پنجشنبه 1 آذر 1403

                                                                                                                        


                                   

                                                                                                                                                                                                                                 

 

 

منو سخنرانی مکتوب

روضه امام علی علیه السلام
“اهل بیت(ع) وسیله تمسک به خداوند/ حاج آقا مجتبی تهرانی

البته در این راه به وسیله احتیاج داریم. «وَ ابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسیلَه». ما هم امشب به خانه‎ای که پر از وسیله است می‎رویم و آن، خانه علی(علیه‎السلام) است. خودش، همسرش، فرزندانش، حسین و حسنش، همه وسیله‏هایی هستند که به آنها متوسّل می‏شویم.
می‎نویسند علی(علیه‎السلام) در ماه مبارک رمضان هر شب منزل یکی از فرزندانش افطار می‏کرد. شب نوزدهم ماه مبارک رمضان منزل دخترش ام‏کلثوم بود. روایت را او نقل می‎کند. می‎گوید پدرم هنگام مغرب آمد و به نماز ایستاد؛ من برای پدر افطار حاضر کردم و در طَبَق مقداری نان جو، کاسه‎ای شیر و مقداری نمک سوده گذاشتم. وقتی نماز پدرم تمام شد، نگاهی به این طَبَق کرد و شروع کرد به گریه کردن. گفت دخترم، برای من دو خورش گذاشتی؟! مگر تو نمی‎دانی که من به پسر عمویم و برادرم، رسول خدا اقتدا کرده‏ام؟ ای دختر، هر که در دنیا خوراک و پوشاکش بهتر باشد، در روز قیامت توقّفش نزد خداوند بیشتر است. ای دختر، در حلال دنیا حساب است و در حرام دنیا عقاب است…

توسل به امیرالمؤمنین(ع)/ حاج آقا مجتبی تهرانی

در روایات داریم که وقتی آن حادثه عظیم در صبح روز نوزدهم ماه مبارک رمضان واقع شد، علی(علیه‏السلام) فرمودند: «فُزتُ وَ رَبِّ الکَعبَه»؛ قسم به پروردگار کعبه که به هدفم رسیدم؛ از این نشئه عبور کردم و به نشئه آخرت رسیدم. حضرت بعد از آن ضربه نمی‎توانستند خود را نگه دارند و دائماً به راست و چپ متمایل می‎شدند. امام حسن(علیه‏السلام) نماز را ادامه دادند و علی(علیه‏السلام) بقیّه نماز را نشسته خواندند و سپس حضرت را به صحن مسجد آوردند.
امام حسن(علیه‏السلام) سر پدر را به دامن گرفته و شروع به گریه کردند و سپس رو به پدر فرمودند پدر! کمر من را شکستی. علی(علیه‎السلام) گفت فرزندم گریه نکن؛ این را بدان که پدرت از این به بعد دیگر غم و غصّه‎ای ندارد. سپس فرمودند جدّت پیغمبر اکرم، جدّه‎ات خدیجه، مادرت فاطمه، حوریان بهشتی، همه در انتظار من هستند.
می‏گویند سر مبارک حضرت را بسته بودند، ولی از اطراف پارچه خون بر روی صورت حضرت جاری بود؛ رنگ صورت به سپیدی مایل شد. امام حسن(علیه‎السلام) گریه می‎کرد. علی(علیه‎السلام) بی‎هوش شد؛ اشک‎های امام حسن(علیه‏السلام) روی چهره علی(علیه‎السلام) ریخت؛ حضرت چشمش را باز کرد، دید امام حسن(علیه‏السلام) گریه می‎کند. گفت فرزندم گریه مکن؛ از گریه‎های تو ملائکه آسمان به گریه در می‎آیند. بعد، علی(علیه‏السلام) شروع کرد به دعا کردن: «إلَهِی أسألُکَ مُرَافَقَةَ الأنبِیَاءِ وَ الأوصِیَاءِ وَ أعلَی دَرَجَاتِ جَنَّةِ المَأوَی». این دعای علی(علیه‏السلام) در مسجد کوفه بود؛ امّا صدای منادی به خانه علی(علیه‏السلام) که رسید، دختر علی شروع کرد صدا زدن: «وَا أبَتَاهُ وَا أمِیرَالمُؤمِنینَاه»…

شب شهادت حضرت امیرالمؤمنین(ع)/ حاج آقا مجتبی تهرانی

امشب در خانه علی(علیه‏السلام) چه خبر است؟
التماس دعا دارم؛ برویم خانه علی(علیه‏السلام). برویم آنجایی که همه چیزمان را از آنجا داریم. در روایات می‏نویسند علی(علیه‏السلام) امشب در بستر بود. اطراف بستر علی(علیه‏السلام) فرزندانش بودند. حضرت ابتدا رو کرد به پسر بزرگترشان امام حسن(علیه‏السلام) و با او شروع کرد صحبت کردن و وصیت‏هایی به فرزندش کرد؛ بعد خطاب کرد به همه فرزندانش؛ یعنی امام حسن، امام حسین، ابوالفضل(علیهم‏السلام)؛ همه نشسته‏اند؛ حتّی دخترها از جمله زینب (سلام‏الله‏علیها) هم نشسته‏اند. به آن‏ها فرمود بعد ازمن فتنه‏ها از هر طرف به سمت شما می‏آید. اینجا شخص خاصی را جدا نکرد؛ همه بچه‏ها را گفت. یعنی یا حسن، یا حسین، یا ابالفضل، یا زینب این را بدانید که فتنه‏ها از هر طرف به سوی شما می‏آید و منافقین این امّت کینه دیرینه خود را از شما طلب می‏کنند و می‏خواهند انتقام بکشند؛ بر شما باد به صبر!
یک‏وقت دیدند علی(علیه‏السلام) صورتش را کرد سمت حسین(علیه‏السلام) و گفت در خصوص شما، ای حسین، فتنه‏ها از هر سو و از هر جانب به سمت تو می‏آید؛ بر شما باد به صبر! تا اینجا باز هم کلّی فرمود؛ امّا در روایت دارد حضرت دو مرتبه رویش را کرد به حسین(علیه‏السلام) و گفت: یا اباعبدالله، این امّت تو را شهید می‏کنند؛ بر شما باد به تقوا و صبر! در اینجا می‏نویسند وقتی علی (علیه‏السلام) این جمله را گفت بی‏هوش شد. چه شد که علی (علیه‏السلام) بی‏هوش شد؟ من می‏گویم صحنه روز عاشورا نزد علی(علیه‏السلام) تمثّل پیدا کرده بود؛ امّا کدام صحنه از عاشورا؟ صحنه شهادت حسین(علیه‏السلام). آن صحنه چه موقعی بود؟ «و الشِّمْرُ جَالِسٌ عَلَی صَدْرِه»؛ آن موقعی که شمر روی سینه حسین(علیه‏السلام) نشسته بود… ولی آن موقع شهادت حاصل نشد؛ می‏دانید شهادت در چه موقعی حاصل شد؟ می‏نویسند آن خبیث یک جسارتی کرد؛ حسین(علیه‏السلام) را برگرداند… صورت حسین(علیه‏السلام) به زمین آمد….
در روایت دارد علی(علیه‏السلام) به هوش آمد؛ نگاهی به فرزندانش کرد و شروع کرد این جملات را گفتن: «اینک رسول خدا آمده است؛ عمویم حمزه آمده است؛ برادرم جعفر آمده است؛ به من می‏گویند علی بشتاب! ما منتظر تو هستیم». علی (علیه‏السلام) چهره‏اش را برگرداند به طرف تمام فرزندانش و گفت شما را به خدا می‏سپارم؛ «السَّلَامُ عَلَیْکُم یَا مَلَائِکَۀَ اللهِ؛ لِمِثْلِ هذا فَلْیَعْمَلِ الْعامِلُونَ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الَّذِینَ اتَّقَوْا وَ الَّذِینَ هُمْ مُحْسِنُون». در روایت دارد عرق به چهره علی(علیه‏السلام) نشست؛ دیدگانش را روی هم گذاشت؛ پاها را به سوی قبله کشید؛ این جملات را می‏گفت: «أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّه وَحْدَهُ…‏»”

اطلاعات تماس

 

روابط عمومی گروه :  09174009011

 

آیدی همه پیام رسانها :     @shiaquest

 

آدرس : استان قم شهر قم گروه پژوهشی تبارک

 

پست الکترونیک :    [email protected]

 

 

 

درباره گروه تبارک

گروه تحقیقی تبارک با درک اهميت اطلاع رسـاني در فضاي وب در سال 88 اقدام به راه اندازي www.shiaquest.net نموده است. اين پايگاه با داشتن بخشهای مختلف هزاران مطلب و مقاله ی علمي را در خود جاي داده که به لحاظ کمي و کيفي يکي از برترين پايگاه ها و دارا بودن بهترین مطالب محسوب مي گردد.ارائه محتوای کاربردی تبلیغ برای طلاب و مبلغان،ارائه مقالات متنوع کاربردی پاسخگویی به سئوالات و شبهات کاربران,دین شناسی،جهان شناسی،معاد شناسی، مهدویت و امام شناسی و دیگر مباحث اعتقادی،آشنایی با فرق و ادیان و فرقه های نو ظهور، آشنایی با احکام در موضوعات مختلف و خانواده و... از بخشهای مختلف این سایت است.اطلاعات موجود در این سایت بر اساس نياز جامعه و مخاطبين توسط محققين از منابع موثق تهيه و در اختيار كاربران قرار مى گيرد.

Template Design:Dima Group