هلال ماه محرم
ماه محرم شهر الحسين عليه السلام است،در مقابلْ، رمضانْ شهرالله ، محرم را به واسطه اتصالش به حضرت سيد الشهدا عليه السلام ، خلّاق عالم مخصوص نمود به خصوصياتي چند:
روز اول آن، وقت استجابت دعوات و قضاي حاجات است چنانكه در حديث ابن شبيب آمده و كذلك روز عروج ادريس عليه السلام به بهشت است. روز سوم آن،حضرت يوسف عليه السلام از چاه بيرون آمد. روزپنجم ، حضرت موسي عليه السلام از دريا عبور كرد. روز نهم ، دركوه طور با خدا مناجات نمود. روز نهم ،حضرت يونس عليه السلام از شكم ماهي بيرون آمد، و موسي و يحيي ومريم در اين روز متولد شدند. و روز دهم ،شهادت امام حسين عليه السلام اتفاق افتاد. روز شانزدهم ، بيت المقدس قبله نماز گرديد.روز هفدهم،عذاب به اصحاب فيل نازل شد. روز بيست و پنجم،حضرت سجاد رحلت نموده است.
اين ماه را در جاهليت احترام بسيار بوده و قتل و غارت در آن حرام دانسته،ولي بد نفسان ومنافقان امت پيغمبر آخر الزمان در اين ماه، خون دوستان و فرزندان سيد بشر را حلال دانسته و هتك حرمت اهل بيت نمودند. (1)
امام رضا عليه السلام فرمود: ماه محرم ماهى است كه مردم زمان جاهليت جنگ و جدال را در آن حرام ميدانستند. ولى در اين ماه ريختن خونهاى ما حلال شد! احترام ما از بين رفت! فرزندان و زنان ما اسير شدند! خيمههاى ما طعمه آتشها قرار گرفتند! اموال ما به يغما رفت! احترامى كه ما براى پيغمبر خدا داشتيم مراعات نشد!
قَالَ الرِّضَا عليه السلام :إِنَّ يَوْمَ الْحُسَيْنِ أَقْرَحَ جُفُونَنَا وَ أَسْبَلَ دُمُوعَنَا ... فَعَلَى مِثْلِ الْحُسَيْنِ فَلْيَبْكِ الْبَاكُونَ فَإِنَّ الْبُكَاءَ يَحُطُّ الذُّنُوبَ الْعِظَامَ ،حقا كه مصيبت امام حسين عليه السلام پلك چشم ما را زخم و اشكهاى ما را جارى ... و غم اندوه را تا روز قيامت دچار ما كرد.پس گريهكنندگان بايد بر شخصى مثل حسين گريه كنند، زيرا گريه براى آن حضرت باعث آمرزش گناهان بزرگ خواهد شد. (2) ماه محرم ماه حزن و اندوه آل محمد(صلي الله عليه وآله وسلم) است كه تمام انبياء وملائكه وشيعيان و دوستان اهلبيت (عليهم السلام) محزون اند.بلكه بايد گفت ماه حزن واندوه همه عالم است چراكه همه ساله از اول محرم تا روز عاشورا پيراهن پاره پاره ي سيد الشهداء (عليه السلام) را ازعرش خدا رو به زمين مي آويزند وحزن و اندوه عالم را فرامي گيرد. (3)
--------------------------------------------------------------------------------
پی نوشت:
1- خصائص الزينبيه،سيد نور الدين جزايري، ص127.
2- أمالي الصدوق ،ص128.
3- خصائص الحسينيه، ص29، خصيصه نوزدهم.