روضه ضربت خوردن امام علی(ع)
سحر شب نوزدهم ماه مبارک رمضان، امیرالمومنین علیه السلام به سوی مسجد رفت و طبق معمول دو رکعت نماز خواند و سپس بالای بام رفت و آخرین اذانش را گفت، سپس راهی مسجد گشت و مشغول نماز شده بود. سر از سجدۀ اول که برداشت، ابن ملجم آن چنان شمشیر بر فرق مقدس آن حضرت زد که فرق سر تا نزدیک پیشانی شکافته شد. پیکر امام علی علیه السلام را با آن حال که آغشته به خون بود در میان گلیمی نهاده، اطراف آن را گرفتند و به خانه بردند. مردم دسته دسته به در خانۀ آن حضرت آمدند و سر به دیوار خانه می گذاشتند و می گریستند.
این جا محاسن امیرالمومنین علیه السلام فقط به خون سرشان رنگین شد؛ ولی محاسن مبارک ابی عبدالله به چند خون خضاب شد که یکی از آن خون ها خون سر و پیشانی آن حضرت بود. سنگ کین به پیشانی آن حضرت زدند و وجه الله را غرق خون کردند. خضاب دیگرش خونی بود که از حلق علی اصغر علیه السلام به صورت امام حسین علیه السلام پاشیده شد. در آن لحظه ای که حرمله با تیر سه شعبه گلوی نازک علی اصغر علیه لسلام را نشانه گرفت و حلق علی علیه السلام را گوش تا گوش درید.
تیر با حلقوم اصغر، کار یک شمشیر کرد
چارۀ لب تشنگی کودک بی شیر کرد
حرمله با هلهله می گفت: کارش شد تمام
خنده آن بی حیا ارباب ما را پیر کرد
خضاب دیگرش آن هنگامی بود که صدای ناله علی اکبرش را شنید. سریع خود را به بدن علی اکبر علیه السلام رساند.
لاله اش را دید پرپر روی خاک
قطعه قطعه ریز ریز و چاک چاک
داد از کف طاقت و از پا فتاد
صورتش بر صورت اکبر نهاد
وضع خدّه علی خدّه؛ صورت به صورت غرق به خون علی اکبر علیه السلام گذاشت و صدا زد: علی الدنیا بعدک العفا؛ بعد تو خاک بر سر این دنیا.