شنبه 3 آذر 1403

                                                                                                                        


                                   

                                                                                                                                                                                                                                 

 

 

منو سخنرانی مکتوب

روضه امیرالمؤمنین(ع) بعد ار ضربت خوردن؛ حجت الاسلام کافی

دیدند حال آقا (ع) دارد بدتر می شود، یک طبیب آوردند، دستمال زردی در جای شکافتگی به سر آقا بسته بودند. از بس رنگ صورت آقا زرد شده بود اصلا معلوم نبود که به سر آقا دستمال بسته اند، طبیب تا به آقا نگاه کرد خیلی منقلب شد گفت: یک ریه گوسفند برای من بیاورید، یک ریه تازه آوردند، این طبیب با یک حساب دقیق طبی یک رگ از داخل این ریه بیرون کشید، دستمال سر را باز کرد و این رگ را داخل شکافتگی سر گذاشت و دوباره دستمال را به سر آقا بست، گفت: آقا زاده ها! سه، چهار دقیقه صبر کنید، نتیجه را می گویم، شما می دانید دیگر این بچه ها در چنین وقتی حالشان چطور است؛ خانمها و دخترها پشت در ایستاده اند تا ببینند که طبیب چه می گوید. بچه ها دلشان منقلب است.

منتظرند که ببینند طبیب چه می گوید، سه، چهار دقیقه گذشت. یک وقت دیدند طبیب دستمال را باز کرد و رگ را از وسط شکافتگی سر در آورد. مقابل خورشید گرفت و یک نگاهی به آن کرد، رو کرد به امام علی (ع) صدا زد: آقا جان! وصیت خود را بکن که ضربه دشمن خدا کار خود را کرده، زهر به مغز اثر کرده است. فقط من یک چیز می توانم بگویم و آن این که اگر بابایتان اگر آب خواست به جای آب به او شیر بدهید، اگر غذا می خواهد باز به او شیر بدهید. زهر جگرش را آتش می زند، هیچ چیز مثل شیر خنکش نمی کند. آقایان! چند دقیقه بیشتر نگذشت که در شهر کوفه پخش شد که برای آقا شیر خوب است.

یک وقت دیدند از اطراف و اکناف، مردم دارند قدح قدح شیر می اورند. زنی چهارتا بچه یتیم دارد. این زن یک شتر دارد. شیر شترش را می دوشد و می فروشد و با این کار خرج زندگی اش را در می آورد. امام حسن (ع) دید این زن هم قدح شیر آورده است. صدا زد: مادر! تو چرا شیر آوردی؟ گفت: آقا، من نمی خواستم بیاورم. می خواستم شیر را بدوشم و بفروشم اما خدا می داند یک وقت دیدم بچه هایم آمدند و گفتند: مادر، ما امروز نهار نمی خواهیم، آقا علی (ع) برایش شیر خوب است. امشب شب یتیمی شیعه است. امشب هر کس شیعه باشد یتیم شده است. آی علی! آیا امشب می خواهی جواب ما را ندهی؟ تمام بچه هایش را دورش جمع کرد و با همه وداع نمود. حاضرید یا نه؟ یک وقت دیدند علی(ع) پایش را طرف قبله دراز کرد. وای علی کشته شد! ما طرفدار علی هستیم ما برای علی(ع) می میریم.

وای علی کشته شد

شیر خدا کشته شد

اطلاعات تماس

 

روابط عمومی گروه :  09174009011

 

آیدی همه پیام رسانها :     @shiaquest

 

آدرس : استان قم شهر قم گروه پژوهشی تبارک

 

پست الکترونیک :    [email protected]

 

 

 

درباره گروه تبارک

گروه تحقیقی تبارک با درک اهميت اطلاع رسـاني در فضاي وب در سال 88 اقدام به راه اندازي www.shiaquest.net نموده است. اين پايگاه با داشتن بخشهای مختلف هزاران مطلب و مقاله ی علمي را در خود جاي داده که به لحاظ کمي و کيفي يکي از برترين پايگاه ها و دارا بودن بهترین مطالب محسوب مي گردد.ارائه محتوای کاربردی تبلیغ برای طلاب و مبلغان،ارائه مقالات متنوع کاربردی پاسخگویی به سئوالات و شبهات کاربران,دین شناسی،جهان شناسی،معاد شناسی، مهدویت و امام شناسی و دیگر مباحث اعتقادی،آشنایی با فرق و ادیان و فرقه های نو ظهور، آشنایی با احکام در موضوعات مختلف و خانواده و... از بخشهای مختلف این سایت است.اطلاعات موجود در این سایت بر اساس نياز جامعه و مخاطبين توسط محققين از منابع موثق تهيه و در اختيار كاربران قرار مى گيرد.

Template Design:Dima Group