مقدمه
ارتباط يكي از مهمترين زمينه هاي سلامت زندگي اجتماعي و منشأ فرهنگ و به عنوان زمينه و مبناي حركت و ارتقاي انساني است كه اگر ويروسي شود، بي شك پايه اصلي زندگي مي لغزد و رضايت از آن محو مي شود. در اين ميان ارتباط مؤثر با ديگران، مهارتي است كه انسان را در موقعيّت ممتاز و بهتري قرار مي دهد و دستيابي به موفّقيّت و خوشبختي را سهل تر مي سازد.[1] ارتباط مؤثر رابطه اي است كه در آن شخص به گونه اي عمل مي كند كه در آن علاوه بر اينكه خودش به خواستههايش مي رسد، افراد مقابل نيز احساس رضايت دارند. يكي از مهارت هاي ارتباط مؤثر، جرأت ورزي است. افرادي كه از مهارت جرأت ورزي (حدّ وسط برخورد منفعلانه و پرخاشگري) بي بهرهاند، نمي توانند از خودشان دفاع نمايند؛ لذاست كه غالباً در برخورد با ديگران منفعل، پشيمان و ترسو بوده و به جاي اهمّيّت به نيازها و خواسته اي خود، از خواسته ها و نظر ديگران تبعيّت مي كنند.
جرأت ورزي مهارتي است در راه خودكارآمدي و خودكنترلي در افراد كه اعتماد به نفس و عزّت نفس آنها را تقويّت ميكند. اين مهارت كه جزو مهارت هاي مقابله با خشم و همچنين بهترين روش ارتباط رضايتبخش با ديگران است، بسان ساير مهارت هاي ارتباطي نيازمند دانش، تدبير، مذاكره و انعطاف پذيري است. در اين مقاله ضمن طرح موضوعاتي پيرامون جرأت ورزي به بخشي از راههاي تقويت ارتباط جرأت مندانه پرداخته ميشود.
تعريف جرأت ورزي
جرأت ورزي، يعني دفاع از حقوق خود و بيان افكار و احساسات خويش كه به شيوه مستقيم، صادقانه و مناسب انجام شود. افراد جرأتورز براي خود و ديگران احترام قائل هستند. آنان منفعل نيستند و ضمن اين كه به خواسته ها و نيازهاي ديگران احترام ميگذارند، اجازه نمي دهند ديگران از آنها سوء استفاده كنند و به شيوه قاهرانه با آنان ارتباط برقرار كنند.[2]
توجه داشته باشید كه جرأتورزي و پرخاشگری از یكدیگر متمايزند. پرخاشگر بودن به معنی دفاع از حقوق خود به شيوه اي خصمانه است كه فرد سعي مي كند نيازها و خواسته هاي خود را از طريق غالب شدن، توهين و تحقير ديگران برآورده كند كه در اين ميان براي حقوق و خواسته ديگران اهمّيّتي قائل نيست.
براي درك بيشتر تفاوت جرأت ورزي (حدّ وسط برخورد منفعلانه و پرخاشگري) با هر يك از رفتار انفعالي و پرخاشگرانه به مثالهاي زير دقّت نماييد.
1. فردي در صف خريد مي خواهد خودش را جلوي شما جا بزند و مي گويد: اجازه مي دهيد زودتر از شما خريد كنم؟ من عجله دارم.
پاسخ انفعالي: خيلي خوب؛
پاسخ پرخاشگرانه: آهاي، مي خواهي چه كار كني، برو آخر صف بايست؛
پاسخ همراه با جرأت ورزي: متأسفم، نمي توانم، من هم عجله دارم.
2. يكي از همكلاسيها جزوه درسي شما را براي شب امتحان طلب ميكند.
پاسخ انفعالي: من خودم نياز دارم، ولي باشد.
پاسخ پرخاشگرانه: خيلي پررو هستي كه شب امتحان چنين تقاضايي مي كني، فراموشش كن.
پاسخ همراه با جرأت ورزي: خوشحال ميشدم به شما كمك كنم، از قبل براي مطالعه شب امتحاني برنامه ريزي كرده ام. اي كاش زودتر ميگفتيد.
انواع رفتار جرأت مندانه
رفتار جرأتمندانه طبقهبندي هاي فراواني شده است، برخي ابراز وجود در رفتار جرأتمندانه را داراي چهار مؤلفه[3] مي دانند و برخي نيز به طور كلّي رفتار هاي جرأتمندانه را به سه گروه كلّي[4] تقسيم مي نمايند:
1. بيان جرأتمندانه احساسات مثبت و منفي؛
2. رد جرأتمندانه خواسته هاي نابجاي ديگران و مقاومت در برابر آنها؛
3. در خواست هاي جرأتمندانه از ديگران.
هدف هاي جرأت ورزي
در مهارت جرأت ورزي هدف، تغيير در خود فرد است نه تغيير در ديگران تا بتواند نيازها، احساسات و افكار خود را ابراز كرده و از آسيب هاي احتمالي در امان بماند. بدين معنا كه گاه ممكن است فرد عليرغم استفاده از رفتارهاي جرأتمندانه به خواسته خود نرسد، ولي از اين كه جواب منفي داده شود، نااميد نشه و درخواست جرأتمندانه خود را از شخص ديگري مي نمايد تا به حل مشكل دست يابد.
مزاياي رفتار جرأتمندانه
1- از مهمترين مزاياي جرأتمندي، احساس مثبتي است كه فرد درباره خود دارد. افراد جرأتمند در مقايسه با افراد سازشكار و پرخاشگر درباره خود احساس بهتري دارند. آنها احساس عزّت نفس دارند و خود را شريف و عزيز ميبينند.
2- مردم افراد جرأتمند را صريح و صادق ميدانند و معتقدند چنين افرادي اهل چاپلوسي، تملّق و نفاق نيستند. اين افراد آنچه را مي توانند انجام دهند مطرح ميكنند. بنابراين مردم به چنين افراد بيشتر اعتماد ميكنند؛ گرچه به ظاهر آن را نشان ندهند.
3- زندگي افراد جرأتمند، معنادار است. اينان به ديگران اجازه مي دهند تا مستقل بينديشند و عمل كنند و خود نيز افزون بر در دسترس قرار دادن خواسته هايشان، از زورگويي، تحكّم، زبوني و ذلّت فاصله ميگيرند.
پيامدهاي منفي نداشتن جرأت
جرأتمند نبودن مي تواند مشكلات زير را به وجود اورد:
1- افسردگي، عصبانيّت از خود، احساس درماندگي، نااميدي و نداشتن كنترل در زندگي؛
2- رنجيدگي و عصبانيت از ديگران ؛
3- ناكامي در بسياري از موقعيّتهايي كه فرد نميتواند به خواسته خود برسد؛
4- انفجار خشم( وقتي خشم به شيوه مناسبي ابراز نشود، روي هم انباشته شده، در مواردي به شكل نامناسب و پرخاشگرانه ابراز مي شود)؛
5- اضطراب و در پي آن، اجتناب از افراد و موقعيت هايي كه سبب ناراحتي و از ميان رفتن فرصت هاي زيادي مي شود؛
6- ضعف در روابط بين فردي و ناتواني در بيان احساسات مثبت و منفي كه باعث ميشود فرد مقابل از احساسات و خواستههاي فرد اطلاعي نداشته باشد و نتواند اقدامي در جهت حصول آنها انجام دهد؛
7- مشكلات جسماني مانند سردرد، زخم معده، فشار خون بالا و تجربه استرس كه عوارض جسماني زيادي به همراه دارد؛
8- رفتار منفعل كه باعث ميشود فرد نتواند در برابر ديگران قاطعانه عمل كند؛
9- تقويت رفتار ديگران كه باعث ميشود توقّع آنان بيشتر شود و براي به دست آوردن خواستههاي خود، اصرار بيشتري داشته باشند.
عوامل دوري از رفتار جرأتمندانه
عوامل زير فرد را از رفتار جرأتمندانه دور مي كنند:
1- فرد فكر مي كند، ديگران او را به سبب كارهايي كه براي آنها ميكند، دوست دارند؛ بنابراين اگر مستقل عمل كند ديگران او را دوست نخواهند داشت.
2- فرد در زمينه رضايت، احساسات و راحتي ديگران احساس مسئوليت مي كند؛ لذا از اينكه به ديگران « نه » بگويد و آنها را از خود ناراحت سازد، احساس گناه ميكند.
3- فرد رفتار جرأتمندانه را با ازخودگذشتگي، ايثار و فداكاري در تناقض ميبيند؛ لذا اعتقاد دارد كه اگر از پذيرش درخواست ديگران سر باز زند، آدم بد و خودخواهي تلقّي خواهد شد.
4- احساس مهم و باارزش بودن در مواقعي كه درخواستي از او ميشود و اعتقاد به اينكه اگر يكبار درخواست ديگران را نپذيرد آنها ديگر او را به شمار نخواهند آورد.
5- چنين افرادي ياد گرفتهاند كه بايد هميشه ديگران را از خود راضي و خوشحال نگهدارند و خوب نيست كه خواستههاي خود را بر خواستههاي ديگران ترجيح دهند؛ بنابراين اگر كسي چيزي گفت يا كاري كرد كه باعث ناراحتي فرد شد، نبايد چيزي بگويد و اگر اين كار ادامه پيدا كرد بهتر است فقط بكوشد از او فاصله بگيرد. چنين افرادي وقتي كاري را انجام ميدهند كه به آن تمايلي ندارند، احساس بدي درباره خود يافته، از فرد مقابل رنجيده ميشوند و بي ميلي خود را به طور ناخواسته و به شكل غير كلامي( سكوت، اخم كردن، دير حاضر شدن و انجام كارها به شكل سرسري و بدون دقّت لازم) نشان ميدهند.
راهكارهايي براي ابراز جرأت مندي
براي عينيتر كردن كاربرد اين راهكارها، فرض كنيد يكي از دوستانتان، شما را امشب به جشن تولّد دعوت كرده درحالي كه شما اصلاً ديگر ميهمانان و مكاني را كه بايد بدانجا برويد، نميشناسيد. در اين صورت شايسته است از روش هاي جرأتمندانه اي كه در ادامه بدان اشاره خواهد شد، استفاده نماييد.
1- « نه » گفتن
روش هاي متعدّدي براي ابراز جرأتمندانه « نه » وجود دارد كه برخي از آنها عبارتند از:
الف) صرفاً گفتن« نه » نظير: « نه » يا « نه متشكرم ».
ب) گفتن« نه » همراه با توضيح نظير : « نه متشكرم، من شبها از خانه بيرون نميروم».
2- تغيير دادن موضوع : در اين روش سعي بر آن است كه موضوع صحبت عوض گردد.
فردا امتحان داريم؟
راستي فيلم ديشب را ديدي؟
3- دليل آوردن
روحيهام با اينجور ميهمانيها سازگاري ندارد و ضعيف ميشود.
رفتن به جايي را كه نميشناسم، اصلاً درست نميدانم.
4- ايجاد احساس شخصيّت مهمتر در طرف مقابل
از شما انتظار نداشتم چنين پيشنهادي به من بدهي!
من روي شما يكجور ديگر فكر ميكردم!
5- ارائه پيشنهادي بهتر
حاضرم با شما به تئاتر، سينما و يا منزل شما بيايم ولي به ميهماني در جايي كه ساير ميهمانها را نمي شناسم نمي آيم.
6- نشان دادن شأن بالاي خانوادگي خود
در خانواده ما رسم نيست كه در اينجور ميهمانيها شركت كنيم.
اگر اين موضوع را در خانواده خود مطرح كنم، خيلي متعجّب ميشوند.
7- بيان موضوع در قالب شوخي
من هنوز بچّه ام، هنوز به اندازه كافي براي ميهماني شبانه بزرگ نشدهام.
8- پافشاري و اصرار در ردّ درخواست
ديگر حرفش را نزن، من اهلش نيستم و به هيچ وجه نخواهم آمد.
9- دور شدن از موقعيّت: در مواقعي كه فرد بيش از حد اصرار ميورزد.
10- ابراز همدلي
شايد دلت ميخواست كه من در جشن تولّدت باشم، اين موضوع را ميفهمم ولي متأسفانه من اهل شركت در اينجور مراسم نيستم.
11- معذرت خواهي
با عرض پوزش، اميدوارم مرا ببخشيد كه به هيچ وجه نميتوانم در ميهماني شما شركت نمايم.
12- تشكر و قدرداني
لطف كرديد كه مرا به ميهماني خود دعوت نموديد، ولي من دوست ندارم و نميآيم.
فرهنگ گفتاري در رفتار جرأتمندانه
شايسته است در ابراز مهارت جرأت ورزي سعي نماييد، فرهنگ گفتاري خود را به اشكالي كه در زير بدان اشاره خواهد شد، تغيير دهيد.
1- مطمئن شويد كه طرف مقابل از شما چه ميخواهد. اگر مطمئن نيستيد، بگوييد: « بايد درباره آن فكر كنم». از اين راه، فرصتي را براي پاسخ دادن مشخص كنيد.
2- اگر مطمئن نيستيد از شما چه چيزي را خواستهاند، توضيح بيشتري بخواهيد.
3- تا جايي كه مي توانيد، پاسخ هاي كوتاه دهيد و از آوردن دلايل زياد و دادن توضيحات طولاني خودداري كنيد.
4- از عبارتهايي با واژه« من» استفاده نماييد و به جاي سرزنش و يا محكوم كردن طرف مقابل، موضوع را طرح نماييد .
5- به جاي عبارتهايي نظير« فكر نميكنم بتوانم...»، از واژه « نه» استفاده نماييد.
6- حركتهاي غير كلامي خود را با پيامي كه ميدهيد، همخوان سازيد.
7- در مواردي كه ناچاريد، امتناع خود را چندبار تكرار نماييد؛ نبايد براي هر بار دليل جديدي بياوريد، بلكه كافي است همان گفته پيشين را تكرار نماييد.
8- اگر با وجود تكرار پاسخ، باز هم طرف مقابل اصرار ميورزد، بايد سكوت كرد و يا اينكه موضوع بحث را عوض كرد.
نكات پاياني
- به ياد داشته باشيد كه رفتار جرأتمندانه ضرورتاً شما را در راه رسيدن به اهدافتان موفّق نميسازد.
- توجه داشته باشيد كه ديگران نيز حق دارند جرأتمندانه عمل كرده و با خواستههاي شما مخالفت نموده و احساسات و عقايد خود را بيان كنند.
- هر چند رفتار جرأتمندانه معمولاً نتايج مثبتي در پي دارد، اما برخي افراد در برابر آن واكنش منفي نشان ميدهند؛ لذا در هر موقعيّتي، پيش از تصميم به انجام يك رفتار جرأتمندانه، ابتدا بايد پيامدهاي آن را در نظر گرفت.
فهرست منابع
1- امير حسيني، خسرو، مهارت هاي اساسي زندگي سالم، نشر عارف كامل، تهران: 1387، چاپ چهارم.
2- باستاني، قادر، اصول و تكنيك هاي برقراري ارتباط مؤثر با ديگران، نشر ققنوس، تهران: 1386.
3- پورافكاري، نصرت الله، فرهنگ جامع روانشناسي – روانپزشكي ، نشر فرهنگ معاصر، تهران: 1386، چاپ ششم.
4- حسين زاده، علي ، همسران سازگار: راهكارهاي سازگاري، انتشارات مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني رحمه الله، قم: 1388، چاپ هفتم.
5- حسين زاده، علي ، مهارتهاي سازگاري، انتشارات مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني رحمه الله، قم: 1388.
6- فتي، لادن و همكاران، آموزش مهارتهاي زندگي، نشر دانژه، تهران: 1385.
كلينكه، كريس ال، مهارت هاي زندگي، ترجمه شهرام محمد خاني، نشر نسل نوانديش، تهران: 1378.
7- مهرابي زاده، مهناز و همكاران، كمال گرايي مثبت/ كمال گرايي منفي، نشر رسش، تهران 1382.
پي نوشت ها
--------------------------------------------------------------------------------
[1] قادر، باستاني، اصول و تكنيك هاي برقراري ارتباط مؤثر با ديگران.
[2] كريس ال. كلينكه، مهارت هاي زندگي، ترجمه شهرام محمد خاني، ج 1، ص 261.
[3] مهناز مهرابي زاده و همكاران، كمال گرايي مثبت/ كمال گرايي منفي، ص 108.
[4] لادن فتي و همكاران، آموزش مهارت هاي زندگي، ص 122.