روضه امام سجاد (ع) | مصیبت شام
روز ۱۲ محرم و بنابر نقلی روز ۲۵ محرم سالروز شهادت حضرت زینالعابدین و ایام اسارت عمه سادات، حضرت زینب کبری است.
تلخترین مصیبت امام سجاد(ع)
نمیدانم در شام چه گذشته بر اهلبیت که وقتی راوی از امام سجاد(ع) پرسید: آقا کجا بر شما خیلی سخت گذشت؟ سه مرتبه فرمود: «الشام الشام الشام»
آقا عزیزان شما را در کربلا به شهادت رساندند! فرموده باشد: امان از زخم زبان شامیان. در شام کاروان را خارجی خواندند و جسارتها کردند، بر آن زن و بچهای که هنوز ۲۰ روز از داغ شهادت عزیزانشان میگذرد.
شامیان خنده به زخم جگر ما نزنید
ساز با نالۀ ذریۀ زهرا(س) نزنید
سرِ مردان خدا را بهسرِ نیزه زدید
مرد باشید دگر سنگ به زنها نزنید
به زنان سنگ اگر بر سر بازار زدید
دختران را به کنار سرِ بابا نزنید
کشتنِ فاطمه بین در و دیوار بس است
تازیانه به تنِ زینب کبری نزنید
مردم شام، این سری که بالای نیزه است، سر حسین است! آن حسینی که پدر امیرالمؤمنین و و مادرش فاطمه زهراست. همان حسینی که رسول خدا لب و دندانش را میبوسید، همان حسینی که پیغمبر او را روی سینهاش مینشاند.
ملاقات سهلبنسعد با امام سجاد(ع)
یک وقت امام سجاد دید یک نفر سلام میکند، عجب، این اولین نفری است که در این شهر بهجای اهانت، احترام میگذارد!
آقا من سهلبنسعد ساعدی انصاریام. اگر کاری از من بر میآید انجام بدهم. حضرت دو درخواست مطرح فرمود:
۱. یک مقدار درهم و دینار به این نیزهدارها بده تا این سرهای مقدس را ببرند جلوتر. چرا؟ تا توجه مردم به این سرها باشد و نامحرمان ناموس رسول خدا را نبینند.
۲. عمامه از سرم بردار، از این کوچهها که میگذشتیم خاکستر بهسر ما ریختند، داخل خاکسترها آتش بود.
سهل میگوید: عمامه را برداشتم دیدم سر آقا مجروح شده است.
سوگنامه آل محمد(ص)، ص۴۴۸ و ص۴۵۹