روضه مرد نابینای منتظر امام علی(ع)
حسنین علیهم السلام از دفن پدر بر می گشتند. نابینایی را دیدند، صحبت از فردی کرد که هر شب می آمده و به او کمک می کرده است. مشخصات آن فرد را داد. گفت: وقتی کنار من می نشست می فرمود: مسکین جالس مسکینا، غریب جالس غریبا؛ درمانده ای با درمانده نشسته و غریبی همنشین غریبی شده است.
حسنین علیهم السلام فرمودند: ای مرد آن فرد، پدر ما امیرالمؤمنین علیه السلام بوده، دیگر منتظر او نباش؛ آمد کنار قبر علی علیه السلام دعا کرد و گریست و همانجا از دنیا رفت. این یک نابینا بود که این طور گریست و جان داد.
یک نابینای دیگر هم جابر بود که تا دستش به قبر امام حسین علیه السلام رسید، بی هوش شد و به روی قبر افتاد. وقتی به هوش آمد سه بار گفت: یاحسین یاحسین یاحسین. بعد شروع کرد به گریستن و روضه خواندن. یا اباعبدالله چرا جواب حبیبت را نمی دهی؟ آیا دوست جواب دوست را نمی دهد؟ بعد خودش جواب داد: چگونه جواب دهی در حالی که میان سر و بدنت جدایی افتاده است.روضه مرد نابینای منتظر امام علی(ع)
روضه مرد نابینای منتظر امام علی(ع)
متن روضه امام علی علیه السلام و مواجهه حسنین علیهم السلام با مرد نابینایی که هر شب امیرالمومنین علیه السلام به صورت ناشناس به او رسیدگی می نمود.
تاریخ انتشار : 1400/9/11 بازدید : 30 مناسبت : شهادت های معصومان منبع : کتاب سوگنامه آل محمد؛ محمدی اشتهاردی، محمد
حسنین علیهم السلام از دفن پدر بر می گشتند. نابینایی را دیدند، صحبت از فردی کرد که هر شب می آمده و به او کمک می کرده است. مشخصات آن فرد را داد. گفت: وقتی کنار من می نشست می فرمود: مسکین جالس مسکینا، غریب جالس غریبا؛ درمانده ای با درمانده نشسته و غریبی همنشین غریبی شده است.
حسنین علیهم السلام فرمودند: ای مرد آن فرد، پدر ما امیرالمؤمنین علیه السلام بوده، دیگر منتظر او نباش؛ آمد کنار قبر علی علیه السلام دعا کرد و گریست و همانجا از دنیا رفت. این یک نابینا بود که این طور گریست و جان داد.
یک نابینای دیگر هم جابر بود که تا دستش به قبر امام حسین علیه السلام رسید، بی هوش شد و به روی قبر افتاد. وقتی به هوش آمد سه بار گفت: یاحسین یاحسین یاحسین. بعد شروع کرد به گریستن و روضه خواندن. یا اباعبدالله چرا جواب حبیبت را نمی دهی؟ آیا دوست جواب دوست را نمی دهد؟ بعد خودش جواب داد: چگونه جواب دهی در حالی که میان سر و بدنت جدایی افتاده است.