موضوع برنامه: ذکر
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين میرباقری
تاريخ پخش: 94/02/05
بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
دل مثل جاده ایست که در آن مسافریم * * * آری چه آشکار چه پنهان مسافریم
ما برگهای زرد جدا مانده از درخت * * * در دست بادهای پریشان مسافریم
گاهی میان خلوت یک روستای دور * * * گاهی در ازدحام خیابان مسافریم
در آفتاب و خاک و نسیمی که میوزد * * * در قطره قطره گریهی باران مسافریم
چون گرد راه بی که بگوییم ما که ایم * * * خاموش در رکاب سواران مسافریم
در زلف دوست یک شب تاریک گم شدیم * * * عمری گذشته است و کماکان مسافریم
شریعتی: سلام میگویم به همهی شما خانمها و آقایان خیلی خوش آمدید به سمت خدای امروز آرزو میکنم در هر کجا هستید ایام به کامتان باشد خوشحالیم در روزهای نورانی ماه رجب با سمت خدا همراه شما هستیم و در محضر حاج آقای میرباقری عزیز. سلام علیکم و رحمة الله خیلی خوش آمدید
حاج آقا میرباقری: سلام علیکم و رحمة الله. خدمت حضرت عالی همهی همکاران و بینندگان محترم عرض ادب و سلام و احترام دارم برای همه در این ایام آرزوی توفیق میکنم
شریعتی: بحث ما با حاج آقای میرباقری بحث در مورد معاد بود در ذیل تفسیر جزء سی قرآن کریم یکی از عواملی که باعث میشود ما غفلت بکنیم از یاد معاد خود غفلت است و ذکر با توجه به نکاتی که هفتهی گذشته اشاره شد و خیلی هم مورد استقبال دوستان خوب قرار گرفت ذکر بود از عوامل غفلت زدا که باعث میشود یاد معاد را فراموش نکنیم ما در خدمت شما هستیم با توجه به درخواست دوستان خوب ما که بسیار مشتاق بودند بحث ذکر را باز هم به صورت وسیع تر و عمیق تری بشنوند از شما خدمت شما هستیم
حاج آقا میرباقری: اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین و لعنة علی اعدائهم اجمعین اللهم کن لولیک الحجة بن الحسن صلواتک علیه و علی آبائه فی هذه الساعة و فی کل الساعة ولیاً و حافظاً و قاعداً و ناصراً و دلیلاً و عیناً حتی تسکنه ارضک طوعاً و تمتعه فیها طویلاً و هب لنا رأفته و رحمته و دعائه و خیره ما ننال به سعة من رحمتک و فوز عن عندک البته چون فرمودید امر کردند ما یک مقداری نکاتی را در ذیل بحث ذکر عرض میکنم ولی اجمالا بحث ما در مورد معاد بود عرض کردم یکی از عواملی که موجب میشود ما قرب آخرت را به خودمان نفهمیم که درک قرب آخرت در یک تحول معرفتی برای انسان پیدا میشود آن چه مانع میشود ما قرب آخرت و قرب حساب را درک بکنیم یکی از عواملش غفلت است «اقْتَرَبَ لِلنَّاسِ حِسَابُهُمْ وَهُمْ فِي غَفْلَةٍ مُّعْرِضُونَ» (انبیاء/ 1) این غفلت موجب میشود آدم قرب حساب و کتاب خدا به خودش را نفهمد به عکس اهل ذکر آن هایی هستند که حساب و کتاب خدا را خیلی نزدیک میبینند لذا دائم مشغول به حساب کتاب اند در خطبهی امیرالمومنین علیه السلام احوالش ذکر شده ان شاء الله خطبه را یک ترجمهای میکنیم به تناسب بحث ذکر را اشاره کردیم عرض کردیم که ذکر اولا از ذکر زبانی شروع میشود بعد به ذکر قلبی میرسد آرام آرام همهی اعضا و جوارح انسان را در بر میگیرد به طوری که همهی زندگی انسان در ذکر خدای متعال میگذرد عرض کردیم شاید معنی ذکر کثیر هم همین باشد این را هم اشاره کردیم حضرت فرمودند که ذکر کثیر یعنی ذکر بی حد در روایت امام صادق علیه السلام ذکر کثیر به ذکر بی حد و اندازه تفسیر شده و اشاره کردیم خدای متعال در قرآن همان طور که دستور به ذکر کلی میدهد گاهی اوقات اذکار خاص را دستور میدهد و آثار این ذکر خاص را بیان میکند ولی در نهایت شاید آیهای که دستور اساسی به ذکر است شاید همین آیه است «اذْكُرُوا اللَّـهَ ذِكْرًا كَثِيرًا» (احزاب/ 41) ذکر بی حد را خدای متعال از ما خواسته ذکر بی حد این است که همهی زندگی انسان در ذکر خدای متعال و در توجه به خدای متعال بگذرد و همهی احوال انسان احوال بندگی باشد همهی زندگی بشود ذکر لذا در روایات گذشته شده که از دشوار ترین کارها است گاهی در روایات دارد از کارهایی که امت من کمتر به آن توفیق پیدا میکنند ذکر کثیر است یک روایتی را از باب تبرک میخوانم در خصال مرحوم صدوق از امام باقر علیه السلام نقل کردند ثَلَاثٌ مِنْ أَشَدِّ مَا عَمِلَ الْعِبَادُ سه چیز است که از سخت ترین شدید ترین کارهایی است که بندگان خدا به آن موفق میشوند إِنْصَافُ الْمُؤْمِنِ مِنْ نَفْسِهِ کسی نسبت به خودش انصاف بدهد وقتی خودش با دیگران درگیر است نسبت به خودش انصاف را رعایت بکند کار سختی است معمولا انسان حق را به طرف خودش میکشاند و سعی میکند دیگران را مقصر بکند انصاف در داوری بین خود و دیگران از آن کارهایی است که بسیار دشوار است دوم مُوَاسَاةُ الْمَرْءِ أَخَاهُ مواسات با برادران از کارهایی است که از اشد اعمال است مواسات یعنی مشکل آنها و خودش را یکی بداند یعنی واقعا اگر یک مشکلی من دارم یک مشکلی برادرم یک امکانی دارم ببینم که اگر مشکل او مشکل سنگین تری است امکان را به او بدهم البته ایثار معنایش این است که انسان خودش سختی بکشد دیگران در راحتی باشند که مال اولیاء خدا است مال اهل بیت علیهم السلام و مقربان است اما همین مواسات که انسان با دیگران برابری بکند برادری بکند این هم بسیار دشوار است یکی هم ذِكْرُ اللَّهِ عَلَى كُلِّ حَالٍ سومی اش این که دائم الذکر باشد در همهی احوال به یاد خدا باشد بعد حضرت فرمودند هُوَ أَنْ يَذْكُرَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ معنی ذکر الله البته این تمام معنایش نیست یکی از معانی اش این است یکی از اقسامش این است عِنْدَ الْمَعْصِيَةِ يَهُمُّ بِهَا قصد معصیتی کرده شرایط معصیت و تخلف از خدا فراهم است غیبتی میخواهد بکند گناهی و ظلم به کسی فَيَحُولُ ذِكْرُ اللَّهِ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ تِلْكَ الْمَعْصِيَةِ متوجه خدای متعال شود و این ذکر حائل شود و ... هو قول الله عزوجل ان الذین تقوا خدای متعال وقتی متقین را توصیف میکند آن هایی که از پیش تقوا اختیار کردند و راه خدا را رفتند ثمرهی تقوایشان این است إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّيْطانِ تَذَكَّرُوا فَإِذا هُمْ مُبْصِرُونَ (الخصال، شیخ صدوق، ج 1، ص 131) وقتی گردباد شیطان آنها را میخواهد مست بکند و فرو ببرد متذکر میشوند و مبصرون چشمشان باز میشود و به بصیرت میرسند و در راه شیطان حرکت نمیکنند با این که شیطان گردباد را میفرستد شیطان متناسب با ظرفیت انسان هجوم میآورد یک موقعی یک وسوسهی کوچکی میکند یک تعریف یک تمجید یک نسیم یک موقع گردباد دور انسان میوزد متقین چون قوی هستند گردبادش را دور آنها میفرستد فتنههای سنگین میکند ولی این فتنهها به جای این که آنها را در راه شیطان ببرد متذکر میشوند به بصیرت میرسند راه شیطان را نمیروند برمیگردند ولو شیطان برای آنها گردباد درست کرده ذکر کثیر یعنی این فتنههای شیطان گردبادهای شیطان نتواند انسان را از خدا جدا کند. گرد باد آن موقعی که دور انسان نمیپیچد و همه چیز را برای غفلت و دوری از خدا فراهم میکند اهل ذکر کثیر در این لحظه با ذکر خدا از شیطان فاصله میگیرند و راه خدا را میروند این میشود ذکر کثیر لذا یک مرحلهی ذکر ذکر قبل از تخلف است که در این آیه است یک ذکری داریم که مال بعد از تخلف است متقین را خدای متعال در سورهی مبارکهی آل عمران توصیف میکند میفرماید «وَسَارِعُوا إِلَىٰ مَغْفِرَةٍ مِّن رَّبِّكُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِينَ» (آل عمران/133) با سرعت به طرف بهشتی که خدا برای متقین فراهم کرده حرکت کنید فرصتها را از دست ندهید از کفتان نرود بعد متقین را توصیف میکند که خدای متعال بهشتی را برای آنها مهیا کرده بعد میفرماید آنها کسانی هستند که «لَّذِينَ يُنفِقُونَ فِي السَّرَّاءِ وَالضَّرَّاءِ وَالْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ وَالْعَافِينَ عَنِ النَّاسِ وَاللَّـهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ» (آل عمران/134) آن هایی که در سختی و شدت در همهی احوال انفاق میکنند منتظر این نیستند امکان فراوانی گیرشان بیاید آن جایی که دستشان باز است فقط انفاق بکنند در سختی هم در راه خدا گذشت میکنند آن هایی که کظم غیض میکنند موقعی که با دیگری مواجه میشوند غضب خود را میخورند بعد هم عفو میکنند و احسان میکنند اگر حق هم با آنها باشد عفو میکنند بعد هم احسان میکنند که عنایت دارید مرحلهی اول کظم غیض است انسان در غضب اگر تصمیم گرفت عادلانه تصمیم نمیگیرد مرحلهی دوم عفو است مرحلهی سوم احسان به کسی است که به انسان بدی کرده است بعد فرمود «أَوْ ظَلَمُوا أَنفُسَهُمْ وَالَّذِينَ إِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً» (آل عمران/135 ) متقین آن هایی هستند که ممکن است یک بدی از آنها سر بزند ظلمی به خودشان بکنند «ذَكَرُوا اللَّـهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ» (آل عمران/ 135) بلافاصله به یاد خدا میافتند و این ذکر آنها را به وادی استغفار میکشاند پس ذکر قبل از عمل انسان را از رفتن مسیر شیطان باز میدارد بعد از عمل از ادامه باز میدارد بلافاصله استغفار میکنند علیای حال این ذکر کثیر را حضرت این طوری فرمودند که ذکر کثیر این است که انسان در همهی احوال به یاد خدا باشد حتی انسان در وقت هایی که هجوم شیطان به انسان شدید است و انسان را دارد با خودش میبرد انسان را به مرحلهی حمل به معصیت رسانده انسان برگردد از مسیر شیطان و فاصله بگیرد این میشود ذکر کثیر لذا یک روایت دیگر هم بخوانم از خصال است امام صادق علیه السلام فرمودند که مَا ابْتُلِيَ الْمُؤْمِنُ هیچ مومنی گرفتار نمیشود به چیزی که برایش سخت تر باشد از این که از این سه صفت محروم شود خیلی ابتلای سنگینی است برای مومن که از این سه صفت محرومش بکنند بِشَيْءٍ أَشَدَّ عَلَيْهِ مِنْ خِصَالٍ ثَلَاثٍ يُحْرَمُهَا فرمودند یکی الْمُوَاسَاةُ فِي ذَاتِ يَدِهِ بِاللَّهِ همین سه صفت یکی مواسات با برادران در راه خدا دوم انصاف در مورد خودش وَ الْإِنْصَافُ مِنْ نَفْسِهِ وقتی با دیگران برخورد میکند منصف باشد و دیگر ذِكْرُ اللَّهِ كَثِيراً باز حضرت فرمودند این ذکر الله کثیر مقصود فقط اذکار لفظی نیست أَمَا إِنِّي لَا أَقُولُ لَكُمْ سُبْحَانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَكْبَرُ نمی گویم دائم زبانتان مشغول چیزی باشد این یک منزلی است وَ لَكِنَّ ذِكْرَ اللَّهِ عِنْدَ مَا أَحَلَّ لَهُ وَ ذِكْرَ اللَّهِ عِنْدَ مَا حَرَّمَ عَلَيْهِ (الخصال، ج 2، ص 128) در موقع حلال و حرام انسان متوجه خدا باشد.
شریعتی: شیطان این جا هم دخالت میکند وقتی که ما خودمان میخواهیم اهل ذکر بشویم. چون ما هر چه که میکشیم از غفلت میکشیم شیطان هم مداخله میکند
حاج آقا میرباقری: شیطان تلاش میکند انسان را از یاد خدا جدا بکند آن وقت. عرض کردیم وادی معصیت و کارهایی که خدا نمیپسندد وادی غفلت انسان است در حال توجه که این کار از او سر نمیزند کما این که انسان در حالی که نور ایمان در او است معصیت نمیکند و وقتی معصیت میکند روح الایمان از او جدا میشود در حال ذکر هم انسان معصیت نمیکند کاری که خدا راضی نیست انجام نمیدهد آن در لحظهی غفلت است و شیطان کارش همین است عوامل غفلت را فراهم میکند انسان را از خدا غافل میکند آدم وقتی غافل شد دیگر دست به کاری میزند که خدا نمیپسندد و راضی نیست فکر غلط میکند عمل غلط انجام میدهد حرف غلط میزند اینها همه در لحظهی غفلت است
شریعتی: این ذکر را باید تقویت کرد که زور شیطان نرسد
حاج آقا میرباقری: بله ما باید از کم شروع کنیم آرام آرام توجه به خدای متعال را در خودمان افزایش دهیم این ذکر را آرام آرام جاری کنیم در زندگی مان و ذکر شود مشی ما. پس این ذکر کثیر بود که نکتهای بود که اشاره کردیم. این نکته را هم اشاره کردیم آن چیزی که مهم است این است که بدانیم دو محیط است در عالم. یکی محیط غفلت یکی محیط ذکر. وارد محیط غفلت نشویم محیط غفلت محیط ولایت شیطان و اولیا شیطان است که انسان را سعی میکنند ببرند در محیط ولایت خودشان. در محیط رفتیم استکبار خدا است محیط بی توجهی به حضرت حق است حتی محیط درگیری و نزاع با خدای متعال است «عَدُوًّا لِّلَّـهِ» (بقره/ 98) این دشمن خدا میخواهد ما را به وادی دشمنی با خدا ببرد از غفلت تا عداوت و محیط ذکر هم محیط توحید و محیط ولایت حقه است اگر کسی وارد محیط ولایت نبی اکرم و اهل بیت شد محیط ذکر است ما باید به این محیط راه پیدا کنیم و اگر راه پیدا کردیم همهی زندگی مان میشود ذکر میشویم جزء کسانی که دائم الذکر اند همان که آیه اش را عرض کردم «فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّـهُ أَن تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فِيهَا بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ، رِجَالٌ لَّا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَن ذِكْرِ اللَّـهِ» (نور/37-36) حالا یک دو آیهی دیگر قرآن را میخوانم که مقداری بحث ذکر را عمیق میکند و حقیت ذکر میشود توجه به قرآن و توجه به امام ذاکر آن کسی است که با امام است اگر کسی با امام است در وادی ولایت امام بود این ذکر است حقیقت ذکر است چون حقیقت ذکر خود امام است این آیه را خواندیم خود نبی اکرم کلمهی ذکر اند و اهل بیت شان اهل الذکر اند ذکر همراهی با امام است انسان اگر در همهی احوال قوایش با امام بود ذاکر است و آن وقت دو طرف است یکی این که انسان همراه با امام باشد نتیجه این است که انوار ولایت امام در وجود انسان جاری میشود انسان ذاکر میشود به ذکر امام این جملهی زیارت جامعهی کبیره را شاید یکی دو بار ترجمه کردیم ذِكْرُكُمْ فِي الذَّاكِرِينَ وَ أَسْمَاؤُكُمْ فِي الْأَسْمَاءِ وَ أَجْسَادُكُمْ فِي الْأَجْسَادِ وَ أَرْوَاحُكُمْ فِي الْأَرْوَاحِ وَ أَنْفُسُكُمْ فِي النُّفُوسِ وَ آثَارُكُمْ فِي الْآثَارِ وَ قُبُورُكُمْ فِي الْقُبُورِ (زیارت جامعه کبیره) یعنی اگر مومنین ذاکرند پرتو ذکر امام در ذکرشان است همهی اهل الذکر آن هایی که اهل ذکر اند به ذکر میرسند پرتویی از ذکر امام در حالات آنها پیدا میشود در ذکر آنها است یک معنای ذِكْرُكُمْ فِي الذَّاكِرِينَ این است البته این عبارت را یک جور دیگری معنا کرده اند ولی معنای دقیق ترش این است روح مومنین پرتویی از روح امام است قبور مومنین پرتویی از برزخ امام در آن است لذا محترم است لذا مبدا برکات است یک داستانی را در احوالات یکی از علما میدیدم ایشان رفته بودند شیخان قم. شیخان قم از قبرستانهای قدیمی قم است که صحابهی ائمه در آن مدفون هستند از جمله ذکری بن آدم که از اصحاب امام رضا علیه السلام است خیلی هم جلیل القدر بوده امام رضا طبق نقلی که است برایش پیغام دادند فرمودند که شما امان بر اهل قم هستید همان طور که پدرم امان است بر اهل بغداد. یکی از علما رفته بودند سر قبر ایشان برای فاتحه خواندن به ذهنشان گذشته بود ایشان جلالتشان بیشتر است یا حضرت معصومه سلام الله علیها یک آقایی از مردم عادی آمده بود به ایشان اشاره کرده بود که نگاه کنید به بالای قبر ایشان نگاه کرده بودند متوجه نشدند بعد آن بنده خدا رفتند نگاه کردند دیدند با قلم نور نوشته اَللّهَّم َصَّل عَلی رُوحِ مُحمَّدٍ وَ آلِ مُحمَّدٍ فِی الاَرواحِ وَ َصَّل عَلی جَسَدِ مُحمَّدٍ وَ آلِ مُحمَّدٍ فِی الاَجسادِ (مفاتیح الخیرات) این صلوات از امام رضا علیه السلام نقل شده در کتب قدیمی پیدا نکردم در برخی از کتب جدیده است که وقتی به قبور مومنی سر میزنید این صلوات را بخوانید خدای متعال عذاب را از آن قبرستان ده سال یا بیشتر دور میکند سر قبر پدر مادرتان رفتید در روایت دارد حق پدرتان را ادا کرده. تعبیر روایت این است اَللّهَّم َصَّل عَلی رُوحِ مُحمَّدٍ وَ آلِ مُحمَّدٍ فِی الاَرواحِ یعنی اگر در قبرستان مومنین میروید گویا یک تجلی از روح اهل بیت در این جا است یک تجلی از برزخ اهل بیت آن عالم باطنی اهل بیت در این جا است خدای متعال اگر بخواهد به اینها عنایتی بکند صلوات بر پیامبر و آلش میفرستد نتیجه اش اینها را هم فرا میگیرد. همهی خیراتی که بر اهل بیت میرسد صلوات بر محمد و اهل بیت است خدای متعال بر آنها صلوات میفرستد لا حَبيبَ اِلاّ هُوَ وَ اَهْلُهُ (زیارت آل یس) همهی دستگاههای عالم را خدا برای آنها خلق کرده لَوْلاکَ لَما خَلَقْتُ الْأَفْلاکَ (بحار الأنوار، جلد 15، ص 28) افلاک ذکر هم همین طور است ذِكْرُكُمْ فِي الذَّاكِرِينَ آن هایی که ذاکرند پرتویی از ذکر امام در وجود خودشان است هم در ذکرشان است هم در خودشان نه فقط در ذکرشان همین را اشاره میکردیم عرض کردیم ایمان حقیقتش وجود مقدس نبی اکرم است اهل بیتشان هستند امیرالمومنین است ایمان ما پرتویی از وجود آنها در ما است ذِكْرُكُمْ فِي الذَّاكِرِينَ آنها کلمهی ذکر هستند اهل ذکر پرتویی از امام در وجودشان است آن پرتو از امام موجب میشود اینها اهل ذکر شوند پس ذکر ما پرتویی از امام است در وجود ما. ما باید به وادی ولایت برسیم از حقیقت آن وادی چیزی به ما برسد ما میشویم اهل ذکر این باطن ذکر است این آیهی قرآن را میخواستم بخوانم برای همین در سورهی مبارکهی طه خدای متعال داستان حضرت آدم را که ذکر میکند میفرماید که بالاخره بنا شد که حضرت آدم هبوط بکند ولو این که خدای متعال رجوع کرد و توبه کرد و دوباره او را برگزید خدای متعال تدارک کرد هر چه که بود بین خدای متعال و حضرت آدم. « وَعَصَىٰ آدَمُ رَبَّهُ فَغَوَىٰ» (طه، 121) آن معصیت هر چه که بود ما نمیدانیم بین انبیا که معصومند خدای متعال تدارک کرد وقتی تدارک کرد فرمود « اهْبِطَا مِنْهَا جَمِيعًا» (طه/ 123) باید هبوط کنید با هم دیگر بروید کجا؟ شیطان و نسل شما باید بیایید در این زمین زندگی کنید. یک طرف آدم است و نسلش یک طرف هم ابلیس با همهی قوای خودش. شش هزار سال عبادت کرده و همهی جنود جهل با او است وقتی بیاید با همهی قوا و لشکرش لشکر کشی میکند واقعا همین طور است خیلی هم لشکرش عظیم است یک طرف اوست چه سرمایهای به ما دادند فرمود « فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُم مِّنِّي هُدًى» (طه/ 123) یک هدا و هدایتی هادی و هدایتی از طرف من میآید شما را تنها نمیگذاریم ناچار باید بروید ولی هدایت و هادی میآید «فَمَنِ اتَّبَعَ هُدَايَ فَلَا يَضِلُّ وَلَا يَشْقَى» (طه/ 123) اگر شما سعی کردید دنبالهی او حرکت کنید از ذلالت و شقوت نجات پیدا میکنید نه سردرگم میشوید نه عاقبت به شر میشوید به سعادت و هدایت میرسید اگر دنبال او حرکت کردید پس شیطان با همهی قوا آمده میخواهد ما را به وادی ضلالت و شقاوت ببرد تنها راه این است که آن هدایتی که خدا فرستاده آن هادی که فرستاده ما سایهی او شویم دنبال او حرکت کنیم فرمود «وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنكًا وَنَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَى» (طه/ 124) اما اگر کسی از ذکر من اعراض کرد ظاهر این آیه این است که همان هدایت کلمهی ذکر است آن هدایتی که میآید ذکر الهی است محیط ذکر است اگر ما تبعیت کنیم وارد محیط ذکر میشویم و به هدایت میرسیم از شقاوت نجات پیدا میکنیم اما اگر از آن هدا و هدایت و هادی اعراض کردیم این اعراض از ذکر خدا است بنابراین ما نسبت به آن هادی دو موضع داریم یا تبعیت میکنیم یا اعراض میکنیم اعراض از آن اعراض از ذکر است «وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنكًا» عیش اش عیش تنگی خواهد بود «وَنَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَىٰ»، « قَالَ رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنِي أَعْمَى» (طه/ 125) میگوید چرا من را کور محضور کردید «وَقَدْ كُنتُ بَصِيرًا» من در دنیا چشم داشتم چه چیزی موجب شده این را از من بگیرید « قَالَ كَذَلِكَ أَتَتْكَ آيَاتُنَا فَنَسِيتَهَا وَكَذَلِكَ الْيَوْمَ تُنسَى» (طه/ 126) آیات ما آمد شما فراموش کردید و در این دنیا هم فراموش میشوید. من نمیخواهم مفصل بحث کنم
شریعتی: اعراض از ذکر اعراض از هدایت است
حاج آقا میرباقری: اعراض از هدایت است. وقتی جناب آدم را فرستاده همراه با او یک هدا و هدایتی فرستاده یک هادی فرستاده که اعراض از آن هادی اعراض از ذکر است و کسی که اعراض کرد در محیط ولایت شیطان واقع میشود
شریعتی: در واقع اعراض از اهل بیت علیهم السلام
حاج آقا میرباقری: بله این روایت این را تفسیر کرده وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِكْرِي یعنی امیرالمومنین این ذکر همان هدا است روایت متعدد است من روایت را میخواستم از رو بخوانم از این صرف نظر میکنم فَمَنِ اتَّبَعَ هُدَايَ اتباع از هدا به اتباع از اهل بیت تفسیر شده اعراض از ذکر به اعراض از امیرالمومنین تفسیر شده پس امیرالمومنین آن ذکری است که خدای متعال فرستاده مقابلش هم شیطان است البته خیلی هم شیطنت شیطان سنگین است در روایت داریم به همان اندازه که امیرالمومنین علیه السلام آشنا هستند شیطان هم به راههای ضلالت و گمراه کردن. لذا مقابل او این هدایت آمده این میشود ذکر وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنكًا اعراض از ذکر. پس رسیدن به ذکر رسیدن به امام است اعراض از ذکر اعراض از امام علیه السلام است که ثمرش معیشت ضنک است. این معیشت ضنک را در روایات ما سه جور تعریف کرده از مرحوم شیخ طوسی از شیخ مفید نقل کردند روایتی را که امیرالمومنین علیه السلام معیشت ضنک را با عالم برزخ تفسیر کرده که اینها برزخشان برزخ بسیار سختی است عذاب برزخی شان را ذکر کردند کسی که اعراض از ذکر و امام بکند انی اعراض از ذکر الله معیشت ضنک در برزخ میآورد در بعضی روایت تفسیر به رجعت شده حضرت فرمودند این آیه در مورد دشمنان نبی اکرم و اهل بیتشان است آنها هستند که به معیشت ضنک میافتند چون اعراض از ذکر کردند ذکر نبی اکرم اند امیرالمومنین اند « فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ» (انبیاء/7- نحل/43) گفت ما میبینیم دشمنان نبی اکرم مخالفین وضعشان خوب است در دنیا. حضرت فرمودند این مال رجعت است در دورهی رجعت که یک دورهای است از همین دنیا آن وقت معیشت آنها معیشت ضنک است معنای سومی که شده که نخیر در همین دنیا هم ولو غرق در امکانات باشند در معیشت ضنک هستند این را قبلا اشاره کردیم اگر انسان وارد محیط توحید شد آن جا محیط واسعی است انسان حتی اگر به ظاهر هم در سختی باشد در باطن در فراغت است سیدالشهدا علیه السلام در سخت ترین صحنهی امتحان عالم مخاطب به خطاب «يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ» (فجر/27) هستند و اگر کسی وارد آن وادی نشد درهای توحید به رویش بسته شد همهی امکانات را هم در این دنیا داشته باشد معیشتش معیشت ضنکی است یعنی آن ضنک باطنی آن ذیق آن محدودیت آن فشار برای کسانی که اعراض از توحید میکنند غفلت از خدا میکنند است این طور نیست که اگر کسی غفلت از خدا کرد امکانات مالی داشت واقعا معیشتش معیشت واسع و وسیعی باشد. این طور نیست گاهی ما غفلت میکنیم این که قرآن مکرر به مومنین تاکید میکند چشم به امکانات آنها ندوزید با همین امکانات خدا عذابشان میکند با مال و فرزند که بهترین نعمت است خدا آنها را به رنج میاندازد بنابراین معنی داشتن امکانات وسعت عیش نیست انسان اگر وارد وادی ذکر شد به وسعت عیش میرسد البته این آدم که در وسعت عیش است ممکن است در دنیا سختی هایی داشته باشد در عین این که در وسعت است وارد عالم بهشت که شد آن جا «لَا يَمَسُّهُمْ فِيهَا نَصَبٌ» (حجر/48) دیگر رنجی هم نیست فقط وسعت است ولی آن هایی که در وسعت هستند جمع کنیم این دسته از ادله را واقعا همین الآن که در وسعت امکانات هستند در معیشت ضنک هستند فضای زندگی فضای ضنک است فضای غفلت فضای فشار و محدودیت است فضای ولایت شیطان و اولیای طاغوت فضای ظلمت و ذیق و ضنک است کسی در این فضا بود در فشار است ولو همهی امکانات را هم داشته باشد بزرگان این ضنک را توضیح داده اند منتها وقتی وارد دورهی رجعت میشوید این ضنک باطنی ظاهر هم میشود در برزخ آن مذیقهی باطنی ظاهر هم میشود و الا این جا هم در فضای ضنکی هستند محیط جهنم محیط بسته است «وَإِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحِيطَةٌ بِالْكَافِرِينَ» (توبه/49 – عنکبوت/54) آن هایی که در فضای جهنم اند در محیط ضنک هستند آن هایی که در فضای توحید هستند در فضای رحمت واسعهی الهی هستند لذا این نکته را برای این عرض کردم که ذکر حقیقتش یعنی امام علیه السلام اگر کسی به امام رسید به وسعت رسیده به ذکر حقیقی رسیده البته این الفاظ این نماز این عبادات همه هستند باید باشند اینها آداب رسیدن به وادی توحید اند آداب رسیدن به حقیقت ذکر اند «وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِي» (طه/14) نماز آدم را به ذکر میرساند نماز خودش در عرض ذکر موضوعیت ندارد انسان باید اقامهی نماز بکند تا به ذکر برسد این آیهی قرآن را هم ببینید میفرماید «إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنكَرِ وَلَذِكْرُ اللَّـهِ أَكْبَرُ» (عنکبوت/ 45) شما اگر به نماز رسیدید نماز ذکر است خاصیت ذکر چیست؟ «تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنكَرِ» نماز شما را از فحشا و منکر دور میکند «وَلَذِكْرُ اللَّـهِ أَكْبَرُ» ولی ذکر خدا از نماز هم بالاتر است اگر کسی به ذکر رسید برکات بیشتری است خود صلات مقدمهی صلات است ولی اگر به ذکر رسیدید و ذکر الله اکبر است آثارش هم بیشتر است کسی که در مقام ذکر است دیگر بالاتر از مقام نهی از فحشا است به مقام ذکر میرسد. ولی نماز لازمه است. نمیخواهیم بگوییم اینها موضوعیت ندارند این اذکار زبانی این اذکار عملی این ذکر قبلی همه موضوعیت دارند ولی اینها باید ما را برسانند به حقیقت ذکر که وادی توحید است وادی ولایت است به امام باید ما را برسانند به قرآن برسانند. قرآن یک حقیقتی است یک وادی است اگر ما وارد وادی قرآن شدیم وارد وادی ذکر شدیم.
شریعتی: اگر نرسیدیم؟
حاج آقا میرباقری: بی خاصیت است این همان چیزی است که عرض کردم بین رکن و مقام هزار سال نماز بخوانی فایده ندارد این ذکر نیست این همانی است که دو رکعتش را شیطان خوانده چهار هزار سال طول کشیده اگر ما را برساند به وادی ذکر به تعبیر دیگر اگر اینها در وادی ذکر بود اثر دارد «تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنكَرِ» اگر در وادی ذکر نبود نهی از فحشا و منکر نمیکند «وَلَذِكْرُ اللَّـهِ أَكْبَرُ» این آیهای که خواندم چندین روایت ذیلش است. یک روایت فرموده «وَلَذِكْرُ اللَّـهِ أَكْبَرُ» یعنی اگر شما اهل نماز شدید به ذکر رسیدید »وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِي» به یاد خدا بودید اولا شما را از فحشا و منکر دور میکند یاد خدا شما را به وادی طهارت میبرد پاک میشوید علاوه بر این که شما پاک میشوید و «وَلَذِكْرُ اللَّـهِ أَكْبَرُ» یاد خدا نسبت به شما بسیار برتر از یاد شما نسبت به خدا است. «فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ» (بقره/ 152) و «وَلَذِكْرُ اللَّـهِ أَكْبَرُ» یعنی مزد این نمازتان غیر از این که شما را تطهیر میکند شما وقتی یاد خدا میکنید این نماز شما را از ناپاکیها و از فحشا و منکر دور میکند غیر از این یک نتیجهای دارد که «وَلَذِكْرُ اللَّـهِ أَكْبَرُ» خدا حالا یاد شما میکند و یاد خدا نسبت به شما بالاتر از یاد شما بزرگ تر از یاد شما نسبت به یاد خدا است نسبت به حضرت حق است لذا آثار بالاتر ذکر توجه خدا به شما است توجه شما به خدای متعال شما را از بدیها دور میکند توجه خدای متعال به شما از آن هم بالاتر است این یک معنا. یک معنای دیگری هم در روایات است روایت مفصل است حضرت به سعد خفاف وقتی قرآن را معرفی کردند که قرآن در قیامت میآید و تطورات قرآن در صورت مومنین ظاهر میشود بعد در صورت شهدا بعد در شهدای دریا بعد در صورت انبیا آن جا تعجب کرد بعد میآید پای عرض الهی شفاعت میکند تعجب کرد گفت مگر قرآن حرف میزند حضرت فرمودند نماز هم حرفی میزند نماز صورتی دارد صورت خلقتی دارد نهی میکند امر میکند بعد فرمودند فحشا و منکر الفحشا رجل المنکر رجل خود نماز یک حقیقت و واقعیتی است اینها باطن آیه است این نماز شما را نهی میکند اگر نماز خواندید وصل به آن حقیقت و سرچشمه شدید شما را از فحشا و منکر دور میکند فرمودند الفحشا رجل المنکر رجل... پرچمداران بدی منکر و فحشا حقیقی هستند فرمود وَ عَدُوُّنَا أَصْلُ كُلِّ شَرٍّ وَ مِنْ فُرُوعِهِمْ كُلُّ قَبِيحٍ وَ فَاحِشَةٍ (بحارالانوار، ج 24، ص 304) بنابراین دشمن نبی اکرم میشود حقیقت منکر و حقیقت فحشا و نماز شما را از آنها دور میکند نمیگذارد ولایت آنها بر شما اعمال شود بعد فرمودند و لذکر الله اکبر نماز یک حقیقت زنده است ذکر الله از آن هم برتر است فرمود ذکر الله ما هستیم این آیه را فقط برای این روایت خواندم. که البته باطن آیه را معنا کرده صلات یک حقیقتی است که شما را از فحشا و منکر دور میکند فحشا و منکر هم یک اعمال ساده نیستند پرچمدارانی هستند که شما را دعوت میکنند به ولایت خودشان ولایت آنها ولایت فحشا و منکر است آن جا نمازش هم یک نوع گناه است نماز نیست غفلت است و لذکر الله اکبر فرمود ما ذکر الله هستیم که از صلوات هم برتر است که اشکالی ندارد با روایت قبلی هم سازگار است صلاتی که ما را نهی میکند دور میکند یک حقیقت است ما با نمازمان به آن حقیقت میرسیم آن حقیقت ما را از فحشا و منکر که یک معنایش همین گناهان اند یک معنایش همان ائمهی جور و نار هستند که مبدا گناه اند ما را میکشانند در وادی گناه شیطان است ما را میکشاند در وادی گناه آن حقیقت نماز ما را از این اشخاص از این گناهان دور میکند ذکر الله یعنی توجه خدا به بنده این اشکال ندارد که ذکر الله به امام تفسیر شود قبلا عرض کردیم «أَلَا بِذِكْرِ اللَّـهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» (رعد/ 28) با یاد خدا نسبت به بنده قلب آرام میشود خدا که یاد بنده میکند بنده آرام میشود خدا توجه به بنده اش میکند بنده به آرامش میرسد دوای رنجها و اضطرابهای این است که خدا به ما توجه کند یا مَنِ إسمهُ دَواء و ذِکرِهُ شِفاء (دعای کمیل) شاید ذکره یعنی ذکر خدا نسبت به ما. خدا به ما توجه بکند تمام میشود خوب میشویم همهی گرفتاریهای ما این است که خدا از ما روی بگرداند او به ما توجه بکند آن وقت عرض کردیم روایت دارد مُحَمَّدٍ صلّی الله علیه وآله تَطمَئِنُّ القُلُوب وهو ذِکرُ الله و حجابُه (نورالثقلین، جلد ۲، ص ۵۰۲، ح ۱۱۷) توجه خدای متعال به ما از طریق نبی اکرم است انوار ایشان وقتی بتابد. پس حقیقت ذکر همین است کلمهی ذکر امام است حقیقت ذکر این است که ما برسیم به امام این اعمال ما را به امام به قرآن به نبی اکرم میرساند مناسک زندگی کردن با نبی اکرم این اعمال است. مناسک زندگی کردن با ائمهی جور گناهان است. ذکر و عبادات مناسک همراهی با نبی اکرم است ذکر حقیقی نبی اکرم است وادی ولایت ایشان بیت النور است بیوت اذن الله است بنابراین حقیقت ذکر زندگی کردن با صاحب ذکر است با ذکر حقیقی است با نبی اکرم و اهل بیتشان است معیت با آنها میشود ذکر آن وقت نتیجه چه میشود؟ میشود ذِكْرُكُمْ فِي الذَّاكِرِينَ آن هایی که ذاکر خدا هستند در وجود شما ذکر شما جاری شده. وقتی جاری شد وجود انسان پر از ذکر میشود غفلت از انسان دور میشود. این اجمالی بود از بحث ذکر. میخواستم چند تا ذکر به خصوص در ماه رجب است اشاره بکنم که گفته شود خیلی خوب است
شریعتی: بعد از تلاوت قرآن در محضر شما خواهیم بود. نکات خیلی خوبی را شنیدیم خیلی ممنون. صفحهی 427 آیات پایانی سورهی مبارکهی احزاب قرار امروز دوستان خوب سمت خدا است ان شاء الله تلاوت این آیات توأم با تدبر باشد به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
يَسْأَلُكَ النَّاسُ عَنِ السَّاعَةِ قُلْ إِنَّمَا عِلْمُهَا عِندَ اللَّـهِ وَمَا يُدْرِيكَ لَعَلَّ السَّاعَةَ تَكُونُ قَرِيبًا ﴿٦٣﴾ إِنَّ اللَّـهَ لَعَنَ الْكَافِرِينَ وَأَعَدَّ لَهُمْ سَعِيرًا ﴿٦٤﴾ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا لَّا يَجِدُونَ وَلِيًّا وَلَا نَصِيرًا ﴿٦٥﴾ يَوْمَ تُقَلَّبُ وُجُوهُهُمْ فِي النَّارِ يَقُولُونَ يَا لَيْتَنَا أَطَعْنَا اللَّـهَ وَأَطَعْنَا الرَّسُولَا ﴿٦٦﴾ وَقَالُوا رَبَّنَا إِنَّا أَطَعْنَا سَادَتَنَا وَكُبَرَاءَنَا فَأَضَلُّونَا السَّبِيلَا ﴿٦٧﴾ رَبَّنَا آتِهِمْ ضِعْفَيْنِ مِنَ الْعَذَابِ وَالْعَنْهُمْ لَعْنًا كَبِيرًا ﴿٦٨﴾ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ آذَوْا مُوسَى فَبَرَّأَهُ اللَّـهُ مِمَّا قَالُوا وَكَانَ عِندَ اللَّـهِ وَجِيهًا ﴿٦٩﴾ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّـهَ وَقُولُوا قَوْلًا سَدِيدًا ﴿٧٠﴾ يُصْلِحْ لَكُمْ أَعْمَالَكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَمَن يُطِعِ اللَّـهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ فَازَ فَوْزًا عَظِيمًا ﴿٧١﴾ إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَيْنَ أَن يَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الْإِنسَانُ إِنَّهُ كَانَ ظَلُومًا جَهُولًا ﴿٧٢﴾ لِّيُعَذِّبَ اللَّـهُ الْمُنَافِقِينَ وَالْمُنَافِقَاتِ وَالْمُشْرِكِينَ وَالْمُشْرِكَاتِ وَيَتُوبَ اللَّـهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَكَانَ اللَّـهُ غَفُورًا رَّحِيمًا ﴿٧٣﴾
ترجمه:
مردم درباره [وقت] قیامت از تو می پرسند، بگو: دانش و آگاهی آن فقط نزد خداست. و تو چه می دانی؟ شاید قیامت نزدیک باشد. (۶۳) همانا خدا کافران را لعنت کرده، و آتشی افروخته برای آنان آماده کرده است. (۶۴) همیشه در آن جاودانه اند، و سرپرست و یاوری [که آنان را نجات دهد] نیابند. (۶۵) روزی که چهره هایشان را در آتش از سویی به سویی می گردانند، [و] می گویند: ای کاش ما [در دنیا] از خدا و پیامبر اطاعت کرده بودیم، (۶۶) و می گویند: پروردگارا! همانا ما از فرمانروایان و بزرگانمان اطاعت کردیم، در نتیجه گمراهمان کردند. (۶۷) پروردگارا! آنان را از عذاب دو چندان ده، و کاملاً از رحمتت دورشان ساز. (۶۸) ای اهل ایمان! [درباره پیامبرتان] مانند کسانی نباشید که موسی را [با تهمت و دروغ بستن به او] آزار دادند و خدا او را از آنچه درباره او می گفتند، پاک و مبرّا ساخت، و او نزد خدا آبرومند بود. (۶۹) ای اهل ایمان! از خدا پروا کنید و سخن درست و استوار گویید. (۷۰) تا [خدا] اعمالتان را برای شما اصلاح کند و گناهتان را بر شما بیامرزد. و هرکس خدا و پیامبرش را اطاعت کند، بی تردید رستگاری بزرگی یافته است. (۷۱) یقیناً ما امانت را [که تکالیف شرعیه سعادت بخش است] بر آسمان ها و زمین و کوه ها عرضه کردیم و آنها از به عهده گرفتنش [به سبب اینکه استعدادش را نداشتند] امتناع ورزیدند و از آن ترسیدند، و انسان آن را پذیرفت بی تردید او [به علت ادا نکردن امانت] بسیار ستمکار، و [نسبت به سرانجام خیانت در امانت] بسیار نادان است. (۷۲) تا نهایتاً خدا مردان و زنان منافق، و مردان و زنان مشرک را [به سبب خیانت در امانت] عذاب کند و توبه مردان و زنان مؤمن را [به علت لغزش در امانت] بپذیرد؛ و خدا همواره بسیار آمرزنده و مهربان است. (۷۳)
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شریعتی: حاج آقای میرباقری وعده دادند از اذکار ماه رجب بگویند در خدمت شما هستیم
حاج آقا میرباقری: بسم الله الرحمن الرحیم یکی از اذکار مهمی که در ماه رجب تاکید شده ذکر استغفار است. در روایت از وجود مقدس نبی اکرم صلی الله علیه و آله و سلم امام صادق نقل کردند حضرت فرمودند ماه رجب ماه استغفار امت من است یعنی همه چیز برای استغفار کردن و برای این که رحمت خدا برای آنها جاری شود آماده است. بعد هم فرمودند که اگر رجب را یکی از اسامی ماه رجب اصب است اگر اصب میگویند به این ماه به خاطر این است که رحمت خدا جاری میشود صب یعنی ریختن فرو ریختن «فَصَبَّ عَلَيْهِمْ رَبُّكَ سَوْطَ عَذَابٍ» (فجر/ 13) یعنی تازیانهی عذاب بر سرشان فرو ریخته میشود خدای متعال رحمتش را در این ماه فرو میریزد بنابراین همه چیز آماده است خودتان را در معرض رحمت قرار بدهید پس ماه استغفار امت من است یعنی خدای متعال یک فضایی را به تبعیت نبی اکرم ماه امیرالمومنین است به شفاعت امیرالمومنین آماده کرده که رحمت خاص خدا در این ماه رحمت رحیمیهی خدا رحمت خاص جاری است شما خودتان را در معرض رحمت قرار دهید راهش چیست؟ زیاد این استغفار را بگویید اَسْتَغْفِرُ اللّهَ وَاَسْئَلُهُ التَّوْبَةَ از خدای متعال طلب استغفار و طلب توبه بکنید پس ماه ماه استغفار است چون محیط محیط رحمت است رحمت خدا جاری است اگر ما استغفار کنیم آن رحمت ما را میگیرد و هم مورد مغفرت قرار میگیرم پاک میشود گذشتهی ما هم خدای متعال رجوعی به ما میکند اسئله التوبه یعنی خدای متعال به ما رجوع بکند خدای متعال وقتی ما غفلت کردیم خدای متعال ممکن است از ما اعراض بکند خدای متعال رجوعی به ما بکند این توبهی خدای متعال موجب احیا قلب انسان است فَأَحْيِهِ بِتَوْبَةٍ مِنْكَ (مناجات خمس عشره، مناجات التائبین) قلب وقتی مرد خدای متعال باید یک رجوعی یک توجهی به این قلب بکند دوباره حیات در این قلب جاری میشود این ذکر استغفار آثار بسیار فراوانی دارد یکی اش این است که در قرآن آمده است بیان حضرت نوح سلام الله علیه به قومش فرمود «اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كَانَ غَفَّارًا» (نوح/ 10) از پروردگار خودتان طلب مغفرت بکنید که او غفار است نتیجه اش چه است؟ « يُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَيْكُم مِّدْرَارًا» (نوح/ 11) آسمان فراوان بر شما رحمتش را نازل میکند هم رحمت ظاهری است که همین باران است هم برکات سمائی است برکات معنوی است «وَيُمْدِدْكُم بِأَمْوَالٍ وَبَنِينَ» نوح /12) اگر اهل استغفار بودید خدای متعال شما را با مال و فرزند کمک میکند لذا در روایات دارد البته چندین دستور دارد در روایات ما آن هایی که فرزندشان تاخیر افتاده و خدا به آنها فرزندی نداده که انشاء الله خدا به همه عطا میکند در روایات دستور استغفار دادند مثلا یک سال سحرها استغفار بکنید موانعش رفع میشود آن وقت خدای متعال ممکن است یک نسل خیلی پاکی هم به آدم بدهد «وَيُمْدِدْكُم بِأَمْوَالٍ وَبَنِينَ وَيَجْعَل لَّكُمْ جَنَّاتٍ وَيَجْعَل لَّكُمْ أَنْهَارًا» نوح /12) آنها را باغستانها نهرها این استغفار یک نکته هم عرض میکنم ذِكْرُكُمْ فِي الذَّاكِرِينَ یک معنایش همین است وقتی امام اجازهی استغفار میدهد این که میگویند ذکر اجازه میخواهد معنایش این است میخواهند بگویند یک کاری شما میکنید یک کاری استاد میکند کار اصلی را او میکند او مراقب شما است و در ذکر شما میدمد نفس او ذکر شما را ذکر میکند این نسبت به معصوم درست است شاید ذِكْرُكُمْ فِي الذَّاكِرِينَ معنایش همین است آن جا اذن اگر از امام آمد انسان با اذن امام. اذن را امام داده فرموده روزی هفتاد مرتبه این طوری استغفار کنید آن در انسان دمیده میشود اثر ذکر امام، امام حمایت میکند وقتی شما استغفار میکنید آن پشتیبانی آن نفسی که امام میزند آن لطف و شفاعتی که میکند میدمد در ذکر شما. ذکر شما را ذکر میکند آن وقت این اذکار در ماهها اجازهی خاص دارد چون اجازهی خاص دارد انسان به اذن معصوم چون دستور دادند مثل نماز ما نماز را اگر بخوانیم از پیش خودمان رشد نمیآورد ولی چون میگوییم پیامبر فرمودند طبق دستور پیامبر میخوانیم «وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِي» میشود ذکر این اذکار هم همین طور است فرمودند این طوری ذکر بگویید میگوییم از پیش خودمان هم خیلی ذکر اختراع نکنیم اثر دارد. مرحوم فیض نقل میکنند از بعضی گفتند مواظب باشید دروغ نگویید اگر حالتان حال استغفار نیست نگویید استغفرالله بگویید اللهُّم الغفِر لِی نگویید استغفار میکنیم بگویید خدا من را بیامرز اینها حرف است وقتی نبی اکرم اجازه دادند فرمودند بگویید اَسْتَغْفِرُ اللّهَ وَاَسْئَلُهُ التَّوْبَةَ بگویید اینها اخبار نیست که دروغ باشد اینها انشاء است ما با این کار داریم استغفار میکنیم نمیخواهیم خبر دهیم که خدایا من استغفار کردم دروغ شود همین چیزی که فرمودند تغییرش ندهیم نه این حال من نیست. اَسْتَغْفِرُ اللّهَ وَاَسْئَلُهُ التَّوْبَةَ و اثر هم دارد. وقتی اذن امام اذن نبی اکرم این که حضرت فرمودند این ماه ماه استغفار امت من است یعنی من کار دارم میکنم نفس را من میزنم من شفاعت میکنم ماه امیرالمومنین است. امیرالمومنین سلام الله علیه پشتوانهی این استغفارها است استغفارهای متعددی در این ماه است رجوع بکنند به اقبال یا حتی مرحوم محدث قمی در مفاتیح الجنان آن استغفارها به اذن امام که گفتند و به اذن نبی اکرم و اهل بیتشان اثر دارد.