شهادت امام حسین علیه السلام
این دل ها را روانه کنیم کربلا کنار قبر ارباب بی کفن مان اباعبدالله که جن و انس، عرض و سماء، ما یری و لا یری برای او اشک ریختند.
ناحت علیه الانبیاء و الرسل بل العقول و النفوس و المسل
بکا علیه ما یری و لا یری و الارض و السماء و اطباق الثری
«ما یری و لا یری» برای امام حسین اشک ریختند. روز دوم، روز ورود کاروان اباعبدالله به کربلا بود.
کاروان مسیر های متعدد را از مکه تا کربلا طی کرد، امروز در سرزمین کربلا فرود آمد. اللهم انّی أعوذبک من الکرب و البلاء، ثمّ قال: هذا موضع کرب و بلاء إنزلوا ها هنا محطّ رحالنا و مسفک دماءنا و هنا محلّ قبورنا. بهذا حدّثنی جدّی رسول الله صلی الله علیه و آله.(1)
وقتی به حضرت عرض کردند این جا کربلا ست، فرمود: این جا محل شهادت ماست. این محل ریختن خون ماست. این جا محل قبر ماست. أخبرنی بهذا جدی رسول الله صلی الله علیه وآله؛ جدم رسول خدا این خبر را به من داد.
السّلام علیک یا رحمة الله الواسعه و یا باب نجاة الامة.
سفینة النّجاة و قرة عین النّبی المصطفی یا مظلوم یا اباعبدالله.
بار بگشایید این جا کربلاست آب و خاکش با دل و جان آشناست
بار بگشایید خوش منزلگهی است تا به جنت زین مکان اندک رهی است
فرمود بدانید این جا چه اتفاقی می افتد! یک لحظه فیلم همه ی قضایا در ذهن امام حسین خطور کرد.
این جا صدای العطش بر عرش اعلی می رود این جا سرم بالای نی از جور اعدا می رود
آن جا به دست خود کفن، بر گردن اکبر کنم در موج دشمن گریه بر آن شبه پیغمبر کنم
امروز وارد کربلا شدند. عقیله ی بنی هاشم می خواست پیاده شود همه ی محرم ها دور و برش را گرفتند؛ عباس، قاسم . همه ی برادرانش آمدند. امام حسین همین که می خواست خیمه ای را نصب کند، اصحاب می دویدند؛ آقاجان اجازه بدهید ما خیمه را نصب کنیم. با چه عظمت و ابهتی اهل بیت در سرزمین کربلا پیاده شدند! یا بقیةالله! این یک فرود بود؛ یعنی روز دوم محرم در کربلا! یک خروج هم صبح یازدهم از کربلا دارند. زینب آمد سوار بشود نتوانست. هر چه نگاه کرد کسی را ندید. هر چه نگاه کرد هیچ محرمی را ندید. شاید در ذهنش خطور کرد روزی را که در این سرزمین پیاده شد همه ی محرم ها و برادرانش بودند. زینب آمد قتلگاه، گفت: برادر همه را سوار کردم، اما خودم مانده ام.
بأبی المهموم حتّی قضی بأبی العطشان حتّی مضی(2)
در میان خیمه زیبای تو ناله دارد خواهر شیدای تو
خیمه ها بوی عجیبی می دهد بوی جانسوز غریبی می دهد
خیمه ها معنا گر یک مطلبند مظهر آوارگی زینبد
خیمه ها بوی اسیری می دهد خیمه ها بوی یتیمی می دهد
--------------------------------------------------------------------------------
پی نوشت:
1- اللهوف، ص80؛منتهی الآمال، ص463؛سوگنامه آل محمد، ص223.
2- بحارالانوار، ج45، ص95؛ اللهوف، ص130.
منبع: روضه های استاد رفیعی،ص91.