شنبه 3 آذر 1403

                                                                                                                        


                                   

                                                                                                                                                                                                                                 

 

 

منو سخنرانی مکتوب

موضوع برنامه: تفسیر سوره نازعات

 

كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين میرباقری

 

تاريخ پخش: 94/01/15

 

بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

هوا هوای لطیفی است طراوت است و ترنم و شبنم است و شقایق

هوای همهمه دارند ابر و تندر و باران

هوای زمزمه دارند بید و باد و بنفشه و من هوای تو را دارم.

اللهم عجل لولیک الفرج

شریعتی: سلام می‌گویم به همه‌ی هم وطنان خوب بهارتان پر بار و پر برکت باشد دل تنگتان شدیم خوشحالیم که در اولین جلسه‌ی برنامه‌ی سمت خدا در سال جدید در خدمت شما هستیم حاج آقای میرباقری سلام علیکم و رحمة الله خیلی خوش آمدید.

حاج آقا میرباقری: علیکم السلام و رحمة الله خدمت شما و همکاران و بینندگان عزیز عرض سلام دارم برای همه سال جدید را امیدوارم خدای متعال پر برکت قرار بدهد

شریعتی: ان شاء الله. بهار امسال ما گره خورد با نام حضرت زهرا سلام الله علیها آرزو می‌کنم سال جدید به برکت نام حضرت زهرا سلام الله علیها سال پر برکتی برای شما باشد. خوشحالیم امروز خدمت شما هستیم در آخرین جلسه‌ای که در سال گذشته در خدمت حاج آقا میرباقری بودیم در ذیل بحثی که با ایشان در مورد نکات لطیف سوره‌های جزء 30 قرآن کریم داشتیم فراز پایانی سوره‌ی مبارکه‌ی نازعات مانده بود خدمت شما هستیم

حاج آقا میرباقری: اعوذ بالله من الشیطان الرجیم : بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین اللهم کن لولیک الحجة بن الحسن صلواتک علیه و علی آبائه فی هذه الساعة و فی کل الساعة ولیاً و حافظاً و قاعداً و ناصراً و دلیلاً و عیناً حتی تسکنه ارضک طوعاً و تمتعه فیها طویلاً و هب لنا رأفته و رحمته و دعائه و خیره ما ننال به سعة من رحمتک و فوز عن عندک این پنج شش آیه‌ی آخر سوره‌ی مبارکه‌ی نازعات را ترجمه می‌کنم یکی دو نکته از این آیات را تقدیم می‌کنم بزرگان مطالب فراوانی در تفسیر این آیات گفتند بینندگان می‌توانند مراجعه بفرمایند. در فراز آخر این سوره یک سوالی را که مستمرا از وجود مقدس نبی اکرم می‌شده از خود همین آیه هم استفاده می‌شود که سوال سوال مستمری بوده «یَسْئَلُونَکَ» ‌یک بار نیست برای آن‌ها یک امر عجیب و غریبی بوده که پیامبر صحبت از معاد می‌کردند مکرر می‌پرسیدند «یَسْئَلُونَکَ عَنِ السّاعَةِ أَیّانَ مُرْساها» (نازعات/42) تحقق این واقعه نقطه‌ی قرار و ثبات و تحقق این واقعه کی است؟ خدای متعال هم تقریبا در طول قرآن چندین بار مطرح شده تقریبا یک نوع جواب داده این جا می‌فرماید «فِيمَ أَنتَ مِن ذِكْرَاهَا» (نازعات/43) یکی از معانی که برای این آیه شده این است که شما از زمان قیامت و متذکر شدن زمان قیامت چه هدفی دارید؟ انگیزه‌ی شما چیست؟ نکته‌ای که است این است که «إِلَى رَبِّكَ مُنتَهَاهَا» (نازعات/44) ‌پایان این روز به سوی خدای متعال است و مردم رجوع به سوی خدای متعال می‌کنند که مکرر در قرآن این آمده که مردم در قیامت رجوع به خدای متعال می‌کنند.

شریعتی: یعنی این که بفهمیم قیامت کی است به چه درد ما می‌خورد.

حاج آقا میرباقری: بله در چه صددی هستید آن چیزی که مهم است این است که «إِلَى رَبِّكَ مُنتَهَاهَا» نهایت این روز به سوی پروردگار است در آیات هم مکرر آمده بعد از آن حیات بعدی «أَحْيَاكُمْ ثُمَّ يُمِيتُكُمْ ثُمَّ يُحْيِيكُمْ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ» (بقره/28) این رجوع این روز به سوی خدای متعال است بزرگان مطالب زیادی ذیل این گفته اند که منتهای قیامت به خدای متعال می‌رسد یعنی چه اسباب از کار می‌افتند «لِمَنِ الْمُلْکُ الْيَوْمَ لِلَّهِ الْواحِدِ الْقَهَّارِ» (غافر/16) پایان این روز به سوی خدای متعال است شما برمی‌گردید به سمت پروردگار خودتان و بعد خدای متعال شما را با داشته‌های خودتان مواجه می‌کند که در سوره‌ی مبارکه‌ی جمعه و غیرش مکرر آمده پس این که می‌پرسید قیامت کی است در چه صددی هستید که می‌پرسید آن چیزی که مهم است این است که پایان این روز به سوی خدای متعال است کانه فایده‌ای ندارد دانستنش که چند سال بعد واقع می‌شود و ممکن است نکته اش این باشد که این جنس سال‌هایی که ما محاسبه می‌کنیم از این جنس سال‌ها بین ما و قیامت فاصله نیست اگر فاصله‌ای هم باشد نوع فاصله یک فاصله‌ی دیگری است که با معیار دیگری باید سنجیده شود لذا بعد خدای متعال یک پاسخی هم به همین می‌دهد که شما اگر می‌خواهید فاصله‌ی خودتان را با قیامت بسنجید یک جور دیگری باید بسنجید با این سال‌هایی که می‌سنجید فاصله قابل محاسبه نیست و به اشتباه می‌افتید اگر این طوری بسنجید غیر از این که واقعا فایده‌ای هم ندارد غیر از این که اگر قیامت به ما بیان بکند قرآن هزار و دویست سال دیگر واقع می‌شود چه فایده‌ای دارد این زمان بندی؟ آن زمان وقتی موثر است که روی عمل ما تاثیر بگذارد لذا قرآن قیامت را با یک بیان دیگری ذیل همین آیه توضیح می‌دهد که من می‌خواهم به این نکته بپردازم به پیامبر می‌فرماید «إِنَّمَآ أَنتَ مُنذِرُ مَن يَخْشَاهَا» (نازعات/45) شما انذار کننده هستید نسبت به آن کسی که خشیتی از قیامت در دلش هست آن کسی که خشیت از قیامت در دلش نیست همه‌ی آیات قرآن را هم که می‌خواند که وقایع سنگین قیامت را توضیح می‌دهد و وقایع بعد از قیامت را بهره‌ای نمی‌برد برای او انذار و هشدار نیست این هشدارهای قرآن برای کسی موثر است که خشیتی از قیامت در دل اوست بنابراین وظیفه‌ی شما انذار است نسبت به کسی که یک نوع خشیتی در دل دارد انذار شما موثر خواهد شد و الا تعیین زمان فایده‌ای ندارد آن چیزی که مهم است انذار است این انذار هم برای همه موثر است.

شریعتی: این که اصل معاد است مرگ به ما نزدیک است همه‌ی ما به سمت خدا خواهیم رفت.

حاج آقا میرباقری: رجوع ما به سوی خدای متعال است آن کسانی که یک خشیتی از این رجوع در دلشان پیدا می‌شود مخبتین همه‌ی پیمانه شان را پر می‌کنند آن‌هایی که در حال انکسارند همه چیزشان را از دست داده اند هیچ چیزی ندارند چون خدای متعال از آدم همه چیزش را می‌گیرد بعد همه چیز به او می‌دهد تا ما داشته‌های خودمان را داریم به آن سرمایه‌های عظیم نمی‌رسیم آن‌هایی که همه چیزشان را از دست می‌دهند مخبطین با تمام وجود کار می‌کنند « يُؤْتُونَ مَا آتَوا وَقُلُوبُهُمْ وَجِلَةٌ أَنَّهُمْ إِلَى رَبِّهِمْ رَاجِعُونَ» (مؤمنون/60) یک خوفی در دلشان است خوف خاص مخبطین است چون بازگشت به سوی پروردگار دارند پس آن‌هایی که رجوع به پروردگار برایشان یک خشیتی ایجاد می‌کند این انذار‌ها برایشان مفید است که می‌فهمند در این رجوع به پروردگار چه اتفاقی می‌افتد آن‌هایی که خشیتی ندارند برای آن‌ها مثل یک داستان است اثری ندارد بنابراین شما باید انذار کنید این انذار برای کسانی که خشیت رب در دلشان است اثر گذار است یک پاسخی هم برای این سوال قرآن می‌دهد کانه این اقناع کننده است قیامت کی واقع می‌شود؟ می‌فرماید «كَأَنَّهُمْ يَوْمَ يَرَوْنَهَا لَمْ يَلْبَثُوا إِلَّا عَشِيَّةً أَوْ ضُحَاهَا» (نازعات/46) حالت آن‌ها این چنان است که وقتی قیامت را می‌بینند گویا یک شب یا روز همان شب را بیشتر درنگ نکرده اند همه‌ی درنگشان در عالم برزخ.

شریعتی: بعد دنیا.

حاج آقا میرباقری: بله مفسرین معمولا این را به عالم برزخ برگردانده اند مثل علامه‌ی بزرگوار طباطبائی و دیگران. درست هم است ظاهرا ناظر به عالم برزخ است وقتی قیامت را می‌بینند گویا یک شب یا روز آن شب را فقط درنگ کرده اند کانه یکی از مسلماتی که در قرآن است این آیه‌ی آخری را یک مقدار توضیح بدهم یکی از مسلماتی که در قرآن بیان شده این است که قیامت به ما نزدیک است لذا یکی از اسامی روز قیامت که مکرر با این اسم در قرآن یاد شده آزفه است «وَأَنذِرْهُمْ یَوْمَ الْآزِفَةِ» (مؤمنون/18) در سوره‌ی غافر می‌فرماید آن‌ها را از روز آزفه انذار کن آزف یعنی نزدیک شونده فرموده اند علت این که با این نام یاد شده مثل مرحوم فیض و دیگران علتش این است که به ما نزدیک است قیامت این که با این نام از قیامت یاد می‌شود می‌خواهد قربش را به ما بفهماند. قیامت واقعا به ما نزدیک است ما دور نیستیم از روز حساب در سوره‌ی مبارکه‌ی انبیا خدای متعال می‌فرماید «اقْتَرَبَ لِلنَّاسِ حِسَابُهُمْ» (انبیاء/1) حساب آن‌ها به آن‌ها نزدیک می‌شود یقترب نیست تدریجا نزدیک شود نیست بعضی فرموده اند به خاطر محقق الوقوع بودنش است چون قیامت و روز حساب قطعی است به این جهت گفته شده اقترب ولی علامه بزرگوار می‌فرمایند این معانی معانی لطیفی نیست بعدا ان شاء الله عرض می‌کنم چرا این اقتراب حس نمی‌شود خود قرآن توضیح می‌دهد «وَ هُمْ في‏ غَفْلَةٍ مُعْرِضُونَ» (انبیاء/1) علتش اعراض از این روز و حساب است آدم وقتی رویش را برمی‌گرداند قرب را نمی‌فهمد واقعه خیلی نزدیک است نکته‌ی نفهمیدن قرب قیامت اعراض از قیامت است. یکی از مسلمات این است که قیامت به ما نزدیک است و با تعابیر مختلف بیان شده اقترب للناس حسابهم «اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَانشَقَّ الْقَمَرُ» (قمر/1) حتی بعضی از مفسرین فرموده اند یک علت این که گفته شده قیامت نزدیک است ظاهرا مرحوم طبرسی در مجمع البیان گفته این است که یکی از اشراط الساعه مقدمات که علامات به تعبیر دیگر اشراط جمع شرط است شرط جمع شرائط شروط است شرط به معنی علامت است یکی از علامات قیامت بعثت نبی اکرم صلی الله علیه و آله و سلم است این هم خیلی عجیب است که یعنی چه اشراط الساعه وقتی حضرت مبعوث شدند قیامت واقع می‌شود بعث حضرت مقدمه و علامت وقوع بعث نهایی و قیامت است.

شریعتی: دوران آخرالزمان دیگر.

حاج آقا میرباقری: شاید از این هم لطیف تر باشد غیر از این که این دوران دوران آخرالزمان است و بیشتر کانه عمر دنیا گذشته ولی نه خود بعثت نبی اکرم سرعت عالم را کانه تغییر می‌دهد قیامت نزدیک شده حالا ولی این آیه یک نکته‌ی لطیفی دارد می‌فرماید «اقْتَرَبَ لِلنَّاسِ حِسَابُهُمْ وَهُمْ فِي غَفْلَةٍ مَّعْرِضُونَ» (انبیاء/1) پس قیامت به ما نزدیک است آزفه است خیلی ما با روز حساب نزدیک هستیم فاصله‌ای با محاسبه نداریم علت این که قربش را نمی‌فهمیم اعراض ما است این در باب توحید هم در قرآن است سوره‌ی مبارکه‌ی یوسف را مکرر ملاحظه فرموده اید از اول تا آخر علائم توحید است یک طفلی که همه می‌خواند به عزت نرسد او بندگی کرده خدا هم او را به عزت رسانده همه‌ی آن کسانی که مخالفت می‌کردند در عصیانش زمین گیر شدند خلاصه‌ی داستان یوسف همین است بندگی بندگان خدا و نتایجش تحملشان و صبرشان و عایداتی که داشته و عصیان‌ها و نتایج عصیان و معصیت‌ها را در این سوره می‌بینید همه اش درس توحید است جاهای متعدد هم خدای متعال همین را متذکر می‌شود وقتی داستان حضرت یوسف را توضیح می‌دهد که حضرت یوسف آمد پسر خوانده شد در مصر ما باشیم همه را تصادفی می‌دانیم می‌گوییم برادر‌ها حسادت کردند تصمیم گرفتند بکشند پیشنهاد در چاه انداختن داده شد در چاهی انداخته شد که تصادفا یک کاروانی تشنه شدند مسیرشان به این جا افتاد تصادفا تصمیم گرفتند او را ببرند در مصر بفروشند و تصادفا در خانه‌ی بزرگ مصر وارد شد تصادفا هم فرزند نداشت شد فرزند خوانده قرآن می‌فرماید این طوری نیست «وَكَذَلِكَ مَكَّنِّا لِيُوسُفَ فِي الأَرْضِ» (یوسف/56) ما مکنت بخشیدیم «وَعَلَّمْتَني مِنْ تَأويلِ الاَحاديثِ» (یوسف/101) ‌بعد از این هم برای این آدم نقشه‌های دیگری داریم بعد می‌فرماید «وَاللَّهُ غالِبٌ عَلى أَمرِهِ وَلكِنَّ أَكثَرَ النّاسِ» (یوسف/21) خدای متعال بر کارش مسلط است «وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا یَعْلَمُونَ» (یوسف/21) اکثر مردم همین نکته را نمی‌فهمند توجه به این نمی‌کنند اگر توجه می‌کردند یک جور دیگری با خدا راه می‌رفتند کسی را که همه می‌خواستند ذلیل باشد خدا می‌خواهد عزیز باشد این طوری اسباب را به هم گره می‌زند و او را عزیز می‌کند سوره همه اش همین است همه اش درس توحید است بعد در پایان این سوره‌ای که سراسر تذکر به توحید است لذا احسن القصص است تذکر به ولی خداست لذا احسن القصص دارد در پایان این سوره می‌فرماید پیامبر ما «وَمَا اَكْثَرُ النَّاسِ وَلَوْ حَرَصْتَ بِمُوْمِنِينَ» (یوسف/103) اکثر مردم هم هر چه شما تلاش کنی دلت بخواهد این‌ها ایمان بیاورند ایمان نمی‌آورند و آن‌هایی که ایمان می‌آورند «وَمَا يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللّهِ إِلاَّ وَهُم مُّشْرِكُونَ» (یوسف/106) آن‌هایی هم که ایمان می‌آورند یک شرک خفی دارند آن‌هایی که به مقام اخلاص می‌رسند و همه‌ی دعوتت را تلقی می‌کنند و آن توحیدی که شما برای آن‌ها آوردی از شما تلقی می‌کنند اندک اند چرا؟ خدای متعال کم گذاشته؟ مشکل این است که این‌ها نمی‌رسند به توحید؟ یا نه مسئله چیز دیگری است توضیح می‌دهد می‌فرماید «وَكَأَيِّن مِّن آيَةٍ فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ يَمُرُّونَ عَلَيْهَا وَهُمْ عَنْهَا مُعْرِضُونَ» (یوسف/105) این که به توحید نمی‌رسند مال این نیست که ما کم گذاشتیم همه‌ی نشانه‌های ما در آسمان در زمین اطراف خودشان است هر روز هم بر این آیات مرور می‌کنند رویشان به یک طرف دیگری است دنبال کار خودشان هستند آیات ما را نمی‌بینند

شریعتی: ویژگی انسان است؟

حاج آقا میرباقری: نه سوء اراده‌ی انسان است ما همه‌ی علائم توحید را اطرافشان گذاشتیم که ما را ببینند پس این خدایی که به ما نزدیک است و همه‌ی آن چه ما می‌بینیم درون خودمان رجوع کنیم بیرون خودمان رجوع کنیم همه آیات الهی اند اطراف ما جز آیات الهی چیزی نیست ما چرا دوریم از خدایی که آیاتش به ما نزدیک تر از خود ماست؟ «سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الْآفَاقِ وَفِي أَنفُسِهِمْ» (فصلت/53) هم در آفاق هم انفس همه آیات الله اند چرا از خدایی که به ما نزدیک تر است دوریم و این قرب را احساس نمی‌کنیم. این قرب به خاطر این است که خدا از ما دور است؟ نخیر « نَحنُ أَقرَبُ الیهِ مِنْ حَبْلِ الوَرید» (ق/16) از دیگران از رگ گردن از خودمان به ما نزدیک است «أَنَّ اللّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْء» (انفال/24) و قلبه بین خودمان و قلبمان خدا حائل است بین ما و قلب ما حائل است پس این قرب چرا درک نمی‌شود به خاطر غفلت اسباب غفلت هم خیلی فراوان اند همین قوای ما چشم گوش زبان قوای ظاهری و باطنی ما ابزاری هستند برای ارتباط می‌توانند ما را با عوالم مرتبط کنند می‌توانند ما را عالم ذکر مرتبط کنند می‌توانند با عالم غفلت مرتبط کنند هر نگاه می‌تواند ذکر باشد می‌تواند غفلت باشد. امیر علیه السلام در یک حدیثی در خصال نقل کرده خیر در سه چیز بیشتر نیست در کلام است در سکوت است و در نگاه همه‌ی خیر در این سه چیز است ولی فرمودند کلامی خیز است که ذکر باشد سکوتی ذکر است که فکر باشد نگاهی خیر است که عبرت باشد اگر عبرت نباشد خیر نیست.

شریعتی: یک وقتی با حاج آقای عالی بحث یاد مرگ را داشتیم و این نکاتی که در این جلسات با شما داریم مرور می‌کنیم خود معاد باید غفلت زدایی بکند شما فرمودید مشکل ما غفلت است پس چرا ما هم باز از معاد غافل هستیم.

حاج آقا میرباقری: سخن همین است نه این که معاد از ما دور است معاد به ما نزدیک است ما به حساب خیلی نزدیکیم کما این که به خدای متعال خیلی نزدیکیم.

شریعتی: این باید غفلت را از ما دور بکند.

حاج آقا میرباقری: نه این طور نیست ما اول نسبت به خود قیامت غافل نباشیم این طور نیست که خود قیامت غفلت را از بین می‌برد ما در عالمی هستیم که همه‌ی قوای ما طریق ارتباط ما هستند به عالم ذکر و عالم غفلت شیطان هم اولین کاری که می‌کند بساط غفلت را دور و بر ما جمع می‌کند به خصوص در دوره‌ی آخر الزمان که همه‌ی بساط غفلت فراهم است یک نگاه می‌تواند انسان را از وادی ذکر به وادی غفلت ببرد قبلا این را در ذیل آیه‌ی نور گفته ایم وادی ذکر کجاست؟ «فِی بُیُوتٍ أَذِنَ اللّهُ أَن تُرْفَعَ وَ یُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ» (نور/36) وادی ذکر در همین عالم است در قرب ماست وادی غفلت هم همین طور است محیط ولایت شیطان محیط ولایت اولیاء طاغوت محیط غفلت است همه‌ی قوای ما میتوانند ما را به وادی ذکر ببرند از یک نگاه از یک کلمه از یک شنیدن از یک دل بستگی این‌ها همه می‌توانند ما را ببرند به محیط غفلت پس یک نگاه قلب ما را می‌برد به محیط غفلت به اندازه‌ی خودش وقتی یک نگاه می‌کند انسان یک نقطه‌ی تاریک در قلبش پیدا می‌شود یعنی یک محیط غفلت و ظلمتی پیدا می‌شود از محیط نور آدم با نگاه می‌تواند برود بیرون می‌تواند برود به محیط نور اعراض ما از آیات خدای متعال ما با هر چه رو به رو می‌شویم آیه است از آیات کوچک که غفلت می‌کنیم از آیات بزرگ هم غفلت می‌کنیم خدا رحمت کند یک استاد بزرگی می‌فرمود اگر در کوچه می‌گذری این نان افتاده روی زمین بر نمی‌داری بدان بعدا تکالیف بزرگت را هم انجام نمی‌دهی خیال نکن این جا مسامحه می‌کنی خم نمی‌شوی این یک تکه نان را برداری تمیز کنی کاری که ائمه علیهم السلام می‌کردند لا اقل پا رویش نگذارند نعمت خدا را خیال نکنید بعدا وقتی به تکالیف بزرگ تر می‌رسد به راحتی انجام می‌دهد آدمی که از این آیات کوچک غفلت می‌کند کم کم از همه‌ی آیات غفلت می‌کند البته اگر ما اهل توجه به آیات شدیم آرام آرام وارد وادی ذکر می‌شویم ذکر عوالمی دارد یک عالم پشت سر گذاشته می‌شود می‌رسید به آن جا که مَا لِلّهِ عَزّ وَ جَلّ آیَهٌ هِیَ أَکْبَرُ مِنّی نسبت به آن آیه دیگر غفلت نداری در همه‌ی احوال آن اعظم آیات الهی را می‌بینی اکبر آیات الهی را می‌بینید و خدا را در پرتو آن اعظم و اکبر آیاتش می‌بینید که آن درک حقیقت توحید است همه‌ی راه ذکر است انسان در وادی ذکر اگر قرار گرفت رفعت پیدا می‌کند «أَذِنَ اللّهُ أَن تُرْفَعَ» آن وقت می‌بینید آرام آرام همه چیز انسان می‌شود ذکر خوابش هم می‌شود ذکر بیداری اش موت و حیاتش هم می‌شود ذکر غفلت هم همین طور است آن وقت این غفلت هم نسبت به حضرت حق است نسبت به اسما الهی و آن چه از شئون حضرت حق است یکی اش معاد است نسبت به آن هم غفلت پیدا می‌شود انسان در قرب خدای متعال است حساب و کتاب از شئون الهی است «إِنَّ إِلَيْنا إِيابَهُمْ ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنا حِسابَهُمْ» (غاشیه/88) ما به حساب خدا بسیار نزدیک هستیم پس چرا از این حساب قربش را نمی‌فهمیم؟ «اقْتَرَبَ لِلنَّاسِ حِسَابُهُمْ وَهُمْ فِي غَفْلَةٍ مُعْرِضُونَ» علت غفلت هم همین اعراض است وقتی اعراض می‌کنی در غفلت می‌روید انسان می‌تواند اعراض نکند خدای متعال هشدار‌ها را می‌دهد ببینید دیگر نمی‌شود بگویید خب خدایا هشدار می‌دهی خودت هم توجه کن نه دیگر ما باید توجه کنیم بندگی کار خدای متعال نیست خدایی کار خداست بندگی کار بنده است ما از بندگی غافلیم به خدایی مشغولیم واقعا همین طور است کارهایی که خدا از ما نخواسته که خود او عهده دار است ما می‌خواهیم عهده دار شویم کارهایی که وظیفه‌ی ماست رها می‌کنیم پس یک نکته‌ی اصلی این که ما قیامت را دور می‌بینیم اعراض ماست و الا اگر کسی اعراض نکند مواظب باشد در غفلت نیفتد قرب حساب را می‌فهمد وقتی قرب حساب را فهمید آن وقت خشیت در دل انسان پیدا می‌شود آن وقت آیات قیامت برایش موثر است. یکی از بیان‌هایی که قرآن برای بیان قرب قیامت دارد که مفسرین فرموده اند این را همین بیان است که ذیل این سوره‌ی مبارکه آخرین آیه است که قرب قیامت را خدای متعال با این بیان تقریب می‌کند «كَأَنَّهُمْ يَوْمَ يَرَوْنَهَا لَمْ يَلْبَثُوا إِلَّا عَشِيَّةً أَوْ ضُحَاهَا» روزی که با قیامت مواجه می‌شوند و قیامت را می‌بینند گویا یک شب یا روز آن شب را بیشتر درنگ نکرده اند بین موت و تا قیامت یک روز یا شب فاصله است کانه خدای متعال یک نوع درکی که ما بعد از برخواستن از قبورمان داریم نسبت به عالم برزخ این درک را قرآن توضیح می‌دهد توضیح این درک با آیات قرآن واضح می‌شود در روایات مکرر آمده همان طوری که می‌خوابید می‌میرید همین طوری که بیدار می‌شوید مبعوث می‌شوید در قرآن هم مکرر این آمده که قرآن بین موت و خواب یک تشابهی می‌بیند که موت و خواب گویا مثل هم هستند «اللَّهُ يَتَوَفَّى الأَنفُسَ حِينَ مَوْتِهَا وَالَّتِي لَمْ تَمُتْ فِي مَنَامِهَا» (زمر/42) خدای متعال نفس انسان‌ها را توفی می‌کند دریافت می‌کند آن کسانی که می‌میرند حین موتشان نفسشان را خدا توفی می‌کند همه‌ی وجودشان دریافت می‌شود آن کسی هم که نمرده است در حین خواب خدای متعال توفی می‌کند لذا ما وقتی می‌خوابیم کانه در محضر خدا قرار می‌گیریم لذا خیلی از خواب‌های خوب اولیای خدا حقایقی که برایشان روشن می‌شود در عالم خواب است چون خواب حالت توفی است انسان خیلی به خدا نزدیک است در آن حالت. یا در آیه‌ی مبارکه‌ی سوره‌ی انعام آیه‌ی 60 می‌فرماید «وَهُوَ الَّذِي يَتَوَفَّاكُم بِاللَّيْلِ» خدای متعال است که شما را توفی می‌کند در شب. آن جا دارد انفس این جا دارد خودتان را کانه خود آدم همان نفسی است که خدا توفی می‌کند آن روح است خدای متعال شما را در شب توفی می‌کند «وَيَعْلَمُ مَا جَرَحْتُم بِالنَّهَارِ» کرده‌های روز شما را هم می‌داند در شب توفی می‌کند در این توفی خدای متعال کاملا وقوف به کرده‌های شما دارد لذا نوع توفی انسان نوع خواب انسان تابع کرده‌های روزش است این که خدا چطور آدم را توفی بکند تابع عملش است لذا موت ما هم تابع عمل ما در دنیا است همان طوری که خواب شب ما تابع روز ما است اگر روز خوبی داشته باشیم خواب شب خوبی داریم اگر روز هایمان بد باشد خواب هایمان بد است نوع توفی ما تابع اعمال روز ما است موت ما هم همین طور است ما در عالم برزخ چطور می‌گذرانیم؟ تابع عالم دنیا است کانه یک خواب طولانی است بعد از یک بیداری طولانی این خواب طولانی کیفیتش تابع بیداری ما است لذا آن‌هایی که بیداری شان ذکر است خوابشان هم ذکر است یک موقعی این را عرض کردم «قَلِيلًا مِّنَ اللَّيْلِ مَا يَهْجَعُونَ» (ذاریات/17) که می‌فرمایند متقین کمی از شب را حجوعی دارند خواب کمی دارند حجوع خواب در شب است بعضی روایات دارد گروهی هستند که شب‌ها می‌خوابند ولی خدای متعال این‌ها را بیدار حساب کرده مصداق این آیه حساب کرده چرا؟ به خاطر این که خوابشان ذکر است از این پهلو به آن پهلو که می‌چرخند خوابشان ذکر است بیدار هم که می‌شوند ذاکر هستند یعنی خواب آدم تابع بیداری اش است موت انسان هم کیفیتش تابع زندگی دنیایش است «وَ هُوَ الَّذي يَتَوَفَّاکُمْ بِاللَّيْلِ وَ يَعْلَمُ ما جَرَحْتُمْ بِالنَّهارِ» (انعام/60) بعد می‌فرماید «ثُمَّ يَبْعَثُکُمْ فيهِ» دوباره شما را بعث می‌کند این تعبیری که در باب قیامت است که وقتی ما از قبر برمی‌خیزیم از آن تعبیر به بعث شده عینا در مورد خواب است شما را بعث می‌کند خدای متعال در روز تا برسید کانه این تکرار می‌شود هر شب شما را خدای متعال توفی می‌کند روز زنده تان می‌کند تا کی؟ تا اجلتان برسد «لِیُقضَیٰ أَجَلٌ مُسَمًّی»‌ بعد «ثُم إِلَيْهِ مَرْجِعُکُمْ» وقتی اجلتان رسید این توفی منتهی می‌شود به رجوع الی الله وقتی رجوع کردید چه می‌شود؟ «ثُم يُنَبئُکُم‌ بِمَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ» مرحله‌ی حساب و کتاب است پس خواب و موت را قرآن شبیه هم می‌داند آن وقت حالا همین طوری که در خواب انسان وقتی برمی‌خیزد گویا درنگ کوتاهی کرده هر چقدر هم طولانی خوابیده باشد.

شریعتی: خیلی متوجه گذر زمان نمی‌شود.

حاج آقا میرباقری: بحث متوجه شدن نیست اصلا گویا گذر زمان دو جور است این طور نیست که گذر زمان در آن عالم با این عالم یکی باشد لذا ساعات این عالم به آن عالم خیلی قابل تطبیق نیستند که ما بگوییم اگر دوازده ساعت خوابیدیم آن جا هم احساس ما دوازده ساعت است این طور نیست لذا عالم موت هم همین است طولانی می‌شود ولی احساس ما از آن شاید این فقط مال بعضی خواستن بگویند این مال وقتی است آدم از مرگ تمام می‌شود در صحنه‌ی قیامت می‌آید فراموش می‌کند برزخش را معلوم نیست بحث فراموشی باشد.

شریعتی: برای همه این طوری است؟

حاج آقا میرباقری: برای مومنین که حتما این طور است حتی در مورد آن‌هایی هم که کافرند قرآن وقتی توضیح می‌دهد همین طور توضیح می‌دهد می‌گوید وقتی از این‌ها در روز قیامت می‌پرسند چقدر در قیامت بودید می‌گویند نصف روزی این آیه در مورد کسانی است که در سوره‌ی مبارکه‌ی مومنون است اواخر سوره‌ی مومنون این آیه را ملاحظه بفرمایید در مورد کسانی هم است «وَ أَمَّا مَنْ خَفَّتْ مَوازِينُهُ» (قارعه/8) ‌احوال آن‌ها را توضیح می‌دهد آن‌هایی که ترازوهایشان سبک است می‌فرماید «قَالَ كَمْ لَبِثْتُمْ فِي الْأَرْضِ عَدَدَ سِنِينَ» (مؤمنون/112)‌ درنگ شما در زمین چقدر بود یعنی ظاهرا ناظر به عالم برزخ است بعضی‌ها خواسته اند بگویند ناظر به عالم دنیاست ولی بزرگان فرموده اند ناظر به عالم برزخ است ‌« قَالُوا لَبِثْنَا يَوْمًا أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ فَاسْأَلْ الْعَادِّينَ» (مؤمنون/113)‌ از آن‌هایی که می‌توانند دقیق بشمارند بپرسید احساس ما این است که یک روز یا بعضی از روز با این که این‌ها جزء کسانی هستند که خفت موازینه «قَالَ إِن لَّبِثْتُمْ إِلَّا قَلِيلاً» (مؤمنون/114) درنگ شما خیلی کوتاه بوده «لَّوْ أَنَّكُمْ كُنتُمْ تَعْلَمُونَ» (مؤمنون/114) ‌‌ای کاش این را می‌فهمیدید که فاصله‌ی شما با قیامت خیلی نزدیک است وقتی بیدار شدید که می‌فهمید خیلی نزدیک بودید علت این که ما در دنیا این قرب را نمی‌فهمیم غفلت است اگر در غفلت برداشته شود ما در قرب حساب و قیامتیم «اقْتَرَبَ لِلنَّاسِ حِسَابُهُمْ» واقعا نزدیک است حساب کتاب خدا از ما دور نیست کما این که خود خدای متعال از ما دور نیست بنابراین به نظر می‌آید که همین طوری که ما عالم خواب داریم عالم موتی داریم و این عالم هم خیلی زمانش کوتاه است احساسی است که ما در قیامت داریم یا نه واقعیت درک ما از خود عالم برزخ هم ممکن است این طوری باشد در مورد بعضی از مومنین در روایت است گردنبند مروارید تا می‌رود دانه هایش را جمع بکند قیامت به پا می‌شود. حالا یک چند آیه است.

شریعتی: بعد تلاوت قرآن در خدمت هستیم. صفحه‌ی 406 قرار امروز دوستان سمت خداست آیات 16 ام تا 24 ام سوره‌ی مبارکه‌ی روم در سمت خدای امروز تلاوت می‌شود ان شاء الله لحظه لحظه‌ی زندگی مان منور به نور صلوات باشد به برکت صلوات بر محمد و آل محمد

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

وَأَمَّا الَّذِينَ كَفَرُوا وَكَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَلِقَاءِ الْآخِرَةِ فَأُولَـئِكَ فِي الْعَذَابِ مُحْضَرُونَ ﴿١٦﴾ فَسُبْحَانَ اللَّـهِ حِينَ تُمْسُونَ وَحِينَ تُصْبِحُونَ ﴿١٧﴾ وَلَهُ الْحَمْدُ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَعَشِيًّا وَحِينَ تُظْهِرُونَ ﴿١٨﴾ يُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ الْمَيِّتِ وَيُخْرِجُ الْمَيِّتَ مِنَ الْحَيِّ وَيُحْيِي الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَكَذَلِكَ تُخْرَجُونَ ﴿١٩﴾ وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَكُم مِّن تُرَابٍ ثُمَّ إِذَا أَنتُم بَشَرٌ تَنتَشِرُونَ ﴿٢٠﴾ وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُم مَّوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ ﴿٢١﴾ وَمِنْ آيَاتِهِ خَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافُ أَلْسِنَتِكُمْ وَأَلْوَانِكُمْ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّلْعَالِمِينَ ﴿٢٢﴾ وَمِنْ آيَاتِهِ مَنَامُكُم بِاللَّيْلِ وَالنَّهَارِ وَابْتِغَاؤُكُم مِّن فَضْلِهِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَسْمَعُونَ ﴿٢٣﴾ وَمِنْ آيَاتِهِ يُرِيكُمُ الْبَرْقَ خَوْفًا وَطَمَعًا وَيُنَزِّلُ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَيُحْيِي بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَعْقِلُونَ ﴿٢٤﴾

و اما کسانی که کفر ورزیده و آیات ما و دیدار آخرت را تکذیب کرده اند، احضارشدگان در عذاب اند. (۱۶) پس خدا را هنگامی که وارد شب می شوید و هنگامی که به صبح در می آیید، تسبیح گویید، (۱۷) همه ستایش ها در آسمان ها و زمین ویژه اوست و شب و آن گاه که وارد ظهر می شوید [نیز خدا را تسبیح گویید.] (۱۸) زنده را از مرده بیرون می آورد و مرده را از زنده بیرون می آورد، و زمین را پس از مردگی اش زنده می کند؛ و این گونه [از گورها] بیرون آورده می شوید. (۱۹) و از نشانه های [قدرت و ربوبیت] او این است که شما را از خاکی [بی جان] آفرید؛ پس اکنون بشری هستید که [روی زمین] پراکنده و منتشرید، (۲۰) و از نشانه های [قدرت و ربوبیت] او این است که برای شما از جنس خودتان همسرانی آفرید تا در کنارشان آرامش یابید و در میان شما دوستی و مهربانی قرار داد؛ یقیناً در این [کار شگفت انگیز] نشانه هایی است برای مردمی که می اندیشند، (۲۱) و از نشانه های [قدرت و ربوبیت] او آفرینش آسمان ها وزمین و اختلاف و گوناگونی زبان ها و رنگ های شماست؛ بی تردید در این [واقعیات] نشانه هایی است برای دانایان، (۲۲) و از نشانه های [قدرت و ربوبیت] او خواب شما وجستجویتان برای تأمین معاش در شب وروز است، یقیناً در این [امور] نشانه هایی است برای مردمی که گوش شنوا دارند، (۲۳) و از نشانه های [قدرت و ربوبیت] اوست که برق را مایه ترس [از صاعقه] و امید [به باران] به شما می نمایاند، و از آسمان، آبی نازل می کند که زمین را پس از مردگی اش به وسیله آن زنده می کند؛ قطعاً در این [شگفتی های آفرینش] نشانه هایی است برای مردمی که تعقّل می کنند. (۲۴)

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

شریعتی: در ایام تعطیلات خیلی‌ها مشرف شدند مشاهد مشرفه مشهد مقدس کربلای معلی مدینه‌ی منوره در پیامک‌ها داشتیم که گفتند طبق همان قرار همیشگی ما نائب الزیاره‌ی دوستان خوب سمت خدا بودیم و همه‌ی بیننده‌ها خیلی ممنون اشاره‌ی قرآنی را حاج آقای میرباقری بفرمایند

حاج آقا میرباقری: بسم الله الرحمن الرحیم در این صفحه‌ای که خوانده شد خدای متعال از یک آیاتی از خودش صحبت می‌کند نشانه‌ها ممکن است برای ما اصلا نشانه نباشد اگر نباشد علامت چیست؟ «وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَكُم مِّن تُرَابٍ» از آیات خدا این است که شما را از خاک آفرید بعد شما در قالب بشرهایی هستید که روی زمین پراکنده شدید «وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْكُنُوا إِلَيْهَا» برای شما از جنس خودتان همسرانی آفرید که به سوی آن‌ها که می‌روید در توجه به آن‌ها به سکون و قرار و آرامش برسید‌ «وَجَعَلَ بَيْنَكُم مَّوَدَّةً وَرَحْمَةً» و آن‌ها را بین شما مودت و رحمت قرار داد می‌فرماید «وَمِنْ آيَاتِهِ خَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ» خلقت آسمان و زمین آیات اوست «وَاخْتِلَافُ أَلْسِنَتِكُمْ» اختلاف زبان‌ها و گویش‌های شما «وَمِنْ آيَاتِهِ مَنَامُكُم بِاللَّيْلِ» خواب شما در شب و بیداری شما در روز «وَابْتِغَاؤُكُم مِّن فَضْلِهِ» ‌این که در روز‌ها بیدارید دنبال روزی تان می‌روید این از آیات خداست «وَمِنْ آيَاتِهِ يُرِيكُمُ الْبَرْقَ» از آیات خدا این است که رعد و برق آسمان را به شما نشان می‌دهد در شما خوف و طمعی ایجاد می‌کند از آسمان باران نازل می‌کند زمین را زنده می‌کند این‌ها همه آیات خدا هستند منتها برای چه کسی؟ ذیلش می‌گوید «لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ»، «لِقَوْمٍ يَسْمَعُونَ»، «لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ» ما باید جزء قوم متفکر جزء عالمینی که خدا می‌خواهد جزء کسانی که می‌شنوند اهل سمع اند جزء اهل تعقل شویم این‌ها است که عالم را برای ما ذکر می‌کند یک تعبیری در دعای عرفه‌ی سیدالشهدا علیه السلام است به خدای متعال عرضه می‌دارد إِلَهِي عَلِمْتُ بِاخْتِلَافِ الْآثَارِ وَ تَنَقُّلَاتِ الْأَطْوَارِ من از رفت و آمد آیات تو و از این که آیات تو پشت سر هم می‌آیند و می‌روند أَنَّ مُرَادَكَ مِنِّي  آن چه تو از من می‌خواهی چیست؟ آن چه من از تتور آیات تو فهمیدم و رفت و آمد آیات تو این که شب می‌رود روز می‌آید جوانی می‌رود پیری می‌آید خورشید می‌آید وسط آسمان دوباره غروب می‌کند این تتورات این رفت و آمد‌ها این جایگزینی آیات من یک چیز فهمیدم خیلی وقایع اطراف ما اتفاق می‌افتد ما نمی‌بینیم نمی‌شنویم چرا خدای متعال آمد و شد خورشید را در معرض چشم ما قرار داده خورشید را وسط آسمان می‌بینیم غروبش را هم می‌بینیم روز را می‌بینیم شب را هم می‌بینیم بهار را می‌بینیم پاییز را هم می‌بینیم این که خدای متعال دائم این‌ها را به ما نشان می‌دهد حضرت می‌فرماید یک چیزی فهمیدم أَنَّ مُرَادَكَ مِنِّي آن چه تو از من اراده کردی و می‌خواهی این است أَنْ تَتَعَرَّفَ إِلَيَّ فِي كُلِّ شَيْ‏ءٍ می‌خواهی خودت را در همه چیز به من معرفی کنی حَتَّى لَا أَجْهَلَكَ فِي شَيْ‏ءٍ مسئله این نیست که من نسبت به تو غافل نباشم در هیچ چیز نسبت به تو جاهل و غافل نباشم با همه چیز با دید عالمانه نگاه بکنم و عبرت بگیرم «لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ» جزء کسانی باشم که از آمد شب و روز از آمد پاییز در این‌ها تو را ببینم این که خدای جلوی چشم ما خورشید را می‌آورد وسط آسمان می‌برد و غروب می‌دهد برای این است که ما بفهمیم این خورشید اگر کاره‌ای بود که نباید غروب بکند این که غروب می‌کند طلوعش هم مال خودش نیست پس در طلوعش خدا را ببینم در غروبش هم خدا را ببینم آن چیزی که خدای متعال از ما می‌خواهد ما در همه چیز خدا را ببینیم کی این طوری می‌شود انسان که در همه‌ی آیات خدا را ببیند؟ این وقتی است که جزء یعلمون شود یسمعون شود جزء اهل ذکر شود «إِنَّ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّیْلِ وَالنَّهَارِ» (آل عمران/190) خلقت آسمان و زمین و شب و روزی که ما با آن مواجه هستیم آیات خدا دور از ما نیستند جوری نیست که ما بگردیم آیات خدا را پیدا کنیم آیات خدا ما را در بر گرفته اند هر طرف نگاه کنید آیات خدا است

شریعتی: ولی متاسفانه برای ما عادی شده

حاج آقا میرباقری: چرا؟ اصلا آیه نیستند که عادی شوند چرا آیه نیستند؟ «إِنَّ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّیْلِ وَالنَّهَارِ لَآیَاتٍ لِّأُولِی الْأَلْبَاب» باید از اولی الالباب شویم که این‌ها بشود آیات اگر کسی اولی الالباب شد همه‌ی عالم با او هم راز و هم داستان اند با او حرف می‌زنند. اولی الالباب چه کسی اند؟ «الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللّهَ قِيَامًا وَقُعُودًا وَعَلَىَ جُنُوبِهِمْ وَيَتَفَكَّرُونَ» (آل عمران/191) در همه‌ی احوال یاد خدا هستند ایستاده اند نشسته اند خوابیده اند این دوام ذکر عالم را آیات می‌کند حجاب‌ها را کنار می‌زند انسان می‌تواند عالم را آیات ببیند اگر انسان عالم را آیات خدا دید آیات خدا که فقط آیات ملک نیستند بعد می‌بینید خدای متعال حجاب ملک را برمی‌دارد می‌برد در عالم ملکوت آن وقت در آینه‌ی ملکوت عظمت خدا را می‌بیند انسان جلال و جمال را می‌بیند و عالم ملکوت هم انتهای کار نیست این سیر ادامه دارد آن چه مهم است همین ذکر است این ذکر است که انسان را موجب می‌شود عبرت بگیرد متذکر شدن به خدای متعال عرض کردم اسباب غفلت فراهم اند اعراض از غفلت شیطان کارش این است دائما آدم را در غفلت می‌گذارد هنر امروز کارش این است فقط غفلت زایی می‌کند.

 

شریعتی: اگر ما اهل ذکر شدیم دائما حواسمان را جمع کردیم آیات را دیدیم می‌توانیم بگوییم که ما می‌توانیم از غفلت دور باشیم معاد را ببینیم خدا را ببینیم.

حاج آقا میرباقری: بله این ذکر موجب می‌شود که انسان آیات خدا را ببیند ذکر موجب می‌شود آن وقت وقتی آیات را دیدی قرب خدا را درک می‌کنی این که ما از خدا دوریم نه این که خدا از ما دور است هم خدا به ما نزدیک است هم ما در احاطه‌ی آیات خدا هستیم نه فقط از چهار جانبه از شش جانب بلکه از هفت جانب انسان از درونش هم رجوع می‌کند هر طرف نگاه می‌کند آیات خدا هستند این دوری از خدای متعال مال غفلت است وقتی آدم غفلت می‌کند آدم دیگر آیه نیست برای غالفین عالم حجاب است برای اهل ذکر عالم آیات است نسبت به معاد هم همین طور است ما به معاد خیلی نزدیک هستیم همین طور که به خدای متعال نزدیک هستیم به حساب و کتاب خدای متعال هم نزدیکیم معاد رجوع الی الله است معاد حساب و کتاب خداست «إِنَّ إِلَيْنَا إِيَابَهُمْ، ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنَا حِسَابَهُمْ» (غاشیه/26-25) ما به خدا که دور نیستیم با حساب و کتاب خدا هم دور نیستیم او رقیب است حسیب است ما خیلی نزدیکیم به حساب و کتاب به قیامت نزدیک هستیم این درک نکردنش مال غفلت است کما این که قرب خدای متعال را درک نمی‌کنیم و الا قرآن قیامت را نزدیک تعریف کرده منتها یکی از توضیحاتی که قرآن برای قرب قیامت دارد که ما بفهمیم این است که می‌گوید شما وقتی پا می‌شوید مثل برخواستن از خواب است گویا یک درنگی کردید در داستان عزیر قرآن می‌فرماید از قریه‌ای عبور می‌کرد دید خانه‌ها خراب شده اند سقفشان فرو ریخته یک جا همه از دست رفته اند گفت «أَنَّى يُحْيِي هَذِهِ اللَّهُ بَعْدَ مَوْتِهَا» خدای متعال چطوری این‌ها را زنده می‌کند «فَأَمَاتَهُ اللَّهُ مِائَةَ عَامٍ» درجا صد سال او را می‌راند «ثُمَّ بَعَثَهُ» او را برانگیخت همان تعبیری که در باب خواب بود این جا در مورد موت است یبعثکم موت می‌راند برانگیخت وقتی برانگیخد بعد صد سال مبعوث شد از او سوال کردند «قَالَ كَمْ لَبِثْتَ قَالَ لَبِثْتُ يَوْمًا أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ» (بقره/259) یک روزی نصف روزی داستان اصحاب کهف هم همین است قرآن می‌فرماید ما این‌ها را برانگیختیم که از خودشان سوال بکنند یکی پرسید چقدر درنگ کردید می‌دانید این‌ها رفتند در شهر خیال کردند یک ساعتی خوابیده اند «قَالَ لَبِثْتُ يَوْمًا أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ» سی صد و چند سال گذشته بود این‌ها احساسشان این بود که یک روزی یک نصف روزی رفتند در شهر دیدند پول عوض شده دولت عوض شده همان طوری که آن‌ها خوابیدند بیدار شدند دیدند همه چیز عوض شده مرگ همین است یک خوابی است و بیداری می‌بینی همه‌ی عالم عوض شده اوضاع دگرگون شده عالم عالم دیگری شده لذا تعبیر قرآن این مرحوم علامه طباطبائی هم این جا بیان فرمودند این یک بیانی است که قرآن برای قرب قیامت توضیح می‌دهد این که چند سال فاصله دارد به چه درد شما می‌خورد؟ اصلا با این سال‌ها نمی‌شود محاسبه کنید این زمان‌ها آن جا پاسخ گو نیست و قربش هم این طوری است داستان قربش داستان خواب و بیداری است موت شما خواب است خواب شما هم هزار سال طول بکشد زمان در آن عالم با این عالم احساسش متفاوت است بعد از این هم که برانگیخته می‌شوید احساس شما همین احساس است «لَبِثْنَا يَوْمًا أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ»، «كَأَنَّهُمْ يَوْمَ يَرَوْنَهَا لَمْ يَلْبَثُوا إِلا عَشِيَّةً أَوْ ضُحَاهَا»

شریعتی: اگر ما این نزدیکی قیامت را فهمیدیم آن وقت که این جهت می‌دهد به کارهای ما و رفتار ما

حاج آقا میرباقری: بله انسان تا قیامت را دور بداند وقتی انسان وقایع را دور می‌کند مبتلا به قساوت می‌شود نسبت به ظهور هم همین طور است « إِنَّهُمْ يَرَوْنَهُ بَعِيدا وَ نَرَاهُ قَرِيبا» هم راجع به قیامت است هم راجع به ظهور است اگر انسان احساس کند حالا کی حضرت بیاید این دیگر نمی‌تواند دنبال حضرت حرکت بکند حالا کی تا قیامت بیاید این نمی‌تواند و این کار شیطان است شیطان آدم را می‌برد در محیط غفلت وقتی در محیط غفلت رفتیم نزدیک‌ها از ما دور می‌شوند و دور‌ها به ما نزدیک می‌شوند یعنی عالم اوهام است سراب درست می‌شود.

اطلاعات تماس

 

روابط عمومی گروه :  09174009011

 

آیدی همه پیام رسانها :     @shiaquest

 

آدرس : استان قم شهر قم گروه پژوهشی تبارک

 

پست الکترونیک :    [email protected]

 

 

 

درباره گروه تبارک

گروه تحقیقی تبارک با درک اهميت اطلاع رسـاني در فضاي وب در سال 88 اقدام به راه اندازي www.shiaquest.net نموده است. اين پايگاه با داشتن بخشهای مختلف هزاران مطلب و مقاله ی علمي را در خود جاي داده که به لحاظ کمي و کيفي يکي از برترين پايگاه ها و دارا بودن بهترین مطالب محسوب مي گردد.ارائه محتوای کاربردی تبلیغ برای طلاب و مبلغان،ارائه مقالات متنوع کاربردی پاسخگویی به سئوالات و شبهات کاربران,دین شناسی،جهان شناسی،معاد شناسی، مهدویت و امام شناسی و دیگر مباحث اعتقادی،آشنایی با فرق و ادیان و فرقه های نو ظهور، آشنایی با احکام در موضوعات مختلف و خانواده و... از بخشهای مختلف این سایت است.اطلاعات موجود در این سایت بر اساس نياز جامعه و مخاطبين توسط محققين از منابع موثق تهيه و در اختيار كاربران قرار مى گيرد.

Template Design:Dima Group