از تو مىشود قسم مىدهم.»
آفاق نيايش تفسيردعاى سحر، ص: 145
درس ولايى
بنده گاهى به اهلبيت عليهم السلام و دعاى آنها توجه مىكند (دعا از نظر استعدادها و گفتارهايشان) در اين زمينه وقتى مىخواهد توسل پيدا كند، مىگويد:
«اللَّهُمَّ انّى اسْئَلُكَ مِنْ مَسائِلِكَ بِاحَبِّها الَيْك؛
اى خدا! به درخانهات آمدهام، به آن طلبهايى كه پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله دارد، به آن مسايلى كه محبوبترين مسايل پيش تو است قسم مىدهم؛ يعنى تو را به دعاهاى پيغمبر اكرم به آن فقر ذاتى كه پيغمبراكرم صلى الله عليه و آله دارد قسم مىدهم.»
و وقتى توجه به بساطت نور كند و اين كه:
«اوَّلُنا مُحَمَّدٌ، آخِرُنا مُحَمَّدٌ، اوْسَطُنا مُحَمَّدٌ»،
در اين نظر مىگويد:
«وَ كُلُها الَيْك حَبيبَة.»
«اللَّهُمَّ انّى اسئلَكَ بِمَسائِلِكَ كُلِّها؛
اى خدا! به درخانهات آمدهام، و تو را به دعاهاى اهلبيت عليهم السلام، به راز و نيازهاى محمد و آل محمد، به آن فقر ذاتى بين ممكن و واجبى كه در اهلبيت است قسم مىدهم. خدايا! همه آن سئوالها و دعاها پيش تو محبوب است. خدايا! تو را به راز و نيازهاى اميرالمؤمنين عليه السلام در اين شبها و به آن مناجاتهاى على در شب نوزدهم، بيستم و بيست و يكم قسم مىدهم.»
تذكر اخلاقى
از اين جمله دعا مىفهميم كه راز و نياز نزد خدا محبوبيت دارد و بالاترين چيزها براى بنده، راز و نياز با خداست و ما بايد هميشه، به خصوص در ماه مبارك رمضان با خدا راز و نياز كنيم.
در اين شبها كه بهار راز و نياز با خداست، مىتوانيم سعادت دنيا و آخرت را
آفاق نيايش تفسيردعاى سحر، ص: 146
براى خود تأمين كنيم. و بدانيم سعادت دنيا و آخرت مرهون همين است.
وقتى جمله
«اللَّهُمَّ انّى اسْئَلُكَ مِنْ مَسائِلِكَ بِاحبِّها الَيْك وَ كُلّ مَسائلِكَ حَبيبَة»
را مىخوانيم بدانيم كه خدا سئوال و راز و نياز را دوست دارد.
بايد توجه كنيم كه در سئوال و راز و نياز با خدانياز به توسل داريم، پس امير المؤمنين على عليه السلام- را با آن مقامش- به درخانه خدا ببريم و خدا را به فرق شكافته و نيز به مظلوميت او قسم بدهيم؛ آن مظلومى كه مثلش به عالم نيامده و نخواهد آمد.
[1]. بقره، آيه 186.